جمعه, ۲۰ مهر, ۱۴۰۳ / 11 October, 2024
مجله ویستا


مراقب باش


مراقب باش
● مراقب باش
زن یک موجود عاطفی است.غالبا احساساتش بر تعقلاتش غلبه دارد.خوشباورتر از مرد است.زودتر تحت تاثیر قرار میگیرد.زودتر فریب میخورد.چون روحی حساس و لطیف دارد زود متاثر میشود.زود شیفته ومجذوب میگردد زود آزرده خاطر میشود. در مقابل خواسته های نفسانی ومظاهر فریبنده خیلی زود متاثر میشود و کنترل احساسات برایش دشواراست.هنگامیکه عواطفش تحریک شد بدون اینکه در عواقب امور خوب بیندیشد تصمیم میگیرد.پس اگر مرد بر اعمال و رفتار همسرش نظارت داشته باشد به صلاح خانواده میباشد و بدینوسیله میتواند بسیاری ازخطرات احتمالی را دفع کند.
بدین جهت در آیین مقدس اسلام مرد بعنوان قیم و سرپرست خانواده تعیین شده در مقابل آنها مسئولیت دارد.
▪ خداوند حکیم در قرآن شریف میفرماید:
«مردان سرپرست و کاراندیش زنانند زیرا خدا بعض کسانرا بر بعض دیگر برتری داده است و برای اینکه از مالهای خویش خرج کرده اند.پس زنان شایسته،فرمانبردار و حافظ غیبند (۱) ».
مرد چون به عنوان سرپرست خانواده شناخته شده نمیتواند همسرش را باختیار خود رها کرده در اعمال و رفتارش نظارتی نداشته باشد.بلکه مسؤولیت ویژه اش اقتضا میکند که همواره مراقب او باشد و از دورادور براعمال و حرکاتش نظارت کند مبادا در اثر خوشباوری و ساده لوحی منحرف گردد.
اگر دید با افراد ناباب و فاسد معاشرت میکند با زبان خوش او را متنبه سازد و ضرر و زیان آنرا برایش تشریح کند.و به هر طور شده دوستی و رفت و آمد آنها را قطع کند.اجازه ندهد با لباسهای بدن نما وآرایش کامل و بی بند و بار از منزل خارج شود و خودش را در معرض چشم چرانی بیگانگان قرار دهد.اجازه ندهد در مجالس فساد شرکت کند.
زن اگر در معاشرتها و رفت و آمدها مطلق العنان و بی قید و بند باشد و کسی از وی مراقبت نکند ممکن است بدام ناپاکان و دیو صفتان گرفتار شده در وادیهای فساد و بد اخلاقی سقوط کنند.
مرد باید به آمار بانوان بیگناهی که در اثر عدم مراقبت شوهر تحت تاثیر القاآت شیادان و فریبکاران قرار گرفته به وادیهای فساد کشانده شده اند،مراجعه کند و قبل از اینکه همسر معصومش نیز گرفتار شود ازخطر جلوگیری کند.
چه بانوان پاکدامن و خانه داری که در یک شب نشینی غیر مشروع یا در یک مجلس عمومی فاسد،فریب خورده آبرو و شوهر و خانه وفرزندانشان را از دست داده اند؟
کسی که به همسرش اجازه میدهد که بدون حجاب کامل اسلامی از منزل خارج شود و در هر مجلسی شرکت کندو با هر کسی طرح دوستی بریزد بزرگترین خیانت را بخودش و همسرش انجام داده است.زیرا بدینوسیله آن بانوی بیگناه را در معرض صدها خطرقرار داده که رهائی از آنها کار آسانی نیست.کار پنبه سوختن و کار آتش سوزاندن است کسی که پنبه را در معرض آتش قرار دهد و انتظار داشته باشد نسوزاند احمق و سفیه شمرده میشود.
چقدر نادان و پرتوقعند مردانی که همسران و دختران خویش را بدون حجاب کامل اسلامی و با وضع زننده از منزل خارج میسازند و در معرض چشم چرانی جوانان قرار میدهند و انتظار دارند بدون اینکه متلکی بشنوند و کوچکترین نظر خیانتی بآنها بیفتد به منزل بازگردند!! آزادیهای دروغین و غلط همین آثار و لوازم بلکه بدتر از اینها را در بر دارد.زن اگردر خواسته های غیر مشروعش پیروز گشت و قدمی به جلو نهاد و توانست شوهر خویشرا مطیع گرداند روز بروز دائره خواسته هایش توسعه می یابد وتا پیروزی کامل میراند.در آنصورت نه تنها خودش بلکه شوهر وفرزندانش را به بدبختی و سیه روزی خواهد انداخت.
بدین جهت پیغمبر اسلام فرمود:مرد سرپرست خانواده اش محسوب میشود و هر سرپرستی نسبت به زیردستانش مسؤولیت خواهدداشت (۲) .
▪ پیغمبر اکرم (ص) فرمود:زنان را به کارهای نیک دستور دهید قبل از اینکه شما را به کارهای بد وادار کنند (۳) .
▪ حضرت صادق علیه السلام فرمود:سعادت مرد در اینست که سرپرست و قیم خانواده اش باشد (۴) .
▪ پیغمبر اسلام صلی الله علیه و آله فرمود:هر کس از همسرش اطاعت کند خدا او را برو در آتش خواهد افکند.عرض شد یا رسول الله این چه اطاعتی است؟فرمود:زن از شوهرش بخواهد که به حمامهای عمومی وعروسیها و عیدها و مجالس سوگواریها برود و لباسهای نازک و ظریف بپوشد و مرد باو اجازه بدهد (۵) .
▪ پیغمبر اکرم فرمود:هر مردی که زنش آرایش کند و از منزل خارج شود دیوث است و هر کس او را دیوث بنامد گناهکار نیست.و هر زنی که زینت کرده و خوشبو از منزل خارج شود و شوهرش بدان امر راضی باشدخدا در مقابل هر قدمی که برمیدارد برای شوهرش خانه ای در دوزخ بناخواهد کرد (۶) .
● در خاتمه لازم است دو مطلب را یادآور شوم:
۱) درست است که مرد باید از همسرش مراقبت کندلیکن باید از روی عقل و تدبیر و در نهایت متانت و احتیاط انجام بگیرد.
باید حتی المقدور از تندی و خشونت اجتناب کرد.تا ممکن است بصورت امر و نهی نباشد مبادا زن احساس محدودیت و سلب آزادی کند و در قبال آن عکس العمل نشان بدهد و بسا اوقات کار به لجبازی و ستیزه گری منتهی شود.بهترین راه موفقیت،حسن تفاهم و جلب اعتماد و اظهار محبت وخوش اخلاقی است.باید همانند یک مربی دلسوز و مهربان با زبان خوش و بصورت خیرخواهی مصالح و مفاسد امور را برای همسرش تشریح کندتا خودش با میل و رغبت کارهای خوب را انجام دهد و از کارهای مضراجتناب نماید.
۲) مرد باید حد اعتدال و میانه روی را حفظ کند.
چنانکه بی قیدی مطلق و لاابالیگری صلاح نیست همچنین سختگیری ووسواسیگری نیز عواقب خوبی ندارد.زن نیز مانند مرد آزاد آفریده شده احتیاج به آزادی دارد.باید در معاشرتها و رفت و آمدهای بی خطر آزادی داشته باشد.
باید به او آزادی داد که به خانه پدر و مادر و برادر و خواهر و سایر خویشانش رفت و آمد کند و با دوستان شناخته شده و مورد اعتمادمعاشرت نماید.مگر در موردی که مفسده ای در بر داشته باشد.بهر حال ممنوعیت باید حالت استثنائی و محدودیت داشته باشد،اگر از حد خودگذشت و بصورت سختگیری و سلب آزادی در آمد غالبا عواقب خوبی ندارد.ایجاد کدورت و عقده میکند،صفا و صمیمیت خانوادگی را بر هم میزند.ممکن است زن در اثر فشارها و سختگیریهای زیاد جانش بستوه آمده تصمیم بگیرد بهر طور شده قید و بندها را پاره کند و خودش را آزادسازد.حتی ممکن است در اثر ناچاری به طلاق و جدایی هم راضی شود.
به داستان زیر توجه فرمایید:
خانم جوانی بنام...در دادگاه حمایت خانواده به خبرنگار اطلاعات گفت:پنج سال پیش با جوانی بنام...ازدواج کردم.در آنموقع سرم پر ازشور جوانی بود که متاسفانه چندان دوامی نداشت. اکنون حاصل ازدواج مایک پسر و یک دختر است.چندی است شوهرم عینک بدبینی به چشم زده و نسبت به همه بدبین است.در نتیجه زندگی را به کام ما تلخ کرده است.
اجازه نمیدهد با هیچکس معاشرت کنم.بدتر اینکه وقتی از خانه خارج میشود در را بروی من و بچه ها قفل میکند و ما تا بازگشت او در قفس خانه زندانی هستیم.حتی این حق را هم از من گرفته که گاهگاهی بدیدن پدر ومادرم بروم.فامیل من هم بخاطر اخلاق شوهرم دیگر بدیدن ما نمی آیند.
حالا سینه ام پر از غصه شده.
از یک طرف نگران سرنوشت کودکان خودهستم و از سوی دیگر طاقت ادامه زندگی را ندارم.آمده ام تا دادگاه حمایت خانواده درباره طلاق من تصمیم بگیرد (۷) .
این قبیل مردها که متاسفانه نمونه های فراوانی هم دارند در اثربدبینیهای بیجا یا عادتهای غلط آنقدر بر همسرانشان سختگیری میکنند که آن بیچاره ها بستوه آمده با اینکه به شوهر و فرزندان خویش علاقه دارند دراثر ناچاری تقاضای طلاق و جدایی میکنند،آخر چه وجهی دارد که مردبرای اظهار قدرت و مردانگی همسر بیگناهش را به طوری زندانی کند که حتی حق ملاقات با پدر و مادر و سایر خویشانش را نداشته باشد؟آیا فکرنمیکنند که گاهی همین سختگیریها اسباب انحراف بعض بانوان پاکدامن را فراهم ساخته است؟آیا فکر نمیکنند که در اثر همین سختگیریهای غلطچه خانواده هایی از هم متلاشی شده اند؟
بر فرض اینکه بانوی عاقل و فداکاری بود و با همین وضع ساخت لیکن بدون شک در چنین خانواده ای صفا و صمیمیت وجود نخواهدداشت.چگونه میتوان از بانوییکه خودش را مسلوب الاختیار و زندانی خانه میداند انتظار داشت که نسبت به شوهر و فرزندانش اظهار محبت کندو از روی میل و رغبت وضع منزل را مرتب سازد؟
● تنبیه
زن و شوهر گر چه یک زندگی مشترک خانوادگی را تشکیل میدهند و باید در اداره امور منزل تشریک مساعی نمایند لیکن بهر حال دربعض موارد اختلاف سلیقه هم دارند.مرد میل دارد تمام امور خانواده مطابق خواست خودش انجام بگیرد و زن مطیع او باشد،بر عکس زن هم همین خواست و تمایل را دارد.
در اینجاست که صدور اوامر و نواهی ازطرفین آغاز میشود و مخالفت ها و کشمکش ها شروع می گردد.بهترین راه حل اینست که زن و شوهر دست از امر و نهی بردارند و در موارداختلاف با مشورت و تبادل نظر به تفاهم برسند،و اگر دست از زورگوئی ولجبازی بردارند غالبا به تفاهم می رسند و مشکلی بوجود نخواهد آمد.
لیکن هیچیک از آنها حق ندارد عقیده اش را بر دیگری تحمیل کند و او رامجبور نماید که مطابق دستورش عمل کند،و در صورت تخلف حق نداردتوبیخ یا تنبیهش کند.لیکن بعض مردها به بهانه اینکه قیم و سرپرست خانواده هستند چنین حقی را برای خودشان قائل هستند.به خودشان حق میدهند که مطابق دلخواهشان امر و نهی کنند.و همسرانشان را موظف میدانند که مطیع دستوراتشان باشند و هرگز تخلف نکنند.و در صورت تخلف او را مورد عتاب و خطاب و توبیخ و تهدید قرار میدهند.و چنین رفتاری را حق خویش می پندارند. حتی گاهی به ضرب و شتم و اذیت اقدام مینمایند.
در صورتیکه مرد حق اذیت و آزار و کتک زدن به همسرش راندارد.مردان زمان جاهلیت که از عاطفه و انسانیت کم بهره بودند همسران خودشان را مورد اذیت و آزار و ضرب و شتم قرار میدادند و پیامبر اسلام برای جلوگیری از این عمل زشت به پا خاست و فرمود:هر مردی که بصورت همسرش سیلی بزند. خدا بفرشته مامور دوزخ (مالک) دستورمیدهد که در دوزخ هفتاد سیلی بر صورتش بزند.و هر مردی که دستش رابر موهای زن مسلمانی بگذارد (برای اذیت موی سرش را بگیرد) در دوزخ دستش با میخهای آتشین کوبیده میشود (۸) .
▪ رسول خدا صلی الله علیه و آله زدن زنان را نهی کرد مگر درموردیکه تنبیه واجب باشد (۹) .
پیامبر گرامی اسلام فرمود:هر مردیکه همسرش را کتک بزند-وبیش از سه ضربه باشد-خدا او را در قیامت در حضور خلائق نگه میداردو رسوایش میسازد.و خلق اولین و آخرین چنین مردی را تماشا میکنند. (۱۰) پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود:تعجب میکنم از مردیکه همسرش را کتک می زند در صورتیکه خودش در کتک خوردن سزاوارتراز همسرش میباشد.ای مردم!زنانتان را با چوب نزنید،زیرا قصاص دارد. (۱۱)
مردیکه همسرش را کتک بزند بر او ستم کرده و ستمگر،هم در این جهان و هم در جهان آخرت بکیفر خواهد رسید.آن هم ظلم به فرد ناتوانیکه با صدها امید و آرزو به خانه شوهر آمده.بدان امید آمده که در پناه اوآرامش و آسایش بجوید.به مردی پناه آورده که حامی و غمخوار او باشد ودر مشکلات یاریش کند.زن امانتی است از جانب خدا که به مرد سپرده میشود.آیا کسی با امانت الهی چنین رفتار میکند؟!امیر المؤمنین علیه السلام فرمود: زنان بنزد مردان به امانت گذارده میشوند.مالک نفع وضرر خودشان نیستند.آنها نزد شما امانتهای خدا هستند.آزارشان نرسانیدو بر آنها سخت نگیرید. (۱۲)
مردیکه همسرش را مورد ضرب و شتم قرار میدهد بر روح اوضربه ای وارد میسازد و عقده ای بوجود می آورد که به سادگی قابل رفع نخواهد بود.صفا و محبت خانوادگی را از بین می برد.من نمیدانم با چنین همسر کتک خورده و تحقیر شده ای چگونه می توان روابط همسری برقرار کرد؟واقعا خجالت دارد!!
▪ رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود:آیا یکی از شما همسرش رامی زند سپس او را در آغوش می گیرد؟! (۱۳)
بنابراین در مواردیکه شوهر حقی بر همسرش ندارد شرعا و قانوناو اخلاقا مجاز نیست او را بکاری مجبور سازد و در صورت تخلف به تنبیه و کتک اقدام نماید.مثلا زن شرعا موظف نیست که امور خانه داری راانجام دهد.مانند نظافت منزل،طبخ غذا،شستن لباس و ظرفها، بچه داری وهم چنین خیاطی،قالی بافی،گلدوزی و دیگر کارها،گر چه بانوان با میل ورغبت کارهای منزل را انجام میدهند و در این باره هم حرفی ندارند،لیکن وظیفه آنها نیست.شوهر باید از همسرش در برابر انجام این کارها تشکر وقدردانی نماید.و بدین وسیله او را تشویق نماید.ولی اگر بعض کارها راانجام نداد یا ناقص انجام داد،مرد حق ندارد او را مورد تنبیه و توبیخ وضرب و شتم قرار دهد.
اسلام فقط تنبیه را در جائی تجویز میکند که حقی از شوهر تضییع میشود.و آن در دو مورد است:
۱) مرد شرعا و قانونا حق دارد از همسرش بهره جنسی بگیردو از انواع تمتعات و لذتها استفاده کند.زن شرعا و قانونا موظف است دربرابر این خواسته مرد تمکین نماید.و خویشتن را در اختیار او قرار دهد.
اگر زن تمکین نمود مشکلی بوجود نخواهد آمد.اما اگر از انجام خواسته های مرد امتناع ورزید،در اینصورت بهتر است مرد،ابتداء با نرمی و ملایمت و حتی تقدیم هدیه دل همسرش را بدست آورد و بکام جوئی نائل گردد.ولی اگر احساس کرد که زن قصد اذیت و لجبازی دارد و بهیچ وجه تمکین نمیکند،و مرد هم تاب تحمل ندارد،در یک چنین موردی مرد حق دارد به تنبیه متوسل شود.آنهم با رعایت احتیاط و حفظ سلسله مراتب درچنین موردی قرآن می گوید:همسرانی را که احساس میکنید از تمکین دربرابر خواسته شما (تمتعات جنسی) امتناع می ورزند،ابتداء آنها را پند وموعظه بدهید،سپس در بستر از آنها جدا شوید سپس آنها را بزنید.پس اگر اطاعت نمودند بر آنان ستم روا ندارید.بدرستیکه خدا عالی و بزرگ است (۱۴)
چنانکه ملاحظه می فرمائید،خداوند متعال در این آیه،به شوهراجازه میدهد که همسرش را که در برابر خواسته های مشروعش،یعنی لذتجوئی و کامیابی تمکین نمیکند و قصد اذیت و تمرد دارند،مورد تنبیه قرار دهند.
آن هم در سه مرحله:
۱) پند و اندرز.
۲) اگرپند و اندرز مفید واقع نشد یا بسترش را جدا کند یا در بستر پشت به او کندو بخوابد و بدین وسیله،خشم و ناراحتی خودش را اظهار نماید.
۳) اگر این عمل هم مؤثر واقع نشد و زن هم چنان به لجبازی و تمردخویش ادامه میدهد،به مرد اجازه داده شده که برای استیفای حق مشروع و قانونی خویش به کتک زدن متوسل شود.اما مرد حتی در این حال هم حق ندارد از حد مشروع تجاوز نماید و مرتکب ظلم و ستم شود.
مرد بایددر این مورد به چند نکته توجه کند:
۱) هدف از ضرب باید اصلاح وتربیت باشد نه انتقامجوئی.
۲) با دست باشد یا چوب نازک،چنانکه در روایات آمده با چوب مسواک.
۳) طوری بزند که بدن او سیاه و قرمزنشود و الا باید جریمه (دیه) بپردازد.
۴) از ضربه زدن به جاهائیکه احتمال خطر دارد، مانند چشم و سر و شکم جدا اجتناب نماید.
۵) ضرب طوری باشد که موجب کدورت عمیق و عقده غیر قابل علاج نگردد،و زن را به لجبازی و تمرد و طغیان بیشتر وادار ننماید.
۶) همواره این نکته را درنظر داشته باشد که می خواهد با این زن زندگی کند و از محبتهای قلبی وصفا و اخلاص او بهره بگیرد.
۷) توسل به کتک در صورتی تجویز شده،که زن در برابر عدم تمکین، معذور نباشد.مثلا اگر زن به علت حائض بودن،یا روزه دار بودن در ماه رمضان،یا در حال احرام بودن،یا بیماربودن،از تمکین خودداری نمود مرد حق ندارد او را تنبیه نماید.
۲) زن اگر خواست از منزل خارج شود باید از شوهرش اجازه بگیرد و اگر اجازه نداد شرعا حق ندارد خارج شود.و اگر بدون اجازه خارج شد مرتکب گناه شده است.در حدیث آمده که پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله نهی کرد که زن بدون اجازه شوهر از منزل خارج شود و فرمود:
هر زنی که بدون اذن شوهر از منزل خارج شود همه فرشتگان آسمانی و هرچیزی که بر او مرور میکند-از جن و انس-او را لعنت میکنند تا اینکه به منزل باز گردد (۱۵) .و این موضوع حقی است که شوهر بر گردن زن دارد که واجب است آن را ادا کند.
لیکن مرد نباید در این باره سختگیری کند و همسرش را بدین وسیله اذیت نماید.بهتر است در هر جا که محذوری نمی بیند اجازه بدهد برود.
تشریع این حق برای قدرت نمائی و تحت فشار قرار دادن همسر نیست بلکه بدان منظور است که مرد بتواند همسرش را از رفتن به جاهای غیرمناسب باز دارد و در حفظ و صیانت او اقدام نماید.سختگیریهای بیجا نه تنها مفید نیست بلکه به انس و محبت و اعتماد خانوادگی نیز لطمه واردمیسازد.و حتی ممکن است گاهی موجب طغیان و تمرد و انحراف او رافراهم سازد.اما اگر رفتن به جائی را غیر مناسب و باعث فساد اخلاق وارتکاب گناه تشخیص داد باید همسرش را از رفتن بآنجا جدا نهی کند.وبر زن هم واجب است اطاعت کند و از رفتن به آن مجلس خودداری نماید.
بهر حال اگر زن از دستورات شوهر سرپیچی و تمرد میکند و بدون اجازه بلکه با نهی شوهرش از منزل خارج میشود،مرد حق دارد او رابهمان صورت قبل مورد تنبیه قرار دهد.با حفظ همان مراحل و شرائط.
البته زن می تواند در چند مورد بدون اجازه شوهر از منزل خارج شود وشوهر هم حق ندارد او را منع نماید.
۱) خارج شدن از منزل برای یاد گرفتن مسائل ضروری دین.
۲) مسافرت برای حج در صورت استطاعت.
۳) خارج شدن از منزل برای پرداخت بدهی در صورتیکه بدون خروج امکان پرداخت نباشد.
۱-سوره ی نساء آیه ۳۴
۲-مستدرک ج ۲ ص ۵۵۰
۳-بحار ج ۱۰۳ ص ۲۲۷
۴-وسائل ج ۱۵ ص ۲۵۱
۵-بحار ج ۱۰۳ ص ۲۲۸
۶-بحار ج ۱۰۳ ص ۲۴۹
۷-اطلاعات ۱۴ فروردین ماه ۱۳۵۱
۸ و ۹-مستدرک جلد ۲ ص ۵۵۰
۱۰-مستدرک جلد ۲ ص ۵۵۰
۱۱-بحار الانوار جلد ۱۰۳ ص ۲۴۹
۱۲-مستدرک جلد ۲ ص ۵۵۱
۱۳-وسائل جلد ۱۴ ص ۱۱۹
۱۴-سوره نساء آیه ۳۴
۱۵-وسائل الشیعه جلد ۱۴ ص ۱۵۴
منبع : تبیان