پنجشنبه, ۱۱ بهمن, ۱۴۰۳ / 30 January, 2025
مجله ویستا

دائی اسلحه پنهان برانکو


دائی اسلحه پنهان برانکو
سرانجام سال ۸۵ هم از راه رسید تا در پایان بهار آن به بزرگ‌ترین و مهم‌ترین رویداد برای ورزش کشورمان برسیم. امسال سال جام‌جهانی است و تیم ملی ایران هم باید در این میدان مهم و سرنوشت‌ساز حضور یابد و برای موفقیت در این میدان به تلاش، همت و ارادهٔ مستحکم نیازمند است و بدون تردید حمایت از این تیم هم از مهم‌ترین شاخصه‌های لازم برای رسیدن به اهداف بزرگش می‌باشد.
در این راه سخت و پرفراز و نشیب که چیزی به پایانش نمانده، از تیم ملی کشورمان حمایت می‌کنیم، باشد که این حمایت‌ها کمکی هر چند کوچک برای موفقیت و سربلندی کشورمان به حساب آید.
● مروری بر اخبار جام‌جهانی
۱. پس از آنکه تیم ملی فوتبال آلمان توانست در یک بازی پرگل با نتیجه ۴ـ۱ بر تیم ملی آمریکا پیروز شود، یورگن کلینزمن، سرمربی ژرمن‌ها، در اظهارنظری جدید عنوان کرد که تیم ملی کشورش بخت اول قهرمانی در جام‌جهانی است و در این راه از هیچ تلاشی فروگذار نخواهد کرد.
کلینزمن که سرانجام پس از انتقادات فراوان کارشناسان و مردم آلمان از محل زندگی خود در آمریکا به آلمان نقل مکان کرد، حالا مطمئن است که نوار ناکامی‌های تیم او قطع شده و آلمان قادر است در کشورش خاطره قهرمانی در سال ۱۹۷۴ را مجدداً تکرار کند.
۲. قرار است فیلمی از ۳۲ هوادار تیم‌های حاضر در جام‌جهانی ساخته شود که در آن به زندگی و حمایت این ۳۲ هوادار فوتبال پرداخته شود. این فیلم را ۳۲ کارگردان از کشورهای حاضر در جام‌جهانی خواهند ساخت که طی آن با حذف هر تیم از جام‌جهانی، یک هوادار هم از این فیلم خارج می‌شود و در پایان تنها هوادار قهرمان جام‌جهانی در فیلم باقی خواهند ماند.
این فیلم که ”دنیای ما گرد است“ نام خواهد داشت با هدف اتحاد و تلاش برای صلح ساخته خواهد شد.
۳. با آنکه انتظار می‌رفت مسعود مرادی، داور بین‌المللی فوتبال کشورمان، در لیست نهائی داوران در جام‌جهانی حاضر باشد، متأسفانه اینطور نشد و مرادی بخت حضور در این رویداد مهم را از دست داد. بنابر اعلام کمیته داوران فیفا، داورانی از ژاپن و سنگاپور، دو داور آسیائی حاضر در جام‌جهانی خواهند بود و نام مرادی حتی در لیست داوران ذخیره این بازی‌ها هم دیده نمی‌شود.
گفتنی است منابع خبری این عدم انتخاب را به جریانات سیاسی و مناسبات غیرورزشی نسبت داده‌اند.
۴. سپ‌بلاتر، رئیس فیفا پیش‌بینی کرد با توجه به طولانی شدن لیگ‌های فوتبال در اروپا و بازی‌های لیگ قهرمانان، تیم ملی کشورهای قاره‌های دیگر و به‌خصوص آسیائی‌ها فرصت دارند تا به خلق شگفتی در جام‌جهانی ۲۰۰۶ بپردازند. وی با ابراز اطمینان از اینکه هیچ تیمی به‌راحتی نخواهد توانست از گروه خود به مراحل بالاتر جام‌جهانی صعود کند، معتقد است که حالا نوبت آسیائی‌ها است ک با تکیه بر تجربیات دوره‌های قبلی حضور خود در این رویداد بزرگ نشان دهند که فوتبال آسیا رشد کرده و لیاقت حضور در سطح اول فوتبال دنیا را دارد.
● دردسرهای دوست‌داشتنی
چیزی بیشتر از ۲ ماه به آغاز رقابت‌های مهم جام‌جهانی فوتبال باقی‌نمانده است. تیم‌های حاضر در این رویداد بزرگ و مهم خود را برای حضور در این بازی‌ها آماده می‌کنند؛ اما حمایت تیم ملی فوتبال ایران برای رسیدن به جام‌جهانی برای خود داستان جالبی است.
در حالی‌که اکثر تیم‌های حاضر در آلمان ۲۰۰۶ بازی‌های تدارکاتی فراوانی را برای آمادگی بیشترشان برگزار کرده و خواهند کرد، تیم ملی ایران به‌دلایل عموماً غیرورزشی و ناشی از فشارهای سیاسی در حسرت دیدار بزرگ تدارکاتی می‌سوزد و تنها هر از چندگاهی خبرهائی در مورد بازی با تیم‌های ملی بعضی از کشورهای اروپائی و آن‌هم خارج از خاک ایران به گوش می‌رسد.
از سوئی دیگر، نگرانی رسانه‌های ورزشی و اهالی فوتبال به‌ویژه مطبوعاتی‌ها در مورد چگونگی آمادگی و حضور تیم ملی ایران در جام‌جهانی در حال افزایش است و کارشناسان فوتبال دغدغه حضور قدرتمند تیم کشورمان را در مهمترین رخداد ورزشی دنیا در سر دارند.
حساسیت و رقابت در لیگ برتر فوتبال به اوج خود رسیده و تیم‌های حاضر در کورس قهرمانی در سخت‌ترین روزهای فصل فوتبالشان به‌سر می‌برند. اضطراب و استرس ناشی از نگرانی در مورد مصدومیت‌های احتمالی و یا بهبود و رهائی از بند مصدومیت در رفتار و بازی ستاره‌های تیم ملی دیده می‌شود و همه اینها نشان‌دهنده این است که سالی مهم و تعیین‌کننده پیش‌روی فوتبال ایران قرار گرفته است.
معمولاً سال‌هائی که جام‌جهانی در آن برگزار می‌شود، برای تیم‌های شرکت‌کننده در این بازی‌ها، سال‌هائی بسیار حیاتی و تعیین‌کننده هستند و شور و هیجان ناشی از حضور در جام‌جهانی به‌همراه دلشوره‌های همیشگی تیم‌های حاضر در این رقابت‌ها به‌نوعی به فوتبال این کشورها نیز منتقل می‌شود.
بررسی اوضاع و احوال دوره‌های پیشین جام‌جهانی که تیم ملی ایران در آن حاضر بوده است؛ یعنی سال‌های ۱۳۵۷ و ۱۳۷۷ که تیم ملی کشورمان به جام‌جهانی آرژانتین ۱۹۷۸ و فرانسه ۱۹۹۸ راه‌یافت نیز نشان می‌دهد که در آن روزها همه نگرانی‌ها و انتقادات به تبع آن در نحوه بازی تیم ملی و چگونگی آمادگی آن در اوج خود به‌سر می‌بردند و فدراسیون فوتبال هم در کانون توجه این انتقادات بوده است.
در سالی‌که تیم ملی ایران با کنار زدن استرالیای قوی و پیشی گرفتن از سایر رقبای آسیائی خود چون کویت به جام‌جهانی ۱۹۷۸ آرژانتین رسید، کادر رهبری و فنی تیم ملی و فدراسیون فوتبال وقت آماج انتقادات گروهی از رسانه‌ها، کارشناسان و اهالی فوتبال قرار گرفته بود و حشمت مهاجرانی به‌عنوان سرمربی تیم ملی ایران در آن سال‌ها همواره با سیلی از انتقاد، پیشنهاد و راهکارهای مختلف مواجه بود.
وجود سلیقه‌های گوناگون و به‌دنبال آن اعتقاد برخی از کارشناسان و رسانه‌ها به بازیکنان و یا سیستم‌های مختلف بازی و عدم تطابق آن با سلایق و روش‌های مهاجرانی، باعث می‌شود تنوز این اختلافات گرم‌تر شود و کار به‌جائی رسیده بود که حتی مهاجرانی تهدید کرده بود که از تیم ملی کنار می‌رود و تیم را در آستانه جام‌جهانی بدون سرمربی خواهد گذاشت.
البته این تهدیدها در آن زمان کارگر واقع شد و تدبیر تهدیدگونه آقا حشمت باعث شد جو پیرامون تیم ملی ایران تا حدودی تلطیف شود و آرامش نسبی در اردوی تیمی که اولین جام‌جهانی خود را می‌خواست تجربه کند حاکم شد. ایران با هم‌گروه‌ شدن با هلند، اسکاتلند و پرو اولین حضورش در میدان بزرگ جام‌جهانی را تجربه کرد و با ۲ شکست و یک تساوی به‌کار خود در آن بازی‌ها خاتمه داد.بزرگی نام هلند آن سال‌ها که ستاره‌های بین‌المللی فراوانی داشت، آنقدر بود که کسی از شکست در مقابل آنها خیلی ناراحت نشود و البته شکست سنگین از پرو هم به خاطر شگفتی‌افرینی نسبی آنها در آن بازی‌ها و در سایه حضور ستاره سیاه پروئی‌ها یعنی ”کوبلاین“ به فراموش سپرده شد و البته تساوی باارزش با اسکاتلندی که همگان آنها را یک متدعی می‌دانستند به اندازه‌ای بزرگ بود (یا بزرگ جلوه داده می‌شد) که مهاجرانی پس از پایان کار ایران در آرژانتین ۱۹۷۸ با اطمینان خاطر از حضور دائمی ایران در تمام جام‌های جهانی آینده خبر می‌داد و با فراغ بال به دوره‌های آتی جام‌جهانی می‌اندیشید.
اما با پیروزی انقلاب اسلامی و تأثیر آن در برخی از فعالیت‌های ورزشی و حوادث مختلف دیگر، فوتبال ایران لذت رسیدن مجدد به جام‌جهانی را آرزوئی دست‌نیافتنی می‌دید و برای تحقق این آرزو ۲۰ سال صبر کرد و خون دل خورد تا اینکه در سال ۱۹۹۷ و با پیروزی تاریخی بر استرالیا که گوئی نقش اصلی صعودهای تیم ملی ایران به جام‌جهانی را بازی می‌کرد، فوتبال ایران دوباره شاهد پیروزی را در آغوش گرفت و به جام‌جهانی ۱۹۹۸ فرانسه رسید.
هم‌گروه شدن ایران با آلمان، یوگسلاوی و آمریکا در آن بازی‌ها سبب شد، همگان تنها به پیروزی بر آمریکا در آن بازی‌ها بیندیشند و حضوری آبرومندانه و شکست‌های خفیف از یوگسلاوی و آلمان را در نوع خود پیروی به حساب آورند. گرچه توان بالای تیم ایران در آن بازی‌ها به‌حدی بود که شاید با کمی شارژ روحی مناسب و مدیریت و رهبری بهتر می‌شد به نتایجی بهتر هم دست یافت.
تأثیر تاکتیکی روش‌های تومیسلاو ایویچ که پیش از برگزاری جام‌جهانی و طی فرآیندی عجیب و غریب از کار خود برکنار شده بود، در جام‌جهانی و در بازی تک‌تک بازیکنان و تیم ملی ایران به‌خوبی پیدا بود و شاید اگر ایویچ در جام‌جهانی هم هدایت تیم ملی ایران را به‌عهده داشت، نتایج دیگری رقم می‌خورد و هنوز هم عده‌ای بر این باورند که روش‌های ایویچ و کارهای بنیادین تاکتیکی او شالوده و پایه جدید فوتبال نوین ایران را بنا نهاده که اثرات آن تا امروز هم در تیم ملی ایران به چشم می‌آید.
به هر حال فوتبال ایران به ایویچ پیر روی خوش نشان نداد و دوران رهبری کوتاه او بر تیم ملی فوتبال ایران تنها تا پیش از فرانسه ۱۹۹۸ دوام آورد و او پس از شکست تاریخی ایران از آث‌رم از کار برکنار شد و با فوتبال ایران وداع کرد. اما حکایت سومین حضور فوتبال ایران در جام‌جهانی، حکایت دیگری است که با ۲ حضور قبلی تیم ایران در جام‌جهانی فرق‌های فراوان دارد. حالا دیگر برانکو ایوانکوویچ نزدیک به ۵ سال است که در ایران به‌سر می‌برد و زیر و بم فوتبال ایران را به‌خوبی شناخته است. حضور او در رأس تیم ملی امید ایران و قهرمانی در بازی‌های آسیائی پوسان و آشنائی با ترکیب اصلی تیم ملی ایران در این چندساله می‌تواند عاملی مهم در راه موفقیت او در جام‌جهانی آتی به حساب بیاید. حالا دیگر فوتبال ایران با وجود محدودیت‌ها و ضعف‌های فراوانی که دارد در دنیا شناخته شده است و از زمانی‌که تنها ۳ لژیونر در تیم‌های درجه ۲ آلمان داشت ۸ سال می‌گذرد. تعداد زیادی از بازیکنان اصلی تیم ملی ایران در تیم‌های بزرگ اروپائی حضور دارند و تعداد دیگری از بازیکنان هم تجربه حضور در لیگ‌های معتبر اروپائی را به‌دست آورده‌اند.
نمایندگان ایران در لیگ‌های معتبر اروپائی چون بوندس‌لیگا و کالچو بازی می‌کنند و دیگر هراسی از روبه‌رو شدن با ستاره‌های بزرگ فوتبال جهان و رویاروئی با قدرت‌های بزرگ فوتبال دنیا در ترکیب اصلی تیم ملی دیده نمی‌شود.
لیگ برتر فوتبال ایران سال به سال بهتر شده و حضور مربیان بزرگی از کشورهای اروپائی همچون مصطفی دنیزلی و آری‌هان در این لیگ باعث بالا رفتن انگیزه‌ها و البته سطح کیفی تیم‌های لیگ برتری شده است. مربیان داخلی هم با تکیه بر دانش فنی روز و حضور در کلاس‌های سطح بالای جهانی خود را به مرز مطلوبی از آمادگی رسانده‌اند و تشکیلات فدراسیون فوتبال ایران؛ با وجود کمبودهای فراوانی که دارد، نسبت به سال‌های پیش رشد کمی و کیفی نسبتاً قابل قبولی داشته و نشانی از بهبود روش‌ها؛ هر چند به‌صورت ناقص و ابتدائی، در آن به وضوح دیده می‌شود. بنابراین تمام عوامل فوق می‌توانند برگ‌های برنده‌ای باشند که در اختیار برانکو قرار دارند تا با استفاده از آنها، تیم ملی ایران را در آلمان به موفقیت رسانده و این فرصتی است مناسب که برانکو در مقایسه با سرمربیان دیگر ایران در جام‌جهانی گذشت از آن برخوردار شده است. علاوه بر این، تجربه ۲ حضور ایران در جام‌جهانی ۱۹۷۸ و ۱۹۹۸ هم متاعی گرانمایه است که در اختیار تیم ملی قرار گرفته و استفاده از این تجربیات هم خواهد توانست تا حدی به پیشبرد اهداف تیم ملی کشورمان برای موفقیت در جام‌جهانی ۲۰۰۶ کمک کند. حالا دیگر همه می‌دانند که در فوتبال امروز جهان هیچ چیزی از قبل قابل پیش‌بینی نیست و حتی قهرمان دوره قبل جهان هم نمی‌تواند به‌راحتی ادعا کند که خواهد توانست از کمند تیم‌های با انگیزه و نترس عبور کند و به آسانی به جمع تیم‌های برتر جام‌جهانی برسد. تجربه حضور موفق کره در جام‌جهانی پیشین و بازی‌های درخشان ژاپن در جام کنفدراسیون‌ها در تابستان گذشته، بهترین نمونه‌های آسیائی و نزدیک به فوتبال ایران هستند که در این مورد به چشم می‌آیند اما از سوئی دیگر، آنچه که این روزها به پاشنه آشیل تیم برانکو تبدیل شده است، موضع‌گیری وی در برابر منتقدان و رسانه‌ها و عدم تحمل نظر مخالفانش می‌باشد. ریشه این اختلافات شاید به روزهای نخستین حضور برانکو در تیم ملی امید ایران بازگردد و بحث کهنه و قدیمی تفاوت مربیان داخلی با خارجی و شایستگی مربیان ایرانی که باعث ایجاد جناح جدیدی از سوی منتقدان فدراسیون فوتبال گردید هم یکی دیگر از سرچشمه‌های این اختلافات است؛ اما آنچه که طی چند ماهه گذشته باعث دامن زدن به این تفاوت نظرها و شعله‌ور شدن دوباره اختلافات شده است، چیزی جزء زیبا بازی نکردن تیم ملی و عدم رغبت این تیم به فوتبال تهاجمی نیست. گرچه برانکو در بیشتر نظرسنجی‌های انجام شده، مناسب‌ترین فرد ممکن جهت هدایت تیم ایران در جام‌جهانی بوده و خود وی نیز همواره این پایگاه مردمی را دلیلی برای موجه بودن اقدامات و نشانه موفقیت برنامه‌هایش می‌داند؛ اما آنچه مسلم است این است که بیشتر مردم و علاقه‌مندان تیم ملی ایران از بازی بیش از حد محتاطانه و تکیه بر بازی با یک مهاجم این تیم دلگیرند و همیشه به این امید هستند که تیم ایران بازی هجومی و زیبائی را که مبتنی بر قابلیت‌های تکنیکی مردانش می‌باشد، ارائه کند و این خواسته زیادی نیست که صاحبان اصلی تیم ملی یعنی مردم (بنابر گفته‌های صریح برانکو که بارها بر آن تأکید کرده است، مردم صاحب اصلی تیم ملی دانسته شده‌اند) از تیمشان دارند. گرچه واکنش عصبی تازه‌ای که برانکو در پاسخ به انتقادات رسانه‌ها از تیم ملی بروز داده بود تا حدودی نگران‌کننده نشان می‌داد و ذهن‌ها را به یاد استادش ”میروسلاو بلازویچ“ می‌انداخت که همواره برای پاسخگوئی به تندترین انتقادات هم کاملاً آماده بود اما این واکنش‌های عصبی و تا حدودی احساسی اخیراً کمتر شده و به‌نظر می‌رسد مرد کروات فوتبال ایران به این نتیجه رسیده است که از دست دادن پایگاه مردمی و همچنین توجه بیش از حد به تمامی انتقادات و سعی در پاسخگوئی به مطبوعات و شرکت در مشاجرات رسانه‌ای نمی‌تواند کمکی برای تیم ملی ایران باشد و باعث به حاشیه کشاندن گروهی خواهد شد که باید به زودی در مهم‌ترین میدان دوران ورزشی خود حاضر شوند. بارها گفته شده یکی از دلایل عدم موفقیت میروسلاو بلازویچ در ایران این بود که او همواره می‌خواست کلیه انتقادات را یک تنه و به زبان خود پاسخ خود و این‌کار انرژی فراوان و وقت زیادی را از او تلف می‌کرد. گرچه توانائی‌های بالای او بر هیچ‌کس پوشیده نبود، ولی وی نتوانست این قابلیت‌ها را در ایران تا حدود زیادی عملی کند و جدال همیشگی او با مطبوعات و رسانه‌ها یکی از عوامل این شکست بود.
برانکو هم اخیراً با بالارفتن انتقادات و فشار مطبوعات، خواسته یا ناخواسته می‌رفت که پا جای پای او بگذارد اما واکنش‌های یک‌ماهه اخیر او تا حدودی نشان‌دهنده این است که او با بازیابی توان روحی خود و استفاده از تجربه چندین ساله زندگی در ایران و شناختی که از جامعه ایران پیدا کرده است به این نتیجه رسیده که جدال با منتقدان و مخالفان و میل به پاسخگوئی به تمام سخنان آنان می‌تواند تیم او را به سراشیبی خطرناک سقوط رهنمود کند.
بدون شک استفاده از تجربیات یک مدیر کارآمد مطبوعاتی به‌عنوان مشاور رسانه‌ای می‌تواند راهکاری مناسب برای پرهیز از تنش‌های احتمالی بین سرمربی برای پرهیز از تنش‌های احتمالی بین سرمربی تیم ملی با رسانه‌ها باشد و البته به‌کارگیری نظرات و تجربیات فردی که سال‌ها در مقام یک مربی متعلق به جامعه‌ای حساس به فوتبال (مثل جامعه و مردم ایران) به مربیگری پرداخته باشد هم راهکاری دیگر برای فرار از این جدال ناخواسته است و این فرد می‌تواند ”رنه سیموئز“ سرمربی برزیلی تیم ملی امید ایران باشد که متعلق به جامعه‌ای است که به شدت علاقمند به فوتبال است و در واقع فوتبال درزندگی آن جامعه جاری است و ظاهراً روابط دوستانه‌ای هم با برانکو دارد.اما یکی دیگر از مهمترین مسائلی که به بحث اصلی منتقدان و ریشه بسیاری از اختلافات کارشناسان فوتبال و برانکو تبدیل شده است، علی دائی است. کاپیتان با تجربه و فداکار تیم ملی ایران با وجود توانائی‌های غیرقابل انکار و خدماتی که به فوتبال ایران ارزانی داشته، امروز به مرز ۳۷ سالگی نزدیک می‌شود و به روزهای پایان فوتبال خود نزدیک‌تر از هر زمانی دیگر شده است و این مسئله و البته اصرار برانکو در استفاده مداوم از دائی و عدم وجود جایگزینی مشخص و ثابت برای وی، همواره یکی از بزرگ‌ترین دغدغه‌های هواداران و منتقدان تیم ملی بوده است. اما صحبت‌های اخیر برانکو درباره پیوستن قریب‌الوقوع علی دائی به کادر فنی آینده تیم ملی ایران و تبدیل شدن وی به ”مدیرفنی“ موفق تیم ملی در آینده نشان‌دهنه این است که اتفاقات مهم و تعیین‌کننده‌ای در حال شکل‌گیری است. چندی پیش شایعه حذف کاپیتان از تیم ملی در جام‌جهانی در شهر دهان به دهان می‌شد، ولی اظهارات برانکو در مورد توانائی علی دائی جهت حضور در کادر فنی تیم ملی و قدرت نفوذ و اقتدار وی نزد سایر بازیکنان و همبازیانش در تیم ملی ایران و قابلیت‌های شخصیتی و کاراکتری که وی به‌عنوان رهبر تیم از آن برخوردار است، نشان می‌دهد که برانکو یکی دیگر از مشکلات بزرگ پیش روی خود را با تدبیری مثال‌زدنی می‌خواهد حل کند ودر این مسئله با دائی به توافق رسیده است. کابوس بزرگ عدم حضور ثابت کاپیتان در جام‌جهانی ۲۰۰۶ و حذف یک‌باره وی از تیم ملی ایران بزرگ‌تر از آن است که ضربه بزرگی به پیکر تیم ملی ایران وارد نکند و تصمیم برانکو در استفاده از علی دائی در جمع کادر فنی نشان می‌دهد این تغییر و جابه‌جائی بزرگ و البته تعیین‌کننده به مرور زمان و به آهستگی رخ خواهد داد. در صورتی‌که برانکو بر اظهارات اخیرش درباره پیوستن دائی به کادر فنی تیم ملی اصرار داشته باشد، این زمینه فراهم خواهد شد تا تیم ایران با پیدا کردن جایگزین مناسب دائی در برخی از دقایق ۳ بازی پیش روی در مرحله مقدماتی جام‌جهانی بتواند تاکتیک خود را تغییر دهد و شاید این تغییر تاکتیکی بتواند به اسلحه پنهان برانکو در جام‌جهانی تبدیل شود و خود زمینه‌ساز موفقیتی بزرگ برای برانکو و البته علی دائی (به‌عنوان یکی از اعضاء کادر فنی تیم ملی ایران در جام‌جهانی آلمان) باشد.
مشکل دیگر پیش روی ایوانکوویچ، عدم اجام بازی‌های تدارکاتی مناسب بات تیم‌های درجه اول اروپائی و آمریکای لاتین است که تا حدودی دلایلی غیرورزشی و عمدتاً سیاسی داشته است. شرایط حساس سیاسی موجود و تبعیض‌های حاکم بر فوتبال دنیا و اعمال نفوذ قدرت‌های بزرگ در ورزش موجب شده است تیم ملی ایران با کمبود حریف تدارکاتی مناسب برای انجام دیداری مناسب و محک خوردن در مقابل قدرت‌های بزرگ فوتبال مواجه شود.
امروز این یک واقعیت دردناک است که برخی از تیم‌های بزرگ از رویاروئی با تیم ملی فوتبال خودداری می‌کنند، اما برانکو ناچار است این واقعیت تلخ را بپذیرد و راهی مناسب برای آماده‌سازی تیمش پیدا کند. حالا که شرایط جهانی طوری رقم می‌خورد که تیم ملی فوتبال ایران در تحریمی ناخواسته و ناشی از خودخواهی ابرقدرت‌ها قرار گرفته است، باید چاره دیگری اندیشید و با برپائی اردوهای بلندمدت و کوتاه‌مدت و گردهم آوردن تمام اعضاء تیم ملی ایران در آن اردوها به تلاش و کوشش بیشتر دست زد تا این نقص هم به‌گونه‌ای حل و فصل شود. گرچه انجام بازی با تیم‌های باشگاهی خارجی و تیم‌های بزرگ باشگاهی داخلی هم یکی دیگر از گزینه‌های پیش روی برانکو خواهد بود، مصایب سفیدپوشان ایرانی کم نیستند و مشکلات فراوانی در راه رسیدن به جام‌جهانی مقابلشان قرار دارد، اما آنچه مهم است این است که نباید از واقعیت‌ها فرار کرد و بار مسئولیت را به زمین گذاشت. شاید این شانس برانکو بوده که در چنین شرایطی رهبری تیم ملی ایران در جام‌جهانی به‌عهده داشته باشد، اما مسلم است که توانائی تیم ایران در حال حاضر غیرقابل انکار است و قدرت بالقوه و پتانسیل این تیم باعث سنگین شدن مسئولیت ایوانکویچ خواهد شد. البته شیرینی موفقیت احتمالی با تیم ملی ایران در جام‌جهانی و تبدیل شدن به اسطور‌ه‌ای فراموش‌نشدنی در اذهان مردم قدرشناس ایران آ‌ن‌قدر زیاد خواهد بود که می‌تواند تلخی هر بار سنگینی مسئولیتی را بی‌اثر کند و انگیزه‌ای بالا باشد تا برانکو تلاش خود را مضاعف کند. حالا دیگر آنچه که مردم ایران از تیمشان می‌خواهند چیزی فراتر از کسب تجربه‌های همیشگی، حضوری آبرومندانه و شکست‌های خفیف در جام‌جهانی است و برانکو باید بتواند این خواسته نه چندان دست‌نیافتنی را به‌دست آورد و به‌نظر می‌رسد عزم خود را برای رسیدن به این خواسته بزرگ جزم کرده است و می‌خواهد نشان دهد در این چندساله بیهوده سختی‌ها و مصائب مختلف را تحمل نکرده است. ولی نقش فدراسیون فوتبال به‌عنوان متولی فوتبال ایران در آمادە‌سازی شرایط برای حضور موفقیت‌آمیز نمایندگان ایران در جام‌جهانی هم بسیار مهم، تعیین کننده و سرنوشت‌ساز است. وظیفه فدراسیون فراهم کرده شرایط مناسب و بسترسازی برای تیمی است که باید حضوری موفق در آوردگاه مهم جهانی داشته باشد.
ساکنان کوچه دوازدهم خیابان سئول باید تمام فکر و ذکرشان کوچه دوازدهم خیابان سئول باید تمام فکر و ذکرشان را تنها به تیم ملی معطوف کرده و سعی کنند با ایجاد آرامش در محیط پیرامون تیم ملی و پرهیز از تنش‌های همیشگی و درگیری با رسانه‌ها می‌تواند گزینه‌ای مناسب جهت هر چه بهتر شدن شرایط و فضای پیرامون تیم ملی به حساب آید. دکتر محمد دادکان که به تازگی و صراحتاً اعلام کرده که می‌خواهد پس از جام‌جهانی آلمان با فوتبال و مسئولیت در آن وداع کند، بهتر از هر کس دیگری می‌داند که موفقیت ایران در جام‌جهانی و راهیابی به جمع ۱۶ تیم برتر جهان می‌تواند بزرگ‌ترین یادگار او برای فوتبال ایران محسوب شود و بنابراین تلاش خواهد کرد این یادگاری باارزش را از خود به‌جا گذارد و برای همیشه به کرسی دانشگاهی و تدریس در آن‌جا بازگردد. بدون شک موفقیت در این مقطع می‌تواند نام او را به‌عنوان یکی از مردان برتر تاریخ فوتبال ایران در تاریخ ثبت کند و بیهوده نیست که شغل او یکی از ده شغل برتر و مهم در ایران به شمار می‌رود. اما در این میان، وظیفه‌ای بسیار سنگین بر دوش مطبوعات و رسانه‌ها قرار دارد و بر اساس آن، آنها می‌بایست با فراموشی اختلافات و کنار گذاشتن مشکلات چند ماهه اخیر با فدراسیون فوتبال و کادر فنی تیم ملی، بار دیگر چون همیشه به یاری تیم ملی برخیزند و از این تیم به شکل همه جانبه حمایت کنند. تقویت روحیه تیم ملی در این مقطع زمانی می‌تواند مهمترین وظیفه همه ما قلمداد شود و همه باید دست‌به‌دست هم دهیم تا راه سخت و دشوار ایران در جام‌جهانی ۲۰۰۶ هموارتر گردد. آنچه که مسلم است کشورهای بزرگی از رسیدن به جام‌جهانی محروم مانده‌اند و جمعی از بزرگان فوتبال دنیا نتوانسته‌اند به این جشنواره بزرگ فوتبال راه یابند، ولی تیم ملی ایران با شایستگی به این مسابقات رسیده است و در آینده‌ای نزدیک خود را پیش چشم جهانیان قرار خواهد داد و این خود فرصتی استثنائی و بی‌نظیر است تا شایستگی جوانان ایرانی به جهانیان اثبات شود. جام‌جهانی نزدیک می‌شود. دلهره و اضطراب چگونگی حضور در آن همه ما را به تکاپو وا می‌دارد. قطعاً مشکلات فراوان ریز و درشتی در راه رسیدن به موفقیت پیش‌رویمان قرار خواهد داشت، ولی آنچه ما را به آینده دلگرم می‌کند امیدی است که در سایه توکل به نیروی ایمان و تلاش فراوان برای رسیدن به پیروزی به‌دست آورده‌ایم و این نور امید است که مشکلات پیش رویمان را به دردسرهائی دوست‌داشتنی تبدیل می‌کند.

وحید نمازی
منبع : روزنامه ابرار ورزشی