یکشنبه, ۳۰ دی, ۱۴۰۳ / 19 January, 2025
مجله ویستا

گزارشی از نمایش آثار مینو شاهرودی


گزارشی از نمایش آثار مینو شاهرودی
نمایشگاهی كه از آثار مینوشاهرودی از اوایل آذرماه در فرهنگسرای نیاوران برپا شده و تا روز ۲۲ همین ماه ادامه خواهد داشت، تنوع آثار ارائه شده تنوع ذهنیت هنرمندی را نشان می دهد كه در طول عمر ۸۱ ساله خود تجربیات مختلفی را كسب كرده است. در آثار شاهرودی، همان طور كه می توان تأثیر مستقیم و آشكار هنرهای سنتی را دید، ردپای پررنگی از غوغای هنر مدرن چند دهه قبل، چه در ایران و چه در خارج از كشور، نیز به چشم می خورد. محور اصلی نمایشگاه این هنرمند براساس آثار آینه كاری وی شكل گرفته است كه یكی از هنرهای سنتی كشورمان محسوب می شود. قدمت این هنر به سال ها قبل باز می گردد و تزئینات داخلی كاخ شاه طهماسب صفوی در شهر قزوین را از نخستین نمونه های آن می دانند. در قرون بعدی، این هنر در عمارت های مختلفی به كار گرفته شد و با نمادگرایی عرفانی كه در دل خود داشت، به اماكن مذهبی نیز راه یافت. نمونه های بدیعی از این هنر در مرقد امام رضا(ع) و ایوان آینه در قم خلق شد. اما در دوران معاصر، اثری از این هنر دیرین دیده نمی شود و با آغاز قرن چهاردهم شمسی تقریباً به فراموشی سپرده شد و شكل جدی خود را از دست داد.
شاهرودی كه در دوران جوانی خود در مرمت آینه كاری های به جای مانده از سال های دور گذشته حضور داشت، در آثاری كه در این نمایشگاه عرضه كرده است تركیبی از شیوه های آینه كاری قدما را با جلوه ها و ترفندهای مدرن در معرض دید قرار می دهد. فن آینه كاری او همان است كه بود، اما وقتی تركیب بندی های چندتكه خود را خلق می كند، می توان نگاهی تازه را در آنها دید كه دیگر صرفاً به این محدود نمی شود كه سطحی را تماماً با برش های كوچك و دقیق آینه ها پر كرده باشد. تكه های آینه كاری شده او كه به هم نمی چسبند اما كلیتی واحد را تشكیل می دهند، شیوه ای از این هنر را نشان می دهند كه با گونه های گذشتگان تفاوت دارد.
فرانك استلا درباره آثار شاهرودی نوشته است: «مینو شاهرودی به دنیای اكسپرسیونیسم انتزاعی قدم گذاشت. وقتی در كارهای او دقیق می شویم، به نظر می رسد كه بیشتر بخش انتزاعی این مكتب نظرش را جلب كرده است. كشش او به هنر انتزاعی شاید طبیعی بنماید. در ظاهر، مباحث فرمالیستی رایج در آن زمان باید خشك می نمود، آن تكرار مدام اشكال بی روح و عبوس اما برای مینو، این مباحث كسل كننده آكادمیك، یادآور چیز دیگری بود. قلب زادگاه او، دشت كویر و دشت لوت، همان تكرار مدام اشكال بی روح و عبوس است.»
شاهرودی غیر از نوآوری هایی كه در خلق تركیب های شیشه ای خود نموده تا جلوه ای دیگر به هنر آینه كاری بدهد، رنگ را نیز به كار خود وارد كرده است. هر چند او با وارد كردن رنگ روی سطح بازتابنده آینه، بخش هایی از كار خود را از قابلیت بازنمایی محروم می كند، اما این شیوه خود جلوه ای تازه است كه در یكی از آثار به نمایش گذاشته شده در نمایشگاه كه با فرم های مثلثی خلق شده، نمودی چشمگیرتر پیدا می كند. در این اثر، فضاهای سفیدی كه روی آنها كاری انجام نشده است هم هویت خاص خود را می یابند كه در كنار مثلث های رنگی یا شیشه ای جا گرفته اند. شاهرودی در بسیاری از كارهای خود و به شكل های مختلف، فضاهای سفید متناسب با اثر را وارد كرده كه آرامش و متانتی خاص را در خود دارد.
این هنرمند آنجا كه در یك كادر معمولی آینه كاری كرده است، شیوه مرسوم قرینه سازی را كاملاً حذف نمی كند، اما آن را به گونه ای خاص به كار می برد. برای مثال، او در چند اثر، دایره هایی ناقص را در كنار دایره هایی كامل قرار می دهد كه نیمه ترسیم شده دایره ها نیز با حضوری كه در تركیب كلی اثر پیدا می كند، عملاً دیده می شود.
الینور سیمز درباره آثار او می نویسد: «كارهای مینوشاهرودی ویژگی های فراوانی پیش روی ما می گذارد: پیچیدگی حیرت و مكاشفه های انتزاعی شش ضلعی كه اگر چه تیزی آنها برای لمس كردن نیست، اما برای تعمق بس خوشایند است. چه این كارها براساس شش ضلعی باشد یا هر فرم هندسی دیگری، همه بیانگر میزان قابل ملاحظه ای از دقت و نظم است. ممكن است در نظر اول به بازی های روشنفكرانه شبیه باشد، اما از آن فراتر می رود و ما را به حیطه هایی دیگر می كشاند كه در آن، ذهن مجال خود بافتن دارد و روح امكان اوج گرفتن.
كارهای اخیر مینو كه اكثراً از شیشه آفریده شده است و همواره هندسه ای دقیق در هسته خود پنهان و آشكار دارد، همه بیانگر ارتباطی ژرف با برخی از جنبه های ملموس درك اسلام از جهان است.»
كلیدی كه آثار آینه كاری شاهرودی را رمز گشایی می كند، در همین نمایشگاه موجود است. روبه رو شدن با آثار نقاشی، طراحی، كلاژ و كالیگرافی هایی كه بخش های دیگر نمایشگاه را تشكیل می دهند، نمایی كلی از ذهنیت این هنرمند و تجربه های مختلف او را آشكار می كند. از سوی دیگر، سیر زندگی شخصی او و حضورش در مراكز هنری كشورهای دیگر، چگونگی شكل گیری چنین آثاری را نشان می دهند.
مینو شاهرودی در سال ۱۳۰۴ در قزوین به دنیا آمد و هرچند در پنج سالگی به همراه خانواده اش به تهران نقل مكان كرد، اما خاطرات تصویری شهری كه زمانی پایتخت صفویان بود را برای همیشه در ذهن خود حفظ نمود. همچون پدرش كه طراحی قالی و رسیدگی به كار بافنده ها از سرگرمی هایش بود، او نیز در كارهای دستی زبردست شد و از بافندگی سنتی، سوزن كاری و قلاب دوزی لذت می برد.
عشق او به زیبایی های طبیعی و شیفتگی اش به رنگ و فرم، او را به طراحی از گل های باغ خانوادگی سوق داد و طراحی از گل ها را از همان زمان در تمامی عمر ادامه داد كه در این نمایشگاه نیز نمونه های بسیاری از آنها دیده می شود. از آنجا كه می خواست نقاش شود، در دانشكده هنرهای زیبا ثبت نام كرد و در همان دوران دانشجویی توجه اش به خطوط و فرم های اشیای باستانی جلب شد. او كه قصد داشت به پاریس برود تا با فعالیت هایی كه در مركز هنرهای بصری جهان روی می داد، آشنا شود، به دلیل درگیر بودن اروپا در جنگ جهانی دوم از نیویورك سر درآورد كه در سال های پس از جنگ آرام آرام به مركز هنرمدرن تبدیل می شد. در دانشگاه كرنل ثبت نام كرد و مانند بسیاری از زنان هنرمند هم عصرش به هنرهای تزئینی كشیده شد و سه سال در مدرسه طراحی پارسونز (بخشی از دانشگاه نیویورك) در رشته طراحی مد تحصیل كرد. پس از آن نیز به مدت پنج سال ، كار حرفه ای خود را به عنوان طراح مد برای مجله «ووگ» و طراح گرافیك تبلیغاتی چند فروشگاه زنجیره ای ادامه داد. در سال ۱۳۳۶ به ایران بازگشت و سفرهای خود به شهرهای مختلف را آغاز كرد كه با جمع آوری آثار هنری بومی و هنر های سنتی همراه بود.
مینو شاهرودی به خاطر نقاشی های تك چاپی «قطره ای» به شیوه پولاك در دو سالانه ونیز در سال ۱۳۳۹ پذیرفته شد. نقاشی های او از طبیعت بیجان و گلها، مجموعه آثارش در نخستین نمایشگاه انفرادی راتشكیل داد كه در دانشكده هنرهای زیبای تهران بر پا كرد. اما در اواخر دهه ،۱۳۴۰ نخستین تحول هنری در روند كار او شكل گرفت. وی تحت تأثیر معماری بومی كه در سفرهایش توجه او را به خود جلب كرده بود، به آرامی از كشیدن طبیعت بیجان و دو بعدی و گل ها دست كشید و به تولید قطعاتی سه بعدی و هندسی تر روی آورد. كارهایش با تطبیق و تركیب تكنیك های قدیمی نقاشی پشت شیشه، آینه كاری، خاتم كاری، منبت كاری، هندسه اسلامی و طرح های معمارانه بیشتر تغییر كرد. در دهه ،۱۳۵۰ تمام فعالیت های این هنرمند روی آینه كاری متمركز شد و با همكاری استاد حاج محمد نوید آینه كار كه از اندك هنرمندانی بود كه هنوز این هنر را ادامه می داد، دست به خلق آثاری متنوع در این رشته زد.
«رزعیسا» درباره این آثار شاهرودی نوشته است: «از لحاظ سبك شناسی، مینو تنها هنرمند معاصری است كه در ۴۰ سال گذشته سنت آینه كاری را با نقوش هندسی معماری و نقاشی های پشت شیشه تلفیق كرده تا آثاری مدرن را به وجود آورد. شیوه منحصربه فرد كه در اواخر دهه های ۴۰ و ۵۰ شمسی قوام یافت، حاصل پیوندی است میان سنت های زادگاهش و دوران شاگردی در نیویورك، پیوندی كه به جای سست كردن هویت فرهنگی، باعث جلوه تازه آن شد.»
همان طور كه مینو شاهرودی در زندگی خود دو فضای كاملاً متفاوت سنتی و مدرن را از نزدیك تجربه كرد، می توان رد این تجربیات را در دیگر آثار این نمایشگاه دید. آنجایی كه او فقط با ترسیم دایره های رنگی دست به تابلوهای انتزاعی زده یا به ثبت حركت زنبور روی بوم با رنگ پرداخته، تأثیر دنیای هنری نیویورك در آثارش دیده می شود. اما در كنار همین تابلوها، می توان طراحی هایش از گل ها یا طبیعت را هم دید و یا آثاری كه شیوه ای از نقاشی - خط را نشان می دهند. بهترین نمونه از آثار این نمایشگاه كه دنیای ذهنی این هنرمند را نشان می دهد شاید كلاژهایی باشد كه در آنها تصاویری از نقاشی های قدیمی ایرانی در كنار تصاویری از زندگی در دنیای مدرن قرار گرفته اند. اما جالب ترین جلوه این نمایشگاه كه از كنار هم قرار گرفتن تمام این آثار پدید آمده است، وقتی دیده می شود كه با دقیق شدن در آینه كاری ها، بازنمایی تصاویر دیگر تابلوها را به شكل كوچك شده در صدها آینه ریز روی دیوار می بیند.
نقل قول ها و زندگی مینو شاهرودی از كاتالوگ نمایشگاه استخراج شده است.
چنگیز محمودزاده
منبع : روزنامه ایران