درآمدی به رابطه علم و دین

داروین طبیعی دان انگلیسی که گروهی می‌پندارند او منکر خدا بوده است در یکی از نامه‌های خود به یکی از دانشمندان آلمانی نوشته است اظهار می‌دارد : “ عقل سلیم با دیدن این نظام وهماهنگی عجیب محال است که بگوید دنیا مبدا ندارد زیرا تصادف و اتفاق عاری از شهود است و قادر نیست چنین نظام عجیبی را به وجود آ‌ورد و سازمان حکیمانه‌ای بیافریند . قرآن کریم در سوره رعد آیه ۲ که خداوند سبحان چنین می‌فرماید : “ خداوندا آسمان را با ستون‌های نامرئی استوار نمود و آفتاب و ماه را مقهور اراده خویش قرار داد این دو به سوی هدفی معین در حرکتند.”
خداوند نظر بندگان را تدبیروتنظیم می‌کند. خداوند نشانه‌های خود را توضیح می‌دهد تا یقین پیدا کنید. نخستین کسی که از راه علوم طبیعی پی به وجود حدوث ماده وانرژی برد و ثابت کرد که جهان آفرینش مسبوق به عدم بوده و آغازی داشته است اسحاق نیوتن بود. بولتومن ریاضیدان بزرگ و گالیله با اختراع دوربین پرده‌ از اسرار آسمان‌ها برداشت و بسیاری از ستارگان نامرئی را دید و کهکشان را با ستارگان انبوه جدا نمود . گالیله با شهامت خاص در سال ۱۶۱۰ کتابی به نام قاصد آسمان منتشر نمود که سیارات دیگری علاوه بر این سیارات وجود دارد. بطلیموس ،‌کپرنیک،‌ویل دورانت درکتاب عصر ایمان‌بخش کاملی در صفحات ۳۶۹ الی ۳۹۹ برای روشن ساختن فضا چنین می‌نویسد. دلخراش‌ترین فجایع و انکیزسیون در سیاه چال‌ها صورت گرفت نه برروی گل هیمه‌های سوزان اما متاسفانه با تم شرح و سبط سعی و کوشش کرده است که هدف از تشکیل انکیزسیون را منحصرا سرکوبی دسته‌هایی بنماید که با عقاید صحیح علم مخالفت بر می‌افراشتند.
اعمال وحشیانه تشکیلات مذهبی عیسوی با دانشمندان و با طبقات دیگر که فکر تجدیدنظر طلبی در معتقدات و آرا و آیین مسیح داشتند و چه بسیاری از تعالیم وابسته به او را مخالف فطرت و عقل می‌دانستند و آن بذر عداوت بود .به طوری که از سال ۱۲۳۳ میلادی تا قرن نوزدهم پنج میلیون نفر به خاطر مخالفت با علمای توراتی و انجیلی زنده زنده سوزانده شدند و همه این جنایات هولناک و فجایع موحش به نام دفاع از خداوند و مذهب به وسیله پاپ‌ها و کشیش‌های کلیسا بود. عقل واندیشه به ما اجازه این کار را نمی‌دهد و ما به حکم عقل و منطق باید در جستجوی دینی باشیم که برای رفع همه نیازمندی‌های مادی و معنوی ما یعنی تامین سعادت بشری اقدام نماید. در دین اوصاف و مزایای علم که عقل بشر آن را قبول می‌کند وجود دارد. چرا که قوانین و علوم حاصله از یک برنامه کامل برای زندگی سعادتمندانه و ایده آل بشری باشد چون شالوده آن بر اساس تامین سعادت بشر بود و به همین سبب در جمیع شئون از مهمترین مسائل حیاتی و اجتماعی بشر از قبیل آزادی‌ها و غیره عدالت اجتماعی و صلح عمومی، برادری و برابری دستور افرادی یعنی دستورات فردی و داخلی از قبیل تعلیمات بهداشتی و طب پیشگیری، آداب مسافرت و معاشرت حتی استحمام و احکام جامع و برنامه‌های منظم و استواری دارد. دین و علم یک متعلق است که باعقل و منطق سروکار دارد نه عواطف تنها و برای همه در خور فکر و قدرت عقلانی هر کس مطالب و معارض آ‌ورده و در برابر دانش و دانشمندان که طلاب استدلال و منطق هستند هیچ گاه مانند مسیحی‌گری به عذر و رمز وبهانه‌های نظیر آن مستمک نمی‌شود و از بیان مطالب و از زیر بار استدلال نمی‌گریزد. در دین اسلام علم همچون مسیحیت و سایر ادیان منسوخ دستخوش ذوق هر اسقف و کشیش نمی‌شود و اصولا فلسفه خداشناسی در اسلام برعکس مسیحیت دشمن استدلال و عقل نیست بلکه صرفا متکی به فرد و دلیل و برهان است .
پس به‌طور خلاصه در اروپا و غرب دین بوده و هست و شیوع کامل دارد و مرتب نیز پاکیزه می‌شود یعنی بر دل‌های صاف و مغزهای روشن استوار گشته است. مسیحیت دینی است که برای امروز کاملا ناقص می‌شود و مسیحی‌‌گری به‌طور کلی با نواقصی که دارد نمی‌تواند حس دینی مردم را که به قول دانشمندان اروپایی بعد چهارم روح انسانی است از راه صحیح و منطقی اشباع و ارضا کند و از اینجاست که خلاء فکری و خطراتی درجامعه‌های متمدن اروپا و آمریکا به وجود آمده و می‌آید. میدان کوشش مذاهب ساختی و مکاتب اجتماعی باز می‌گردد که نتیجه نهایی تعارض و تصادم آنها هم جنگ استاد دکتر خالدی و دکتر فروخ استادان دانشگاه بیروت در کتاب التبشیر و الاستمار این برنامه را چندین بار با شاهد زنده به خوبی روشن کرده‌اند .آقای مهدی قائمن در ترجمه فارسی کتاب مذهب در آزمایش‌ها و رویدادهای زندگی بشر تالیف جان ریوایورت استاد دانشگاه کلمبیا در صفحه ۱۱ چنین می‌گوید: دردنیا متفکرین بزرگ متوجه اهمیت مذهب بوده و آن را یکی از پایه‌های مهم فرهنگ هر قوم ساخته‌اند پیشوایان علوم و تمدن اروپا مانند : کپرنیک، گالیله، نیوتن، دانسه ، پاستور و ‌لامارک در ردیف بندگان خداپرست و خداشناس در مقدمه کتاب خود به نام ارزش علم چنین می‌نویسد . مردم از خدای خود معجزه طلب می‌کنند تا ایمان آورند در صورتی که اعجاز ازلی در این است که دائما معجزه در کار نباشد وبه همین دلیل است که دنیا موزون و منظم است و آن را خدایی است اگر بنا بود هوی وهوس حکمفرمایی می‌کرد از کجا معلوم می‌شد که وجود عالم بر سبیل اتفاق و تصادف نبوده باشد پس با این اوصاف و مباحث بالا می‌توان دریافت که اسلام در سه بعد می‌تواند برای بشریت موثر باشد که اسلام هم دین عمل است ، اسلام دین علم است و در مجموع دین اسلام کامل‌ترین‌ است.
۱) اسلام دین عملی است،‌دینی است خالی از اسرار و خرافات. دینی است که به سهولت آن را می‌توان فهمید ، دیانتی است که چیزی خلاف عقل ندارد و از پیچیدگی‌های فلسفه اولوهیت‌ انباشته شده است.
۲) اسلام دینی است که به امور اساسی و اصلی می‌پردازد و کار آن با قوانین اصلی طبیعت و فطرت است . بین دین و علم فاصله‌ای نمی‌شناسد. علم دین بالاترین علم‌هاست زیرا علم نیکی و زندگی موفقیت آمیز است.
۳) دین اسلام درباره کلیه رشته‌های زندگی بشر در زمین دستورات کامل و تمام می‌دهد در هر ماده خواه اجتماعی (مدنی) نظامی یا تجارتی اسلام را نشان می‌دهد و برای مردم این دنیا بهترین دین می‌باشد.

عقیل ابراهیم زاده مشکینی
دانشجو

منبع : روزنامه رسالت