دوشنبه, ۱۵ بهمن, ۱۴۰۳ / 3 February, 2025
مجله ویستا
تاجر ایتالیایی، اولین نقش تلویزیونیام شد
▪ در ستون «تهران دیروز» اولین سوال ما از روزی است که برای اولین بار به تماشای یک برنامه تلویزیونی نشستید.
ـ نمیدانم چه سالی بود ولی یادم هست که آن زمان تازه از مدرسه بیرون آمده بودم. خاطرم هست که تصویر اجرای موسیقی یکی از دوستانم به نام اسفندیار منفردزاده که موسیقیدان بود، را از پشت شیشه یک مغازه قالیفروشی تماشا کردم.
▪ آن زمان ساکن کدام محله تهران بودید؟
ـ ما در محله کوچه دردار در خیابان ری زندگی میکردیم.
▪ چه سالی بود که خودتان صاحب تلویزیون شدید؟
ـ بعد از اتمام دوران دبیرستان، من در کمپانی ماک مشغول به کار شدم و بعد از آن بود که ازدواج کردم و عزیزترین چیزی را که به خانهام آوردم، یک دستگاه تلویزیون فیلیپس سیاه و سفید ۲۴ اینچ قسطی بود با پرداخت ماهانه ۴۰۰ تومان. این جریان مربوط میشود به سال ۱۳۴۸.
▪ چه زمانی صاحب تلویزیون رنگی شدید؟
ـ سال ۱۳۵۳ یک دستگاه تلویزیون رنگی از طریق خواهر همسرم، از فروشگاه فرهنگیان، به قیمت ۸۰۰ تومان خریدم که آن را هم طی ۱۰ قسط پرداخت کردم.
شما جزو بازیگرانی هستید که دوستی و ارتباط با اهالی سینما باعث شد جذب این عرصه شوید و...
بله، دوستی و همکاری با مسعود کیمیایی و فرامرز قریبیان بود که باعث شد این حرفه را انتخاب کنم. علاوه بر اینکه من از همان ابتدا عاشق سینما بودم، خاطرم هست یک فیلمی از سینما پخش میشد به نام «مورفینی» که من آن فیلم را خیلی دوست داشتم عاشق بازی بازیگر نقش اصلی آن فیلم بودم. این روند تا سال ۱۳۵۱ ادامه داشت تا اینکه با نقش یک قهوهچی در فیلم سینمایی «خاک» مسعود کیمیایی وارد سینما شدم.
▪ ایستادن در جلوی دوربین برای اولینبار، چه احساسی برای شما به همراه داشت؟
ـ در فیلم سینمایی «خاک» من نقش چندانی نداشتم، ولی برایم خیلی سخت نبود. بیشتر خاطراتم از آن روزها مربوط به فیلم سینمایی «گوزنها»ست. در سکانس کلانتری نقش یک کبوترباز را داشتم و اجرای این نقش برایم خیلی سخت بود، آقای کیمیایی به من گفتند که تصور کن که در این نقش قرار داری و پلیس تمامی کبوترهایت را گرفته و فکر کن کبوترهایت را مثل فرزندانت دوست داری! میخواهم این حس و حال را برای من بازی کنی و کبوترهایت را با التماس از پلیس بگیری. خلاصه تمام تلاشم را کردم و آن نقش را بازی کردم، پس از اتمام این سکانس، آقای کیمیایی به من گفتند که تو از همین الان بازیگر شدی.
▪ آن زمان چرا کمتر به تلویزیون فکر میکردید؟
ـ بهخاطر اینکه من در دو جا کار میکردم یعنی هم کمپانی ماک و هم جلوی دوربین سینما مشغول بودم، این روند حتی تا سال ۱۳۶۷ نیز ادامه داشت و با بازی در فیلم سینمایی «سرب» کارم را بهطور جدی ادامه دادم و تصمیم گرفتم که فقط حرفه هنر را انتخاب کنم.
▪ اولین حقوقتان در فعالیتهای هنری چقدر بود؟
ـ جالب است بدانید که من تمامی قراردادهای بازیگری خودم را نگه داشتهام. برای بازی در فیلم «خاک» هزار تومان، برای بازی در فیلم «گوزنها» ۲ هزار تومان، «غزال» ۵ هزار تومان و «سفر سنگ» ۱۰ هزار تومان دریافت کردم.
▪ با اولین حقوقتان چه کردید؟
ـ یادم نمیآید، شاید به خاطر اینکه شرکت ماک پول خوبی به من می داد و این حقوق در برابر حقوق اصلیام ناچیز بود (میخندد).
▪ اولین کار تلویزیونی شما در چه سالی انجام شد؟
ـ سال ۱۳۵۵ در تلهفیلمی بهنام «سفر پیترو دراوالین» که سرکار خانم پروین انصاری آن فیلم را کارگردانی میکرد در آن فیلم من نقش یک تاجر ایتالیایی را بازی کردم.
▪ اولینبار که خودتان را بر صفحه تلویزیون دیدید، چه احساسی داشتید؟
ـ خیلی لذت بردم و احساس کردم که شخصیت دیگری هستم، برای من این حس تا همین الان هم وجود دارد.
هادی شیرازی
منبع : روزنامه تهران امروز
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست