پنجشنبه, ۱۱ بهمن, ۱۴۰۳ / 30 January, 2025
مجله ویستا
عملیات روانی و آشوبهای شهری
آشوبها و اغتشاشات شهری، اغلب در ذیل بحث رفتارهای جمعی اعتراضآمیز مورد بحث قرار میگیرند. منظور از این گونه رفتارها، اعمال واکنشهایی است که از سوی گروهی از شهروندان رخ میدهد و نظم و امنیت عمومی را دستخوش اختلال میکند.
کنشهای اعتراضآمیز یا رفتارهای آشوبطلبانه و طغیانگرانه را به انواع مختلفی تقسیم میکنند.
یکی از ملاکهای مطمح نظر در تقسیم این گونه کنشها، میزان خشونتآمیز بودن آنهاست. بسیاری از محققان و مولفانی که بررسی و تبیین آشوبهای شهری را وجهه همت خویش قرار دادهاند بر این باورند که مهمترین عامل موثر در پدید آیی، استمرار و تشدید این گونه کنشها، عملیات روانی است.
منظور آنان از عملیات روانی، مجموعه فنون و اقداماتی است که بر انگیزهها، سلایق و روحیه مخاطبان تاثیر میگذارد و آنان را برای انجام و تشدید کنشهای آشوبگرانه، تهییج و تحریک میکند. فنون و تاکتیکهایی که به هنگام آشوبهای شهری مورد استفاده قرار میگیرند. متعدد و متنوعاند اما از آن میان، چند فن و روش، از اهمیت بیشتری برخوردارند. گرچه بهرهگیری از فنون عملیات روانی برای تهییج گروههای ناراضی جهت دست یازیدن به آشوب و بلوا، کاری سهل مینماید اما با بهرهگیری از ضد تبلیغات و فنون عملیات روانی متقابل، میتوان از دامنه اثربخشی آن فنون کاست.
● سرآغاز
در دهه ۶۰ میلادی، هنگامی که آشوبها واعتراضهای شهری، نظم و امنیت بسیاری از شهرهای بزرگ امریکا و برخی شهرهای اروپا را به هم ریخت، محققانی همچون "اشنایدر" (۱۹۷۴) ، "تایلور" (۱۹۷۶) ، "برکویتز" (۱۹۸۳) پس از بررسی و کنکاش نظاممند در آن حوادث، دریافتند که عوامل روانشناختی، به ویژه تکنیکهای عملیات روانی مورد استفاده کنشگران آن حوادث ،نقش کلیدی و مهمی در وقوع و استمرار آشوبها و کنشهای اعتراضآمیز دارند.
از آن پس نیز پژوهشگران متعدد، به بررسی و تحلیل ماهیت، و فرآیند پدیدآیی، آشوبهای شهری، ونقش و تاثیر تبلیغات و جنگ روانی در تشدید آنها، پرداختند.
آنان نیز همانند محققان پیش از خود بر اهمیت و تاثیر جنگ روانی در استمرار آشوبهای شهری تاکید کردند. در سطوری که در پی میآید پارهای از یافتههای آن محققان، مورد امعان نظر و مداقه قرار میگیرند لیکن پیش از آن برخی از ابعاد آشوبها و اعتراضهای شهری مورد بحث قرار میگیرد.
● ماهیت و انواع آشوبها و کنشهای اعتراضآمیز
روانشناسان اجتماعی و برخی جامعهشناسان، آشوبها و اعتراضهای شهری را در ذیل مفهوم و مبحث "رفتارهای جمعی اعتراضآمیز"مورد بحث قرار میدهند مراد آنان از رفتارها (کنشها) جمعی اعتراضآمیز ، کنشهایی است که تحت شرایط خاصی، از گروه زیادی از شهروندان سر میزند، فاقد ساختار و ثبات است و موجب نقض آشکار هنجارهای جامعه میشود (دوب ،۱۹۸۸). یا به تعبیر دیگر، کنشهای جمعی اعتراضآمیز ، به آن دسته از کنشهای گروهی از شهروندان گفته میشود که ماهیت هیجانی دارند، آثار آنها تخریبی و ویرانگرانه است به صورت تکانشی (مهارگسیخته) بروز میکند و با منافع حکومتی در تضاد آشکار قرار دارند. (میرز ،۲۰۰۱)
از این تعریف به روشنی میتوان دریافت که کنشهای جمعی اعتراضآمیز ، آشوبگرانه و اغلب غیرعقلانی هستند و این بدان معنی است که بسیاری از معترضان، بدون تامل و اندیشه، و تنها به سبب برانگیختگی و هیجان ناشی از تبلیغات و مشاهده کنشگران، مبادرت به رفتارهای جمعی میکنند.
تقسیمبندیهای مختلفی پیرامون کنشهای جمعی اعتراضآمیز ارایه شده است."استوارت" (۱۹۷۱) به نقل از دوب (۱۹۸۸) در یکی از اولین تقسیمبندیهای موجود کنشهای اعتراضآمیز را به چهار نوع تقسیم کرده است. آن چهار نوع کنش عبارتند از:
۱) غوغا
۲) آشوب
۳) هراس اجتماعی
۴) هیستری جمعی.
منظور از غوغا رفتاری است که گروهی از مردم مبادرت به آن میکنند و ماهیت آن خشونت آمیز و خرابکارانه است . این نوع رفتار در مدت کوتاهی شکل میگیرد بلافاصله به اوج میرسد و آن گاه در اندک زمانی فرو میپاشد. به نظر استوارت آشوب نیز به آن رفتاری گفته میشود که گروهی از شهروندان معترض و خشمگین، در برابر نهادها و سازمانهای دولتی از خود بروز میدهند این رفتار ساختار و انسجام چندانی ندارد و اغلب بیانگر انزجار و نفرت معترضان از فرد یا نهاد خاصی است. آشوبگران معمولا به صورت لجام گسیخته ، مبادرت به یورش به اماکن دولتی و مراکز عمومی میکنند به تخریب و سرقت اموال آنها میپردازد . هراس اجتماعی نیز نوعی رفتار جمعی است که بیانگر ترس و وحشت شدید کنشگران است. هیستری جمعی نیز زمانی رخ می دهد که گروهی از شهروندان مهار خویش را از دست داده باشند و شیوهای برانگیخته و نامعقول اختیار کنند.
"مندی"(۱۹۹۷) نیز تقسیمبندی عامتری پیرامون کنشهای جمعی اعتراضآمیز، یا آنچه که او خود طغیانگری نام نهاده؛ انجام داده است. او رفتارهای طغیانگرانه را به دو دسته تقسیم کرده است؛
۱) روشهای غیرخشونتآمیز
۲) روشهای خشونتآمیز
او در ذیل گروه اول سه نوع کنش زیر را فهرست کرده است:
۱) اعتراض غیرخشونت آمیز
۲) عدم تشریک مساعی غیرخشونت آمیز
به باور "مندی"، اعتراضآمیز غیرخشونتامیز، یک عمل نمادین است که در آن گروههای معترض، با استفاده از آن اعتراضها، خواستههای خود را به اطلاع موسسهها و نهادهای حکومتی میرسانند.
"مندی" مهمترین اشکال این روش را چنین برمیشمارد: راهپیمایی، اعتصاب، مهاجرت و تمسخر و تحقیر حاکمان، از نظر "مندی"، روش عدم تشریک مساعی، همان بایکوت کردن حکومت در برخی شرایط، مثلا به هنگام انتخابات است به باور او، وقتی تعداد زیادی از شهروندان، از همکاری با حکومت و اجابت خواستههای آن سرباز زنند، میتوانند حکومت را وادار به پذیرش خواستههای خویش کنند.
منظور از مداخله غیرخشونتآمیز، اشغال موسسه و سازمانهای دولتی و اماکن عمومی، توسط جمعزیادی از شهروندان جامعه است. به باور "مندی" ، این روش بیش از دو روش دیگر، قادر است مشروعیت حکومت را به چالش بکشد. "مندی" مقاومت منفی گاندی در برابر انگلستان، راهپیمایی اعتراضآمیز مردم امریکا به نقض حقوق بشر، امتناع برخی از کشورهای افریقایی از خرید کالاهای انگلستان، بایکوت بزرگ روستاییان ایرلند و اعتصاب عمومی مردم انگلستان، را از جمله مصادیق بارز کنشهای طغیانگرانه غیرخشونت آمیز میداند.
مندی در ذیل روشهای خشونتآمیز انواع کنشهای مخرب و طغیانگرانه را فهرست میکند که مهمترین آنها عبارتاند از:
۱) تروریسم (اعم از تروریسم سیاسی، غیرسیاسی، شبهتروریسم و تروریسم دولتی)
۲) جنگ چریکی (آشوبگرانه)
۳) جنگ داخلی
۴) کودتا
"مندی" معتقد است که "عاملان و سازماندهندگان کنشهای طغیانگرانه، برای هیجان درآوردن توده معترض و افزایش تعداد کنشگران ناراضی، اغلب از فنون جنگ روانی بهره میگیرند. چه میدانند که بدون بهرهگیری از آن فنون، کنشهای طغیانگرانه خیلی سریع فرو میپاشد". ص ۱۳،
او در تایید ادعای خویش ،فنون و تکنیکهای زیادی را برمیشمارد (در سطور بعد به هنگام بحث از فنون جنگ روانی، در مورد برخی فنون مورد اشاره مندی بحث خواهد شد).
اما به اعتقاد نظریه پردازانی همچون "گیدنز"(ترجمه صبوری ،۱۳۷۳) تقسیم بندی "ابرامز" (۱۹۸۶) پیرامون کنشهای آشوبگرانه (رفتارهای جمعی اعتراضآمیز) مقبولیت عامتری دارد. او در تقسیمبندی خود کنشهای مذکور را به انواع زیر تقسیم کرده است:
۱) جمعآوری طومار در اعتراض به مسولان حکومتی و نظام سیاسی حاکم
۲) انجام تظاهرات دارای مجوز (قانونی)
۳) تحریمهای عمومی (نظیر شرکت نکردن در انتخابات)
۴) راهانداختن اعتصابات و تظاهرات غیرقانونی
۵) اشغال ساختمانها،موسسهها، کارخانجات و اماکن عمومی
۶) تهاجم توام با خشونت و ضرب و جرح به اماکن دولتی و مدیران و مسولان آن
۷) درگیری و زد و خورد شدید و دستهجمعی با پلیس و نیروهای امنیتی
گرچه تمام هفت نوع کنش جمعی برشمرده شده بالا، در تضاد آشکار با خواستهها و منافع حکومت قرار دارد اما نویسندگانی همچون تایلور و دیگران (۱۹۹۶) تنها چهار نوع کنش آخر را در زمره رفتارهای آشوبگرانه و تکانشی قرار میدهند چه به باور آنان سه نوع کنش اول، فاقد خشونت و آزارگری است. به اعتقاد آنان، تنها رفتارهایی را میتوان آشوبگرانه تلقی کرد که "سرشار از خشونتطلبی ، تکانشگری و ایذاء و آزار باشد" .(ص ۵۱)
گریگور (۱۹۹۸) نیز دیدگاه تایلور و همکارانش را پیرامون ماهیت کنشهای آشوبگرانه مورد تایید قرار دهد به باور او "اتمسفر (جو روانی) حاکم بر کنشهای سیاسی بحرانی (کنشهای آشوبگرانه) یک اتمسفر هیجانی، غیرخردورزانه، شدید و ویرانگر است. در این گونه شرایط در کنشگران ، نوعی فردیت زدایی، رخ میدهد که آنان را در برابر بسیاری از پیامهای بازدارنده بیرونی، مقاوم میسازد". (ص ۱۰۵)
به اعتقاد گریگور فردیتزدایی ناشی از جنگ روانی سازمان دهندگان کنشهای آشوبگرانه، معترضان را در برابر ضد تبلیغات و جنگ روانی حریف، مقاوم میسازد. یا به تعبیر او "برانگیختن معترضان با استفاده از جنگ روانی، کاری ساده و آسان است اما بازداشتن آنان از کنشهای آشوبگرانه ، با استفاده از جنگ روانی مقابل اما برخلاف تایلور ،گریگور و گیدنز، "تورنر"(۱۹۹۲) نگرشی متفاوت به کنشهای اعتراضآمیز دارند. آنان این گونه کنشها را روشهای آگاهانه و اندیشیده شدهای میدانند که برخی از شهروندان برای تحقق اهداف و امیال خویش در پیش میگیرد. لیکن آنان نیز از ماهیت شدید؛ تخریبی و ضد نظم عمومی این گونه کنشها غافل نیستند. به ویژه در این زمینه تبیین گیدنز از کنشهای اعتراضآمیز و آشوبگرانه، درخور تامل است هنگام دست یازیدن به کنشهای آشوبگرانه، "افراد نسبتا گمنام هستند و میتوانند از عواقب افشای اعمال خود که در غیر آن صورت منجر به مجازات خواهد شد، بگریزند". (ص ۶۹۵)
روانشناسان اجتماعی نیز (نظیر اسمت و مکی ،۲۰۰۰) همانند گیدنز در تبیین ماهیت شدید و طغیانگرانه کنشهای جمعی اعتراضآمیز، به عواملی نظیر گمنامی، سرایت، پخش مسئولیت و فردیتزدایی اشاره کردهاند. منظور از گمنامی آن است که فرد به سبب قرار گرفتن در جمع، احساس میکنند که ناشناخته باقی میماند به همین سبب ممکن است به اعمال شدید و خشنی دست یازد. سرایت نیز اشاره به انتقال هیجانات شدید و مهار نشده معترضان به یکدیگر دارد.
پخش مسئولیت نیز موجب کاهش احساس خطر و تنزل ترس از مجازات میشود فردیت زدایی نیز فرآیندی فرضی است که در آن برخی عوامل موجب دگرگونیهایی در ادراک فرد از خود و دیگران میشود. این امر موجب میشود تا آستانه التزام افراد به هنجارهای اجتماعی، کاهش یابد و آنان مبادرت به انجام کنشهای اعتراضآمیز و آشوبگرانه کنند (کورمن، ترجمه شکرکن ،۱۳۷۰) تاثیر هر یک از این پدیدههای روانی (یعنی گمنامی، سرایت، پخش مسولیت، فردیت زدایی، وحتی انسجام معترضان و سازماندهی آشوبگران) بر اثر فنون عملیات روانی مورد استفاده متولیان و سازماندهندگان کنشهای آشوبگرانه ، تشدید میشود.
به همین سبب است که محققانی همچون "روزنتال" (۱۹۸۹) ادعا میکنند که" عملیات روانی، چاشنی فوقالعاده مناسبی است برای بهرهگیری مناسب از پدیدههای روانشناختی در شعلهور ساختن آتش ویرانگر آشوبهای شهری " (ص ۱۲۴) به همین سبب، در سطور زیر، پارهای از فنون عملیات روانی، که در آشوبهای شهری و کنشهای اعتراضآمیز جمعی از آنها استفاده میشود مورد بحث قرار میگیرند.
● فنون عملیات روانی مورد استفاده در آشوبهای شهری
▪ شایعه: شایعه یکی از شناخته شدهترین فنون عملیات روانی مورد استفاده در آشوبهای شهری است. به تعبیر« صلاح نصر»(۱۳۸۰) « شورش حادث نمیشود، مگر آن که شایعاتی وجود داشته باشد که آن را برانگیزد، همراهی کند و بر شدتش بیفزاید» (س۳۲۷) . « آشبورن» (۲۰۰۳) نیز در این که « شایعات موجب ایجاد و استمرار شورشهای شهری میشوند»، با صلاح نصر هم عقیده است. او در تبیین نظر خود، ادعا میکند که،« هنگامی که گروهی از افراد ناراضی جامعه، اخبار یا ادعاهایی مبنی بر اختلاس و انحرافات آشکار مسئولان جامعه دریافت دارند، بدون آن که تلاش برای بررسی صحت و سقم آن به عمل آورند، آن را باور میکنند و بر اثر آن، مبادرت به کنشهای اعتراضآمیز مینمایند»(ص۳۸).
البته، نویسندگانی همچون«آنتونی» (۱۹۹۳) در این که شایعات بتوانند موجب شورشی فراگیر شوند، تردید دارند، لیکن آنان نیز تاکید میورزند که شایعات میتوانند بر شدت کنش های آشوبگرانه بیفزایند.
صلاح نصر(۱۳۸۰) بر این باور است که یک شورش و آشوب شهری، دارای چهار مرحله اساسی است که در هر یک از آن مراحل شایعاتی نقش اساسی دارند. در مرحله نخست، نوعی ناآرامی محدود دیده میشود که در آن « شایعات جاری با داستانهای خصمانه اتهام برانگیز، تفاوتی ندارند». در مرحله دوم، که پیش از وقوع شورش فراگیر است، شایعات تهدید آمیز میشوند. مرحله سوم، مرحله وقوع فراگیر شورش است. در این مرحله،« آتشی که فتیله باروت را مشتعل می سازد، همان شایعه هیجان برانگیز است». شایعاتی که در این مرحله منتشر میشوند، معمولا « شایعات آتشین» نامیده میشوند. چه،این گونه شایعات ماهیت ویرانگر و پرخاشگرانه دارند و اغلب آشوبگران را برای دست یازدیدن به کنشهایی همچو حمله به اماکن دولتی، آتش زدن بانکها و مانند آن بر میانگیزاند. در آخرین مرحله شورش، یعنی مرحله نقطه اوج و نهایی آشوب، شایعات تعصبآمیز و اغلب زاده خیال، نشر مییابند.
« این گونه شایعات، اعمال ایذایی و قتل را رواج میدهند و چهرهای جنونآمیز به خود میگیرند.این چهره جنونآمیز، با خشونت به وجود آمدهای که اعمال انتقام جویانه را تسریع میکند، هماهنگ است و آن را تشدید میکند.»(ص۳۲۸)
با وجود این، آشبورن( ۲۰۰۳) بر این باور است که نیروهای ضد شورش، میتوانند به مقابله با شایعات بپردازند. او برای این منظور، توصیه میکند که نیروهای ضد شورشگر، اولا با نشر سریع و به موقع اخبار و اطلاعات، از ایجاد ابهام، که زمینه را برای نشر شایعات فراهم میسازد، جلوگیری کنند. ثانیا برای مقابله با شورشگران از فنون ضد تبلیغات، و حتی نشر به موقع شایعات، استفاده کنند. با این وصف، او اشاره میکند که برخی ملل و فرهنگها؛ بیش از بقیه مستعد نشر و پخش شایعات، به ویژه به هنگام بحران و آشوب هستند. او یکی از آن زمینهها را « رواج فرهنگ شفاهی» میداند. یا به تعبیر او،« ملل و اقوامی که برای کسب اخبار و اطلاعات متکی به اقوال و بیانات شفاهی هستند، بیش از بقیه بر درستی شایعات هیجان انگیز و اغلب کذب، صحه میگذارند» (ص۷۶). به نظر میرسد که این ویژگی در مورد بسیاری از شهروندان ایرانی، صادق است. تامل در تیراژ روزنامههای کثیرالانتشار درستی، این ادعا را نمایان میسازد.
▪ تحریک عاطفی:
همانگونه که پیشتر گفته شد،آشوبها و سایر کنشهای اعتراضآمیز شهری، اساس و ماهیتی هیجانی و غیرخردورزانه دارند. به همین سبب، هر عاملی که بتواند عاطفه و هیجان کنشگران آشوب طلب را تحریک کند، میتواند آنان را برای دامن زدن به آشوبهای ویرانگرتر تهییج کند. سازمان دهندگان آشوبهای شهری، اغلب از تاثیر عامل تحریک عاطفی آگاه هستند؛ به همین خاطر، مبادرت به نشر پیامهایی( اعم از تصاویر، فیلم و پیام کتبی یا شفاهی) میکنند که مملو از هیجان و عاطفه است. مثلا، مونتاژ تصویری که نمایشگر خشونت پلیس است یا عکسی که بیانگر سوء استفاده از یک کودک است، میتواند هزاران نفر را برای واکنش شدید در برابر پلیس و نیروهای امنیتی برانگیزد.
اسمیت و مکی( ۲۰۰۰) ماجرایی را گزارش کردهاند که در آن،گروهی از دانشجویان ناراضی یکی از ایالتهای آمریکا، تصویر تجاوز به عنف یک افسر پلیس آن ایالت را جعل و در تیراژ بالا توزیع کردند که بر اثر آن، به مدت چند روز پیاپی، دانشجویان به تظاهرات و اعتراضهای خشونتآمیز علیه پلیس دست زدند. همچنین ،«تافلر» ( ترجمه خوارزمی، ۱۳۷۲) از ماجرایی پرده بر میدارد که در آن فیلمبرداری از واکنش پلیس در برابر چند نفر و دستکاری آن فیلم موجب به راه افتادن شورشی در یکی از شهرهای آمریکا شده است و شگفت آن که قضات و هیات منصفه نیز تحت تاثیر آن فیلم جعلی و دستکاری شده، قرار گرفتهاند. به نوشته تافلر ، وقتی نوار چهار دقیقهای تحریف شده در محافل آمریکای لاتین نشین شهر « ویکتورویل» نشان داده شد، خشم عمومی علیه وحشیگری پلیس برانگیخته شد و مردم دست به یک شورش فراگیر زدند. تافلر گزارش میکند که پس از آن که افراد پلیس در دادگاه، به سبب خشونت شدید و غیر مجاز علیه چند شهروند مکزیکی، محکوم شدند، مشخص شد که ماجرای آن فیلم، واقعیت ندارد. بنابراین، از نقل این دو گزارش میتوان نتیجه گرفت که سناریو نویسان عملیات روانی، چنانچه به موقع از پیامهای برانگیزاننده هیجان و عاطفه عمومی بهره گیرند، میتوانند گروههای زیادی از شهروندان را به شورش و آشوب ترغیب کنند. اما گروه و نهادهای ضدشورشگر نیز با بهرهگیری از رسانههای متعدد و متنوعی که در اختیار دارند، میتوانند از همین تکنیک برای به انزوا کشانیدن شورشگران و آشوبطلبان استفاده نمایند. مثلا، نمایش اغراق آمیز خشونت طلبی شورشگران، به ویژه حمله و تعدی آنان به شهروندان بیطرف و تخریب اموال مردم توسط آنان، میتواند تودههای مردم را علیه آنان برانگیزد. به ویژه آن که، چون حرکتهای آشوب طلبانه و شورشگرانه اغلب موجب آسیب رسیدن به اموال عمومی( اتوبوس عمومی، تاکسی، اماکن عمومی و ....) میشود. ضد شورشگر، حربههای روانی مناسبتری برای به انزوا کشانیدن شورشگران و آشوب طلبان در اختیار دارد.
▪ انسانیت زدایی:
«ارنسون» ( ترجمه شکر کن ،۱۳۶۶)نشان داده است که یکی از اثربخشترین روشهای توجیه حمله به دیگران به هنگام آشوب و جنگ،« انسانیت زدایی» است. چه، وقتی حریف از مرتبه انسانی خویش تنزل میکند، همانند دیوی تلقی میشود که اقدام خشونتآمیز علیه او ضروری است. به همین سبب، رهبران گروههای آشوبگر، اغلب با ارائه اسناد و اطلاعات ساختگی، و تدوین و نشر شعارهای هیجانی، دشمن خویش را « قاتل» ،« وحشی» ،« بی مروت» و مانند آن جلوه میدهند. چنین عناوینی ، افراد مستعد آشوب را برای انجام هر چه بیشتر کنشهای تهاجمی و خشونتآمیز بر میانگیزد.
▪ ارائه پیشگوییهای فاجعهآمیز:
رهبران آشوبگران، با بهرهگیری از سوگیریهای شناختی تودههای مردم، اغلب چنین به آنان القا میکنند که «حوادث ناگواری پیش روی آنان است». چنین ادعایی، که اغلب به کرات تکرار میشود ، نوعی احساس ناامنی و ترس در مخاطبان پدید میآورد. ترس و ناامنی نیز آنان را دچار تنش و هیجان منفی شدیدی میکند.از همین روی، آنان با شورشگران همراه میشوند تا تنش خود را از میان بردارند. انحراف در کنشهای نیروهای امنیتی،فاجعه آمیز جلوه دادن اوضاع اقتصادی و سیاسی جامعه و برشمردن خطرات واهی پیش روی مردم جامعه در آینده، از جمله روشهایی است برای ایجاد نارضایتی و ناامنی در مردم، و برانگیختن آنان برای دست یازیدن به شورش و آشوب.
گریگور( ۱۹۹۸) نشان داده است که ارائه تکنیک پیشگویی فاجعه آمیز و ایجاد ناامنی، به هنگام آشوب( و نه پیش از آن) اثر بخشتر است. چه، به باور او، کنشگران آشوب طلب، در یک جو هیجانی و روان شناختی خاصی قرار دارند که آنان را مستعد پذیرش پیامهای حاوی احساس ناامنی میسازد و پذیرش چنین پیامهایی نیز موجب بروز کنشهایی شدید و مهار نشدنی میشود.
اما، ضد شورشگر و نیروهای ضد آشوب، میتوانند با به تصویر کشیدن و پخش زندگی شهروندانی که در آرامش میزیند و آینده را روشن و امید بخش میدانند، و از رفاه و آسایش موجود، احساس خرسندی میکنند، به مقابله کارآمد با عملیات روانی نیروهای آشوبگر بپردازند.
▪ دروغ بزرگ:
تحریف اطلاعات، جعل اسناد و نشر دروغهای بزرگ، از جمله روشهایی است که از آن برای ایجاد انزجار و نفرت در مردم نسبت به مسئولان حکومتی استفاده میکنند که آن قدر بزرگ است که کسی در دروغ بودن آن شک نمیکند! در واقع،آنان دروغهایی ساخته و پرداخته میکنند که فراتر از آستانه ادارک مخاطبان است؛ از همین روی، آن را واقعیت، و نه دروغ، تلقی میکنند. چنین دروغهایی، اغلب برای کاهش مشروعیت مردمی حکومت و تحریم شهروندان علیه آن، ساخته میشود.مثلا این ادعا که عوامل حکومت،آب شهر را آلوده کردهاند تا تمام شهروندان را مسموم کنند، دروغ بزرگی بود که اهالی یک شهر انگلستان را در دهه۱۹۸۰، علیه دولت وقت برانگیخت و شورشی را هر چند کوتاه، موجب شد (آنتونی، ۱۹۹۳).
گرچه کذب بودن دروغهای بزرگ، بسیار زود آشکار میشود،اما در مدت کوتاهی که گروهی از مخاطبان آن را باور کردهاند، ممکن است موجب شکلگیری آشوبها و اعتراضهای مخرب و کور شود که اثرات ماندگاری در پی دارد.
● حاصل کلام
از آنچه گذشت، چنین میتوان نتیجه گرفت که کنشهای آشوبگرانه شهری،اغلب دارای بار هیجانی و احساسی شدید، و جهتگیری خردورزانه محدودی است. گرچه اغلب مدت استمرار این کنشها کوتاه است، اما دامنه اثرات روانی و سیاسی آنها بسیار شدید است. یافتههای تحقیقی آشکار ساختهاند که بهرهگیری موفقیتآمیز و بهنگام رهبران و سازمان دهندگان کنشهای آشوبگرانه از فنون عملیات روانی، موجب استمرار و تشدید این گونه کنشهای طغیانگرانه میشود.
به همین سبب، در چند دهه اخیر، حکومتهای مختلف درصدد مقابله روان شناختی، و نه فیزیکی محض، با این گونه کنشها برآمدهاند. چرا که، چنین مقابلهای، از کاهش شدید مشروعیت آنان جلوگیری میکند.
گرچه در این نوشتار، پارهای از فنون عملیات روانی مورد استفاده در آشوبهای شهری، مورد مداقه قرار گرفتند، اما شناسایی سایر روشها و تحلیل مکانیسم تاثیر هر یک از آنها، مستلزم فرصت و مجال دیگری است.
نویسنده: محمدحسین الیاسی
منابع:
۱. الیاسی، محمد حسین(۱۳۸۲). تاثیر و نقش هیجانات در جنگ روانی، تهران: نشریه عملیات روانی.
۲. تافلر، الوین( ۱۳۷۲)، جا به جایی در قدرت.( ترجمه شهیندخت خوارزمی). تهران: نشر، مترجم.
۳. شکرکن، حسین (۱۳۶۶). روانشناختی اجتماعی، تهران انتشارات رشد.
۴. صلاح نصر،(۱۳۸۰). جنگ روانی.( ترجمه محمود حقیقت کاشانی). تهران: انتشارات سروش
۵. کورمن(۱۳۷۰). رفتار در سازمانها ( ترجمه شکر کن، حسین). تهران: انتشارات رشد، شماره اول
۶. گیدنز، آنتونی(۱۳۷۳) . جامعه شناسی.( ترجمه منوچهر صبوری). تهران: نشر نی.
۷. smith,G.R. and Mackie,D.M.(۲۰۰۰) .Social psychology. Newyork:psy chology press.
۸. Ashbourn,A.(۲۰۰۳) .The rumor mill.In the Guardian,March,۲۷
۹. Anthony, s.(۱۹۸۳). Anxicty and rumor. Journol of Social Psychology, PP۹۱-۸
۱۰. Snyder, M. (۱۹۷۴). Soaal changes and propaganda. Newyork: M. Graw
۱۱. Tylor, R.(۱۹۷۶). Collective Behaviors: in theory and practice. Journal of social psycholgogy, ۱۵, ۱۸۱-۱۹۰.
۱۲. Doob,I.M.(۱۹۸۸) ,psychological Basis of Cellective Behaviors, Journal of personality and Social psychology,۱۷,۱۲۱-۱۳۵.
۱۳. Grigor, A.E.(۱۹۹۸).Perceiving persons and groups. Psochological Review, ۱,۳۳۶-۳۵۵.
۱۴. Tylor, I .et al.(۱۹۹۶) Social psychology. Boston. McGraw Hill.
۱۵. Rosental, I.(۱۹۸۹).behavior in groups. Boston: Mcgraw- Hill. Myers, D.G(۲۰۰۱). Social Pschology. Mcgvaw Hill Mand,i(۱۹۹۷). Insurgency
http:www.Social Psychology. Turner,M.(۱۹۹۲), Collective Behaviors.Journal of Social Psycholigy,۱۵.۱۷۱-۱۸۲
منبع:فصلنامه مطالعات بسیج ، شماره ۱۹
منابع:
۱. الیاسی، محمد حسین(۱۳۸۲). تاثیر و نقش هیجانات در جنگ روانی، تهران: نشریه عملیات روانی.
۲. تافلر، الوین( ۱۳۷۲)، جا به جایی در قدرت.( ترجمه شهیندخت خوارزمی). تهران: نشر، مترجم.
۳. شکرکن، حسین (۱۳۶۶). روانشناختی اجتماعی، تهران انتشارات رشد.
۴. صلاح نصر،(۱۳۸۰). جنگ روانی.( ترجمه محمود حقیقت کاشانی). تهران: انتشارات سروش
۵. کورمن(۱۳۷۰). رفتار در سازمانها ( ترجمه شکر کن، حسین). تهران: انتشارات رشد، شماره اول
۶. گیدنز، آنتونی(۱۳۷۳) . جامعه شناسی.( ترجمه منوچهر صبوری). تهران: نشر نی.
۷. smith,G.R. and Mackie,D.M.(۲۰۰۰) .Social psychology. Newyork:psy chology press.
۸. Ashbourn,A.(۲۰۰۳) .The rumor mill.In the Guardian,March,۲۷
۹. Anthony, s.(۱۹۸۳). Anxicty and rumor. Journol of Social Psychology, PP۹۱-۸
۱۰. Snyder, M. (۱۹۷۴). Soaal changes and propaganda. Newyork: M. Graw
۱۱. Tylor, R.(۱۹۷۶). Collective Behaviors: in theory and practice. Journal of social psycholgogy, ۱۵, ۱۸۱-۱۹۰.
۱۲. Doob,I.M.(۱۹۸۸) ,psychological Basis of Cellective Behaviors, Journal of personality and Social psychology,۱۷,۱۲۱-۱۳۵.
۱۳. Grigor, A.E.(۱۹۹۸).Perceiving persons and groups. Psochological Review, ۱,۳۳۶-۳۵۵.
۱۴. Tylor, I .et al.(۱۹۹۶) Social psychology. Boston. McGraw Hill.
۱۵. Rosental, I.(۱۹۸۹).behavior in groups. Boston: Mcgraw- Hill. Myers, D.G(۲۰۰۱). Social Pschology. Mcgvaw Hill Mand,i(۱۹۹۷). Insurgency
http:www.Social Psychology. Turner,M.(۱۹۹۲), Collective Behaviors.Journal of Social Psycholigy,۱۵.۱۷۱-۱۸۲
منبع:فصلنامه مطالعات بسیج ، شماره ۱۹
منبع : خبرگزاری فارس
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست