شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

زن در عرصه سلوک انسانی و مناسبات اجتماعی


زن در عرصه سلوک انسانی و مناسبات اجتماعی
سنت و زندگانی دو بانوی بزرگ(س) الگوی زن مسلمان است.
با شناخت این سنت و زندگانی می‏توان ابعاد مطلوب «زن الگو» را شناخت.
● زن الگو و بُعد «فکری - شناختی» رشدانسانی او
▪ صورت مسأله
می‏دانیم که؛ پیشتر چند نکته زیر گذشت که هر یک مجال دیگری برای تفصیل می‏طلبد:
▪ قابلیت دانستن، یکی از سه ساحت روح و یکی از ابعاد وجودی انسان است. آدمی می‏تواند بداند و بشناسد و این ویژگی، قابلیتی در اصل وجود اوست.
▪ تربیت «فکری و معرفتی» نخستین وجهه از وجوه تربیت انسانی است. تربیت «روحی» و تربیت «رفتاری» دو بعد اصلی دیگر تربیت وجودی آدمی می‏باشد. از این رو، رشد بینش و شعور و ادراک و شناختها و آگاهیها یکی از سه بعد رشد و سیر و سلوک انسانی است. رشد شخصیت انسان و تربیت وجودی او - بدین قرار نیز زن - در گرو رشد فکری و شناختها و بینشها و شعور اوست.
▪ بینشها و شعورها و شناختهای آدمی اصل پایه شخصیت اوست و «بُعد معرفتی» اولین بعد شخصیتی «زن الگو» است.
▪ سنت و زندگانی دو بانوی بزرگ(س) الگوی زن مسلمان است. با شناخت این سنت و زندگانی می‏توان ابعاد مطلوب «زن الگو» را شناخت.
می‏خواهیم که؛
خواسته ما آن است که معلوم کنیم:
▪ «بعد معرفتیِ» تربیت و رشد انسانی، و وجهه «شناختیِ» انسانِ الگو و زن الگو کدام است؟
▪ چگونه می‏توان از نحوه و مضمون اندیشه‏ها و بینشها و شناختهای دو بانوی بزرگ(س) و آموزه‏های معرفتی آنان، الگوی معرفتی زن مسلمان
رشد بینش و شعور و ادراک و شناختها و آگاهیها یکی از سه بعد رشد و سیر و سلوک انسانی است.
و بُعدِ شناختی «زن الگو» را استنباط کرد و به دست داد؟
▪ انسان امروز و زن امروز چگونه می‏تواند آن نحوه دید و بینش و آن نوع گرایشهای شناختی و شعوریِ آموخته از دو بانوی بزرگ(س) را در خود جاری کند و آن‏گونه ببیند که آن دو آموزگار می‏آموزند و آن‏گونه خدا را، انسان را، هستی را، زندگی را، جامعه را و تاریخ را بشناسد و تفسیر کند که آن دو آموزگار تفسیر می‏کنند؟
▪ چگونه می‏توان سنت و زندگانی دو بانوی بزرگ(س) را برای این نسل در قالب یک الگو و مدل حیات و زندگی ترسیم کرد، بگونه‏ای که نسل امروز با فاطمه زهرا(س) ببیند و با این بینش زندگی کند؟
وضعیت امروز ما
جامعه ما و نسل ما در رویکرد به دین، با چند دغدغه اصلی روبه‏رو است:
- یکی پرسش از حقیقت دین، و اینکه نقش دین در زندگی فردی و اجتماعی امروز بشر چیست و از آن، در عرصه‏های گوناگون حیات فردی و اجتماعی خویش چه انتظاری می‏توان برد؟
- دیگری پرسش از منطق، روش و کیفیت فهم دین، و اینکه نقش اندیشه‏ها و دستاوردهای بیرون دینی بشر - مانند علوم و معارف تجربی، اندیشه‏های امروزین و تکنولوژی موجود - در فهم دین چیست؟ و نیز پرسش از شیوه و الگوی جاری‏سازی آموزه‏های دین، در متن واقعیتهای روزآمد فردی و اجتماعیِ زندگی تازه و متحوّل بشری.
انتظار جامعه امروز این است که زبان فکری و روحی و اجتماعی او دانسته شود تا ارتباط و مفاهمه میان دین‏شناسان و مفسرّانِ آموزه‏های دین، با جامعه و مردم خویش و با نسل امروز برقرار شود تا از مجرای آن بتوان با او از دیانت و آدمّیت سخن گفت و او را با خدا و رسول(ص) و اولیاء معصومین(ع) همراه کرد.
آنچه باید کرد این است که؛
۱) کوشش برای شناخت مکتب «دین» و تعلیمات نظری و عملی آن در همه شؤون بشری، شناختی تازه و پیراسته و آزمونی از «دین»، یعنی همان مکتب توحید و عدل، زهد و جهاد، نهج‏البلاغه و عاشورا، عدالت و مسؤولیت، بیداری و فضیلت و ...، با تأکید بر پیوندهای درونی و برونیِ هماهنگ و نیرومندی که میان اجزاء و بخشهای گوناگون آموزشهای اسلامی
وجود دارد.
۲) دریافت حقایق «شناختی» و «عملی» و مسایل حرکت و تحول واقعیتهای انسانی - اجتماعی، و توجه همه ذهنیتها به نمونه‏های انسانی برتر و به زندگی انسانی و عدالت‏خواهانه اولیاء(س).
۳) عرضه داشتِ میراث عظیم «شناختی» و «پرورشی» اسلام در چارچوبه یک دستگاه (سیستم) منسجم و یک جهان‏بینی و ایدئولوژی جامع، و نشان‏دهی پیوستگی انداموار تمامیت آموزه‏های دین و یک پیکرگی این تعالیم.
۴) ترسیم انگاره‏ها و الگوهای کاربردی حیات دینی در عرصه‏های گوناگون فردی و اجتماعی براساس آن تصویر سیستماتیک از تعالیم دین.
۵) تجسّم بخشیدن و نشان‏دادن آن حقایق و دریافتها و ترسیمها و عرضه‏داشتها در وجود انسان مؤمن صالح و جامعه شکل‏گرفته بر پایه دیانت و سعادت و قسط.(۱)
در برابر «زن امروز»، تمامی این «باید»ها بعینه درمیانند.
● طرح پیشنهادی
دو بانوی بزرگ(س) با آموزه‏های وحی و آموزه‏های پدر و مادر، یک جریان عظیم فکری را در خود طی سپرده‏اند تا رسوخ یک علم جازم و یک بینش و شناخت ژرف و فراگیر، بینش و شناختی مطابق با فطرت و واقع که شعاع تأثیر و انطباع آن در جان آدمی با هیچ ذهنیت و هیچ محفوظات و اصطلاحاتی قابل مقایسه نیست.
مجموعه این بینشها و برداشتها و دیدگاهها و شناختها، عناصر هماهنگ و منظم و نظامواره (سیستماتیک) یک منظر و بینش و تفکرند که در یک «نظام و سیستم فکریِ» معینی جای گرفته و مجموعه یک‏پارچه‏ای را شکل داده‏اند، و هر بخش آن به بخش دیگر پیوستگی نیرومندی دارد. آموزه‏های
انتظار جامعه امروز این است که زبان فکری و روحی و اجتماعی او دانسته شود تا ارتباط و مفاهمه میان دین‏شناسان و مفسرّانِ آموزه‏های دین، با جامعه و مردم خویش و با نسل امروز برقرار شود.
شناختی صدیقه طاهره(س) برخاسته از این نظام و دستگاه فکری منسجم است. مجموعه این تعالیم منعکس‏کننده یک نظام فکری - عملیِ برآمده از متن اسلام است که شامل پاسخ به بسیاری از مسایل زندگی متحول انسانی، در راستای یک حاکمیت صالح و سالم و انسانی می‏باشد.
آنچه پیرامون آموزه‏های «شناختی و معرفتی» بانوی بزرگ(س)گفته آمد درباره تعالیم «اخلاقی»، «رفتاری» و «اجتماعی» او نیز جاری است و در مورد زینب کبری(س) نیز همین‏گونه است. یعنی آموزه‏های اخلاقی، رفتاری و اجتماعی این اولیاء همانند آموزه‏های شناختی آنان - در پیوستگی انداموار و نظام‏واره (سیستماتیک) با یکدیگر - نشانگر یک «سیستم اخلاقی»، «سیستم رفتاری» و «سیستم اجتماعیِ» منسجم می‏باشند.
به این قرار، از زن مسلمان پذیرفته نیست که برای مثال، صرفا سخت در بند ویژگیها و اوصاف عبادی حضرت صدیقه(س) باشد بی‏آنکه به مسایل و امور مسلمانان توجهی درخور - آنگونه که بانوی بزرگ داشته است - داشته باشد، و بی‏آنکه چونان او، برای احیای میراث عظیم رسول خدا(ص) و استقرار حاکمیت صالح و برای عدالت و حق و فضیلت در هنگامه‏های دشوار سیاسی و در قضایا و مسایل اجتماعی به چاره‏جویی بپردازد و میدان‏داری کند. از زن مسلمان پذیرفته نیست که یا به برخی ویژگیهای فردی بانو تکیه کند و یا در نقطه مقابل، آنچنان دغدغه‏دار حضور اجتماعی خویش باشد که از عناصر و اوصاف ارجمند انسانی و روحی و فکری و اخلاقی و رفتاری شایسته حضرت(س) غفلت ورزد.
نگاهی و اشاره‏ای به کاربرد «روش شناخت سیستمی»، در شناخت تعالیم دین
تحقیق در تعالیم دین، نیازمند سه دسته «اصول راهنمای پژوهش» است:
۱) اصول راهنمای شکل‏دهی به صورتها و ساختهای صوری شناختها، که به مدد منطق صوری و یا پرداختهای تازه‏تر آن - مانند منطق جدید یا منطق ریاضی - به دست می‏آید.
۲) اصولِ منطق استنباط یا اصول راهنمای استنباط تعالیم دین از متن
کتاب و سنت معصومین(ع) که همان «علم اصول» رایج در حوزه‏های علمی می‏باشد که منطق عام همه حوزه‏های معرفتی درون دینی اعم از کلام و فقه و تفسیر می‏باشد.
از زن مسلمان پذیرفته نیست که برای مثال، صرفا سخت در بند ویژگیها و اوصاف عبادی حضرت صدیقه(س) باشد بی‏آنکه به مسایل و امور مسلمانان توجهی درخور - آنگونه که بانوی بزرگ داشته است - داشته باشد.
۳) اصول راهنمای منطق محتوای تحقیق یا به تعبیری شیوه‏های کاربردی تحقیق، چه شیوه‏ها و اصول راهنمای عمومی مانند «روش شناخت سیستمی» یا اصول و شیوه‏های خاص مانند روش تحقیق در علم کلام، علم فقه، علم تفسیر و ...
«روش شناخت سیستمی» دارای سه جنبه مفهومی اصلی می‏باشد(۲):
- یکی توجه و شناخت هدف و مقصد مجموعه‏های «فکری» یا «عینی» مورد بررسی.
- دیگری توجه به محتوا و عناصر و عوامل پیوسته و انداموار درونی مجموعه و پدیده مورد بررسی.
- و سوم شناخت جریان یا خط و ربط کلی حاکم بر مجموعه. به عبارت دیگر، شناختِ «نظام مجموعه».
«روش شناخت سیستمی» در حوزه پژوهشهای دینی بر پایه این نگرش به کار بسته می‏شود که مجموعه تعالیم دین - مانند تعالیم صدیقه طاهره(س) - شکل گرفته از اجزاء آموزشی مرتبط با یکدیگر است. این اجزاء دارای سیستمی در میان خویش می‏باشند که از یک نظام و کلیّت برخوردار است. بنابراین علاوه بر شناخت اجزاء، باید درباره کلیّت و خصایص کلّی آنها و روابط درونی آنها نیز به عنوان یک سیستم به مطالعه و بحث پرداخت.
«روش شناخت سیستمی» بر دو پایه زیر استوار است:
الف) بینش و دیدگاهی مجموعه‏نگرانه
ب) نظریه و الگویی برای ساختمان سیستم
«الگوسازی» یا «مدل سازی» مضمون اصلی جاری در «روش شناخت سیستمی» است. واژه «مدل» یا «الگو» به هر نوع ارائه یک سیستم اطلاق می‏شود. از میان این الگوها و مدلها، الگوهای «شناختی» و «هنجاری» بیشترین کاربرد را در تحقیق از تعالیم دین دارند که در جای خویش توضیح داده خواهند شد.
سازمان تحقیق در فصل دوم
مباحث فصل دوم در دو فراز اصلی خواهد آمد:
- فراز اول؛ محورهای شناختی - اندیشه‏ها و شناختها - در نگاه و تحلیل دو بانوی بزرگ.
- فراز دوم؛ نظام فکری قابل استنباط از تعالیم معرفتی دو بانوی بزرگ.
فراز اول؛ موضوعات شناختی در تعالیم
دو بانوی بزرگ
این فراز شامل دو بحث اصلی است؛
- یکی مروری بر موضوعات معرفتی در تعالیم دو بانوی بزرگ.
- دیگری برداشت تحلیلی از این تعالیم در موضوعات فهرست شده.
دیدگاه کلّی و فهرست موضوعات معرفتی در
تعالیم زن الگو
موضوعات اصلی شناختی در تعالیم صدیقه بتول(س) و زینب کبری(س) در یک نگاه کلّی به ترتیب زیر فهرست می‏شود؛
▪ بینشها و شناختها درباره خود، درباره انسان
شرط اول برای ساخت «خود» و تهذیب و تربیت آن، شناختن آن است. آدمی تا به نیازها، استعدادها، ابعاد و ارزشهای وجودی و خلقت خویش پی نبرد، و تا کرامتها و نقش و جایگاه و رسالت و مسؤولیت خود را و جریان عظیم رویش و رستگاری ممکن برای خویش را نشناسد و به «خودآگاهی» نرسد، برای تربیت و ساختن و فعلیت بخشیدن و رویش خویش تلاش نمی‏کند، و برای بهره‏جستنِ بر صواب از آنها همتی به کار نمی‏بندد.
در شناخت و فهم «خود»، دو بانوی بزرگ برای ما آموزه‏های بلندی دارند، مانند؛
«شما بندگان خدا! نگهبانان حلال و حرام و حاملان دین و احکام، و امانت‏داران حق و رسانندگان آن به خلقید.»(۳)
▪ بینشها و شناختها درباره جهان (جهان‏شناسی)
برخی از تعالیم «زن الگو»، درباره شناخت جهان است. این آموزه‏ها دربردارنده مباحثی مانند آفرینش جهان، پدیده‏های عالم غیب مانند فرشتگان و شیطان و ... و سنتهای الهی در تدبیر عالم و آفرینش انسان و جهان و معاد و قیامت می‏باشد، مانند:
«همه چیز را از هیچ پدید آورد و بی‏نمونه‏ای انشاء کرد. نه به آفرینش آنها نیازی داشت و نه از آن خلقت سودی برداشت. جز آنکه
از زن مسلمان پذیرفته نیست که یا به برخی ویژگیهای
فردی بانو تکیه کند و یا در نقطه مقابل، آنچنان دغدغه‏دار حضور اجتماعی خویش باشد که از عناصر و اوصاف ارجمند انسانی و روحی و فکری و اخلاقی و رفتاری شایسته حضرت(س) غفلت ورزد.
▪ بینشها و شناختها درباره جامعه و تاریخ
خواست قدرتش را آشکار سازد و آفریدگان را بنده‏وار بنوازد و بانگ دعوتش را در جهان اندازد. پاداش را در گرو فرمانبرداری نهاد، و نافرمانان را به کیفر بیم داد تا بندگان را از عقوبت برهاند و به بهشت کشاند.»(۴)
▪ بینشها و شناختها درباره خداوند
معرفت به خداوند و شناخت پروردگار، محور شناختهای دینی و به بیان دیگر غایت معرفت دینی و بلندترین نقطه معرفت و کمال مطلوب هر معرفتی است. همه شناختها و دانشها و مجموع حرکتها و اغراض و انگیزه‏های معرفتی به این مقصد عالی و هدف متعالی، یعنی «شناخت و معرفت خداوند» باید منتهی گردد. این بالاترین شناخت و والاترین کمال اندیشه و وجود و اساس نیکبختی و مقصد خلقت و فلسفه وجودی همه کاینات و هستی است. بخشی از تعالیم دو بانوی بزرگ، درباره خداوند و توحید و صفات و کلیات افعال الهی است. بینش و تحلیل برهانی و روحانی از توحید، افعال الهی، سنتها و قانونمندیهای هستی‏شناختی، هدف آفرینش، رابطه خدا و انسان و ... مانند:
«ستایش خدایی را بر آنچه ارزانی داشت. سپاس او را بر اندیشه نیکو که در دل نگاشت. سپاس بر نعمتهای فراگیر که از چشمه لطفش جوشید و عطاهای فراوان بخشید، و نثار احساس که پیاپی پاشید. نعمتهایی که از شمار افزون است و پاداش آن از توان بیرون، و درک نهایتش نه در حدّ اندیشه ناموزون.»(۵)
▪ بینشها و شناختها درباره حجّت خدا
پیامبران(ع)، قرآن کریم و امامان معصوم(ع)، آموزگاران و راهنمایان بشر و نشانه‏های خداوند برای آدمیان تا اوج آدمیت و رستگاری‏اند و حجت خدا بر مردمانند.
دو آموزگار ما، دو بانوی بزرگ، در جریان عظیم فکری و شناختی خود، حجت خدا را به ما می‏آموزند. آموزه‏های آنان در این بخش درباره وحی، نبوت، بعثت انبیاء و پیامبر بزرگ(ص)، وصایت و ولایت، تاریخ انبیاء و پیامبر بزرگ(ص)، قرآن کریم، امامان معصوم(ع) و مسؤولیت و تکلیف بزرگ خلق در برابر آن نشانه‏های روشن خدا می‏باشد، مانند:
«گواهی می‏دهم که پدرم محمد، بنده و فرستاده اوست. پیش از آنکه او را بیافریند، برگزید و پیش از پیامبری تشریف انتخاب بخشید و به نامیش نامید که می‏سزید ... محمد(ص) را برانگیخت تا کار خود را به اتمام و آنچه را مقدّر ساخته به انجام رساند ... ما خاندان را در میان شما به خلافت گماشت و تأویل کتاب اللّه‏ را برعهده ما گذاشت.(۶) وای بر آنان (مهاجر و انصار). چرا نگذاشتند حق در مرکز خود قرار یابد؟ و خلافت بر پایه‏های نبوت استوار مانَد؟ آنجا که فرود آمد نگاه جبرئیل امین است و برعهده علی که عالم به امور دنیا و دین است ... به خدا سوگند اگر پای درمیان می‏نهادند و علی را بر کاری که پیامبر برعهده او نهاد می‏گذاردند، آسان آسان ایشان را به راه راست می‏برد و حق هر یک را بدو می‏سپرد.»(۷)
بخشی از تعالیم دو بانوی بزرگ، درباره خداوند و توحید و صفات و کلیات افعال الهی است. بینش و تحلیل برهانی و روحانی از توحید، افعال الهی، سنتها و قانونمندیهای هستی‏شناختی، هدف آفرینش، رابطه خدا و انسان.
▪ بینشها و شناختها درباره جامعه و تاریخ
بینش و شناخت نسبت به جامعه و تاریخ و انواع مقوله‏های درونی آن (دیدگاه توصیفی از وضعیت موجود جامعه و نیز دیدگاه ارزشی و هنجاری درباره وضعیت آرمانی جامعه) از بخشهای شناختی اصلی تعالیم دو بانوی بزرگ است. شناختهای یاد شده، اندیشه اجتماعی دین را توضیح می‏دهد.
مانند:
پس از آن همه رنجها که [پیامبر] دید و سختی که کشید. رزم‏آوران ماجراجو، و سرکشان درنده‏خو، و جهودان دین به دنیا فروش، و ترسایان حقیقت ناینوش، از هر سو بر وی تاختند. و با او نرد مخالفت باختند ... هنوز دو روزی از مرگ پیغمبرتان نگذشته و سوز سینه ما خاموش نگشته، آنچه نبایست، کردید. و آنچه از آنتان نبود بردید. و بدعتی بزرگ پدید آوردید ... حرمتها تباه و حریم‏ها بی‏پناه ماند.(۸)
نمونه فرازها و موضوعات شناختی فهرست شده، باید تحلیل شوند و در چارچوبه نظام فکری ارائه شوند. تحلیل تفسیری پس از این می‏آید. آنگاه نوبت به تبیین سیستماتیک نظام فکری با آموزه‏های یاد شده می‏رسد.
۱ - برخی فرازها برگرفته از محمدرضا حکیمی، محمد حکیمی، علی حکیمی، الحیاة ج۱، ترجمه احمد آرام (قم، انتشارات دفتر تبیلغات اسلامی، ۱۳۶۶) چاپ دوم، سرآغاز گردانیده فارسی و مقدمه.
۲ - برای مثال نگاه کنید به: مهدی فرشاد، نگرش سیستمی، (تهران، انتشارات امیرکبیر، ۱۳۶۲).
۳ - ابوالفضل احمدابن‏ابی‏طاهر مروزی، بلاغات النساء (بیروت، ص۲۳) ترجمه از سیدجعفر شهیی، زندگانی فاطمه زهرا (تهران، دفتر نشرفرهنگ اسلامی، ۱۳۷۳) چاپ هجدهم، ص۱۲۶ - ۱۲۸.
۴ - ابوالفضل احمدابن‏ابی‏طاهر، به نقل از سیدجعفر شهیدی، مآخذ پیشین ص۱۲۶.
۵ - احمدابن‏ابی‏طاهر، ص۲۳، به نقل از سیدجعفر شهیدی، مآخذ پیشین، ص۱۲۶.
۶ - احمدابن‏ابی‏طاهر، به نقل از سیدجعفر شهیدی، مآخذ پیشین ص۱۲۸ ۰ ۱۲۷.
۷ - بحارالانوار، ج۴۳، ص۱۵۸ و نیز احمدابن‏ابی‏طاهر به نقل از سیدجعفر شهیدی، ص/۱۵۱.
۸ - احمدابن‏ابی‏طاهر، به نقل از سیدجعفر شهیدی، مآخذ پیشین ص۱۳۳ - ۱۳۰.
منابع:
الحیاة,ترجمه احمد آرام,دفتر تبیلغات اسلامی,mahal=قم,tarikh=۱۳۶۶
نگرش سیستمی,مهدی فرشاد,امیرکبیر,tarikh=۱۳۶۲
بلاغات النساء,ابوالفضل احمدابن‏ابی‏طاهر مروزی,mahal=بیروت,safhe=۲۳
بحارالانوار,jeld=۴۳,safhe=۱۵۸
منبع : طوبی


همچنین مشاهده کنید