دوشنبه, ۲۲ بهمن, ۱۴۰۳ / 10 February, 2025
مجله ویستا
خواب کودکان و تجربه فراموشنشدنی مادران موفق
![خواب کودکان و تجربه فراموشنشدنی مادران موفق](/mag/i/2/hntsj.jpg)
معیارهای متفاوت لوکی من تنها مشکل خوابیدن نداشت، او در طول روز هم چرت میزد و موقع خواب تا ساعت ۳ بعد از نیمه شب بیدار میماند، من خسته و کلافه و گیج شده بودم چون با پسرم و دخترم الیزا و ویل این مشکل را نداشتم. در این مدت غرور مادرانه من مانع از این میشد که از پزشکان کمک بگیرم. اما به هر حال برای رفع این مشکل به کلینیک (کیم وست) در آناپولیس رفتم و موضوع را با آنها در میان گذاشتم، متخصصان کلینیک به من پاسخ دادند: من نباید او را وادار به خوابیدن کنم بلکه او خودش باید بخوابد و این مهارتی است که او باید بیاموزد.
از اینرو آنها برنامهای را تنظیم کردند که با اجراء آن مشکل خواب لوکی ظرف ۱۰ روز حل شد و بعد از آن هر شب پسر کوچولوی من باید ۱۱ ساعت بخوابد و اگر از خواب بیدار شد بدون حضور من دوباره به خواب برود.
لوکی صبح و عصر چرتهای میان روز به مدت یک تا یک ساعت و نیم آن هم نه درروروک یا روی صندلی غذاخوری بلکه در تختش داشت و زودتر از ساعت ۶ صبح هم بیدار نخواهد شد.
از اینرو کلینیک برای دستیابی به موارد زیر نکاتی را پیشنهاد کرد و مرا ملزم به اجراء آنها نمود، اول اینکه لوکاس باید در اتاقی که مخصوص خودش میباشد بخوابد زیرا هنگامی که الیزا میخواهد بخوابد لوکاس بیدار است، و گاهی اوقات برعکس، بنابراین آنها از من خواستند تا اتاقهای آنها را از هم جدا کنم، در این مدت الیزا در کنار من و همسرم خوابید، کلینیک پیشنهاد کرد اگر ما اتاق خالی برای جدا کرن آنها نداریم الیزا موقتاً در همان اتاق بخوابد به شرطی که با برادرش هنگام خواب حرف نزند و با او بازی نکند، در ضمن اتاق باید کاملاً تاریک باشد و حتی موسیقی ملایم میتواند به خوابیدن لوکاس کمک کند، همچنین بازی به یک عروسک یا بالش به زود خوابیدن او میتواند کمک کند. برنامه را از صبح آن روز آغاز میکنم با اجراء آن لوکی احساس ناامنی میکند، زیرا او همیشه احساس ناامنی میکند، زیرا او همیشه مادر را کنار خودش داشته است.
کلینیک خاطرنشان میکند که اجراء یک روش برنامهریزی شده و مقاومت در برابر بدخوابیها و بیخوابیهای لوکاس میتواند مغز او را به خوبایدن به موقع عادت دهد. برخی از مادران هنگام مراقبت از کودکانشان عادت دارند وقتی کودک گریه میکند بهویژه در شب او را به حال خود رها کرده تا ساکت شده و بخوابد اما من نمیتوانستم این کار را انجام دهم. در این مورد کلینیک راهکارهائی را به من توصیه کرد که عبارت بود از:
- از روز اول تا سوم بعد از قرار دادن لوکی در تختخواب درست پشت سر او بنشینم و وقتی گریه میکند من با او حرف بزنم تا بخوابد ولی او را بغل نکنم.
- روز چهارم تا ششم من صندلیام را میان در و تختخواب او قرار میدهم و با حرف زدن به او بفهمانم که من در اتاق هستم.
- روز هفتم تا هشتم من کمی دورتر یعنی نزدیک در ورودی اتاق بنشینم و با او صحبت کنم تا او بخوابد.
- روز نهم من باید به محض اینکه او را در تخت قرار میدهم اتاق را ترک کنم علاوه برا این کلینیک جدولی به ارائه داد که مقدار ساعتهای خواب کودکان را در یک شبانهروز از یک هفتگی تا یک سالگی مشخص کرده بود که به شرح زیر است: (برحسب ساعت)
عنوان خواب شب خواب روز جمع کل
یک هفتگی ۵/۸ ۸ ۵/۱۶
یک ماهگی ۵/۸ ۷ ۵/۱۵
سه ماهگی ۱۰ ۵ ۱۵
شش ماهگی ۱۱ ۱۵/۳ ۵/۱۴
نه ماهگی ۱۱ ۳ ۱۴
دوازده ماهگی ۵/۱۱ ۵/۲ ۴۵/۱۳
هجده ماهگی ۵/۱۱ ۱۵/۲ ۵/۱۳
دو سالگی ۱۱ ۲ ۱۳
سه سالگی ۵/۱۰ ۵/۱ ۱۲
چهار سالگی ۵/۱۲ ۰ ۱۵/۱۱
پنچ سالگی ۱۱ ۰ ۱۱
او بالأخره خوابید.
غروب آن روز در خانه احساس خوشبختی توأم با اضطراب و نگرانی داشتم. این روزها، الیزا در اتاق برادرش میخوابید و هیچ مشکلی وجود نداشت. هرچند که او گاهی اوقات در اتاق ما میخوابید و از این موضوعی نیز راضی به نظر میرسید. کلینیک وست ساعت خواب لوکاس را بین ساعت ۷ تا ۳۰/۷ دقیقه عصر تعیین کرده بود. من آن روز و در آن ساعت معین به بچهها اعلام کردم که حالا وقت خواب لوکی است و بلافاصله او را بغل کرده و از پلهها به سمت اتاقش رفتم. همه چیز در ابتدا به آرامی پیش میرفت.
من برایش کمی کتاب خواندم و بعد آهنگ مورد علاقهاش که او با آن به خواب میرفت را گذاشتم. (کلینیک با پخش این آهنگ موافق نبود، هر چند سایر مادران نیز این کار را میکردند) من از این آهنگ بهعنوان نشانه فرارسیدن زمان خواب استفاده میکردم چون این آهنگها به او آرامش میداد و لوکی راحتتر به خواب میرفت. از اینرو من و بچهها با هم قرار گذاشتیم اگر لوکی نیمههای شب و یا بین چرتهای روزانهاش از خواب بیدار شد، آهنگ موردنظر را برایش بگذاریم تا دوباره به خواب برود. در این فاصله من سعی کردم عادت لوکی را در مورد گرفتن بینیام هنگام خواب تغییر دهم و توجه او را به عروسکش جلب کنم اما او بهجای گرفتن آن ترجیح داد، انگشتان مرا بگیرد تا بخوابد. ساعت ۱۵/۷ دقیقه عصر است و من در کنار او و اسباببازیهایش دراز میکشم. ناگهان صدای ترکیدن بادکنک الیزا از طبقه پائین به گوش میرسد و لوکی جیغ کشیدن را سر میدهد. باز هم ملافه را روی او میکشم و شروع به صحبت با لوکی میکنم. اما او همچنان جیغ میکشد. شرایط سختی است و من نمیتوانم او را به حال خودش رها کنم. چند دقیقهای او در رختخوابش به این طرف و آن طرف میرود و همینطور به گریه کردن ادامه میدهد. با او حرف میزنم و سپس آرام شده و چشمانش را میبندد. اتاق کاملاً تاریک است اما من صدای نفسهای او را کاملاً میشنوم که تغییر کرده است. حالا ساعت ۲۷/۷ دقیقه غروب است و لوکی به خواب رفته است. شب بعد لوکی را ساعت ۱۰/۷ دقیقه به اتاقش بردم و او بدون هیچ گریه و نق زدنی بعد از بیست دقیقه به خواب رفت. شب سوم دیگر لوکی حوصله شنیدن قصه و داستان را ندارد. او را ساعت ۷ به رختخواب میبرم و بعد از نیم ساعت تقلا و بازی با عروسکهای بالأخره میخوابد. شب شنبه یعنی چهارمین شب اجراء برنامه، من لوکاس را در رختخوابش میگذارم و سپس به سمت در ورودی اتاق میروم. لوکی با عروسکهای الیزا سرگرم میشود گوئی که آنها بهتر از من هنر خواباندن لوکی را بلدند. در طول اجراء برنامه من تقریباً هر روز با کلینیک از طریق تلفن و یا پست الکترونیکی در تماس بودم و آنها را از پیشرفت کار و برنامه مطلع میکردم. یک روز صبح وقتی لوکی دو ساعت دیرتر بیدار شد، کلینیک پیشنهاد کرد که اگر بار دیگر این مورد تکرار شد من او را یک ساعت و نیم بعد از وقت مقرر بیدار کنم تا او بتواند شدن او در ساعت ۳ بامداد به هم خورد و من مجبور شدم او را بغل کنم تا آرام شود. در موارد خاص کلینیک، بغل کردن لوکی را مجاز شمرده بود زیرا هنوز ما در روزهای ابتدائی اجراء برنامه پیشنهادی کلینیک بودیم. شب نهم خودم را برای مبارزهای سخت آماده کردم تا به محمض قرار دادن او در رختخوابش، اتاق را ترک کنم. آن شب او را ده دقیقه زودتر به محل خوابش بردم چون خوابآلود به نظر میرسید. تا ساعت ۲/۷ دقیقه او با کتاب و اسباببازیها و رفت و بعد من او را بوسیدم، شب به خیر گفته و اتاق را به سمت سالن ترک کردم.
لوکاس همچنان آرام بود و من فراموش کردم نیم ساعت از تنها ماندن او در اتاق سپری شده است. آهسته وارد اتاق شدم و او را دیدم که به خواب عمیقی رفته است. باور کردنی نبود!
نوشته: مورا رووز
منبع: مجله (Parenting)
برگردان: بهاره نظامدوست
منبع : ماهنامه کودکان و مادران
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست