جمعه, ۱۴ دی, ۱۴۰۳ / 3 January, 2025
مجله ویستا
نشانهشناسی و مکانیسم تکثیر معنا
● درآمد:
دانش متنشناسی از دانشهای نوین در حوزه زبانشناسی محسوب میشود، اما اینكه بتوان از این دانش در حوزه متون دینی و وحیانی استفاده كرد امری قابل تامل است. مولف در این مقاله ضمن بررسی این موضوع رویكرد نشانهشناسی را در تحلیل و فهم متون دینی و وحیانی مورد بررسی قرار میدهد.
● نشانهشناسی سه كار عمده انجام میدهد:
▪ اولاً، روششناسی برای فهم متون به دست میدهد.
▪ ثانیاً این دانش از روش تحلیل ارتباط و روش دستیابی به اطلاعات و معنا بحث میكند و از این رو، در ذیل روششناسی میگنجد و نگاهی نظام مند به معنا دارد. از این رو، میتوانیم بگوییم كه نشانهشناسی نظام و دستگاه معنا در ارتباط را بررسی میكند.
▪ ثالثاً، نشانهشناسی مكانیسم تكثیر معنا در یك نظام نشانهای را روشن میسازد. خلاصه آنكه، لب و لباب نشانهشناسی بحث از روش و نظام معناست.
سخن بالا اهمیت نشانهشناسی را برای مفسر نشان میدهد. قرآن محصولِ ارتباط خدا با بشر است. در این ارتباط اطلاعاتی در دست بشر قرار گرفته است و این متن مقدس معانی بسیاری در بر دارد. مفسر به دنبال كشف این اطلاعات و معانی است. در نتیجه، نشانهشناسی از سه جهت برای مفسر اهمیت دارد و میتواند به او یاری برساند: یكی اینكه میتواند در تنقیح روش تفسیر به او كمك كند و دیگر اینكه میتواند در كشف نظام معنایی قرآن مفید باشد و نیز میتواند مكانیسم تكثیر معنایی قرآن را نشان بدهد.
۱) روششناسی تفسیر:
تفسیر روش خاصِ خود را میطلبد. اگرچه در طول تاریخ مفسران بزرگ قرآن از روشهای تفسیری گوناگون سخن گفتهاند، ولی روش تفسیر هنوز صورت علمی و نظاممند پیدا نكرده است؛ آنها دقیقاً دامنه و جزئیات آن را روشن نكردهاند و كمتر در نتایج آن بحث كردهاند. از این گذشته، ارتباط روشهای تفسیری با دانشهای جدید و روششناسیهای منقح امروزی مغفول مانده است. نشانهشناسی یكی از دانشهای مهم است كه روشهای خاصی را در بررسی و تفسیر متون به دست میدهد.
۲) نظام معنایی قرآن:
نظام خاصی بر معانی قرآن حاكم است. به عبارت دیگر، معانی واژهها و آیات قرآن ارتباط و نظم ویژهای دارند. مفسر باید به این نظام توجه كند و كشف آن، نگرش مفسر را نسبت به قرآن عمیقتر میسازد. نظام معنایی را میتوانیم «استخوانبندی» متن بدانیم. بنابراین، دو مفسر را با هم مقایسه كنید كه یكی صرفاً جزء به جزء آیات را تفسیر میكند و به استخوانبندی معنایی نص توجه ندارد و دیگری به استخوانبندی و چارچوب معنایی توجه دارد. پیداست كه توجه به این چارچوب دید عمیقتری به مفسر میدهد و میتواند ارتباط پیچیده معنایی میان آیات و واژهها را كشف كند.
۳) مكانیسم تكثیر معنایی قرآن:
تكثیر معنایی قرآن مكانیسم خاصی دارد و استنباط معانی و كاربردهای جدید از آن و ارتباط برقرار كردن میان آن و زمینههای معرفتی گوناگون مكانیسم ویژهای دارد. نشانهشناسی میتواند این مكانیسم را نشان دهد. پرسشهایی این قبیل مطرح میشوند كه: چگونه ادعایی فلسفی یا یك تئوری علمی و غیره با قرآن ارتباط پیدا میكند؟ و چگونه دانشمندان اسلامی از آیات نتایج فلسفی و كلامی و غیره به دست میآورند؟ پیداست كه این قبیل استنباطها مكانیسم خاصی دارد اما هنوز بحث جامعی درباره آن صورت نگرفته است.
روش بینامتنی تفسیر كه از به كار بستن نشانهشناسی در حوزه تفسیر به دست آورده بودم سالهای زیادی ذهن مرا به خود مشغول كرده بود. دستاوردهای ورود نشانهشناسی به این حوزه به اندازهای زیاد بود كه در خیالم نمیگنجید. بهكار گرفتن این روش به معنای كنار نهادن روشهای تحلیل سنتی و دستاوردهای سترگ گذشتگان؛ از قبیل مباحث علم اصول نبود. بلكه همه آنها جایگاه درخور خود را در این روش مییافتند.
تاكید بر نكته دیگری را ضروری میدانم. بیولوژی نص نه تنها فلسفه و عرفان و كلام و علوم و غیره را در فهم قرآن كنار نمیگذارد، بلكه جایگاه هر یك از آنها را در فهم نص روشن میسازد و همه آنها را در چارچوبی جامع مینگرد. همه زمینههای گوناگون تفكر اسلامی را باید متونی در نظر گرفت كه قرآن با آنها در دیالوگ است و چه بسا آنها را بپذیرد و یا رد كند. همچنین، كاملاً امكانپذیر است كه این متون ابعاد جدیدی از این متن آسمانی را به روی بشر بگشایند و استعدادهای معنایی نهفته در آن را به فعلیت برسانند. بر همین قیاس، كاملاً امكانپذیر است كه علوم گوناگون بشری رابطهای بینامتنی با آن داشته باشند و در پارهای موارد در برملا شدن ابعاد گوناگون معنایی آن موثر افتند. خلاصه، نص با متونی كه درون سنت فكری اسلامی به وجود آمدهاند و با متون متناسب بیرون از این سنت، بیوقفه در دیالوگ است و روابط بینامتنی با آنها دارد. این دیالوگ به استعدادهای نص فعلیت میبخشد. روابط بینامتنی دلالتهای پنهان نص را آشكار میسازند.
● نص در حقیقت دو نوع دیالوگ دارد؛
۱) درونی و
۲) بیرونی.
در دیالوگ درونی، بخشهای گوناگون نص در معانی یكدیگر تاثیر میگذارند و لایههای گوناگون دلالی و تشابك دلالی را به وجود میآورند. هر نشانهای از نص با نشانههای دیگر در ارتباط است و دلالتهای متعددی را به بار میآورد. در دیالوگ بیرونی، نص با متون دیگر به گفتوگو میپردازد. همه نظامهای نشانهای آشنا با نص ارتباط مییابند. روابط این نظامها یا متون با نص روابط بینامتنی است.
توانایی مفسران در پیبردن به روابط درونی و شنیدن دیالوگهای درونی یكسان نیست، توانایی آنها در كشف روابط بینامتنی متفاوت است. كاملاً ممكن است كه مفسر این روابط بینامتنی را كشف كند و یا در تشخیص آنها دچار خطا شود. بازممكن است كه مفسر به اشتباه فرض بگیرد كه رابطهای بینامتنی میان نص و متنی دیگر وجود دارد، اما در واقع چنین رابطهای در كار نباشد.
امروزه، تطبیق مباحث زبانشناسی نوین و نشانهشناسی بر قرآن و متون دینی و بررسی ارتباط آنها با فهم این متون از جذابترین زمینههای تحقیقاتی است و بابی جدید به روی عالمان دین و دریچهای تازه به فهم دین گشوده است. بیتردید تحقیقات بعدی در باب متون دینی و قرآن را در سالهای آینده اینگونه تحقیقات تشكیل خواهد داد و بهزودی این قبیل مباحث، انقلاب بزرگی در بررسی متون دینی و مطالعات دینی به وجود خواهد آورد. اگر مباحث زبانشناسی نوین و نشانهشناسی جذابیت و زیبایی ویژهای دارند، طرح آنها در زمینه بررسی و فهم متون دینی دو چندان میشود.
گزاف نیست كه بگوییم نسل جدیدِ تفاسیر قرآن كه در دهههای آتی به منصه ظهور خواهند رسید از مبانی زبانشناختی و نشانهشناختی بهره خواهند گرفت و در فضای اینگونه مباحث سیر خواهند كرد. این فضا تحقیقات و مطالعات اسلامی را به وضعیت ایدهآل و مطلوب نزیك میسازد و مجالی جدید را به روی عالمان دین میگشاید. علیرغم اینكه آثار گرانقدر مختلف در زمینه علوم اسلامی آكنده از مطالب نشانهشناختی و زبانشناختی است، فقدان تحقیقات جدید نشانهشناختی و زبانشناختی در حوزه علمیه قم محسوس است. امیدوارم این اثر سرآغاز تحقیقات گستردهای در این زمینه در این مركز علمی و سببساز حركتی گسترده در توجه عمیق به ارتباط این زمینه با مطالعات اسلامی و خصوصاً با تفسیر قرآن باشد.
چنانكه گفتیم، این اثر تحقیقی در باب ارتباط نشانهشناسی و تفسیر قرآن است اما میتوانیم آن را بازخوانی نشانهشناختی تفسیر المیزان هم بدانیم؛ چرا كه در مباحث مهم نشانهشناختی به این اثر رجوع میكند. علاوه بر این، دیدگاههایی كه در این اثر آمدهاند نظریهای خاص را در باب معرفت دینی میپرورانند و از این جهت بیولوژی نص به حوزه معرفت دینی نیز تعلق دارد. من به تفصیل دیدگاههای علامه طباطبایی و ایزوتسو و ابوزید را بررسی و مباحث نشانهشناختی بسیاری را به آن ضمیمه كردهام.
● تذكر چند نكته را در پایان لازم میدانم:
۱) نص معانی گوناگونی دارد، ولی مراد ما از آن متن قرآن است. اصطلاح متن بسیار عام است و متن قرآنی را نیز در بر میگیرد. این متن ویژگیهای نشانهشناختی خاصی دارد كه آن را از متون بشری جدا میسازد. اصطلاح نص این متن را با تمام ویژگیهایش نشان میدهد.
۲) خواننده متن از منظر نشانهشناسی در واقع مفسر آن است. مفسر در حوزه تفسیر قرآن هم همان نقش خواننده در نشانهشناسی را ایفا میكند. از اینرو، ما در بسیاری از موارد این دو را با هم آوردهایم؛ چرا كه خواننده و مفسر از نظر نشانهشناسی برای فهم متن باید فعالیتهای مشتركی را انجام دهند.
دكتر علیرضا قائمینیا
منبع : روزنامه تهران امروز
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست