شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا


الگوهای مصرف و طبقه تن آسا


الگوهای مصرف و طبقه تن آسا
تورستین بوند وبلن، جامعه شناس، اقتصاددان و منتقد اجتماعی در سال ۱۸۵۷ در مزرعه ای دور افتاده در ایالت ویسکانسین زاده شد. پدر و مادرش در سال ۱۸۴۷ از یکی از روستاهای نروژ به ایالات متحده آمریکا کوچ کرده بودند. وبلن ششمین فرزند دوازده گانه این خانواده بود. منطقه ای که خانواده وبلن به آن جا کوچ کرد؛ در نیمه سده ۱۹، کانون تجمع و مقصد مهاجران نروژی به آمریکا بود. درباره چرایی های مهاجرت خانواده وبلن به آمریکا مطلبی خاص و مستند در اختیار نداریم ولی به طور عمومی می توان گفت که مهاجرت این گونه خانواده های اروپایی به صورت «جذب نیروی انسانی با کیفیت بالا» به آمریکا نبوده، بلکه اقدامی مخاطره آمیز به منظور «فرار و نجات از فقر روستایی» صورت می پذیرفته و به طور خلاصه به مثابه «مهمان ناخوانده» به آن دیار کوچ کرده اند. همچنین تفاوت ها و تمایزهای فرهنگی بین دورن کوچندگان نروژی و یانکی های مرفه آمریکایی، ایجاد فاصله اجتماعی کرده بود به طوری که خانواده وبلن تماس بسیار کمی با مردم و فرهنگ جامعه میزبان داشت.
وبلن پس از دوره دبیرستان، در رشته فلسفه ادامه تحصیل داد و در سال ۱۸۸۴ درجه دکترای خود را از دانشگاه ییل دریافت کرد. اما چون نتوانست کاری پیدا کند دوباره به تحصیلات دانشگاهی روی آورد و در سال ۱۸۹۱ به عنوان دانشجوی مقطع دکترا در رشته اقتصاد زیر نظر پروفسور لافلین در دانشگاه کرنل ثبت نام کرد و مشغول تحصیل شد. لافلین پس از این که به دانشگاه شیکاگو منتقل شد، وبلن را با خود به آن دانشگاه برد و در آن جا مشغول کار شد. وبلن ۱۴ سال از حمایت لافلین برخوردار بود ولی پس از دانشگاه شیکاگو، به دانشگاه استنفورد رفت (از سال ۱۹۰۹ - ۱۹۰۶) سپس یکی، دو سالی بیکار بود تا در دانشگاه میسوری کاری پیدا کرد و هفت سال در آن جا بود. پس از آن برای مدت کوتاهی در دانشکده نوین تحقیقات اجتماعی نیویورک تدریس کرد و در سال ۱۹۲۶ بازنشسته شد و سرانجام به کالیفرنیا رفت و سه سال بعد در گمنامی و تنگدستی چشم از جهان فرو بست.
نسل وبلن به دلیل مهاجر بودن و نیز بر اثر شرایط اجتماعی فضای زندگی، نسلی کنار زده، پس افتاده و به اصطلاح دیگر جامعه شناس مهاجر، عذرا پارک، «انسان حاشیه نشین» بوده و جامعه میزبان به سختی آن ها را می پذیرفت. پروفسور کوزر در مجموعه مقالاتی که به وسیله باتومور جمع آوری و تدوین شده (تاریخ تحلیل جامعه شناختی، ۱۹۷۹) می نویسد: «وبلن به صورت یک فرد حاشیه نشین، دوران کودکی و نوجوانی خود را سپری کرد، همچون دانشجویی حاشیه نشین و کنار زده ادامه تحصیل داد و سپس خدمات علمی خود را به صورت مدرسی حاشیه نشین در دانشگاه های شیکاگو، استنفورد و میسوری پشت سر گذاشت و در نهایت به مثابه کارمندی حاشیه نشین و ویراستاری حاشیه نشین دوران فعالیت دانشگاهی خود را به پایان رساند. وبلن در هر موسسه ای کار می کرد، بدون توجه به مقدسات سنتی و مقررات اداری آن جا، چندی به منزله کسی که پناهگاهی پیدا کرده در آن جا می ماند و به این ترتیب وی در جامعه آمریکایی زندگی می کرد، بدون این که آمریکایی شود. او همچون یک غریبه در بین مردم محلی در هر گوشه سر می کشید، زیرکانه در آن ها می نگریست و تناقض ها و نارسایی های جامعه آمریکایی را مشاهده می کرد.»
اما سی .رایت میلز، دیگر جامعه شناس نقاد و ژرف بین آمریکایی (که برخلاف وبلن و کوزر، مهاجر نبود ولی او هم به گونه ای دیگر حاشیه نشین نظام قدرت بود) در مقدمه ای بر چاپ کتاب نظریه طبقه تن آسا می نویسد: «تورستین وبلن برجسته ترین نویسنده ای است که آمریکا را به نقد کشیده و نیز در آمریکا پرورده شده است. زبان او، بخشی از زبان متداول هر آمریکایی باسواد است. آثار او نمایان ترین سهمی که یک آمریکایی می تواند داشته باشد، در بررسی جامعه آمریکایی داشته است؛ سبک وی که او را به عنوان تنها نویسنده طنز پرداز در میان دانشمندان اجتماعی معاصر معرفی می کند، سبک جاافتاده رایج در جامعه ای است که او آن را تشریح کرده است.» ظاهرا گفته کوزر و سی .رایت میلز - دو نویسنده نقاد - اندکی با هم متفاوت هستند، اما به نظر می رسد سی . رایت میلز در معرفی وبلن روال طنز آمیز او را در پیش گرفته و مکررا از آمریکایی بودن وبلن غیرآمریکایی، به طنز نام می برد.
دایره المعارف علوم اجتماعی درباره طرز تفکر وبلن می نویسد، گرچه وبلن طی ۴۰ سال قلم زدن در مسایل و مباحث علوم اجتماعی آثار گوناگونی از خود به یادگار گذاشت، لیکن سه خط فکری عمده در کارهای او تجلی یافته است؛ تکامل گرایی داروینیستی، آشوب گرایی تخیلی و مباحث فلسفه علمی. عنصری از داروینیسم که او را تحت تاثیر قرار داده بود این است که افراد به طور انفرادی، نقش و نظارت اندکی بر روند تحولات اجتماعی دارند. البته برخلاف بسیاری از دانشمندان علوم اجتماعی آن زمان، از جمله سامنر، وبلن عقیده نداشت که مفاهیم اصلی داروینیسم بتواند در علوم اجتماعی کارآیی مناسبی داشته باشد. او باور داشت داروینیسم اجتماعی سرانجام ارزش های سرمایه داری را تقویت می کند. داروین گرایان محافظه کاری همچون سامنر، سردمداران صنایع سرمایه داری را پرچمداران تمدن دانسته و آن ها را ارج می نهادند، اما چنان که از لابه لای مطالب کتاب نظریه طبقه تن آسا مشاهده می شود، وبلن دیدگاهی به کلی متفاوت با سامنر و امثال او دارد و با نظری نقادانه و اعتراض جویانه به آن ها می نگریسته است.
وبلن رفتار انسان را بر پایه غریزه ها و عادت ها و فرآیندهای اجتماعی را بر پایه نظریه پس افتادگی فرهنگی و نهادگرایی اجتماعی تجزیه و تحلیل می کرد. وبلن را بنیانگذار مکتب نهادگرایی اقتصادی دانسته اند،
هر چند او هیچ گاه نهادهای اجتماعی را به طور منظم مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار نداده است و بدون تامل جامعه شناختی، دیرپا ترین الگوهای «رسم و عادت» را به منزله نهادهای اجتماعی شناخته و بر همین اساس عنوان هایی مانند «الگوهای چشم و همچشمی»، «الگوهای مصرف تظاهری»، «الگوهای حفظ یکپارچگی ملی» یا «الگوهای حفظ نظام قیمت ها» را به منزله نهادهای اجتماعی مورد بحث قرار داده است. به استدلال وبلن، عادت ها یا نهادهای اجتماعی برخلاف غرایز، هیچ کدام جهتی به سوی خیرخواهی و بهبود ندارند. او باور داشت که نهادهای اجتماعی دارای سه نمود مشترک هستند: همه یغماگرانه اند؛ ضایع کردن کالا و خدمات را توجیه می کنند و از زمان های گذشته باقی مانده اند.
وبلن روند تکامل اجتماعی را به دو مرحله گسترده تقسیم می کند: دوره «زندگی توحش» پیش از تاریخ و «جامعه یغماگری» یا دوران تاریخ. او پس از توصیف کلی از مرحله نخست که با بحث های گوردن چایلد ولزلی وایت هماهنگی دارد، به تحلیل مرحله دوم می پردازد.
به نظر او جامعه یغماگری به دو بخش تقسیم می شود: دوره بربریت، که در آن قدرت مسلط به طور عمده در دست کارگزاران نظامی و مذهبی است و دوره پول مداری، یعنی دوران پس از رنسانس و شکل گیری نظام سرمایه داری که در آن، بهره کشی با روش های نیمه صلح آمیز یا ظاهرا صلح آمیز صورت می گیرد. چنین به نظر می رسد که وبلن جامعه پول مداری یا در واقع سرمایه داری را نیز به دو دوره تقسیم می کند: دوره صنعتگری (مرحله آغازین نوگرایی جوامع غربی) و دوره ماشینی (قرن های ۱۹ و ۲۰). با وجود این، وبلن هم مانند برخی متفکران نظریه اقتصادی (مکتب فرانکفورت) که چند دهسالی پس از وبلن شکل گرفت، از به کار بردن بربریت غمدرنف برای نظام سرمایه داری زمان خودش ابایی ندارد هرچند که این را هم در روشی طنز آمیز پیش می گیرد.
وبلن تضاد بین «بازرگانی» و «صنعت» (یا تولید) را محور تحلیل خود از جامعه دوران ماشینی قرار داده و با زبانی طنزآمیز (خاص خودش) و غیرجدی، این دوران را مورد نقادی قرار می دهد. گالبرایت می نویسد، وبلن ملاحظات اجتماعی و مراسم و آیین های بورژوازی صنعتی را با مهارت بسیار به استهزا می کشد. به نظر وبلن، در سرمایه داری آمریکا بین بازرگانی و صنعت، بین مالکیت و تکنولوژی و مشاغل مالی و تولیدی (صنعتی)-یعنی بین آن هایی که سرمایه می اندوزند و آن هایی که کالا می سازند-و نیز بین کارورزی و سوداگری، تضاد اجتناب ناپذیر وجود دارد. بر این شرایط و این نظام، طبقه تن آسا حکومت می کند، یعنی طبقه ای که به گفته خود وبلن «در کنار» بخش مولد جامعه زیست می کند نه در «داخل» آن. این طبقه-که گاهی هم وبلن به صورت نهاد طبقه تن آسا از آن نام می برد-نه فقط جمعیت زیر سلطه خویش را مورد بهره کشی قرار می دهد، بلکه با کنترل نظام قیمت ها در جهت منافع خود، بر جریان رشد فنون صنعتی و به پیشرفت تولید آسیب زده و به توسعه تکاملی بشر زیان می رساند.
معروف ترین اثر وبلن «نظریه طبقه تن آسا» است که نخستین کتاب اوست و تنها کتاب او که در زمان حیات او مورد توجه قرار گرفت و باعث شهرت وبلن شد. رساله نظریه طبقه تن آسا، تحلیلی است از کارکردهای پنهانی «مصرف تظاهری» و «ضایع کردن تظاهری» که از جمله نشانه های مشخص منزلتی طبقه بالای جامعه است. اعضای طبقه تن آسا برای این که در میدان مبارزه و برتری جویی، ارزش خود را بالاتر نشان دهند و از این راه امتیاز بیش تری برای خود به دست آورند، پیوسته مشغول مصرف تظاهری، آسایش تظاهری، خودنمایی تظاهری و نمایش دادن تفاخر خود هستند تا دیگران را در میدان مبارزه به زانو درآورند. او در حالی که می خواهد واقعیت های دنیای پول مداری زمان خود را تشریح و تحلیل کند، بسیاری از نمودهای رفتاری زندگی طبقه تن آسای دوران بربریت و فئودالیسم را الگو قرار داده و به دنیای زمان خودش تعمیم می دهد. بیش تر مفاهیم فکری وبلن را می توان به طور مستقیم و غیرمستقیم در این کتاب مطالعه کرد.
یکی از نقادان کتاب نظریه طبقه تن آسا که نقاط قوت و ضعف کتاب را مورد بحث قرار داده، گفته خود را با این نکته آغاز می کند که گرچه نظریه طبقه تن آسا در آخرین سال قرن نوزدهم (۱۸۹۹) منتشر شده، ولی در واقع کتابی متعلق به قرن بیستم است. زیرا وبلن افکاری را که در این اثر مطرح کرده، درکتاب ها و آثار بعدی خود که تا ۳۰ سال پس از نوشتن کتاب، ارایه داده و منتشر کرده، مورد توجه و تجزیه و تحلیل گسترده قرار داده است.
● وبلن یکی از صاحب نظران
انگشت شمار آمریکایی بود که عقیده داشت پیروزی در جنگ جهانی اول، ممکن است باعث شود که از آن پس آمریکا آتش افزور جنگ های دیگری نیز باشد. (به خاطر داشته باشیم که وبلن تقریبا تا ۱۰ سال پس از اتمام جنگ اول زنده بود). وی در سال ۱۹۲۲ با حالتی تاسف بار اظهار می کند که دخالت آمریکا در روابط بین المللی نقطه عطفی در روند جنگ افزاری بود و در واقع مسیر جنگ را که رو به پایان نهاده بود، عوض کرد تا با برپا کردن جنگ های ویرانگر و نفرت انگیز، همچنان منافع قدرت های بزرگ سرمایه داری بین المللی تامین شود.
دکتر فرهنگ ارشاد
منبع : روزنامه سرمایه


همچنین مشاهده کنید