جمعه, ۲۳ آذر, ۱۴۰۳ / 13 December, 2024
مجله ویستا
پروا پیشگی و احساس مسئولیت در نهج البلاغه
● مفهوم تقوا
واژه تقوا در فرهنگ واژه شناسان از ریشه «وقایه» به مفهوم نگه داری پدیدهها در برابر آفتها و چیزهایی كه به آنها زیان و آزار میرساند، آمده است .
این واژه ،در قلمرو آیات قرآن كریم و روایات پیشوایان اسلام ،نیز به مفهوم خویشتن داری در برابر گناه و زشتی و گذشتن از مرزهای مقررات و تجاوز به حقوق و كرامت دیگران است. به همین جهت تقوای راستین یا «كمال تقوا» آن است كه انسان نه تنها از مرز مقررات نگذرد و حقوق و حرمت دیگران را آن گونه كه باید رعایت نماید، كه از نزدیك شدن به مرزهای حقوق و حرمت دیگران نیز دوری جوید و در قلمرو انجام وظایف به گونهای بكوشد كه به انجام بایسته و شایسته كارها و تدبیر تحسین برانگیز امور، یقین پیدا كند .
به بیان دیگر میتوان «تقوا» را هم به مفهوم احساس مسؤولیت عمیق و خود جوشی ژرف در برابر خدا، خلق ،خویشتن ،طبیعت و تاریخ نگریست و هم به مفهوم یك نیروی جوشاننده و برانگیزاننده به سوی عدالت، آزادگی، آراستگی به وفا و امانت و راستی و درستی و پاكی و بشر دوستی و مهر و مردم خواهی و نیروی كنترل كننده و توانمند درونی ارزیابی كرد كه انسان را در برابر فوران خواستهها، طغیان غرایز و آرزوها و كششها یاری میكند .
● رابطه تقوا با پیشرفت انسانها :
از مفاهیم بلند و معارفِ تمدن سازِ نهج البلاغه به روشنی دریافت میگردد كه اصل پروا و پروا پیشگی باعث پیشرفت و شكوفایی فرد، عامل رشد و بالندگی خانواده، راز ترقی و صعود جامعه و رمز پویندگی و پایندگی تمدنهاست ؛ چرا كه تقوا به گونهای كه وصف شد ،از سویی در فرد و جامعه موجب احساس مسؤولیت در انجام شایستهٔ امور و تدبیر شؤون و رعایت حقوق دیگران میگردد و از دگر سو آنها را از شكستن مرزهای مقررات و قوانین عادلانه و انسانی باز میدارد .
تقوا از سویی باعث شكوفایی استعدادها و تواناییها و فزونی آگاهیها ،دانشها، بینشها و ژرفنگریهامیگردد و به انسان قدرت شناخت میدهد و از دگر سو او را در سركوبی شیطان و نیروی اهریمنی یاری میرساند .
همچین تقوا از سویی به انسان و جامعه انسانی ثبات ،پایداری، پایمردی و شكیبایی در برابر وسوسهها و مشكلات میدهد و از دگر سو آنان را در بهرهوری بهینه از امكانات و منابع و ذخایر یاری میرساند .
تقوا و پروا پیشگی همچنین از سویی شادابی، طراوت، شور و شوق، امید و ایمان، روحیه استقلال طلبانه و آزادمنشانه و اعتماد به نفس میدهد تا همه موانع رشد و ترقی را از سر راه كنار زند و از دگر سو مهر و رحمت بی پایان خدا و هماهنگی و همراهی ناچیزترین ذرّات تا عظیمترین كهكشانها را یار و همراه انسان میسازد .
علی (ع) در این مورد میفرمایند : «فانَّ تَقوی اللّه مِفتاحُ سَدادٍ، و ذَخیرهُٔ مِعادٍ، و عِتقٌ من كُلّ مَلكَهٍٔ، و نَجاهٌٔ من كُلِّ هَلكَهٍٔ بها یَنَجحُ الطّالِبُ، و یَنُجو الهارِبُ و تَنالُ الرَّغائِب...»
«هان ای مردم، راستی كه پروای از خدا كلید گشایش هر دری است و ذخیرهٔ گرانبهای سرای آخرت و وسیله آزادی از هر نوع بردگی و اسارت و سبب نجات از هر نابودی و هلاكت . در پرتو تقوا، جویندگانِ رشد و تكامل، به پیروزی بال میگشایند و فراریان ،از بدبختی و نگونساری و انحطاط نجات مییابند و هدفمندان و هدفداران و جامعههای جویای رشد و كمال به هر هدف و آرزوی بلندی اوج میگیرند.»
و باز روشنگری میكند كه :
«ذِمَّتی بما اَقولُ رَهینهٌٔ وَ اَنَا به زعیمٌ اِنَّ مَنْ صَرَّحَتْ لَهُ الْعِبَرُ عَمّا بین یَدیْهِ مِنَ المَثُلاتِ حَجَزَتْهُ التقوی&عن تَقَحُّمِ الشُّبُهَاتِ...»
جانم در گرو سخنی است كه میگویم و خود ضامن آن هستم ،بی گمان آن جامعه و مردمی كه از عملكرد پیشینیان و پیامدهای دردناك و نابودكنندهٔ آن عبرت آموزند، پروای از خدا آنان را از فرو رفتن در ستم و گناه و كردارهای ناشایسته و بدبختیزا باز میدارد...
مردم! به هوش باشید كه گناهان و زشتیها و عملكرد بیدادگرانه به سان مركبهای سركش و لجام گسیختهای هستند كه ظالمان و گناهكاران بر آنها نشستهاند و به قعر دوزخ و نگونسازی ،سرنگونشان خواهند كرد ؛ چرا كه این خاصیت گریزناپذیر ستم و گناه است كه از هر گناه و زشتی، زشتی و بیدادی دیگر پدید میآید...
اما پروای از خدا به سان مركبهای آرام و راهواری هستند كه صاحبانشان بر آنها نشسته و زمام آنها را در دست دارند و آنان را تا دل بهشت پیش میبرند» .
و اعلان مینماید كه:« فَمَن اَخَذَ بالتقویعَزَبَتْ عنه الشّدائدُ... وَ وَبَلَتْ عَلیهِ البَرَكَهَٔ بَعْدَ اِرذاذِها».
«پس آن كس كه به دامن تقوا چنگ زند، فشارها و سختیهایی كه به او نزدیك شدهاند ،دور گردند و تلخیها شیرین ، موجهای متراكم ناراحتیها از هم گشوده ،و مشكلات پیاپی و خسته كننده، آسان شوند. شكوه و عظمت و بزرگیِ از دست رفته به سان دانههای درشت باران بر او فرو بارند و مهر و رحمتِ گسستهٔ خدا از او، دگرباره شامل حالش گردد ؛ نعمتها پس از فرو نشستن به جوشش آیند و بركاتِ كم شده به فراوانی و گستردگی بر او ببارند».
و روشنگری میفرمایند كه: « اَلا فَصُونُوها و تَصَوَّنوا بها»
«پروا را پاس دارید و به وسیله آن و در پناه آن ،برای خود و جامعه و دنیای خود، معنویت و آسیب ناپذیری پدید آورید»
آن حضرت ، هنگام بدرقه یكی از یاران خود ـ ابوذر غفاری ـ كه به جرم نظارت بر عملكرد دولت ،فرمانِ تبعیدش صادر شده و همگان به قطع رابطه با او دستور یافته بودند، ضمن بدرقهٔ آن آزادهٔ آواره فرمود :
«یا اَباذَر! انّك غَضِبّتَ لِلّه فَاُرُج مَن غَضِبتَ لَهُ... وَ لَوْ اَنَّ السماواتِ و الاَرضینَ كانتا عَلی عَبدٍ رَتْقاً، ثمّ اتَّقَی اللّهَ، لَجَعَلَ اللّهُ مِنُهما مَخْرَجاً...»
«هان ای اباذر! تو به خاطر خدا، استبداد و انحصار خشم گرفتی و انتقاد كردی، پس به همان قدرتی كه به خاطر خشنودی او خشم گرفتی ،امید بند...
این دنیاداران از خیرخواهی و حق گویی و نقد و نظارت تو بر قدرت و دولت، از دنیایشان ترسیدند، اما تو از دین و تقوای خود از آنها دوری جستی و ترسیدی... اگر دروازههای آسمانها و زمینها بر روی فرد وجامعهای بسته شود ،اما آن فرد و جامعه از خدا پروا كنند و بر اساس احساس مسؤولیت عمل نمایند، خداوند راهی برای آنان خواهد گشود...»
و درخطبهای دیگر میفرمایند:« اُوصیكُم عبادَاللّه بِتقوَی اللّه فَاِنّها الزِمّامُ و القِوامُ... »
«هان ای بندگان خدا! شما را به تقوا و احساس مسؤولیت سفارش میكنم ؛ چرا كه پروای از خدا زمام كارهای شایسته و خداپسندانه و اساس و قوام زندگی سعادتمندانه است .
از این رو به اطمینان آورترین رشتهها و پیوندهای تقوا چنگ زنید و به پروای حقیقی آراسته گردید تا شما را به سرمنزل آرامش و امنیت خاطر و به منزلگاههای گسترده و توسعه یافته و دژهای استوار و تسخیرناپذیر و دنیای عزّت و سرفرازی و شكوه برساند.»
و نیز میفرمایند:« اعلَموا عِبادَاللّه اَنَّ التَّقوی دارُ حصنٍ عَزیزٍ»«بندگان خدا! بدانید كه پروای واقعی ،خانه و سرایی است به سان دژهای استوار...»
و در جای دیگر میفرمایند:« و اعلَموا اَنَّه مَنْ یَتَّقِ اللّه یَجَعل له مَخرجاً مِنَ الفِتَنِ و نوراً من الظُّلَمِ...»
«مردم! بدانید آن فرد و جامعهای كه تقوا پیشه سازدو مسؤولانه رفتار كند، خدا برای رهایی از فتنهها وگرفتاریها راهی برایش میگشاید و در دل ظلمتها ،نوری برایش قرار میدهد و او را در آنچه دوستمیدارد ،ماندگاری میبخشد...»
با این بیان معلوم شد كه از دیدگاه نهج البلاغه ،اصل تقوا و آراستگیِ بایسته و شایسته به صفت پرواپیشگی در همهٔ ابعاد و صحنههای زندگی، یكی از علل اساسی پیروزیها، كامیابیها و سرفرازیهاست و این، اصلی است قطعی و تخلفناپذیر .
ممكن است گاه به دلیل برخی كاستیها و ناخالصیها یا برخی موانع سهمگین بر سر راه، این پیروزی، سریع و پر شتاب پدید نیاید ، اما به هر حال پیروزی و شكوفایی و پیشرفت جامعههای آراسته به پروا و تقوای شایسته و واقعی، حكم قطعی و محتوم خداوند و راز صعود و ترقی جامعههاست . و این واقعیتی است كه علاوه بر نهجالبلاغه، انبوه آیات قرآنی و تجربههای تاریخی نیز بر آن گواهی میدهند .
● ویژگیهای تقوای راستین
تقوا و پروای موردِ نظرِ نهج البلاغه كه دارای این آثار سازنده و اوج بخش و انسان پرور است و راز رشد و پیشرفت جامعهها و مایه ماندگاری قدرتها و دولتهاست، پروای راستین است نه دروغین ؛ و این پروا دارای ویژگیهایی است كه ذیلاً به برخی از آنها اشاره مینمائیم :
۱ـ پروای راهنما، نه گمراهگر
پروای رشد دهندهای كه از آن سخن رفت، پروایی است كه دلیل و راهنمای فرد و جامعه به سوی راستی، درستی، ایمان، عدالت، آزادی، رستگاری، شناخت صواب از ناصواب و حقیقت از سراب است، نه ابزار فریب و گمراهگری: «... اِن تتقوا اللّه یَجعلْ لكُم فُرقاناً...»
اما پروای فریب، آن پروایی است كه با هر دروغ و جنایتی نه تنها میسازد، كه برای رسیدن به هواهای جاهطلبانه ،آن را زیركی و هوشمندی میشمارد . و نه تنها ایمان و پروا، كه همه واژههای مقدس و ارزشهای والای دینی را ابزار فریب و تخدیر قرار میدهد .
به همین جهت اگر به تاریخ بنگریم، چهرههایی را كه هیچ رابطهای با تقوا، ایمان، آزادی و عدالت نداشتهاند، مییابیم كه بر فراز منبرها و خطبه جمعهها و پشت تریبونهای رسمی و دولتی، مردم را به تقوا میخواندند و سفارش به آن مینمودند .
و در كنار این خودكامگان سیاهكار، عالمان و روشنفكران دنیا طلب و ظاهربین و سطحی و خمود را نیز مییابیم كه ابزار سلطهٔ آنان هستند و جنایتهای وحشتناك آنان را توجیه میكنند و آنان را اهل دین، و سایه خدا جا میزنند تا پایههای استبداد را استوار سازند. این، تقوای فریب است و عامل تخدیر و انحطاط .
حضرت امیر مؤمنان ـ علی علیه السلام ـ در هشدار از این پروای دروغین میفرمایند :
«قَصَمَ ظَهری عالمٌ متتهّكٌ و جاهِلُ مُتنسّك ؛ فالجاهِلُ یَغُشُّ الناسَ بِتَنَسّكِهِ وَ العالمُ یُنفِرهُم بِتَهتُّكِهِ...»
«عالم بی پروا و دریده، و جاهل زاهدنما و افراطی پشت مرا شكستند، نادان ظاهربین و سطحی نگر بمقدس مآبی خود، مردم را میفریبد و دانشمند بی پروا و دریده با كردار زشت خویش مردم را از دینمیگریزاند» .
پیامبر گرامی اسلام نیز در این باره هشدار دادهاند :
«سیكون بَعدی اَمَراء یُعطونَ الحكمهَٔ علی منابرهم و قلوبهِم أنتَنُ من الجیفِ»
«پس از من فرمانروایانی خواهند آمد كه بر فراز منبرهای خود سخنان حكیمانه و زیبا میگویند، اما دل و وجودشان گندزاتر از مردار عفونت زده است» .
۲ـ پروای آگاهی و بینش
پروای مورد نظر نهج البلاغه، پروای بینش است و آگاهی ؛ نه جهالت ،كج اندیشی، جمود، سطحی نگری و دنبالهروی. تجسم این پروا را قرآن نشان میدهد ،كه فرد و جامعه آراسته به آن چگونه در كوران فتنهها و وسوسهها، به بركت آن به بینش میرسند و راه مییابند :
«انّ الَّذین اتَّقَوا اذا مَسَّهُمْ طائفٌ من الشیطان تذكّروا فاذا هم مُبصرونَ »
«در حقیقت كسانی كه از خدا پروا دارند، چون وسوسهای از جانب شیطان بدیشان رسد، خدا را به یاد آرند و به ناگاه بینا شوند» .
اما پروای فریب ؛ ظاهری است بدون عمق و محتوا و افراط كاری است در گفتار و آداب و رسوم، بدونِ بینش و نگرش به هدفها و آرمانها و پیامها و جهتهای آن. امیرمؤمنان ـ علی علیه السلام ـ در وصف اینگونه افراد میفرمایند :
«به سان خر آسیابان هستند كه به دور خود میچرخند و راه به جایی نمیبرند».
تجسم بارز و علنی پروای فریب ، خوارج هستند كه در خشك مغزی و تاریك اندیشی و جمود و خودـ محوری در تاریخ مشهورند .
آنان، پیشانیهایشان از طول سجدهها پینه بسته بود و در زانوهایشان آثار نماز نمایان ؛ لباسشان ساده و كهنه بود و قیافههایشان ، چابك و آماده و (برای پیكار در راه خدا) در عین حال دلها و زبانها خشن و تند و افراطی، و عملكردها سخت ظالمانه و تجاوزكارانه .
۳ـ پروای امنیت بخش، نه اسارت آور
از پروا دو برداشت و دو تصویر ارائه شده است :
یك برداشت، پروا را انزواطلبی، كنارهگیری از عرصهٔ زندگیِ اجتماعی و گریز از محیط میداند. اما برداشت دیگر، آن است كه فرد و جامعه باید به میدان برود و همه جا حضور داشته باشد و تدبیری بیندیشد و به روح و جان و قلب و اخلاق و ایمانی آراسته گردد كه مصونیت پیدا كند و به دیگران نیز مصونیت ببخشد. آن یكی پروای اسارت آور و محدودساز است و این یكی پروای ایمنی بخش و رشد دهنده .
حضرت امیرمؤمنان ـ علی علیه السلام ـ میفرمایند:« ألافَصونوها و تَصَوَّ نوابها...»
«به هوش باشید كه هم حق پروا را پاس دارید و هم به وسیله آن برای خود امنیت و مصونیت در برابروسوسهها و عوامل سقوط پدید آورید» .
۴ـ پروای پایداری، نه گریز
پروای اوج بخش و رشد دهنده كه راز پیروزی و سرفرازی جامعههاست، پروای پایداری و ستم ستیزی ست نه پروای فرار و گریز از برابر ستم كاریها و حق كشیها و... .
چنان كه حضرت امیرمؤمنان ـ علی علیه السلام ـ در بیان روشنگر و زیبایی میفرمایند :
«اِنّ الجِهادَ بابٌ مِن أبواب الجنّهٔ... و هُو لباسُ التقّوی... »
«جهاد و تلاش در راه حق، دری است از درهای بهشت كه خدا آن را به روی دوستان ویژهاش گشوده است و جامه پروا و پرواپیشگی است كه برتن آنان پوشیده است...» .
منبع: balaghah.net
نویسنده: علی كرمی
نویسنده: علی كرمی
منبع : خبرگزاری فارس
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست