شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا


هویت بخشی انقلاب اسلامی به شعر سیاسی ایران


هویت بخشی انقلاب اسلامی به شعر سیاسی ایران
« من برای خودم حرفی ندارم . من فقط از جانب مردمم حرف می زنم »
این جمله که روانشاد خسرو گلسرخی آن را در آخرین دفاعیات خود در دادگاه رژیم شاهنشاهی ایران بر زبان راند را شاید بتوان نماد چیزی دانست که در عرصه هنر و ادبیات امروز ایران به آن هنر و ادبیات متعهد می گویند .
ادبیاتی که پیشینه ی آن در ایران حداکثر به ۱۰۰ سال پیش و حول و حوش دوره مشروطه باز می گردد و در سنت ادبی پیش از مشروطه حتی برای یافتن استثنائاتی انگشت شمار نیز با مشکلات فراوانی روبرو خواهیم بود .
ادبیات متعهد مدعی است با تأثیر بر تمام یا بخشی از جامعه ، آن را در رسیدن به اهدافی از قبیل رفع تبعیض و بی عدالتی ، رسیدن به آزادی ، رفع معضلات و عقب ماندگی های فرهنگی و فکری و حتی برخی اهداف سیاسی کمک می کند .
زمانی یکی از توده ای های سابق در مصاحبه ای گفته بود « برای ما ، در اوج تحرکات انقلابی ، شعر شاملو همان کارکردی را داشت که زیارت عاشورا برای رزمندگان انقلاب اسلامی در جریان جنگ تحمیلی » .
ادبیات متعهد ادبیاتی است وابسته به مختصات و ویژگی های اجتماعی و سیاسی در هر دوره تاریخی . اوج کار این نوعِ ادبی در ایران که در بیشتر یا بخشی از آثار بزرگوارانی چون فرخی یزدی ، عارف قزوینی ، ملک الشعراء بهار ، نیما ، سایه ، صادق چوبک ، شاملو ، فروغ ، جلال آل احمد ، خسرو گلسرخی و اندیشه های روانشاد دکتر علی شریعتی قابل مشاهده است دقیقاً مصادف است با فوران روحیات انقلابی در دنیا ، متأثر از فلسفه مارکس و برخی تحرکات سیاسی بلوک شرق که اتفاقاً درست با افول این جریان عظیم فکری و آن قدرت بزرگ سیاسی از اواخر دهه۷۰ میلادی ، در ایران نیز انشعابات مختلف آن من جمله ادبیات چپ و گرایش به تعهدات اجتماعی در هنر و ادبیات ، با سر به زمین خوردند و حالا جز ته مانده ای ساکن ، فاقد خلاقیت ، بی اثر و شعار زده از آن احساسات پرشور انقلابی چیزی باقی نمانده است .از گونه های موفق ادبیات متعهد شعر سیاسی و انقلابیست .
در کنار انواع مختلف شعر چون عروضی و آزاد و منثور و سبکهای متفاوت آن چون هندی و سمبولیسم و اشکال گوناگونش چون غزل و قصیده، شعر را می توان از لحاظ موضوع نیز رده بندی کرد و حماسه و مدیحه و مرثیه و شعر عاشقانه و اخلاقی و فلسفی و سیاسی و مانند آن را تشخیص داد. شعر سیاسی پدیده ی نوینی است که با پیدایش دولت مدرن به وجود می آید و سابقه اش در ایران از سالهای انقلاب مشروطیت فراتر نمی رود. وقتی که حافظ از ترس محتسب می خورده حرف می زند و مسعود سعد از بند بلند نای می نالد، یا سعدی اتابک را نصیحت می کند و فردوسی به زنده کردن پارسی می بالد ما هنوز با شعر سیاسی سروکار نداریم و از قلمرو مدح و ذم و اندرز و حماسه فراتر نرفته ایم. در سابق شاعر ناچار از تکیه به این دیوان و آن دربار بود ولی اکنون شاعر می تواند مستقیماً قدرت دولتی را مورد سئوال قرار دهد و شعر خود را مخفی یا آشکار به دست مردم برساند.
منظور از سیاست معنای خاص این کلمه است یعنی هر آنچه به قدرت دولتی مربوط می شود. و لذا شعر سیاسی شعری است که در آن قدرت دولتی مورد سئوال قرار می گیرد مثل شعرهای لویی آراگون و پل الوار در فرانسه، هاینریش هاینه در آلمان، والت ویتمن در آمریکا، مایا کوفسکی و یوگنی یفتوشنکو در شوروی، پابلو نرودا در شیلی، ناظم حکمت در ترکیه، محمود درویش و نزار قبانی در فلسطین و در ایران از تصنیف ها و هجویات دوران انقلاب مشروطیت گرفته تا "مرغ آمین" و "هست شب" نیما و از "زخم قلب آبایی" شاملو و "کسی که مثل هیچ کس نیست" فروغ و "سرود مهاجرین" مانی .
و لذا می توان گفت که شعر به دو اعتبار سیاسی است: اول-به صورت مستقیم درباره ی قدرت سیاسی سخن بگوید. دوم-نسبت به نظام سیاسی و اجتماعی موجود یا ایده آل اظهار نظر کند. به دیگر سخن، شعری که به موضوع قدرت، حاکمیت و روابط غیر شخصی بپردازد، سیاسی است. شعر سیاسی، گونه ها و انواعی دارد. شعر سیاسی، یا مستقیماً و با صراحت و یا در قالب اشعار غیر جدی یا طنز سیاسی به قدرت سیاسی یا نظام سیاسی و اجتماعی بپردازد. از نظر محتوا نیز دو گونه است. برخی از اشعار سیاسی طرفدار حاکمیت و حامی وضع موجود اند،و برخی دیگر ، به نقد حاکمیت روی آورده اند.مهمترین موضوعات شعر سیاسی را وطن،آزادی،استبداد،استقلال، عدالت،مردم،زنان،جنگ،تاریخ،انقلاب،فداکاری در راه وطن، شهادت و ... در بر می گیرد. از این رو، در دوره ی پر رفت و آمد تحولات سیاسی بازار آن داغ و مشتریان آن بسیارند. .
گاه شعر سیاسی را نه به اعتبار اعتبارش و نه بر پایه ی گونه هایش ، بلکه بر اساس تعریفی که از شعر و سیاست می کنند، می شناسند. شاعری ،شعر را به زبان شعر، اینگونه توصیف نموده است:
چه باشد شعر؟آهِ سینه سوزی کز جگر خیزد نوای دردمندی کز دلِ دیوانه بر خیزد
چه باشد شعر؟نجوای نسیم و غنچه در گلشن کز آن دامان گل را لعل از خون جگر خیزد
فروغِ افتخاری ،آفتــــاب عالم افروزی که در معراج دل ها برتر از شمس و قمر خیزد
شاعری دیگر،شعر را مسئول می داند؛ و شعر مسئول را به این صورت تعریف می کند:
شعر مسئول بود حق پرور نه ستایش گر زور است و نه زر
شعر مسئول پیام است و خروش از خدا نغمه و از غیب سروش
شعر مسئول بت انداختن است نه ز مداحی ، بت ساختن است.
سیاست در لغت به معنای حکم راندن بر رعیت، اداره کردن امور مملکت، حکومت کردن، مجازات نمودن، اداره ی امور داخلی و خارجی کشور و نظایر آن آمده است. به همین جهت ،سیاست را به معانی مختلفی چون سیاست مالی، تربیتی،شعری و ... به کار می برند. اما سیاست در اصطلاح، به هر نوع تدبیر و تلاش فردی و یا جمعی گفته می شود که برای دستیابی به قدرت سیاسی، حفظ و یا افزایش آن صورت می گیرد. چنین تلاشی به منظور اداره ی امور کشور و یا رهبری و مدیریت سیاسی جامعه بر اساس ارزش های مورد نظر انجام می گیرد. بر این اساس ، هر تلاش و اقدامی که برای کسب، نگاه داری و گسترش قدرت سیاسی شکل می پذیرد، یک امر سیاسی به حساب می آید.
البته پدیده های سیاسی دو چهره دارند:چهره ای از خیانت، مکر،تزویر و دروغ که بر پایه ی منافع شخصی و گروهی استوار است و چهره ای از خدمت،صداقت،درست کاریکه بر اساس منافع عمومی پایه گذاری شده است. سیاست از نوع اول که بسیار متداول و رایج است، مردود و مذموم است؛ و سیاست از نوع دوم که در سیره ی انبیای عظام، ائمه ی اطهار(ع) و پیروان صدیقشان دیده می شود، پسندیده و موجب رشد و تکامل مادی و معنوی بشر است.
نتیجه این که شعر سیاسی یک پدیده ی اجتماعی است؛ و از این رو بستر های زایش آن را باید در حوادث و رویداد های خوب و بد سیاسی جست و جو کرد. بنا بر این ، درک و فهم صورتو سیرت آن در عصر پهلوی به ویژه پهلوی دوم یا مشروطه ی سوم، مستلزم معرفت و بصیرت به حوادث عمده ی تاریخ سیاسی معاصر یا لااقل مهمترین و برجسته ترین آن است. از جمله:
۱)اشغال نظامی ایران(۲۰ شهریور ۱۳۲۰)_ ۲) کودتای انگلیسی_ آمریکایی(۲۸ مرداد۱۳۳۲)_۳)قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲.
سه حادثه ی تاریخی ذکر شده به سمبل و نهاد سه جریان سیاسی معاصر سلطنت طلب شهریاری، ناسیونالیستی و اسلامی(مذهبی) مبدل شد. به تاثیر از آن ، سه نحله ی شعر سیاسی شکل گرفت. اشغال ایران و پیامد های خوب و بد آن، جریان سلطنت طلب شهریاری شعر سیاسی را متاثر ساخت.کودتای انگلیسی_ آمریکایی ۲۸ مرداد که جبهه ی ملی و رهبری آن را به انزوای سیاسی فرستاد، بر صبغه ی شعر سیاسی ناسیونالیستی و ملی گرایی اثر گذارد. حادثه ی ۱۵ خرداد که نیروی اسلام گرا را پس از ناکامی ملی گرایان،در دگرگونی اجتماعی به نیروی برتر سیاسی مخالف دولت تبدیل کرد و شعر مذهبی ضد دولتی را رونقی شگرف بخشید.
الف)شعر سیاسی درباری و شاهی:
جریان فکری و سیاسی ایران شهری، درصدد یافتن مبانی مشروعیت تاریخی و فرهنگی و نه دینی برای سلطنت بود؛به آن جهت که پهلوی ها با شعار سکولاریسم غربی، دین را از امور اجتماعی و سیاسی کنار زدند. بنابر این برای نگهداشت سلطنت نیازمند عصبیت یا خمیر مایه ی تازه، برای انسجام اجتماعی بودند. این جریان که به برخی از فروعات و نتایج دموکراتیک عصر جدید باور داشت، قبل از کودتای ۲۸ مرداد، با جریان های فکری و سیاسی عمده به نوعی هم زیستی دستیافت؛ ولی در دهه ی ۱۳۳۰ که با از دست رفتن هم زیستی با جریان های فکری و سیاسی و نیز، با موج احیای اسلام مواجه شد به تثبیت قدرت داخلی از طریق کسب حمایت های بیشتر خارجی بر آمد؛ و از دهه ی ۱۳۴۰ به بعد، با تشدید اسلام گرایی ، توجه و فرهنگ پیش از اسلام را با شدت از سر گرفت که برگزاری جشن های ۲۵۰۰ ساله، نمونه ای از آن است. مردم، روحانیون متعهد و مبارز نیز، به محکوم سازی صریح اقدامات ضد فرهنگی شاه و درباریان پرداخت.
ب)شعر ناسیونالیستی و شوونیستی:
ناسیونالیسم و ناسیونالیسم افراطی که از آن به شوونیسم یاد می شود، اگر چه یک پدیده ی غربی نیست، اما پس از انقلاب فرانسه و به تاثیر از آن، به اوج خود در غرب دست یافت؛ و آنگاه به صبغه ی غربی وارد جهان غیر غرب شد. از این زاویه، ناسیونالیسم، سیستمی برآمده از اندیشه ی لیبرالیستی غرب و آن هم دست مایه ی مبارزه ی طبقه ی متوسط بورژوا علیه فئودالیسم غربی است. پس واضح است که این مکتب بر اندیشه ی اومانیستی و ضد دینی استوار است؛ و مروج ضرورت به کار گیری شیوه های دموکراتیک در زندگی شخصی و سیاسی است.گاهی ناسیونالیسم حتی بر اعتقادات مذهبی و اخلاقی پیشی می گیرد، و نیروی محرکه ی آن، موجب اعمال خلاف انسانی می گردد. نفوذ ناسیونالیسم ممکن است تا حدی برسد که بعضی آن را یک نوع مذهبی دنیوی در عرض سایر مذاهب قلمداد کنند.
ج) شعر مذهبی و دینی(اسلامی):
جریان فکری اسلامی،از ابتدای ورود تجدد یا در واقع شبه تجدد به ایران، از خود واکنش نشان داد؛ به مقابله ی نظری و عملی با آن پرداخت، و کوشید از تمامیت اسلام و موجودیت تشیع در برابر آن ، دفاع کند. این خطی بود که با فراز و نشیب های فراوان تا اوایل۱۳۳۰ ادامه یافت. اما این جریان، پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ که دیگر ایدئولوژی ها، اندیشه ها و جریان های فکری غیر مذهبی به بن بست رسیدند، به جریان فکری غالب و مسلط تبدیل می شود، و ضمن خروج از مواضع تدافعی ابتکار عمل را در صحنه ی فعالیت های ضد دولتی به دست می گیرد؛ و اسلام را به عنوان یک کلیت جامع که پاسخ گوی مشکلات و مسائل سیاسی و اجتماعی است، مطرح می کند. اوج گیری این جریان، به سال های اولیه ی دهه ی ۱۳۴۰ و بعد از آن مربوط می شود که آن نیز، به علت تفسیر نوع و جدیدی بود که امام خمینی(ره) از اسلام شیعی ارائه کرد. این تفسیر جدید که از آن به اسلام ناب محمدی(ص) یاد می شود، به شدت رک و بوی ضد طاغوت داشت. به موازات رشد فزاینده ی جریان فکری انقلابی اسلامی شیعی، موثرترین نحله ی شعر سیاسی تحت عنوان شعر مذهبی شکل گرفت که بر عناصری چون مبارزه با استبداد، تجلیل از شهادت و جهاد، ضدیت با انقلاب سفید، انتقاد از وضع موجود و ... استوار بود. نمونه هایی از این گونه عبارتند از:
به شهوت کشانید، ما را سر و پا به ذلت نشانید، ما را سراسر
به ما چیرگی داد آن را که داد صفات مونث، لباس مذکر
بدین نکته وصف هنر پیشگان بس هر آن کو بد آموز تر پر هنر تر
این شعری است که حمید سبزواری در اعتراض به برنامه های فرهنگی شاه در جهت نشر و تبلیغ فرهنگ غربی سروده است.همچنین ،اشعار بسیاری در قالب های شعری مختلف، در وصف امام خمینی(قدس سره) رهبری نهضت اسلامی ایران، سروده شده که هر چه به پیروزی انقلاب اسلامی نزدیکتر می شویم بر حجم اینگونه از شعرها افزوده می شود، شاعری در وصف امام (قدس سره) در تبعید، این شعر را سرود:
آری!
در روزگار مرگ اصالت ها
به تو دگر چه بگویم
چرا بسرایم
از مطلع تمام سرود ها
بی تو نشسته اگر فریاد!
در اعتراض به وضع موجود و وضعیت ناگوار فقیران و مستمندان ، شاعر نصیحت می کند که باید عدالت را سر لوحه ی برنامه های خود قرار دهد. چون درمان تمام دردهای اجتماعی است؛ ابراهیم صهبا می گوید:
تا چند مستمند کشد بار زندگی خرج غنی ز چیست که تحمیل بر گداست
وجهی که بر اداره ی کشور بود ضرور ابواب جمع مفلس و مفلوک و بی نواست
.درمان درد کشور ایران عدالت است زیرا عدالت است که بر دردها دواست
زین العابدین موتمن نیر،در توصیف اوضاع اجتماعی اینگونه سرود، شعری که برای وصف بهار خونین ۱۳۴۲( کشتار مدرسه ی فیضیه ی قم) و ۱۳۵۴(دستگیری طلاب در سالگرد قیام ۱۵ خرداد) به کار می گیرد.
آمد بهار خرم و دل سوگوار ماند نوروز هم رسید و غم برقرار ماند
گفتم بهار آید و دل بشکفد چو باغ دل همچنان فسرده در این نوبهار ماند
هر زنگ غم که بود بهار از دلم زدود جز درد و داغ او که به دل یادگار ماند
مردم ایران در راه مبارزه با سلطنت پهلوی قربانیان زیادی دادند و در واقع پیروزی انقلاب ثمره ی خون شهیدان بود و بدون شهادت جوانان و از جان گذشتگان، استبداد شکست نمی خورد، ۱۷ شهریور ۱۳۵۷ که به جمعه ی سیاه یا جمعه ی سرخ معروف شده است، یکی از صحنه هایی است که شهادت و شهادت طلبی پیروان امام خمینی(قدس سره) به اوج خود می رسد.
بر لاله شنیده ام ژاله بر ژاله ندیده ام لاله
کشتند زنان و کودکان را هم پیر شکسته هم جوان را
شعر سیاسی اسلامی به صورت آمیزه ای ادبیات،هنر و حماسه به شعار های سیاسی راه یافت. حجم و محتوای شعار های سیاسی از پیش تازی مذهبیون مسلمان در نهضت امام خمینی(قدس سره) حکایت دارد.اشاره به گونه هایی از تاثیر گذاری شعر سیاسی در انقلاب اسلامی و شعار هایش ، می تواند در درک تاثیر یا وابستگی متقابل آن دو مدد رساند.
۱)تشبیه:یکی از گونه های شعار سیاسی تشبیه است. به نمونه های فراوانی از تشبیه می توان اشاره کرد. در تشبیه ها نوعی وزن و آهنگ به چشم می خورد که بر زیبایی و گیرایی تشبیه می افزاید؛ از جمله: در بهار آزادی جای شهدا خالی
در این شعار بهار پس از زمستان،به معنای رهایی نمادین از ظلم و بیداد گری است. در واقع، بهار فصلی است که مردم از ترس سرما خود را در لباس ها یشان پنهان نمی کنند.
۲)گفتار عامیانه: شعر سیاسی اسلامی گاه به زبان گفتاری، محاوره ای و یا به زبان عامیانه یا کوچه و بازاری مطرح شده است؛ که در عین سادگی و بی پیرایگی از خلوص صمیمیت الهی در خور وصف برخوردار است.
اگر آقا دیر بیاد مسلسل ها بیرون می آد
نم نم بارون می آد خمینی تهرون می آد
«آقا» در شعار نخست، به معنای امام خمینی (قدس سره) است که چون مردم او را از خود می دانند ، لفظ و کلمه ی آقا را برای او به کار برده اند. در شعار بعدی،«بارون» به معنای رحمت الهی دانسته شده است که در اینجا مراد امام (قدس سره) است.
۳)بیان نماد های دینی: شعار انقلاب اسلامی که اغلب در شعر تبلور یافته، مملو از ارزش های دینی است. این خود نشان از تاثیر گذاری فراوان دین و پیشتازی آن در مبارزات مردم مسلمان ایران دارد.
هر کس که عدالت خواه است از قتل حسین(ع) آگاه است
تا خون مظلومان به جوش است آوای عاشورا به گوش است
عاشورا از برجسته ترین نماد های دینی است که از یک مبارزه ی عدالت خواهانه در هزار و چند سال پیش سخن می گوید؛ و از این رو، به الگوی مبارزه علیه ظالمان و دفاع از مظلومان در همه ی زمان ها تبدیل شده است.
۴) شوخی و طنز: شوخی و طنز می تواند به سلاحی موثر در رفتار سیاسی تبدیل شود. اثر یک گفتار صریح را دارد، ولی مخاطرات آن برای گوینده چندان نیست. البته گاه به کارگیری طنز سیاسی به معنی جدی نگرفتن قدرت سیاسی است. شعر سیاسی اسلامی، در وقوع انقلاب اسلامی موثر افتاد؛ و نیز انقلاب اسلامی بر رشد شعر انقلابی و شعر دفاع مقدس تاثیر گذاشت؛ بنا بر این، یک تعامل معنا دار و دو سویه بین آن دو در یک فرآیند کاملاً طبیعی اتفاق افتاده است. از این رو شاعران مسلمان انقلابی از تاکید بر تاثیر متقابل شعر سیاسی اسلامی و پیروزی انقلاب اسلامی اِبایی ندارند؛ و با صراحت و شجاعت آن را تاکید می کنند.
تاثیر انقلاب بر شعر معاصر ایران، روشن و واضح و انکار ناپذیر است. زبان شعر تازه تر شد و با ترکیبات تازه تر شعری رو به رو شدیم. غزل به معنی واقعی شکل گرفت و شعر حماسه توانست در قالب غزل جای بگیرد. شاعران انقلاب ،خالق شعری متمایز و دارای سبکی ویژه هستند. آن ها اگر چه از تجربیات شاعران گذشته و امروز بهره ها گرفته اند؛ اما انصاف باید داد که میراث خوار سنت گرایان یا وام دار نوگرایان پس از مشروطه نیستند. شعر این شاعران درون مایه یی معنوی دارد که بی عدالتی را بر نمی تابد ، و در عرصه ی اجتماعی از زبان حماسی و گاه منتقدانه و بی پروا بر خوردار است.
این شاعران در احیای تحول مناسب غزل موفق بوده اند، و آثار قابل تاملی در این قالب آفریده اند . انقلاب اسلامی ایران تاثیر مثبتی در شکل، محتوا و صورت ادبیات، گذاشته؛ به خصوص شعر ما که در فرم و شکل کاملاً اثر پذیر بوده است و با به وجود آمدن انقلاب، ما یک باز خوانی تاریخی انجام داده ایم. این بازخوانی به معنی بازخوانی هویت یک ملت، یعنی نگاه کردن به گذشته ی تاریخی یک ملت است. با بازخوانی تاریخی شعر ایران ، نکات مثبت را جذب کردیم. به طور مثال ،قالب غزل که یک قالب سنتی بود، به یُمن این بازخوانی به زبان جدید آراسته شد ، و از آن قالب سنتی و محتوای سنتی اش جدا شد.
اولین و یکی از بزرگترین تاثیرات انقلاب بر روند شعر ایران پیدایش یک جمهوری و یک دموکراسی شعری بود.مردمی که دیدند با حضور همه جانبه در صحنه ی انقلاب توانسته اند؛ یکی از بزرگترین رفرم های اجتماعی قرن را تشکیل دهند، یکی از مستعد ترین و در عین حال وسیع ترین صحنه ها را برای حضور هنر، ادبیات و به ویژه شعر را فراهم آوردند. به هر روی تاثیر دو طرفه ی شعر سیاسی و انقلاب اسلامی بسیار عمیق بوده است.
یکی از خصایص اصلی و اساسی شعر دینی، مذهبی یا شعر انقلابی و خونین، استخدام و به کارگیری مفاهیم مختلف شور انگیز اسلامی برای بیان مقاصد یا دستیابی به اهداف الهی خویش است.بهره گیری از مفاهیم حماسه ی رزمی، ذکر مصائب اهل بیت(ع)، مدح امامان معصوم(ع)، ستایش بزرگان دین، توصیف مناسبت های مهم تاریخی انقلاب اسلامی ، و نیز ، استفاده از مفاهیمی چون: جهاد، شهید،شهادت،خون،مرگ سبز و ... از آن جمله است. شاعر مذهبی به پشت گرمی خون و ایثار فرزندان رشید،غیور و سر به مهر این ملت توانست؛ سرود رهایی سر دهد و میل به حکومت فاضله را به شعر در آورد. از این رو اینگونه ، شعری وزین، و در عین حال ستیز گر و توفنده است. این شعر، گرچه جوان است؛ ولی برومند، استوار، معصوم و پویاست. شعر انقلاب، شعر خشم، خروش، مقاومت و مبارزه ی شهداست.شعر اعتراض و فریاد، شعر زندگی و مردانگی، و آمیزه ای از مهر و قهر، لطف و جنگ، زمزمه ای از توحید و اخلاق، جویباری از نیایش و کرنش ، و دریایی است از آب و آتش، آمیخته ای از عشق و نفرت. شعر انقلاب، شعر مبارزه با طاغوت و جالوت، شعر گلوله و گل واژه،شعر نبرد و ظلمت،بازیگر اصلی این نبرد، شهید است.از این رو،اگر شاعر انقلابی از شهید تاثیر می پذیرد و از شهید تمجید می کند تمجید او از شخص نیست. شهید شخص نیست، عصاره ی یک ملت است، پیامبری است که ما را از غرق شدن در گنداب رژیم شاهنشاهی و از ذلیل شدن در برابر صدام نجات بخشید.تاثیر پذیری شعر سیاسی و مذهبی از شهید و شهادت است که آن را درخشنده می کند، طرحی نو می افکند ، تحولی شگرف ایجاد می کند و هرگز به کالای متروکه تبدیل نمی شود، بلکه هر چه از عمرش بگذرد، هدایت گر و هادی تر می شود و تنها در ذهن خواص باقی نمی ماند.
ناصر آسیابانی
۱-احمد درستی،شعر سیاسی در دوره ی پهلوی دوم
۲-مجید شفیق، شاعران تهران،ج ۲
۳- یادنامه ی سومین کنگره ی شعر و ادب و هنر
۴- فرهنگ فارسی عمید
۵ـ جلال الدین مدنی،مبانی و کلیات علوم سیاسی،ج ا
۶- حمید روحانی،بررسی و تحلیل از نهضت امام خمینی(ره)،ج
۷- محمد شفیعی فر، درآمدی بر مبانی فکری انقلاب اسلامی
۸- همان
۹- همان
۱۰ - همان
۱۱- همان
۱۲-همان
۱۳-«شعار های انقلاب آمیزه از ادبیات، هنر و حماسه»، روزنامه ی جام جم
۱۴-همان
۱۵- همان
۱۶-«شاعران از تاثیر انقلاب اسلامی بر شعر و ادبیات معاصر می گویند» روزنامه ی جام جم
۱۷- همان
۱۸- همان
۱۹- همان


همچنین مشاهده کنید