سه شنبه, ۷ اسفند, ۱۴۰۳ / 25 February, 2025
مجله ویستا
شعر در اجرا

به ظاهر و آنطور که از لابهلای این نامهها برمیآید، ناظم حکمت این نمایشنامه را در زندانهای ترکیه نوشته است و در این زندانها مدام و از طریق نامه با همسرش در ارتباط بوده است. همسری که یک پسر با نام محمد از او دارد و « اکنون که همه نمایشنامه را خواندهای، اگر در یکی از روزهایی که کمتر خسته هستی و فرصتی داری، نظر خودت را پیرامون این کتابچه کوچک بنویسی، خیلی خوشحال میشوم. چونکه از دورادور هم باشد، بدون آنکه متوجه باشم، کمی هم از ماجرای خودمان را در آن گنجاندهام. من پس از اینکه کتاب را تمام کرده و یکبار آن را از سر تا ته خواندم، متوجه این نکته شدم.»
به هر حال حکمت سالهای درازی از عمر خود را در زندان گذراند و بیشتر از هر چیز با نامه با همسرش در ارتباط بود. ارتباطی که بیشتر حول محور خواندن نمایشنامهها و شعرها پایدار میماند. شیرین و فرهاد در واقع جواب قاطع حکمت به این سوال است که حاضر نیست آنچه در ذهنش میگذرد، آنچه عنوان آزادی و زندگی بر آن گذاشته است، را فدای همسرش کند، هر چند همسرش را به واقع دوست دارد. اما این نمایشنامه یک جواب کلی به این سوال است و انگار دقیقا جایی که نویسنده، تکلیف خود را با تمام این سالهای زندان مشخص میکند.
ناظم حکمت است به همسرش مینویسد:« در این داستان، برخورد دو گونه عشق را میبینیم؛ یکی عشق به یک انسان و دیگری عشق به انسانها و عشق انجام کاری برای مردم و مبارزه این دو گونه عشق مطرح نیست بلکه وحدت این دو عشق مطرح است و باز گمان میکنم خواهم توانست رابطه انسان را با طبیعت، آنچنانی که خود میخواهم، در این داستان بگنجانم» در مقدمه این کتاب اینطور نوشته شده که ارتباط ناظم حکمت و شعرهایش با توده مردم، آنقدر قوی و ناگسستنی است که حتی در دهکورههای ترکیه اشعار ناظم حکمت را میخوانند اما نام شاعرش را نمیدانند و فکر میکنند که این شعرها از پس سالها و نسلها به آنها رسیده است و حتی از خیالشان هم نمیگذرد که یک شاعر معاصر چنین گفته باشد. خلاصه داستان این نمایشنامه همان نام کتاب است.
تقریبا نام تمام شخصیتهای نمایشنامه روی کتاب آمده است و این نمایشنامه و حرفهایی که در آن زده میشود همه با تکیه بر آدمها شکل میگیرد. فرهاد، نقاش با استعداد و زیبای شهر، عاشق شیرین میشود و با هم از دربار فرار میکنند اما آنها دستگیر و به قصر بازگردانده میشوند. اما در تمام طول نمایشنامه، آدمها با خودشان و با اطرافیانشان در جنگند و میخواهند تکلیفشان را معلوم کنند. تکلیفشان با آبی که در شهر نیست، با عشقی که در دل دارند، با چهرهای که دیگر زیبا نیست و... و تمام این جنگها تبدیل به اصلیترین قسمت نمایشنامه میشود. ولی عجیب اینکه این کتاب بیشتر از آنکه نمایشنامه باشد، یک سری دیالوگ شاهکار است، دیالوگهایی که از بین آنها ذات آدمها دستت میآید و حتی تا آنچه در ذهنشان میگذرد را میشنوی و به همین خاطر است که این داستان بیشتر از آنکه به درد اجرا بخورد، به درد دورخوانی و گپ میخورد.
چیزی که در مقدمه کتاب نیز به شدت بر آن تاکید شده این است که: « ناظم حکمت به جای بهکار گرفتن زبان تجسمی و فیزیکی صحنه، به زبان واژهها رو میکند، بیآنکه به لزوم جلوههای صحنه و امکاناتش پشت کند.» اما این داستان، داستان همان عشق قدیمی است، داستان شیرن و فرهاد و دیگرانی که حکمت روی آنها تاکید دارد و میخواهد داستان عاشقانهای را به آرامی تعریف کند.
نتیجه اینکه در قسمتی از نمایشنامه، فرهاد به شیرین میگوید: « ما تنها یکهزارم از عشق خود را میتوانیم در لالهای بگنجانیم..» و این دقیقا همان چیزی است که ناظم حکمت به همسرش میگوید:« اندوه من هم این بود که نخواهم توانست بیش از یک هزارم آنچه در دل دارم در این نمایشنامه بگنجانم، اما، اکنون میبینم که دستکم یک صدم آن در داستان گنجیده است.»
نگار مفید
منبع : روزنامه کارگزاران
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست