چهارشنبه, ۲۴ بهمن, ۱۴۰۳ / 12 February, 2025
مجله ویستا
استادی به کمال!
من از نسلی هستم که دانشگاه پیش از انقلاب فرهنگی را دیدهام و هم پس از آن را. برخی تصور میکردند که استادی به این است که مدرکی و عنوانی داشته باشی و در کلاس درس در دانشگاه در جایگاه مشخصی بنشینی و سخن سر دهی.
بر مبنای همین تصور، برخی کنار گذاشته شدند و برخی دیگر تکیه بر جایگاههایی زدند که روزگاری امثال دکتر نیکگهر و شادروان مهدی امانی و... مقام شان بود. سالها گذشته است.
استاد ما که خانه نشین شد بنا را بر این گذاشت که مطابق با اصلی که در زندگی به آن ایمان داشت، به شیوهای دیگر - آنچنانکه در شان استادی چون او بود بی نیاز از جلای وطن، جامعه دانشگاهی ما را همچنان از قابلیتهای کم نظیر خود بهره مند سازد و با اتکا به توان علمی و قریحه و تلاش بی وقفه خویش به خدمات ارزشمندش ادامه دهد و به قول خود ایشان، عزمشان را جزم کردند که شری را به خیری تبدیل کنند.
محصول اراده خللناپذیر و همت والای ایشان تاکنون، چندین ده جلد کتاب مشتمل بر تالیفات و ترجمه شده است و نیز مقالات و گزارشهای تحقیقی بیشمار طی همکاری ایشان با موسسات پژوهشی کشور. محصول آن، همچنین، نسلهایی از دانشجویان و دانشگاهیان و نیز مشتاقان آثار ایشان در داخل و خارج از دانشگاه شده است که در پی سالها بهرهمندی از حاصل زحمات این استاد گرانمایه در قالب آثار متعددی که هر یک چندین و چند بار تجدید چاپ شدهاند، امروز به ایستادگی و استواری ایشان - برای جاانداختن ارزشهای علمی و استادی به معنای واقعی کلمه در جامعهای که میبایست بیش از اینها قدرشناس و سپاسگزار فرهیختگانی چنین صاحب کمالات و سعه صدر میبود و باشد در نهایت اخلاص درود میفرستند.
من از این فرصت استفاده میکنم تا به مناسبت ذکر خیر و خاطرات از ایشان، تاکیدی دوباره داشته باشم بر این که <استادی> فقط به ارائه چند درس و کتاب و مقاله در نشریات دانشگاهی خلاصه نمیشود. شاید بیش از اینها، به مرام و معرفت و انسانیت و اخلاق و آزادگی افراد باشد که به شایستگی در شخصیتهای کم نظیری چون دکتر نیکگهر متجسم و متجلی شده است و موجب میشود خاطر گرامی ایشان علی رغم فاصلههای فیزیکی که برقرار میگردد، از دلها و یادها نرود.
همیشه به اطرافیانم در دانشگاه یادآوری میکنم که در اساتید، بیش از آن که جویای مکتوبات و اندوخته دانش و فضل شان باشند که این روزها شاید خیل اینگونه آثار منتشر نمیشود از جانب برخی دانشگاهیان جز با اهدافی چون کسب ارتقا و ترفیع و امتیازات و مناصب دانشگاهی؛ آن هم به چه بهایی و با توسل به کدام رندیها و سوءاستفادهها و... که همان بهتر که ناگفته بگذاریم و بگذریم- دنبال نشانههای شرافت و فضائل اخلاق علمی و اصول انسانی و آزاد منشی باشند.
استاد ما دکتر نیکگهر، در هر ارتباطی اعم از در کلاس درس با دانشجویان و یا در محیط همکاری علمی و پژوهشی که من مفتخرم مدت زمانی به یاد ماندنی از این فرصت مغتنم برخوردار شدهام با همکارانشان و یا در روابط شان با دوستان و آشنایان در هر کلام و هر عمل شان به طور مستقیم و غیر مستقیم به مخاطب شان همواره با والامنشی، درسهای زندگی، ازخود گذشتگی و مهر و محبت و اخلاق و انضباط و مبارزه با جهل و تعصب دادهاند، آن هم با منتهای تواضع و فروتنی.
هربار ملاقات با ایشان، توام است با دریافت خبر از انتشار کتابی جدید از آثار خودشان یا دیگری که به محدوده جامعه شناسی محدود نمیشود. در کلام شان عطوفت نسبت به همکاران و دانشجویان قدیم و جدید شان موج میزند و مرتب با خلوص نیت، توصیه و تشویق به کار و فعالیت مثمر ثمر و مطالعه بیشتر میکنند و یا پیگیر وضعیت پیشرفت تحصیلی و کاری این و آن از دور و نزدیکاند.
هنوز هر گاه از مشاهده برخی امور در فضاهای دانشگاهی دچار یاس و ناامیدی میشوم لحظاتی به بزرگمنشی و استقلال رای و عمل و خویشتنداری استادم میاندیشم و این که چگونه با بی نیازی و عزت نفس و بی اعتنایی بزرگمنشانه شان از کنار نامردمیها و نامرادیها گذر کرده است و فراتر از آن، به سهم خویش به حرفه آکادمیسین در این جامعه عزت و اعتلا بخشیدهاند، تحمل امور و به سخره گرفتن ناملایماتی که در گذر است، برایم آسان تر میشود. آرزو دارم همانگونه که خاطرات ریمون آرون را با ترجمه ایشان خواندهایم کتاب خاطرات این استاد بزرگ جامعه شناسی ایران را نیز روزی بخوانیم تا به درک ناگفتههایی از ایشان که از خلال ترجمههایشان مقدور نبوده است نیز نائل شویم.
استاد در مقدمه مترجم در کتاب خاطرات ریمون آرون نوشتهاند: <چرا و چگونه؟ سه سال و نیم (از ۲۱ آذر ۱۳۶۲ تا ۲۲ خرداد ۱۳۶۶) رنج ترجمه این <خاطرات> را بر خود هموار کردم. چرا؟ با تکرار کلامی ازهانری برگسون، که آرون در توجیه کناره گیری خود از فیگارو در همین کتاب نقل میکند، امیدوارم پاسخ شایسته و از دل برخاستهای به این پرسش داده باشم: <ما میخواهیم بدانیم تصمیم خود را بر مبنای کدام دلیل گرفتهایم، و متوجه میشویم که تصمیم خود را بی دلیل یا حتی بر ضد هر دلیلی گرفتهایم.
اما همان، دقیقاً در بعضی موارد بهترین دلیل است. زیرا عمل انجام شده موافق تمامی احساسات، تمامی تفکرات و تمامی خواستههای ماست ... خلاصه کلام، موافق تصور شخصی ما از سعادتمندی و از شرافتمندی است.> ترجمه را به دوستان دانشجویم، در هر کجای ایران که هستند، تقدیم میکنم، باشد که در آن جبرانی از تکلیف ناتمام و درسهای تقریر نشده را بیابند. عبدالحسین نیک گهر، تهران- تیر ۱۳۶۶.> با یاد نیکی از زنده یاد خانم مهناز کاشانی دوست مشترک و همکار فقیدمان این نوشته را به پایان میبرم.
شیرین احمدنیا
استاد دانشگاه علامه طباطبایی
استاد دانشگاه علامه طباطبایی
منبع : روزنامه اعتماد ملی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست