چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

میزبان المپیک در کما


میزبان المپیک در کما
● کمای پکن
▪ نویسنده: ما جیان
▪ انتشارات: شاتو‌اند ویندوز
▪ قیمت: ۱۷/۹۹پوند
مشعل المپیک قرار است نماد دموکراسی و آزادی باشد. طرفه آن‌که مشعل المپیک چین را باید دار و دسته‌های اوباش «حفاظت» می‌کردند تا تظاهرکنندگانی که خواستار همان دموکراسی و آزادی بودند، به آن نرسند. این طرفه و طنز تضادآمیز در مرکز داستان آقای ما جیان است که در عین حال هم زیباست و هم پر از توحش: نقدی تند و تیز بر جامعه‌ای سرکوبگر که در آن تندروها اکنون «اقتصادی بازتر می‌خواهند اما نه آزادی‌های سیاسی که الهام‌بخش آن باشد.» ما جیان می‌گوید که «کمای پکن»‌ را در تلاش برای بازپس‌گیری تاریخ از دولتی تمامیت‌خواه نوشته که نقشش پاک کردن این تاریخ است. این کتاب – با نقطه تمرکز تظاهرات توده‌ای سال ۱۹۸۹ برای آزادی‌های سیاسی و فرهنگی – حمله‌ای شدید علیه حزب کمونیست چین است. حزب کمونیست دیواری از سکوت دور تاریخ خود کشیده تا هیچ اشاره‌ای به قتل‌عام غیرنظامیان بی‌سلاح در میدان تیان آن‌من ممنوع باشد و سانسور همه چیز را در بر بگیرد (مثلا کلمه «آزادی» در اینترنت ممنوع است). کتاب‌های ما جیان در چین ممنوع هستند. رسانه‌ها حق مصاحبه با او و حتی اشاره به اسمش را ندارند. راوی و قهرمان اصلی «دای وی» نام دارد؛ فعالی دانشجویی که در حمله دولت به میدان «تیان‌آن من» گلوله‌ای در سر دریافت کرده و ۱۰ سال در کما بوده.
او زندانی جسم خویش است – تجربه‌اش نشان از استبداد و زوال نظام دارد و وضع جسمی‌اش مدام زوال می‌یابد. اما در حالی که بدنش می‌پوسد، مغزش پر از انرژی و حاکی از احساسات و هوس‌ها و بالاتر از همه، خاطرات است. بدنش تیان آن من را اینگونه به یاد می‌آورد «تله‌ای و میدانی بی‌هیچ راه فرار» اما ذهنش می‌گوید «جایی گرم با قلبی زننده، اسیر در میان شهری سرد.» نفس موجودیت او تهدیدی برای طبقه حاکمه است. نمی‌تواند صحبت کند یا جابه‌جا شود اما دولت هنوز او را تحت نظارت مداوم قرار می‌دهد. در سالگرد تظاهرات‌های پرودموکراسی او و مادرش را از آپارتمان‌شان بیرون می‌کنند و پنهان می‌کنند که مبادا مرکز توجه مخالفان شود. دای وی در فضای داخلی رگ‌ها و اندامش چرخ می‌زند و تصویری از چین از انقلاب فرهنگی تا زمان حال، ترسیم می‌کند. پدرش برچسب «راست‌گرا» خورده و در اردوگاه کار اجباری زنده شده و تادیب دیده – مردی شکسته با خاطراتی هراسناک از تجربیاتش. مادرش که در ابتدا می‌خواسته عضو وفادار حزب باشد برای رستگاری چشم به جنبش فالون گونگ دارد (که ما جیان «نوع دیگری از دیوانگی» می‌نامد). او به قربانی دیگری از نظام بدل می‌شود اما در ضمن خود منتقدی علنی می‌شود: «چین زندانی بزرگ است. چه در زندان باشیم و چه در خانه‌هامان، همگی زندانی هستیم.» دولت که دای وی را فلج کرده، به بیمارستان‌ها اجازه درمان او را نمی‌دهد.
مادرش به هر دری می‌زند تا هزینه داروهایش را فراهم کند – از فروختن ادرارش تا فروختن یکی از کلیه‌هایش. اما دای وی همچنان «حضوری عالم» دارد با خاطراتی روشن و دقیق. در واقع کمای او به او آزادی اندیشه‌ای بیشتر از تمام اطرافیانش داده. او می‌گوید: «احتمالا من تنها شهروند زنده‌ای هستم که بیانیه‌ای در حمایت از حمله دولت امضا نکرده‌ام.» از لابه‌لای خاطرات دای وی، تلاش‌های سراسیمه و عجولانه برای سازماندهی تظاهرات اولیه حامی دموکراسی را شاهدیم. پرچم‌ها را می‌سازند اما پایه‌های پرچم را یادشان می‌رود. آنها ترسان و شجاعند و تجربه گذشته‌ای برای شکل دادن به عقاید خود ندارند. ما جیان باور دارد که در چهارم ژوئن ۱۹۸۹ تانک‌ها «روح نسلی را له کردند» و هر گونه «حس قضاوت اخلاقی» را بین مردمی که مجبورند برای بقا به شخصیت‌های شیزوفرنی شکل دهند، نابود کردند. این داستان استبداد حزب کمونیست چین را محکوم می‌کند اما به همان اندازه با فساد مادی‌گرای جدید و «توسعه اقتصادی سریع» که «شخصیت‌ها و اخلاق مردم را از آنها می‌گیرد» دشمن است. باید به همراه ما جیان امیدوار باشیم که شعله‌ای واقعی و نه تنها شعله جعلی و گازی مشعل المپیک دوباره در چین افروخته شود. این اتفاق بیفتد، این کتاب نقشش را بازی کرده است. منبع: ماهنامه سوسیالیست ریویو، ژوئن ۲۰۰۸

بت استون
ترجمه‌: آرش حری
منبع : روزنامه کارگزاران


همچنین مشاهده کنید