چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا
زندگی معجزه است - LIFE IS A MIRACLE
سال تولید : ۲۰۰۴
کشور تولیدکننده : صرب و مونتهنگرو و فرانسه
محصول : مایا کوشتوریتسا، امیر کوشتوریتسا و آلن سارد
کارگردان : امیر کوشتوریتسا
فیلمنامهنویس : رانکو بوژیچ و کوشتوریستا
فیلمبردار : میشل آماتیو
آهنگساز(موسیقی متن) : امیر کوشتوریتسا و دیان اسپاراولو
هنرپیشگان : اسلاوکو استیماچ، ناتاشا سولاک، وسنا تریوالیچ، ووک کوستیچ و استریبور کوشتوریتسا
نوع فیلم : رنگی، ۱۵۵ دقیقه
سال ۱۹۹۲، با آنکه جنگ در بوسنی در شرف وقوع است، ریشسفیدان شهر گولوبوچی تصمیم میگیرند نقشهٔ احداث یک خط راهآهن را، کماکان به مورد اجرا بگذارند. آنان امیدوارند با این کار توریستهای بیشتری را به شهرشان جلب و بدین ترتیب وضعیت اقتصادیشان را احیا کنند. ̎لوکا̎ (استیماچ) که مسئولیت پیاده کردن پروژه را به عهده گرفته، با همسرش، ̎یادرانکا̎ (تریوالیچ)، نوازندهٔ سابق، زندگی میکند که از افسردگی روحی رنج میبرد. پسرشان، ̎میلوش̎ (کوستیچ)، فوتبالیست بااستعداد نیز ـ که آرزو دارد روزی حرفهای شود ـ در کنار آندو بهسر میبرد. پس از اوج گرفتن بیماری ̎یادرانکا̎، ̎لوکا̎ او را به بیمارستان میبرد و در آنجا با ̎صبا̎ (سولاک)، پرستاری مسلمان آشنا میشود که خیلی زود علاقهای نسبت به ̎لوکا̎ پیدا میکند. در حالیکه ابرهای جنگ به افق شهر نزدیک میشود، ̎میلوش̎ به ارتش میپیوندد، ̎یادرانکا̎ فرار میکند و پس از آنکه ̎صبا̎ بیجا و مکان میماند، او را همراه با دوستش، ̎الکسیچ̎ (استریبور کوشتوریتسا) نزد ̎لوکا̎ میفرستند ـ جائیکه ̎لوکا̎ خیلی زود امور خانه را از هر نظر تحت کنترل میگیرد.
● زندگی معجزه است عنوان بیش از حد واضحی برای یک فیلم کوشتوریتسائی به نظر میرسد. فیلمهای قبلی او کمابیش همین دید امیدوارانه ـ یا بگوئید باور ـ را تسرّی میدادند اما در آنها ̎معجزه̎ مستلزم معرکههائی شلوغ و آشفتهتر بود. در فیلم اخیر، او به سیاهیلشکرها و شخصیتهای فرعی استراحت بیشتری داده و اساساً ابتدا قصهٔ جدائی اعضاء یک خانواده و سپس قصهٔ عشقی بین دو سوی مرز را برجسته کرده است. جدالهای پوچ قومی و ملی در پسزمینهٔ این قصهها، سیمائی روشنتر و دقیقتر از پیش دارند. در مقابل نیاز قبلی کارگردان به عوالم استعاری و ذهنی، موسیقی محلی و تصویرپردازی شاعرانه کاهش پیدا کرده است. هرچه هست این کاهش با افت جذابیت معمول آثارش توأم شده است. زندگی معجزه است کمدی کمابیش سرراستی است با شخصیتهای سرراست (و برای تماشاگران آثار قبلی کوشتوریتسا، بیش از حد آشنا) با مضمون ضدجنگ داخلی. سبکسری مشی زندگی آدمهای فیلم تماشاگرش را عادت داده (یا شاید هم وادارش کرده!) تا از آنها لذت ببرد. عنصر تراژیک غایب در گربهٔ سیاه، گربه سفید (۱۹۹۸) اینجا فقط در یک صحنه ـ که شاید تکصحنهٔ واقعاً مؤثر فیلم نیز باشند ـ دیده میشود: هنگام مبادلهٔ اسرا پدر ناگزیر میشود کت زنی را که دوست میدارد در میانهٔ راه بر تن پسر خودش کند (یعنی: مرزها چیزی را از او میگیرند و چیزی دیگر را پس میدهند). رمانس فیلم به لطف مناظر طبیعی سرخوشیبرانگیزش قابل تحمل است و بالاخره گذشته از سگ و گربهای که سوهان اعصاب هستند، الاغی هم در فیلم بازی میکند که عاشق است و شکست خورده و به قصد خودکشی روی ریل قطار میایستد و باید فکر بکر کوشتوریتسا برای بهدست آوردن دل تماشاگران دلزده از آدمهای فیلمش باشد!
همچنین مشاهده کنید
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
خرید بلیط هواپیما
روز معلم ایران معلمان بابک زنجانی مجلس شورای اسلامی مجلس خلیج فارس دولت دولت سیزدهم حجاب شورای نگهبان لایحه بودجه 1403
سلامت شهرداری تهران تهران هواشناسی سیل پلیس آموزش و پرورش قوه قضاییه بارش باران دستگیری شورای شهر تهران سازمان هواشناسی
قیمت دلار خودرو قیمت خودرو بانک مرکزی ایران خودرو کارگران سایپا چین دلار قیمت طلا بازار خودرو مالیات
مسعود اسکویی سریال تلویزیون فضای مجازی دفاع مقدس سعید آقاخانی سینمای ایران سینما موسیقی تئاتر کتاب نون خ
اسرائیل رژیم صهیونیستی آمریکا غزه فلسطین جنگ غزه حماس نوار غزه روسیه عربستان نتانیاهو اوکراین
فوتبال پرسپولیس رئال مادرید استقلال بایرن مونیخ سپاهان تراکتور لیگ قهرمانان اروپا باشگاه استقلال تیم ملی فوتسال ایران فوتسال بازی
اینستاگرام اپل ویروس تبلیغات گوگل ناسا آیفون همراه اول ماه
بارندگی دیابت کاهش وزن ویتامین قهوه مسمومیت خواب کبد چرب چاقی