سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا

امان از این بازوبند پرحاشیه


امان از این بازوبند پرحاشیه
۱) پژمان نوری بچه خیلی خوبی است، این نکته کاملاً بارز است. او بیشترین تداوم را در پرسپولیس سه سال اخیر داشته است و همین حالا هم ۱۱۷۰ دقیقه، یعنی تمام بازی های پرسپولیس را بلاانقطاع بازی کرده است اما به هزار دلیل او نباید برابر تیم فوتبال شیرین فراز کرمانشاه کاپیتان پرسپولیس می شد. تقصیر او نیست که بازوبند را به بازو بسته بلکه تقصیر سرمربی تیم است که رسمی را در پرسپولیس بدعت کرده که قبلاً در ریشه های این تیم جاری نبود. یعنی انتخاب کاپیتان به انتخاب شخصی و بدون بررسی سابقه در پرسپولیس. رسم اشتباهی که دنیزلی ابتدا آن را بنیان گذاشت و حالا راه او را افشین قطبی در پرسپولیس ادامه داده است.
۲) درست است که در پرسپولیس امروز به جز کریم باقری کسی سابقه درست و حسابی حضور در پرسپولیس را ندارد و همه بازیکنان، به نوعی در این عرصه کم سابقه هستند اما به هرحال فرق وجود دارد بین بازیکنی مثل شیث رضایی که در سال ۸۲ به پرسپولیس آمده است و پژمان نوری که از سال ۸۴ حضور در این عرصه را تجربه کرده است. شیث بعد از کنار رفتن کریم باقری باید بازوبند را می بست به خصوص اینکه در روزهای گذشته هم در این عرصه حساسیت هایی هم به وجود آمده بود.
حساسیت هایی که با روحیه پرسپولیس سازگار نبود، تیمی که همواره بدون حاشیه و مبتنی بر اصول اولیه نظم و ترتیب است. بگذریم از اینکه در چند سال گذشته بعضاً ۵-۴ بازیکن پرحاشیه در پرسپولیس حاضر بودند که اسباب تخریب روحیه دیگران را هم فراهم می آوردند. روزگاری پرسپولیس اگر بازیکنان پرحاشیه یی مثل محرمی و کرمانی را داشت اما آنها آنقدر خوب بازی می کردند که دیگر حاشیه آنها به چشم نمی آمد.
در چند سال گذشته هم بازیکنانی بوده اند که می خواستند ادای محرمی و کرمانی را درآورند اما انگشت کوچک این دو نفر از حیث فنی هم نبودند. شیث رضایی به جای آنکه نزدیک به اینها باشد ، به محرمی و کرمانی شبیه بوده است. بگذریم، سراغ اصل داستان یعنی کاپیتانی می رویم.
۳) دنیزلی و قطبی اعتقاد دارند که در پرسپولیس هرکس که آنها صلاح می دانسته یا می دانند باید کاپیتان باشد اما در تاریخ پرسپولیس سابقه بازی در این تیم قبل از سایر مسائل اهمیت داشته است. اگر هم در ادواری کسی بازوبند را می بست که بعد از شخص دیگر حاضر در زمین به پرسپولیس آمده بود، بازوبند از سوی او تقدیمش شده بود. مثلاً در پرسپولیس نسل اول به طور قطع بازیکنی مثل همایون بهزادی کاپیتان بود چون سابقه اش در شاهین متصل به پرسپولیس بیشتر از دیگران بود اما کسی که در این عرصه کاپیتان تیم فوتبال پرسپولیس شد، حمید جاسمیان بود. حمید جاسمیان سن و سال بیشتری داشت و با رضایت همایون بهزادی در بسیاری از بازی ها بازوبند را بر بازو داشت. در سال های بعد هم این اتفاق در مورد پنجعلی و درخشان افتاد. پنجعلی بعد از درخشان به پرسپولیس آمد اما با رضایت او بازوبند کاپیتانی تیم فوتبال پرسپولیس را به بازو می بست. اتفاقی که جزء اتفاقات جذاب و شیرین تاریخ فوتبال پرسپولیس بود.
۴) در پرسپولیس نام مردانی مثل همایون بهزادی، جعفر کاشانی، ابراهیم آشتیانی، علی پروین، محمد مایلی کهن، محمد پنجعلی، فرشاد پیوس، حسین عبدی، احمدرضا عابدزاده، افشین پیروانی، بهروز رهبری فر و کریم باقری به عنوان مهمترین کاپیتان های این تیم ثبت شده است. هرکس می خواهد از اینها حرف بزند یادآوری کاپیتانی این نفرات را فراموش نمی کند. بیشترین بازوبند کاپیتانی را در ادوار گذشته این نفرات با پرسپولیس به بازو بسته اند. امیدواریم همه اینها در کارشان موفق باشند.
۵) اما ببینیم در پرسپولیس امروز چه کسانی سابقه بیشتری برای حضور در ترکیب تیم بزرگسالان را داشته اند. از کجا باید شروع کنیم؟ به نظر ما اولین حضور در ترکیب بزرگسالان به اضافه تداوم حضور در این عرصه به کاپیتانی وجاهت می دهد. کریم باقری که حسابش با بقیه جدا است اما بعد از او، در غیاب فرشید کریمی که احتمالاً در پرسپولیس امسال به او بازی نمی رسد، کاپیتان دوم باید از بین احسان خرسندی و شیث رضایی انتخاب شوند.
خرسندی زودتر از شیث رضایی برای پرسپولیس بازی کرده اما بعد از آن بازی اول که سال ۸۱ برای پرسپولیس انجام داد تا ۳ سال برای سرخپوشان در لیگ بازی نکرد. شیث رضایی در سال ۸۲ به پرسپولیس آمد و تداوم حضورش در پرسپولیس از خرسندی بیشتر بوده است.
شاید به این دلیل که خرسندی جوان تر است و تداوم کمتری برای حضور در تیم دارد بتوان از نامش صرف نظر کرد اما به هرحال بین او و شیث رضایی از حیث وجود مختصات قهرمانی تفاوت عمده و مهمی وجود ندارد، بنابراین باید بگوییم که به ترتیب کریم باقری، شیث رضایی و احسان خرسندی کاپیتان های اول تا سوم پرسپولیس در این عرصه هستند اما در پرسپولیس بنا به دلائلی آن چند دقیقه یی که خرسندی در سال ۸۱ برای پرسپولیس بازی کرده کاملاً فراموش شده است و به همین دلیل، او را بعد از چند نفر دیگر کاپیتان می دانند. در سال ۸۳ مامانی هم به پرسپولیس آمد و او هم می تواند بعد از این سه نفر کاپیتان چهارم پرسپولیس باشد. این بدشانسی نفراتی مثل نصرتی، نیکبخت، واعظی، پژمان نوری و... است که بعد از نفرات فوق الذکر به پرسپولیس آمده اند.
منبع : روزنامه اعتماد


همچنین مشاهده کنید