دوشنبه, ۸ بهمن, ۱۴۰۳ / 27 January, 2025
مجله ویستا
نوروز سامانهای از باورها و اسطورهها
استاد دکتر کزازی به پارسی روان سخن میگوید. اینگونه شیرین بیانی در همسخن او نیز تاثیر میگذارد و بعد از چند لحظه میبینی که تو هم می خواهی مانند او سخن بگویی.دکتر کزازی تازه از کلاس بیرون آمدهبود و هنوز دانشجویان دوره دکتری زبان و ادبیات پارسی رهایش نمیکردند. از سوی دیگر باید پس از این گفتوگو به جایی دیگر میرفت. هرچند گفتوگو کوتاه بود، اما او روان و ساده درباره خاستگاه و نمادهای نوروز سخن گفت.
▪ خاستگاه نوروز کجاست و چیست؟
ـ نوروز یکی از کهنترین جشنهای ایرانی است. بهدرستی و بیچندوچون، نمیتوان خاستگاه نوروز را نشانداد. در دیگر فرهنگها و کشورها، ما به جشنها و آیینهایی باز میخوریم که با نوروز، سنجیدنیاند و همانندیهایی دارند. برای نمونه، جشن آغاز سال نزد بابلیان و آشوریان کهن، پیوندهایی با نوروز ما میتواند داشت. اما آنچه هیچ گمانی در آن نیست، ایناست که نوروز از روزگاران باستان در ایران جشن گرفته میشده است. حتی اینانگاره هست که شهریاران هخامنشی، شهر شگفت و رازآلود تخت جمشید را از آنروی ساخته و برافراخته بودهاند؛ که جشن و آیین نوروزی در آن برگزار بشود اما از سویی دیگر، آنچه ما امروز چونان جشن و آییننوروزی میشناسیم و بزرگ میداریم، آمیزهای از چند سامانهی گونهگون باورشناختی است، به سخن دیگر،چندین جشن و آیین باهم درآمیختهاند و از آنمیان جشن و آیین نوروز پدید آمده است. پارهای از این جشنها، جشنهای اسطورهای بودهاست؛ رخدادی که از جهان اسطورهها باز میگردد؛ پارهای از آن جشنها آیینی و باورشناختی بودهاست، پارهای دیگر جشنهای کیهانی و گاهشمارانه است. هرکدام از این جشنها، نمودی و نشانی در جشن و آیین نوروز برجای نهاده است.
▪ به چند جشن باستانی که از همپیوندی آنها نوروز پدید آمدهاست اشاره میکنید؟
ـ برای نمونه، شش جشن بزرگ آیینی در ایران باستان برپای داشته میشدهاست که آنها را "گاهانبار" میگفتهاند. جشنهایی که در پیوند بودهاست با دگرگونیهای گیتی و رفتارهایی که در پیوند است با این دگرگونیها. سرشت این جشنها بهگونهای است که بیشتر گویای شیوهی کشاورزانه و دامپرورانه است در زیست. یکی از این گاهانبارها که ششمین و فرجامین آنها هم هست "هَمَسپَتمَدَم " نام داشتهاست . پارهای از ویژگیها و رسم و راههای نوروزی باز میگردد به این گاهانبار و جشن باستانی. یا اگر بخواهیم نمونهای از جشنهای اسطورهای بهدست بدهیم که برای بسیاری از ایرانیان نیز آشنا است، میتوانیم از رخدادی نمادین و اسطورهای یادکنیم که در روزگار جمشید رویداده است، آن رخداد این است که تختی شگفت برای این شهریار نمادین پیشدادی میسازند، جمشید بر این تخت مینشیند و دیوان آنرا بر میگیرند و به آسمان میبرند. این رخداد در چشم ایرانیان، آنچنان گرامی و گرانمایه بوده است که آنروز را جشن میگیرند.
" مر آن روز را روز نو خواندهاند به جمشید بر، گوهر افشاندند"
نمونهای دیگر از جشنهای اثرگذار در نوروز که سرشتی کیهانی دارد، جشن بهار است؛ یعنی جشن آغاز سال نو، خورشید همواره نزد ایرانیان گرامی و ستوده بودهاست. از اینروی چون نخستین روز بهار همراه است با ترازمندی بهاری، بدین معنا که:
در نخستینروز از فروردینماه، روز و شب یکسان و همتراز میشوند تا آنزمان چیرگی و افزونی با شب بوده است. شب در نمادشناسی ایرانی پدیدهای است گجسته و اهریمنی. ایرانیان از تاریکی همواره گریزان بودهاند و هستند و پیوسته روشنایی را گرامی میداشتهاند و بدان درود میگفتهاند. از اینروی همترازی روز و شب یا روشنایی و تیرگی، در چشم ایرانیان رخدادی کیهانی اما بسیار خجسته بوده است. چون از آنپس، روز چیرگی و فزونی میگیرد و شب فرو میشکند وفرو میکاهد تا میرسیم به ترازمندی خزانی. از آنزمان، دیگربار روز و شب یکسان میشوند، اما کار بهزیان روز و بهسود شب پیگرفته میشود؛ روزگار اهریمنی، بیشگون، زیانبار و روزگار تاریکی و سرما آغاز میگردد. جشن نوروز آمیزهای از این جشنهای گونهگون است. یا جشنی دیگر، آیینی، که در نوروز اثر نهادهاست جشن فروردینگان یا جشن بزرگداشت فروهر درگذشتگان، از مینو بهگیتی و بهدیدار آنان میآید. از اینروی خوانی میگستردهاند برای میهمانان شگرف مینوی به همانسان که همهی ما ایرانیان هنگامی که میهمانی را گرامی داریم، او را پذیرا میشویم. هنجارها و رسم و راههایی هست که آنها را میورزیم، به کار میگیریم، ایرانیان در پذیرایی از این میهمانان هم آن رفتارها و آن هنجارها را بهکار میگرفتهاند. برای نمونه، خانهها را میرُفتهاند، جامهی نو در بر میکردهاند و این رسم و راهها هنوز در جشن و آیین نوروزی برجای مانده است.
▪ اما دربارهی نمادهای نوروز؟
ـ در اینباره هم من به فراخی سخنگفتهام، اینکه هرکدام از آن سینها چه کارکرد و گزارش نمادشناختی و باورشناختی دارد، اما برای اینکه پاسخی به پرسش شما دادهباشم، هرچند کوتاه، میگویم که این نمادها، هفتسین، همراه با پارهای دیگر از بایستهها و نشانهای خوان نوروزی همه در پیوند با ستایش روشنایی و خورشید و به سخنی دیگر، نمادها و نشانهایی مهری هستند.
▪ نخستین نوشتهها دربارهی نوروز، در کدام زمان بوده است؟
ـ آنچنان که پیش از این گفتم، نوروز بسیار کهن است؛ اما واژهی نوروز در نوشتههای پهلوی بهکارگرفته شدهاست و از آن نوشتهها به پارسی دری رسیدهاست. نوروز در زبان پهلوی "نوکرَوچ"۱ گفته میشدهاست که با همین ریخت رفتهاست به زبان تازی و "نوکروز" شدهاست، این نام هنگامی که به پارسی رسیدهاست، در ریخت، " نوروز " که بهمعنای روز نو است بهکار رفتهاست آنچنان که در آن بیت شاهنامه نیز چنین نامیده شدهاست. اما در زبان و ادب پارسی، کاربرد نوروز، بازمیگردد به نخستین سرودههایی که از این زبان برجای مانده است. سرودههای سخنوران روزگار سامانی و غزنوی و ادب پارسی، آکنده از ستایش نوروز است. هرچند این نام شاید فراوان بهکار برده نشده باشد، اما دیگر ویژگیها و زیباییهای نوروز به فراوانی در سخن پارسی بازتاب یافتهاست. نوروز همراه است با بهار. یکی از بنیادینترین زمینههای آفرینش هنری در سخن پارسی، بهار است. از اینروی به این شیوهی کنارین، نوروز همواره زمینهای بوده است که سخنوران ایرانی در هر روزگار بدان اندیشیدهاند و پرداختهاند و در ستایش آن چامهها و سرودههای بسیار دلآویز و شاهوار و جاودانه سرودهاند.
▪ نوشتههای زیادی دربارهی آیین نوروز به چاپ رسیدهاست. آیا این نوشتهها آنچنان که باید، از بهرهی لازم برخوردارند؟
ـ هر کتابی که دربارهی نوروز نوشته بشود، در هر پایه و مایهای که باشد از دید من کاری شایسته و فرخنده است، آنهم برای اینکه بهگونهای میتوان گفت که نوروز برترین نماد و نشانهی فرهنگ ایرانی شدهاست، نوروز درفش این فرهنگ است. اگر بخواهیم در میانهی نشانهها و هنجارهای گونهگون فرهنگ ایران که در شمار نمیگنجند یکی را برگزینیم که این فرهنگ را بهیاری آن بیشتر و بهتر بتوانیم شناخت، آن نشانه از دید من نوروز است. شما میتوانید بیچندوچون بر این باور باشید؛ در هر سرزمینی که جشن و آیین نوروز برگزار میشود، فرهنگ ایرانی تا بدان سرزمین راه بردهاست. ما کشورهایی را میشناسیم که در جغرافیای ایران نبودهاند، پارسیزبان هم نیستند، اما جشن نوروز بهگونهای در این کشورها نمود و بازتاب دارد. از آنجا است که میگویم درفش فرهنگ ایران، جشن و آیین نوروزی است. جشنهای دیگر یا دیگر هنجارها و مایهها و ارزشهای فرهنگی ایران نتوانستهاند چنین کارکرد گسترده و فرهنگشناختی بیابند. از اینروی، هنگامی که ما به نوروز، آیینها، رسم و راهها و رازهای آن میاندیشیم و میپردازیم و دربارهی آنها جُستار و کتاب مینویسیم، دستکم به شیوهای نمادشناختی به فرهنگ ایران پرداختهایم. در این روزگار که ما بیش از هر زمان دیگر، نیاز داریم که فرهنگ ایرانی و پیشینهی نیاکانی خود را بشناسیم و بشناسانیم، پرداختن به نوروز ارج و ارزشی دیگرسان میتواند داشت. بهدیگرسخن، فرهنگ و سرزمین ایران را در بسیاری از کشورها و فرهنگها با نوروز میشناسند.
▪ در زمان باستان جشنهای دیگری نیز غیر از جشن نوروز داشتهایم؛ اما نوروز میماند و آنها فراموش میشوند. راز ماندگاری نوروز چیست؟
ـ پاسخ من به پرسش شما که دربارهی راز ماندگاری نوروز میپرسید، این است؛ چون در این آیین و جشن، پیامی بسیار ژرف و گرانمایه نهفتهاست که پیامی جهانشناختی است. این جشن و آیین هنوز با شکوه پارینه در ایران برگزار میشود. در زمانی که بسیاری از جشنهای دیگر فراموش شدهاست یا آنکه تنها در میانهی گروههای ویژه، برای نمونه زرتشتیان، روایی دارد، آن پیام جهانشناختی نهفته در جشن و آیین نوروز همان است که من آن را بازگشت به آغاز میخوانم. ما ایرانیان به شیوهای نهانی و نمادین بازگشت به آغاز را در نوروز بزرگ میداریم. همیشه بازگشت به آغاز، همراه با شکوفایی، با توانمندی، با شادابی و خرمی است؛ از آناست که رستاخیز گیتی طبیعت، بافرا رسیدن نوروز آغاز میگیرد اما رستاخیز برونی و کالبدینه و گیتیگ، نمود و نشانی است از رستاخیزی که باید از سراسر کیهان در پهنهی آفرینش به انجام برسد. در باورشناسی ایرانی، آفرینش به چرخههایی و دورههایی بخش میشود. بدینگونه نیست که جهان یکبار آفریده شده باشد و بههمانسان بپاید تا روزگاری که از میان برود. چرخههایی و دورههایی هست که آفرینش در فرجام هرکدام از آنها نو میشود یا به سخنی دیگر، به آغاز خود باز میگردد.
بههمانسان که ما در گاهشماری زمینی سالی داریم که به چهار پاره و چهار فصل بخش میشود، در سال کیهانی یا سال نمادین اسطورهای، همان چرخهی آفرینش بههمانسان چهار بخش است، که هرکدام از این بخشها سههزار سال به درازا میکشد. در سنجش با گاهشماری زمینی اما پیدا است که این شمارها همه نمادین است. در سههزارهی نخستین، آفرینش هنوز مینوی است و در اندیشهی اورمزد میگذرد. در سههزارهی دوم به نمود، به کردار در میآید، پیکر میپذیرد اما در این روزگار هنوز پاک و پیراسته است. اما سههزارهی سوم، در این روزگار نیروهای اهریمنی به سرزمین پاک اهورایی میتازند و آفرینش به آمیختگی آلودگی دچار میشود.
در سههزارهی چهارمین، آفرینش باز میگردد به آن پاکی و نابی آغازین. یعنی در آغاز سههزارهی چهارم، رهانندهای، نویدداده و پالاینده سر بر میآورد که فرزند زرتشت است. این که این فرزند چهگونه پدید میآید، خود داستانی است شگفت. هرکدام از این رهانندگان زمینه را برای بازگشت به آغاز در آفرینش فراهم میآورد. در پایان این چرخه هنگامی که آفرینش از آلایش و آمیختگی رست و دیگربار به آن پاکی و پیراستگی نخستین بازگشت، به فرجام میآید تا چرخهی دیگری بدینسان آغاز بگیرد. جشن و آیین نوروز بهگونهای بازتاب این سامانهی باورشناختی است، چون جهان به آن پاکی نخستین باز میگردد، از نوجوان میشود و توان میگیرد و آن رستاخیز پدید میآید، رخ میدهد.
▪ پس نوروز نماد نوشدن دوباره و هرباره است.
ـ بله! یعنی آن پیام بنیادین و ساختار درونی و باورشناختی نوروز میتواند همین نکته باشد.
▪ آیا دربارهی پیوند نوروز با موسیقی و وجود گونهای از موسیقی برای نوروز در ایران باستان آگاهیهایی هست؟ برای نمونه، یکی از گوشههای موسیقی ایرانی نوروز خوانده میشده است.
ـ پیوندی من در میانهی نوروز و خنیا و موسیقی نمیبینم. بله! یکی از دَستانها و آهنگهای کهن ایرانی نوروز خوانده میشدهاست اما اینکه خنیا و دَستان و آهنگی ویژه در نوروز نواخته میشدهاست، نکتهای است که بر من روشن نیست. اگر خواست شما آن دُهلی است که بههنگام دگرگونشدن سال کوفته میشود، اینرا نمیتوان نغمهی نوروزی دانست. این آیینی است که از روزگاران کهن برجای ماندهاست. هرزمان که رخدادی شگفت روی میداده است، کوس میکوفتهاند. به این شیوه، بر مردم آشکار میداشتهاند که چنین رویدادی به انجام رسیدهاست یا با کوس مردم را فرا میخواندهاند که گرد بیایند، برای هر خواستی که در پیش بودهاست. این کوفتن کوس یا دُهل از آن جا است، سخن من این است که در رخدادهای بزرگ دیگر هم کوس کوفته میشده است و تنها ویژهی آیین نوروزی نیست. اما میتوان برآن بود که برای جشن نوروز، ترانهها و آهنگهایی در ایران کهن روایی داشته است؛ برای اینکه نوروز چنانکه گفتم یکی از بزرگترین جشنهای ایرانی است که از روزگار هخامنشیان در ایران، باشکوه برگزار میشدهاست.
خرد نمیپذیرد که برای چنین جشنی بزرگ، هیچ آهنگی، دستانی و نغمهای ساخته نشدهباشد. بیگمان در میان دَستانهای باربد که گاهی به سی لحن نام برآورده بودهاست، دَستانهایی و آهنگهایی در پیوند با نوروز، روایی داشته است که نام آن برای ما به یادگار ماندهاست. آن چنانکه گفتهشد، یکی از گوشههای موسیقی ایرانی نوروز خوانده میشود که در سرودههای سخنوران سامانی و غزنوی برای نمونه منوچهری از آن یادی رفته است؛ نوروز خُرد و نوروز بزرگ.
اگر ایران بزرگ را در نظر بگیریم که امروز به کشورهای گوناگونی بخش شدهاست، آیین نوروز در هر یک از این کشورها دیگرگونه برگزار میشود، برای نمونه، در افغانستان یا تاجیکستان هنگام برپایی جشن نوروز، همهی مردم با هم به بیرون از شهر میروند و نوروز را همگانی و دستهجمعی جشن میگیرند اما در ایران خودمان اینگونه نیست و جشن بهگونهی درون خانوادگی یا گروه دوستان و آشنایان است.
خوب! در اینکه آیینهای نوروزی در همهی کشورها یکسان برگزار نمیشود، هیچ سخنی نیست. اما در کشورهایی مانند افغانستان و تاجیکستان، حتی کشورهایی که زبانشان پارسی نیست و در بخشهایی پارسی است مانند ازبکستان و ترکمنستان، به سخنی دیگر در آن کشورهایی که از ایران بزرگ جدا شدهاند و از دید جغرافیایی، امروز بیرون از ایرانند اما از دید فرهنگی و تاریخی، سرزمینهای ایرانی شمرده میشوند، جشن و آیین نوروز به شیوههای کهنتر برگزار میشود. شما اگر بخواهید بدانید که رسم و راههای دیرینه در این جشن کدام است، یکی از راهها این است که ببینید در افغانستان یا در تاجیکستان یا در سمرقند و بخارا نوروز را چهگونه جشن میگیرند.
ایران امروز، بههرروی از دید فرهنگی و تاریخی پیشتازتر از آن سرزمینها بودهاست و دگرگونیها در آن گستردهتر است. در شهرهای بزرگ ایران امکان آن نیست که ایرانیان در جایی گردبیایند و آیین نوروز را در گروه، بزرگ بدارند؛ پس هرکس در خانهی خود چنین میکند. اما در شهرهای کوچکتر یا در آن کشورها این رسم و راهها هنوز برجاست. شما میبینید که در روستاهای ایران یا در شهرهای خُرد، در این جشن و آیین دگرگونیهایی هست؛ یعنی آنجا پیچیدهتر و مایهوَرتر برگزار میشود. در شهرهای بزرگ سادهتر شده است، در روستاهای کردستان، برای نمونه، هنوز میر نوروزی هست. کسی را از تودههای مردم به میری و فرمانروایی بر میگزینند؛ فرمانروایی کوتاه یکروزه، از او فرمان میبرند و هرچه بخواهد برای او فراهم میآورند. او را بر ستوری مینشانند و در شهر میگردانند. رسموارههای از اینگونه در آن روستاها و شهرهای کوچک هنوز روایی دارد. اما در شهرهای بزرگ مانند تهران دیریاست که برافتادهاست. از اینروی میتوانیم گفت که این جشن و آیین در آن کشورها نابتر و کهنتر و نژادهتر ماندهاست و برگزار میشود.
▪ از شما سپاسگزاریم. از دیدگاه خودتان اگر گفتنیهای دیگری برای خوانندگان ما دارید بفرمایید.
ـ دربارهی نوروز چنانکه گفتم به فراخی میتوان سخن گفت. هرکدام از ویژگیها و نشانههای نوروزی را که در نظر بگیرید، چون پیشینهای بسیار کهن دارد، روندهایی و سامانههایی از فرهنگ ایران را نشان میدهد، که شما میتوانید دربارهی آن بگویید یا بپژوهید یا بنویسید. اما میانگارم آنچه برای خوانندگان ماهنامهی شما که میخواهند با جشن و آیین نوروز به شیوهای فراگیر آشنا بشوند آنچه گفتهشد شاید بسندهباشد. اگر ما بخواهیم بر آن نشانهها و نمادها درنگکنیم. سخن ما به زمینههای دانشورانه و به اصطلاح فنی درخواهد افتاد. برای خوانندهای که در آن زمینهها کارشناس نیست یا خواستار پرداختن به آنها نه، شاید آنچنان گیرایی نداشتهباشد، ازاینروی من اگر شما همداستان باشید، این گفتوشنود را به فرجام میآورم. به شما و دستاندرکاران ماهنامهی مایهور "نامه"، فرخباد و شادباش میگویم، به همانسان، به خوانندگان فرهیخته و گرامی این ماهنامه. آرزو میبرم از درگاه دادار که نوروز پیروز و بهار دلافروز و سال ۱۳۸۵ برای همهی ایرانیان سالی باشد آکنده از شادکامی و بهروزی و بختیاری، همهی روزهاشان به خرمی نوروز باشد، دلهاشان بهشکفتگی بهار.
پینوشت:
۱- برای روشنتر شدن معنای "نوکروچ" این گفتوگوکننده یادآور میشود که در گویش بلوچی امروز، واژههای "نوک" بهمعنای "نو" و "رَوچ" یا "رُوچ" بهمعنای روز با همان تلفظ پهلوی استفاده میشود. بلوچها به "روزه" نیز میگویند "روچَگ."
منبع: نشریه نامه شماره ۴۸
۱- برای روشنتر شدن معنای "نوکروچ" این گفتوگوکننده یادآور میشود که در گویش بلوچی امروز، واژههای "نوک" بهمعنای "نو" و "رَوچ" یا "رُوچ" بهمعنای روز با همان تلفظ پهلوی استفاده میشود. بلوچها به "روزه" نیز میگویند "روچَگ."
منبع: نشریه نامه شماره ۴۸
منبع : مجله اجتماعی عرصه
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست