امان از این بینی زشت!

حتماً شنیده اید که ایران از حیث مصرف مواد آرایشی دارنده رده های نخست جهانی است و این را هم که میزان مراجعه شهروندان به کلینیکهای زیبایی برای انجام انواع جراحی طی سالهای اخیر به دلایلی رشد چشمگیرتری پیدا کرده و نام کشورمان بر تارک این نوع جراحی در دنیا می درخشد.
اثبات آن کار سختی نخواهد بود، فقط کافی است به یکی از این کلینیکها و حتی همان مطبهای متخصصان گوش، حلق و بینی سری بزنید و با انبوهی از افراد که به دنبال زیبایی هستند، مواجه شوید.
آمارها نیز حکایت از آن دارد که تمایل شهروندان ما برای زیباتر شدن و زیبا نشان دادن خود به طرز فاحشی افزایش یافته و رفته رفته آن را به یک تب فراگیر تبدیل کرده است که بنا به همین آمار، گسترش امکانات و دسترسی آسان - چشم و هم چشمی و رقابتهای کاذب - به علاوه اشتیاق بعضی از پزشکان جوان و غیرمتخصص به انجام این نوع جراحی به آن دامن زده، اما در طرف مقابل این قضیه یعنی مشکلات و نارسایی های بعد از عمل که کم هم نیست، اصلاً دیده و به آن پرداخته نمی شود در نتیجه افراد زیادی پس از جراحی با ابراز نارضایتی و گلایه، از جراحی مجدد برای رسیدن به همان حداقلهایی که قبلاً داشته اند، سخن به میان می آورند.
اما دیگر کار از کار گذشته و این عده باید تا آخر عمر با یک ضایعه غیرمتعارف زندگی کنند. در زیر صحبتهای تعدادی از این افراد را با هم می خوانیم.
● اول؛ انگشت نمای فامیل
«هر بار که خودم را در آینه نگاه می کردم به این فکر می افتادم که معایب چهره ام را برطرف کنم، چون در بین فامیل انگشت نما شده بودم و شنیدن صحبتهایشان سخت آزارم می داد و به خاطر اینکه خیلی حساس هستم نمی توانستم آن حرفها را تحمل کنم».
این سخنان «نگین» است که امسال وارد دانشگاه شده، اما با یک قیافه جدید نسبت به سال قبل. او که از حرف و حدیثهای اطرافیان در مورد چهره اش خسته شده بود، مجبور شده دست به جراحی بزند.
اما نگین هم مثل بسیاری از جوانان می گوید که به خاطر رفع انحراف بینی اش اقدام به جراحی کرده، اما حالا بعد از گذشت چند ماه نوک آن سر بالا شده و مجاری عبور هوا تنگ تر از قبل، که مشکلات تنفسی را برایش ایجاد کرده «شبها موقع خواب با خارش بینی همراه هستم و نمی گذارد راحت بخوابم».
او فکر می کرد که تنها با یک عمل ساده، هم انحراف بینی اش را رفع و زیباتر می شود و هم بهتر از قبل می تواند جلوی دوستانش ابراز وجود کند، اما نمی دانست که عوارض بعد از عمل ممکن است کار دستش دهد «من همیشه نیمه پر لیوان را می دیدم و فقط به زیبا شدن فکر می کردم تا پیش دوستانم در فامیل یا محیط دانشگاه حرفی برای گفتن داشته باشم و با اینکه خانواده ام اصرار زیادی داشتند که عمل نکنم، اما دیگر نمی توانستم با آن وضعیت در جایی ظاهر شوم».
نگین کمی عجله کرد و بدون هیچ تحقیق و مطالعه ای و فقط از روی صحبتهای دوستان جدیدش در دانشگاه که جراحی پلاستیک و زیبایی کرده بودند، هوایی شده بود تا هر چه زودتر یک قیافه جدید و قابل قبول از خود نشان دهد. «خیلی عجول بودم و مثل این بود که کسی مدام دنبالم می دوید و مرا به سرعت به این کار وامی داشت، بنابراین بدون هیچ معطلی به اولین کلینیک زیبایی که دیدم مراجعه و چون تاب و تحمل نداشتم، مجبور بودم به پزشک جراحم اعتماد کامل کنم و البته او هم قبل از عمل چند عکس و نمونه نشانم داد و امیدوارم کرد، اما نمی دانم الان بعد از چند ماه، چرا این خارش بینی مرا رها نمی کند».
فکر می کنم لازم باشد که بار دیگر از طریق جراحی، هم آن سربالایی بینی ام را متناسب تر کنم و هم... .
● دوم؛ در آرزوی تولدی دوباره
مسعود ۱۹ سال دارد و بتازگی جراحی پلاستیک بینی انجام داده، اما الان که یک ماه از باز کردن پانسمان بینی اش می گذرد، چندان راضی به نظر نمی رسد و قصد دارد دوباره به زیر تیغ برود.
او که از بچگی با مشکل یک بینی زشت و خجالت آور، بزرگ شده، از همان موقع در آرزوی داشتن چهره ای بهتر از قبل بود «از ۶ سالگی، یعنی وقتی با مادرم برای ثبت نام کلاس اول، به مدرسه رفتیم، بچه ها به جای اینکه در اولین روزهای مدرسه گریه کنند و سراغ مادرشان را بگیرند. به بینی من می خندیدند از آن موقع ۱۲ سال می گذرد، اما همچنان این مشکل با من است، به طوری که از همان روزها نمی توانستم در جمع دوستانم حاضر شوم و به جز چند نفر، دوست دیگری نداشتم و به همین دلیل روابط اجتماعی ام خیلی کم شده بود».
مسعود حالا از دوره نوجوانی هم گذشته و به قول خودش طی این چند سال خیلی اذیت شده و لحظه شماری می کرده تا اینکه بعد از عمل، وقتی پانسمان را باز می کند، چهره ای قابل تحمل تر را در آینده ببیند و به نوعی، دوباره متولد شود.اما او می گوید که صرفاً به خاطر زیبایی، بینی اش را عمل نکرده «بینی من انحراف زیادی هم داشت و مقداری به سمت راست صورتم متمایل بود؛ در جراحی، تلاش دکتر هم این بود که علاوه بر رفع انحراف، به زیبایی آن نیز توجه داشته باشد، اما با گذشت دو ماه از عمل، آن زیبایی که در نظرم بود، ایجاد نشده و به همین دلیل در نظر دارم که مجدداً آن را به تیغ جراحی بسپارم».
شاید او حق دارد که دوباره عمل کند، چون به تازگی نوک بینی اش تیره شده و ورم کرده است.
او که یک عمر در انتظار داشتن قیافه معمولی و بهتر از قبل خانه نشین بوده، اصلاً برایش مهم نیست که چند بار دیگر عمل کند.
از او می پرسم که آیا فکر نمی کنی همان بینی طبیعی قبلی اگر چه انحراف جزیی هم داشت، بهتر از این تکه گوشت ورم کرده و سیاه بود که خودت هم نسبت به بهبود آن بدبین هستی؟
می گوید: «زیبایی حق هر انسان است و یک مزیت تلقی می شود، من هم سالها به دنبال آن می گشتم و از دیدن بینی زشتم در آینه خسته شده بودم تا اینکه به پیشنهاد پسر خاله ام، تصمیم گرفتم جراحی پلاستیک انجام دهم، اما چون فقط قصد خلاصی از حالت قبل را داشتم، حتی ساعت بعد را برای این کار دیر می دیدم.
به همین دلیل بدون هیچ تحقیق و مشاوره ای و حتی توصیه های پدر و مادرم، به سراغ جراحی رفتم که امید پیشنهاد داده بود و با عجله به او گفتم که دکتر فقط مرا نجات بده او هم قول داد که بینی ام را طوری که می خواهم درآورد، اما غافل از اینکه او چندان وارد نبود و وضعیت مرا از قبل بدتر کرد.
● سوم؛ به دنبال جوانی
منیژه سه ماه قبل دخترش را به خانه بخت فرستاده است. او زن بسیار حساس و دوستدار شادابی و نشاط است و به گفته خودش از سالها قبل البته به توصیه دوستانش از کرمهای ضد پیری استفاده می کند، چون به زیبایی خود خیلی اهمیت می دهد و حتی برای جوان ماندن و از بین بردن چین و چروکهای ناچیز اطراف چشم و پیشانی اش، در خارج از کشور جراحی زیبایی انجام داده تا با کشیدن پوست صورتش، فاصله خود را با پیری زیاد کند، اما غافل از اینکه زمان درگذر است و با این کارها فقط چند صباحی می تواند جلوی در و همسایه پز بدهد.
صورت منیژه اینک پر از لکه های قهوه ای است که روز به روز بیشتر و بزرگتر هم می شود. خودش می گوید: شاید به خاطر استفاده زیاد از کرمهای خارجی بعد از عمل باشد، چون یکی از اقوام که زیاد به خارج سفر می کند، به عنوان سوغات فرنگ، برایم کرمهای ضد پیری و شاداب کننده می آورد.
حتی اخیراً شنیده ام که در همین شهرمان، برخی فروشگاه ها کرمهای گیاهی هندی و پاکستانی که در آن کشورها زیاد استفاده می شود، می فروشند، به آنها هم باید سری بزنم شاید بهبودی حاصل شود.
منیژه گوشش بدهکار نیست و با اینکه می داند آن کرمها و ابزارهای آرایشی بیشتر مناسب حال و هوای مردم همان مناطق است، بدون توجه به هشدارها، پول زیادی بابت آنها می پردازد.
او همچنین یکی از بینندگان پر و پا قرص برنامه های آرایشگری و زیبایی است که از شبکه های ماهواره ای پخش می شود و با تمام اینها تصمیم دارد تا با همکاری یکی از بهترین جراحان زیبایی، بار دیگر شانسش را در زیباتر شدن امتحان کند.
● چهارم؛ دماغی در آفساید
مجید اما آدم پر دل و جرأتی است و به قول خودش برای ایجاد تنوع به هر هیجان و ریسکی دست می زند «دنبال هیجان هستم و بینی ام را به همین خاطر عمل کردم، البته از حق نگذریم که بینی ام خیلی در آفساید بود و هر موقع جلسه یا کاری داشتم، همکاران به جای گوش کردن به صحبتهایم، ابتدا بینی ام را نشانه می رفتند، سرانجام من هم مجبور بودم به ظاهرشان گیر بدهم تا کم نیاورم.»
این تنها بخش قابل قبول تری از زندگی مجید ۳۶ ساله است و چون دیگر تحمل آن سخنان و نگاه ها را نداشت، حتی دیگر خجالت می کشید سر کار برود، چند بار هم به همین خاطر کارش را تغییر داد «رفتار همکارانم باعث می شد که اعتماد به نفسم کم شود و شاید هم به دلیل کم سوادی بود که مدام به این چیزها فکر می کردم و توجه داشتم، اما اگر از سطح سواد و علم بیشتری برخوردار بودم، طبیعتاً امور دیگری مثل درس و... برایم اهمیت پیدا می کرد.
او بی راه نمی گوید، چون خیلی از افراد در جامعه ما با توجه به سطح فرهنگی، اجتماعی محیطی که در آن رشد می کنند برای ابراز وجود به اینگونه اعمال دست می زنند، در حالی که اگر واقعاً به نوع رفتار خود و بازتابهای مثبت و منفی آن در جامعه بیندیشند، هرگز به خود اجازه نمی دهند که چنین مسایلی را ترویج کنند.
البته عده ای هم به بهانه اینکه از دنیای تکراری و روزمرگی دل شان گرفته، اما در حقیقت به دلیل اعتماد به نفس پایین به رواج این حرکتهای معارض با فرهنگ اصیل و ایرانی مان دست می زنند و نمونه واقعی این قضیه را اخیراً از نظر گذراندیم که به دلیل طرز نگاه اطرافیان و ناتوانی در کنار آمدن با آن، راه دیگری به جز جراحی مقابل خود ندیده است.

هادی مرادی

منبع : روزنامه قدس