پنجشنبه, ۱۱ بهمن, ۱۴۰۳ / 30 January, 2025
مجله ویستا
جهانیسازی و مهدویت
اغلب اندیشهها و مذهبها، در پی ایجاد نظمی نوین و نظامی مطلوب برای آینده جهانند؛ اما طی سه دهه اخیر، سه نظریه جهانگرایانه پایان تاریخ (فوكویاما)، جنگ تمدنها (هانتینگتون) و حكومت مستضعفان (امام خمینی) بیش از دیگر تئوریها، توجه جهانیان و اندیشمندان را به خود جلب كرده ندای ساختن جهانی جدید را سر دادهاند. حال باید دید كدام یك از این نظریهها، ظرفیت و توان لازم را برای تأسیس یك نظام جهانی دارا میباشند؛ نظامی كه ظالمانه نباشد و تأمینكننده خواستههای فطری بشر بوده، سعادت هر دو جهان را برایش به ارمغان آورد؟
● پایان تاریخ
پایان تاریخ، نظریهای است كه از سوی فرانسیس فوكویاما، معاون وقت بخش برنامهریزی سیاسی وزارت خارجه آمریكا، در سال ۱۹۸۹م. در نشریه منافع ملی مطرح شد. وی نظریه خود را نخست به صورت مقاله و سپس با انتشار كتابی تحت عنوان «پایان تاریخ و واپسین انسان»۱ مطرح ساخت. به اعتقاد وی، لیبرال دموكراسی، شكل نهایی حكومت در جوامع بشری است و تاریخ بشریت، مجموعهای منسجم و جهتدار است كه بخش اعظمی از جامعه بشری را به سوی لیبرال دموكراسی سوق میدهد.
فوكویاما، در تشریح نظریات خود، چنین ابراز میدارد: «پایان تاریخ، زمانی است كه انسان به شكلی از جامعه انسانی دست یابد كه در آن، عمیقترین و اساسیترین نیازهای بشری، برآورده شود و چنین اتفاقی در غرب و در نظام لیبرال دموكراسی، افتاده است. به بیان دیگر، بشر، امروزه به جایی رسیده كه نمیتواند دنیایی متفاوت از جهان كنونی را تصور كند؛ زیرا هیچ نشانهای از امكان بهبود بنیادی نظم جاری، وجود ندارد».
فوكویاما معتقد است كه در طول چند سده گذشته، همگام با پیروزی لیبرال دموكراسی بر رقبای ایدئولوژیك خود - نظیر سلطنت موروثی، فاشیسم و جدیدتر از همه كمونیسم - در سراسر جهان، اتفاقنظر مهمی درباره مشروعیت لیبرال دموكراسی، به عنوان تنها نظام حكومتی موفق به وجود آمد. از این رو، لیبرال دموكراسی، ممكن است نقطه پایان تكامل ایدئولوژیك بشریت و آخرین شكل حكومت بشری باشد و در این صورت، پایان تاریخ، اتفاق میافتد. در واقع، شكست كمونیسم، دلیل پیروزی ارزشهای لیبرال غربی و پایان درگیریهای ایدئولوژیك است. وی، سپس چنین میگوید: «من قائل به پایان یافتن تاریخ هستم؛ زیرا تاریخ به مثابه یك فرآیند منسجم و متحول است كه وقوع آن، با توجه به تجربه همه مردمان، در همه زمانها، ممكن است اتفاق بیفتد».
چنین دركی از تاریخ بشر، بیش از همه، با نام هگل، فیلسوف آلمانی، شناخته میشود. كارل ماركس نیز با امانت گرفتن این مفهوم از تاریخ، آن را به صورت بخشی از فضای فكری روزمره ما درآورد.۲
فرض اصلی نظریه فوكویاما، بر این مسئله نهاده شده كه یك مسیر تكاملی زیربنایی، برای تاریخ وجود دارد و این مسیر، به یك نقطه پایانی میرسد. در آنجا، تلاش ذاتی انسان، برای به رسمیت شناختن خود، سرانجام تحقق خواهد یافت و به گفته هابرماس، پایان تاریخ، شاید یك زمان بسیار غمانگیز باشد؛ زیرا در تلاش انسانها برای به رسمیت شناخته شدن، ممكن است كه پیكار ایدئولوژیكی در جهان، جای خود را به محاسبات اقتصادی، نگرانی زیست محیطی و تأمین نیازهای مصرفی بدهد و در این دوره، به جای هنر و فلسفه، فقط نگهداری دائمی روح بشر، در موزه مطرح خواهد بود.
فوكویاما، این نظریه را پس از شكست كمونیسم، مطرح كرد و گفت: «تاریخ جهان، به هدف و پایان خود رسیده، دموكراسی لیبرال، به عنوان تنها ساختار سیاسی، ابقا شده است». او، سقوط كمونیسم را نه تنها عامل بقای جهان سرمایهداری میداند، بلكه موجب رسیدن به هدف نهایی و پایانی خود، یعنی همان لیبرال دموكراسی، ارزیابی میكند. در واقع، انفعال و واكنش شدید اندیشمندان غربی در قبال كمونیسم و پیشبینی سقوط غرب كه با پیشگوییهای نوسترآداموس در هم آمیخته، از دیدگاه عامه، تحت عنوان پایان دنیا، گرد آمده، منجر به وضع و تدوین فلسفهای شد كه بعدها در آرای نظریهپردازان غرب - امثال هانتینگتون و فوكویاما - و در آرای فلسفی، به ظهور رسید.۳
در این نظریه، فوكویاما در پی آن است كه چگونه میتوان نهادها و ارزشهای غربی را بهگونهای مطلوب، به جهان غیرغرب تعمیم داد و تثبیت كرد. نظریه فوكویاما، نظریه مشروعیتبخشی به الگوها، اندیشهها، برداشتها، كردارها و ساختارهای غربی، در سراسر جهان است. بر پایه این نظریه، تولید كالای مطلوب، تنها از ارزشها و نهادهای غربی ساخته است.
پایان تاریخ، بیش از آن كه برتریهای كمیو كیفی كالاهای مادی و غیرمادی غرب را مطرح كند، برتری ذهنی آن را مطرح نموده است و در این بین، تنها كشورهای اندكی در جهان - چون ایران - با پشتوانهای پربار از اندیشه اسلامی، در مقابل اندیشههای سلطهگرایانهای چون پایان تاریخ و مصداق عینی آن، یعنی جهانی شدن اندیشه آمریكایی، ایستادهاند. بنابراین، نظریه فوكویاما را باید در زمره نوشتههایی دانست كه مربوط به پایان عصر ایدئولوژی و یا بنیاد ایدئولوژی آمریكایی هستند.
● جنگ تمدنها
هانتینگتون بی آنكه همچون برخی از تحلیلگران، پایان جنگ سرد را پایان مناقشات ایدئولوژیك تلقی كند، آن را سرآغاز دوران جدید برخورد تمدنها میانگارد و براساس آن، بسیاری از حوادث و رخدادهای جاری جهان را بهگونهای تحلیل میكند تا در جهت تحكیم انگارهها و فرضیات نظریه جدیدش قرار گیرند. نظریه برخورد تمدنها، از بدو انتشار، با واكنشهای گستردهای در محافل فكری، مذهبی، فرهنگی و سیاسی جهان، روبهرو شده است.
منتقدان هانتینگتون، طیف وسیعی را تشكیل میدهند. برخی از دولتمردان غربی، طرح اینگونه مسائل را در این مقطع، به لحاظ پیامدهای سیاسی آن، جایز نمیدانند و برخی اندیشمندان و روشنفكران محافل سیاسی غرب، آن را طرحی خام میپندارند و هانتینگتون را به عنوان عامل پاشیدگی درونی، پوچی اخلاقی و خلأ معنوی جهانِ غرب، متهم میسازند و از او میخواهند تا برای ترمیم خانه از پایبست ویران غرب، چارهاندیشی كند. جیمز كورث )James Kurth(، از منتقدانی است كه از هانتینگتون، به دلیل نادیده گرفتن مشكلات داخلی تمدن غرب، انتقاد كرده است.
با وجود انتقادهای گسترده محافل آكادمیك از نظریه برخورد تمدنها، برخی از شخصیتهای سیاسی و دانشگاهی و همچنین بعضی مراكز مطالعاتی بانفوذ در آمریكا و اروپا، نظریه هانتینگتون را شایسته تأمل یافته، آن را در تحلیل مسائل جاری بینالمللی، مورد توجه قرار دادهاند كه از این میان، میتوان به هشدارهای گراهام فولر، متخصص ارشد سابق امور خاورمیانه سازمان و كارشناس برجسته مركز مطالعاتی راند اشاره كرد. وی در مقالهای با عنوان فراسوی جنگ سرد، مینویسد: «جهان، در ورطه یك بحران فرهنگی بیسابقه گرفتار شده است. فرضیات برتری فرهنگی غرب، به ویژه در دامن پیكره فرهنگی اسلام و تمدن كنفوسیوسی، به شدت مورد حمله قرار گرفته است و چنان كه سایر نقاط جهان كه از سوی غرب، بیارتباط با منافع غرب تلقی میشوند، در جستوجوی ایفای نقش بارزتری در صحنه مسائل بینالمللی باشند. این دو جریان، میتوانند به دشمنان اقتصادی، سیاسی و حتی نظامی تبدیل شوند».
هنری كیسینجر نیز معتقد است كه در دنیای بعد از جنگ سرد، شش قدرت جهانی، قدرتهای برتر خواهند بود كه در درون پنج تمدن بزرگ هستند. كیسینجر گرچه تمام مسائل جهان را در خطوط گسل مورد نظر هانتینگتون، متمركز نمیداند، اما با تحلیل وی درباره وضعیت جهان، بعد از جنگ سرد، موافق است.
در مقابل، آن دسته از دولتمردان و روشنفكران غیرغربی كه تاریخ جنگ سرد را فراموش نكردهاند، طرح مقوله برخورد تمدنها را توطئه حساب شده و خطرناكی میدانند كه از تفكرات تفرقهافكنانه غرب، نشئت گرفته، با هدف پایمال كردن منافع كشورهای در حال توسعه، ارائه شده است.
هانتینگتون با طرح به موقع این نظریه، موجب شد تا سیاست بینالمللی، اهداف، تحلیلها و ارزشهای در حال شكلگیری آن، مورد بازاندیشی قرار گیرند و پژوهشگران علم روابط بینالملل نیز در تحلیل اوضاع جدید جهانی، در صدد ارائه نظریات نو برآیند؛ هر چند كه تاكنون در تلاش برای ارائه جایگزینی برای نظریه هانتینگتون، موفق نبودهاند.
با و جود نقدهای متعددی كه درباره نظریه برخورد تمدنها منتشر شده است، هانتینگتون همچنان بر دیدگاه بدبینانه خویش، درباره آینده روابط بین تمدنها، تأكید میكند و از شكست دولت - ملت، به عنوان واحد اصلی روابط بینالملل، تشدید تنشهای ناسیونالیستی، گرایش فزاینده به درگیری، افزایش سلاحهای كشتار جمعی و رشد بینظمی در جهان، سخن میگوید. هانتینگتون از رهبران غربی میخواهد كه بكوشند تا كیفیت تمدن غربی را بازسازی و نگهبانی نمایند. وی، این مسئولیت را بیش از آن كه متوجه اروپا بداند، متوجه آمریكا میداند. از نگاه او، برای حفظ تمدن غربی، تعقیب و تحقق اهداف زیر، اجتنابناپذیر است:
الف) دستیابی به همگرایی سیاسی، اقتصادی و نظامی بیشتر و هماهنگ كردن سیاستها، با این هدف كه كشورهای متعلق به تمدنهای دیگر، اختلافات خود را با كشورهای غربی حل كنند.
ب) پذیرش جایگاه روسیه، به عنوان كشور كانونی آیین ارتودوكسی و یك قدرت محلی عمده، با منافعی مشروع، در حفظ امنیت مرزهای جنوبی خود.
ج) ادغام كشورهای غربی اروپای مركزی در اتحادیه اروپایی و ناتو؛ یعنی كشورهای گروه ویسگراد، جمهوریهای حوزه بالتیك، اسلوونی و كرواسی.
د) كمك به غربی شدن آمریكای لاتین تا حد امكان و ایجاد پیوندهای نزدیكتر بین كشورهای آمریكای لاتین با غرب.
ه) محدود كردن گسترش قدرت نظامی متعارف و غیرمتعارف كشورهای مسلمان و چین.
و) كند كردن شتاب دور شدن ژاپن از غرب و نزدیك شدن این كشور به چین.
ز) حفظ برتری فنی و نظامی غرب بر تمدنهای دیگر.۴
با تحقق این اهداف كه تحقق بخشی از آنها آغاز شده، دیگر فرهنگها و تمدنها، باید نابود شوند و یا به اطاعت محض غرب، تن در دهند. فراهم آوردن چنین نظمی، تنها سفیدپوستهای غربی را شایسته تكریم میداند.
● حكومت مستضعفان
حكومت اسلامی مستضعفان، رهآورد وحی الهی، بعثت انبیا و امامت اولیاست و عقل و فطرت اصیل انسانی، بر آن، مهر تأیید میزند. این حكومت، نویددهنده جهانی شدن تمدن اسلامی است. برخی از مهمترین مشخصات این حكومت، عبارتند از:
الف) فطرتجویی
توحید، نخستین شرط تشرف انسان به اسلام و لازمه ورود به جامعه جهانی اسلام است. یكتاپرستی، نقطه اشتراك همه انسانهایی است كه در حكومت مستضعفان، مشاركت میورزند و این، فراگیرترین عامل همگرایی اجتماعی انسانها در این حكومت و در طول تاریخ، به شمار میرود. به همین دلیل، خداوند در قرآن میفرماید:
«پس روی خود را متوجه آیین خالص پروردگار كن. این فطرتی است كه خداوند، انسانها را بر آن آفرید؛ دگرگونی در آفرینش الهی نیست؛ این است آیین استوار؛ ولی اكثر مردم نمیدانند».۵
ب) سرانجامگرایی
عاقبتجویی، فرجامخواهی و آخرتگرایی، دیگر مشخصه این حكومت است و در اندیشه دینی و اسلامی، به عنوان اعتقاد به معاد از آن یاد شده است. تأكید اسلام بر معاد، به منظور تأسیس یك نظام جهانی است تا در كنار اعتقاد به مبدأ، بر سرنوشتساز بودن نقش این باور ( اعتقاد به معاد)، در جهتگیری زندگی فردی، جمعی و جهانی، هویدا گردد؛ زیرا چنین اعتقادی، رفتار اجتماعی را متأثر میسازد و آن را تحت كنترل در میآورد. قرآن كریم در این باره میفرماید:
«آیا چنین پنداشتید كه شما را بیهوده آفریدهایم و هرگز به سوی ما باز نمیگردید»؟۶ج) عزت انسانی
خداوند، انسان را گرامی داشته است. از نظر دین، انسان، موجودی مادی و رحمانی است. از این رو، برنامه حكومت جهانی مستضعفان، با برنامه جهانی شدن غربی كه در پی سلطه بر انسان است، از بنیان، متفاوت است؛ زیرا اسلام در پی ارج نهادن به انسانهاست و تنها به استقلال آگاهانه و آزادانه او از پیام دین میاندیشد و هرگز درصدد تحمیل عقیده بر او نیست.
با توجه به این سه اصل، برنامههای حكومت مستضعفان اسلامی عبارتند از:
۱) طبقهبندی انسانها بر مدار عقیده و ایمان.
۲) نفی سلطهگری و سلطهپذیری بر اساس قاعده نَفی سَبیل.
۳) طرح و اجرای اصول و حقوق مشترك برای همه انسانها.
در نظریههای مطرح شده غرب برای ایجاد نظم نوین جهانی، هیچ یك از اصول مذكور به چشم نمیخورد.
تحقق ایده جهانی شدن اسلام و قوام آن بر پایه مبانی فكری و فلسفی، منوط به اركان و ساختاری مناسب است كه برخی از آنها عبارتند از:
▪ حاكمیت اللَّه
حاكمیت بر جهان هستی، تنها از آن خداست و در واقع، اراده الهی، بر سراسر گیتی، حاكم و ادامه هستی، به مدد و فیض او وابسته است. به بیان دیگر، جهان و تمامی اركان و عناصرش، تحت قدرت لایزال الهی قرار دارند و اوست كه انسان را بر سرنوشت خویش حاكم كرده اداره جامعه بشری را به وی سپرده است. خداوند سبحان، حاكمیت خویش در تدبیر جامعه را به انسان واگذاشته و این نیز تجلی اراده خداست. در حقیقت، حاكمیت خدا بر روی زمین، به دست رهبر برگزیده الهی صورت میگیرد كه خود او نیز از سوی امت، به جایگاه و منصب رهبری دست یافته است. در چینن نظامی، عقلانیت، معنویت و عدالت، جامعه را به جهانی در مسیر كمال، تبدیل میكند.
▪ خلیفهٔاللَّه
مهمترین ویژگی امامت و رهبری در ساختار نظام جهانی اسلام، برگزیدگی انسان است. مولای متقیان، علی بن ابیطالبعلیهالسلام در این باره میفرماید:
«او (پیامبر) نیز چون پیامبران امتهای دیرین، برای شما میراثی گذاشت؛ زیرا كه او امت خود را رها نكرده، مگر به رهنمون راهی روشن و نشانهای معین».۷ علاوه بر این، امامت و رهبری، از ویژگیهای دیگری برخوردار است؛ مانند مركز وحدت و یكپارچگی اجتماعی، زعامت معنوی و سیاسی مردم، اساس و پایه فعالیت بشریت، هسته مركزی نظم اجتماعی، مشروعیت بیعت مردمی و اسوه فردی و جمعی.
همچنین، رهبری و امامت در نظام جهانی اسلام، محور و قطب ایدئولوژیك به شمار میرود. امام علی علیهالسلام میفرماید: «آگاه باشید؛ به خدا سوگند! كه فلان (ابابكر) خلافت را چون جامهای بر تن كرد و قطعاً میدانست كه جایگاه من نسبت به حكومت اسلامی آنان، چونان محور است در رابطه با آسیاب».۸
▪ ملت واحد
انسانها در نظام جهانی اسلام یا همان حكومت جهانی مستضعفان، در دوران بلوغ و شكوفایی عقلی و معنوی قرار خواهند داشت و به مرحله والای تعالی خواهند رسید و از ارزشهای واقعی انسانی، برخوردار میشوند. جامعه جهانی اسلامی، جامعهای همگون و متكامل است و در آن، استعدادها و ارزشهای انسانی، شكوفا و نیازهای اساسی فطری، برآورده میشوند و از همه ابزارها، برای تحقق صلح و عدالت، بهره میگیرند. به این دلایل است كه خداوند در قرآن میفرماید: «و این امت شما، امت واحدی است و من، پروردگار شما هستم؛ پس، از مخالفت فرمان من بپرهیزید».۹
▪ قانون واحد
حدیث ثقلین، گویای آن است كه راز دستیابی به سعادت دنیا و آخرت، پیروی و اقتدا به قانون خوب (كتاب الله) و مجری خوب (اهل بیت) است. گرچه جامعه بشری از نقصان قانون رنج میبرد، ولی رنجِ فقدان مجریان صالح، همواره عمیقتر بوده است. در تهیه قانونی كه در جامعه جهانی اسلام حاكمیت مییابد، عقل كه قادر به ترسیم حدود و تعیین همه جانبه مسائل انسان نیست، دخالتی ندارد. این قانون، قانون شرع است كه از سوی خداوندی كه به همه نیازهای انسان آگاهی دارد، نازل شده است و از این جهت، همهجانبه، كامل و سازگار با فطرت انسانها است. در دوره تحقق حكومت جهانی اسلام، قانون اسلام یا در حقیقت، ساختار حقوقی اسلام، به طور كامل، به اجرا در میآید. همه در برابر این قانون، یكسان هستند و برای هر شخصی، به اندازه توان و استعدادش، حقوق و وظایفی تعیین شده است.
ویژگیهای نظام جهانی اسلام (حكومت جهانی مستضعفان) با هیچ نظام پیشنهاد شده بشری دیگری، قابل مقایسه نیست. در این نظام، جهانی بر پایه معنویت، عقلانیت، انسانیت، عدالت، امنیت و. . . شكل میگیرد؛ از این رو، جامعهای كامل و متعال است. برخی ویژگیهای این جامعه عبارتند از:
▪ عدل و عدالت
عدالت در نظام جهانی اسلام، فراگیر، گسترده و عمیق است و به این جهت، نظام جهانی اسلام، به تاریخ سراسر ظلم و جورِ جهان، پایان میدهد؛ به ریشهكنی ستمها و تبعیضها از جامعه بشری میپردازد و یك نظام اجتماعی، بر پایه مساوات و برابری، مستقر میكند. پیامبر اكرمصلیاللَّهعلیهوآله فرمود: «شما را به ظهور مهدی علیهالسلام بشارت میدهم كه زمین را پُر از عدالت میكند؛ همانگونه كه از جور و ستم پر شده است. ساكنان آسمانها و زمین، از او راضی میشوند و اموال و ثروتها را به طور صحیح، تقسیم میكند». كسی پرسید: معنای تقسیم صحیح ثروت چیست؟ حضرت فرمود: «به طور مساوی در میان مردم». سپس فرمود: «دلهای پیروان محمد را از بینیازی پر میكند و عدالتش، همه را فرا میگیرد».۱۰
▪ رشد و پیشرفت
اطلاعات و صنعت، در دوره حكومت جهانی امام عصر علیهالسلام، به آخرین درجه تكامل خود میرسد. به بیان دیگر، در این دوران، توسعه علمی و اقتصادی، به صورت همه جانبه اتفاق میافتد. از این رو، تمام علوم، برای دستیابی به حداكثر پیشرفت و تولید، مورد استفاده قرار میگیرند.
امام صادق علیهالسلام فرمود:
«علم و دانش، بیست و هفت حرف [بیست و هفت شعبه و شاخه] است؛ تمام آنچه پیامبران الهی برای مردم آوردهاند، دو حرف بیش نبود و مردم تاكنون، جز آن دو حرف را نشناختهاند؛ اما هنگامی كه قائم ما قیام كند، بیست و پنج حرف دیگر را آشكار و در میان مردم، منتشر میكند و این دو حرف موجود را هم به آن ضمیمه میكند تا بیست و هفت حرف، كامل و منتشر شود».۱۱
▪ صلح و امنیت
در یك حكومت ایدهآل، امنیت، شرط توسعه و لازمه پرداختن به معنویت است. در حدیثی چنین میخوانیم:
«راهها امن میشود؛ چندان كه زن از عراق تا شام برود و پای خود را جز بر روی گیاه نگذارد؛ جواهراتش را بر سرش میگذارد و هیچ درندهای، او را به هیجان و ترس نیفكند و او نیز از هیچ درندهای نترسد».۱۲
▪ رضا و رضایت
حكومت جهانی اسلام، حكومتی است كه آسمان و زمین، از آن اظهار رضایت و خشنودی میكنند و آسمانیان و زمینیان، آن را دوست دارند؛ حكومتی كه نتیجه و بركات آن، برای همه، حتی مردگان، فرج و گشایش است.۱۳
▪ نعمت و اطاعت
خدا به واسطه صالحانی كه حكومت جهانی را در دست دارند، بركت خود را بر جامعه ارزانی میكند. در آن زمان، اطاعت از امام زمان، در حكومت جهانیاش، خالص و كامل است. در حدیثی آمده است: «مردم با جانشان، امام را در جنگها یاری میكنند و هر دستوری به آنها بدهد، انجام میدهند».۱۴
● فرجام سخن
مهدویت و جهانی شدن، هر دو از مباحث مهم روزگار ما هستند. اعتقاد به ظهور منجی و مهدویت در یك معنای عام، یك باور دینی در بین همه انسانهاست. از منجی، با تعابیر مختلفی چون كاكلی (در آیین هندو)، مسیحا (در دین یهود و مسیحیت) و مهدی علیهالسلام، در فرهنگ اسلامی، یاد شده است. از طرف دیگر، ما با پدیده دیگری به نام جهانی شدن و یا به قول مارشال مكلوهان، دهكده جهانی، روبهرو هستیم. ما چه بخواهیم و چه نخواهیم، تحت تأثیر چنین پدیدهای در قرن ۲۱ خواهیم بود. این پدیده با مهدویت و ظهور منجی موعود، ارتباط دارد. در واقع، نسبتی بین نظم نوین جهانی (جهانی شدن) و حكومت حضرت مهدی علیهالسلام وجود دارد و شاید جهانی شدن، برای ما، مفهوم روشنتری باشد؛ البته نظم نوین جهانی (جهانی شدن)، در معرض انتقادهایی قرار دارد و این مفهوم، در تمامی قرائتهای خود، با مهدویت اسلامی، سازگاری ندارد. بنابراین، تطبیق مهدویت اسلامی و جهانی شدن، از ضرورت بسیاری برخوردار است. ما باید بر بعد فكری و فرهنگی تأكید كنیم تا به آسانی بتوانیم اندیشه جامعه ایدهآل را با جهانی شدن امروزی، مقایسه كنیم. حاصل این مقایسه، غربی بودن جهانی شدن است. گر چه جهانی شدن از طریق ماهواره و فناوری ارتباطات، غسل تعمید داده شده، ولی جنبش اسلامگرایی با درك واقعیات، در ستیز با غرب است و عقیده دارد كه مدینه فاضله مهدوی از دیدگاه اسلام، به هیچوجه با آنچه در غرب آمده است، سازگاری ندارد. نگرش اسلام از معرفت و اعتقاد به انسان بر اصول منطقی قرار دارد و با نگرش مدرن یا با نگرش جهانی شدن غربی، بیگانه است.
در جهانی شدن غربی، سكولاریسم و روشهای سكولاریستی حاكم است و در آن، فهم بشریت، در عقلانیت ابزاری خلاصه شده كه آن نیز حكم به مرگ خدا داده، و امر قدسی را از زندگی بشری جدا كرده است. جهانی شدن، به دلیل رشد فناوری ارتباطی در قرن ۲۱، به صورت كامل صورت گرفته، شاید به همین زودی به حد كمال خود برسد. در دورههای قبل، كلام، وسیله ارتباط بود و انسانها میتوانستند از طریق لفظی و كتبی، با دیگران ارتباط برقرار كنند؛ اما با تحولاتی كه امروزه صورت گرفته، ارتباط به صورت كمیوكیفی انجام میشود. در گذشته، افراد، آگاهی چندانی نسبت به محیط پیرامون خود نداشتند؛ اما در حال حاضر، این آگاهی، به علت رشد جهانی شدن، فزونی پیدا كرده است. در دورههای گذشته، قبایل و اقوام به خاطر تعلق مكانی و زمانی، دارای هویتهای مختلفی بودند؛ اما پدیده جهانی شدن، باعث یك بحران، در هویت آنان شد و آنها را در هویت جدیدی قرار داد. این ویژگیها، در عصر ظهور هم پدید میآید. از این رو، مهدویت میتواند با مفهوم جهانی شدن، ارتباط پیدا كند.۱۵
در نگرش اسلامی، سرانجام تاریخ بشری، تحقق وعده الهی، حاكمیت حق و مدینه فاضله اسلامی است. چنین مدینهای، یك سنت الهی میباشد و عصر مهدوی، تعلق به قوم، قبیله و نژاد خاصی ندارد و این تدبیر الهی، برای همه انسانهاست. مهدویت اسلامی، بر فطرت بشری تأكید میكند. انسانها فطرتاً هویت الهی دارند. از این رو، طالب جامعهای جهانی و عادلانهاند.
اگر جهانی شدن را به معنی غربی شدن یا آمریكایی شدن بدانیم، با آموزههای دینی مهدویت اسلامی، سازگاری چندانی ندارد و مهمترین وجه تمایز آنها، در ایدهها و نظرات است. مهدویت اسلامی، بر محور خالق هستی است و بر عقل، عدل و رهاییبخشی تمام انسانها تأكید دارد؛ ولی تمدن غربی، بر پایه سیاست استوار است و بر سیطره و استثمار غیرغرب، تكیه دارد. علاوه بر این، اگر نظم نوین جهانی (جهانی شدن) با اقتصاد و گسترش نظام سرمایهداری غربی همراه و همگام باشد -كه هست - در این صورت، جهانی شدن، با مهدویت، هرگز سازگاری ندارد؛ اما اگر جهانی شدن، همان فرآیند گسترش فناوری ارتباطی باشد، با مهدویت اسلامی، سازگاری دارد. بنابراین، جهانی شدن میتواند در راستای مهدویت قرار گیرد؛ ولی وضعیت فعلی جهانی شدن، از چنین كار ویژهای برخوردار نیست؛ اما با ظهور و گسترش مهدویت اسلامی، محتوای چنین قدرتی در جهان فراهم میآید.
۱. The end of history and the last man.
۲. غلام رضا علی بابایی، فرهنگ روابط بین الملل، دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی، تهران ۱۳۸۳، ص ۵۷.
۳. رامین جهانبگلو، نقد عقل مدرن، فروزان، تهران۱۳۸۰، ص ۷۸.
۴. مجتبی امیری، نظریه برخورد تمدنها :هانتینگتون و منتقدانش (تهران : دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی، ۱۳۷۵)ص۲۲.
۵. روم، آیه ۳۰.
۶. مؤمنون، آیه ۱۱۵.
۷. نهج البلاغه، خطبه اول.
۸. نهج البلاغه، خطبه ۳.
۹. مؤمنون، آیه ۵۲.
۱۰. الشیخ الشبابخی، نورالابصار فی مناقب آل بیت النبی المختار(بیروت:الدارالعلمیه، ۱۴۰۵)ص۲۰۰.
۱۱. محمد باقر مجلسی، بحارالانوار، دارالمعرفه، بیروت ۱۳۰۴، ص ۳۳۶.
۱۲. صافی گلپایگانی، منتخبالاثر، ص ۴۷۴.
۱۳. محمد محمدی ری شهری، میزان الحكمه، ترجمه حمیدرضا شیخی، دارالحدیث، قم ۱۳۷۹، ص ۱۸۷.
۱۴. همان.
۱۵. عبدالقیوم سجادی، اسلام و جهانی شدن، ص ۳۱۶.
۲. غلام رضا علی بابایی، فرهنگ روابط بین الملل، دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی، تهران ۱۳۸۳، ص ۵۷.
۳. رامین جهانبگلو، نقد عقل مدرن، فروزان، تهران۱۳۸۰، ص ۷۸.
۴. مجتبی امیری، نظریه برخورد تمدنها :هانتینگتون و منتقدانش (تهران : دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی، ۱۳۷۵)ص۲۲.
۵. روم، آیه ۳۰.
۶. مؤمنون، آیه ۱۱۵.
۷. نهج البلاغه، خطبه اول.
۸. نهج البلاغه، خطبه ۳.
۹. مؤمنون، آیه ۵۲.
۱۰. الشیخ الشبابخی، نورالابصار فی مناقب آل بیت النبی المختار(بیروت:الدارالعلمیه، ۱۴۰۵)ص۲۰۰.
۱۱. محمد باقر مجلسی، بحارالانوار، دارالمعرفه، بیروت ۱۳۰۴، ص ۳۳۶.
۱۲. صافی گلپایگانی، منتخبالاثر، ص ۴۷۴.
۱۳. محمد محمدی ری شهری، میزان الحكمه، ترجمه حمیدرضا شیخی، دارالحدیث، قم ۱۳۷۹، ص ۱۸۷.
۱۴. همان.
۱۵. عبدالقیوم سجادی، اسلام و جهانی شدن، ص ۳۱۶.
منبع : مرکز جهانی اطلاع رسانی آل بیت
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست