سه شنبه, ۷ اسفند, ۱۴۰۳ / 25 February, 2025
مجله ویستا
حماسه حسینی

موضوع و محتوا:
حسن حسینی مانند دیگر شاعران دفاع مقدس، شاعری متعهد است، به همین دلیل موضوع و محتوا در شعر وی در درجه اول اهمیت قرار دارد. نگاهی به كتاب «همصدا با حلق اسماعیل» نشان میدهد درصد بسیار زیادی از اشعار آن درباره دفاع مقدس، انقلاب و شخصیتهای آن سروده شدهاند. در اینجا به بعضی از موضوعاتی در شعر حسن حسینی به آن پرداخته شده است اشاره میكنیم:
۱)شهید و شهادت
شهید و شهادت از موضوعات محوری شعر حسینی است. مهمترین نكتهای در پرداختن به این موضوع به چشم میخورد نگاه دینی و عرفانی وی به این موضوع است.
هر چند شاخههای ز طوفان شكستهاند
هر چند شعلههای به ظاهر افسردهاند
روزیخوران سفره عشقاند تا ابد
ای زندگان خاك مگویید مردهاند
در این ابیات بهرهگیری از مضمون قرآنی «زنده بودن شهدای راه خدا» به چشم میخورد. در جاهای دیگر برای توصیف شهید از فرهنگ صوفیانه و عارفانه ادب فارسی بهره گرفته است و شهیدان را همچون عارفان و سالكانی میبیند كه در راه معشوق از هیچ چیز دریغ نمیكنند.
آیین خانقاه شهیدان عشق
صف عارفان غزلخوان عشق
چه جانانه چرخ جنون میزنند
دف عشق با چرخ خون میزنند
سر عارفان سرفشان دیدشان
كه از خون دل خرقه بخشیدشان
در نگاه حسینی به شهید و شهادت كمتر موضوع سوگ مطرح میشود و عموماً شهادت در كلام وی رنگ حماسه به خود میگیرد. حماسهای كه بیهراس از مرگ آن را به سخره میگیرد.
كس چون تو طریق پاكبازی نگرفت
با زخم نشان سرفرازی نگرفت
زین پیش دلاورا كسی چون تو شگفت
حیثیت مرگ را به بازی نگرفت
۲)رزمندگان و نگاه حماسی
ستایش از دلاوریهای رزمندگان جبهههای جنگ از دیگر موضوعات شعر حسینی است. رزمندگان در بیان وی دلیر مردانیاند كه از مرگ هراسی به دل راه نمیدهند و از رخوت و سستی به دورند. ستیز با ظلمت و بشارت طراوت و امید از ویژگیهای رزمندگان در كلام زندهیاد حسینی است:
این طرفه مردانی كه خصم خوف و خواباند
به حلق ظلمت خنجر تیز شهاباند
بر خاك میغلتند و گل میروید از خاك
روح بهاران شوكت باران و آبُاند
خصم شب تار و پاسدار سحرند
شیران حریم بیشهزار سحرند
با حنجرهشان سرود سرخ فلق است
فریاد بلند آبشار سحرند
۳)تجلی فرهنگ عاشورا
حسن حسینی شاعری شیعی است و انقلاب و جنگ را نهضتی میداند كه ادامهدهنده راه امام حسین(ع) است. از این منظر نگاه وی به وقایع انقلاب برگرفته از فرهنگ غنی عاشورا است. وی رزمندگان را یاورانی میداند كه به ندای «هل من ناصر» سیدالشهدا پاسخ گفتهاند:
دیروزت اگر رو به قتال آوردیم
در پاسخ تو زبان لال آوردیم
امروز به خیمهگاه آن دعوت ناب
صد علقمه لبیك زلال آوردیم
لب تشنهام از سپیده آبم بدهید
جامی ز زلال آفتابم بدهید
من پرسش سوزان حسینم یاران!
با حنجر عشق جوابم بدهید
تلفیق فرهنگ عاشورا با انگیزههای میهنی و دفاع از كیان خود جایگاه ویژهای در شعرهای حسن حسینی به خود اختصاص داده است.ساختار
همانطور كه گفته شد حسینی شاعری است كه بر مبنای تعهد دینی و مذهبی خود شعر میگوید. برای چنین كسی بیان رسالت خویش بر ساختار و فرم سخن ارجحیت دارد. بنابراین وی تعصب خاصی در گزینش قالب و ساختار ندارد. وی در قالبهای مختلفی چون غزل، رباعی، و نو اشعاری را عرضه كرده است.
غزل حسینی با توجه به شرایط و روزگار سرایش آنها، تغییر چندانی نسبت به غزل گذشته ندارد ولی گاه به لحاظ شكل تعداد ابیات آن از تعداد معمول تجاوز كرده است. اما در عین حال غزل پنج بیتی نیز در آثار وی دیده میشود. آنچه غزل وی را نسبت به غزل پیش از خود متمایز كرده است، محتوا و مضامین آن است. در واقع غزلهای حسینی (به جز چند مورد) ستایش معشوق نیستند، بلكه توصیف وقایع و اشخاصی است كه بالاتر و والاتر از افراد این روزگارند. اما حجم قابل توجه اشعار حسینی را رباعیات وی اشغال كرده است، قالب رباعی كه از قالبهای احیاشده دوره انقلاب است، سهم بسزایی را در شعر دوره انقلاب به خود اختصاص داده است. این قالب معمولاً مسیر مشخصی را برای طرح و القای موضوع به خواننده طی میكند.به نظر میرسد هر رباعی این قالب از سه قسمت «مقدمه و طرح موضوع»، «توضیح» و «نتیجهگیری» تشكیل میشود. بیشتر رباعیات موفق از چنین فرم و ساختاری بهره بردهاند. حسینی به خوبی از عهده این فرم برآمده است. نمونههای موفق در رباعیات سیدحسن حسینی كم نیست.
همواره دلم لبالب از یاد تو باد
خورشید شبم نام سحرزاد تو باد
حاشا كه به جز حرف تو حرفی بزنم
این حنجره ارزانی فریاد تو باد
این قالب به زعم همه ظرفیتها، در آثار حسن حسینی بیشتر رنگ حماسه به خود گرفته است. البته رباعیهای عرفانی حسینی نیز كم نیست.
آنان كه زبان عشق را میدانند
لببسته سرود عاشقی میخوانند
با رفتنشان ترنم آمدن است
خورشید غروبكرده را میمانند
شعرهای نو حسن حسینی كه درباره دفاع مقدس سروده شده است، از فرمی ابتدایی برخوردار است. در این اشعار مضمون و محتوا بار اصلی شعر را به دوش میكشند و شاعر تلاش چندانی برای ارائه مضمون در فرم ساختاری قابل قبول از خود ارائه نمیدهد.
دلا دیدی آن عاشقان را
جهانی رهایی در آوازشان بود
و در بند حتی
شرمگین از شكوفایی شوق پروازشان بود..
زبان
با نگاهی اجمالی به شعرهای حسن حسینی كه در سالهای اولیه انقلاب به چاپ رسیدهاند، به روشنی درمییابیم تمایز آشكاری با شعر شاعران پیش از خود داشته است. وی جزء شاعرانی است كه تأثیر بسزاییـ در حوزه زبان ـ بر شعر همنسلان خود داشته است. شعر حسینی شعری صریح است. این صراحت در بیشتر موارد به شعار میانجامد. به همین دلیل گاه در یك غزل یك تعبیر شاعرانه در كنار تركیبات شعاری دیگر نشسته است.
این طرفهمردانی كه خصم خوف و خوابند
بر حلق ظلمت خنجر تیغ شهابند...
جوشنده رودی پاك از سرچشمه حلق
سوی «لقاءالله» جاری باشتابند
چنین خصیصهای باعث شده است شعرهای وی در حوزه عاطفی نیز دچار آسیب شود و در واقع حس واحدی را القاء نكند. از سوی دیگر استفاده از كلماتی كه برگرفته از فرهنگ شیعی است اگر چه به شعر وی هویتی فرهنگی میبخشد، به دلیل غیر شاعرانه بودن این كلمات، از نظر زبانی شعر را با معضل مواجه كرده است. گفتنی است همین نوع كاربرد لغات در شعرهای بعدی حسینی صلابت بیشتری به خود میگیرد و شعر را از ورطه شعار رهایی میبخشد. مقایسه شعرهای نو و سنتی حسینی با یكدیگر نشان میدهد وی برای انتخاب لغات تفاوت چندانی بین این قالبها قائل نیست. به همین جهت در نوسرودههای حسینی نیز كلمهها و تركیبات شعاری به چشم میخورد. حسینی به جز غزل و مثنوی، به رباعی توجه ویژهای كرده است؛ به همین دلیل بخش عمدهای از شعرهای وی را رباعی تشكیل میدهد. نكتهای كه در رباعیهای حسینی به چشم میخورد روحیه حماسی آنهاست با مقایسه حسینی با رباعیسرایان هم نسل خود به نظر میرسد از نظر زبانی تمایز چندانی با دیگران ندارد. این ویژگی شاید به ظرفیتهای خاص رباعی برمیگردد. از ویژگیهای رباعیات این دروه، زبان مشتركی است كه در اغلب آنها به چشم میخورد؛ به این معنی كه نمیتوان زبان رباعیات این دوره را مختص شاعری خاص دانست. برای مثال اگر بخواهیم رباعیات حسن حسینی و قیصر امینپور را از نظر زبانی تفكیك كنیم توفیق چندانی نمییابیم. شاید دلیل این امر استفاده شاعران از قافیهها و ردیفهای مشترك در این قالب باشد. استفاده از ردیف و قافیه مشترك (و گاه مضمون مشترك) كمابیش زبان اشعار را به هم نزدیك میكند، به ویژه اگر شاعران آنها در یك فضا تنفس كنند زبان شعر بیش از پیش به هم شبیه میشود.
سید اکبر میرجعفری
منبع : پایگاه رسمی انتشارات سوره مهر
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست