پنجشنبه, ۴ بهمن, ۱۴۰۳ / 23 January, 2025
مجله ویستا
آیا موسیقی زبان جهانی است؟
اغلب از موسیقی بهعنوان زبان جهانی یاد میشود. طبیعتاً هنگامی که ارکستر فیلارمونیک برلین در ژاپن قطعاتی از بروکنر را اجرا میکند قادر به برقراری ارتباط بهتری با شنونده است تا زمانیکه گونترگراس همانجا قسمتهایی از یکی از رمانهایش را میخواند و یا شنیدن یکی از انسامبلهای بالی فرد را بیشتر تحت تأثیر قرار میدهد تا سخنرانیای به یکی از زبانهای مجمعالجزایر اندونزی.
همینطور اینکه جوانان کرهای قطعات موتزارت را مینوازند و یا ارکستری از جوانان با ملیتهای مختلف برای اجرای آثار برامس تشکیل میشود مفهوم و برداشت دیگری از «زبان جهانی موسیقی» است.
ارکسترهای اروپایی در سراسر جهان مورد تحسین و استقبال قرار میگیرند. همه اینها واقعیاتی زیبا و دلنشیناند اما همین واقعیات زیبا از دید دیگر کشورها خصوصاً کشورهایی با پیشینه فرهنگی غنی آنچنان صادقانه و بیغرض به نظر نمیرسد. آنها از خودشان میپرسند که آیا موسیقی اروپا نیز مانند زبان انگلیسی و فرانسه به دلایلی همچون وابستگیهای اقتصادی و یا استعمار کهن زبان جهانی محسوب نمیشود؟
● موسیقی اروپا در دنیا
ادوارد سعید، نویسنده و جامعهشناس، در کتابش با عنوان «شرقشناسی» به این نکته اشاره میکند که اروپا در چه زمینههای گوناگونی دنیا را تسخیر و تحت تسلط دارد و هنوز هم گذشته از ترفندهای اقتصادی به چه شیوههایی اینکار را انجام میدهد. مفهوم «زبان جهانی موسیقی» و نیز اشتیاق اروپاییان به موسیقی دیگر کشورها یکی از این ترفندهای زیرکانه است.
زمانیکه موسیقی اروپا را زبان جهانی میدانیم طبیعتاً موسیقی دیگر فرهنگها بهعنوان زبانهای منطقهای و محلی قلمداد میشود.
(مثلاً در مونیخ در فروشگاه معروف لودویگ بک در قسمتی با عنوان «O-ton» cd موسیقی فیلم، پاپ، ادبیات و... دیده میشود. در کنار عنوان فولکلور علاوه بر فولکلورهای حقیقی، موسیقی کشورهای غربی، چین، هند، بالی و ایران دیده میشود؛ یعنی همه این موسیقیهای تکاملیافته و دارای تئوری دقیق و سنجیده فولکلور محسوب میشوند!)
● اگزوتیسیسم۱ (exoticism)
همیشه اینگونه تصور و برداشت میشود که موسیقی دیگر فرهنگها باید با معیار قواعد و قوانین موسیقی غرب سنجیده شود با این نگرش انواع دیگر موسیقی تنها بهعنوان حالتهای خاصی از طرحهای اولیه موسیقی غرب و یا اغلب موسیقیای تکاملنیافته و یا بهعنوان اندیشههای خام موسیقایی قلمداد میشوند که طرحها، ایدهها، اصوات و آواهای آن را میتوان بدون از دست دادن ماهیتشان در موسیقی غرب بهکار گرفت ـ یعنی همان جاذبه اگزوتیسیسم.
اگزوتیسیسم ریشه عمیقی در برداشت غرب از مفهوم هنر و هنرمند دارد؛ هنرمند فرمهای بیانی و عوالم جدیدی کشف میکند، قوانین موجود را نقض میکند و سنتها را میشکند. با این دید طبیعتاً فرهنگهایی که در آنها آداب و رسوم ارزش بیشتری از نوآوری و ابداع دارند در سطح پایینتری قرار میگیرند.
در غرب به دلایل گوناگونی موسیقی مکتوب ارزش بیشتری از بداههنوازی دارد و موسیقی جدی همیشه نوشته میشود (حتی در موسیقی جدید نتنویسی بسیار دقیق از معیارهای کیفی یک اثر محسوب میشود) به این دلیل موسیقی نوشته نشده تنها بهعنوان موسیقی سرگرمکننده قلمداد میشود.
● موسیقی ملل Word music
یک مثال واضح برای این طرز تفکر نحوه برخورد و نگرش با این نوع موسیقی در غرب است. برای یک شنونده عادی اروپایی نوعی از موسیقی پاپ است که در همان مناطق با همان آداب و رسوم و با گرایشی به شناخت اصل و ریشه اجرا میشود.
آهنگساز و موزیسین موسیقی مدرن هم این نوع موسیقی را ترکیبی از پاپ و فولکلور میداند. (زیرا در فرمی نهچندان پیشرفته از لحاظ استتیک نوشته شده است.)
در نظر آنان تنها موسیقی کلاسیک و موسیقی مدرن هنر واقعی است و هر چیز غیر آن به مانند ماده خام، آواز پرندگان و یا صدای امواج دریاست.
اولین قدم برای مقابله با اگزوتیسیسم نگرشی توأم با احترام به دیگر فرهنگها و وقوف به این نکته است که در این فرهنگها اندیشهای متفاوت اما بسیار عمیق نهفته است.
همچنین درک و پذیرش اینکه موسیقی در این فرهنگها از لحاظ جامعهشناسی نقش و عملکرد کاملاً متفاوتی دارد، مثلاً همهجا موسیقی برای عموم بهصورت کنسرت اجرا نمیشود و زمانیکه این موسیقی در غرب در کنسرتی اجرا میشود نمیتوان مفهوم حقیقی آن را درک نمود. سرانجام باور اینکه هر آنچه برای ما قابل درک نیست و یا از نظر زیباییشناختی بیمعنا، بینظم و ترتیب و ابتدایی به نظر میرسد لزوماً همیشه متعلق به فرهنگ پایینتری نیست بلکه راه دیگری میرود.
هر بحث و مناقشهای در مورد اینکه کدام موسیقی تکاملیافتهتر است کاملاً بیمعناست. وقتی گفته میشود یک نوازنده اروپایی سیتار هرگز قادر به درک نیروی جادویی و سحرآمیز آن» نیست و یا تنها موزیسینهای آفریقایی دارای حس واقعی دریافت ضرب هستند؛ حسی که برآمده از زندگی روزمره آنهاست به هیچوجه نشاندهنده فروتنی و تواضع اروپاییان نیست بلکه کاملاً برعکس آنها با اظهار این مطالب به این نکته اشاره میکنند که موسیقی دیگر فرهنگها جهانی نیست و در عین حال که جاذبهای مفتونکننده در خود نهان دارد همانند زبانشان تنها محدود به همان منطقه است این موسیقی برای آنان هنر نیست بلکه مانند یادگاری و کارت پستالی از سرزمینهای دور است.
اغلب کسانی هم هستند که محکم و مصمم خواهان موسیقی بکر و اصیل غیراروپاییاند اینان بسیار شبیه بازرگانان مواد خاماند، کسانی که خواهان اورانیوم خالص و نفت خامند.
پینوشت:
۱ـ اگزوتیسیسم: سوق یافتن آهنگسازان رمانتیک به استفاده از مواد موسیقایی سرزمینهای بیگانه روندی را پدید آورد که اگزوتیسیسم نامیده میشود.
شقایق پژهانفر
۱ـ اگزوتیسیسم: سوق یافتن آهنگسازان رمانتیک به استفاده از مواد موسیقایی سرزمینهای بیگانه روندی را پدید آورد که اگزوتیسیسم نامیده میشود.
شقایق پژهانفر
منبع : سورۀ مهر
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست