پنجشنبه, ۱۱ بهمن, ۱۴۰۳ / 30 January, 2025
مجله ویستا
حجاب و عفاف از منظر امنیت اجتماعی
اظهارات وزیر کشور در خصوص موضوع ازدواج موقت با واکنشهای مختلف روبرو شده برخی انتقاد و برخی از آن سخنان استقبال کردند. آنچه در ادامه میآید متن کامل سخنان مصطفی پورمحمدی وزیر کشور است .
بسیار خوشحالم از اینكه در این جمع كه قاعدتا قرار است در آن بهصورت كارشناسانه درخصوص یكی از مهمترین مسائل جامعه صحبت شود كه از وظایف و دغدغههای اصلی همه نظریهپردازان مذهبی و اجتماعی است شركت میكنم.
در این جلسه به علت مسوولیت اجرایی كه دارم علاوهبر اینكه برای موضوعات نظری اهمیت زیادی قائل هستم، لكن موقعیت من ایجاب میكند از نظر اجرایی و پیشنهادهای قابل ارائه نیز ورودی داشته باشم.
موقعیت را مناسب میبینم و با توجه به جو كارشناسی جلسه سعی میكنم، موضوع حجاب و عفت عمومی و نیز رابطه دختر و پسر را از نظر اجتماعی با راهحلهایی كه وجود دارد، مطرح كنم.
البته لازم به یادآوری است كه این مباحث برای اقلیتی در جامعه و برخی از خانوادههاست، والا اكثر خانوادهها و جوانان ما به روش سنتی روابط را برقرار میكنند، آنهم در كمال پاكدامنی وتقوی كه موجب افتخار و مباهات همه ماست و ازدواج هم با همان سنتها درمیان آنان جاری است كه البته مشكل افزایش سن ازدواج و هزینههای بالا و افزایش طلاق مسایلی است كه باید جدی پیگیری شده و امورات آن تسهیل شود و عمده تلاش ما هم حل مشكلات این طیف اكثریتی جامعه است كه امید دارم بتوانیم اقدامات ارزندهای را با كمك هم انجام دهیم؛ هم دولت و هم نهادهای عمومی و نهادهای فرهنگی و همخانوادهها.
البته در عین ترویج ازدواج دائم در جامعه به عنوان طبیعیترین راه باید قبول كنیم میانگین سن ازدواج در جامعه بالا رفته است، به طوریكه در آمار گفته میشود برای دختران این میانگین ۲۳ سال و برای پسران ۲۶ سال است و نیاز به یك عزم اجتماعی دارد كه این سن را چهار تا پنج سال پایین بیاوریم، ولی جوان ۱۶ تا ۲۱ یا ۲۲ ساله را چگونه باید مدیریت كنیم.
با درنظر گرفتن این هجمههای عظیم ضداخلاقی و با درنظر گرفتن اینكه گروههایی از جامعه هرچند در اقلیت باشند و به دنبال نهاییترین مرتبه ارضا هم نباشند ولی به دنبال نوعی گفتوگو و همزبانی و همنشینی با جنس مخالف هستند و چون ازدواج دائم مقدمات زیادی میخواهد، ما باید از ظرفیت عظیم شریعت استفاده كنیم و یك راهحل برای مدیریت این شرایط، میتوانداستفاده از ازدواج موقت و صیغه محرمیت بهعنوان یك فرمول باشد.
متن زیر، سخنرانی كامل مصطفی پورمحمدی وزیر كشور است كه دهم خرداد ماه امسال در همایش حجاب در شهر قم، ایراد شد. متن سخنرانی به طور كامل و بدون حذف و اضافات كه از سوی دفتر روابط عمومی وزارت كشور ارسال شده به چاپ میرسد.
توفیقی شد برای بنده در جمع عزیزان و بزرگان، علما و فضلا و برادران و خواهران حاضر شوم و خدا را سپاسگزارم. موضوعی هم كه مورد توجه عزیزان است و در نشست امروز به بحث گذاشته شده مقوله مهم حجاب و عفاف از منظر امنیت اجتماعی است.
خوب شنیدم كه مقالات زیادی ارائه شده و تحقیقات قابل توجهی صورت گرفته و بخشی از آن در این محفل عزیز ارائه شده و حتما بخش اعظمی از آن مجال ارائه پیدا نكرده كه انشاءالله باید در دسترس همه قرار بگیرد.
بهخصوص در شرایط فعلی تلاشی است در خور تقدیر و بسیار ضروری و مهم. مقوله حجاب، مقوله عفاف، سلامت اجتماعی، امنیت اخلاقی، امنیت اجتماعی و بررسی پیامدها و آثار آن نفیا و اثباتا از موضوعات قابلتوجهی است كه از دیرباز وجود داشته، حتی در تاریخ معاصر كه مشاهده میكنیم هم از زمانی كه تحولات تجددگرایی آغاز شده و هم قبل از آن یعنی قبل از دوران مشروطه یكی از شاخصههای اصلی گفتمان اجتماعی موضوع حجاب و موضعگیریهایی بوده است كه در قبال حجاب صورت میگرفته كه در مواردی بسیار انقلابی بوده است و حتی گروههایی با صبغه ملی یكی از اولویتهایشان دفاع از حجاب بوده است در تاریخ مشروطه این مجادلات به خوبی قابل مشاهده است.
در دوران پهلوی اول این موضع برجسته شد و در دوران پهلوی دوم هم ادامه پیدا كرد. به هر حال از همه جهات در تاریخ معاصر كشور ما، حجاب موضوعی جدی و اساسی بوده است.
از منظر دینی هم مساله حجاب مورد اهتمام بوده و جزئیات و ظرایف و حواشی موضوع با دقت در شریعت جستجو شده و علمای بزرگوار هم در طول تاریخ اسلام تلاشهایی در خور در این مقوله انجام دادهاند و همه ما مرهون تلاشها و زحمات و آثار ماندگار آن بزرگواران هستیم. باز همانطور كه اطلاع دارید و زیاد مطرح شده مساله حجاب مسالهای است كه در همه ادیان مورد توجه بوده و هست و حتی در سنت و در فرهنگ ملل مساله حجاب از اساسیترین مقولات مورد توجه بوده است.
بیشك فرهنگهای ماندگار و اصیل جهانی فرهنگهایی هستند ملهم از تعالیم انبیاء. یعنی هر حوزه تمدنی و فرهنگی را كه آدم كنكاش میكند و جلو میرود میبیند كه یك صبغه اتصال به مبداء وحی دارند تا جایی كه برخی محققان صاحبنام برخی از فیلسوفان را هم جزو انبیای الهی تلقی میكنند. به هر حال این مساله در این حد موردتوجه و حساسیت هست كه معلمان اخلاقی و فیلسوفان و مصلحان به این نكات توجه جدی و اساسی داشتهاند.
در سدههای گذشته حتی در حوزهای كه فرهنگ برهنگی در تاریخ برخی از ملتها وجود داشته، برهنگی در آثار هنری بیشتر در حوزه مردان دیده میشود و در حوزه زنان بیشتر به همین جمال و زیبارویی و زیباییهای ظاهری و جلوههای ظاهری پرداخته شده.
حالا اگر بخواهیم وارد این مباحث بشویم، باید در نظر داشته باشیم كه این مباحث از جنس كارشناسی و نیازمند كار و تحقیق بیشتر هستند و شما محققان عزیز حوزه و دانشگاه به دلیل اشتغالات علمی و تحقیقی و فراغت علمیای كه دارید كه از نعمتهای بزرگ خداوند است، بیشتر فرصت چنین بررسیهایی را مییابید من میخواهم مقداری وارد حوزههای روز و جاری اجتماعی بشوم البته با یك تاملاتی كه ناچاریم روزنههایی نیز در حوزه اندیشه باز كنیم.
فكر میكنم سه مبحث در حوزه حجاب بیشتر قابلتامل و شایسته توجه است مباحث نظری درون دینی، مباحث نظری برون دینی و دیگری دیدگاه كاركردی و اجرایی درخصوص حجاب و عفاف.
در این دیدگاهها باید جوانب مختلفی سنجیده و مورد بررسی قرار گیرند مباحثی نظیر: مباحث تحلیلی و روانشناسی و حوزههای تربیتی، رفتارشناسی و جامعهشناسی و بهخصوص در حوزه زنان موضوع حجاب و ارتباط دو جنس مخالف و مراودات بین زن و مرد بسیار مهم هستند.
همچنین مباحث مربوط به فلسفه اخلاق و مباحث زیستی مرتبط با ساختار زن و مرد بسیار مهم هستند. خوب این مباحث بیشتر در حوزههای آكادمیك و دانشگاهی مورد توجه قرار میگیرد و خوشبختانه در این مبحث هم حوزههای دینی ما ورود پیدا كردهاند و آثار خوب و قابل توجهی تولید كردهاند هرچند كافی نیست و عرصههای بسیاری ناگشوده باقی مانده است.
با توجه به غنایی كه در حوزه دینی و علوم دینی و علوم وابسته داریم فكر میكنم كه یكی ازمراكز مهم و تاثیرگذار و نظریهپرداز در این موضوعات میتواند حوزههای علمیه باشد كه باید در این جهت تلاش بیشتری صورت بگیرد و این چنین نشستی میتواند مطلع خوبی بر این اقدامات باشد و نقش مشوق و تسریع كننده داشته باشد.
گاهی مباحثی كه مطرح میشود بیشتر در حوزه برون دینی و از منظر عمومی است برخی عقیده دارند كه بهرغم فواید مترتب بر این نگاه، دارای استنتاجات كافی برای راهنمایی و راهحل دادن و اثرگذاری در حوزه رفتار اجتماعی نیست یا حداقل با این نگاه دلایل متقن یا جازم و قاهری را كه قادر باشد نظم و مدل مناسبی تنظیم كرده و جاری نمود وجود ندارد.
البته در عین حال اعتقاد دارم و تلقی بنده این است كه اتفاقا نگاه عمومی و برون دینی به این مبحث هم به اندازه كافی میتواند راهگشای موضوع باشد. چون میتواند مقدمات منطقی بحث را در دسترس قرار دهد چون موضوع از جنس موضوعات اجتماعی است. در مباحث اجتماعی به هر حال تاثیر و تاثرها و كاركردها فوقالعاده قابل توجه است.
روشن است كه در حوزه معاملات و واجبات نظامیه و احكام اجتماعی نظیر مقوله حجاب، تاثیر و تاثرها و مباحث تحلیلی و تعلیلی، بسیار بسیار راهگشا و تعیینكننده هستند و برخی از فضلا و علما و فقها هم ورود خوبی در این مباحث دارند. بهخصوص بعضی آثار علما و فضلای جوان بسیار الهامبخش و امیدواركننده هستند.
من فكر میكنم این حوزه برون دینی خیلی میتواند كمك كند و لازم است یك نگاه عمیقتر و وسیعتری به این مطلب داشته باشیم.خوب نگاه دوم، نگاه از منظر درون دینی است كه طبعا مورد انتظار از حوزههای دینی و مراكز دینی ما است كه در آن به حواشی و مسائل مستحدثه، ابتلائات جدید و نیز فروع آن پرداخته میشود و باید اتفاقاتی كه پیرامون آن میافتد با دقت رصد و بررسی بكنند و در نهایت احكام مرتبط را بیابند و ارائه بدهند تا همه استفاده بكنیم.
روش سوم بررسی و تحقیق در حوزه رفتار اجتماعی است یعنی بررسی اتفاقاتی كه در صحن جامعه و در بستر اجتماعی میافتد و تعیین اینكه این مسائل چگونه باید در حوزه اجرا تدبیر شوند. در این حوزه سعی میشود دو حوزهای كه پیش از این گفتیم یعنی نگاههای بروندینی و دروندینی به كار برد نزدیكتر شوند.
خوب در این راستا قوانین زیادی داریم و طبیعی است كه در یك جامعه قانونمدار و تثبیت شده از جهت حاكمیت قانون، به هر حال اگر قانون و مقرراتی وضع میشود باید اجرا شده و مسكوت واقع نشود، خوب من تلقیام این است كه كارهای فوقالعاده خوب و فراوان و گستردهای در دو حوزه اول یعنی بروندینی و دروندینی صورت گرفته است و ما این آثار را هم حداقل در حوزه تحقیق زیاد میبینیم و خوشحال هستیم از این مجموعه تلاشها و كارهایی كه انجام گرفته. اما نكتهای كه در اینجا وجود دارد این است كه در حوزه تبیین و تبلیغ و ترجمان غیرتخصصی این مطالب در بستر اجتماعی مقداری كمكاری دیده میشود. در اینكه نظرات كارشناسی و تحلیلی تبیین و تعریف بشود و مبانی آن به زبان اقشار مختلف اجتماعی و متناسب با مصرفكنندگان و محیطهای مختلف و سنین مختلف گفته و باز گفته شود، مقداری كمكاری دیده میشود، خیلی وقتها مرعوب فضاهای غالب و حاكم هستیم و از روشهای صحیح و جذاب كمتر استفاده میكنیم و تلاش برای روشنگری و ابهامزدایی كمتر صورت میگیرد.
باید برای این مقوله فكر اساسی و جدی بكنیم و فكر میكنم یكی از وظایف اصلی ساختارهای تبلیغاتی و موسساتی چون دفتر تبلیغات همین مطلب است كه مقام معظم رهبری در دیدارهای مختلفی بر آن تاكید داشتهاند.
به هرحال این یك مطلب جدی است، مثلا ما هنوز در رسانه ملی و رسانههای مكتوبمان و در مجلات عمومی و غیرتخصصی كمتر به این مطلب ورود پیدا كردهایم. انگار كه نویسندگان یك مانعی در سر راهشان باشد كه از ورود و قلم زدن در این حوزه پرهیز میكنند.
بیشتر به مباحث كلی و فلسفه اخلاق و نتایج بعیده و مقدمات پرداخته میشود البته جای خوشحالی است كه ظرف سال جاری مباحثی در رسانه ملی در این باب میبینیم. اما ظرف سالهای گذشته پرداختن به این مباحث خیلی كم بوده و كمتر به صورت عمیق و جدی در میزگردهای كارشناسی، بدان پرداخته میشد كه این یك نیاز جدی است كه باید در حوزه درون دینی و برون دینی بیشتر مورد توجه باشد.
اما در مورد حوزه اجرا و كاركردی كه شاید بیشتر مورد سوال و توجه باشد و شاید از مثل بندهای بیشتر سوال و طرح شود، واقعیت این است كه استدلالات زیادی درباره حجاب مطرح است حالا ما حجاب را با هر تعریفی كه تلقی كنیم، به هر حال در جامعه طیفی از رعایت حجاب وجود دارد و سطوح اجتماعی مختلف حدود متفاوتی از حریم و حجاب را رعایت میكنند.
چرا باید در جامعه نسبت به بعد منفی عدم رعایت حجاب حساسیت كمتری وجود داشته باشد؟ حتی در جوامع غربی گرچه حریمی كه برای حجاب قائل میشوند یك حریم حداقلی است ولی به حریمشكنان همان حریم اندك كه معیارهای اخلاقی را زیرپا گذاشته باشند تعرض میشود.در مقایسه با حوزه حریم اخلاقی جامعه وقتی شما به مبحث اعتیاد توجه میكنید میبینید حوزه وسیعی از عوامل برای مبارزه با آن به خدمت گرفته میشود.
سختگیری میشود و حساسیت و پیگیری زیادی صورت میگیرد و از نظر تبلیغاتی نیز در فیلمها و فرآیندهای اطلاع رسانی بسیار به آن میپردازند.
در حالی كه عوارض شكستن حریمهای اخلاقی و بیتوجهی به حجاب و عفاف به هیچوجه كمتر نیست، چون حجاب و عفاف و در طرف مقابلش بیبندوباری، اثرگذاری سریعی در حریمها و مناسبات اجتماعی دارند، اما یك آدم معتاد میتواند در گوشه خانهاش بنشیند و برای خودش معتاد باشد، حالا با هر بدبختی و فلاكتی كه زندگی كند نهایتا ما كه در خیابان او را میبینیم سریعا در ذهن خود و نیز در مناسبات خود او را منزوی میكنیم و به هیـچوجـه جذابیت اجتماعی برای او قائل نیستیم.
همینطور در مورد اعتیاد به مشروبات الكلی در همه جوامع از جمله جوامع غربی ناپسند شمرده میشود و در نهایت تبدیل به رفتاری مجرمانه و جامعهگریز میشود.حالا میخواهم به این موضوع برسم كه چرا در مقایسه بین اعتیاد و مسائل عفت عمومی كه دومی آثار تخریبی اجتماعی بیشتری دارد و تمام تحلیلگران اجتماعی معتقدند كه بیبندوباریها و عدم انضباط اخلاقی در جوامع به شدت نظامات اجتماعی را مختل كرده و بحرانهای عظیم اجتماعی ایجاد كرده است و در نظم خانوادگی، در نسل، در طلاق، در تربیت بچه، در خودكشی، در افسردگی روحی و در پایین آمدن راندمان اقتصادی و تولید و ارزش افزوده بحثهای بسیار زیادی در مورد بیبندوباریهای لجامگسیخته صورت گرفته است و از این نظر آثار اجتماعی مخرب بیشتری نسبت به اعتیاد دارد، چگونه نسبت به اعتیاد آنچنان سختگیرانه عمل میكنند ولی در حوزه حجاب و عفت عمومی استدلالاتی نظیر كامروایی و التذاذ فردی و لزوم حفظ حریم خصوصی و عدم تحمیل قید مطرح میشود و میگویند آدم مختار است هرگونه دوست دارد لباس بپوشد و هر جا دوست دارد آرایش بكند و برود و هر نوع مراودهای برقرار بكند؟!
حتما منشا و مبدا این قضیه در آثار تحقیقی موردتوجه قرار گرفته است. به طور كلی نگاه به انسان در آن جوامع متفاوت از نگاهی است كه ما داریم.
بعد از رنسانس، نگاه اومانیستی به انسان و انسانگرایی و انسانمداری منقطع و رها از مبدا و اصول ارزشی مطرح شد و بعد هم فرهنگ لیبرالیستی حاكم شد. حاكمیت فلسفه لیبرالیستی و پراگماتیستی متمركز و منعطف به مبحث سود و لذت است كه این دو پایه تفكر فلسفی جدید غرب هستند.
وقتی چنین مباحثی مطرح میشود طبیعی است دیگر بحث حجاب و رفتار زن مطرح نیست، بحث خود زن مطرح خواهد شد و كاركرد زن در این نگاه و فرهنگ و تفسیر فلسفی موردتوجه قرار میگیرد.
زن قبل از اینكه در حوزه لذت وارد صحنه اجتماعی غرب بشود، در حوزه ثروت وارد شده است.اصلا زن را با تفسیر و تحلیل اقتصادی از آن مرتبه منیع و رفیع و آن جایگاه امن وسالم پایین آوردند. اصلا شروع قصه از آن جاست والا لذتخواهیها و كامجوییها از قدیمالایام در حرمسراها بوده است و هر كس كه دستی، تمتعی و استطاعتی داشته در این حوزهها لجام گسیختگی میكرده است.
آنچه كه زن را در صحنه اجتماعی از رفتار سنتی و تعاریف گذشته خود خارج و وارد زندگی جدید كرد، قبل از اینكه عامل لذت باشد، عامل ثروت بود.
آن موقعی كه تولید صنعتی آغاز شد، زن به كارگر ارزان تبدیل شد. كارگر تسلیم شده، چون در آن مجموعهای كه كارگران زن بیشتر بودند اعتصاب و شورشهای محیط كارگری كمتر اتفاق میافتاده و پذیرش نظم حاكم بر محیطكار از سوی زنان بیشتر بوده است. از این جهت زنان شدند كارگران خوب و مطیع كارفرما. همچنین زن در رابطه تولید و مصرف مبلغ خوب كالای صنعتی به شمار آمد.
از این جهت از آن موقعی كه حوزه تبلیغات محصولات صنعتی و غیرصنعتی در دنیا مطرح شده است تبلیغكننده بیشتر محصولات در رسانهها، زنها هستند و در عین حال خود زن به عنوان بزرگترین مصرفكننده شناسانده شده است.
ذائقه زن است كه میتواند میل مصرفی ایجاد بكند و در نتیجه تولید را افزایش بدهد. اگر زن را به مصرف بیشتر و به تنوع طلبی عادت دادند از این نظر كه او در خانه معین میكند كه چه چیزی مورد احتیاج است، تولید بیشتر خواهد شد.
عملا آنچه كه در دنیای جدید مطرح شد نگاه به زن با رویكرد اقتصادی است. در كنار آن هم كامجویی، هرزگی و تمتعهای ارزان و رها بدون موانع ومشكلات اجتماعی دیده میشود كه براساس فلسفه لذت و ثروت توجیه میشود كه این همه منجر به بحرانهای اجتماعی شده كه ما هم تا حدودی متاثر از آن هستیم.
جامعه ما هم متاثر از همین تعاریف است. یعنی وقتی كه حوزه اقتصاد صنعتی، حوزه اقتصاد مدرن و حوزه اقتصاد مصرفی، در هر جامعهای وارد بشود به همراه خودش فرهنگ خاص خودش را میآورد.
دنیای امروز دنیای كامروایی و هرزگی و لذتجویی است و دارد بیمهابا میتازد و هیچكس هم حریفش نیست یعنی اصلا رها است و در جهان بسیاری از مدیران اجتماعی، مصلحان و فیلسوفان واقعا هم دلسوزانه دارند به این حوزه نگاه میكنند و خیلی حرفها میزنند ولی اصلا امكان مدیریت و كنترل ندارند. این وضع را در خیلی از جوامع مشاهده میكنیم.
صحبتهایی كه مطرح كردم برای حوزه طلبگی و مدرسی و در محضر بزرگان و اعزه مطرح شد تا مباحثه بكنیم ولی وقتی كه در جایگاه یك مجری قانون و مدیر اجتماعی مینشینیم باید ببینیم كه قانون چه میگوید؟
پشتوانه این قانون تحلیلهای اجتماعی، فلسفه اخلاق یا احكام دینی و یك مجموعهای از مباحث است كه به جای خودش مهم است، اما آنچه كه من به عنوان مجری قانون، وظیفه دارم این است كه باید اجرای قانون كنم، به این معنی كه قانون با هر نگاه و هر مبنایی در جامعه ما وجاهت پیدا كرده باشد، حال این مبنا چه رای اكثریت باشد چه مشروعیت، وجاهت آن شرعی است و موید و مستند به نظرات شورای نگهبان است.
به هر حال این چیزی است كه به نام قانون در اختیار ما است و طبعا جامعه میتواند از مجریان بازخواست كند كه چرا قانون را اجرا نمیكنی؟ از من نباید بپرسند چرا داری قانون را اجرا میكنی ؟ باید بپرسند چرا زودتر شروع نكردی ؟ چرا دیگران شروع نكردند؟ چرا دیگران به قانون عمل نكردند؟ اقتضای قانون این است و ما در مقام اجرا باید این ادبیات را در جامعه تثبیت بكنیم. با قانون نباید مناقشه كرد.
قانون باید در جامعه محترم باشد، باید حرمت قانون پاس داشته شود و در جامعه اجرا شود. اگر قانون مشكل دارد باید صاحبنظران بروند قانون را اصلاح بكنند، آنهم از مجرا و روال خاص خودش. قانون اگر قانون است باید در جامعه اجرا بشود و چون قوانین خودمان را در حوزه حدود الهی تعریف میكنیم باید همان جایگاه را داشته باشد.
همه آن حرمتهایی كه باید برای حدود الهی قائل شویم و همان آثاری را كه خداوند فرموده كه اگر حد الهی را رعایت نكند : اولئك هم الكافرون.. فاسقون... باید كسی كه قانون را رعایت نمیكند یا اجرای قانون نمیكند از این منظر به او (یعنی به عنوان كسی كه حدود الهی را رعایت نكرده) خطاب شود كه چرا اجرای قانون نمیكنی؟ مگر اینكه بگویم مقدماتش فراهم نیست استطاعت نیست، ابزارش فراهم نیست.
به هرحال ادله قابل قبولی ارائه بشود برای اینكه قانون رعایت نشود، اما میشود گفت من قانون را رعایت نمیكنم، چون آثارش، آثار مثبتی نیست. كسی نمیتواند چنین حرفی بزند. ما در تعاریف قانونی چنین تجویزی را نداریم. اگر قانونی استطاعت اجرایش وجود داشته باشد ما ملزم به اجرای قانون هستیم.
اگر آثار مطلوبی ندارد، باید تلاش بكنند قانون به هر صورت اصلاح بشود.مقررات ذیل قانون اصلاح بشود. نگاه قانون مدار چنین اقتضائی دارد والا جامعه میرود به سمت تأویل، توجیه، بیقانونی و عدم رعایت قانون و هر كسی كه از یك قانونی خوشش نیاید میگوید آن را اجرا نمیكنم.
با این بهانه كه اثر مخرب دارد. وقتی از او بپرسیم كدام اثر؟ اگر بگوید رفتیم از تعدادی محقق پرسیدیم و از مردم نظرسنجی كردیم دیدیم اثر مخرب دارد. مگر این را كسی میتواند بپذیرد؟
احكام شریعت هم بعضا داریم كه «نفعهما اكثر»، یعنی در طرف دیگرشان غیرنفع هم دارد كه اقل است. اگر قرار باشد از آنهایی كه به آنها ضرر میرسد سوال كنیم، بسیار محل تامل خواهد شد. اما قرار نیست به قانون اینطور نگاه كرد. به هر حال این مبنای قانونی است و باید اجرا شود.
حالا این بحث وجود دارد كه حالا كه میخواهیم این قانون اجرا شود و باید هم اجرا شود، چه كار كنیم قانون مؤثر واقع شود و منتج به آثار مفید و مطلوب بشود؟
اولا باید مجموعههای دیگری كه وظیفه دارند همه باید پای كار بیایند، درست است كه این قانون مخاطبی دارد به عنوان قوای نظمیه، پلیس و دستگاه قضایی. اینها مخاطب یك بخشی از قانون هستند و باید انجامش بدهند.
خوب است بدانید كه مبحث حجاب و عفاف و فرهنگ امنیت اخلاقی موضوعی است كه در مورد آن در شورای فرهنگ عمومی بسیار بحث شده است بهطوری كه برای ۲۷ دستگاه بیش از ۳۲۰ مأموریت در این زمینه تعریف شده است.
مثلا برای نیروی انتظامی، برای وزارت كشور و برای وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و برای دستگاههای مختلف ماموریت تعریف شده.
برای رسیدن به این نتیجه باید همه كمك كنند و ما باید همه را دعوت كنیم و از همه بخواهیم و تاكید بكنیم همه همراهی بكنند، از رسانه ملی، از رسانههای مكتوب، تریبونها، مؤسسات تحقیقاتی، مراكز اجرایی همه پای كار بیایند و نسبت به اجرای این مساله اهتمام بورزند.
قبول داریم كه اگر پلیس را تنها وسط خیابان بفرستیم آثارش بسیار كم است یا خدای ناكرده اگر كنترل مناسبی نباشد شاید در مواردی اثر منفی بگذارد، ولی اینكه رفتار پلیس آثار كمی دارد، مسوولش پلیس نیست، مسوولش دستگاه قضایی نیست، مسوولش دیگران هستند كه كمكاری میكنند؛ دیگرانی كه باید نسبت به این قصه احساس مسوولیت بیشتری بكنند و این تكالیف را بهتر انجام بدهند.
مقوله رفتار اجتماعی و حضور زن در جامعه یك بحث اساسی و جدی است و باید به این موضوع عنایت تام و تمام بشود هم در ابعاد كاركردی و هم در ابعاد نظری و تئوریك و همزمان هم حوزه اجرا و هم حوزه تحقیقی و پژوهشی با هم كار بكنند، داد و ستد داشته باشند و نتایج كارشان را با یكدیگر تبادل بكنند و قدم به قدم جلو برویم.
این نیاز متقابلی است كه در دو حوزه وجود دارد. به هر حال یكی از مباحث جدی حضور خانمها و بانوان در جامعه است. از این حضور باید تعریفی شفافتر و دقیقتر بشود. احراز منزلت اجتماعی و ارتقای زنان چه واقعی و چه اعتباری، در شئونات مختلف زندگی بحث بسیار مهمی است كه نیازمند كار بیشتر در سطح جامعه و توجه بیشتر در حوزه اجرا است.
بعضی وقتها ما با بیتوجهی یك مقدار زیادهروی هم میكنیم و بعضی وقتها هم نمیدانیم این نوع نگاه مبهم و تعریف نشده برای حضور زنان در جامعه حتی به كاهش جایگاه و منزلت اجتماعی آنان میانجامد. باید خیلی به این توجه كرد.
باید رویش كار كرد و دقت كرد.خانمها میخواهند حضور موثر و مفید در جامعه داشته باشند. این حضور موثر و مفید هم باید دقیق و شفاف بشود، البته با حفظ حریمها و حفظ عفت، منزلت و مباحث اخلاقی. میدانید كه الان وسیعترین طیف جمعیتی كشور ما جوان است؛ یعنی هرم جمعیتی كشور نشان میدهد كه جمعیت جوان ما بین ۲۰ الی ۲۷ سال وسیعترین طیف جمعیتی كشور است، همراه با نیازهای خاص خودش از قبیل مسكن و تشكیل زندگی و اشتغال؛ و به هر حال جوانان یكسری غرایز و طبایعی دارند و یكسری آزادی عمل میخواهند (من دارم غیرجنسی آن را عرض میكنم، بحث جنسیاش را بعدا عرض میكنم).در ارضای این غرایز و پاسخگویی به این نیازهای طبیعی چه راهكارهایی وجود دارد؟ چگونه میخواهیم فضا را برای برخی از این التذاذها، از این فراغتها و از این زیباییخواهیها و بسیاری خصلتهایی كه در این سنین بروز و ظهور میكند هدایت و ساماندهی كنیم؟
محل طبیعی بحث هم حوزه اجتماعی است و خیلی هم در حوزه خصوصی و داخل خانهها نمیتوانیم حرفش را بزنیم. برای این نكته هم باید با حفظ آن حریمها و نكتهها و مرزهایی كه داریم باید ببینیم چه راه حلهایی داریم؟ و البته با درنظر گرفتن آن شكنندگیهایی كه در این حوزه وجود دارد محدودیتها باید به حداقل برسد و مرزهای ما باید وسیعتر بشود.
موضوع بعدی نیازهای جنسی است. به هر حال این جمعیت بزرگ نیاز به تشكیل خانواده دارد و نیاز جنسی دارد، ما در این زمینه چگونه میخواهیم رفتار كنیم؟
جوان بعد از سن بلوغ (با توجه به اینكه حالا بلوغ زودرس هم داریم) چگونه میخواهد ارضا بشود. در مورد میانگین سن ازدواج آخرین آمار مربوط به سال ۸۵ برای دختر ۲۳ سال و برای پسر ۲۶ سال است، این آمار مربوط به میانگین است والا ازدواج تا ۲۹ الی ۳۰ سال هم به تأخیر میافتد.
یك همت و یك تلاش و رزم است كه میانگین سن ازدواج را ۴ الی ۵ سال پایین بیاوریم در این صورت بخشی از این مطالبات حل میشود.
در دولت داریم روی مباحث مسكن و اشتغال كار میكنیم، اما همهاش در دولت نیست. متاسفانه فرهنگ اجتماعی به گونهای است كه دختر در حالی كه به سن ۱۸، ۲۰ سالگی رسیده است هنوز الفبای زندگی را به او یاد ندادهایم و اصلا انتظارش نیست كه دختر در این سن بتواند خانه اداره كند و دختر و پسر ۲۴ و ۲۵ ساله بتوانند زندگی را اداره بكنند. این را باید عوض كرد.
این فرهنگسازی دیگر دست دولت نیست. این باید از دل خانهها و محافل و تریبونها رشد بكند. به نظر من این مساله به یك نهضت عمومی نیاز دارد.
اما مساله مهم دیگری كه مورد توجه ومهم است این است كه قبل از این سن را چه كار بكنیم؟ بله، تلاش میكنیم سن ازدواج را ۴ الی ۵ سال پایین بیاوریم ولی جوان ۱۴ الی ۲۱ الی ۲۲ ساله را چگونه باید مدیریت بكنیم با در نظر گرفتن این هجمههای عظیم ضد اخلاقی و ضد فرهنگی؟
آیا باید او را رها كنیم و با او صحبت نكنیم؟ نیاز دارد و نیاز جنسی دارد و تعارف و شوخی هم ندارد. این نیاز جنسی الزاما به شكل غلیظش نیست و در حد عالیترین مرتبه ارضا هم نیست. میخواهد گفتوگو با جنس مخالف داشته باشد. میخواهد همنشین باشد، همزبان باشد.
این واقعیتی است كه در جامعه ما وجود دارد. در بخشهایی از جامعه ما داریم میبینیم. آیا میخواهیم نشنیده و ندیده بپنداریم و به روی مبارك خودمان نیاوریم؟ به نظر من حكم خدا روشن است. چرا ما پروا میكنیم از این كه حكم خدا در جامعه مطرح و اجرا بشود؟! چرا حاضر نیستیم این جسارت را به خرج بدهیم؟
مگر ازدواج موقت كه مطرح شده است برای كامجویی كسی است كه میخواهد تعدد زوجات راه بیاندازد و میخواهد در نظام اجتماعی و خانوادگی دو تا سه زن بگیرد؟ هرگز چنین نیست.آنچه در حكم و علت این حكم بیان و تفسیر شده است برای مشكلات اجتماعی است.
اگر در یك جامعه تناسب جمعیتی به هم خورد و تعداد دخترها زیاد شد یا بالعكس تعداد پسرها در اثر وقایع اجتماعی مثل جنگ كم شد و یا در شرایط بلوغ زودرس، اگر اسلام دین كامل و جامع است باید راهحل داشته باشد.
تعارف را هم باید كنار بگذاریم. مگر میشود گفت اسلام به یك جوان ۱۸ سالهای كه غرایز جنسیاش تشدید شده، كه یك نیاز طبیعی است و خدا در وجود او به ودیعه گذاشته راه حل ارائه ندهد؟! بعد به او بگوییم برو ازدواج كن؟! حتی آنجایی كه سن ازدواج پایین است نمیگذارند نوجوان مثلا ۱۵ ساله ازدواج كند.
خوب تعدادی تحلیل و تفسیر روی این قضیه بگذاریم و راهحل ارائه دهیم. خداوند سبحان كه این راهحل را قرار داده است و الان هم قویترین كاركردش همین حوزه است و الان اگر ما حكم خدا را نگوییم و تبیین نكنیم و زمینه اجرای حكم خدا را در جامعه، تسهیل نكنیم، باید بپذیریم تبعات و تخلفات و انحرافاتی كه در این حوزه صورت میگیرد دامن ما را بگیرد.
به هر حال این فرهنگ در جامعه نهادینه بشود كه دختری میخواهد با پسری راه برود بتواند به طور مشروع راه برود و مجاز باشند. حالا میخواهند بروند پارك بستنی بخورند یا دانشگاه بروند سركلاس بنشینند و گناه هم نكنند. باید به او راهحل بدهیم. مگر میتوانیم بگوییم بیخیال، بیتوجه برو هر كار دوست داری بكن یا برو ازدواج كن.
میگوید چطور ازدواج كنم. دست او نیست كه ازدواج كند. باید خواستگاری بیاید سراغ دختر و باید شرایط او فراهم شود. به هر حال من فكر میكنم حوزههای مكرم و علیه علمیه دینیه ما به این مهم اهتمام بورزند و ما باید جسارت بیان حكم خدا را پیدا كنیم و در این جهت برخی از حواشی موضوع باید برای خانوادهها تبیین شود.
برخی تا مساله ازدواج موقت یا ازدواج مطرح میشود، آن شكل عالی تمتعات ازدواج و تبعات آن را مطرح میكنند كه منجر میشود به بارداری و مسوولیتهای بعدی آن و احتراز از آنها ببینیم آیا میتوانیم با فرمولهایی آن را حل كنیم؟
حالا عدم زناشویی را كه شرط ضمن عقد نمیشود كرد، به هر حال خلاف مقتضای عقد است و شرط لازم خارج عقد هم بزرگان زیادی این مساله را مطرح میكنند كه نافذ نیست.
به هر حال باب بحث جدی فقهی این مساله را باز كنیم و ببینیم چگونه میتوانیم این مساله را راهگشایی بكنیم كه این قصه به نحو جدی حل بشود و این مخاطرات برای خانواده برطرف شود. و بالاخره موضوع احترام به قانون و قانونگرایی كه حالا در عرایض قبلیام به اختصار اشاره كردم در این مساله هم به قانون دست پیدا كنیم و فكر میكنم ما باید این را هم رویش كار كنیم و ترویج بكنیم و به هر حال آنچه میتواند ما را به سلامت برساند اجرای خوب قانون و تدوین و تصویب قوانین خوب است.
ما در حوزه اجرای قانون مسوولیت داریم و معتقدیم باید قانون را خوب اجرا كنیم همینطور لازم است دیگران كه در حوزه تصویب قوانین هستند، قوانین را با مطالعه و تاملات لازم تصویب بفرمایند. به هر حال حرف در این حوزه زیاد است. مجددا از این فرصتی كه در اختیار من قرار گرفت تشكر میكنم و از این همه تلاش صورت گرفته.
انشاالله بتوانیم تعامل و هماهنگی را در حوزه تحقیق و پژوهش و اجرا ایجاد كرده و این دو را به هم نزدیك كنیم تا انشاالله محصولات ارزندهای به دست بیاید. والسلام علیكم و رحمهالله و بركاته
منبع : روزنامه هممیهن
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست