چهارشنبه, ۱۷ بهمن, ۱۴۰۳ / 5 February, 2025
مجله ویستا
مخاطب در ایران رسانه ندارد
دكتر علیرضا ظهوری، استاد دانشگاه برادلی آمریكا، این هفته پس از یك دوره تدریس چهارماهه در دانشگاه تهران، ایران را ترك كرد. او چهار ماهی در دانشگاه تهران به تدریس درس اقتصاد رسانه مشغول بود.
استاد، ۲۸ سالی است كه ساكن آمریكاست و از معدود استادان ایرانی مقیم آمریكاست كه تفاوتهای مطبوعات غرب با رسانههای شرقی را مورد مطالعه قرار می دهد.
او نگاه صاحبان رسانه در ایران را نگاه شهرتطلبانه میداند و معتقد است كه صاحبان رسانههای جمعی كمتر به عامل سود ومنفعت مالی توجه دارند.
● آقای ظهوری چند سال است در آمریكا تدریس میكنید؟
▪ ۲۸سال. از سال ۱۹۷۹ تا به امروز در آمریكا تدریس میكنم. ولی زندگی در آمریكا را از سال ۱۹۷۴ آغاز كردم.
● از چه سنی به آنجا رفتید؟
▪ از حدود سن ۲۴سالگی به آنجا رفتم.
● تخصص شما چیست؟
▪ رشته ارتباطات. فوقلیسانس دانشگاه ایالتی اوكلاهما در رشته رادیو – تلویزیون و سینما و دكترای ارتباطات جمعی را از دانشگاه ایندیانا گرفتم. نمیدانم در ایران هم اینگونه است یا خیر. در آنجا دو دوره minor و major است كه minor من، ISD، مخفف Instructional system Design (طرح سیستمهای آموزشی) بود وmass communications را به عنوان major خود برگزیدم.
تدریس من در طول ۲۸سال، در زمینه تهیه برنامههای تلویزیونی بود و كمكم در حوزههای دیگر گسترش یافت و چون تز دكترایم هم در مورد مقایسه فرهنگها بود، خود به خود به آن رشته علاقهمند شدم. حوزههای فعالیت من، تهیه برنامههای رادیو، تلویزیون و در زمینه تحقیق و نظریات ارتباطات و همچنین در زمینه مقایسه فرهنگها بوده است.
● چه چیزی سبب بازگشت شما به ایران شد؟
▪ اولین بار نیست به عنوان استاد مدعو به ایران میآیم بلكه یك بار دیگر نیز به ایران آمدهام. سال ۱۹۹۲، به عنوان استاد مدعو در دانشكده صدا و سیما تدریس كردم كه در آنجا سمیناری در زمینه تهیه برنامههای تلویزیونی برگزار شد و این دومین باری است كه به عنوان استاد مدعو به ایران دعوت شدم.
حضور در ایران دلایل دیگری از جمله دلایل خانوادگی دارد. علت دیگر، كارهای تحقیقیای است كه در مورد فرهنگ و رسانههای ایران انجام میدهم. این دلایل باعث شد در زمانی كه به ایران میآیم علت دیگری در كنار آن قرار داده و به عنوان استاد مدعو، خدمتی به جوانان ایران ارائه دهم و این بار در زمینه اقتصاد رسانهها در دانشكده علوم اجتماعی دانشگاه تهران به دانشجویان تدریس میكنم.
● در حوزه اقتصاد رسانهها تحصیل كردهاید؟
▪ در آمریكا اقتصاد رسانه تقریبا شبیه این است كه در هر سفرهای باید نان و پنیر باشد. یعنی نمیتوان درسی را در ارتباطات تدریس كرد و در آن موضوع اقتصاد رسانه مطرح نشود. بنابراین با توجه به تحقیقات من در این زمینه و تدریس آن طی این مدت، اقتصاد رسانه جزو مباحث آموزشی من بوده ولی برای نخستینبار در مقطع كارشناسیارشد آن را در ایران تدریس میكنم و باید تعادلی در آن ایجاد كنم تا در سطح كارشناسیارشد كاربرد بیشتری داشته باشد.
● آنچه كه تا به امروز از مطبوعات ایران دریافت كردید چیست؟
▪ پرسش دشواری كه در ایران وجود دارد این است كه قسمتی از رسانههای ایران دولتی است و زمانی كه بحث اقتصاد رسانهها مطرح است حداقل قسمتی از آن، شامل آنچه در ایران رخ میدهد، نمیشود. قسمت دیگر رسانههای ایران مطبوعات خصوصی هستند. ولی به علت فرهنگ روزنامهنگاری در ایران و برخی محدودیتها كه با جهت مشخصی جلو رفته، موضوع اقتصاد رسانهها مهجور مانده است.
من مطمئن هستم كه مساله سود برای صاحب هر نشریهای بسیار مهم است و یكی از مسائل مهم اقتصاد رسانه است. ولی اینكه این سود را از چه طریقی میتوان به دست آورد و مسوولیت اقتصاد رسانه چیست و ارتباط اقتصاد رسانهای با سایر آحاد جامعه چگونه است از مسائل جا افتاده در ایران محسوب نمیشود. ممكن است به علت ممتاز بودن روزنامه شما، حساسیت بیشتری به مساله اقتصاد داشته باشید و به اقتصاد رسانهها نیز توجه كنید. اما در كلیت آن یك استثناست.
● زمانی كه به اقتصاد رسانه میپردازید در ذهنتان چه نوع چارچوبی شكل میگیرد؟
▪ پاسخ شما را با این پرسش میدهم كه چرا اقتصاد رسانه مهم است؟ اهمیت اقتصاد رسانهها در این است كه امروزه رسانهها جزو جدانشدنی از جامعه مدرن هستند. زمانی كه یك جامعه مدرن تعریف میشود، این موضوع به ارتباطات بستگی دارد، اما تقریبا دو شاخص رفاه و امر سرمایهگذاری در كنار هم در یك جامعه مدرن وجود دارند. در واقع رفاهی برای مردم جامعه در نظر گرفته میشود كه این رفاه از طریق سرمایهگذاری به دست میآید.
با كنار هم قرار دادن این دو موضوع، مردمی كه در یك جامعه باهم زندگی میكنند و نیاز به سرمایهگذاری و مصرف دارند نیازمند اطلاعات هستند. به همین دلیل رسانهها جزو جدانشدنی جامعه مدرن هستند. به این دلیل است كه ساكنان جامعه مدرن نیازمند اطلاعات هستند و این تبادل اطلاعات سبب گردش چرخ اقتصادی كشور میشود.
به عنوان مثال، اگر فردی خواهان خرید اتومبیل است، برای همین امر، اطلاعاتی مورد نیاز است. تامین انواع مختلف ماشین چگونه باید انتخاب شود؟ كدام را باید انتخاب كرد؟ این اطلاعات از طریق رسانهها به دست میآید. من در مورد ایران آگاهی ندارم ولی در سایر كشورها، شعبه دیگری از ارتباطات رشد كرده است كه آن روابط عمومی است.
شعبهای كه خود اطلاعرسانی میكند. در واقع مدیر یك كارخانه اتومبیل وقتی میخواهد با مردم صحبت كند باید از طریق رسانهها با مردم ارتباط برقرار كند.
● در كشورهایی همچون آمریكا وکشورهای اروپایی حتی رسانههای دولتی نیاز دارند به سطحی از سود و بهرهوری برسند ولی در جامعه ما وقتی روزنامه یك رسانه دولتی است یعنی سود در آن اهمیت زیادی ندارد. چه سطحی از دادههای ذهنی و اجتماعی در ذهن مدیران رسانهای پدید میآید كه سبب میشود تا این افراد به موضوع سود فكر نكنند؟
▪ پرسش شما را دقیقا متوجه شدم اما مشكلی كه در اینجا میبینم این است كه كلمه سود در فرهنگ ما كلمهای منفی است. در صورتی كه در جامعهای مدرن، سود كلمهای مثبت است و این خود آغاز چالش است. در جوامع سنتی، سود بردن به معنای استثمار كردن دیگران است، ولی در جوامع سرمایهداری مانند آمریكا شاخص موفقیت سود است.
حال ممكن است این سود علمی باشد مانند شخصی كه PHD میگیرد یا سود مالی باشد. در واقع انگیزه لازم برای زندگی سود است كه تحت عنوان رفاه توجیه میشود. در ایران، زمانی كه روزنامهای از جانب دولت حمایت میشود مشكلی كه ایجاد میكند این است كه مسوولیت مدیر روزنامه، كاهش مییابد زیرا از نظر مالی مساله سود مطرح نیست و این سبب كاهش مسوولیت حرفهای میشود.
● در آمریكا مساله مسوولیت حرفهای بسیار مهم است كه آن را به شكلهای مختلف اندازهگیری میكنند به عنوان مثال یكی از ابزار اندازهگیری، رضایتمندی مخاطب است. در واقع صاحب روزنامه خواهان این است كه بداند آیا سردبیر روزنامه مقالاتی مینویسد كه خریداران روزنامه از آن رضایت داشته باشند؟
▪ به همین علت است كه به صورت مداوم پرسشنامه توزیع میكنند و از طریق تلفن جویای نظرات افراد مخاطب میشوند. نظرسنجیها به نوعی نبض مخاطب را میسنجد. مورد دیگر فروش روزنامه است. اگر مخاطب راضی باشد، فروش روزنامه افزایش مییابد.
بازار آزاد در ارتباط با رضایت مصرفكننده است و اگر این مساله رخ دهد پس روزنامه موفق است. ارزیابی روزنامه از لحاظ مسوولیت گردانندگان روزنامه در برابر جامعه و روزنامه این است كه موفقیت خود را با سوددهی مشخص كند و همانطور كه گفتم زمانی كه سوددهی مطرح باشد مثبت است. زمانی كه سود بیشتری كسب شود بهترین خبرنگارها استخدام میشوند و كیفیت خبرها بالا میرود.
● در آمریكا روزنامهای چون نیویورك تایمز كه جزو روزنامههای عمومی پرتیراژ آن كشور است از دیدگاه رسانهای در چه سطح اقتصادی قرار دارد؟
▪ نیویورك تایمز روزنامهای قدیمی است و عمر آن به۱۶۰-۱۵۰ سال پیش باز میگردد. این روزنامه در مبدا پیدایش خود، شامل تغییرات و تحولاتی بوده است و امروزه به جایی رسیده كه به سخنگوی جامعه آمریكا در خارج از آمریكا مبدل شده است، یعنی سران سایر كشورها زمانی كه میخواهند در مورد سیاستهای آمریكا، اطلاعاتی به دست آورند این روزنامه را مطالعه میكنند. اما اگر مسائل اقتصادی آمریكا مطرح باشد روزنامه والاستریت ژورنال را مطالعه میكنند.
● تیراژ این روزنامه روزانه چند نسخه است؟
▪ وال استریت ژورنال حدود ۵/۲ میلیون نسخه تیراژ و روزنامه نیویورك تایمز ۵/۱ میلیون نسخه تیراژ دارد. روزنامه USA today كه روزنامهای عمومی است و طرفدار زیادی به علت خصلتهای چاپی دارد با تیراژ بالای ۵/۲ میلیون مقام اول را دارد.
● این خصلتها چیست؟
▪ مقالات كوتاهی دارد و مخاطب زمان كمی صرف خواندن مطالب آن میكند. صفحات رنگی بسیاری دارد و مقالات در صفحات ثابت قرار دارند. در واقع اگر دنبال اخبار اقتصاد هالیوود باشیم مثلا در صفحه پنج است، بنابراین، كوتاهبودن مقالات و تركیب عكس و گرافیك مانند چارت در مورد اخبار آماری كه در آنجا به عنوان Factoid معروف است دلیل موفقیت آن است.
بنابراین USA Today برای فردی كه از محل خانه به كار میرود و خواهان آگاهی سریع از مسائل روز است، بهترین روزنامه است و به همین علت در جایگاه مطلوبی قرار دارد.
● این روزنامهها چگونه اداره میشوند؟
▪ تمامی روزنامههای معتبر و پر تیراژ آمریكا متعلق به صاحبان سهام هستند. تنها روزنامهای كه تا ۱۹۸۲ متعلق به دو خانواده مدیل و چندلر Medill&chandler بود، شیكاگو تریبیون است كه در آن سال جزو بازار سهام عمومی شد و این روزنامه متعلق به شركت تریبیون است كه صاحب لسآنجلس تایمز و ایستگاه رادیو و تلویزیونی WCN در شیكاگو است. البته روزنامه شیكاگو تریبون هماكنون برای فروش است و میخواهد خصوصی شود.
بسیاری از روزنامهها برای اینكه كنترل اداره روزنامه را از دست ندهند آن را ۵۱-۴۹ میكنند یعنی ۴۹ درصد ارزش آن وارد بازار سهام شده و ۵۱ درصد متعلق به افرادی است كه آن را اداره میكنند. امروزه روزنامهها از لحاظ مدیریت مشاركتی هستند كه این مورد به بحث اقتصاد رسانه و Jounalism management اشاره دارد.
معمولا این شركتها سعی دارند كه از نظر اداری، قسمت خبر را از تبلیغ جدا كنند. روزنامهها در كل دارای سه قسمت، خبر، تبلیغ و بازاریابی، فنی و مدیریت هستند. همه روزنامهها دارای این الگو هستند و از این طریق كار خود را دنبال میكنند و به صورت مجزا عمل میكنند یعنی در كار یكدیگر دخالت نمیكنند.
در آمریكا اگر روزنامهای قرار باشد صبح در ۱۲ صفحه چاپ شود، اول قسمت تبلیغات تصمیم میگیرد چند صفحه را در اختیار آگهیها قرار دهد و آنچه كه باقی ماند تحت عنوان سوراخ خبر (News hole) است كه این سوراخ را قسمت خبری باید پر كند. سپس سردبیر روزنامه
Editor-in-chief با Managing Editor تصمیم میگیرند كه چگونه صفحات باقیمانده را پر كنند. نكته مورد توجه این است كه تا یكسال گذشته هیچ روزنامهای در آمریكا در صفحه اول خود تبلیغات نداشت. ولی از سال گذشته این روند تغییر كرده است از جمله روزنامههایی كه مبادرت به این كار كردند نیویورك دیلینیوز بود.
آنها تبلیغی برای بازیهای ورزشی در صفحه اول خود قرار دادند. والاستریت نیز بعدا این پدیده را تقلید كرد. البته زمانی كه تبلیغات در صفحه اول قرار میگیرد، قیمت آن نیز به مراتب بالاتر است. من این مورد را با روزنامههای اطلاعات و كیهان مقایسه كردم كه نصف صفحه اول آنها به تبلیغات اختصاص دارد.در این زمینه ایران جلوتر از آنجاست و علت آن هم رقابت است. اتفاقی كه در دنیا رخ میدهد توسعه رسانههای مجازی است یعنی زمانی كه خواهان گرفتن خبری هستید، دیگر صفحات روزنامه را ورق نمیزنید بلكه اینترنت، AP news و سایر روزنامههای online را مطالعه میكنید.
نتیجتا روزنامه نیویورك تایمز یا روزنامههای دیگر باید با این موضوع مقابله كنند و یكی از این راههای مقابله تبلیغ بیشتر است و راه دوم افزایش قیمت تبلیغات است كه از طریق قرار دادن آن در صفحه اول صورت میگیرد. مورد دیگر این است كه نوع online روزنامه نیویورك تایمز خبرهای headline را به صورت مجانی ارائه میدهد اما اگر میخواهید مقالات داخل را بخوانید، باید پول بدهید.
فرض كنید آقای فریدمن Fredmanمقالهای راجع به اقتصاد آزاد نوشته است. زمانی كه روی آن كلیك میكنید عبارت please subscribe میآید كه یعنی باید اشتراك فصلی ماهانه خریداری كرد یا فقط برای خواندن همان مقاله باید پنج دلار پرداخت شود كه این نیز به طریق اینترنتی است.
به همین علت روزنامههای آمریكا به این همگرایی پاسخ میدهند زیرا برای آگاهی از خبر، نیازی به خواندن روزنامه نیست و میتوان آن را از منابع دیگر دریافت كرد. جالب است كه موسسهای در آمریكا مانند انجمنهای بسكتبال (NBA) در زمینه ورزشی و حرفهای آمریكا فعال است كه در تمامی مسائل از جمله زمان برگزاری مسابقات، فروش بلیتها و... اطلاعرسانی میكند.
در گذشته NBA به AP، نیویورك تایمز و Sports Illustrated كه معروفترین مجله ورزشی آمریكاست، خبر میداد. به طور مثال اگر اخباری در مورد مایكل جردن میخواستید، میتوانستید این مجله را مطالعه كنید. امروزه NBA قسمتی روی سایت ایجاد كرده كه شامل اخبار است و نیازی به روزنامهنگار نیست. امروزه چالش بین روزنامهنگاران این است كه موسساتی كه در آن قبلا خبر میدادند خود خبرنگار شدهاند و وبلاگرها نیز از طرفی خبر میدهند.
بنابراین پدیده روزنامهنگاری باید با این دو جبهه مبارزه كند و مبارزه آن هم، مبارزه مالی است. زیرا وقتی منابع خبر از سایر موارد تامین میشوند به دنبال این روزنامهها نمیروند و در نتیجه اینها نمیتوانند سازمان آگهیها را متقاعد كنند تا از آنها صفحه تبلیغی خریداری كنند. روزنامههای آمریكا ممكن است كه در شهرهای كوچك یا بزرگ باشند، اما از لحاظ مدیریت به یك شكل اداره میشوند.
سه بخش از هم مجزا بوده و استقلال دارند اما در كنار هم كار میكنند. اگر به سوال اول شما در مورد اقتصاد رسانه توجه كنیم شاید تبلیغ، قسمت مهمی از كار رسانههاست. رسانهها دو نوع محصول به بازار عرضه میكنند و بازارشان دوگانه است. یكی اینكه پیامها را به مخاطبان در قالب فیلم، موزیك، خبر و... ارائه میدهند و دیگر اینكه مخاطبان را به صاحب تبلیغ میفروشند.
بنابراین این دو نوع محصول در كنار هم باید باشند. نتیجتا اگر علم اقتصاد در رسانهها اجرا شود در زمینه ارزش اضافی، تقاضا و عرضه و... توجه مخصوص خواهد شد. رسانهها هم مانند صنعت اتومبیلسازی و سایر صنایع همیشه قوانین اقتصادی را دنبال نمیكنند و در بسیاری موارد در عین بهرهبرداری از این قوانین، هنجارهای آن را میشكنند به این دلیل كه طبیعت آنها فرق میكند.
علت تفاوت طبیعت آنها، این است كه این محصول اولی پیام استو برخلاف اتومبیلی كه هر روز در نتیجه استفاده مستهلكتر شده و نهایتا ارزش خود را از دست میدهد پیام رسانه كهنه نمیشود. زمانی كه مجلهای مانند تایم در صندوق پست مطب دندانپزشكی قرار میگیرد، این مجله تا عصر روی میز انتظار، توسط تعداد زیادی افراد مطالعه میشود و از آن نیز، چیزی كم نمیشود.
در واقع این موضوع مهم است كه محصول رسانه هیچگاه از بین نمیرود و به آن اصطلاح public goods میگویند. در واقع private goods محصولی است كه از بین میرود ولی public goods از بین نمیرود و آن پیام رسانه است خصلت پیام رسانه كه دو محصوله است، رسانه را به عنوان یك شركت تجاری و تولیدكننده از سایر شركتهای تجاری متمایز میكنند.
● مباحثی كه در آمریكا تدریس میكنید با چیزی كه در دنیای روزنامهها وجود دارد، متفاوت است؟
▪ در آمریكا هیچ تفاوتی ندارد، اما در اینجا فرق میكند. مقدار كمی از آنچه در اقتصاد رسانه مطرح است در ایران عمل میشود و مقداری نیز عمل نمیشود آن هم به دلیل خصلت فرهنگی و محدودیتهایی است كه رسانهها با آن روبهرو هستند. استقلال اقتصادی كاملی كه رسانهها در دنیای غرب دارند، در اینجا نیست. البته باید یادآور شوم كه استقلال به شكل مطلق در هیچ نقطه از دنیا وجود ندارد.
فرض كنید در كشوری به دلایل سیاسی، رسانه باید قبل از اطلاعرسانی به مردم، پیام خود را به مقامات سیاسی كشور نشان دهد تا اگر مناسب باشد، چاپ شود؛ حال آنكه در آمریكا چنین موردی وجود ندارد ولی در نهایت خودسانسوری وجود دارد به دلایل مختلف. یكی از دلایل آن حرفه رسانه است چون فردی كه در این زمینه تحصیل كرده برای خود شخصیتی قائل است و حاضر نیست مانند دلالها در روزنامهها كار كند و در واقع مسوولیت داشتن در مقابل جامعه و مخاطب را حس میكند.
علت دوم مسوولیت در مقابل صاحب شركتی كه برای آن كار میكند یعنی صاحب روزنامه است.
● مهمترین مشكلاتی كه در اقتصاد یك رسانه وجود دارد، چیست؟
▪ به نظر من اولین و مهمترین مشكل محدودیتهای مالی است. زیرا از جهتی تیراژ در ایران معنای واقعی خود را ندارد و در مقایسه با آمریكا نمیتوان گفت كه به راحتی از تكفروشی روزنامهها به دست میآید. یعنی مخارج به مراتب بیشتر از عایدات است. به همین دلیل هم، مساله فروش اولویت ندارد.
با وجود اینكه روزنامههای ایران خواهان محبوبیت هستند اما در مورد فروش آن را مورد سنجش موفقیت خود قرار نمیدهند و آن را بیشتر با اینكه روزنامه چه نامی دارد و متعلق به چه فردی یا سازمانی است میسنجند. در ایران اولویت برای بسیاری افراد سیاسی است و برای مردم تا جایی كه من حس كردم و دیدم شاید بهترین صفحه، صفحه حوادث باشد و من در مترو به علت رفت و آمد روزانهام با این وسیله مشاهده میكنم كه افراد در ابتدا به دنبال صفحه حوادث در روزنامه هستند.
در یكی از روزنامههای ورزشی كه آن را مطالعه میكردم، مشاهده كردم كه این روزنامه فاقد استانداردهای لازم روزنامهنگاری است. آنچه كه من در آن بیشتر دیدم طرز تفكر و عقاید افراد بود. در حالی كه اینها خبر نیست بلكه اظهارعقایدی است كه به صورت تب در جامعه شایع شدهاند. در نتیجه روزنامههای ایران بیشتر خواهان محبوبیت هستند تا فروش. به نظرم بین این دو موضوع در ایران رابطه مستقیمی وجود ندارد.
در آمریكا محبوبیت و فروش روزنامه با هم ارتباط دارند و محبوبیت یك روزنامه را از فروش آن اندازهگیری میكنند در حالی كه فكر میكنم در اینجا چنین حالتی نباشد. یكی از مشكلات رسانههای ایران عدم وجود سرگرمی و سبك زندگی است كه میتواند بسیار سودآور باشد.
● چه شاخصی جامعه ایران و غرب را از هم متمایز میكند كه آنها اهمیت زیادی به این موضوع میدهند و ما كمتر بدان اهمیت میدهیم. شاید ما آن را در ذیل گروه احزاب و انجمن مییابیم كه خواستههای اجتماعی ما در آن تامین شود؟
▪ رسانههای ایران دنبالهرو فرهنگ ایران شدهاند در صورتی كه در غرب رسانهها پیشاپیش فرهنگها حركت میكنند. آنها آوانگاردند. به عبارتی رسانهها به فرهنگ شكل میدهند در حالی كه در ایران رسانهها از فرهنگ شكل میگیرند. شاید علت آن، این است
● به چه دلیل ما نمیتوانیم این فرهنگ را تولید كنیم؟
▪ این مساله خود فرهنگی است، فرهنگ ما غمناك است و خنده كمتر در آن راه دارد. بنابراین فرهنگ استاندارد مخصوص خود را دارد و رسانهها هم با مخاطبی كه با همین فرهنگ بزرگ شده سرو كار دارند، خود را همرنگ این فرهنگ كرده و به زبان آنها سخن میگویند.
زمانی كه در غرب رسانهای را مطالعه میكنند این پرسش مطرح است كه رسانه چه تاثیرات مثبت و جدیدی در جامعه خود ایجاد میكند. در حالی كه من فكر میكنم در ایران چنین موردی وجود ندارد. اگر وجود دارد نمونهای از آن را به من بگویید.
روزنامه جامعه كه در مدت كوتاهی منتشر شد ولی بعد توقیف شد.
سرنوشت این روزنامه نشان میدهد كه این فرهنگ پذیرای آن نبود. به گفته متخصصان رسانه و فرهنگ یكدیگر را خنثی میكنند. اگر بخواهیم به این مساله پایبند باشیم به اشتباه میافتیم. برخی موارد است كه رسانه باید فرهنگ را به دوش كشد و به جلو ببرد و اینجاست كه مسوولیت رسانه بسیار مهم است تا تغییراتی در فرهنگ ایجاد كند و قرار نیست این تغییرات همیشه در تضاد با سنتها و فرهنگ باشد، زیرا تولید مشكل میكند، ولی میتواند تغییرات تدریجی به وجود آورد كه این تغییرات به صورت سنتهای مثبت و مطلوب حفظ شده و سنتهای ناپسند را جایگزین آن كند.در واقع رسانه باید پویا باشد.
پویایی رسانه در غرب در ارتباط با زندگی اقتصادی رسانه است.اگر تمام بازار تبلیغات دنیا را در كنار هم قرار دهیم تقریبا ۴۰۰ میلیارد دلار در زمینه تبلیغات سرمایهگذاری شده كه از این رقم ۱۵۰میلیارد دلار سهم رسانههای آمریكاست. این مبلغ بسیار هنگفتی است وقتی شما درآمد كل كشورهای ثبت شده در UN را در كنار هم قرار دهید.
● آمار دیگری برای سایر كشورها در زمینه سرمایهگذاری تبلیغات وجود دارد؟
▪ بله، حتما وجود دارد؛ باید در اینترنت جستوجو كرد. مثالی كه در موارد رسانهها از لحاظ قدرت اقتصادی میخواستم بگویم همین است، شركتی مانند (Time-warner) تایم وارنر كه بزرگترین امپراتور رسانهای محسوب میشود از طریق تبلیغ ۳۰ میلیارد دلار درآمد در سال كسب میكند؛ ولی ارزش بازاری این شركت ۸۴ میلیارد دلار است در واقع درآمد سالانه تبلیغات این شركت تقریبا یك سوم ارزش همان شركت است و این درآمد مساله بسیار مهمی است.
ارزش ۱۰ شركت بزرگ رسانهای در دنیا را كه تخمین زدم حدود ۸۰۰ میلیارد دلار است. بنابراین اقتصاد رسانه موضوع مهم است. رسانهها از نظر اقتصادی در مقابل چهار گروه مسوولیت دارند:
۱) صاحبان رسانه
۲) مخاطبان
۳) افرادی كه در رسانه فعالیت دارند
۴) رسانههایی كه با آنها رقابت میكنند. بنابراین باید از لحاظ اقتصادی به گونهای خود را جمعبندی كنند كه پاسخگوی این چهار گروه باشند.
اگر این مدل را در اینجا پیاده كنید، صاحب رسانه اكثرا دولت است از نظر رقابت اقتصادی مخاطب ارزش چندانی ندارد. مخاطب در ایران رسانه دلخواه ندارد. هر چند مخاطب روزنامه خواندن را دوست دارد اما به دنبال روزنامه ارزانقیمت و معروف عموم است.
مجید یوسفی
منبع : روزنامه هممیهن
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست