پنجشنبه, ۲۰ دی, ۱۴۰۳ / 9 January, 2025
مجله ویستا

مطبوعات و کارگران


مطبوعات و کارگران
در هر جامعه طبقات، قشرها و طیف‌های مختلفی وجود دارند كه در كنار هم برای زندگی و بهره‌مندی از رفاه و امكانات بهتر یا به‌دست آوردن سرمایه و قدرت بیش‌تر با داشتن دیدگاه‌ها، اندیشه‌ها و منافع مادی و معنوی متفاوت و بعضاً متضاد، به همكاری، رقابت و گاه دشمنی و مبارزه با یكدیگر می‌پردازند.
مطبوعات و در بُعد وسیع‌تر مجموعه‌ی رسانه‌های هر جامعه (اعم از مكتوب و الكترونیك) آینه‌های تمام‌نمایی هستند كه وضعیت حاكم و چه‌گونگی همكاری، رقابت و مبارزات موجود در آن جامعه را نشان می‌دهند. برحسب این‌كه هركدام از این آینه‌ها در دست چه كسانی باشد و رو به چه كسانی و با چه زاویه‌ای تنظیم شده باشد، تصاویر متفاوتی را به بیننده نشان می‌دهد و بیننده نیز براساس عقاید و تمایلات خود تصویر موردنظر را انتخاب می‌كند. اگر رسانه‌ها و مطبوعات آزاد باشند، قاعدتاً انعكاس‌دهنده‌ی همه‌ی فعالیت‌ها‌، تلاش‌ها، همگرایی‌ها، واگرایی‌ها، رقابت‌ها، مبارزه‌ها و برخوردهای تند گروه‌های مختلف‌اجتماعی خواهند بود. اگر تصویر یا تصاویر بخشی از این مجموعه در رسانه‌ها یافت نشود، نشان‌دهنده‌ی نوعی اختلال و ناهنجاری است. در این حالت یا سانسور و ممیزی بر جامعه حاكم است یا بخشی از جمعیت به‌دلیل انقیاد و فشار یا رشد نكردن و بیماری از فعالیت بازمانده است.
در كشوری كه رسانه‌ها آزادند و كاركرد و فعالیت همه‌ی گروه‌ها و طبقات اجتماعی نرمال است، قاعدتاً باید تمام تصاویر در آینه‌ها موجود باشد. اگر تعداد رسانه‌ها كم یا در میزان و كیفیت تصاویر نقایصی وجود داشته باشد، نشان‌دهنده‌ی وجود اختلال و ناهماهنگی یا بیماری در آن جامعه است. در یافتن چرایی و چه‌گونگی این اختلال و بیماری باز هم رسانه‌‌ها می‌توانند نقشی مهم داشته باشند.
طبقات و گروه‌های حاكم، دولت‌ها- حكومت‌ها و در سطح بالاتر بلوك‌های قدرت سرمایه و انحصارات امپریالیستی با اعمال نفوذ و كنترل بر تمام یا بخشی از رسانه‌ها و مطبوعات در جوامع و در سطح بین‌المللی سعی در كتمان بخشی از حقایق و بزرگ‌نمایی بخش‌های دیگر دارند. این‌ها با در اختیار داشتن رسانه‌های متعدد و رنگارنگ با جلوگیری از انتشار برخی اخبار، جعل و انتشار اخبار ساختگی و مقالات سفارش‌شده، سیاست‌های ویژه‌ی خویش را تبلیغ و منافع طبقاتی‌شان را تأمین می‌كنند.
در جامعه‌ی ما شمار زیادی روزنامه، هفته‌نامه، فصل‌نامه و گاهنامه منتشر می‌شود كه به موضوعات مختلف فرهنگی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، هنری، ورزشی و ... می‌پردازند. هركدام از زاویه‌ای خاص تصویر بخش معینی از جامعه را به مخاطبان خود نشان‌داده و سیستم فكری ویژه‌ای را تبلیغ كرده، گسترش می‌دهند و جا می‌اندازند. كارگران و مُزد و حقوق‌بگیران در بخش‌های دولتی و خصوصی، اعم از تولیدی، صنعتی، اداری، خدمات و كشاورزی در مجموع بیش از سه‌چهارم جمعیت فعال كشور را تشكیل می‌دهند. ببینیم سهم این عده در مطبوعات و رسانه‌ها چه‌قدر است؟
براساس آمار سال ۱۳۸۲ در ایران تعداد ۴۲۵ روزنامه و هفته‌نامه‌به قطع روزنامه منتشر می‌شود. اكثر این تعداد در شناسنامه‌هایشان اقتصاد، فرهنگ، سیاست، ورزش و مسایل اجتماعی را عرصه‌ی فعالیت و هدف خود معرفی كرده‌اند. از این تعداد ۱۱۱ روزنامه و هفته‌نامه در كنار سایر موضوعات به انعكاس و تبلیغ در عرصه‌ی ورزش پرداخته و ۱۴ روزنامه و هفته‌نامه‌ی تخصصی و انحصاراً ورزشی منتشر می‌شود.
در كنار شمار بسیار زیادی از روزنامه‌و هفته‌نامه‌هایی كه صفحات زیادی را به طرح مسایل اقتصادی اختصاص می‌دهند (نگاه كنید به روزنامه‌های "شرق"، "ایران"و... كه یك صفحه‌ی كامل را فقط به بورس اختصاص داده‌اند) ۱۴ روزنامه و هفته‌نامه‌ی تخصصی اقتصادی منتشر می‌شود مثل "(ابرار اقتصادی"، "بورس"، "سرمایه"، "پول" و ...) واضح است كه این نشریات به طرح و تبلیغ اقتصاد سوسیالیستی یا فئودالی نمی‌پردازند بلكه اقتصاد نئولیبرالی، بازار آزاد سازمان بورس، آزادی گردش سرمایه در كنار اعمال محدودیت‌های هرچه بیش‌تر به نیروی كار را محور تبلیغات خود قرار می‌دهند. تعداد زیادی روزنامه و هفته‌نامه‌ی تخصصی نیز در عرصه‌های دیگر مثل زنان، هنری، پزشكی، علمی، خبری، آموزشی، كشاورزی و... وجود دارد ولی متأسفانه عنوان اختصاصی یا فرعی هیچ‌كدام از این ۴۲۵ نشریه مسأله‌ی كار و حقوق‌بگیری نیست.
فقط یك روزنامه‌ی به اصطلاح كارگری منتشر می‌شود به‌نام "كار و كارگر" كه متعلق به حزب "خانه‌ی كارگر" است و به‌دلیل وابستگی این حزب به بخشی از حاكمیت و تا همین چندسال پیش مستقیماً به دولت، طرح مسایل و مشكلات كارگران همیشه تحت‌الشعاع منافع و مصالح سیاسی خاص قرار می‌گیرد. تنها مورد دیگر در بین مطبوعات رسمی هفته‌نامه‌ی "آتیه" وابسته به سازمان تأمین اجتماعی است كه شاید در نیمی از صفحات خود، آن‌دسته از مسایل كارگری را طرح و بررسی می‌كند كه برای این سازمان و منافع آن اهمیت دارد. (سازمانی كه با سرمایه‌ی كارگران تشكیل‌شده و مدیریت منتخب دولت و بدون نظارت كارگری دارد.) می‌بینیم كه برای یك جمعیت ۷۵ درصدی فقط یك روزنامه و یك هفته‌نامه‌ی تخصصی كه البته هر دو هم وابسته به گروه‌های حاكم است، وجود دارد. (یعنی نیم‌درصد از كل مطبوعات.) بقیه‌ی روزنامه‌و هفته‌نامه‌ها اگر هم گاهی به طرح مسایل و اخبار كارگران و مزد و حقوق‌بگیران می‌‌پردازند، فقط برای رعایت الزامات ژورنالیستی و جور بودن جنس‌شان است و ندرتاً از مجموع حداقل ۱۲ صفحه، نیم صفحه را به این بخش اختصاص می‌دهند و در بیش‌تر موارد حتی به یك ستون هم نمی‌‌رسد.
سهم كارگران در حوزه‌ی مجلات، ماهنامه و گاهنامه بسیار بدتر از روزنامه‌هاست. از مجموع ۱۱۴۱ ماهنامه، درحالی‌كه حداقل ۲۰ مجله‌ی تخصصی ورزشی و تعداد بسیار زیادی مجلات تخصصی در حوزه‌های مختلف هنری، فنی، علمی، اقتصادی و خبری، بنگاه‌های خصوصی و سازمان‌های دولتی منتشر می‌شود، دریغ از حتی یك مجله‌ی تخصصی كارگری.
البته خوش‌بختانه چند مجله كه به‌طور فرعی ولی همیشه به مسایل كار می‌پردازند دیده می‌شود: ماهنامه‌ی "اندیشه جامعه" كه متأسفانه دیگر منتشر نمی‌شود و ماهنامه‌‌های "تولید مصرف"، "نقدنو" و "نامه" در حداكثر ۲۰درصد از صفحه‌های خود و چند مجله‌ی دیگر به‌طور موردی و هرازگاهی به‌طرح مباحث كارگری می‌پردازند. گاهنامه‌‌های "توسعه" و "كارمزد" نیز مسایل كارگری را مطرح می‌كرد. فصل‌نامه‌ی اشتغال اصولاً خود مسأله‌ی اشتغال را مدنظر قرار می‌دهد و بالاخره فصل‌نامه‌ی "كار و جامعه" كه به حقوق و روابط كار و مدیریت كار می‌پردازد؛ در این دو مورد آخر نگاه كارگری كم‌تر به چشم می‌خورد.
اكثر مجلات و روزنامه‌ها بخش اجتماعی دارند و مسایل كارگری و حقوق‌بگیران را در این بخش مطرح و پی‌گیری می‌كنند اما همان‌طور كه در بالا گفته شد، طرح اخبار و مسایل كار و اشتغال یك جمعیت ۷۵ درصدی از كل جامعه با این میزان گسترش و تنوع حتماً به یك بخش و جایگاه مستقل نیاز دارد. متأسفانه در وزارت ارشاد هم در فرم‌های مربوط به مجوز نشریات اصولاً هیچ جایگاهی برای نشریات كارگری پیش‌بینی نشده است.
در حوزه‌ی نشر و كتاب همان‌طور كه همه می‌دانیم تعداد عناوین و تیراژ كتاب‌هایی كه به طرح مسایل و مباحث كارگری می‌پردازند، بسیار كم است و متأسفانه با توجه به جمعیت این بخش تعداد كتاب‌خوان‌ها در این زمینه بسیار كم‌تر است. اما نكته‌ی جالب این‌كه در عرصه‌ی تئوریك و مسایل نظری و كلان مربوط به این طبقه، تعداد عناوین كتاب‌ها در این زمینه كم نیست ولی این دسته از آثار، بیش‌تر دارندگان میزان تحصیلات و دانش بالا، نخبگان و روشن‌فكران را تغذیه می‌كند. متأسفانه در این حوزه هم ناشر تخصصی كتاب و آثار كارگری دیده نمی‌شود. نكته‌ی مثبتی كه نمی‌توان از آن گذشت، پیدایش و حضور مجلات و گاهنامه‌های كارگری غیررسمی است كه مربوط به انجمن‌ها، محافل، گروه‌ها، یا تشكل‌های نوپای كارگری است كه در چندسال اخیر به‌وجود آمده‌اند و همین‌طور برخی نشریات دانشجویی كه به مسأله‌ی كارگری هم می‌پردازند. این نشریات هرچند تیراژ كم و بُرد محدودی دارند اما به‌هرحال حضورشان مغتنم است.
در حوزه‌ی رسانه‌های صوتی و تصویری همگانی كه در ایران دولتی هستند، نیاز به توضیح نیست كه وضع بسیار اسفناك است. در ۶ كانال تلویزیونی و چندین كانال رادیویی كه به‌صورت شبانه‌روزی برنامه پخشمی‌كنند، برای همه‌ی اقشار و گروه‌های اجتماعی برنامه‌ی ویژه درنظر گرفته شده اما دریغ از حتی نیم‌ساعت برنامه‌ی ثابت در هفته كه ویژه‌ی كارگران و حقوق‌بگیران باشد. تا سال ۱۳۵۷ روزانه ۲۰ الی ۳۰ دقیقه برنامه‌ی رادیویی ویژه‌ی كارگران وجود داشت كه حداقل مسایل بهداشتی و ایمنی محیط كار را توضیح می‌داد ولی.... در مورد سینما و تئاتر چون اطلاعات من بسیار كم است وارد نمی‌شوم.
اما تهیه و تنظیم صحیح و مناسب اخبار و مطالب كارگری توسط خبرنگاران كارگری و علاقه‌مند به این مسایل یك چیز است و درج و انعكاس آن در رسانه‌ها اعم از مكتوب، صوتی و تصویری چیزی دیگر. باید واقع‌بین باشیم؛ در یك جامعه‌ی طبقاتی، نهایتاً همه‌چیز طبقاتی است و همان‌طور كه در ابتدای گفتار آمد، بینش و سیاست حاكم بر مطبوعات و رسانه‌ها نیز طبقاتی بوده و منافع و اهداف گروه‌ها و طبقات معینی را دنبال می‌كنند. انتظار نداشته باشیم مثلاً روزنامه‌های "شرق"، "همشهری" و دیگر روزنامه‌های اصلاح‌طلب یا... به‌طور جدی به‌طرح مسایل و اخبار كارگری بپردازند. این‌ها نه‌تنها علاقه و تعهدی به درج همه‌ی این اخبار و مسایل ندارند كه گاه به كتمان پاره‌ای مسایل و دگرگون جلوه‌دادن آن‌ها در راستای تأمین منافع حامیان خود می‌پردازند. انتظاری جز این داشتن، ندیدن آفتاب است. وقتی گروهی با منافع معیّن و طبقاتی خود اقدام به تأسیس روزنامه و رسانه‌ای می‌كنند، هدف آن‌ها طرح و تبلیغ افكار و آرمان‌های خود و سمت‌وسو دادن افكار عمومی جامعه در راستای تأمین منافع طبقه‌شان است. منافع مادی و ریالی هم مورد نظر نیست یا در درجه‌ی دوم و ثانویه است.
درمورد رسانه‌هایی كه سمت‌وسوی آن‌ها تبلیغ و تأمین منافع كارگران و حقوق‌بگیران باشد نیز همین حالت مصداق دارد. باید روزنامه‌هایی متعلق به طبقه‌ی كارگر و حقوق‌بگیران و حامیان آن‌ها وجود داشته باشد كه همه‌ی مطالب و اخبار مربوط به آنان را انعكاس دهد؛ كسانی كه از طبقه‌ی كارگران و حقوق‌بگیران باشند و در میان آن‌ها زیسته و رشد كرده باشند، بهتر می‌دانند اخبار و مطالب را كی از كجا و چه‌گونه تهیه و فراهم‌كنند و بهتر می‌دانند این آینه را رو به چه كسانی و با چه زاویه‌ای تنظیم‌كنند كه تصاویر حقیقی و درستی را نشان‌دهد. بیش از صد‌سال از پیدایش و موجودیت اولین كارگاه‌ها و كارخانه‌های صنعتی در ایران و به تبع آن ظهور كارگران و حقوق‌بگیران در بخش‌های مختلف خصوصی و دولتی، تولیدی و صنعتی، خدماتی و اداری و ... می‌گذرد. وزن و اثرگذاری این گروه عظیم اجتماعی را در عرصه‌ی اقتصادی و اجتماعی كسی نمی‌تواند منكر شود. اما متأسفانه اثرگذاری این طبقه در عرصه‌ی فرهنگ و فعالیت‌های اجتماعی و سیاسی به‌اندازه‌ی كافی و متناسب با وزن و سابقه‌ی تاریخی آن نیست. اگر مطبوعات و رسانه‌های كارگری نداریم، درست همان‌طور كه آثار مكتوب و هنری دیگر هم از این دست كم داریم، یك‌دلیل آن این است كه روزنامه‌نگاران، نویسندگان و هنرمندانی را كه از میان كارگران برخاسته باشند و هنوز هم كاركردن برای این طبقه و منافع و سرنوشت حقوق‌بگیران برایشان مهم باشد، كم‌تر داریم.
بیان دیگر این حقیقت این است كه كم داریم كارگران و فرزندانی از این طبقه را كه دست به قلم برده و به منافع و سرنوشت هم‌طبقه‌ای‌های خود وفادار باشند و شاید بهتر باشد بگویم به فرزندان این طبقه چنین فرصت و اجازه‌ای كم‌تر داده شده است. سرنوشت كلی خود طبقه‌ی كارگر و حقوق‌بگیران در این میان سهمی به‌سزا دارد. دلیل دیگر را كه شاید مهم‌تر هم باشد، باید در بی‌تشكلی عمومی مردم جامعه ما و به‌خصوص كارگران و حقوق‌بگیران دانست. به‌طور حتم اگر تشكل‌های مستقل و قدرتمند كارگری، اتحادیه‌ها، سندیكاها و ... حضور و فعالیت داشتند، مطبوعات و رسانه‌های مخصوص به خود را هم ایجاد می‌كردند و مؤسسات نشر آثار كارگری را بنیان می‌گذاشتند. تشكل‌های كارگران و حقوق‌بگیران و مطبوعات و رسانه‌های منعكس‌كننده‌ی افكار، فرهنگ و منافع این طبقه، نهادهایی هستند كه به‌طور متقابل باعث تقویت و رشد یكدیگر می‌شوند.
كاظم فرج‌اللهی
* عضو انجمن فرهنگی - حمایتی كارگران
منبع : ماهنامه نامه