یکشنبه, ۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 5 May, 2024
مجله ویستا

اصولگرایان و مربع افتراق


اصولگرایان و مربع افتراق
● نگاهی به آرایش جدید سیاسی در انتخابات مجلس هشتم
پاییز سال ۱۳۸۴ تازه آغاز شده بود که مدیرمسوول روزنامه کیهان در یک سرمقاله آتشین با زیرسوال بردن عملکرد نمایندگان مجلس همه را شگفت زده کرد؛ «متاسفانه نمایندگان مجلس هفتم نشان داده اند به رغم آن همه شعارها و ادعاها از درایت و درک لازم برای حفظ منافع ملی کشورشان برخوردار نیستند و در چالش هسته ای پیش رو همواره چندقدم عقب تر از حریف بوده اند» (سرمقاله حسین شریعتمداری ۳/۷/۸۴).
زیرسوال بردن عملکرد مجلس اصولگرا از جانب رسانه های اصولگرا در آن ایام خیلی معمول نبود؛ البته هرازچندگاهی برخی نشریات نزدیک به جریان عدالت خواه، پارلمان نشینان را زیرسوال می بردند، اما سابقه نداشت که محوری ترین نشریه اصولگرایان به این صراحت مجلسی را که تنها یکسال و چند ماه از تشکیلش می گذشت به باد انتقاد بگیرد؛ هرچه باشد شادکامی ناشی از پایان مجلس ششم و کناررفتن اصلاح طلبان آنقدر زیاد بود که مجلس اصولگرا به طور کامل مورد حمایت قرار بگیرد.
تحولات ماه های بعد اما نشان داد که مجلس هفتم، مجلس ایده آل اصولگرایان نیست؛ در بهترین حالت مجلسی بود برای خلاصی از مجلس اصلاحات تا به قول آن اصولگرای کهنه کار «وقتی که پیچ رادیو را باز می کنند از شنیدن مذاکرات نمایندگان، تن و بدن ارزش گرایان نلرزد».
سرمقاله مهرماه روزنامه کیهان گرچه مانیفستی برای انتخابات مجلس هشتم نبود، اما در بطن خود خبر از نارضایتی هایی می داد که می توانست صورتبندی اصولگرایان را در انتخابات بعدی دچار تحول کند. اتفاقی که درنهایت رخ داد و با شکاف های مختلف میان این جناح نمایان شد. اگر مجلس هفتم با حمایت یکپارچه تمام اصولگرایان از یک لیست واحد تشکیل شد، حالا یکسال و چندماه مانده به پایان فعالیت این مجلس، آرایش درونی جناح محافظه کار، چهار گروه متفاوت را نشان می دهد که هرکدامشان برای کسب قدرت و پیروزی در انتخابات پارلمانی نقشه ها کشیده اند.
دورخیز گروه های چهارگانه جریان اصولگرا به حدی است که «محمد مهدی عبدخدایی» دبیرکل یکی از سنت گراترین احزاب اصولگرا ناچار می شود افرادی را که از حالا برای انتخابات نقشه کشیده اند «منتظرالوکاله» خطاب کند؛ منتظرالوکاله هایی که پیش از رویارویی با اصلاح طلبان برای ورود به مجلس یک نزاع سخت و شدید میان خود دارند تا در میان موکلان ارزشگرای خود به عنوان کارآمدترین گروه اصولگرا شناخته شوند.
▪ سنت گرایان به دنبال سهم خود
هرچند که «مریم بهروزی»، فعال سیاسی سنت گرای جناح اصولگرا اصرار دارد که اصولگرایان در انتخابات آتی با ۵ ائتلاف وارد میدان می شوند اما آرایش درونی جناح اصولگرا نشان می دهد که اختلاف های فکری و عملکردی این جناح به گونه ای است که ورود چهار ائتلاف سیاسی در انتخابات آتی را به دنبال خواهد داشت.
سران هر چهار ائتلاف البته تاکید دارند که حتما به اجماع رسیده و لیست مشترکی ارائه خواهند داد اما نباید فراموش کرد که نمونه این ابراز خوش بینی ها، پیش از انتخابات شوراها هم شنیده می شد و در نهایت با ارائه سه لیست متفاوت همه نقش بر آب شد.
این درحالی است که انتخابات شوراها از حساسیت های انتخابات پارلمانی تهی بوده و اساسا خصلتی غیرسیاسی دارد، طبیعی است،انتخابات مجلس شورای اسلامی، تقسیم بندی های پیشین را حفظ کرده و بنا به ماهیتش، پیچیدگی های بیشتری هم به خود ببیند؛ چنین است که باتوجه به صف بندی محافظه کاران می توان تصویری از صورت بندی جناح اصولگرا در انتخابات آتی ارائه داد و وضعیت احتمالی این جناح را از زوایای گوناگون به گمانه نشست.
تردید نباید کرد که مهمترین لیست اصولگرایان در انتخابات آتی مجلس را سنت گرایانی عرضه خواهند کرد که احساس می کنند در جریان ۴ انتخابات گذشته (شورای دوم، مجلس هفتم، ریاست جمهوری نهم و شورای سوم) از غنیمت پیروزی بی نصیب مانده و سهمی از برد برداشت نکرده اند. اصولگرایان سنتی که در دومین دوره انتخابات شوراها بنا به شکست های متوالی و نامناسب بودن وجهه، از حضور علنی در رقابت خودداری کردند، در پشت پرده به حمایت از آبادگران رو آوردند و جمعی از اصولگرایان ناشناخته و تا حدی تکنوکرات را راهی شورای شهر کردند، در انتخابات مجلس هفتم هم بنا به توصیه نومحافظه کاران بازهم از رقابت صرف نظر کرده و کرسی مجلس را به عدالت خواهان جوان واگذار کردند.
با این حال سنت گرایان هرگز در خاطرشان نمی گنجید، عدالت گرایان جوانی که در شورای شهر و مجلس با حمایت آنها به پیروزی دست یافته اند خود علیه سنت گرایی شوریده و خداحافظی دائمی سنت گرایان از سیاست را خواستار شوند. به این ترتیب در انتخابات ریاست جمهوری نهم با کاندیدای شناخته شده خود یعنی علی لاریجانی به میدان آمدند و به رغم همه بحث ها حاضر به ترک صحنه نشدند تا یک شکست سنگین را از تمام جناح های حاضر در انتخابات پذیرا شوند.
سنت گرایان که در عقبه خود از حمایت بازار و روحانیت برخوردار هستند.
طیف وسیعی را شامل می شوند که با گردهم آمدن تعدادی از تشکل های سنتی و کانون های مذهبی در مجموع، جبهه پیروان خط امام و رهبری را تشکیل می دهند. از سوی دیگر جامعه روحانیت مبارز و حزب موتلفه اسلامی نقش دو بال سنت گرایان را ایفا می کنند؛ آن گونه که هر یک پشتوانه ای از اعتبار دینی و امکانات مادی برای فعالیت سنت گرایان را فراهم می آورد. برای همین است که سنت گرایان در لایه های درونی جناح اصولگرا از وضع بسیار مطلوبی برخوردار بوده و داعیه بسیاری برای رهبری مجموعه اصولگرایان دارند. البته نباید از نظر دور داشت که این طیف مشی اعتدالی را نیز پیشه کرده اند.
▪ دومین ضلع؛ یکجانبه گرایی
هرچه که سنت گرایان به دو بال مادی و معنوی خود بسیار می نازند و تجربه و عقلانیت خود را عامل مهمی برای محوریت در میان اصولگرایان قلمداد می کنند، طیفی از نومحافظه کاران عدالت خواه برآمده از دومین دوره انتخابات شورای شهر، نه تنها تجربه گرایی و سرمایه محوری سنت گرایان را زیر سوال می برند، بلکه اساسا شرایط امروز را طور دیگری تفسیر کرده و ضمن احترام به بزرگی و ریش سفیدی سنت گرایان، دوران کارآمدی آنها را تمام شده ارزیابی می کنند.
این گروه را از آن رو می توان یک جانبه گرا نامید که در سال های اخیر هرگونه تعامل و همکاری با دیگر گروه های اصولگرا را رد کرده و با اقدامات یک جانبه زمینه انشقاق و شکاف بیشتر اصولگرایان را هم فراهم آورده است؛ آن گونه که از انتخابات شورای شهر دوم به بعد، سنت گرایان را از صحنه بیرون کرده و در انتخابات شورای شهر سوم نیز انحصارگرایی را به حد اعلا رسانده و از هرگونه همکاری و تعامل متقابل با دیگران اصولگرایان خودداری کرد. یک جانبه گرایان که پس از سنت گرایان دومین ضلع مهم اصولگرایی را تشکیل می دهند از دومین دوره انتخابات شورای شهر با نام آبادگران شناخته شدند و در جریان انتخابات اخیر شوراها بایست رایحه خوش خدمت، هویت مستقلی پیدا کرده و از زیر فشار اصولگرایان تکنوکرات رهایی پیدا کردند.
اگر ائتلاف آبادگران در شورای شهر دوم ترکیبی از تکنوکرات ها و نومحافظه کاران عدالت خواه را شامل می شد، ائتلاف رایحه خوش خدمت یک مجموعه یک جانبه گرایانه یکدست بود که همسویی با دولت را هدف اول و آخر خود اعلام کرده و تجدیدنظر در سیاست های ۱۶ سال گذشته را خواستار بود. از این رو رایحه خوش خدمت انزوای کامل یکجانبه گرایان را به همراه آورد و آنها هم از سنت گرایان (که نگاه رادیکالی به سیاست نداشتند) و هم تکنوکرات ها دور انداخت تا در نهایت با فرستادن تنها دو کاندیدا به شورای شهر تهران، شکستی سنگین را در کارنامه خود ثبت کنند.
محمدرضا باهنر عضو با نفوذ جامعه اسلامی مهندسین در تمام ماه های گذشته کوشش بسیاری به خرج داد تا میان سنت گرایان و یکجانبه گرایان سازشی برقرار سازد، یکجانبه گرایان اما آنقدر در عرصه سیاست و اقتصاد تندروی کرده بودند که منافع اقتصادی سنت گرایان در خیلی حوزه ها به خطر افتاده و امکانی برای دور میزنشینی و تفاهم فراهم نبود.
▪ تکنوکرات ها هم هستند
در کنار دو ضلع سنت گرا و یکجانبه گرای مربع اصولگرایان، تکنوکرات هایی قرار دارند که تابلوی آنها در انتخابات شورای شهر قالیباف بوده و قصد دارند به منظور تحکیم مواضعشان در انتخابات مجلس هم کاندیدا معرفی کنند. چهره شاخص این جریان مهدی چمران است که در سال های گذشته با وجود قرار داشتن در صف اصولگرایان سعی کرده چهره ای عملگرا از خود به نمایش گذاشته و از بازی های سیاسی خودداری کند. با این وجود اگر شایعاتی که این روزها پیرامون پیوستن چمران به اردوگاه یکجانبه گرایان مطرح می شود صحت داشته باشد، تحول مهمی در صف تکنوکرات ها به وقوع خواهد پیوست.
هرچه که هست تکنوکرات ها باور دارند برای تحکیم موقعیتشان در ساخت سیاسی، چاره ای ندارند جز آنکه در پارلمان پایگاه قابل اتکایی داشته باشند. این در حالی است اگر احتمال کاندیداتوری قالیباف در دوره بعدی انتخابات ریاست جمهوری به واقعیت تبدیل شود.وی نیاز زیادی خواهد داشت تا از هم اکنون فراکسیون قدرتمند نزدیک به خود را درمجلس تشکیل دهد تا در صورت موفقیت در انتخابات پشتیبان برنامه هایش باشد.
همچنین رویارویی های گسترده حامیان رئیس جمهور و حامیان شهردار، این نیاز را نزد تکنوکرات های منتقد رئیس جمهور ایجاد کرده که با حضور در پارلمان، پایگاه جدیدی برای نقد دولت در اختیار داشته باشند.وزن کشی آتی سیاسی قطعا در گرو میزان سهمی است که دوطرف درمجلس به دست می آورند.
▪ معترض به مناسبات
در کنار سه ضلع اصلی جناح اصولگرا، ضلع چهارمی وجود دارد که ممکن است در نگاه اول به نسبت سایر جریان ها از اهمیت کمتری برخوردار باشد اما جایگاه آنها در حدی هست که به رغم پایگاه طبقاتی و اجتماعی کم اهمیت در معادلات انتخاباتی مجلس هشتم مهم جلوه می کند.ضلع چهارم را جمعی از نمایندگان فعلی و سابق مجلس شورای اسلامی تشکیل می دهند که امکانی برای حضور در سه لیست مطرح این جناح نمی یابند.
به عنوان نمونه اعضای فراکسیون وفاق و کارآمدی، نمایندگان معترض به عملکرد فراکسیون اصولگرا که در صدد تشکیل فراکسیون اصولگرایان خلاق هستند از جمله نمایندگانی هستند که به رغم تشابهات فکری با دیگر اصولگرایان، به دلیل برخی ناملایمات و کنار گذاشته شدن از هسته مرکزی تصمیم گیری، خود اعلام استقلال کرده و ائتلافی جداگانه جهت حضور در انتخابات معرفی خواهند کرد. در ضلع چهارم می توان بخشی از اصولگرایان تکنوکرات را دید و برخی نومحافظه کار. اما جداماندن از دایره حامیان رئیس جمهور و بازماندن از دایره تکنوکرات ها آنها را به فکر راه اندازی تشکیلات جدیدی انداخته است، ویژگی این دسته از اصولگرایان را می توان در معترض بودن آنها دانست پارلمانتاریست های گفته شده یک «Protest» واقعی هستند.
آنها پروتست هایی هستند که به مناسبات میان جریان های اصولگرا معترضند؛ از یک طرف معترضند به ریش سفیدان اصولگرا و بزرگان سنت گرا و از طرف دیگر معترض هستند به حامیان دولت و عملکردشان در یک سال گذشته پارلمانتاریست های منتقد گرچه ابتدا هیات رئیسه مجلس و دولت احمدی نژاد رابطه خوبی داشتند، اما در ادامه کار هم به هیات رئیسه مجلس معترض شدند، هم دولت را به باد انتقاد گرفتند و هم از فراکسیون اصولگرایان بریدند تا خود ضلع جدیدی را تشکیل دهند در مجموعه جناح اصولگرا.
چنین است که مجموعه تحولات جناح اصولگرا یک رقابت چهارضلعی را نشان می دهد در مجموعه اصولگرایان. رقابتی که در آن یکجانبه گرایان همه را به کناری زده و برای پیروزی انحصاری تلاش می کنند و دیگر اضلاع هم در تلاشند تا با محک زدن توان خود، آرایشی جدید را در انتخابات مجلس هشتم به نمایش گذارند.
سجاد سالک
منبع : روزنامه کارگزاران