یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا


انتظار کودک از والدین


انتظار کودک از والدین
بسیاری از ناسازگاری ها، بد رفتاری ها، کج روی های کودکان مربوط به اجتماع و ناشی از مسائل محیطی است. اگر کودکی رفتار خلاف اخلاقی دارد یک دلیلش این است که والدین و اجتماع راه خوب بودن را بر او مسدود کرده اند و نگذاشتند او آن چنان که باید رشد کند.ما در این بحث با رعایت اختصار به گوشه ای از این علل و عوامل اشاره می کنیم:
الف) مسائل مربوط به والدین
۱) روش تربیت: یکی از مشکلات تربیتی جامعه ما این است که بسیاری از ما پدران و مادران به روش های درست تربیتی آگاهی نداریم و نمی دانیم در برابر وضع خاصی چه موضعی را باید اتخاذ کنیم.این امر درباره فرزندان اول خانواده بیشتر صدق می کند تا درباره دیگر فرزندان از آن بابت که تجارب والدین اندک و راه و روش شان هنوز ناپخته است. به هر حال روش تربیت، اعمال شده خواه از سوی والدین و خواه از سوی مربیان ممکن است، نسنجیده و نامعقول باشد و موجب طغیان ها و انحرافاتی در کودک شود و بدیهی است در چنان صورتی سرزنش بر کودک روا نیست.
۲) روابط غلط: در ریشه یابی بسیاری از ناسازگاری ها به این نتیجه می رسیم که افراد خانواده با هم روابطی خصمانه دارند و کانون خانواده مملو از دشمنی هاست. وجود روابط نادرست در خانه، بین زن و شوهر خود می تواند از عوامل مهم بد رفتاری و بد اخلاقی بین کودکان باشد.
۳) رفتار ناصواب: پدر و مادر سرمشق های کودکان و راهنمای آن ها در نحوه زندگی حال و آینده شان هستند. به هر میزان که والدین آرام، صبور، متین و موقر باشند بر روی کودکان اثر مثبت بیشتری دارد.بر این اساس ما باید لااقل بخشی از علل بد رفتاری کودکان را در خود مان جستجو کنیم و سعی کنیم که نخست خود را اصلاح کنیم و بعد کودکان خود را.شوخی های زننده در حضور کودکان، نوع روابط زن و شوهر در کنار کودکان، اعمال خشم ها و غضب ها، غیبت ها، بد گویی ها،خنده های بی حساب، ریا کاری، ابراز تأثر های افراطی، مهر جویی های بی حساب همه و همه درس های بدی برای کودکان ما هستند و زمینه را برای ناساز گاری شان فراهم می کنند.این امر در سال های اول زندگی کودکان نقش بیشتری دارد از آن بابت که اطفال در این بین بیشتر از دیگر اوقات تقلید می کنند و نیز هرچه را که والدین می گویند راست است و خلافی در آن دیده نمی شود.
ب) مسائل مربوط به اجتماع:
ما کودکان خواسته و ناخواسته تحت تأثیر اجتماع به معنای عام کلمه ایم. رفتارها،طرز برخوردها و همه مسائلی که ما به گونه ای با آنان در ارتباطیم در فکر و ذهن ودر رفتار و گفتار ما اثر می گذارند. این امر تا حدی دارای اهمیت است که به عقیده برخی از دانشمندان شخصیت و وجدان اخلاقی افراد محصول اجتماع است.افراد جامعه در چنین ارتباط ها، آداب و سنن، طرز فکر، ارزش ها، آگاهی ها، نوع برداشت ها و تلقی های خود را نیز به ما منتقل می کنند.پیداست که اگر این امور معیوب باشند ما نیز تحت تأثیر آن ها قرار خواهیم گرفت البته تأثیر همه پدیده ها در افراد و کودکان به یک اندازه نیست.برخی از آن ها را اثری بیشتر است و برخی را اثری کمتر.ما اینک به نمونه هایی از آن ها که تأثیر بیشتری در کودکان دارند اشاره می کنیم:
۱) گروه هم بازی: کودکان در مراحلی از سنین خود بیش از آن که تحت تأثیر و نفوذ والدین باشند تحت تأثیر گروه اجتماعی خود هستند و منظور از گروه اجتماعی آن هایی هستند که هم بازی با کودکند، با او رفت و آمد و معاشرت دارند، با هم به مدرسه یا به گردش می روند، به هم راز دل می گویند نقش و تأثیر هم بازی های کودکان در مواردی از حدود عادی و متعارف هم فراتر می رود و آن موارد عبارتند از:
▪ اول) موردی که در خانواده درگیری و نزاع باشد و پدر و مادر با هم سازش نداشته باشند.در چنین وضع و احوالی فرزندان به دنبال دوستان خود می روند که محرم رازشان هستند، تا درد دل ها را بگویند و بدین وسیله خود را تسکین بخشند و اصولا دوستان و هم رازهای کودکان در آن ها تأثیر گذاشته و نقش الگویی برایشان پیدا می کند.
▪ دوم) موردی که خانواده به شهر یا محل جدیدی کوچ می کنند. پیداست که برقراری رابطه والدین یا همسایگان بر اثر ضوابط عقلی است و مدت ها طول می کشد تا آن ها با هم مأنوس و در ارتباط با هم شوند ولی کودک به زودی با کودکان دیگر انس پیدا می کند و برای این که در جمعشان پذیرفته شود هم زبان و هم رفتار آنان می شود.
▪ سوم) در موردی است که کودکان به سنین نوجوانی و بلوغ می رسند. در پی تحولاتی که در جسم و فکرشان پدید می آید گرایش هایی نسبت به دوستان و همرازان خود پیدا می کنند، آن چنان که گویی پدر و مادر را از یاد برده و راه و رسم شان را تقبیح می کند.در جمع اگر ریشه بسیاری از کج روی ها، ناسازگاری ها و حتی اعتقادات کودکان را جستجو کنیم جای پایی از دوستان و هم بازی های آنان پیدا خواهیم کرد.معاشرت های ناباب، تماس کودک با افرادی که صلاحیت اخلاقی ندارند، مشاهده صحنه های خلاف اخلاق از آنان، خود عامل مهمی برای ناسازگاری هاست. بدون شک دست اندر کار بودن عده ای از مفسدان و گمراهان که سعی دارند از طریق اغفال کودکان به آرزوهای ناروای خود دست یابند به این انحرافات دامن می زند. فراموش نکنیم که حداقل زیان روابط ناصواب این است که فرزندان ما خوی اصیل خانوادگی را از دست می دهند و هم رنگ آن ها می گردند.امروزه از نظر علمی ثابت شده است که خشم ها، عصبانیت ها،حتی حسادت ها، گریه ها، خنده ها، کسالت ها از امور اکتسابی و سرایت کننده اند.
۲) معلم و مدرسه: کودکان ما از سوی دیگر تحت تأثیر معلم و مدرسه،برنامه و روش و محتوای درسی خود هستند. کتاب های درسی می توانند احیا کننده باشند معلم و مدیر می توانند سازنده باشند و یا ویران کننده واین کودکان ما هستند که گاهی قربانی اشتباهات،کج رویها و یا روش غلط دستگاه تربیتی کشور می شوند.طفل از طریق معلم و برنامه با دنیای دیگری آشنا می شود.تعلیمات معلم و مدرسه ممکن است فکر و روح کودک را اوج دهند و یا آن را سقوط داده و آلوده کنند.
۳) دیگر افراد جامعه: چه بسیار از نابسامانی های اخلاقی کودکان که ناشی از بد اخلاقی افراد جامعه است وانسان ها و بویژه کودکان سخت تحت تأثیر افرادی هستند که در دور و برشان زندگی می کنند و بر این اساس اگر افراد جامعه ای سالم نباشند نمی توان انتظار داشت که نسل سالم و پاک باشد.بیش یا کم، خواسته و ناخواسته آلودگی ها و انحرافاتشان به دیگران سرایت خواهد کرد.به هنگامی که سازمان های مسئول در جامعه ای به فکر مردم جامعه نباشند و راه و رسم شان غلط و ناصواب باشد نباید انتظار اصلاح افراد را داشت.چه بسیار از کودکان که در معرض فنا و سقوط اند از آن بابت که بد ترین سر مشق ها برای آنان وجود دارد و یا در خطر انحطاط اخلاقی هستند از آن بابت که محیط شان پر از اغوا و فریب است، صحنه های خلاف اخلاق، عفت عمومی، مستی ها، جنایت های علنی، هرزه گویی ها و آزادی های بی بند و بار خود درس بدی برای فرزندان ما هستند.نظر به وجود چنین عوارضی است که در محیط اسلامی جلوی فاسد و فساد گرفته می شود، معاشرت ها و روابط به گونه ای مطلق آزاد هست، جلوی صحنه های بد آموز گرفته می شود.آزادی ها در مرز قانون می آید. بد آموز و بد آموزی را از میان بر می دارند تا راه به سوی تکامل انسان باز باشد.
مهر انگیز انوری مقدم
منبع : روزنامه خراسان


همچنین مشاهده کنید