شنبه, ۲۴ آذر, ۱۴۰۳ / 14 December, 2024
مجله ویستا

گزینه ها و راهبردها برای معامله با ایران


گزینه ها و راهبردها برای معامله با ایران
دنیس راس، مدیر اسبق بخش امور خاورنزدیک و آسیای جنوبی وزارتخارجة ایالات متحده، و عضو شورای امنیت ملی، در زیرکمیتة مدیریت مالی فدرال کمیتة امنیت کشور و امور دولتی سنا است. آقای راس در سخنرانی ای که متن کامل آن را در زیر می خوانید راهبردهایی در قبال ایران ارائه کرده که مطالعه آن برای شناخت رفتار غرب مفید است.
سیاست‌های فعلی آمریکا قصد ندارد ایران را از دستیابی به توانمندی خواه بصورت مونتاژ تسلیحات هسته‌ای و خواه بصورت ایجاد توانایی تهاجمی، بازدارد. دولت بعدی گزینه‌های قابل دسترس اندک‌تر و زمان محدودتری را در پیش‌گیری ایران از عبور این آستانه خواهد داشت.
● منافع ایالات متحده در تغییر رفتار ایران
امروزه بنظر می‌رسد، ایران برروی غلتکی قرار دارد که بطور مؤثر منافع امریکا را در سراسر خاورمیانه به چالش می‌کشاند. دولت‌های عربی بطور محرمانه از توان درحال افزایش ایران در منطقه ناخرسند می‌باشند. چراکه این موضوع دورنما و چشم‌انداز منطقه را تغییر خواهد داد. در نتیجه خطر انجام یک اقدام نظامی پیش‌دستانه از سوی اسرائیل جهت کند ساختن یا به تأخیر انداختن برنامه هسته‌ای ایران بسیار محتمل است. پیشگیری از چنین حمله‌ اسرائیلی‌هابه همان اندازه وجود دلایل زیاد ما برای پیشگیری از هسته‌ای شدن ایران, حائز اهمیت است.
رابطه عربستان سعودی با پاکستان، قراردادهای تسلیحاتی مخفیانه پیشین میان این دو کشور و ابزارهای مالی آن تماماً حاکی از آن است که عربستان سعودی ممکن است, سایت ‌های تسلیحات هسته‌ای پاکستان را خریداری و یا آن را در خاک خود مستقر نماید تا از این طریق در مقابل ایران بازدارندگی ایجاد کند. مصر نیز باتوجه به موقعیت خود در منطقه می‌تواند درخصوص توسعه توانمندی هسته‌ای خود تصمیم‌گیری نماید. گرچه تضمین امنیتی ما می‌تواند با تهدیدات علنی مقابله کند، اما تا چه حد این تضمینات در پیشگیری از حس ایران مبنی بر توان بیشترش در سرنگون ساختن همسایگانش مربوط می شود؟
● ارزیابی اطلاعات ملی و پیامدهای آن
گزارش منتشر شده از سوی NIE، چشم‌انداز اقدام در مورد ایران را تغییر داد. با ادعای این سازمان مبنی بر این که ایران برنامه تسلیحات هسته‌ای خود را در سال ۲۰۰۳ متوقف ساخته، این برداشت ایجاد شد که ایران در پی دستیابی به تسلیحات هسته‌ای نبوده و یک تهدید در آینده نزدیک نمی‌باشد. NIE، سهواً در کاهش قابل ملاحظه‌ عامل "هزینه" در رهیافت بین‌المللی فعلی در قبال ایران موفق بوده است.
پیش از ادعای NIE، سعودی‌ها سعی کردند تا در مورد برنامه هسته‌ای ایران فشار زیادی را بر این کشور وارد سازند. در اوایل نوامبر، سعودالفیصل، وزیر امورخارجه عربستان از ایران دعوت کرد تا به پیشنهاد شورای همکاری خلیج {فارس} مبنی‌ بر « ایجاد یک کنسرسیوم برای تمامی استفاده‌کنندگان از اورانیوم غنی شده در خاورمیانه» پاسخ دهد. پس از گزارش NIE، هیچ اشاره مجددی در مورد پیشنهاد صورت نگرفته است.
همینطور پس از ادعای فوق از سوی NIE، مصر از علی لاریجانی جهت سفر به قاهره برای انجام مذاکره دعوت بعمل آورد و سفیر اسبق مصر در ایالات متحده امریکا، احمد ماهر در ژانویه ۲۰۰۸ در یادداشتی ذکر کرد که برای دنیای عرب، اسرائیل یک معضل است و نه ایران و «مشاجرات میان اعراب و ایران می‌تواند از طریق گفتگو حل شود.» در ایران نیز تا پیش از ادعای NIE، دولت مشخصاً در موضع تدافعی قرار داشت ولی پس از آن در حالت تهاجمی قرار گرفت.
آسیب‌پذیری های ایران و گزینه‌های دیپلماتیک ما هدف اساسی ما در قبال ایران باید ممانعت از توسعه تسلیحات هسته‌ای آن کشور و تغییر و اصلاح سیاست‌های ضدصلح و ضدثبات در خاورمیانه باشد.
● آسیب‌پذیری‌های ایران
درست در زمانیکه مصرف داخلی نفت در ایران به سرعت در حال افزایش است، تولید نفت ایران در حال کاهش می‌باشد. در حال حاضر ایران بیش از ۳۰۰ هزار بشکه در روز کمتر از سهمیه صادرات اوپک، تولید می‌کند. ایرانی‌ها برای اینکه بتوانند از ادامه کاهش تولید نفت خود پیشگیری کنند، به کمک‌های فنی و سرمایه‌گذاری‌های کلان خارجی نیاز دارند.
همین موضوع منجر به این گردیده که برخی از تحلیلگران اظهار نمایند که درآمد نفتی ایران از ۲۰۱۴ تا ۲۰۱۵ از بین می‌رود. تجار اروپایی، از سرمایه‌گذاری در ایران و تجارت با این کشور کاسته و در نتیجه این اقدام قیمت‌های اغلب کالاها بطور چشمگیری در ایران در حال افزایش می‌باشد. آسیب‌پذیری اقتصادی به وضوح به چشم می‌خورد.
● گزینه‌های دیپلماتیک
۱) تنگ تر کردن حلقة دار
این روشی است که درحال حاضر آن را دنبال می‌کنیم. گرچه حضور شرکت‌های اروپایی در حال کاهش است و آنها از خطر سرمایه‌گذاری در ایران می‌ترسند، اما هنوز تعدادی از دولت‌های اروپایی چندین میلیارد دلار تعهدات و ضمانت‌های اعتباری برای کمپانی‌های خود که در ایران درحال فعالیت‌ هستند را تدارک می‌بینند. در سال ۲۰۰۵ این رقم بالغ بر ۱۸ میلیارد دلار بود.
علیرغم اینکه این مبلغ کاهش یافته اما هنوز شرکت‌های ایتالیایی، اسپانیایی، اتریشی و (حتی در برخی موارد آلمانی) از چنین تعهدات و ضمانت‌هایی استفاده می‌کنند. درصورتیکه یکی از گزینه‌های مورد نظر پیگیری همین گزینه یعنی محکم کردن گره باشد، نیاز به اقدامات بیشتر در این حوزه به چشم می‌خورد.
یک روش برای انجام این کار کمک گرفتن از سعودی‌ها است. بعنوان مثال، سعودی‌ها، مقادیر زیادی دارایی و سهام در اروپا دارند که می‌توانند به واسطه آن بطور خصوصی با دولت‌های اروپایی مربوطه، شرکت‌های سرمایه‌گذاری و بانکداری مهم و همچنین کمپانی‌های حائز اهمیت انرژی وارد گفتگو شوند و این موضوع را برای آنان شفاف سازند که تمامی شرکت‌هایی که کلیه روابط خود با ایرانی‌ها را قطع کنند، از سوی سعودی‌ها پاداش دریافت خواهند کرد و آنانکه این کار انجام ندهند، مغضوب دولت سعودی شده و امکان هیچ سرمایه‌گذاری یا تجارتی را دیگر دریافت نخواهند داشت.
می‌توان همین اقدام را نیز با چینی‌ها و روس‌ها انجام داد. چینی‌ها اگر مجبور به انتخاب میان ایران یا عربستان سعودی باشند، عربستان سعودی را انتخاب خواهند کرد. چینی‌ها سرمایه‌گذاری‌های کلان جدید در بخش پتروشیمی عربستان دارند و سعودی‌ها با پرکردن یک ذخیره استراتژیک نفتی برای چین موافقت کردند.
سعودی همچنان می‌توانند در امارات متحده عربی تأثیر بگذارند. ضرورتی ندارد همه چیز از طریق قطعنامه‌های شورای امنیت سازمان ملل متحد انجام پذیرد. تحریم‌های رسمی و غیررسمی، فشارهای بسیار شدید غیررسمی و یافتن طرقی جهت راضی ساختن سعودی‌ها در استفاده از نفوذ خود می‌تواند همگی فشار وارده بر {ایران} را اضافه نماید.
اما اعمال فشار به تنهایی، فقط می‌تواند در ایجاد یک روحیه و طرز تفکر مبنی بر در محاصره قرار گرفتن رژیم ایران کمک کند و از اینرو جناح تندرو را تقویت می‌کند. مشکل گزینه ”محکم ساختن گره“ آن است که رهبری ایران امکان دارد با این باور که چیزی را از دست نخواهد داد، گزینه ” مقابله“ را انتخاب کند.
۲) مذاکره بدون شرط
از دیدگاه تهران تصویر حاصله، تلاش‌هایی است بی‌امان در به انزوا کشیدن ایران یا فشار آوردن بر آن. حتی وقتیکه ایران پس از ۱۱ سپتامبر سعی کرد به القاعده و افغانستان واکنش نشان دهد، هیچ شناسایی یا عمل متقابلی را دریافت نکرد.
ایران خواهان شناسایی امنیت مشروع و منافع منطقه‌ای خود، تعهد ایالات متحده مبنی بر پذیرش رژیم و دست برداشتن از تلاش برای تغییر رژیم، استرداد دارایی‌های بلوکه شده و پایان بخشیدن به تحریم‌های اقتصادی و پذیرش حق داشتن قدرت هسته‌ای غیرنظامی می‌باشد.
در مقابل نیز ایالات متحده خواهان دست کشیدن ایران از تعقیب دستیابی به تسلیحات هسته‌ای، حمایت از گروه‌های تروریست و شبه‌نظامیانی که دولت‌های فعلی را تهدید می‌کنند و پایان بخشیدن به تلاش‌های خود جهت پیشگیری از صلح اعراب- اسرائیل می‌باشد.
اقدام بدون فشار می‌تواند این موضوع را برای ایران تداعی کند که ایالات متحده شکست را قبول کرده و دیگر ضرورتی برای پاسخگویی وجود ندارد. آنچه که در رابطه با وارد شدن به موضوع ایران می‌توان استدلال کرد، حفظ فشار نگاه‌دارنده، و در همان حال دادن انگیزه و حفظ شأن ایران می‌باشد.
۳) رهیافت مرکب – مذاکرات بدون شرایط اما همراه با فشار
جهت جلوگیری از تعبیر ایران مبنی بر اینکه این اقدام امریکا نشانه‌ای از ضعف است، باید فشارها همچنان باقی بماند.
منطق این گزینه بر این قرار دارد که ایران باید دریابد هزینه‌های تعقیب بحث هسته‌ای واقعی بوده و غیرقابل اجتناب می‌باشد. حال چگونه می‌توان با حفظ فشار بدون آنکه هیچ کدام از طرفین ضعیف بنظر برسند، وارد گفتگو شد.
یک راه برای ایالات متحده آن است که از امریکایی‌ها درخواست نماید بدون آنکه ایران مجبور به تعلیق غنی‌سازی اورانیوم باشد، پیشنهاد مذاکرات مشترک را به ایران نماید. برای اجتناب از تعبیر ایرانی‌ها مبنی بر اینکه در بازی پیروز گردیده‌اند، ایران نباید تعیین کننده قیمت و بهای اقدامات باشد بلکه اروپا باید آن را تعیین کند.
در این بازی اتحادیه اروپا، تحریم‌های سخت‌تر در مورد سرمایه‌گذاری‌ها، اعتبارات و انتقال تکنولوژی در مقابل ایران و یا حداقل بخش انرژی ایران را قبول خواهد کرد. مشکل که در اینجا پیش می‌آید، موافق نمودن اتحادیه اروپا با این اقدام است. بسیاری در اروپا احساس می‌کنند که می‌توانند با ایران دارای تسلیحات هسته‌ای کنار بیایند و مهار وضعیتی قابل قبول است.
در چنین صورتی کمک گرفتن از اسرائیل برای فرستادن هیئت‌های نمایندگی عالی رتبه محرمانه به پایتخت‌های مهم و کلیدی اروپایی جهت تفهیم این موضوع که گرچه امکان دارد، که دیگران حس نمایند می‌توانند با ایران هسته‌ای کنار بیایند اما این موضوع برای اسرائیل مصداق نخواهد داشت.
در این موضوع می‌توان از روس‌ها نیز کمک گرفت. درخواست از روس‌ها برای ایفای این نقش، نه آسان است و نه ارزان.
چندین روش مبتکرانه برای وارد ساختن روس‌ها به موضوع وجود دارد : ابتدا، مطرح ساختن موضوع نیروهای دفاعی ضدموشکی در لهستان و جمهوری چک جهت فشار آوردن واقعی روسیه به ایران. دو انگیزه محتمل دیگر نیز برای روس‌ها وجود دارد : پیشنهاد کمک به روس‌ها در پذیرش نقش رهبر بعنوان فروشنده سوخت‌های هسته‌ای در عرصه بین‌المللی و امکان این موضوع را به روس‌ها دادن که در اقدامات در برابر ایران درخصوص متوقف ساختن برنامه هسته‌ای امریکا نقش پیشرو را بازی نماید.
● چگونگی مذاکرات با ایران
یک روش برای این کار مجبور ساختن اروپایی‌ها به این اقدام است که بطور مخفیانه با ایران در مورد دستورکاری که فراتر از موضوع هسته‌ای باشد وارد مذاکره شوند تا از این طریق وارد شدن امریکا به گفتگوها را آماده سازند.
توصیه می‌کنم، تلاش شود یک کانال پشتیبان و مستقیم ایجاد شود. پذیرش امکان ایجاد یک چنین کانال رسمی و خبره با ایرانیان، روشی مناسب در آغاز چنین مباحثی خواهد بود که طی آن از نماینده ایران درخواست می‌شود تا توضیح دهد که دولت متبوعش به اهداف امریکا در قبال ایران چگونه می‌نگرد و وی در مورد برداشت امریکایی‌ها از اهداف ایران در قبال ایالات متحده چگونه فکر می‌کند.
در هر تعامل اینچنینی می‌باید روشی یافت که بتوان به ایرانیان نشان داد که آماده شنیدن صحبت‌های آنان و در تلاش برای درک علائق و نگرانی‌های ایرانیان و پاسخگویی به آنان هستیم اما در نهایت بدون درک و رسیدگی به علائق و نگرانی‌های ما نیز هیچگونه پیشرفتی نمی‌تواند صورت بگیرد.
چنانچه سعی نمائیم بطور دیپلماتیک اختلاف نظرهایمان را با ایران به طریقی جدی و معتبر حل نمائیم، سیاست‌‌های خشن‌تر، در صحنه بین‌المللی و داخلی را راحتر می‌توان برای عموم قابل درک ساخت.
مترجم : حسام الدین هوریابند
منبع : دیپلماسی ایرانی