سه شنبه, ۹ بهمن, ۱۴۰۳ / 28 January, 2025
مجله ویستا
معلم؛ رکن آموزش و پرورش
كسی گفت: چونی چنین رنج بر به تعظیم استاد بیش از پدر؟
بگفتا: زد آن نقش آب و گِلم وزین تربیت یافت جان و دلم
از آن شد تن من پذیرای جان وزین آمدن زنده و جاودان
«جامی»
● تعلیمات معلمان بشریت
در فرهنگ لغت معلم به معنای تعلیم دهنده، آموزنده، مدرّس، آموزگار، استاد و شیخ آمده است. در اهمیت مقام معلم همین بس كه پروردگار متعال نخستین معلم انسانیت است، چرا كه به قول قرآن كریم خداوند تمامی اسماء را به آدم آموخت: و علّم آدم الاسماء كلّها؛(۱) و نیز كلام وحی تأكید دارد معلم و آموزنده شما خداست: و یعلّمكم اللّه و اللّه بكلّ شیءٍ علیم(۲) و در سوره اقرأ كه به قول جمعی، آغازین سوره بود كه بر رسول اكرم(ص) نازل گردید، خداوند میفرماید: الّذی علّم بالقلم، علّم الانسان ما لم یعلم(۳) و در سوره الرحمن میخوانیم: الرّحمن علّم القرآن خلق الانسان علّمه البیان.(۴)
اساس فرهنگ و معارف بشری خواندن، نوشتن و سخن گفتن است و آنچه بشر را از سایر موجودات ممتاز میسازد همین سه مورد میباشد و معلّم اینها خدای عزّو جلّ است زیرا در مقام خواندن میفرماید: علّم القران و علّم بالقلم و علّمه البیان كه به نوشتن و تكلّم اشاره دارد. بنابراین عالم صنع به منزله مدرسهای است كه افراد بشر به تفاوت مراتب، تفاوتهای فردی و استعدادها، فراگیران این مدرسه هستند. خداوند متعال علاوه بر این كه معلّم عمومی و مربّی تمام انسانها میباشد، تعلیم اختصاصی هم دارد و شاگرد اول و برجستگان تدریس خصوصی او انبیاء و اولیاء عظام هستند. در سوره كهف ذیل داستان خضر و موسی(ع) خداوند درباره خضر میفرماید: آتیناه رحمهًٔ من عندنا و علّمناه من لدنّا علماً(۵)، در اینجا خداوند معلّم اختصاصی یكی از بندگان با استعداد و شایسته خود است كه به مرتبه علم لدّنی در برابر دانش اكتسابی ارتقاء داده شد. رسول اكرم(ص) در روایتی فرمودهاند: ادّبنی ربّی فاحسن تأدیبی: پروردگارم مرا تربیت كرده و نیكو مرا ادبآموخته و مرا به حسن ادب پرورش داده است.
بعد از خداوند كه معلّم و مربّی اول خلایق است، انبیاء و فرستادگان الهی معلّم ثانی جوامع بشری هستند، در واقع این شاگردان شایسته مكتب حق بر حسب مشیّت و عنایت خداوندی به مقام و رتبه معلمی دیگر آحاد بشر رسیدهاند و با نیل چنین منزلتی، اعتبار و افتخار یافتهاند. آنان به مدد وحی و الهام ربّانی بدون واسطه یا توسط یكی از ملائكه كه امین وحی و جبرئیل یا پیك پروردگار نامیده میشود تعلیم و تربیت یافته تا به سرحد خلافت معلم اول(خداوند) ترقی نمودهاند. پیك وحی یا به تعبیر قرآن «شدید القوی» همچون دانشیار از طرف خداوند مأمور املاء و تعلیم و تدریس كتاب وحی است، درباره رسول اكرم(ص) قرآن میفرماید: هو الّذی بعث فی الامیین رسولاً منهم یتلوا علیهم آیاته و یزكّیهم و یعلّمهم الكتاب و الحكمهٔ؛(۶) در آیهای دیگر تصریح گردیده است: لقد منّ اللّه علی المؤمنین اذ بعث فیهم رسولاً من انفسهم یتلوا علیهم آیاته و یزكّیهم و یعلّمهم الكتاب و الحكمهٔ(۷) پس از پیامبران، اولیاء الهی و ائمه هدی مربّی و معلم انسانهای تشنه معارف و مكارم میباشند. معلم نخستین امام، رسول اكرم(ص) میباشد چنانكه آن حضرت میفرماید: آن زمان كه كودكی بیش نبودم (رسول خدا) مرا به خانه خود برد و مورد پرورش قرار داد. هر روز از اخلاق و منش خود لوایی به من مینمایاند و مرا در درجهای بالاتر و برتر قرار میداد و دستور میداد تا بدان راه گام نهم و هرسال مرا با خود به كوه حراء میبرد و چیزهایی نشانم میداد كه به دیگران ارائه نداد.(۸) این نمونه و شواهد فراوان دیگر نشان دهنده یك نوع تربیت ویژه است كه نبی اسلام آن را در مورد امام اول به انجام رسانید تا او را برای معلّمی جامعه اسلامی مهیا سازد. حضرت امام حسین(ع) در قیام خود علیه استبداد یك كلاس درس و مكتبی آموزشی و تربیتی تربیت داد كه طی آن در برابر انحرافات پایمردی نشان داد، در قالب ارزشهای قرآنی از مكتب اسلام پاسداری كرد و برای اصلاح امت اسلامی و احیاء نمودن عنصر امر به معروف و نهی از منكر با مخالفان به مبارزه برخاست، از چهرههای مزوّری كه در ورای آنها جز فساد،تباهی و تجاوز به آبرو و نوامیس و اموال مردم انگیزه دیگری وجود ندارد، پرده برداشت، نیروهای مخلص را جذب كرد و در جهت تزكیه و تهذیب اصحاب خویش كوشید و برای استمرار راه و رسیدن به هدف عالی و مقدّس نیروهای زبده، خبره و برگزیده را تربیت كرد.
پیامبران و ائمه هم یادآورنده و متذّكرند و هم معلم، زیرا چه بسا خیلی مطالب به طور مبهم در ذهن افراد جامعه وجود دارد اما آنان نسبت به این مسایل بیاعتنا و در حال غفلت هستند و آن بزرگان سعی دارند انسان را بیدار كنند، در واقع زوایای روح در خوابی عمیق فرو رفته است و پیامبر یا امامی آن روح غافل را آگاه میسازد، آنان علاوه بر آن كه مطالبی را كه تاكنون در ذهن مردم نیامده است به آنان یاد میدهند (و یعلّمكم ما لم تكونوا تعلمون)(۹) به كمك نور تذكر، تنبّه و یادآوری، اشخاص را از ظلمت گناه و عصیان و تاریكیها و آلودگیها بیرون میآورند و به فضای نورانی تقوا و پارسایی و پاكیزگی سوق میدهند.(۱۰)
نكته دیگر این كه در تعالیم انبیاء و وارثان آنان یعنی اولیای الهی تعلیم كتاب با آموزش حكمت توأم است و این واژه یعنی حكمت به معنای مفاهیم خشك و بی روح فلسفه نمیباشد بلكه منظور ادراك و شناخت حقیقی امور و اشیاء است به نور باطن و روشنی درونی قرآن تأكید مینماید به هر كس حكمت داده شود خیر فراوانی نصیب او گردیده است: «و من یؤت الحكمهٔ فقد اوتی خیراً كثیر»(۱۱) آنچه موجب رستگاری و سعادت دنیوی و اخروی بشر میگردد همین حكمت قرآنی و ایمانی است كه از راه تهذیب اخلاق و صفای باطن و اتصال به عالم قدس و ملكوت، برای مشتاقان طریق حق بدست میآید و نتیجهاش رسیدن به مقام «علم الیقین» و «حق الیقین» است نه آنچه محصول اوهام و تخیّلات متزلزل افكار بشر است كه نتیجهای جز تردید، نگرانی و آشفتگی ندارد. از مرادف بودن كتاب با حكمت این نكته استنباط میشود كه تعلیم كتاب وقتی فایده دارد كه با حكمت و تدبّر و فهم لطایف و دقایق محتویات كتاب قرین گردد و در یاد دادن و یاد گرفتن و كسب علوم و فنون صرفاً خواندن، نوشتن و به حافظه سپردن مضامین كتاب نیست بلكه درست فهمیدن و درك كردن روح مطالب نیز شرط است. صلاح دینی و سعادت واقعی جامعه و افراد وقتی تأمین میگردد كه تحصیل علوم و فنون با حكمت ایمانی، فضایل معنوی و مكارم اخلاقی مقرون باشد.(۱۲)
● مقام و منزلت معلم
معلم از زبان واسطه فیض الهی، در ملكوت آسمانها عظیم خوانده میشود: «من تعلّم العلم و عمل به و علّم للّه دعی فی ملكوت السموات عظیماً»(۱۳) معلم مظهر اسم شریف محیی است كه نفوس مستعد را به آب حیات علم احیا میكند، معلم اگر در مسیر ارزشها گام بردارد و كارش الهی باشد در حقیقت فرزندان معنوی پرورش میدهد و از عقیم بودن بدر میآید و تا آثار وجودیش باقی است از آنها بهرهمند است كه ارتقای درجات نوری در نشأت ماورای طبیعت عایدش میگردد، بدون این كه از پاداش عاملان به آثارش چیزی كم شود. علم شخص روح انسان و عمل ویژه بدن او در عالم آخرت است و هر كس به صورت علم و عمل خویش در سرای دیگر برانگیخته میشود و این معلم است كه میتواند چنین ملكاتی را در انسانها شكوفا سازد و آنها را به سوی سعادت جاویدان رهنمون نماید. اگر نهال وجود طفل و نوجوانی به دست باغبانی شایسته قرار گیرد، شجره طیّبهای پدید میآید كه ثمرات نورانی و معنوی آن معلم و متعلّم را ارتقاء خواهد داد:
قدر خود بشناس و مشمر سرسری خویش را كز هرچه گویم برتری
آن كه دست قدرتش خاكت سرشت حرف حكمت بر دل پاكت نوشت(۱۴)
از این جهت امام خمینی(ره) شغل معلمان را بسیار شریف دانسته و آن را در ردیف برنامههای تعلیماتی پیامبران دانستهاند و فرمودهاند: «شما باید خیلی توجه داشته باشید كه یك مردم عادی نیستید، شماها معلم نسلی هستید كه در آتیه همه مقدّرات كشور به آن نسل سپرده میشود» و خاطرنشان ساختهاند: «معلم امانت داری است كه غیر از همه امانتها، انسان امانت اوست»(۱۵) و در جمع گروهی از بانوان دزفول فرمودهاند: «شغل شما، شغل انسان سازی است، معلم انسان درست میكند، همان شغل انبیاست، انبیاء آمدند...انسان درست كنند، آنها معلم همه بشر هستند، شما هم معلم یك عده هستید اینها در یك محیط وسیعتر و ماها در یك محیط كوچكتر، بنابراین، این شغل شما، شغل بسیار شریفی است لكن مسؤولیت آن هم بسیار زیاد است.»(۱۶)
مقام معظم رهبری حضرت آیهٔ اللّه العظمی خامنهای متذكر گردیدهاند: «حقیقت این است كه معلم با بار معنایی كه در این كلمه هست در همه جوامع نقش تعیین كننده دارد، زیرا در هر جامعهای آنچه كه تضمین كننده بقاء حركت آن جامعه و در اختیار آن جامعه است، نسلهای روبه رشدی هستند كه اداره امور آن جامعه را در آینده بر عهده خواهند داشت. پس جهت آینده هر جامعه جهت نوباوگان آن جامعه است و نوباوگان در اختیار معلمان هستند لذاست كه نقش معلم حسّاس است...»(۱۷)ایشان در جایی دیگر میفرمایند: «معلمین، نسل آینده ما را میسازند و چشم و چراغ این مملكت اند و صرف نظر از مجاهدین... باید بگویم كه مؤثرترین و والاترین مشاغل، معلمی است زیرا همه برای كوتاه مدت و یا میان مدت كار میكنند ولی معلّم برای استمرار زمان كار میكند، همه مصرف كننده نیروی انسانی هستند و معلّم تولید كننده نیروی انسانی است.»(۱۸)
اگر تربیت را فراهم نمودن زمینههای بالندگی، متعادل كردن و بالابردن گوهر آدمی بدانیم و هدفش را فعلیت بخشیدن به استعدادهای بالقوه آدمی در جهت كمال مقدّر و قرب الی اللّه در نظر آوریم، بدون شك معلّمان در تحقق این امر نقش ارزنده و بسزایی دارند و اگر مقصد تعلیم را انتخاب و انتقال عناصر فرهنگی و تجارب بشری به نسل دیگر تصور كنیم این معلمان اند كه در جوامع گوناگون و در اعصار مختلف در انتقال چنین عناصر و مفاهیمی سهم فراوانی داشتهاند.
اگر هدف از تزكیه را پاكسازی روح وروان و دل از تمامی زنگارهای گناه و آلودگیها بدانیم این معلمان هستند كه مراحل تخلیه، تحلیه و تجلیه را برای به كمال رسانیدن آدمی عملی میسازند. شهید ثانی مینویسد: به واسطه معلم است كه دانش در دنیا باقی میماند و از بین نمیرود، از این رو تدریس و تعلیم از مهمترین عبادات و از واجب كفایی است.(۱۹)
با سخنان معلم، انسان جانی تازه بدست میآورد، با شنیدن كلامش پر میگیرد و پرواز میكند و به آسمان انسانیت صعود مینماید و به سرچشمه زلال و حكمت دست مییابد، كلام معلم دیده درون را میگشاید و بصیرت آدمی را افزایش داده و ارزشهای والا را در معرض دید او قرار میدهد، تلاش معلم شوقها را به تكاپو وا میدارد و رفتارش دلها را خاضع و خاشع مینماید، فروغ بینش او روان شاگردان را نوازش میدهد و آنان را بنده خود میسازد، چنان كه علی(ع) فرمودهاند: «من علّمنی حرفاً فقد صیّرنی عبداً»(۲۰). در تجلیل از منزلت معلم امام صادق(ع) فرمودهاند: تمامی موجودات زمین، ماهیان دریا و هر كوچك و بزرگی در زمین و آسمان برای معلّم خوب طلب آمرزش میكنند.(۲۱) به یكی از مشاهیر گفتند: چرا معلم خود را بیش از پدرت تعظیم مینمایی؟ پاسخ داد: پدرم مرا از عالم ملكوت به زمین آورد ولی استادم مرا از زمین به سوی آسمان ارتقاء داد.(۲۲)
شدت احترام علامه طباطبایی نسبت به استاد و مربّی عرفان خود آیهٔ اللّه سید علی قاضی طباطبایی به حدی بود كه حدود دو سال پس از رحلت ایشان یكی از شاگردان وی به، علامه طباطبایی عطر تعارف نمود، آن مفسّر بزرگ شیشه عطر را به دست گرفته و گفتند دو سال است كه استادمان به سرای باقی شتافته و من تا به حال عطر نزدهام!(۲۳)
جواد اقتصادخواه یكی از معلمان علامه جعفری در كلاس چهارم دبستان است، علامه جعفری از وی به عنوان فردی فاضل، متدین و دلسوز نام میبرد و میافزاید یك روز كه در دانشگاه مشهد سخنرانی داشتم همین كه پشت میز قرار گرفتم، از دور فردی را دیدم كه آشنا به نظر میرسید، دقت كردم دیدم آقای جواد اقتصادخواه است وقتی قیافه ایشان را دیدم به جهت احساس احترام چند دقیقهای نتوانستم سخنرانی كنم.(۲۴)
شهید مطهری از استاد خویش علامه طباطبایی با احترام و تجلیل فراوان سخن میگفت و در برخی از سخنرانیها و نوشتهها از وی به عنوان استادناالكرام علامه طباطبایی روحی فداه یاد میكند.(۲۵)
علامه حسن زاده آملی میگوید: محضر اساتیدم همه شریف و عزیز بود، هر یك از كواكب قدر اوّل آسمان معارف حق الهیه بودهاند. بنده حریم استادان را بسیار حفظ میكردم، سعی مینمودم در حضورشان به دیوار تكیه ندهم كوشش داشتم چهارزانو بنشینم، مواظب بودم سخنی را در محضرشان زیاد تكرار نكنم، یك بار در محضر حكیم الهی قمشهای نشسته بودم، خم شدم و كف پای ایشان را بوسیدم، ایشان فرمودند: چرا چنین كردی؟ گفتم: من لیاقت ندارم دست شما را ببوسم.(۲۶)
● خصال معلّم
چنین نیست كه هر كس قوت حافظه و انبار كردن و تحویل دادن اصطلاحات و محفوظات علمی و ادبی را بدست آورد و آنها را به فراگیران انتقال داد، معلم است و منزل و مقام معنوی و شایستگیهای روحانی را به خویش اختصاص داده است، دانش اكتسابی اگر با ایمان، درست كرداری و راست گفتاری حكیمانه مقرون نباشد نه تنها سرچشمه هدایت و رشد نخواهد بود بلكه مایه ضلالت است. مقصود و هدف اسلام از تحصیل علم و معارف این علوم اكتسابی كه در مدرسه و نزد معلمان و استادان یاد میگیرند نیست و این آئین چنین دانشی را برای سعادت بشر كافی نمیداند بلكه غرض عالیتری دارد و آن عبارت است از تربیت اخلاق، رشد معنوی و معرفت حقیقی كه روح و روان آدمی را به فضایل و كمالات عالی آراسته نماید: آن علمی كه بر عبادت خداوند رحجان دارد و عالمش وارث انبیاست و مداد فضلش از خون شهیدان برتر است یاد دادن و فراگرفتن تعدادی تعاریف و فورمولهای خشك فیزیك و ریاضی و انباشتن حافظه از چند واژه تازه و مباهات كردن به آنها نمیباشد، تازه عدهای این دانستهها را كه اثری بر فكر و ذهنشان هم ندارد و صرفاً چون بسته هایی در انبار مغز جادادهاند مایه تكبّر، سرمایه خودنمایی، خودستایی و فضل فروشی قرار میدهند و جاهلانه میگویند ما مدرك بالا هم داریم!
در حالی كه درك پایینتری دارند، علمی كه مقصودش تحصیل امور دنیوی، ریاستطلبی و صدرنشینی كاذب و فخر فروشی بر مردمان جامعه باشد در واقع علم نیست بلكه جهالتی است در پوستین علم و دارندهاش جاهل عالم نماست، علم حقیقی باید مایه صفای روح و روشنایی ضمیر باشد و تیرگیهای دل و جان را زایل كند، خیر و بركت و صلاح و نیكی به همراه دارد و نفاق، بخل و حسد را محو میسازد و صاحبش را فروتن و عاری از هرگونه عجب، داعیه داری، گزافه گویی و لاف زدن و خود ستایی مینماید معلم نیز باید دانشی را تحصیل نماید و به دانشآموزان بیاموزد كه مایه آمادگی، آرامش درون، سكینه قلب و سبكباری روح گردد تا شایسته این شغل مقدس و لیاقت این مقام و منزلت عالی را داشته باشد و جا دارد كه معلمان راستین به شغل شریف خود دلگرم باشند و از این كه در خور چنین جایگاهی شدهاند بر خود ببالند و خداوند عالم را از این بابت سپاسگزار باشند و روز به روز بر اهتمام خود برای تعالی و ترقی بیفزایند.
شهید آیهٔ اللّه دكتر بهشتی میگوید: معلم باید در جهت خودسازی الهی كار كند، مهربانی و فروتنی را حفظ نماید، خصال خوب را در وجود خویش بیارآید و پیگیر راستی و درستی باشد.(۲۷) كسی كه میخواهد عهده دار منصب تعلیم گردد باید قبلاً شرایط احراز چنین مقامی را در وجود خویش فراهم آورد و كسی كه چنین نكند موجبات ذلت و خواری خود را فراهم ساخته و به جامعه خصوص نسل جوان خیانت بزرگی كرده است، میوه نارس طعمی تلخ دارد، به علاوه خاصیت اصلی خود را هنوز بدست نیاورده است ولی وقتی رسید هم طعم آن شیرین شده و هم خاصیت اصلی را پیدا میكند. در ذیل به خصالی كه معلم باید به آنها آراسته باشد، اشاره میكنیم:
۱ـ پاكیزگی و آراستگی ظاهر: شایستگی معلم باید در تمام مظاهر وجودش پدیدار باشد یعنی سیما، طرز سخن گفتن و گفتارش نمایانگر اهلیّت او باشد، تناسب بدنی، سلامتی فیزیكی و روانی، پاكی، نظافت و طهارت ظاهری بر عملكرد معلم و رابطه مستقیم او با شاگردان اثر میگذارد انبیاء پاكیزه و طاهر بودند و خداوند خطاب به رسولش میگوید: «وثیابك فطهّر»(۲۸)
۲ـ توانایی علمی: معلم باید در سطحی از معلومات و معارف باشد كه بتواند پاسخ گوی سؤالات دانشآموزان باشد و نیز مشكلات رفتاری آنها را به شیوهای حكیمانه حل كند، با تدبیر، هوشیاری و فراست بر حسب تفاوتها و استعدادهای دانشآموزان مبانی فكری و علمی را مطرح نماید معلّم باید بر مطالبی كه تدریس مینماید احاطه علمی داشته و با وسعت نظر و سعه صدر نسبت به شكوفایی دانشآموزان بكوشد، آگاهیهای معرفتی به معلم نوعی فروتنی میدهد و نیز اقتدار معنوی او را نزد فراگیران افزایش میدهد، در غیر این صورت، سیر آموزش دچار لغزش گردیده و متعلمین در معرض اشتباهات آشكار قرار میگیرند، معلومات غلط و سطحی كه در روح و ذهن معلم به صورت ملكه درنیامده است او را دچار فشار روانی و واكنشهای رفتاری منفی و هیجانی میكند در نتیجه به دلیل این گردبادهای عصبی نمیتواند فكر منظم و هدایت شده داشته باشد، تسلط كلاس از دستش خارج میگردد و هرج و مرج و آشفتگیهای حاكم بر كلاس را به دوش دانشآموزان خاطی میاندازد. معلم باید همواره برای تقویت معلومات و تواناییهای فكری و آموزشی تلاش نماید و لحظهای از آموختن نكتههای علمی، اخلاقی و روانشناسی غافل نباشد. رسول اكرم(ص) با آن مقام ملكوتی و معنوی وقتی مشاهده كرد در مسجد دو كلاس تشكیل شده است كه در یكی علوم اسلامی میخوانند و در دیگری به دعا و نیایش مشغولند فرمود: هر دو در مسیر خیرند امّا من برای تعلیم برانگیخته شدهام پس در كنار دانشآموزان نشست.(۲۹)ابوریحان بیرونی در حالت احتضار، همسایه دانشمند خود را فراخواند تا از او سؤالی بكند، آن مرد عالم با شگفتی گفت حالا كه زمان ارتحال شماست و هنگام پرسیدن نمیباشد، ابوریحان پاسخ داد فكر میكنم اگر بدانم و جان دهم بهتر از آن است كه ندانم و بمیرم.(۳۰) ابونصر فارابی معلم بزرگ حكیم ایرانی هشتاد سال از عمر خویش را بدون برخورداری از امكانات رفاهی و حتی با وجود محروم بودن از خانه و كاشانه وقف مطالعه، تفكر و كسب معرفت و نگارش نمود، كتاب نفس ارسطو را بارها خواند و بازهم خود را نیازمند مراجعه مجدد به آثار این فیلسوف میدانست.(۳۱)
۳ـ اخلاق و رفتار شایسته: معلمی كه خوش خلقی و رأفت را روش خود قرار میدهد دانشآموزان را به سوی خود جذب مینماید، كلاس درسش شیرین و در حضور او، فراگیران احساس آرامش و امنیت روانی میكنند، چنین همدلی و صمیمیت از یك سو باز دهی آموزشی را بالا میبرد و از طرف دیگر بر دانشآموزان اثر میگذارد و آنان به خلق و خوی اسلامی و انسانی علاقهمند میشوند معلّم سخت گیر كه كلاس خود را به یك پادگان نظامی تبدیل كرده است و برخود میبالد در كلاس من دانشآموزان حق نفس كشیدن هم ندارند! در وهله اول میزان اعتماد به نفس و سلامتی روانی فراگیران را دچار مخاطره میسازد، كلاس او تلخكام و توأم با شرنگ میگردد، شاگردان نسبت به درس او رغبتی نشان نمیدهند و حتی از مدرسه گریزان میگردند و احتمال دارد ترك تحصیل نمایند در صورتی كه به قول شاعر: درس معلم ار بود زمزمه محبتی جمعه به مكتب آورد طفل گریزپای را
اگر معلم با اخلاص و صفای باطن و ایمان قوی و بهره مندی از محبت به امر تعلیم و تربیت روی آورد دستورات و تعلیماتش در متعلّم، راسخ و جایگزین شده و در برابر برنامه هایش منقاد میگردند.(۳۲)
معلمی كه نقش خود را كریم و عزیز بشمارد، خواستهها و تمایلات دنیوی و فناپذیر در نظرش پست میگردد، به خود راستین توجه كرده و ارزش واقعی خویش را از یاد نمیبرد، معلمی كه به این خصلت آراسته باشد در نظر دانشآموزان باوقار جلوه میكند و محبوبیت او هر روز افزایش مییابد. كسی كه در چنین كسوتی درمیآید باید قول و فصل خویش را هماهنگ نماید و میان گفتار و كردارش تضاد نباشد. معلمی كه راه و رسم نیكی را به مردم یاد میدهد ولی خود را فراموش میكند همانند فتیلهای است كه به دیگران روشنایی میبخشد ولی خود را سوزانده و تباه مینماید.(۳۳) امام صادق(ع) میفرماید: هرگاه عالمی به دانش خود عمل نكند گفتارش در دلها نفوذی ندارد، چنانچه آب باران در كوه صفا نفوذ نمینماید.(۳۴) شهید آیهٔ اللّه مطهری مینویسد: میرزا علی آقا شیرازی (استاد نهج البلاغه) از خودی و خود رسته و به حق پیوسته بود، اندرزهایش چون از جان برون میآمد لاجرم بر دل مینشست. هر وقت به قم میآمد علمای طراز اول با اصرار از او میخواستند كه منبر برود و موعظه نماید منبرش بیش از آن كه قال باشد حال بود.(۳۵) معلم باید در حدّ توان خویش، حق را با صراحت و بدون سازش و مجامله اظهار كند، اگر خلافی از شاگردش دید بطور غیر مستقیم و باكنایه او را متنبه سازد، تا دست از مسیر نادرست بردارد و اگر متوجه نشد با صراحت او را از امور ناروا باز دارد.
وظایف معلّم در برابر دانشآموز
میرود از سینهها در سینهها از ره پنهان صلاح و كینهها
صحبت صالح تو را صالح كند صحبت طالح تو را طالح كند
اگر معلم به وظایف خویش به درستی آگاه باشد و از نحوه رفتار و كردار و شیوههای خویش مراقبت لازم را به عمل آورد در این صورت میتواند انسانی صالح و شایسته به جامعه تحویل دهد در این خصوص معلم وظایفی دارد كه اجمالاً آنها را از نظر علاقهمندان میگذرانیم.
۱ـ ایجاد انگیزش در فراگیران: انگیزه تابعی از چند عامل میباشد: انتظارات هنگام ارزیابی، میزان اختیارات، ماهیت فعالیت كلاسی، انگیزش درونی از تمایلات دانشآموز ناشی میگردد و انگیزش بیرونی به شرایطی كه در محیط وجود دارد، وابسته است، این دو میتوانند اثرات متفاوتی بر احساسهای فردی دانشآموزان در فعالیتهای درسی، خلاقیت و شكوفایی استعداد آنها اثر بگذارد، وقتی افراد به این واقعیت برسند كه خود انگیخته و شایستهاند، انگیزش تحقق مییابد معلمان غالباً با چگونگی پیشبرد انگیزش بیرونی از قبیل پاداش دادن، جشنها و اردوها وحتّی اخطارهای متداول آشنایی دارند و از اینها برای عملكردهای شایسته و نگرشهای مشاركتی كمك میگیرند امّا تلاش در جهت شكوفایی انگیزههای درونی به ظرافت ویژهای نیاز دارد و این موضوع یك مسأله روان شناختی بوده و به موقعیتهای متفاوت بستگی دارد در واقع افراد زمانی به طور بیرونی برانگیخته میشوند كه به خاطر پاداش و اجتناب از موقعیت منفی به كاری اقدام كننده، در مقابل بر انگیختگی زمانی درونی است كه اشخاص به دلیل تمایل درونی به انجام دادن موفقیتآمیز تكلیف، به آن عمل كنند بدون توجه به این كه با پاداش و تنبیهی همراه باشد و دانشآموزان زمانی به این رویكرد علاقه بروز میدهند كه احساس شایستگی كنند و معلم باید چنان محیطی بیآفریند كه تصورات شاگردان را از شایستگی و كنترل خود افزایش دهد، برای رسیدن به این منظور باید اصولی رعایت گردد: ایجاد محیط كلاس قابل پیش بینی، یافتن تعادلی بین تكالیف تحصیلی درگیر كننده و متوسط و بوجودآوردن فرصت هایی برای دانشآموزان در این باره كه به رشد شایستگی آنها منجر خواهد شد، تدارك حمایتهای آموزشی لازم برای دانش آموزان اصل سوم است كه علاوه بر روش گفتاری معلم باید از الگودهی، تقسیم تكلیف و تجزیه اهداف استفاده كند، چهارمین اصل این است كه معلم فرصت هایی را ارائه دهد تا دانشآموزان در انتخاب نوع یادگیری آزاد باشند كه باید راهنمای آنان بود و تشویقشان كرد تا انتخابهای آسان را برگزینند، همچنین معلم بهتر است به جای مقایسه كردن دانشآموزان با یكدیگر، شایستگی آنان را از طریق نشان دادن میزان رشد و پیشرفت كه در یك دوره معین رخ میدهد كشف كند و یا به او نشان دهد كه تا چه حد و مقدار به ملاكهای از قبل تعیین شده رسیده و یا ناموفق بوده است. آخرین اصل به معلمان پیشنهاد میكند كه هراز چندگاهی به فعالیتها و دروس بعدی تازگی بخشند و آن را به صورت غیر منتظره درآورند، اجرای این روش علاقه دانشآموزان را به درس و فعالیتهای كلاسی افزایش خواهد داد.(۳۶)
۲ـ مراقبتهای رفتاری: معلمان باید فرصتهای زندگی را غنیمت شمرده و از لحظههای عمر استفاده بهینه ببرند، از فصاحت كلام، بلاغت و مبانی تعلیم و تربیت بهره كافی بدست آورند در شیوه هایی كه اتخاذ میكنند روش اعتدال را پیش گیرند و از افراط و تفریط بپرهیزند، در برخورد با دانشآموزان و در هنگامی كه با مشكلات و ناگواریهای آموزشی روبرو میگردند خشم و غضب را تحت كنترل عقل خویش گرفته و برخوردهای منطقی، برهانی و متین را جایگزین تصمیمگیریهای عجولانه و هیجانی بنمایند، برای شاگردان نمونه عقل و وقار باشند و ذهن آنان را برای درك مسایل آموزنده با استفاده از بهترین و نزدیكترین راه و روش آماده سازند و از احتمالات بعید و تكلّفآمیز، دوری كنند، دروس را قبل از تشریح برای دانش آموزان حاضر و آماده سازند و برای تصحیح الفاظ و سخنان خود و نیز در تفحص و تحقیق در مبانی دروس به آثار مورد نیاز مراجعه كنند. به دانشآموزان یاد دهند كه چگونه مفاهیم علوم را درك كنند، پیرامون آنها اندیشه نمایند، درباره مضامین درسی بحث كنند و عادت كنند در این خصوص خود پژوهش نمایند و قادر باشند مسایل را با برهان صحیح اثبات كنند، تعصّب، جمود و تحجر را از ذهن خود و دانشآموزان خالی كرده و اندیشه را به انصاف و رعایت منطق بیارایند.(۳۷)
۳ـ تشویق و تنبیه: در مسیر آموزش و پرورش و هر حركت تربیتی و ارشادی تشویق و تنبیه امر لازمی به نظر میرسد، انسان نیز بطور غریزی از تشویق، حمایت و پاداش لذت میبرد و از مجازات، تنبیه و جریمه روی گردان است، جایزه دادن، ستایش و تقدیر، احترام و ابراز علاقه و حمایتهای عاطفی از اموری هستند كه دانشآموزان را به سوی تلاشهای آموزشی و پرورشی سوق میدهد. در فرهنگ اسلامی نیز این اصل مطرح است و مفاهیمی چون بشیر و نذیر، سختی و آسانی(عسر و یسر)، دوزخ و جنّت مجازاتهای قضایی، جزایی و جنایی، سود و زیان، كفاره گناهان، بیم و امید، مكافات عمل از جنبه تنبهی حكایت دارد ولی در تنبیه باید نكاتی را مورد توجه قرار داد یكی این كه غالباً باید از نوع خود عمل باشد، دیگر این كه تنبیه باید جبران كننده كمبود عمل و تلاش و مكمّل وظیفهای باشد كه در آن كوتاهی شده است، معلم باید شرایطی را فراهم سازد كه دانشآموزان از غفلت، نسیان، بیتفاوتی و راحتطلبی بیرون آیند و با درك ارزش تحصیل و مدارج علمی و كرامتهای اخلاقی آنان را برای اهتمام در درس و كوششهای كلاسی مهیا سازد.در تنبیه باید به عواقب و عوارض آن توجه داشت، اعتدال و رعایت انصاف و نیز مساوات قائل شدن امری ضروری در این مورد است. در منابع اسلامی از كتك زدن به كودكان و نوجوانان منع گردیده است، حضرت علی(ع) خطاب به فرزندش امام مجتبی(ع) میفرماید: از آن اشخاص مباش كه موعظه در آنان سودی ندارد مگر آن كه توأم با رنج و آزار باشد، زیرا انسان عاقل باید از طریق آموزش و اندیشه پند پذیرد، این حیوانات هستند كه جز با كتك فرمان نمیبرند.(۳۸)
روانشناسی امروز و نیز یافتههای تربیتی تنبیه بدنی را نهی نمودهاند. البته جدّیت و قاطعیت، حسابی جداگانه دارد كارنكو مینویسد: در مورد كیفیت ابراز محبت، تنبیه، صدور دستورات، تشویق، دادن انواع امتیازات، اغماض و گذشت و سختگیریها، زیادهروی هایی به چشم میخورد اما وقتی گفتگو از روش تربیتی است باید تمام این اشكال جای خود را به موازینی بدهند كه جنبه اساسیتر، یگانهتر و ضروریتر دارند، مربیان باید تا آنجا كه امكان دارد روش آرام، یك نواخت و محبتآمیزی پیش گیرند ولی در عین حال در كار خویش متین و جدّی باشند، معلمان میتوانند هر قدر كه امكان دارد با دانشآموزان خود مهربان شوند اما باید سیر آموزش به گونهای برنامه ریزی گردد كه شاگردان در اجرای دستورات و تكالیف آنها هیچ گونه مسامحه و كوتاهی نكنند و نظارت، بررسی، مراقبت و ارزشیابی مستمر میتواند توأم با برخوردهای عاطفی اجرا گردد.(۳۹) معلم در برخورد با شاگرد باید مراحل رشد متعلّم، وضع بدنی، روحی، انگیزهها، علایق و خلق و خوی او را در نظر گیرد و با كشف دقیق آنها، راه حل مؤثری بدست آورد، همچنین او باید با شاگرد به گونهای رفتار كند كه از اهداف تربیتی فاصله نگیرد، حضرت علی(ع) میفرماید: زیادی روی در ملامت آتش لجاجت را شعلهور میسازد.(۴۰) بنابراین باید كوشید تنبیه و انتقاد از دانش آموز به صورت كنایهای، تعریضی و غیرعلنی باشد در غیر این صورت موجب پرده دری، خلاف كاری افزونتر و جرأت بیشتر متعلّم در كوتاهی از وظایف میگردد.
۴ـ تدریس سودمند: معلم برای بیان مطالب علمی، آموزشی و اصولی لازم است از عبارتپردازیهای خسته كننده و ساختگی پرهیز نماید و از كلمات ساده، روشن و قابل درك استفاده كند. حضرت علی(ع) فرمودهاند: بهترین كلام آن است كه از حسن نظام برخوردار بوده و عموم مردم و خواص آن را بفهمد(۴۱) و نیز به فرمایش آن امام همام، كلامی بهتر است كه مستمعین برای درك آن به زحمت و مشقت نیفتند.(۴۲)
ضرورت دارد معلم ضمن تقویت رفتار مناسب داخل كلاس و پروردن محتوا در جریان دروس، موضوع را به معلومات و تجارب قبلی شاگردان متصل كند، شاگردان را تشویق مینماید كه همكارانه تلاش نمایند و به یكدیگر یاری دهند، بدون نگرانی سؤال نمایند و در دروس سهیم گردند. معلمان توانمند احساس هدف مندی مدرسه رفتن و درس خواندن جدی و نیز استفاده بهینه از فرصت بدست آمده را به شاگردان گوشزد میكنند. تمركز حواس، سرعت یادگیری و انجام تكالیف و وظایف مورد نظر را به موقع به آنها میآموزند. برنامههای درسی باید به شاگردان كمك كند كه چه گونه استعداد خود را بروز دهند، مهارتهای لازم را به دست آورند، نقش اجتماعی خویش را در جامعه بیابند و معلومات، نگرش، ارزشها و یافتههای علمی را درست و منطقی در مسیر زندگی فردی و جمعی بكار گیرند.
وقتی تدریس منسجم باشد، ترتیب و توالی معنادار در آن رعایت گردد، محتوا به طور اصولی گزینش شود، هدف فوق زودتر بدست میآید، معلمان با بصیرت در هنگام ارائه دروس با دادن توضیحات، ذكر مثال و شواهد، موضوع را اثبات میكنند و ضمن سازماندهی و مرحله بندی علاقه به محتوا را بین فراگیران تقویت مینمایند. مشاركت دانشآموزان در امر تدریس نیز اهمیّت فوق العادهای دارد، این برنامه فواید زیادی دارد از جمله آن كه آنها را وادار میكند درس را به دقت گوش دهند، از روی فكر و تأمل سؤال كنند و مشكلات درسی خویش را مطرح نمایند و فضای صمیمی و توأم با آرامش بر كلاس حاكم نمایند.(۴۳)
● قدر دانی از تلاش معلم
وقتی رسول اكرم(ص) تأكید میفرماید كه من معلم برانگیخته شدم و حضرت علی(ع) فرموده است: هر كس به من سخنی آموزد مرا بنده خویش ساخته است و چون عبدالرحمن سلمی به فرزند امام حسین(ع) سوره حمد را آموزش داد آن فروغ اصالت علاوه بر پول نقد و پارچهای كه از راه حقشناسی به معلم طفل داد، دهان آموزگار را از مروارید پر نمود، برخی افراد از این همه عطا تعجب نمودند و دلیلش را خواستند، خورشید عاشورا فرمود: كجا پاداش مالی با آموزش این معلم برابری میكند.(۴۴) این نمونههای مستند مقام و میزان تلاش آموزشی و پرورشی معلم را به اثبات میرساند امّا. قدر مجموعه گل، مرغ سحر داند و بس كه نه هر كو ورقی خواند و معانی دانست شالوده و پایه آموزشی و تربیتی یك دانشآموز را معلم پیریزی میكند و از این جهت پایگاه اجتماعی و فرهنگی معلم در میان سایر اقشار جامعه باید شامخ و رفیع باشد. حفظ حرمت و شأن معنوی معلمان توسط اولیای دانشآموزان، شاگردان و دست اندركاران و برنامه ریزان امر تعلیم و تربیت در واقع گرامی داشتن معماران فكری و احیاء كنندگان جانهای مستعدی است كه نوباوگان را با ذهنی سرشار از عشق و امید به سوی چشمه معارف و مكارم رهسپار میسازند و بدین گونه جامعه با چنین اهتمامی از فروغ بیكران دانش و اندیشه منور میگردد: گر جسم و جان فدای معلم كنی رواست تعلیم و تربیت به جهان كار انبیاست.
شأن و منزلت معلمی همان گونه كه مقام معظم رهبری تصریح فرمودهاند، اقتضا میكند كه به معلم و مسؤولیت خطیرش با بصیرت و اعتبار خاصی نگریسته شود، بزرگداشت معلم در روز و هفته خاصی بدین مناسبت و نیز تكریم از مقامش در سخنرانیهای مسؤولین، نمیتواند قدردانی واقعی و راستین از زحمات این قشر مخلص و سخت كوش باشد، معلمانی كه علیرغم مشكلات فراوان از قبیل كمبود امكانات آموزشی، تنگ نظریهای عدهای از برنامه ریزان آموزشی، تراكم زیاد دانشآموزان، ملموس نبودن محتوای دروس، جذاب و با نشاط نبودن فضای مدارس، مشكلات مالی و معیشتی به كار طاقت فرسای تدریس ادامه میدهند و با این نگرش كه مسؤولیت پرورش نسل آینده را عهده دارند با اشتیاق درونی و انگیزههای قوی انجام وظیفه میكنند باید در عرصه عمل به عنوان یكی از اركان مهم، اثر گذار و تعیین كننده در نظام آموزشی به شمار آیند و فعالیتهای آنان بادیدگاههای محدود و بخش نامههای تقویمی و مصرفی محصور و تحت الشعاع قرار نگیرد، پیش بینیهای سنجیده با پشتوانههای علمی و ارزشی و با در نظر گرفتن نیازهای معنوی، شغلی و معیشت معلمان میتواند در این خصوص مؤثر باشد. در بررسی مشكلات معلمان، در نخستین گام، كمبودهای مالی خودنمایی میكند امّا اعطای عزت حرفهای به معلم از مطالبات مادی كمتر نمیباشد، به نظر میرسد مشكل اصلی احیای حقوق آموزشی و پرورشی و منزلت حرفهای و معنوی معلمان است. حقوق حرفهای معلم به جایگاهش در كلاس درس و ساختار نظام آموزشی مربوط است و از این جهت برای شناسایی حقوق مسلّم این قشر لازم است ضوابط، مقررات، وظایف و اختیارات در تمامی مؤلفههای برنامه ریزی آموزشی و درسی با انگیزه بازسازی منزلت معلم مورد بررسی، بازبینی و تحقیق و تجدید نظر قرار گیرد. نكته آخر این كه بیش از همه باید خود معلمان برای حفظ موقعیت ارزشی خود اهتمام ورزند و اجازه ندهند مطالبات بر حق آنان ابزاری در دست فرصت طلبان و بازیهای جناحی و گروه بازی سیاسی قرار گیرد. وزارت آموزش و پرورش نیز باید در جذب معلمان به جای توجه صرف به مدرك تحصیلی كه نمیتواند به تنهایی دلایل توانایی و مهارت باشد به جنبههای گوناگون از جمله انگیزه، عشق و علاقه، زمینههای ذوقی و كوششهای علمی، قدرت كاوشگری، خلاقیت، كارآفرینی و تجارب ارزنده آموزشی و مهمتر از همه اینها به میزان تعهد، پای بندی به ارزشها، شخصیت علمی معلّم توجه داشته باشد و بیش از گذشته معلمان را در امر تعلیم و تربیت بصورت زیربنائی سهیم بداند.
پینوشتها:
۱. سوره بقره، آیه ۳۲.
۲. همان، آیه ۲۸۲.
۳. سوره اقرأ (علق)، آیات ۴ و ۵.
۴. سوره الرحمن، آیات ۱ و ۲ و ۴.
۵. سوره كهف، آیه ۶۵.
۶. سوره جمعه، آیه ۲.
۷. سوره آل عمران، آیه ۱۶۴.
۸. نهج البلاغه، خطبه قاصعه.
۹. سوره بقره، آیه ۱۵۱.
۱۰. آشنایی با قرآن، شهید مطهری، ج ۸، ص ۵۸ ـ ۵۷.
۱۱. سوره بقره، آیه ۲۶۹.
۱۲. با استفاده از مقاله استاد جلال الدین همایی كه بصورت مقدهای بر كتاب «مقام معلم» در تاریخ پنجم مرداد ۱۳۴۵ هـ.ش نوشته است.
۱۳. اصول كافی، ج ۱، ص ۲۷.
۱۴. گفتگو با علامه حسن زاده آملی، ص ۱۵۴ ـ ۱۵۳.
۱۵. كلمات قصار امام خمینی، ص ۲۰۴.
۱۶. در جستجوی راه از كلام امام، دفتر ۲۲، ص ۳۵۵.
۱۷. دیدگاهها، آیهٔاللّه خامنهای، ص ۲۸۷.
۱۸. چهار ساله دوم ریاست جمهوری حضرت آیهٔ اللّه خامنهای، ج ۲، ص ۱۵۳.
۱۹. آداب تعلیم و تعلم در اسلام، دكتر سید محمد باقر حجتی، ص ۲۵۷.
۲۰. آنچه معلمان و مربیان باید بدانند، فرهادیان، ص ۱۰.
۲۱. بحارالانوار، ج ۲، ص ۱۷.
۲۲. گلچینی از كشكول شیخ بهایی، هاشم نجفی یزدی، ص ۲۷.
۲۳. جرعههای جانبخش، ص ۶۵.
۲۴. آفاق مرزبانی، عبداللّه نصری، ص ۲۴.
۲۵. جرعههای جانبخش .
۲۶. منظومه معرفت، از نگارنده، ص ۴۰.
۲۷. یادنامه شهید بهشتی، سید فرید قاسمی، ص ۱۵۹.
۲۸. سوره مدثر، آیه ۳.
۲۹. منیهٔ المرید، شهید ثانی، ص ۱۰.
۳۰. تعلیم و تربیت در اسلام، شهید مطهری، ص ۲۰۰.
۳۱. زندگی و شرح حال معلم ثانی فارابی، دكتر سید ابوالقاسم هاشمی، ص ۲۵ ـ ۲۰.
۳۲. نك: غررالحكم، ج ۲، ص ۶۷۲.
۳۳. نك: كنزالعمال، ج ۱۰، ص ۱۸۶.
۳۴. اصول كافی، ج ۱.
۳۵. سیری در نهج البلاغه، شهید مطهری، مقدمه.
۳۶. انگیزش در كلاس درس، ال. اسپالدینگ، ترجمه حسن یعقوبی و ایرج خوش خلق، ص ۱۰ و ۶۹.كار آفرینی خلّاق، انواع و شیوههای حمایت، دكتر حسن قاسم زاده، فصلنامه پژوهش و مهندسی، ش ۱۱ و ۱۲، بهار ۱۳۷۸.
۳۷. نك: منیهٔ المرید، ص ۶۸ ـ ۵۸.
۳۸. نهج البلاغه، ترجمه فیض الاسلام، ص ۲۴۸.
۳۹. انسان مربی و نویسنده، ماكارنكو، ترجمه ب. كیوان، ص ۸۹ ـ ۸۸.
۴۰. تحف العقول ۷ ص ۸۴.
۴۱. الحیاهٔ، ج ۱، ص ۹۷.
۴۲. تحف العقول، ص ۲۶۷.
۴۳. نك: مجموعه رویههای آموزشی(تدریس) جربروفی، دفتر همكاریهای علمی بین المللی آموزش و پرورش، جزئیات روش تدریس، دكتر نادر قلی قورچیان.
۴۴. مستدرك الوسایل، ج ۱، ص ۲۹۰، و نیز بنگرید به كتاب حضرت علی اكبر(ع) شبیه پیامبر شهید ولایت، از نگارنده.
امام صادق(ع) در این زمینه فرمود: در مورد كودكان خطاكار حدّ شرعی جاری نمیشود امّا باید به نحو صحیح او را تأدیب نمود.(۲۳)
۸ ـ دعا برای اصلاح فرزندان
منبع:ماهنامه پاسدار اسلام، شماره ۲۸۱
نویسنده:غلامرضا گلی زواره
نویسنده:غلامرضا گلی زواره
منبع : خبرگزاری فارس
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست