پنجشنبه, ۱۳ دی, ۱۴۰۳ / 2 January, 2025
مجله ویستا
چپ روی زمین
اگر راست دست هستید و بینی بزرگ دارید و قرار است با یک دوست چپ دست که اتفاقاً او هم بینی بزرگی دارد روبوسی کنید، برایتان واقعاً متأسفیم، چون حتماً پیش از آنکه محبت یک بوسه را بر گونه خود حس کنید، بینیتان به جسم استخوانی و سفتی میخورد که هوشمندی زیادی نمیخواهد تا بفهمید چیست. آن جسم سفت و سخت بینی دوستتان است. با این حال شما از دوستتان خوش شانستر هستید، چون تنها در سه درصد از روابطتان ممکن است با چنین مشکلی روبهرو شوید، این در حالی است که او در ۹۷ درصد موارد دچار این مسئله است.
چپ دستها اقلیتی هستند که معمولاً نادیدهشان میگیریم. درست مثل بسیاری از اقلیتهای دیگر که به خاطر هجوم اکثریتی با یک نوع نگرش خاص، فراموش میشوند و اهمیتشان در نظر گرفته نمیشود.
روبوسی یکی از کوچکترین مشکلات چپ دستهاست که میشود به راحتی از آن صرفنظر کرد، اما آنها دهها مشکل کاربردی و مهم دیگر دارند که ما راست دستها به آن توجه نمیکنیم. مشکلاتی که گاه میتواند بر روند زندگی آنان تأثیر بگذارد.
خندهدار است، نه؟ حق هم دارید بخندید. چون شما هیچ چیز از دنیای چپ دستها نمیدانید.
● اهل کدام نیمکرهای؟
اصلاً چرا بعضی آدمها چپ دست میشوند؟ آیا این یک فعالیت اکتسابی است یا از دیگران به ارث میرسد؟ هنوز هیچ نتیجهگیری دقیقی در این زمینه در دست نیست، گرچه تحقیقات فراوانی صورت گرفته است. این تحقیقات نشان میدهد کسانی که مادران چپ دست دارند، بیش از دیگران در معرض چپ دست شدن هستند. با این حال باید دانست که تعداد مادران چپ دست به اندازه پدران چپ دست نیست. چرا که چپ دستی در جنس مذکر شایعتر است.
مغز به دو نیمکره راست و چپ تقسیم میشود که در چندین نقطه به هم اتصال دارند. نقاطی که محل عبور اطلاعات است. در افراد چپ دست نیمکره راست فعالیت بیشتری دارد و برعکس در راست دستها این نیمکره چپ است که فعالتر به نظر میرسد. هر یک از دو نیمکره قسمت مخالف بدن را کنترل میکند. نیمکره راست مرکز پردازش دریافتهای بصری و دیداری، فضایی، حس و ادراک تقسیم، موزیک، هنر و قوه نبوغ است، در حالیکه نیمکره سمت چپ مرکز پردازش و کنترل زبان، استدلال و برهان و کلام و سخنگویی است.
پس شاید بتوان مثل خیلی از محققین نتیجه گرفت که چپ دستها دارای قدرت نبوغ بیشتری هستند و در عرصه هنر نیز موفقتر به نظر میرسند.
(البته خیلیها هم معتقدند که این شایعات را چپ دستها از خودشان درست کردهاند.)
● یک سؤال: به چه کسانی چپ دست میگویند؟
(لطفاً به پاسخ این سؤال فکر کنید. اما پیش از آن بد نیست این ماجرا را بخوانید.)
سال ۱۹۱۳، استودیویی سینمایی در نیویورک – هنرپیشه نقش اول یکی از فیلمهای صامت کمدی قهر میکند و از بازی در ادامه فیلم انصراف میدهد. کارگردان میپرسد:
«آیا کسی هست که بتواند یک نقش کمدی بازی کند؟»
چارلی چاپلین، هنرپیشه نقشهای دست چندم ابراز آمادگی میکند. او به اتاق لباس میرود و کت تنگ و شلوار کوتاهی به تن میکند و عصایی هم در دست میگیرد. نقش ولگرد کوچک خلق میشود و همه را در استودیو به تعجب وا میدارد. کارگردان از این شخصیت خوشش میآید، اما تنها یک نکته را به نابغه آینده گوشزد میکند: «همه چی خوبه، فقط عصات رو با دست راستت بگیر.» او نمیدانست که چاپلین یک چپ دست است.
ـ اما جواب سؤال:
چپ دستی نشانههای خاصی دارد. بعضیها تنها نوشتن با دست چپ را نشانه چپ دستی میدانند، اما معمولاً بلند کردن دست در کلاس، پرتاب کردن توپ، شانه زدن، چکش زدن، آب دادن پای گیاهان، غذا خوردن و مسواک زدن نیز هر یک میتواند علامت این باشد که فرد به یکی از دو گروه راست دست یا چپ دست تعلق دارد. معمولاً چپ دستها دندانهای سمت راستشان، با خطر پوسیدگی کمتری روبهروست، چرا که آنها عادت کردهاند سمت راست دهانشان را بهتر مسواک بزنند. اتفاقی که برای راست دستها به شکلی عکس میافتد.
زنان چپ دست ۷۰ درصد بیشتر در معرض ابتلا به سرطانها و ۲۰ درصد بیشتر در معرض ابتلا به بیماریهای دستگاه گردش خون قرار دارند. یک تحقیق دیگر، و این بار روی کودکان ۱۵-۵ سال، نشان میدهد که بین چپ دستی و شب ادراری یک رابطه مستقیم وجود دارد. یک تحقیق نصفه نیمه دیگر هم میگوید که عمر چپ دستها کمتر از راست دستهاست، چون اکثراً به قلبشان که در سمت چپ بدن قرار دارد فشار بیشتری وارد میشود. آنها موقع خوابیدن ترجیح میدهند به پهلوی چپ بخوابند و خیلیها معتقدند که خوابیدن مدام به پهلوی چپ به سلامت عمومی بدن ضربه میزند.
با این حال آنها که چپ دستاند در قسمتهای خاصی از مغز نسبت به راست دستها پیشرفتهترند. گفته میشود چپ دستها خلبانان بهتری هستند یا حتی در رانندگی هم روی آنها بهتر میشود حساب کرد. یک راننده تاکسی چپ دست در تهران نیز اتفاقاً بر همین موضوع تأکید دارد:
«شما راست دستها، دست قویتون رو واسه دنده عوض کردن استفاده میکنین و دست ضعیفتون رو واسه فرمون، ولی ما برعکسیم دست قویمون مال فرمونه که مهمتره، دست ضعیفمون مال دنده است.»
و شاید همین دلیل این باشد که چپ دستها معمولاً رانندگان بهتری هستند. از طرفی چنانکه پیشتر هم گفته شد، نیمکره راست و چپ در افراد چپ دست بسیار بهتر و سریعتر از راست دستها کار میکند. معنای این ادعا این است که چپ دستها در فعالیتهایی چون ورزش و بازیها بسیار سریعترند و واکنشهای سریع آنها باعث بهتر بودن میشود، زیرا میتوانند به راحتی از هر نیمکره مغز خود استفاده کنند تا در فعالیتها شرکت کنند و در ضمن هر زمان که یک سمت مغز آنها از دریافت اطلاعات خسته شد و توانایی آن پایین آمد، نیمکره دیگر به سرعت به کمک میآید و جای آن را میگیرد. بر همین اساس پیران چپ دست در زمان پیری حال بهتری دارند و از حافظه و عکسالعملهای بهتری برخوردارند.
درست مثل جناب انیشتین که مغزش تا روز آخر مثل ساعت کار میکرد. دانشجویانش میگفتند که قادرند ساعتهایشان را بر اساس زمان آمدن استاد تنظیم کنند. در آن موقع انیشتین دهه هشتم عمرش را سپری میکرد.
چندی پیش از بین پنج میلیون نفر از داوطلبان شرکت کننده در کنکور سراسری به مدت پنج سال، ۵۰ هزار نفر به طور اتفاقی مورد بررسی قرار گرفتند.
● نتیجه چه بود؟
«میانگین نمرات به دست آمده در کنکور سراسری در افراد چپ دست از نمرات افراد راست دست بالاتر است. این بالا بودن به ویژه در رشتههای مختلف هنر مشهودتر است.
الهی بمیری
در فارسی هم مثل اغلب زبانها واژه «چپ» بار معنایی مثبتی را به ذهن نمیآورد. مرور اصطلاحات مختلفی که با واژه چپ ساخته میشود، این ادعا را ثابت میکند. از اصطلاحاتی چون «خواب زن چپه» تا واژههایی مثل «چپول یا چپ چشم». در دیگر زبانها هم اوضاع بهتر نیست.
در زبان انگلیسی Left-handed که چپ دست معنا میدهد، بیشتر اصطلاحیاست که برای آدمهای دست و پا چلفتی به کار میرود. Left-handed-compliment نوعی عبارت تحقیرآمیز برای کوچک شمردن فرد مقابل است. و یا Left-handed-diaynosis که برای نفرین کردن استفاده میشود. چیزی مثل: «الهی بمیری!»
Left-handed-bussines هم به معنای کارهای غیرقانونی و غیراخلاقی است.
در زبان لاتین چپ را gauche میگویند که به معنای شوم و نحس و بدیمن است. فرانسویها هم – که از جمله چپ دستترین مردمان اروپا هستند – برای هر دو واژه «چپ» و «ناشی» یک کلمه را به کار میبرند. کلمه Sinsiter که بعضی وقتها به معنی آدم ناجور هم هست. آلمانیها هم اصطلاحی دارند برای آدمهای بیخاصیت که ترجمهاش میشود: «کسی که دو تا دست چپ دارد!» (بیچاره چپ دستهای آلمانی) چینیها هم کلمه «چپ» را برای کسانی به کار میبرند که نظم درست و حسابی ندارند.
در زبان انگلیسی امروزه از واژه Southpaw برای چپ دستها استفاده میشود. واژهای برآمده از ورزش بیسبال که مؤدبانهتر است.
در ژاپن تا همین قرن نوزدهم قانونی بود که بر اساس آن اگر یک مرد ژاپنی به این نتیجه میرسید که زن چپ دستش در روند زندگی او اختلال ایجاد میکند، حق داشت او را طلاق دهد. اما به هر حال اوضاع ژاپنیها بهتر از اسکیموهایی بود که چپ دستها را جادوگر میدانستند.
در بودیسم و هندوئیسم وقتی پای مناسک مذهبی به میان میآید، فرد نمیتواند از دست چپ خود استفاده کند و در مقابل مقدسات باید الزاماً دست راستش را بالا ببرد. معالجه چپ دستان همیشه در همه جای جهان مطرح بوده و کماکان هست. در گذشته زولوییهای آفریقا سوراخی در زمین میکندند و آن را از آب جوش پر میکردند و کودک چپ دست مجبور بود تا دست چپش را در آب جوش فرد ببرد و پس از آن با همان دست روی سوراخ را بپوشاند. این کار باعث زخم شدن دست کودک میشد و طبیعی بود که او تا مدتی نمیتوانست از دست خود استفاده کند. آنها میپنداشتند که کودک چپ دست به دام اوباشی خواهد افتاد.
چنانکه جلال آلاحمد نویسنده صاحبنام - و البته چپ دست ایرانی – میگوید، در سالهایی دور بسیاری از قدیمیها نوشتن آیات قرآن با دست چپ را مکروه میدانستند.
جرج ششم پادشاه چپ دست انگلیس در دوران ولیعهدی با مصیبت بزرگی روبهرو بود. پدرش، جرج پنجم، طناب بزرگی به دست چپ او میبست و به محض اینکه پسرک بیچاره میخواست از دست چپ خود استفاده کند، پدر خبردار میشد و به سرش فریاد میکشید. شبیه چنین روشی را پدر نلسون راکفلر، سوپر میلیاردر معروف نیز برای تربیت فرزندش به کار گرفت، اما هیچ کدام از این دو پدر نتوانستند عادت چپ دستی فرزندان خود را تغییر دهند.
حالا میخواهیم درباره مشکلات چپ دستها صحبت کنیم، اما پیش از آن گفتوگوی ما را بخوانید با بهنوش بختیاری که خود چپ دست است.
● گیتارزن چپدست
«دیگر همه بینندهها فهمیدهاند که من چپ دست هستم.» این را بهنوش بختیاری میگوید. اولین مشکل چپ دست بودن زمانی برای او به وجود میآید که تصمیم میگیرد تعلیم گیتار ببیند: «معلم گیتارم راست دست بود و من چپ دست. آن موقع برای آموزش کلی اذیت شدم و از خیر گیتار زدن گذشتم.» هیچ وقت چپ دست بودن برای او در حرفهاش مزاحمت ایجاد نکرده است: «ببینید مشکل غذا خوردن و کنار راست دستها نشستن که دیگر به آن عادت کردهام. میدانم کجا بنشینم بهتر است.» یک خدا بیامرز نثار روح مادربزرگش میکند و به دوران کودکی میرود: «بچه که بودم و کارهایم را با دست چپ انجام میدادم، مادربزرگم مدام میگفت: با دست راست بخور، با دست راست بنویس، با دست راست بردار. و وقتی میپرسیدم چرا؟ میگفت: بده و من معنیاش را نمیفهمیدم. من یک چپ دست فول هستم و هیچ وقت نتوانستم با دست راست کارهایم را انجام دهم. خدا بیامرز مادربزرگم هم قدیمی بود و چپ دست بودن را بد میدانست.»
چپ دستهای کنکوری همیشه مصیبت دارند. با اینکه آنها در زمان پر کردن فرم کنکور اعلام میکنند که چپ دست هستند، اما معمولاً صندلیهایشان تفاوتی با صندلیهای راست دستها ندارد. این مسئله اگر چه آنها را در مدرسه و کنکور با مشکل مواجه میکند، اما در نهایت به نفع رفقای راست دستشان تمام میشود، چرا که تقلب کردن از روی دست چپ دستها بسیار راحتتر است!
یکی از مشکلات اصلی چپ دستها استفاده از دوربین عکاسی است. تمام دوربینهای عکاسی بر اساس استفاده راست دستها ساخته شدهاند. از همین بابت است که چپ دستها یا سراغ عکاسی حرفهای نمیروند و یا در نهایت عکاسان خیلی خوبی نمیشوند. (بد نیست برای اینکه حرف ما را باور کنید، این بار سعی کنید با دست چپ عکاسی کنید. دیوانه میشوید!)
چپ دستها وقت غذا خوردن هم مشکل اساسی پیدا میکنند. مخصوصاً وقتی کنار یک راست دست مینشینند. دست چپ آنها مرتب به دست راست بغل دستیهایشان میخورد و گرفتاری بار میآورد.
«یکی از آرزوهام اینه که یه روز محصولات مخصوص چپ دستها بسازم. تا به شما ۹۷ درصد بگم که ماها چی میکشیم از دست این چاقوهاتون، این قیچیهاتون، این دنده ماشین، این دستگیره در و پنجره، این چپکلیک مسخرهتون، این شمارههای کمکی کیبورد که به خودتون حال دادین گذاشتین زیر دست راستتون. اون صندلیهای تکیتون که باعث شده کتفم کج بشه!، اون شمارهگیرهای قدیمی تلفن که باید انگشت رو میکرد توش و میچرخوندی، این کنسرو بازکنهاتون، این ساعتهای مچی که نمیشه با دست چپ کوکشون کرد. اون قلم درشت من در آوردیتون که کلی هم برای خودتون انحناهای خاص خطاطی مخصوص راست دستها ساختین توش. اون جیب پیراهن مردونه. اون در یخچال. اون خطکشتون که شمارههاش میره زیر دست آدم.
برام این حرکت هارمونی بهتری داره.
خلاصه که چیزهایی هست که یک راست دست هرگز نمیفهمد. آن هم حس خوشایندی است که یک چپ دست دارد. جدی میگم. میتوانید از تک تکشون بپرسید.»
● یک ابتکار ساده
فولاد و سیاوش صفاریانپور دو برابر دوقلو هستند. شاید آنها را در حال اجرای برنامه در تلویزیون دیده باشید. آنها چنان به هم شبیه هستند که حتی نزدیکترین دوستانشان هم در برخورد با آنها باید تمرکز زیادی کنند تا هر کدام را تشخیص دهند. با وجود همه این شباهتها، یک تفاوت اساسی دارند. یکیشان راست دست است و دیگری چپ دست! این تنها تفاوتی است که آنها را به راحتی لو میدهد.
▪ فولاد میگوید: «بچه که بودیم دوست داشتیم کاملاً شبیه هم باشیم و هیچ کس نتواند تفاوتمان را بفهمد. برای همین تصمیم گرفتیم دست دیگرمان را هم به کار بگیریم. آنقدر تلاش کردیم تا هم من یاد گرفتم با دست دیگرم بنویسم و هم سیاوش.»
● بچه معروفهای چپ
نه، نه... اشتباه نکنید. بحث اصلاً سیاسی نیست. میخواهیم به تاریخ رجوع کنیم و چپ دستهای جهان را بشناسیم:
شاید قدیمیترین چپ دستهای شناخته شده اسکندر کبیر و ابن خلدون بودهاند؛ دو آدمی که نسبتی دیرینه با تاریخ دارند. ژولیوس سزار و ناپلئون بناپارت هم از معروفترین چپدستهای جهانند. ژوزفین در یکی از نامههایش به ناپلئون از او به عنوان مرد «چپ دست» زندگی یاد میکند. پرنس چارلز – ولیعهد بیچاره انگلستان که ظاهراً مادرش خیال مرخص شدن از دنیا را ندارد- هم چپ دست است. اما جالبتر اینکه در طول ۳۹ سال گذشته فقط دو نفر از رئیس جمهورهای آمریکا (جیمی کارتر و جرج بوش) چپ دست نبودهاند.
جرالد فورد، رونالد ریگان، جرج بوش پدر و بیل کلینتون همگی چپ دست بودهاند. گاندی، فیدل کاسترو، چه گوارا و سیمون بولیوار هم در این فهرست میگنجند. طرفداران گرامی سینمای هند! با کمال افتخار به اطلاع میرساند جناب آمیتا باچان هم از چپ دستان معروف جهان است. به فهرست سینماییها باید کسانی چون کیم نواک، چارلی چاپلین، مایکل لندون، جان استوارت، بنی استیلر، تام کروز، آنجلینا جولی، نیکول کیدمن و دمی مور را هم اضافه کرد. جناب پریس برازنان را هم که به خاطر دارید. همان هنرپیشه خوش تیپی که شبیه آقای خاتمی است. فراموش نکنید که چپ دستان موسیقی با همه مشکلاتی که در نواختن ساز دارند، اما همیشه جزو نوابغ این عرصه بودهاند:
کورت کوبین، دیوید بوی، جیمی هندریکس، جرج مایکل، پل مککارتی، فرد آستر و احتمالاً چنگیز حبیبیان.
وای... داشت فراموشمان میشد که اسم این افراد را هم اضافه کنیم: لئوناردو داوینچی، میکل آنژ، اسحق نیوتن، آلبرت انیشتین، رامبراند، پیکاسو، باخ، بتهوون، بیل گیتس و نیچه.
ورزشکاران چپ دست هم که معرف حضور هستند: دیگو مارادونا، پله، جان مک کنر و بین ایرانیها بدون رعایت تقدم و تأخر و اهمیت این چپ دستها جزو معروفترینها هستند:
جلال آلاحمد، ابوالحسن داوودی، لاله اسکندری، بهنوش بختیاری، مرجان محتشم، هانیه توسلی، علیرضا نیکبخت واحدی، مهرزاد معدنچی، میثم منیعی، محسن خلیلی و ...
امیدواریم نگویید خب، حالا که چی... هیچ چی! شما این چند صفحه را خواندید و کلی به اطلاعاتتان افزوده شد. همین دلیل کافی نیست؟
● لاله اسکندری؛ مایه عذاب کناردستیها
لاله اسکندری، این روزها سریال پرمخاطب سالهای برف و بنفشه را روی آنتن دارد. اما نمیدانم آنها که پای تلویزیون مینشینند و سریال را تماشا میکنند، متوجه شدهاند که هنرپیشه محبوبشان چپ دست است. سراغ او را میگیریم و از مشکلات یک بازیگر چپ دست میپرسیم.
«بعضی وقتها زاویهای را که کارگردان برای فیلمبرداری در نظر گرفته است به هم میریزم.» این را لاله اسکندری میگوید. او هم از هنرمندان چپ دست است. برای اثبات حرفش مثال میآورد: «مثلاً در صحنهای باید گوشی تلفن را بردارم. کارگردان زاویهای را که در نظر میگیرد، برای یک آدم راست دست است. وقتی با دست چپ این کار را انجام میدهم، یا باید زاویه دوربین عوض شود یا کارگردان از من میخواهد که با دست راست گوشی را بردارم و صحنه تکرار میشود.» لاله اسکندری البته مشکل خاصی با چپ دستی ندارد.
او میگوید: «برایم عادی شده .معمولاً جایی مینشینم که کنار دستیهایم را اذیت نکنم، اما امان از روزهای مدرسه.» خاطرات روزهای مدرسه را مرور میکند و میگوید: «همیشه مایه عذاب کناردستیهایم بودم. هیچ وقت هم نتوانستم خطاطی با قلم را خوب یاد بگیرم. چون معلمهایمان همه راست دست بودند و نمیتوانستند به من که قلم درشت را با دست چپ میگرفتم به درستی آموزش دهند.» او چپ دستی را از پدربزرگش به ارث برده که زمانی طراحی هم میکرده است. میگوید: «شنیدهام چپ دستها خوب طراحی میکنند. من هم هر دویش را از پدربزرگم به ارث بردم؛ هم چپ دست هستم و هم طراحی میکنم. البته پدربزرگم به خاطر چپ دست بودن در مدرسه و خانه خیلی تنبیه شده بود و آخر سر نوشتن با دست راست را یاد گرفته بود و مابقی کارهایش را با دست چپ انجام میداد. اما من مشکلی نداشتم. همه پذیرفته بودند که چپ دست هستم.» موقع خداحافظی با شیطنت میخندد و میگوید: «راستی، شنیدهام چپ دستها باهوشتر هستند.
● علیرضا نیکبختواحدی؛ حل ساده مشکل
این روزها نه دوباره از پرسپولیس به استقلال رفته. نه مدل موهایش مسئولان فدراسیون را عصبانی کرده، نه خبری از تنبیه و جریمه است و نه از تشویق و گلزنی. علیرضا نیکبخت واحدی مثل چند ماه گذشته به عنوان مهاجم در پرسپولیس توپ میزند و خبری از حاشیه و جنجال نیست. اما شنیدهایم او به غیر از این که یک مهاجم چپ پا است، چپ دست هم هست و سراغش را میگیریم.
بزرگترین مشکلی که چپ دستی برای او به وجود آورده است، به دوران دبستان بر میگردد: «آن موقعها، روی یک نیمکت سه نفر مینشستیم. دست چپ من موقع نوشتن مدام به دست راست بغل دستیهایم میخورد و دستشان را خط میانداخت. غیر از من هم چپ دست دیگری در کلاس نبود که کنارش بنشینم و مشکل حل شود.» البته این مشکل او در زمان دبیرستان حل میشود. «دبیرستان با یک نفر رفیق بودم که مثل من چپ دست بود.
کنار هم مینشستیم و مشکلی برایمان پیش نمیآمد.» از کنکور هم میگوید: «یک دفعه در کنکور شرکت کردم. همه چیز خوب بود. توی فرم ثبت نام نوشته بودم چپ دست هستم و جایم مناسب بود.» نیکبخت با چپ دستیاش مشکلی ندارد، اما از چپ پا بودنش خیلی راضی است. میخندد و میگوید: «خب برای این که چپ پاها بهتر فوتبال بازی میکنند.»
● ابوالحسن داوودی؛ هدایت با دست چپ
ابوالحسن داوودی را با مرد بارانی، نان، عشق و موتور ۱۰۰۰ میشناسیم. روزهای نزدیک را اگر بگردیم به یاد فیلم تقاطع میافتیم. اما بهانه ما برای این که سراغ او برویم، هیچ کدام از فیلمها و کارهای هنریاش نیست. او چپ دست است و به عنوان کارگردانی که همه چیز را با دست چپ هدایت میکند، سراغش میرویم.
«همیشه سر میز غذا مشکل دارم. کنار دستیهایم اذیت میشوند و باید منتهاالیه سمت چپ میز را برای نشستن انتخاب کنم تا دیگران از دستم راحت باشند.» اینها را ابوالحسن داوودی میگوید. کارگردان چپ دست سینما! البته این موضوع هیچ وقت در کار مزاحمش نبوده است. «من اصلاً با نیمه چپ بدنم راحتتر هستم. چپ پا هم هستم. هیچ وقت در کار هم مشکلی نداشتهام. فقط با وسایلی که لزوماً برای راست دستها ساخته شده مثل قیچی، به سختی کار میکنم.»
البته چپ دست بودن برای ابوالحسن داوودی مزیت هم داشته است. «جوانتر که بودم، تنیس بازی میکردم. طرف مقابلم چون من چپ دست بودم نمیتوانست عکسالعمل مرا حدس بزند و همیشه غافلگیر میشد.» البته ابوالحسن داوودی با این که همه کارهایش را با دست چپ انجام میدهد، اما با دست راست مینویسد. آن هم بر میگردد به دوران کودکیاش. «بچه که بودم مداد را با دست چپ میگرفتم. عمویم که در فامیل آدم مستبدی بود، میگفت: «خوبیت نداره بچه با دست چپ بنویسه.» پدر و مادرم کاری نداشتند، اما به توصیه عمو دستم را بستند و آن قدر این کار را انجام دادند که من عادت کردم با دست راست بنویسم.»
● گونتر گراس چپدستها
هر دوی ما چپ دستیم و همدیگر را از انجمن چپ دستها میشناسیم. میدانید که ما چپ دستهای این شهر مانند همه کسانی که دردی مشترک آنها را رنج میدهد، انجمنی تأسیس کردهایم و مرتباً همدیگر را ملاقات میکنیم و میکوشیم دست راست خود را که متأسفانه در کارها بسیار ناشی است، تمرین بدهیم.
مدتی یک راست دست خوشقلب ما را آموزش میداد. متأسفانه او دیگر نمیآید. آقایان هیئت رئیسه از روشهای آموزشی او انتقاد میکردند و معتقد بودند اعضای انجمن باید با نیروی خود تغییر عادت بدهند. به این ترتیب ما با هم و بدون هیچ اجباری، فقط به بازیهای دسته جمعی ابداعی و انجام کارهایی میپردازیم که مهارت را بالا میبرند مثل: سوزن نخ کردن، آب ریختن و باز و بسته کردن در با دست راست. یکی از اصول اساسی ما این است: «تا زمانی که دست راست مثل دست چپ نشود، آرام نمیگیریم.»
این جمله هر چقدر هم که زیبا و دهن پر کن باشد، بیمعناترین حرفهاست. با این روش، ما هرگز به نتیجه دست نخواهیم یافت. جناح افراطی انجمن ما از مدتها قبل خواسته بود که این جمله به طور کامل حذف و به جای آن نوشته شود: «ما به دست چپمان افتخار میکنیم و از آن چه با آن متولد شدهایم، شرمگین نیستیم.»
مسلماً این شعار هم درست نیست و تنها جذابیت آن و نیز بلند طبعیمان به ما اجازه داده چنین حرفهایی را انتخاب کنیم. اریش و من که هر دو جزو جناح افراطی محسوب میشویم، به خوبی میدانیم سرخوردگی تا چه حد در ما ریشه دوانده است. خانه، مدرسه و بعدها خدمت سربازی هم به ما کمک نکرد تا یاد بگیریم این نقض جزئی را – جزئی در مقایسه با سایر ناهنجاریهای رایج – با بردباری تحمل کنیم. باعث و بانی این احساس سرخوردگی هم آن طرز کودکانهای است که اطرافیان دست آدم را میگیرند؛ خالهها و عمهها، داییها و عموها، دوستان مادر و همکاران پدر، اینها همان جمع خانوادگی غیر قابل تحمل و وحشتناکی هستند که افق آینده یک کودک را تاریک میکنند. باید دستمان را به همه این افراد میدادیم. آنها میگفتند: «نه. با آن دست بدقواره نه! با دست واقعیات دست بده، بادست راست!»
● چهگوارا؛ چپترین چپ
چه گوارا بیتردید چپترین چپ دست دنیاست. عکسهای او را به یاد بیاورید! مخصوصاً آنهایی که با ژستی خاص سیگاری را لای انگشتانش دارد. انگشتان دست چپ.
دو سال پیش وقتی والترسالس میخواست فیلم The motocycle Diaries یا خاطرات موتورسیکلت سوار را درباره چه گوارا بسازد، به گابریل گارسیا برنائل سفارش داد تا این نقش را باز میکند. در این وسط تنها یک مشکل وجود داشت. پسرک خوش چهره مکزیکی یک راست دست تمام عیار بود. اما سینما جادویی دیگر دارد. گابریل در طول شش ماه توانست مهارتهایی را با دست چپ یاد بگیرد که او را به چه گوارا نزدیکتر میکرد. او در گفتوگویی با مجله فرانسوی استودیو گفت: «کار سختی بود. بعد از ۳۰ سال باید دست چپم را به کار میانداختم. اما همین تمرینها مشکل دیگری از زندگی را به من معرفی کرد. حالا احساس میکنم دو تا آدم هستم. گاهی با دست راست گاهی با دست چپ.»
نویسنده : گروه اجتماعی
منبع : چلچراغ
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست