پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

گسترش اینترنت در جمهوری اسلامی ایران


گسترش اینترنت در جمهوری اسلامی ایران
بحث ورود جمهوری اسلامی ایران به شبكه جهانی اینترنت و به آستانه جامعه اطلاعاتی مورد توجه بسیاری از دولتمردان، سازمان‎ها و وزارتخانه ها بوده و هست. اما آیا ما آمادگی و توان مواجهه با واقعیت اینترنت را داریم؟اینترنت به عنوان یك فن‎آوری، در فرایند تحول اجتماعی و توسعه نقش تسهیل كننده – و نه تعیین كننده – دارد. فقدان زیرساخت‎های اطلاعاتی و ارتباطی باعث می‎شود نتوانیم آن طور كه باید و شاید از اینترنت بهره‎برداری كنیم. بهره‎ گیری مناسب از اینترنت مستلزم گذر از مراحلی است. بحث تهاجم فرهنگی و رزم سیبرنتیكی و خلأهای قانونی نیز به نوبه خود قابل تعمق هستند. گسترش توان بهره‎ گیری از اینترنت مستلزم سیاستگذاری و سرمایه‎ گذاری بنیادین دولت است.رسانه های عمومی سعی دارند ما را به این باور برسانند كه جهان در آستانه عصر جدید مخابرات و ارتباطات است.
تمامی مؤلفه های فن‎آوری لازم برای تعامل هر یك از ابنای بشر بر روی كره ارض با دیگری و نیز قابلیت دسترسی به اطلاعات، یا وجود دارند یا در دست ایجادند.با این وجود، بسیاری از كشورهای در حال توسعه فاقد اساسی ‎ترین شكل‎های زیر ساخت مخابراتی و حتی اطلاعاتی هستند. به لحاظ وجود سرویس‎های ارتباطی، خلأهای متعددی بین جوامع صنعتی دارای فن‎آوری بالا و جهان سوم، كه ایران یكی از آنان است، وجود دارد. سازندگان شاهراه اطلاعاتی به جهان نوید چنان شبكه ارتباطی را دادند كه كشورهای رو به توسعه را از حالت وابستگی رهایی بخشد و به عصر جدید رهنمون گردد. رسانه ها چنین القا می‎كنند كه شاهراه اطلاعاتی در بر دارنده توفیق اقتصادی برای این كشورها است.
به نظر من برخورد رسانه ه، بخصوص رسانه های ایران، با این مسئله بسیار ساده نگرانه و سطحی است. شبكه اینترنت زمانی می‎تواند به صورت ابزاری برای توسعه سیاسی و اجتماعی درآید كه به نحوی بتوان آن را به كار گرفت و بر چالش‎های پیچیده برای بهبود زندگی میلیون‎ها نفر افراد محروم و نیازمند غلبه كرد. باید توجه داشت كه فن‎آوری نیز یك عامل تعیین‎كننده در روند تغییر نیست، بلكه تسهیل كننده است و كاربرد و تأثیر آن تا حد زیادی به متن اجتماعی بر می‎گردد كه در آن قرار دارد و اجرا می‎شود.در "كنفرانس داوس" (۱) در ژنو، "بیل گیتس" اولین نوجهانخوار ادعاد كرد كه تا ده سال دیگر میزان استفاده‎كنندگان از اینترنت به ۵۰۰ میلیون نفر خواهد رسید. البته نباید از این نكته غافل شد كه رشد اینترنت شدیداً متوازن بوده است: حدود ۷۵ درصد رایانه های جهان در ایالات متحده واقع اند، و به دنبال آن اروپا و كشورهای دارای اقتصاد شكوفا قرار دارند.در كشورهای پردرآمد شمال، فقط ۱/۳ درصد جمعیت از اینترنت استفاده می‎كند؛ در حالی كه در كشورهای با درآمد پایین، فقط ۰۰۰۲/۰ درصد از جمعیت به این شبكه دسترسی دارند. این‎ها ارقام اتحادیه بین‎المللی مخابرات بوده كه در سال ۱۹۹۵ ارائه شده است.
از طرف دیگر، در كشورهایی مثل ایران، اكثر كاربران اینترنت به بخش‎های باریكی از اجتماع تعلق دارند. از این‎رو، اینترنت به یك معنا ابزاری در دست طبقه نخبگان است."نلسن ماندل" در سخنرانی خود در اجلاس "Tellecom ۹۵" ژنو اظهار داشت: "اگر ما نتوانیم تضمین كنیم كه این انقلاب جهانی (ارتباطات) بتواند جامعه اطلاعاتی جهانشمولی را به وجود آورد كه همه در آن، سهم و نقشی داشته باشند، این دیگر انقلاب نیست".واقعیت این است كه با توجه به اهمیت فزاینده فن‎آوری‎های اطلاعاتی و ارتباطی در بازار جهانی، كشورهای رو به توسعه نیاز به اتصال به شبكه هایی از قبیل اینترنت دارند تا از منزوی شدن احتراز و اجتناب كنند. اما این امر مستلزم ایجاد زیرساخت‎هایی، بخصوص زیر ساخت اطلاع رسانی ملی است كه بسیاری از كشورها توان آن را ندارند.برخی از صاحبنظران در ایران بر این باور هستند كه اولین تأثیر مستقیم گسترش شبكه اینترنت در كشور، بر روی سیستم آموزشی خواهد بود.
اما بجز چند استثنا (از جمله ایالات متحده)، نظام آموزشی در همه كشورهای غنی و فقیر تحت فشار هستند: كلاس‎ها شلوغ ‎اند، آموزگاران آموزش كافی ندیده اند و حقوق كمی می‎ گیرند و بار كاری زیادی دارند. لذا مایه اعجاب خواهد بود كه از طرفی بر روی بزرگراه های اطلاع رسانی سرمایه گذاری كنیم و از طرف دیگر از بودجه یكی از پیش نیازهای آن، یعنی آموزش كافی و محكم برای همه، بكاهیم. به عبارت دیگر، بهره گیری مؤثر از اینترنت مستلزم داشتن حداقل بنیان‎های جامع و پویای آموزشی است.انگلیسی به عنوان زبان حاكم بر اینترنت و نیز مبدأ اكثر مقرها یا سایت‎های موجود در این شبكه، به آمریكای شمالی اشاره دارد. نفوذ "انگلوفون" (انگلیسی گویی) ، هم در شكل و هم در محتوای آن، می‎توان به حاكمیت یا سلطه طلبی فرهنگی تفسیر كرد. البته نرم‎افزارهای مترجمی از قبیل Power Translator شاید تا حدی این وجه را تخفیف بخشد، اما باید توجه داشت كه زبان انگلیسی به عنوان یك زبان فراگیر در جهان مطرح است و در این میان، سهم كشورهای اسلامی آسیایی در رابطه با محتوا و شكل مقرها و اطلاعات موجود در اینترنت بین ۵ تا ۱۰ درصد است.
اما جنبه های اجتماعی و فرهنگی اینترنت به قلمروی زبان و محتوا محدود نمی‎شود. روش (های) ارتباط در توسعه اینترنت از بسیاری جهات با روش‎های سنتی تفاوت دارد. در این روش‎ها جای پای جهان‎بینی و اسلوب‎های تعامل اجتماعی آمریكایی به نحو بارزی دیده می‎شود.از آنجا كه جمهوری اسلامی ایران به طور كلی، باستثنای یكی دو مجموعه، زیر ساخت اطلاعاتی ندارد، بدیهی است كه امكان بهره‎مندی آن از اینترنت نیز بسیار اندك است. یك دلیل این وضعیت، رویكرد سنتی اجتماعی نسبت به اطلاعات، و دلیل دیگر كمبود اعتبارات تحقیقاتی و نیز فقدان سنت اطلاع رسانی در كشور است. شاید بسیاری از دست اندركاران از گزارش ISI درباره سهم كشورها در تولید سالانه دانش آگاه باشند. جمهوری اسلامی ایران در حال حاضر كمتر از ۵/۰ درصد از مقالات علمی جهان را تولید می‎كند و میانگین سرانه مطالعه هم چیزی در حدود یك سوم سطر در سال است. این رقم برای كشوری مثل فرانسه ۴۵ صفحه است. باید دید آیا بحث اینترنت در كشور بحثی معتبر است یا نه؟ مخاطبین چه كسانی هستند؟ و آیا تا به حال كسی خطرات و زیان‎های اینترنت را با مزایا و سودهای آن سبك سنگین كرده است؟زمانی در ضمن یك تحقیق درباره تأثیر اینترنت برجامعه، به نكته‎ای برخوردم كه ذكر آن شاید خالی از لطف نباشد: سرعت تحولات در اینترنت به صورتی است كه قوانین كشورها از آن عقب مانده است.
مثلاً نشریات الكترونیكی مقوله‎ای است كه علی ‎الظاهر خارج از مسئولیت وزارت محترم ارشاد اسلامی است؛ انجمن‎های هم علاقه نیز خارج از حیطه فعالیت وزارت كشور است؛ و تحلیل استنادی اطلاعات و نظر سنجی را هم می‎توان بدون دخالت وزارت اطلاعات انجام داد. از طرف دیگر، دسترسی به اینترنت، شخص را به تابعیت یك جامعه مجازی درمی ‎آورد. بدین قرار، آیا واژه Citizen (به معنی شهروند) در مقابل واژه Natizen رنگ خواهد باخت؟گسترش سیستم‎های ارتباطی و تحول نرم‎افزارهایی از قبیل Navio، بزودی این امكان را فراهم می آورد كه برنامه های تلویزیونی و رادیویی از طریق Web به راحتی و با سرعت پخش شوند. اتحاد راهبردی شبكه NBC و شركت مایكروسافت در ”تور جهانگستر"(۲) MSNBC اولین نشانه های این تحول است.
در این صورت، دور نیست روزی كه عملاً بدون نیاز به رجوع مجدد به مجلس، قانون ممنوعیت استفاده از ماهواره برای مهم‎ترین قشر این مملكت، یعنی تكنوكرات‎ه، از اهلیت ساقط و متروك شود.اینترنت همچون دیگر تحولات فن‎آوری رسانه ه، غیرقابل كنترل است. در نهایت، كنترل تله ماتیكی آن ناممكن است و باید از طریق معنوی و ذهنی آن را كنترل كرد. همان‎طور كه قبلاً اشاره شد، چه بسا كه اینترنت در غالب مواقع به عنوان یك ابزار تهاجم فرهنگی و در خدمت انحصارات مخابراتی، نظامی و حتی سیاسی عمل می‎كند.اما اتصال عمومی به اینترنت یك فرض بیان نشده دارد و آن این است كه كشور از لحاظ اقتصادی و شبكه های داخلی آنچنان رشد كرده كه قرار است به جامعه جهانی و بخصوص به بازارهای الكترونیكی وارد شود. آیا اقتصاد ما توان آن را دارد كه با اقتصاد مالی جهانی – كه در حال حاضر از نظر حجم مبادلات الكترونیكی در حدود یك كوادریلیوم (هزار بیلیون) دلار ارزش دارد – رویارویی كند؟در سیاستگذاری درباره اینترنت به یك اصل باید بیش از همه توجه كرد و آن، معرفی حلقه ضعیف در زره دفاعی جمهوری اسلامی ایرانی است. در حال حاضر به علت نفوذ اندك فن‎آوری مخابرات شبكه در كشور، این خطر چندان مهم نیست؛ اما به هر حال، روزی خواهد رسید كه درگیر جنگی خواهیم شد كه در آن گلوله‎ای شلیك نمی‎شود. این خطر، خطر جنگ و تروریسم اطلاعاتی است؛ زمینه‎ای كه متأسفانه در مقابله با آن شدیداً ضعیف هستیم. اطلاعات تنها نوع دارایی است كه می‎تواند در یك زمان در دو نقطه باشد.
فی‎الواقع اگر این اطلاعات با درایت و كفایت دزدیده شود,‌فقط سارق – یا جنگجوی اطلاعاتی – است كه می‎داند اطلاعات در دو نقطه حضور دارد، و قربانی حتی روحش هم خبر نخواهد داشت.در چنین سطحی ما با مسائلی از قبیل سرقت اطلاعات، مخدوش كردن اطلاعات، نابودی اطلاعات، و نابودی زیرساخت اطلاع رسانی سر و كار داریم. در ایالات متحده امریك، ضرر اطلاعاتی ناشی از جاسوسی صنعتی، قصابان نرم‎افزاری و دزدان اطلاعاتی، نرم‎ افزارها و ویروس های رایانه های بدخیم، شنود داده ها، رمزشكنی و تراشه های بدلی، و حمله به حریم امن اشخاص بین یكصد تا سیصد میلیارد دلار تخمین زده شده است. این خطر آنقدر جدی است كه چهار سال پیش ”پنتاگون" اولین انستیتوی جنگ‎های اطلاعاتی را تأسیس كرد.
حتی مؤسسه ”راند" وابسته به نیروی هوایی آمریكا در ۱۹۹۶ با حضور جمعی از سیاستگزاران و دولتمردان ارشد آمریكا سناریویی در رابطه با حمله اطلاعاتی به امریك، به صورت ”یك تمرین تصمیم‎گیری" انجام داد. (۳) از طرفی وزارت دفاع ایالات متحده قرار است طی سه سال آینده مبلغی در حدود سه میلیارد دلار را صرف تقویت سیستم‎های مخابراتی و رایانه‎ای خود در برابر این گونه حملات بكند. در اكتبر سال ۱۹۹۸، كمیته ویژه ریاست جمهوری آمریكا گزارش خویش در رابطه با حفاظت از زیرساخت‎های حساس را به رییس‎ جمهور ارائه خواهد داد.مطالعه درباره این نوع از جنگ در ایران بسیار محدود است. در سال گذشته فقط در پژوهشگاه فن‎آوردی دفاعی سازمان صنایع دفاع تا حدی به این موضوع پرداخته اند. اما به علت حساسیت مطلب، حتی خود محققین از مطرح‎كردن موضوع واهمه دارند. علت این است كه در حال حاضر ذكر چنین مطالبی، حتی اگر توسط منابع علمی پشتیبانی شود، شناكردن برخلاف حركت جاری جامعه شمرده می‎شود. نسخه‎ای خلاصه شده از گزارش مربوط به ”جنگ سیبرنتیكی و پنجره ‎آسیب ‎پذیری جمهوری اسلامی ایران" در این رابطهٔ‌در مركز اطلاعات و مدارك علمی ایران موجود است.
درباره جرائم رایانه‎ای هنوز سیاست مدونی وجود ندارد. اما یك نكته مشخص است و آن این كه قبولی بی‎ چون و چرا و نسنجیده اینترنت در كشور می‎تواند آینده دهشتناكی را برای ما رقم بزند. به عبارت دیگر، ما داریم ارزشمندترین سرمایه های كشور و نخبگان خود را در معرض چیزی قرار می‎دهیم، بی‎این كه در ابتدا سعی در بومی كردن آن داشته باشیم.دولت آمریكا با وجود تمامی مسائل مربوط به امنیت اطلاعاتی، به چند دلیل از گسترش اینترنت پشتیبانی می‎كند.این دلایل را در زیر می‎آوریم.۱) اهداف فرهنگی
اینترنت را می‎توان یكی از مهم‎ترین دست‎آوردهای فرهنگی آمریكا تلقی كرد كه به آمریكا امكان می‎دهد به طور غیرمستقیم نقش مهمی در جوامع مجازی (۴) ایفا نماید.جامعه آمریكا به طور سنتی جامعه‎ای است كه فن‎آوری‎های جدید در آن به سرعت رونق می‎گیرد و این سرعت انطباق جامعه با تغییر، و آمادگی این جامعه برای پیش‎بینی تغییرات، همواره آن را یكی دوگام جلوتر از بقیه كشورها قرار می‎دهد. بدیهی است در جوامع مجازی كه مطابق الگوی آمریكایی ایجاد شوند، این ایالات متحده است كه نقش راهبری فكری را خواهد داشت.طی ده سال آینده، حدود یك دهم جمعیت جهان، كه تمام سطوح تصمیم‎گیری را نیز در برمی‎گیرد به اینترنت متصل خواهند شد. در كشوری مثل ایران، این جمعیت تكنوكرات و بعضاً جوان كشور خواهند بود كه به اینترنت دسترسی خواهند یافت. در هر یك از این جمعیت‎ ، پنجره‎ای به فضای فكری آمریكایی وجود خواهد داشت. حال این پنجره به كدام سمت باز شود به چاره اندیشی و سیاستگذاری كشور در رابطه با تعریف و ارائه محتوا در این شبكه، و حركات فرهنگی جاری در آن باز می‎گردد.
۲) اهداف اطلاعاتی
آمریكا با ۳۵ سابقه در كسب اطلاعات الكترونیكی(Elint) (۵) و ده سال سابقه در كسب اطلاعات رایانه‎ای۶۱۴۸۰;(Comint)۶۱۴۸۱; (۶)۶ بیش‎ترین منافع را در گسترش اینترنت دارد. اكثر منابع اطلاعاتی كیفی ایالات متحده به صورت محدود یا به پرداختن حق ‎الزحمه متعقله در دسترس هستند، اما در كشورهای رو به توسعه این گونه منابع اطلاعاتی غالباً به خاطر ملاحظات تبلیغاتی و سیاسی در شبكه اینترنت قرار می‎گیرند. به خاطر حجم تراكنش(۷) های موجود در شبكه اینترنت، هیچ سازمان اطلاعاتی در كشورهای رو به توسعه قادر به فرابینی تبادلات پیامی نیست.
۳) اهداف پژوهشی
با توجه به پیشرفت‎های به دست آمده در زمینه شبیه‎سازی، و نیز گران‎تر و گسترده‎تر شدن تحقیقات، امر فرار مغزها می‎تواند به صورتی غیرحساسیت برانگیز از طریق ایجاد جوامع مجازی صورت گیرد. در سیستم اینترنت با قابلیت انجام نظری هر پژوهشی، می‎توان به "بیان افكار بكر"(۱۰) و "تبادلات دانشگاهی"(۱۱) پرداخت و در زمان كم‎تری به حجم بحرانی برای تصمیم ‎گیری رسید. تولید دانش می‎تواند به صورت هدفمند صورت گیرد و این امر چه بسا باعث شود كشورهای شمال بتوانند به شكل بهتری از تخصص نخبگان جهان سوم استفاده كنند؛ نخبگانی كه دلایل بسیاری برای نارضایتی از دولت‎های محلی خود دارند. انحصارات اینترنتی به لحاظ نظری به دلیل دسترسی به اطلاعات (از نقطه نظر عمق و گستره) قادر به تعیین اولویت‎های پژوهشی در هر كشور می‎ باشند. اما مهم‎ترین آزمون آمریكا در استفاده از شبكه اینترنت، ایجاد یك رایانه جهانی است.
۴) اهداف سیاسی
به دنبال اولین جنگ اطلاعاتی در سال ۱۹۹۱، قدرت شبكه های انتقال داده ها و اینترنت آشكار، و مشخص شد كه می‎توان اطلاعات طبقه ‎بندی شده یا دستكاری شده را از طریق سرویس‎هایی مثل "مراسلات انبوه"(۱۲) برای كشور هدف ارسال كرد. فی ‎الواقع دكترین MAD(۱۳) می‎تواند در بستری سیبرنیتیكی مجدداً سر برآورد. بوكش‎های نرم‎افزاری، و نظرسنج‎هایی كه به شیوه‎ای زیركانه در لفافه‎ای از معصومیت پنهان شده اند، می‎توانند ابزاری قدرتمند در دست سیاستمداران كشورهای شمال در تعامل با رهبران سیاسی كشورهای جنوب باشند. مثل، مسئله رابطه با آمریكا از نظر تكنوكرات‎های ما، یعنی افرادی كه چرخ جامعه را می‎چرخانند چگونه است؟ آیا تصور روشنی از آن وجود دارد؟ بر فرض اگر در مذاكره با آمریك، یك مقام آمریكایی سندی از بررسی گسسته(۱۴) نظرات این گروه را كه از طریق اینترنت تهیه شده ارائه كند، طرف ایرانی كه فاقد این اطلاعات است در چه موقعیتی خواهد بود؟ این مثال را می‎توان به هر چیزی تسری داد.در حال حاضر جمهوری اسلامی ایران فاقد نیروی انسانی كافی برای پوشش دادن مناسب به مسائل اینترنت است و اگر رسیدن به قابلیت قابل اعتن، بخصوص در پدافند اطلاعاتی را خواستار است، باید در بعد انسانی تعامل با این شبكه سرمایه‎گذاری كند.نتایج كار گروه تحقیقات مشترك دو شبكه ندا رایانه و ماورا حاكی است كه با یك سیاستگذاری صحیح می‎توان با سرمایه‎گذاری اولیه، مكانیسمی پویا برای شناسایی و تربیت این نیروها تدوین و تبیین كرد.در سال ۱۳۶۴، دانشگاه امام حسین (ع) اولین گام‎ها را در این راستا برداشت. به نظر می‎رسد كه وزارت فرهنگ و آموزش عالی از طریق سرمایه‎گذاری در مركز اطلاعات و مدارك علمی و ایجاد پایگه های اطلاعاتی گام بعدی را در گسترده محتوایی برداشته باشد. بانك‎های اطلاعاتی گام بعدی را در گستره محتوایی برداشته باشد. بانك‎های اطلاعاتی علوم اسلامی و فقهی موجود در قم را نیز شاید در این راستا بتوان به عنوان یك ابزار تحقیقاتی/ سیاسی به كار گرفت. با این وجود، تعداد افراد دست اندركار در این مباحث در كشور به مراتب كم‎تر از تعداد مشابه در كشورهای همردیف ایران است.بهتر است قبل از ورود به وادی اینترنت و تصمیم‎گیری درباره آن، بررسی دقیقی صورت گیرد كه آیا ما زیرساخت‎های لازم و نیروی انسانی كارآمد را دارا هستیم یا نه؟ مثلاً در مركز اطلاع رسانی جهادسازندگی كه از مدعیان اطلاع رسانی كشور است، همیشه صحبت از اَبَر شاهره های اطلاع رسانی و ورود به عصر اینترنت می‎شود، ولی این مركز تاكنون نتوانسته است توجیه كند كه چرا تاكنون به بانك‎های اطلاعاتی درونخطی(۱۵) متصل نشده است.جمهوری اسلامی ایران با قریب بیست و دو سال عقب‎ ماندگی در اطلاعات علمی و ۱۴۰ سال عقب‎ ماندگی در اطلاعات تجاری روبرو است. ورود به وادی اینترنت بدون در نظر گرفتن مكانیسمی برای جهیدن وفائق آمدن بر این عقب ‎ماندگی، صرفاً یك اقدام تفننی – تجملی خواهد بود و كارآیی اینترنت در كشور از مرز یك سیستم مخابراتی پست الكترونیكی تجاوز نخواهد كرد.
● نتیجه
نظر به امتیازات مثبت اینترنت و نیاز به متنوع سازی در ارتباطات جهانی، ورود اینترنت باید هشیارانه و با سیاستی دو گانه انجام گیرد:
۱) تسلط كامل به این پدیده در ابعاد فنی، اجتماعی، سیاسی و نظامی، به نحوی كه در كاوش، كسب و تحلیل اطلاعات، حداقل در ردیف كشورهای شمال مثل آلمان یا در ردیف كشورهای رو به توسعه‎ای مثل چین باشیم.
۲) گسترش و دادن سوبسید در رابطه با طراحی، توسعه و تحویل یك زیرساخت اطلاعاتی فراگیر كه در آن، شبكه اینترنت ملی به عنوان محمل عمل كند. در طراحی این محمل باید سعی گردد كه راه ‎حل‎های بومی از بعد نرم ‎افزار، سخت ‎افزار و دانش ‎افزار توسعه و تحول یابد.
ورود هر گونه فن‎آوری اطلاعاتی از خارجی از مرزهای كشور بدون عنایت به تأثیر آن بر مسأله توسعه و بومی شدن آن در انطباق با شرایط خاص و واقعی كشور، نمی‎تواند اهداف مورد نظر سیاستگزاران را تضمین نماید.
اهداف اصلی اینترنت ملی عبارت اند از:
▪ تولید اطلاعات و دسترس پذیر كردن اطلاعات كشور؛
▪ پرورش و طراحی فرهنگ تولید، توزیع و استفاده از اطلاعات در كشور؛
▪ تأمین بستر اجرایی برای به دست آوردن راه‎حلی بومی به منظور تبدیل اطلاعات به كالایی قابل تهاتر و فروش؛
▪ تربیت نیروی كارآمد اطلاع‎رسان و ایجاد مجموعه ‎ای به منظور پرورش تخصص‎ های مورد نیاز در یك جامعه اطلاعاتی؛
▪ ایجاد بستری برای توسعه و تهاتری اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی.
پی نوشت‎ها
۱. DAVOS
۲. WWW
۳. اسناد مربوط به این آزمون موسوم به "روز بعد از جنگ اطلاعاتی" هم در مركز اطلاعات و مدارك علمی ایران و هم كتابخانه مؤسسه ندا رایانه موجود است.
۴. Virtual Community
۵. Electroic Inteligence
۶. Communication Inteligence
۷. transaction
۸. sniffer
۹. Privacy
۱۰. Brainstorm
۱۱. Academic Exchange
۱۲. Mass Mail
۱۳. Mutual Assured Destruction نابودی متقابل تضمین شده
۱۴. Discrect Survey
۱۵. Online
منابع
۱.Schwartau، Win (۱۹۹۶). Chaos on Information Super highway. Thuder Press.
۲.RAND Corporation (۱۹۹۶). A DAY AFTER…In cyberspace. Rand Corporation USAF. California.
۳.Martin، William J. (۱۹۹۵). The Global Information Society. Hampshire، Aslib-Gower.
۴.Rait، David I. (۱۹۹۶). Online ۹۶ : Proceedings. Learned Information. Oxford.
۵.Shyr، Paine Lynn، Corporate policy ad the cthics of competitor Inteligence، of Buschess eth: pp.۴۳۳-۴۳۶.
۶.Braman، Sandra. (۱۹۹۳). Harmonization of Systems: The third stage of the Information society. Journal of Communication، ۴۳ (۳)، pp. ۱۳۳-۱۴۰.
۷.Naghshineh، Nader. "Net Information or Networked Information?” ۲nd Asian Online Meeting، Hong Kong، pp. ۱۱۹-۱۲۱.
۸.Naghshineh، Nader. (۱۹۹۵). "Inforamtion & Society”. ۱st Asian Online Metting، Hong Kong.
۹.USAF. ۱۹۹۲. The First Information Warefare. California.
۱۰.Uimanen، Paula (۱۹۹۷). Internet as a tool for social development. Internet Society. INET ۹۷، Kuala Lampur، pp. ۲۴-۲۷.
۱۱.Bangmen "Eec white paper an Information Society".
۱۲.Negro Ponte’s "Being Digital”، ۱۹۹۵.
۱۳. www.Infowar.Com
۱۴. www۳.itu.Ch:۸۰/telecom/wt۹۵/pressdocs/manddist.html.
این مقاله خلاصه ‎ای است از گزارشی كه به سفارش دبیرخانه كمیسیون مشورتی كمیته فرهنگ عمومی شورای انقلاب فرهنگی در سال ۱۳۷۶ تهیه شده است.
نوشته: نادر نقشینه
مشاور در امور بین ‎الملل مركز اطلاعات و مدارك علمی ایران
منبع : فصلنامه علوم اطلاع‌رسانی