چهارشنبه, ۳ بهمن, ۱۴۰۳ / 22 January, 2025
مجله ویستا
سالهای نوری دورتر - Light Years Away
سال تولید : ۱۹۸۰
کشور تولیدکننده : فرانسه و سوئیس
محصول : پییر هرو
کارگردان : آلن تانر، برمبنای رمانی نوشته دانیل اودیه.
فیلمنامهنویس : آلن تانر، برمبنای رمانی نوشته دانیل اودیه.
فیلمبردار : ژان فرانسوا روبن.
آهنگساز(موسیقی متن) : آریه دزیرلاتکا.
هنرپیشگان : تروِر هوارد، میک هورد، اودیل اشمیت، لوئی سامیه، جو پیلکینگتن، جان مورفی و مانیکس فلین.
نوع فیلم : رنگی، ۱۰۷ دقیقه.
شهری در سال 2000. «یوشکا پولیاکوف» (هوارد)، مردی شصت ساله و سالم که صاحب یک گاراژ داغان در منطقهای دورافتاده است، با «یوناس» (فورد) که در کافهای صاحب یک گاراژ داغان در منطقهای دورافتاده است، با «یوناس» (فورد) که در کافهای کار میکند، آشنا میشود. «یوناس» که کنجکاویاش برانگیخته شده، کار خود را رها میکند و به جستجوی «یوشکا» میپردازد ولی وقتی به گاراژ میرسد، «یوشکا» او را پس میزند. اما «یوشکا» میپردازد ولی وقتی به گاراژ میرسد، «یوشکا»، او را پس میزند، اما «یوناس» در کاراوانی در همان اطراف اطراق میکند و آهن پارههای اطراف گاراز را جمع میکند. با رعایت توصیههای هرچند اندک «یوشکا»، «یوناس» آرامآرام به نوعی نوآموزی مشغول میشود و مرد با غذا به او پاداش میدهد. «یوناس» بهعنوان هدیه برای «یوشگا»، از یک زن روستائی، خوکی میخرد. اما زن نمیتواند اطلاعات زیادی درباره زندگی «یوشکا» به او بدهد مگر اینکه او هم صدای بالزدن پرندهها را از گاراژ شنیده است. رفتار تند «یوشکا» و کار بیهوده، «یوناس» را وامیدارد تا اتوموبیلهای اسقاط را به آتش بکشد. «یوشکا» از میان آتش نجاتش میدهد و حالا رفاقت محکمتری بین آن دو به وجود میآید. کنجکاوی «یوناس» نسبت به علاقه بیحد پیرمرد به پرندهها برانگیخته میشود و پی میبرد «یوشگا» روی یک جفت بال کار میکند تا به آرزوی زندگیاش یعنی پرواز، جامه عمل بپوشاند. «یوشگا»، «یوناس» را به کوهستانهای اطراف میفرستد تا برایش یک عقاب زنده بیاورد. سپس بدن خود را با خون همه پرندههائی که اسیر کرده (بهجز آن عقاب) میپوشاند و در مقابل چشمهای متحیر «یوناس» از بالای تپهها به پرواز در میآید. روز بعد پلیس و در مقابل چشمهای متحیر «یوناس» از بالای تپهها به پرواز در میآید. روز بعد پلیس به «یوناس» خبر میدهد که جسد «یوشکا» را پیدا کردهاند. «یوناس» برای خواندن وصیتنامه «یوشگا» به شهر میرود و در بازگشت به گاراژ، متوجه میشود که عقاب برگشته و در آن نزدیکی نشسته است.
* تانر همواره گفته است که نقطه شروع و اتکای فیلمهایش بیشتر تصاویر استوا است تا قصهگوئی. و سالهای نوری دورتر نیز به خوبی مؤید این ادعای او است. او که برای نخستین بار یک رمان افسانه - علمی فرانسوی را مورد اقتباس قرار داده است، در مناظر و چشماندازهای ایرلند توانسته ماده خام این تصویرپردازی را کشف کند و از آنها برای شکل دادن روایتش سود ببرد. در این فیلم، شخصیت «یوناس»، که در فیلمهای قبلی تانر نیز حضور داشته، اکنون، در سال 2000، به میراث خود رسیده؛ اما نکته مهم این است که باید دقیقاً بداند و بفهمد که این میراث چیست؛ میراثی که شاید هم هیچ ارزشی نداشته باشد. این فرایند دانستن و دریافتن، در زنجیرهای از صحنههای کوتاه (که هوارد و فورد با حساسیت تمام در آنها ظاهر شدهاند) و بربستری از آگاهی از قوانین طبیعت - که لازمه ادراک اساطیر کهن است - شکل میگیرد. زبان رمزآلود برخی از گفتوگوهای شخصیتهای فیلم نیز دقیقاً منطبق با جستوجوی «یوناس» برای دریافتن است. تعلیق نهفته در این مسیر هم، بیشتر از طریق تکنماها القا میشود تا در تدوین آنها، و این ویژگی را میتوان پی آمد عملی همان دیدگاه تصویرپردازانه تانر دانست. او نمیخواهد شکلگیری یک رابطه را براساس طرح «برخورد تصادفی دو انسان» به تصویر بکشد، بلکه میخواهد یک دیالکتیک تصویری را میان دو شخصیت به نمایش بگذارد. و تنها براساس تعامل تصاویر، صدا و شخصیتهاست که میتوان مفهوم فراانسانی این دیالکتیک و در نهایت، فیلم را دریافت.
سالهای نوری دورتر
1
جریان فیلم از یک اتفاق ساده آغاز میگردد. جوانی که احساس میکند مانند یک وزغ در گل و لای جریان زندگی فرو رفته، شیفته «پیری» میشود که سخن از پرواز میگوید و آزادی از بند تعلقات و سبکبالی. پس از این، فیلم به بیان روابط سالک و «پیر» و ظرافتها و فراز و نشیبهای این رابطه میپردازد و سرانجامِ فیلم هم عروج «پیتر» است و آموختن پرواز به «سالک».
2
مدار فیلم بر دو وجه سلبی و ایجابی طی مقامات عرفانی است. وجه سلبی همانا بریدن از تعلقات زندگی و بینیازی و استغناست و وجه ایجابی نیز معرفت و آگاهی و تلاش عاشقانه جهت تعالی. شکل تمثیلی پرواز و مطالعه پرندگان در زندگی پیر («پولیا / یوشکا پولیاکوف») و سالک («جونز / یوناس») شکل تصویری این تجربه عاشقانه و عروج و تعالی است.
مقدمات این عروج انزوا از دنیا و زندگی مادی (کنار گذاشتن کار و زندگی شهری و رو آوردن به گاراژ اتومبیلهای اسقاطی)، ترک تعلقات (دادن پول به «پولیا» و خلاص شدن از دارائی)، ریاضتهای طویلالمدت و سخت (پنج روز ایستادن سالک در کنار پمپ بنزین برای یافتن مشتری)، انجام کارهای دشوار و به نظر ناشدنی یا مشکل (مرتب کردن آهنپارهها یا شکار عقاب وحشی)، آشتی با طبیعت (دوستی «جونز» با حیوانات، مداواهای طبیعی مثل مداوای سوختگی با سرکه و سیبزمینی و سپردن بدن به زمین جهت مداوا توسط «پولیا»)، روحباوری (کشتن عقاب و آغشته کردن «پولیا» خود را با خون او جهت حلول روح عقاب در تن او)، شادی از شادی و هیجان طبیعت (ابراز خوشحالی از طوفان)، طرب عاشقانه و عارفانه (حرکتهای خاص «جونز») دوری از تجمل و زندگی ساده (اکتفا به وسایل اسقاطی و کهنه) است.
3
عمده فیلم به بیان روابط مراد و مریدی میپردازد. در آغاز مراد روح مرید را تسخیر میکند. در برخورد دوم (بهسراغ مرید رفتن به خانه او برای دادن کتاب و نشانی خود)، مراد سکون و طمأنینه را به مرید میآموزد. مرحله سوم آغاز آموزش عملی - علمی اوست. در بُعد معرفتی عموم آموزشهای مکاتب عرفا در طول فیلم نشان داده میشود. یکی از آموزشهای عمده مراد عدمی بودن شر است و این که یاد بگیریم در جهان از هیچ امری دل نگران و آزرده نشویم و با جهان و مافیها در صلح مطلق بسر بریم. آموزش دیگر او نوعی طبیعتشناسی غیر علمی تجربی است و نیز آنچه که انسان برای آدم شدن نیاز دارد. در بُعد عملی نیز انواع ریاضتها به سالک تعلیم میشود. در این بُعد نیز سالک جهت انتخاب سطح ریاضت و پایداری یا عدم پایداری به خود واگذار میشود
مرحله بعد رابطه محبتآمیز مراد با مرید پس از سردیهای اولیه، بهخاطر موفقیت او در انجام آزمایشها و راه دادن اوست به حریم خود. در طی همه این مراحل، مشکل مرید در تطابق خود با مقامات سلوک و گاه حتی برخوردهای خصمانه با مراد آشکار میشود و از سوی دیگر چندین بار مراد سالک را از خود میراند تا اهلیت او را آزمایش کند.
از نظر پیر شرط سالکی اینست که سالک خود را بالتمام در اختیار پیر قرار دهد و بواسطه همین امر هم از پذیرفتن دختر همسایه استنکاف میکند چرا که او حاضر نیست خود را کاملاً تسلیم پیر کند.
4
بخش دیگری از فیلم که عمدتاً در قسمتهای پایانی فیلم و پس از راه یافتن سالک به حریم پیر و همآوائی آن دو جریان مییابد بیان شهودهای عرفانی است. آنچه آن دو از آن سخن میگویند غرق شدن در طبیعت، پناه آوردن به آن، احساس رشد همانند رشد گیاهان در طلوع آفتاب، احساس نور و ظلمت در اشراق، صحو و محو و قبض و بسط است.
از نظر پیر شرط ذوق عرفانی و شهود تعطیل کردن عقل است و در حال شهود هم هرگاه عقل (به تعبیر «پولیا» مغز) بهکار گرفته شود کشف و شهود متوقف میشود.
5
نگرش فیلم به دنیا و زیبائیهای آن کاملاً منفی است، فیلم کمتر صحنه زیبا، شیک و هیجانانگیزی دارد و این صحنهسازی و ایجاد فضای گرفته و یأسآلود برای القاء سخن دل «پولیا»ست که ما هیچ را میکاریم، هیچ را میسازیم و به عدم سر و صورت میدهیم و از آن انتظار نتیجه مفید داریم (خالی بودن مخزن پمپ بنزین) و اصلاً خود ما نیز جزء «عدمهای هستینما» نیستیم.
ما در این جهان با چیزی بهجزء مشتی آشغال و اشیاء بیمصرف و عقیم سر و کار نداریم و اگر به تنظیم آن هم بپردازیم (تنظیم وسایل اسقاطی اتوموبیلها توسط «جونز») باز از جهت آن مواد چیزی دستگیرمان نمیشود بلکه این نفس کوشش و جهت کوشش است که بهره ان را مشخص میکند. سرای ما نیز جز خرابهای بیش نیست که بر سر بیراهه قرار گرفته است و کمتر گذار کسی به آن میافتد و آن چنان آسیبپذیر است که از باد و طوفان باید بر آن ترسید.
6
سالک پس از عصیان و طغیان دو راه عمده پیش پای خود دارد. یک راه رو آوردن به پوچباوری و هیچانگاری و حیات بیهدف و عصیان علیه اجتماع آنهم بدون قصد و غایت است که در جوامع جدید عمدتاً این راه انتخاب میشود (پانکیسم یا هیپیسم). اما راه دیگر اثباتی پس از نفی است چرا که نفی اگر اثباتی بدنبال نداشته باشد در همان سطح عدمی و پوچگرایانه باقی میماند. اثبات در اینجا جز این نیست که تأمل در زندگی و عدم اقناع انسان توسط آن، بهدنبال خود طلب نوعی معنی از زندگی داشته باشد و با جدیت تمام پیگیری شود و این راهی است که «جونز» انتخاب میکند و البته طی این راه و مرحله بیهمرهی خضر ممکن نیست و آنها که خضری را هادی خود نداشتهاند گمراهی را به جان خریدهاند. بههمین دلیل است که «جونز» اگرچه بسیاری از رفتارهای «پولیا» را نمیفهمد یا نمیپسندد اما باز به پیروی او ادامه میدهد.
فیلم گرچه جدی و عمیق است اما ساده و بیتکلف است. فضای فیلم، نماها، مکانهای انتخاب شده و نوع روابط حاکم بر آدمها حکایت از زندگی روزمره میکند. آدمها، آدمهای معمولیاند و بعضی کمی معمولیتر. فیلم از اینکه واکنشهای طبیعی انسان (مانند رفتارهای کودکانه «جونز») را به تصویر بکشد ابائی ندارد و در اینگونه موارد است که ارتباط خوبی با تماشاگر برقرار میکند. گرچه نوع بیان فیلم در مواردی از سطح عرفی فراتر میرود (مانند خلسه «پولیا»، فرو رفتن سه روزه او در زمین، پرواز با بال مصنوعی، گماردن «جونز» بر پمپ بنزین خالی و...) اما اینها در مجموعه فیلم قابل فهمند.
7
سخن دیگر اینکه فیلم بهدلیل موضوع خاص خود نمیتواند ارتباط موفقی با بینندگان مختلف پیدا کند، فهم فیلم بدون زمینه ذهنی قبلی و آشنائی با عرفان مشکل است. همانطور که «پولیا» و «جونز» از طرف مردم پیرامون خود دیوانه و مجنون پنداشته میشوند، عموم تماشاگران نیز چنین احساسی از ایندو پیدا میکنند. بهعنوان مثال صحنه گرفتن 150 پوند «جونز» از او بهعنوان نوعی زغلبازی از سوی تماشاگران فهمیده میشود و نه کار یک «پیر» در خلع سالک از تعلقات. البته این رسم همه عقلاءالمجانین در طول تاریخ بوده است که با کنار نهادن عقل حسابگر و دوراندیش تا حدی ملامت عموم را بر خویش بخرند و مشرب «ملامتی» داشته باشند. مشکل دیگر فیلم عدم ارائه مکانیسم معقولی از تحول در سالک است. بیننده باید زمینههای روحی، اجتماعی و فرهنگی این تحول را درک کند که در فیلم این تحول گزافی است.
همچنین شخصیت پیر نیز انتظار ما را از مراد برآورده نمیکند. بسیاری از حرکات و رفتار او با نحوه سلوک عرفانی همخوان نیست مثلاً پرواز جسمی به هیچ وجه نباید غایت نهائی باشد و عرفا و کسانی که شوق پرواز داشتهاند بیشتر به پرواز روح توجه داشتهاند تا پرواز جسم و خود فیلم نیز در مکالمات آن دو درباره کشف و شهودهای عرفانی بر این وجه عروج روحانی تأکید میکند. والسلام
(مجید محمدی - مهر 1366)
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست