پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا


مردیت بلبین


مردیت بلبین
▪ ۱۹۲۶. تولد
▪ ۱۹۸۱. انتشار کتاب «مدیریت تیم‌ها: چرا آنان موفق شده یا شکست می‌خورند.»
▪ ۱۹۸۷. تشکیل انجمن بلبین
▪ ۱۹۹۰. انتشار کتاب «اشاعه‌دهندگان مشاغل: سفر به تخصصی نوین»
▪ ۱۹۹۳. انتشار کتاب «شکل آتی سازمان‌ها و نقش تیم‌ها در کار»
▪ ۱۹۹۷. انتشار کتاب «تغییر روشی که کار می‌کنیم»
▪ ۲۰۰۰. انتشار کتاب «در ورای تیم‌ها»
▪ ۲۰۰۱. انتشار کتاب «مدیریت بدون قدرت»
بلبین استاد مهمان رشته رهبری در دانشگاه اکسیتر انگلستان است.
● زندگی و دوره شغلی
بلبین که در سال ۱۹۲۶ متولد شده، یک فرد دانشگاهی است که همه وقت خود را در صنایع صرف می‌کند و خود را مشاور شرکت‌ها می‌داند. زمانی که بلبین در واحد تحقیقات و آموزش صنعتی کار می‌کرد، کالج مدیریت هنلی از او دعوت کرد تا تحقیقاتی در مورد فعالیت تیم‌های مدیریتی انجام دهد. رویکرد این کالج آموزش مدیریت بر مبنای کار گروهی بود و محققان آن به تحقیق در این زمینه می‌پرداختند که چرا برخی مدیران تیم‌ها عملکردی قوی و برخی عملکردی ضعیف دارند. اهمیت پاسخ به این سؤال زمانی افزایش یافت که توجه خاصی به موضوع کسب و کار مبذول گردید. بلبین در تحقیقاتی که برای این کالج انجام داد ثابت کرد که شخصیت افراد و نه شایستگی‌های آنان در موفقیت یا شکست تیم‌ها اهمیت بیشتری دارد.
● تفکر کلیدی
نظریه بلبین درباره عوامل مؤثر در موفقیت تیم‌ها همواره علاقه‌مندان زیادی داشته زیرا کار تیمی به یک استراتژی مهم برای سازمان‌ها تبدیل شده است. دلایل فراوانی برای این علاقه‌مندی وجود دارد. چرا که کار گروهی همیشه به‌عنوان ابزاری برای تحقق موارد و اهداف ذیل موثربوده است:
▪ فراهم آوردن فضای لازم برای انعطاف‌ پذیری و همکاری بیشتر؛
▪ کمک به ایجاد تغییرات فرهنگی در سازمان؛
▪ افزایش امکان حل مسائل و مدیریت پروژه‌ها؛
▪ استفاده از استعدادهای مختلف افراد در سازمان‌ها.
در کار تیمی، گروه‌ها و تیم‌های مختلفی مشارکت دارند مانند تیم‌های موقت، چندکاره، مدیریت ارشد و خودفرما. به همین دلیل، ابعاد گوناگون تشکیل تیم‌ها از جمله انتخاب تیم، زمینه‌های کاری و عملکرد تیم، اهمیتی حیاتی یافته است. اگر چه الگوهای زیادی در مورد روابط تیمی وجود دارد مانند سیستم‌های مدیریت تیم‌ها که مارگریسون و مک‌کان ارائه کرده‌اند، اما به‌نظر می‌رسد الگوی بلبین شناخته‌شده‌ترین الگوی موجود باشد.
● نظریه نقش تیم
مهم است به یاد داشته باشیم که یافته‌های بلبین بیشتر در خصوص تیم‌های مدیران است تا دیگر تیم‌ها. از این نوع تیم‌ها نخستین‌بار در کتاب "مدیریت تیم‌ها: چرا آنان موفق شده یا شکست می‌خورند" نام برده شد و بعدها در کتاب "نقش تیم‌ها در کار" تعریف دوباره‌ای از آن‌ها ارائه شد. به گفته بلبین، «نقش یک تیم، مؤید الگوی ویژگی‌های رفتاری در زمانی است که اعضای تیم با یکدیگر در تعاملند و عملکرد آنها، باعث بهبود و افزایش عملکرد مجموعه تیم می‌شود.»
اساس این نظریه مبتنی بر آن است که با توجه به ویژگی‌ها و توانایی‌های اعضای تیم، می‌توان موفقیت یا شکست آن را پیش‌بینی کرد. در نتیجه، می‌توان با تجزیه و تحلیل نقاط ضعف و ایجاد تغییرات لازم، وضعیت تیم‌های ناموفق را بهبود بخشید. البته برای اعضای یک تیم مهم است تا نقشی که دیگران ایفا می‌کنند و نحوه برطرف‌ساختن نقاط ضعف را بدانند. اگر چه در این زمینه هشت نقش برای کارآیی تیم‌ها ذکر شده؛ اما این هشت نقش دارای اعتبار یکسان نیستند و در آن واحد به همه آنها نیاز نیست. حتی ممکن است تعداد افراد یک تیم کمتر از هشت نفر باشد زیرا برخی افراد توانایی پذیرفتن دیگر نقش‌ها را نیز دارا هستند.
این نقش‌ها دارای ماهیتی روان‌شناختی هستند که افراد خودشان را با آن‌ها تطبیق می‌دهند. چهار عامل اصلی عبارتند از: اطلاعات، برتری، برون‌گرایی/‌درون‌گرایی و ثبات/‌اضطراب. هر نقش، ترکیبی از این چهار عامل است و می‌توان به هر فردی بر اساس آن‌ها نمره داد.
● سیستم خود ادراکی و Interplace
بلبین یک سیستم خود ادراکی را تدوین کرده که بارها اصلاح شده است. این سیستم به‌سرعت به مدیران خاطرنشان می‌سازد که اعضای تیم آن‌ها باید چه کاری را انجام دهند. سازمان‌های مختلف از این سیستم استفاده می‌کنند و اعضای تیم‌های خود را بر اساس طبقه‌بندی نوع کاری که باید انجام شود، انتخاب می‌کنند. در همین زمینه، بلبین یک سیستم رایانه‌ای به نام Interplace ایجاد کرده است.
Interplace رویکردی برای تجزیه و تحلیل نقش‌ها است و پیچیده‌تر از سیستم خود ادراکی عمل می‌کند. زیرا اطلاعات آن را با بازخوردهای به‌دست‌آمده از دیگران ادغام می‌کند.
● دیگر نظریه‌ها
در دهه ۱۹۹۰، بلبین تحقیقاتش را در خصوص تیم‌ها گسترش داد تا رابطه‌ای میان تیم‌ها و محیط سازمانی بیابد. او پیشنهاد کرد که سازمان‌های جدید از الگوی مارپیچی استفاده کنند. الگویی که تلاش افراد سازمان برای تحقق اهداف سازمانی را می‌توان در چارچوب آن تجزیه وتحلیل کرد.
بلبین به تازگی سیستم جدیدی برای تعریف مشاغل تدوین کرده و آن را Workset نام گذاشته است. هدف از این مفهوم، تعریف مرزها و محتوای مشاغل از طریق یک فرآیند تعاملی میان مدیران و کارکنان است. این سیستم از رنگ‌های متفاوت برای نشان‌دادن ابعاد مختلف کار استفاده می‌نماید. این کار، پنج نتیجه مهم به دنبال دارد:
▪ اعطای اختیارات؛
▪ ترغیب به انعطاف‌پذیری بیشتر در کار؛
▪ توسعه کار تیمی؛
▪ حمایت از تغییرات فرهنگی؛
▪ فرایند توسعه و پیشرفت مستمر مشاغل و کارکنان.
خیلی زود است که بگوییم تاثیر این نظریه و سیستم Workset چیست. اما بدون شک، آن‌ها برای مدیریت سازمان‌های امروزی مفید هستند و باید آن‌ها را در تعامل با محیط و کارکنان ارزیابی کرد.
● آینده مردیت بلبین
اگرچه تحقیقی جدید که به‌طور مستقل انجام شده، وجود ۹ نقش تیمی بلبین را با شک و تردید همراه کرده اما نه یافته‌های گسترده بلبین زیر سؤال رفته‌اند و نه نظریه‌های معروف او انکار شده‌اند. مدیران بسیاری از سازمان‌ها همچنان به طبقه‌بندی‌های بلبین در خصوص نقش‌های تیمی علاقه‌مند هستند زیرا:
▪ علاقه‌مندی زیادی نسبت به کار تیمی وجود دارد،
▪ بلبین این امکان را فراهم آورده که همگان به راحتی به دیدگاه‌های او دسترسی داشته باشند،
▪ او نخستین فردی است که درک ما را از پویایی‌های کار تیمی افزایش داده است.
منبع : نشریه میثاق مدیران