دوشنبه, ۲۸ خرداد, ۱۴۰۳ / 17 June, 2024
مجله ویستا
فواید و فضایل علمآموزی در کلام پیامبر اسلام و حضرت علی(ع)
همچنان که قرآن، این کتاب آسمانی جاودانه و معجزه پیامبر گرامی اسلام، دستورالعمل نهایی خدا برای بندگانش است و هیچگونه خطایی در آن راه ندارد، رفتار و سخنان گرانمایه دریافتکننده وحی حضرت محمد مصطفی ـ صلی الله علیه و آله ـ نیز پیام جاودانه انسانسازی است و بنا بر نصّ قرآن و سنت، دور از لغزش است و همچنین است رفتار و گفتار خاندان پاکش و اینک حدیثی از آن حضرت و روایتهایی از حضرت امیرمؤمنان علی(ع) با شرح دو تن از عالمان شیعه در فواید علمآموزی میآوریم:
فضایل دانش در کلام پیامبر اسلام (ص)
«العِلْمُ خَلیلُ المؤمن؛ علم دوست مؤمن است».
[شرح:] علم زینتی است شریف در ذات انسانی و جوهری لطیف است از فیض ربّانی. عزّت علما دلیل عزّت علم است و فی الواقع علم خود عزیز است، هر که مظهر او واقع شد به تبعیت او عزیز باشد:
بیاموز علمی که گردی عزیز
که بیدانش انسان نیرزد پشیز
هیچ عزّت وَرای[۱] دانش نیست
دانش آموز تا کسی باشی
ای عزیز! علمِ قال[۲] دیگر است و علمِ حال دیگر، علمی که برای جدال باشد، در آخرت موجبِ وبال باشد و علمی که برای عمل بُوَد، وسیله وصول به فیض ازل بُوَد. چه زیبا گفته است:
قیل و قالت کار ناید هیچ روی
معرفت حاصل کن ای بسیار گوی
علم صورت، پیشه آب و گل است
علمِ معنی، رهبرِ جان و دل است
گنجِ پنهان است، علم معنوی
پیشت آید چون ز خود بیرون شوی[۳]
● ستایش دانش در کلام امیرمؤمنان علی علیه السلام
و اینک جملههای کوتاه و حکیمانه از امیر بیان، علی بن ابیطالب، امیرمؤمنان علیه السلام در ستایش دانش و در بیان فواید آموختن آن با ترجمه و شرح آقا جمال خوانساری:
التواضُعُ ثَمَرَة الْعِلْمِ؛ فروتنی کردن با خدای ـ عزّوجلّ ـ و خلق میوه دانش است.
اَلْعِلْمُ کَنْزٌ؛ دانش گنج است.
اَلْعِلْمُ دَلیلٌ؛ دانش راهنماست [به حق].
اَلْعِلْمُ ینْجِیکَ، الْجَهْلُ یرْدِیکَ؛ دانش، تو را رستگار میسازد و نادانی [تو را] تباه میگرداند.
اَلْعِلْمُ جَلالة، اَلْجَهَالة ضَلالة؛ دانایی، بزرگی است و نادانی، گمراهی.
اَلْعِلْمُ حَیاةٌ، الایمانُ نجاةٌ؛ دانش زندگی است و ایمان رستگاری.
اَلْعِلْمُ اَعْلی فَوْزِ؛ دانش برترین فیروزی[۴] است [به مراتب عالیه و مدارج متعالیه].
اَلْعِلْمُ أفْضَلُ قنیة؛ علم برترین چیزی است که کسی کسب کند.
اَلْعِلْمُ نِعْمَ دلیلٌ؛ علم، نیکو راهنمایی است [به سعادت و نیکبختی].
اَلْعِلْمُ جَمالٌ لایخْفی؛ دانش جمالی است که پوشیده نیست.
اَلْعِلْمُ کَنْزٌ عَظیمٌ لایفْنی؛ علم گنج عظیمی است که نیستی و تمام شدن نمیپذیرد.
اَلْعِلْمُ مُحیی النُفُوس وَ مُنِیرُ الْعَقْلِ و مُمیتُ الْجَهل؛ علم زندهکننده نفس است و روشنکننده عقل و میراننده جهل.
اَلْعِلْمُ أکْثَرُ مِنْ أنْ یحاطَ بِه فَخُذُوا مِنْ کُلِْ عِلْمٍ أحْسَنَهُ؛ علم بیشتر است از اینکه احاطه به آن توان کرد و تمام آن را فراگرفت. پس، از هر علمی نیکوترِ آن را فراگیرید.
اَلْعِلْمُ یرشِدُکَ وَ الْعَمَلُ یبْلُغُ بِکَ الْغایة؛ علم، تو را راه مینماید و عمل، تو را به منتهای مطلب میرساند.
اُطْلُبُوا الْعِلْمَ تَرشَدُوُا؛ علم را طلب کنید تا راه راست و درست یابید.
اِکْتَسِبُوا الْعِلْمَ یکْسِبْکُمُ الْحَیاةَ؛ علم را کسب کنید تا برای شما زندگی [معنوی در دنیا و آخرت] را کسب کند.
اَشرَفُ الْعِلْمِ ماظَهَرَ فِی الْجوارِح وَ الْاَرکانِ؛ برترین علم آن است که در اعضاء و جوانب بدن آشکار شود [؛ یعنی به آن عمل شود.]
اَلْزَمُ الْعِلْمِ بِکَ ما دَلَّ عَلی صَلاحِ دینِکَ وَ أبانَ لَکَ عن فَسادِه؛ لازمترین علم به تو آن است که تو را بر درستی دینِ تو راه نماید و جدا کند برای تو فساد و تباهی آن را (ـ لازمتر علم برای تو علمی است که تو را راه نماید که دینِ درست کدام است و دینِ فاسد کدام.)
اَلْفَهْمُ آیةُ الْعِلْم؛ دریافت، نشانه علم است.
[شرح:] یعنی عالم کسی باشد که معانی را فهمد و دریابد، نه آنکه عبارت را یاد گرفته باشد و معانی آن را نفهمد؛ چنانکه جمعی آیات و احادیث بسیار در خاطر دارند، اما معانی آنها را نمیفهمند؛ یا مراد این است که عالم کسی باشد که چیزها را خوب دریافت کند و به ته آنها برسد، نه آن که چیزی چند، از معلّمی بشنود و همان را حفظ کند بیآنکه غور کند و کنه آن را دریابد.
اَلْعِلْمُ أعظَمُ کَنْزٍ؛ دانش بزرگترین گنج است.
[شرح:] زیرا که گنجی است که به خرج کردن تمام نشود، بلکه اگر زیاد نشود نقصان نپذیرد و به غیر از آن (عِلم) گنجی چنین نتوان یافت.
اَلْعِلْمُ حِجابٌ من الآفاتِ؛ علم، منعکننده از آفتها است.
[شرح:] یعنی آفتهای اخروی و بسیاری از [آفتهای] دنیوی نیز.
اَلْعِلْمُ لِقاحُ المَعْرفة؛ علم، آبستنی معرفت است.
[شرح:] ظاهر این است که مراد به معرفت، معرفت حقتعالی است و یا مراد این باشد که: علم آبستنی معرفت است و شناخت حقتعالی به آن حاصل شود، نه به تقلید یا مراد این باشد که علمی به کار آید که سبب شناختن حقتعالی باشد.
اَلْعِلْمُ داعِی الْفَهْم؛ علم دعوتکننده فهم است.
[شرح:] یعنی هر که را دانشی باشد و لذّت آن را دریافته باشد، علم، او را به فهم و علم دیگر خواند، و همچنین چون علوم را نهایتی نباشد، پس عالم همیشه به تحصیل علم مشغول است، چنانکه در بعضی احادیث وارد شده که دو حریصاند که سیر نمیشوند؛ یکی طالب دنیا و دیگری طالب علم.
اَلْعالِمُ حَی وَ ان کانَ میتاً؛ عالم زنده است، اگرچه مرده باشد.
[شرح:] یا به اعتبار اینکه غایت قصوای زندگی علم و معرفت است و هر گاه آن را تحصیل کرده باشد، پس او در نظر حقیقت همیشه زنده است و موت ظاهری که مفارقت چند روزه بدن باشد، منافات با حیات حقیقی ندارد با آنکه مدت آن نسبت به حیات جاوید که خواهد یافت، قدر و مقداری ندارد که به حساب آید.
اَلْعِلْمُ کثیرٌ وَ الْعَمَلُ قَلیلٌ؛ علم بسیار است و عمل کم.
[شرح:] و غرض این است که علم با عمل کم است و علمی به کار آید که با عمل باشد و علم بیعمل به کار نیاید؛ بلکه باعث زیادتی وَبال گردد؛ چنانکه عقل و نقل به آن حاکم است.
اَلْعالِمُ ینْظُرُ بِقَلْبِهِ و خاطِرِه، اَلْجاهِلُ ینْظُر بِعَینِهِ و ناظره؛ عالم به دل خود و خاطر خود نگاه میکند و جاهل به چشم و مردمک خود.
]شرح:[ یعنی عالِم در چیزها به دل و ضمیر خود تفکّر و تدبّر میکند در آنها برای استنباط حقایق و معارف از آنها و عبرت گرفتن از آنچه سبب عبر تواند شد، و جاهل نگاه او، همین نگاه به چشم و مردمک است و تأمّل و تفکّری و استنباط[۵] معرفتی، یا عبرتی برای او نیست.
اَلْعالِمُ، اَلّذی لایمُلُّ مِنْ تَعَلُّمِ الْعِلمِ؛ عالم آن کسی است که ملول و دلتنگ از آموختن علم نشود.
[شرح:] یعنی با وجود علم که دارد باز سعی کند در آموختن علوم دیگر که نداند و مشعوف[۶] باشد به آن و ملالتی از آن حاصل نشود.[۷]
نویسنده: یوسف قربانی
[۱] . وراء: غیر از.
[۲] . علم قال: علمی که همراه با گفتوگوهایی باشد که به جدال منجر میشوند.
[۳] . کمالالدین حسین بیهقی سبزواری، الرسالة العلیه فی الاحادیث النبویة، تحقیق: سید جلالالدین حسین ارموی (محدث)، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی، ۱۳۶۱، صص ۱۳۱ ـ ۱۳۳.
[۴] . فیروزی: پیروزی، کامیابی.
[۵] . استنباط: آشکار ساختن، ابتکار.
[۶] . مشعوف: دلداده، شیفته.
[۷] . آقا جمالالدین محمد خوانساری، شرح غرر الحکم (جملات کوتاه امیرالمؤمنین علی علیه السلام)، تحقیق: میر جلالالدین حسین ارموی، انتشارات: دانشگاه تهران، ج ۱ و ۲ [صفحات مختلف].
[۱] . وراء: غیر از.
[۲] . علم قال: علمی که همراه با گفتوگوهایی باشد که به جدال منجر میشوند.
[۳] . کمالالدین حسین بیهقی سبزواری، الرسالة العلیه فی الاحادیث النبویة، تحقیق: سید جلالالدین حسین ارموی (محدث)، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی، ۱۳۶۱، صص ۱۳۱ ـ ۱۳۳.
[۴] . فیروزی: پیروزی، کامیابی.
[۵] . استنباط: آشکار ساختن، ابتکار.
[۶] . مشعوف: دلداده، شیفته.
[۷] . آقا جمالالدین محمد خوانساری، شرح غرر الحکم (جملات کوتاه امیرالمؤمنین علی علیه السلام)، تحقیق: میر جلالالدین حسین ارموی، انتشارات: دانشگاه تهران، ج ۱ و ۲ [صفحات مختلف].
منبع : خبرگزاری فارس
مسعود پزشکیان انتخابات انتخابات ریاست جمهوری 1403 ایران سعید جلیلی انتخابات ریاست جمهوری چهاردهم علیرضا زاکانی حمید نوری قالیباف انتخابات ریاست جمهوری محمدباقر قالیباف پزشکیان
تهران هواشناسی معدن شهرداری تهران جاده چالوس سیل وزارت بهداشت قتل سیلاب آموزش و پرورش چالوس
حقوق بازنشستگان قیمت خودرو همراه اول قیمت دلار قیمت طلا دولت سیزدهم خودرو ایران خودرو همستر کامبت یارانه قیمت سکه بورس
فضای مجازی تلویزیون کربلا رسانه ملی سینمای ایران موسیقی دفاع مقدس سینما سریال
وزارت علوم دانشگاه آزاد اسلامی ایکس دانش بنیان جهاد دانشگاهی فناوری
رژیم صهیونیستی غزه آمریکا روسیه فلسطین جنگ غزه اوکراین چین حج حزب الله لبنان جنگ اوکراین ترکیه
یورو 2024 فوتبال استقلال پرسپولیس سپاهان مس رفسنجان جام حذفی جام ملت های اروپا باشگاه پرسپولیس لیگ برتر فدراسیون فوتبال بازی
اینترنت هوش مصنوعی اپل تلگرام ایلان ماسک ناسا سامسونگ اسنپ گوگل
کاهش وزن سنگ کلیه چاقی پیری بیماری قلبی میگرن