سه شنبه, ۱۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 7 May, 2024
مجله ویستا

ولادت فاطمه (س)


ولادت فاطمه (س)
زمان حمل فرا رسید، خدیجه اززنان قریش در امر وضع حمل كمك خواست بخاطر سابقه نارضائی از این وصلت و شاید هم نارضائی از تغییرعقیده و مذهب او كمك به او را نپذیرفتند. حزن و اندوه خدیجه فزونی یافت و بنا بر آنچه كه نوشته‏اند ناگهان در باز شد و جمعی از زنان بر او وارد شدند.
- فقالت احدیهن لا تحزنی یا خدیجه - از بین آنان زنی رو به او كرد و گفت ای خدیجه محزون مباش.
- فارسلنا ربك الیك و نحن اخواتك - خدای تو ما را به سوی تو فرستاد و ما خواهران و یاران توایم.
- انا ساره - من ساره‏ام (همسر ابراهیم (ع)).
- و هذه آسیه بنت مزاحم وهی رفیقتك فی الجنهٔ .و این آسیه (همسر فرعون) و همدم تو در بهشت است .
- و هذه مریم بنت عمران و این مریم بنت عمران (مادر عیسی است).
- و هذه كلثم اخت موسی بن عمران و ابن كلثم خواهر موسی بن عمران است .
- بعثنا الله الیك لِنُلّی عنك ما بلی النساء من النساء خداوند ما را به سوی تو گسیل داشت تا در اموری كه برای زنان پدید می‏آید ترا یاور و كمك كار باشیم. [۱۸]
بدین سالن به كمك خدیجه پرداختند تا فاطمه را به دنیا آورد.
● در حین ولادت
فاطمه (س) آن معجزه آفرینش و آن سیده زنان به دنیا آمد و بنا به سرورده مرحوم حجهٔ الاسلام خراسانی در حریم مكه خورشیدی درخشید كه مروه و صفا از نور او روشنائی یافتند:
اشرقت فی حریم مكهٔ شمس‏
فاستنارت بمروها و صفاها
بدنیا آمد در حالیكه بنا به نوشته محدث قمی ره ذكر شهادت بر لب داشت. [۱۹] بدینگونه:
- اشهد ان لا اله الا الله گواهی می‏دهم كه خدائی جز الله نیست .
- و ان ابی رسول الله سید الانبیاء و گواهی می‏دهم كه پدرم رسول خدا و سید پیامبر است .
- و ان بعلی سید الاوصیاء و همسرم علی سید اوصیاءاست
- و ولدی سادهٔ الاسباط
و فرزندانم سید اسباط پیامبرند
شاید بروز چنین واقعه‏ای برای اذهان كمتر قابل قبول باشد ولی در بینش دینی وقوع چنین امری غیر قابل امكان نیست. این قرآن كتاب خداوند است كه در دست ماست و در حقانیت آن شك و ریبی نیست در قرآن سخن از مریم است كه بدون واسطه و اسباب عادی زاد و ولد، از او فرزندی چون عیسی پدید آمد. عیسائی كه در گهواره سخن گفت و یا آدم ابوالبشر را از خاك پدید آورد و از روح منسوب به خود در او دمید و حیاتش بخشید. از چنان خدائی بعید نیست كه بخواهد دختری از صلب پیامبر بدین حال و هوا و خصایص پدید آورد. داستان چنین كارهای شگفت‏انگیز در همه كتب مقدس فراوان مشاهده می‏شود و طبیعی است كه این امر از آیات خداوند باشد .
● در تاریخ ولادتش
اینكه فاطمه (س) كی و در چه تاریخی بدنیا آمد در بین مورخان وحدت نظر نیست و این خود یك بحث تاریخی است و حق این است كه در این باب اطلاع درستی نداریم و آنچه كه درباره آن داوری می‏شود باتكای نوعی استحسان عقلی است. ما در اینجا نظراتی را كه دیگران در كتب خود نوشته و جمع‏آوری كرده‏اند ذكر می‏كنیم و نخست در مورد سال ولادتش بحث كنیم .
۱) ابوالفرج اصفهانی در كتاب مقاتل الطالبین سال ولادتش را پنج سال قبل از بعثت، مقارن سال نوسازی خانه كعبه ذكر كرده است. صاحب كشف الغمه هم این رأی و نظر را پسندیده و از امام باقر (ع) روایتی را در این باره ذكر كرده است. ابن اثیر هم همین رأی را برگزیده است. [۲۰]
۲) صاحب الاستیعاب (ابن عبدالبر) ولادت او را در سال دوم بعثت ذكر كرده، رأیی كه مورد تأیید در كتاب الاصابه هم هست [۲۱]، شیخ طوسی، كفعمی، و مجلسی هم این رأی را برگزیده‏اند[۲۲] به همین گونه است طرز فكر حاكم در مستدرك، شیخ مفید در ارشاد و ابن شهر آشوب در مناقب.
۳) گروهی از علمای امامیه ولادت او را در سال پنجم بعثت نوشته‏اند، یعنی در ۴۵ سالگی پیامبر مثل مرحوم طبرسی، مرحوم كلینی [۲۳] و در این اندیشه مورخان اهل سنت تاییدی نكرده‏اند.
البته گروه اندكی هم هستند كه ولادت او را در سال اول بعثت نوشته‏اند ولی در كل به نظر می‏رسد رأی سالهای پنجم قبل از بعثت و یا دوم آن به صواب نزدیكتر باشد.
اما درباره روز ولادت او.
▪ عده‏ای آن را روز جمعه دهم جمادی الاخر نوشته‏اند.
▪ برخی هم آن روز جمعه بیستم جمادی الاخر.
و البته به تناسب روز و تاریخ ولادت فاطمه (س) كه مورد بحث و اختلاف است در مورد سن و سال ازدواج و وفات او هم اختلاف رأی خواهد بود و اینكه او در چه سنی ازدواج كرده و در چه سنی وفات یافته جای سخن بسیار است .
● نامگذاری او
اسم به معنی نشانه و اسم گذاری نوعی نشانه‏گذاری است. از نظر علمی نوع اسم در شخصیت حال و آینده فرد بسیار مؤثر است و از نظر روان موجب نوع احساس نیك یا بد، حركت یا ركود، رشد یا انحطاط است و به همین خاطر در اسلام راجع به آن توصیه‏های بسیاری شده است .
مثلاً اسلام خواسته است برای فرزندان نامی را برگزینند كه سازنده و رشد دهنده باشد، وابستگی او را به مكتبی و اندیشه‏ای نشان دهد، موجب احساس غرور و سرافرازی او در حال و آینده باشد، او را به موضعگیری ویژه و مثبتی وا دارد، حتی در مواردی خط فكری و سیاسی آدمی را در حفاظت و احیای یك اندیشه نشان دهد.
رسول خدا به تناسب ابعاد متعدد شخصیتی فاطمه (س) او را به اسامی و القاب متعددی می‏نامید كه همه آنها زیبایند و غرور آفرین، رنگ مكتب و اندیشه اسلامی دارند و هر كدام به مناسبتی و در جائی به كار می‏رفته‏اند و یا نوعی از حالات و صفات فاطمه (س) را نشان می‏دادند.
● نوع اسامی
امام صادق (ع) فرمد: ان لفاطمهٔ تسعهٔ اسماء عند الله عزو جل. برای فاطمه (س) در نزد خدا نه اسم است: فاطمه، والصدیقه، و المباركه، و الزكیه، و الراضیه، والمرضیه، و المحدثه، و الزهراء و الطاهره. [۲۴]
در شرح و توضیح این اسماء گفته‏اند او
▪ فاطمه است زیرا كه از شر و از دوزخ بریده است .
▪ طاهره است یعنی پاك و پاكیزه از نقایص و صفات ناپسند.
▪ زكیه است یعنی رشد یافته و رشد یابنده در جنبه كمالات و خیرات.
▪ مباركه است یعنی صاحب خیر و بركت در علم و فضل و كمالات و نسل .
▪ صدیقه است یعنی بسیار راستگو و درست.
▪ راضیه است یعنی خشنود به رضای حق و تسلیم در راه او.
▪ مرضیه است یعنی مورد پسند خدا و اولیای او.
▪ محدثه است یعنی زنی كه فرشته الهی با او سخن می‏گوید.
▪ مطهره است یعنی از هر آلودگی و پلیدی دور است .
▪ نامهای دیگری هم براساس روایات، برای او ذكر كرده‏اند كه اهم آنها عبارتنداز:
▪- زهراء یعنی كسی كه از او نور و درخشندگی متجلی می‏شود، فروغ تابان معرفت، نمونه روشن خداپرستی است و نُوُرها اشتقّ مِن نور عظمهٔ اله.
▪ معصومه یعنی محصوره از گناه.
▪ بتول یعنی كسی كه حیض نشود. التی لم ترحمرهٔ قط [۲۵].
▪ ابن اثیر در النهایه گوید بدان علت بتولش خواندند كه از زنان عصر خود بحسب فضیلت و تقوا و نسب منقطع و ممتاز بود و هم به دلیل انقطاعتش از دنیا و اتصالش بمنبع سرمدی.
▪ منصورهیعنی كسی كه یاری می‏شود (به قصاص قاتل فرزندش).
▪ حصان یعنی كسی كه عفیف است و پاكدامن.
▪ حره یعنی كسی كه آزاد از وابستگی به خاك و رمل و شوائب آن است .
▪ عذرایعنی بكر و باكره.
▪ هانیه یعنی مهربان در حق شوهر.
▪ شفیعه یعنی دارنده مقام شفاعت.
و اینها خود درس آموزند و جهت دهنده و می‏ارزد كه در خانواده‏های شیعی برای فرزندان از اینگونه نامها برگزیده شود. ما را در اسامی دیگری كه برای فرزندان بر می‏گزینیم اگر اعتراضی نباشد انتقادی وارد است .
● درباره نام فاطمه (س)
در میان اسامی متعددی كه برای اوست نام فاطمه (س) از همه معروفتر و به گوش‏ها آشناتر و در كتب اسلامی ذكر این نام بیشترین است. در مورد معنی و وجه تسمیه‏اش گفته‏اند: او فاطمه (س) است: [۲۶]
▪ لا نها فطمت عن الطمت، بدان خاطر كه از آزار حیض بازداشته شده.
▪ لا نها فطمت عن الشر زیرا كه او از شر بریده و جداست.
▪ لانها فطمت عن الخلق‏زیرا كه او از مردم بریده شده.
▪ لا نها فطمت محبیها عن النار زیرا كه دوستدارانش از آتش دوزخ دور و بركنارند.
▪ لانها فطمت و شیعتها عن النار زیرا كه او و شیعیانش از آتش دور و بركنارند.
▪ لان الخلق فطموا عن كنه معرفتها زیرا كه مردم از كنه معرفتش بازداشته شده‏اند.
▪ لانها فطمت عن ماسوی اله‏زیرا كه او از غیر خدا بریده است.
▪ و امام صادق (ع): لقد فطمها بالعلم و عن الطمث فی المیثاق - فسماها فاطمهٔ - ثم قال انی فطمتك بالعلم و فطمتك بالطمث [۲۷] خداوند اورا با علم و دانش درآمیخت و از شكول در پیمان بازداشت او را فاطمه (س) نامید و فرمود تو را از كسب دانش اكتسابی بازداشتم و از پلیدی‏ها دور نمودم.
● كنیه‏ها و تعابیر
برای فاطمه (س) كنیه‏هائی است و كنیه‏ها در دنیای گذشته تقریباً نقش نام خانوادگی امروز را برای افراد ایفا می‏كرده‏اند این كنیه‏ها متعددند و هر كدام به مناسبتی و در بیان شأنی از فاطمه (س) بكار می‏رفته‏اند.
▪ برخی از آنها در رابطه با انتساب او به فرزندان اوست مثل ام الحسن، ام الحسین، ام المحسن، ام الائمه، ام السبطین، ام الازهار.
▪ برخی دیگر دارای رنگ جامعه و اجتماعند مثل ام المومنین، ام الایتام، ام النساء، ام الامه.
▪ بعضی در رابطه بافضائل اوست مثل ام العلوم، ام الخیره، ام الفضائل.
▪ و بعضی هم در انتساب او به پدرش مثل ام ابیها (مادر پدرش) [۲۸].
تعابیری هم كه از او در دست است همگی زیبا و در خور شأن اوست از جمله:
▪ فاطمه (س) لطیفه‏ای از عالم لاهوت است، فاطمه (س) مظهر زنی كامل و نمونه انسانیت و فضیلت است، فاطمه (س) واجد بوی بهشت است .
▪ فاطمه (س) ریحانه یا گلی خوشبوست و رسول خدا (ص) می‏فرمود من از فاطمه (س) بوی بهشت را می‏شنوم.
● تربیت او
او در خانه وحی بدنیا آمد و در مهبط فرشتگان رشد یافت. در محلی نشو و نما كرد كه آیه‏های قرآن در آن جا نازل شده‏اند. خانه او از خشت و گلی بیش نبود ولی خانه زبده‏ترین انسانهای جهان بود، پدرش خاتم انبیاء و مادرش سیدهٔ النساء او را چون دو بال ملكوتی در میان گرفتند و به رشد و پرورش او همت گماشتند.
او از دیدی نخستین ثمره وحی و نبوت است و طبعاً سرمایه‏گذاری درباره او بسیار. و این درس مهمی برای مسلمانان است كه برای داشتن نسلی ارزنده و پر ثمر حضور والدین عامل و متعهد ضروری است. پدر و مادر چون دو بالند كه باید فرزند را هم چون جوجه‏ای زیر پر گیرنده و از حرارت بدن وگرمی عاطفه، در آنان حرارت ایمان و علاقه به مذهب را در او پدید آورند و كودكی كه از این حرارت دور باشد بزرگ نخواهد شد.
فاطمه (س) در شرایطی بود كه تنها كودك خانواده بحساب می‏آید، آنهم خانواده‏ای كه پسر نداشت. دو خواهر بزرگش پیش از او ازدواج كرد و ترك خانواده خود كرده بودند. همبازی او بدین سان تنها پدر و مادر اویند و همراز او مادرش.
بسته به اینكه سال ولادت او را در چه تاریخی حساب كنیم می‏توانیم حدس بزنیم كه ایام شیر خوارگی را در شعب گذرانده یا نه، محتمل است او در همانجا به راه افتاده و یا به زبان آمده باشد و در آن دوران خردسالی و پرستاری جز محیط شعب را ندیده باشد. ولی در تمام دوران خردسالی او پدرش كه مصداق وانك لعلی خلق عظیم است [۲۹] توجه عمیقش را به او مبذول می‏داشت و مهر و محبتش را درباره او اعمال كرده و برای آینده‏ای دشوار او را نیكو به بار می‏آورد. آری همت پدر و مادرش او را ام الائمه ساخت، و فاطمه (س) پروراند كه میراث قرآن و عترت ازطریق او سرایت یابند. در همرازی به مادر به درجه‏ای رسید كه توانست وارث اسرار مادر و متحمل آن باشد. و در همراهی با پدر به درجه‏ای رسید كه لقب ام ابیها گرفت و در همه این مورد عنایت خدا با او قرین بود.● مرگ مادر
براساس پاره‏ای از روایات او هنوز كودك و خردسال بود و نیاز به مادر را با تمام وجود احساس می‏كرد كه دست اجل آغوش مادر را از او گرفت و در كودكی به دنبال جنازه مادر روانش ساخت. او حامل اسرار مادر و در دم مرگ حامل پیام مادر به پدر و در لحظات جان سپردن خدیجه، مایه آرامش و تسلی او بود .
خدیجه در هنگام مرگ به فكر تجهیز و كفن خویش افتاد و دید كه فاقد كفن است. زنی كه روزی شوكت عظیم و ملوكانه‏ای داشت و عمری را پیش از ازدواج با پیامبر غرق در نعمت گذارنده بود، با بذل و بخشش مختارانه دستش از مال دنیا چنان خالی شده بود كه حتی كفنی برای خود ذخیره نكرده بود. از طریق فاطمه (س) از پیامبر (ص) خواست عبای خود را كفنش كند.
خدیجه در دم مرگ دلواپس بود، دلواپس دختری كه باید درگرداب بلا غوطه بخورد، خس و خاشاك از سرو روی پدر پاك كند و برای او ام ابیها باشد. دختری كه باید قربان و صدقه اسلام شود، در فقری سخت بسوزد و باجهل‏ها و نادانی‏ها بسازد، و حتی ضربه‏های خصم را بر بازو و لطمه در را بر پهلو تحمل كند.
خدیجه در حین مرگ به رسول خدا سفارش كرد فاطمه (س) را به خدا و به دست تو می‏سپارم، مراقب دختر كوچكم باش... فاطمه (س) كوچك كنار بستر مرگ مادر می‏نشیند و جان دادن او را تماشا می‏كند، به مادر دلداری و تسلیت می‏دهد تا آرام جان بسپرد به او قول و اطمینان می‏دهد كه به وصایایش عمل خواهد كرد .
او شاهد آخرین دم مادر است كه به همراه آن این كلمات را از او می‏شنود: ان الله هو السلام، و منه السلام، و الله یعود السلام. خدیجه از دنیا می‏رود در حالیكه عمر فاطمه (س) را قویاً بین ۵ تا ۱۰ سال و محتملاً تا ۱۵ سال می‏توان ذكر كرد.
● همگامی با پدر
فاطمه (س) از همان دوران كودكی كه در كشمكش‏های پدر با مشركان با او همراه همگام بود .
▪ او در جریان نقشه ترور پیامبر قرار گرفته و پدر را مضطربانه از این واقعه هشدار داد.
▪ دشمن شكمبه شتر یا گوسفند بر سر پدر می‏ریزد و او با دستهای كوچك خود آنها را از سر و روی پدر پاك می‏كند.
▪ پدرش را كتك می‏زنند و او از شدت تاثر می‏گرید و پدر را نوازش می‏كند.
▪ بر بدن پدرش جراحات وارد می‏كنند او هم چون پرستاری مهربان بر آن جراحات مرهم می‏گذارد.
▪ والحق كه این دختر را چه تحملی در رنجها و نامردی‏ها بود و چه آثاری از خدمات ارزنده.
▪ السلام علی البتول الطاهرهٔ ؛ الصدیقهٔ المعصومهٔ، المغصوبهٔ حقها و الممنوعهٔ ارثها.
▪ السلام علی بضعهٔ لحمه و صمیم قلبه و رحمهٔ اله و بركاته.
● مقام و رتبت فاطمه
سخن از فاطمه (س) است، شخصیتی كه جلالت و بزرگی او در قالب مفاهیم و الفاظ نمی‏گنجد. و افراد عادی بشر را توان آن نیست كه در شأن و عظمت او سخن گویند. درجه رشد او، و شأن كمالات او را خدا می‏شناسد، و رسول خدا (ص) و همسر گرامیش امیر مؤمنان (ع) و بس، دیگران را نرسد از كنه معرفتش سردر آورند.
در این صورت ما را چه توان و امكانی است كه در شأن او سخن گوئیم؟ آنچه را كه ما می‏گوئیم و دیگران پیش از ما درباره او گفته‏اند در حد عرض ارادتی است نه تعریف واقعی، و تازه به همانگونه كه می‏بینم و با تعریف ناقصی كه از او در دست است فاطمه (س) را بتی ساخته‏اند كه بشریت باید در برابرش زانو زند. او را فرشته‏ای تصویر كرده‏اند كه دیگران باید به تقدیس او بپردازند.
بیان ما از شأن و جلال فاطمه (س) و عظمت و فضائل او در حد فهم و ادراك محدود ماست و آن هم بدان امید است كه باشداز آسمان ولایت او روزنه‏ای در اندیشه و روان پدید آید، دل مان به نور وجودش روشن گردد و درس آموزی از او ما را در برابر حوادث روزگار مقاوم سازد. و گرنه بگفته فاضلی شاعر به این نكته واقفیم كه:
اتریدان تحصی فضائل فاطمه (س)
نفد الحساب و فضلها لم ینفد [۳۰]
آیا تو می‏خواهی فضائل فاطمه را بشماره در آوری‏
شمارش و حساب بپایان می‏رسدولی فضل او پایان نمی‏یابد.
● مظهری از انسان كامل
اگر بخواهیم فاطمه (س) را در عبارتی كوتاه معرفی كنیم، خواهیم گفت او همان انسان كاملی است كه قرآن و روایات چهره آن را تصویر كرده‏اند. زنی است كه می‏توان گفت مثَل اعلای نفْس بشری است و مظهر صفات و اسمای الهی. از معدود زنانی است كه توانسته است به مرحله كمال انسانی دست یابد. قاضی بیضاوی در تفسیر خود می‏نویسد:
عن النبی علیه الصلوهٔ و السلام: كمل من الرجال كثیر و لم یكمل من النساء الا اربع: آسیه بنت مزاحم، مریم بنت عمران، خدیجه بنت خویلد، فاطمه (س) بنت محمد (ص) [۳۱] رسول خدا كه درود و رحمت خدا بر او باد فرمود در مراحل رشد و تكامل انسانی مردان بسیاری به مرحله كمال مقدر خود رسیده‏اند ولی از زنان جز چهار تن به آن مقام دست نیافته‏اند و آن چهار آسیه، مریم، خدیجه و فاطمه (س).
او برترین بانوی اسلام و سیده زنان عالم است. گوهری تابناك در منظومه و رشته نسل پیامبر است و فرشه‏ای است از ملكوت اعلی. او همسر شهید است و امام شهیدان، تربیت كننده نسل شهید است و خود زن شهیده، واجد كمالات انسانی است و نمونه تربیت محمد (ص).
او تنها زنی است كه از همان آغاز حیات و تشكّل، براساس اصول متعالی اسلام و ارزشهای اسلامی رشد و پرورش یافته و به درجه‏ای رسیده است كه او را در عالم زنان همتائی و در عالم مردان كفی جز علی (ع) نبوده است. سرمایه‏گذاری‏های تربیتی پیامبر (ص) درباره او ثمر داد و كوشش‏های خود او نیز عاملی مهم در رشد او بحساب می‏آمده است .
● در وصف او
فاطمه (س) را به اوصاف و القابی ستوده‏اند كه ما بخشی از آن را در بحث پیشین ذكر كرده‏ایم و البته در قالب القاب و اسماء و تعابیر، ولی می‏توانیم مراتبی را بشرح زیر بر آن بیفزائیم و متذكر شویم كه او:
ولیّ خداست، محل اسرار ربٌ العالمین است، دختر ولیّ خدا پیامبر است و همسر ولیّ دیگر خدا امیرمؤمنان (ع) و مادر اولیای خدا از حضرات ائمه و معصومان است .
او ذخیره بزرگ الهی و ذخیره‏دار حجت خداوند است. نور چشم رسول است، دُردانه خدیجه كبری است، معجزه تربیت محمد (ص) است و پرورنده امامان و حجت‏های الهی، مهدی (ع) ذخیره امت و بقیهٔ الله فی الارض از فاطمه (ع) پدید، فاطمه (س) مظهر است، مظهر عفت، مظهر طهارت نفس، مظهر تقوا، مظهر حلم و متانت، مظهر ادب، مظهر خدمت، مظهر شجاعت، مظهر عصمت، مظهر مظلومیت، مظهر حق‏طلبی، مظهر مبارزه و سیاست، مظهر عبادت، مظهر عشق به خدا، مظهر رحمت و مظهر اشك و آه و ناله، مظهر عصیان علیه ظلم و تجاوز و مظهر قهر علیه دشمنان خدا.
● برتری او از فرشتگان و انبیاء گذشته
فاطمه (س) انسان است ولی تعبیرات دیگران، از جمله رسول خدا (ص) درباره او تعبیر فرشته‏ای است در صورت انسان. رسول خدا (ص) فرمود: فاطمهٔ خلقت حوریه فی صورهٔ انسیهٔ[۳۲] و براساس پاره‏ای از دیگر روایات او فوق فرشته است و حتی فرشتگان در خدمت او بودند، و از انفاس قدسیه‏اش بهره می‏گرفتند.
كدام فرشته است كه خدای را چون فاطمه (س) با تمام وجود پرستیده باشد؟ و با آن همه علم و ایمان و اخلاص در پیشگاه او به خضوع و خشوع بایستد؟ و كدام فرشته است كه پیك الهی در ورود به آستانش از او اجازه بطلبد؟ روایات و اسناد ما نشان می‏دهند كه از حتی از فرشتگان مقرّب خدای هم برتر است و حتی فرشته مرگ در زمان رحلت رسول خدا (ص) باید از او اجازه ورود بطلبد.
به نص بسیاری از احادیث و روایات فاطمه (س) از بسیاری از انبیای گذشته افضل بود، و حتی روایات ما در این زمینه استثنائی قائل نشده‏اند. پاره‏ای از روایات گویند كه پیامبران حتی همشأن و همتای فاطمه (س) در ازدواج نبودند و اگر علی نبود برای فاطمه (س) كفوی نبود.
كوشش و تلاش انسان‏ها زمینه‏ساز او جهاست و انسان در سایه آن تلاش‏ها می‏تواند قدرت توان گیرد. به پرواز در آید در آدمی قدرت سیری است از منهای بینهایت تا باضافه بینهایت. آنجا كه جای رشد است اگر آدمی در آن گام نهد تا اعلی علیین به پیش می‏رود، و به جائی می‏رسد كه فرشته وحی گوید لودنوت انملهٔ لا حترقت اگر به میزان گام مورچه‏ای قدم فراتر گذارم خواهم سوخت (به جایگاه بلند ثمّ دنی فتدلی فكان قاب قوسین اوادنی [۳۳] برسد).
و آنجا كه جای سقوط است اگر در آن افتند تا اسفل سافلین سقوط خواهند كرد (ثم رددناه اسفل سافلین) و در گزینش دو مسیر حق انتخاب با خود انسان است. فاطمه (س) راه اول را برگزید و همسر نوح طریق دوم را و دیگر انسانها هم در بین دو مسیرند یا به این نزدیكترند و یا به آن .
● در حسب و نسب
فاطمه (س) از تبار پاكان و نیكان است، از اصلاب شامخهٔ و مطهره‏ای پدید آمده كه هرگز آلودگی‏های جاهلیت آن را نیالوده است، از نطفه‏ای پدید آمد كه مایه اولیه آن را غذای بهشتی تشكیل می‏داد و در رحمی پرورش یافت كه هرگز وسوسه غذای شبه ناك در جریان خون او وارد نشد.
- من مثل فاطمه الزهراء فی نسب‏
و فی فخار و فی فضل و فی حسب‏
- والله فضلها حق و شرفها
اذ كانت ابنهٔ خیر العجم و العرب‏
در جنبه حسب و نسل و فضل و افتخار چه كسی می‏تواند چون فاطمه (س) باشد. او دختر بهترین افراد عرب و عجم است و خداوند است كه او را اشرف و افضل قرار داده است و او را حقاً چنین برتری و شرافتی بر دیگران است و دختر بهترین افراد عجم و عرب است .
او وارث انبیاء، از سلاله ابراهیم، آن پیامبر بت شكن و از نسل اسمعیل ذبیح آن قربانی راه صفا و اخلاص و از نسل خاتم انبیاء سید رسولان و هم انس و همسر سید اوصیاست، پدر سر سلسله انبیای الهی و مصداق و شأن لولاك لما خلقت الافلاك است و وضع مادر را هم دیده‏ایم كه سیدهٔ نساء العالمین بود. و خود هم اولین بانوی اسلام است .
در شأن خاندانش پیامبر فرمود:
- یا فاطمهٔ منا خیر الانبیاء و هو ابوك ای فاطمه (س) بهترین پیامبران از ماست و آن پدر تست .
- و منا خیر الاوصیاء و هو بعلك بهترین اوصیاء از ماست و آن شوهر تست .
- و منا خیر الشهداء و هو حمزهٔ عم ابیك بهترین شهیدان از ماست كه آن حمزه سیدالشهداء عموی پدر تست .
- و منها من له جناحان یطیر بهما فی الجنهٔ حیث شاء و هو جعفر ابن عم ابیك. و از ما شهیدی است كه او را در بهشت دو بال است كه به وسیله آن در بهشت بهر كجای كه بخواهد پرواز می‏كند و آن جعفر پسر عموی پیامبر تست.
و منا سبطا هذه الامهٔ و سید شباب اهل الجنهٔ الحسن و الحسین و هما ابناك از ما دو سبط پیامبر این امتند كه سید جوانان اهل بهشتند و آن حسن و حسین دو پسر تواند.
و اللذی نفسی بیده منا مهدی هذه الامه و هو من ولدك و قسم به آنكس كه جانم در دست اوست مهدی این امت از ماست و او از فرزند تست. [۳۴]
● جایگاهش نزد پیامبر:
فاطمه (س) را نزد پیامبر احترامی عظیم بود بسی فراتر از احترام پدری به دخترش و این بگونه‏ای بود كه حیرت دیگران را بر می‏انگیخت او با آن همه شأن و عظمت دست دخترش را می‏بوسید و به گفته عایشه هرگاه كه فاطمه (س) بر پیامبر وارد می‏شد رسول خدا به احترامش از جای بر می‏خاست و پیشانی او را می‏بوسید. [۳۵] و یا در حین ورود از او جداً استقبال می‏كرد و یا در حین خروج از محضرش مشایعتش می‏فرمود.
در شأن وصف فاطمه (س) و در انتساب او بخودش پیامبر كلمات والا و عجیب بكار می‏برد. گاهی می‏فرمود فاطمه (س) یك شاخه گل است (ریحانه)؛ زمانی می‏فرمود فاطمه (س) پاره تن من است (بضعهٔ مِنّی)، و گاهی می‏فرمود فاطمه (س) عزیزترین مردم به نزد من است. [۳۶]
یا می‏فرمود هر كه فاطمه (س) راشادان كند مرا شادان كرده است، و هر كه فاطمه (س) را بیازارد مرا آزرده است، با این اضافه كه شادی و غضب من، یا محبت و آزارم ،همانند محبت و آزار خداوند است، حتی در پاسخ به سؤال فاطمه (س) و علی از پیامبر كه كدام محبوبتر و عزیزترند فرمود فاطمهٔ احبُّ الیَّ منك و انت یا علیُّ اعزّ علیّ منها [۳۷] فاطمه (س) از تو نزد من محبوبتر است و تو ای علی از فاطمه (س) نزد من عزیزتری .
و این گونه سخنان از یك سو شأن فاطمه (س) را نشان می‏دهد و از سوئی دیگر درس تربیتی است برای پدران و مادران در رابطه با دخترشان كه او را بحساب آورند و وزن و قدر او را كمتر از پسر ندانند، تعصبهای ناروا را درباره دختران نادیده گیرند و... ضمن اینكه این سخن انسان می‏تواند نوعی پیشگیری از جرأت خصم بر فاطمه (س) باشد تا به او جسارتی نكنند و یا شأن او را نزد همسر بالا برند و...● فاطمه (س) مصداق آیات
براساس اسنادی كه در دست و مورد قبول و اتفاق فریقین است فاطمه (س) مصداق آیات متعدد قرآن است كه ما را توان آن نیست همه آنها را احصاء كرده و به شرحش بپردازیم. ذیلاً به چند مورد آن اشاره می‏كنیم و این جمله را هم می‏افزائیم كه نكته‏ای ظریف است. فاطمه (س) مصداق آیات قرآن است و نسل و ذریه‏اش مصداق تفسیری آن‏ها و این پیوندی ملكوتی بین قرآن و فاطمه (س) و ذریه اوست. اما آن آیات .
۱) مصداق آیه قدر:
امام صادق (ع) در تفسیر و معنی آیه انا انزلنا فی لیلهٔ القدر، [۳۸] فاطمه (س) را معنی آن دانسته و مصداق كسی می‏داند كه در شب قدر نازل شده .
۲) مصداق خیر كثیر:
خدای در قرآن او را كوثر یا خیر كثیر نامیدو اساس نزول آن كوتاه كردن شر سخن مشركان از سر پیامبر بود. او مصداق آیه انا اعطیناك الكوثر [۳۹] است و شماتت كنندگان پیامبر مصداق ابترند، فاطمه خیر كثیر است و مجسمه خیر، استوانه بركت است و اسطوره بالندگی .
۳) مصداق آیه نسائنا:
در داستان مباهله كه بین پیامبر (ص) و مسیحیان نجران پدید آمد، سرانجام قرار شد طرفین ادعا، خود با زنان و فرزندان خویش برای نفرین متقابل حاضر گردند تا ناحق در معرض خشم و لعن خدا قرار گیرد. در آن روزگار زنان گرانقدری در دنیای اسلام حضور داشتند مثل صفیه عمه پیامبر، اسماء همسر ابوبكر، ام هانی و دیگران، ولی هیچكدام مصداق نسائنا قرار نگرفتند.
رسول خدا (ص) فاطمه (س) را بعنوان الگوی زن و مصداق و نماینده كلی زنان اسلام و بر این اساس نام او را در قرآن در قالب نسائنا [۴۰] ثبت داد. و هم بر این بنیان جایگاه قربی برای زن معین كرد كه بر خلاف طرز فكر معهود بود .
۴) مصداق آیه تطهیر:
او مصداق آیه انما یرید الله لیذهب عنكم الرجس اهل البیت و یطهركم تطهیراً [۴۱] در قرآن است. در كتاب صواعق المحرقه، تفسیر طبری، و كتب دیگر از رسول خدا نقل شد كه این آیه درباره من و علی (ع) و حسن و حسین و فاطمه [۴۲] (س) نازل شده است [۴۳] و طبری در تفسیر خود ۱۵ روایت به سندهای مختلف در این باره ذكر می‏كند.
۵) مصداق اهلبیت:
او مصداق كامل اهل‏بیت رسول خداست. [۴۴] كه در دامان وحی پرورش یافته و اهل عصمت و تقوا مصون از لغزش، و كاملترین افراد اهلبیت و عزیزترین آنها در نزد رسول خدا (ص) است .
۶) مصداق آیه ایثار و اطعام:
او مصداق آیه شریفه قرآن است كه: و یؤثرون علی انفسهم و لو كان بهم خصاصهٔ [۴۵] و مصداق آیه و یطعمون الطعام علی حبه مسكیناً و یتیماً و اسیراً [۴۶]. اوست كه به همراه علی و فرزندان خود و فضه افطاری خود را در راه خدا داد و با آب روزه را افطار كرد و این عمل تا سه روز پی در پی ادامه یافت .
۷) مصداق نگهداری خود از آتش:
فاطمه (س) براساس نامش و طبق سنی كه ذكر شد از آتش دوزخ دور و بر كنار معرفی شد: (فصلمت عن النار.) اما آیه قرآن در این مورد صریح‏تر است زیرا به اتفاق فریقین او مصداق آیه فوقیهم الله شر ذلك الیوم [۴۷] است. و این نشان می‏دهد كه دوری از عذاب خدا لیاقت، انسانیت و عبادت می‏خواهد و ربطی به زن یا مرد بودن ندارد. و این برخلاف اندیشه رایج بود كه زن همكار شیطان است و اهل دوزخ است .
۸) مصداق ذی القربی:
او از نظر خویشاوندی دختر پیامبر و نزدیكترین خویشاوند اوست. پس مصداق همان ذی القربائی است كه در قرآن مودت او درخواست شده قل لا اسالكم علیه اجراً الا المودهٔ فی القربی [۴۸] جز فاطمه (س) چه كسی است كه خون پیامبر را در رگهای خود داشته باشد و بضعه رسول و پاره تن او باشد؟ از او خویشاوندتر كیست؟
۹) آیات دیگر
او هم چنان براساس روایات متعدد دیگر مصداق آیات زیر است:
- آیه شریفه والقمر اذا تلیها [۴۹] آیه و جمع الشمس و القمر در امر ازدواجش [۵۰]آیه ان الابرار یشربون من كأس كان مزاجها كافوراً [۵۱] مصداق آیه مرج البحرین یلتقیان [۵۲] و...
● نظری به روایات
روایات ما كه در شأن و مقام فاطمه (س) آمده و از نظر كثرت به حد تواتر رسیده‏اند چنان بسیارند كه احصاء آنها خود مجلداتی را می‏طلبد و این روایات تنها از یك منبع و راوی ذكر نشده و یا تنها از سوی شیعیان نیستند كه اهل سنت نیز در این زمینه داد سخن داده‏اند و كتب آنها پر است از اینگونه روایات .
اگر بنای اظهار و بررسی باشد می‏توان آنها را بدسته‏هائی تقسیم كرد از آن جمله روایاتی كه از سوی پیامبر در شأن فاطمه (س) ذكر شده‏اند در یك گروه، و روایاتی كه از سوی علی (ع) یا دیگر امامان ذكر شده‏اند هر كدام در یك گروه، و روایاتی كه از سوی صحابه و موافق و مخالف ذكر شده‏اند هر یك در دسته‏ای و گروهی دیگر. و در این بحث ما را توان ذكر آنها نیست .
رسول خدا (ص) فرمود فاطمه (س) بهترین زنان اهل بهشت است. [۵۳] و هم به او فرمود: یا فاطمه، ان الله اصطفاك و طهرك و اصطفاك علی نساء العالمین [۵۴] ای فاطمه (س) خدای ترا برگزید و مطهرت گردانید و ترا بر زنان جهان برتری داده و گزینش و انتخاب كرده است.
و هم فرمود: دخترم فاطمه (س)، سیده زنان ازگذشتگان و آیندگان است. فأمّا انبنتی فاطمه فانها سیدهٔ نساء العالمین من الاولین و الاخرین .و یا در سخن دیگری فرمود او از همه زنان جهان برتر است. [۵۵] و یا فرمود كه او سیده نساء اهل الجنه است و این تعریف‏ها نوعی درس آموزی هستند به مردم كه دیگران دریابند به چه كسانی متوسل شوند و از چه كسانی برای زندگی الگو گیرند.
● سخن دیگران درباره فاطمه (س)
ما از زبان حضرات معصومان علیهم السلام درباره فاطمه (س) بحث نكنیم كه آنها جای خود دارند از دیگران بگوئیم و از جمله از عایشه همسر پیامبر (ص) كه می‏گفت كسی را ندیدم از فاطمه (س) راستگوتر باشد جز پدرش. [۵۶] ابن ملقن گوید عایشه سر فاطمه (س) را بوسید و گفت ای كاش من موئی بر سر تو بودم. [۵۷]
ابوبكر پس از وفات پیامبر در برابر سخنان و احقاق حق فاطمه (س) از او، در مقام پاسخ گفت: انت معدن الحكمهٔ و موطن الهدی و الرحمهٔ، و ركن الدین و عین الحجهٔ [۵۸] تو معدن حكمتی، مركز هدایت و رحمتی، ركن و اساس دین و عین محبت خدائی...
(البته ما فعلاً وارد این بحث نمی‏شویم كه اگر فاطمه (س) براستی چنین بود پس چرا در رابطه با سخنان در خواستهای او موضع خلاف در پیش گرفتند؟ چرا كتك زدن او را دستور داده و یا لااقل در برابر صدمه و آزارش سكوت كردند و دم بر نیاوردند آری آنجا كه پای مطامع و منافع در میان باشد، درخت شرف را می‏سوزانند و حتی تنها یادگار رسول خاتم سیلی می‏خورد و دیگران خاموش می‏مانند...)
● تعبیرها از فاطمه (س)
تعبیراتی كه از فاطمه (س) در دست است بگونه‏ای است كه حكایت از مقام و عظمت والای او دارند.براساس روایات متعدد عبارات و كلماتی در شأن او بسیار و از آن جمله است:
او فاضله است، علیمه است، محدثه است (یعنی فرشته سخن می‏گوید) معصومه است و محصوره از گناه، رشیده است، شهیده است بمعنای خاص و عامش، كنیز خداست ،واجد بوی بهشت است، مدافع حق است و حق طلب، مادر امامان است،ادامه شجره نبوت است تقیه و نقیه است، پاره تن پیامبر، یا بضعهٔ رسول است، سیده زنان است، و...
فاطمه (س) رابرتر از مریم دانسته‏اند زیرا كه مریم مادر یك عیسی است و فاطمه (س) مادر ۱۱ امام معصوم، كه عیسی فرزند مریم در عین نبوت باید در پشت سر مهدی او نماز بگذارد. امام صادق (ع) فرمود خداوند فرمود از نور فاطمه (س) امامانی پدید آوردم كه به امر من قیام كنند و افراد را بحقم هدایت نمایند. [۵۹]
و از اینگونه تعبیرات درباره او بسیارند، كه برخی از آنها صفات موهبتی هستند و برخی دیگر صفات مكتب و زنان ما با بهره‏گیری از جنبه الگوئی او می‏توانند بسیاری از صفات مورد انتساب فاطمه (س) را بدست آورند و یا لااقل قدم در جای قدم او بگذارند. او طاهره است و از هر آلودگی و ناپاكی به دور است. و زن می‏تواند طاهره باشد بشرطی كه راه فاطمه (س) را طی كند، در برابر وقایع و جریانات و در مشی‏ها و حركت‏ها و در برخورد با نامحرم چون فاطمه (س) موضع گیرد.
● شرف و افتخار فاطمه (س) :
شرف و افتخار فاطمه (س) در این است كه از همه گسسته و به خدا پیوسته است، بنده حق است و تسلیم او، عابده‏ای است بی مانند كه با تمام وجود به پرستش خدای پرداخته است. در پیشگاه حكم و فرمان الهی كالمیت بین یدی الغسال است تنها و تنها در پی آن است دریابد كه خداوند از چه چیز خرسند است، چه امری به نظر او مبغوض است، رضایتش در چیست؟ سخطش در كدام عمل و رفتار؟ و او همان را مورد عنایت قرار دهد.
فاطمه (س) در سایه بندگی خدا خیر نساء اهل الجنهٔ [۶۰] شد، و به همین خاطر افضل نساء اهل الارض بحساب [۶۱] و در سایه چنین امری است كه نور او از نور عظمت خدا مشتق می‏شود. [۶۲]و رهیابی‏ها در سایه ادامه راه اوست و افضلیت در سایه بهره‏مندی از هدایت او، و بهترین زن بودن در سایه پذیرش جنبه الگوئی او.
فاطمه (س) در سایه بندگی خدا به درجه‏ای رسیده كه می‏تواند عزیز خدا باشد و میوه دل پیامبر به حساب آید، همتا و همراز علی باشد و همپرواز با سید اوصیا و سرانجام، میزان و معیار سنجش حق و باطل، و كفر و ایمان برای دیگران گردد. فاطمه (س) یك محك انسانیت و فضیلت است و زنان ملاك اعتلاء و انحطاط خود را براساس او باید در نظر گیرند. رمز عظمت را در او باید بجویند و سعادتمندی را در گروه ادامه راهش بدانند.
فاطمه (س) آبرومند درگاه خداوند است، و این آبرو را در سایه اطاعت و تسلیم خود به خدا پدید آورده و دانسته است كه عزت از آن خداست. ان العزهٔ لله جمیعا [۶۳]و هم اوست كه بشرط زمینه سازی ما، عزت را برای ما مقدر می‏سازد تعز من تشاء [۶۴] و فاطمه (س) كوشید خود را در مسیر عزت خدائی قرار دهد و عزیز گردد.
او دریافته است كه حكومت بر دلها در سایه سازش با خدا و پیوند با او حاصل می‏شود، نه در سایه خود آرائی و نه در سایه فریب و نیرنگ. دلها را خدای می‏گرداند نه مردم، صفای باطن و رشد در سایه بندگی خدا بدست می‏آید نه در سایه دلقكی و موی افشانی و رنگ كاری و این دریافت درسی مهم برای همه زنان در طول تاریخ است. و اگر زنی چون فاطمه (س) با خدا بسازد و در نزدش آبرویی پیدا كند، چنان خواهد شد كه پیامبر بجای او بنشیند و گندم او را آسیاب كند. و از او بوی بهشت استشمام كند.
● مقام عصمت او
فاطمه (س) دارای مقام عصمت است [۶۵] بدین معنی كه معصومه است، یعنی محصوره از گناه، یعنی ممنوع و محفوظ از لغزش و انحراف و از این دید می‏تواند الگو باشد. عصمت یك سبب شعوری است كه به هیچ وجه مغلوب نمی‏شود و از انواع شعور و ادراكی نیست كه ما با آن آشنائیم و از سنخ علوم و ادراكات متعارضی نیست كه قابل اكتساب و تعلم باشد. [۶۶]
پس در راه و روش فاطمه (س) اشتباه و لغزشی نیست. آیه تطهیر هم او را از رجس و خطا دور معرفی می‏كند و حدیث معروف ان الله اصطفاك و طهرك...نیز آن را تأیید می‏نماید. البته مقام بصیرتش و ادراكش از جهان و ماسوای آن خود عامل دیگری برای دوری او از لغزش است .
عصمت موجد صورت علمی ریشه‏داری است كه پدید آورند. آثاری از اخلاق چون شجاعت، عفت و سخاوت است و مانع پدید آمدن جبن، خمود و شره، بخل، تبذیر، تدبر و براین اساس فاطمه (س) دارای فضایل اخلاقی است به صورت كامل و مطلق و به دور از رذایل اخلاقی است آن هم در صورت كلی آن، او نه تنها تن به گناه نمی‏دهد، بلكه حتی ترك اولائی از او سر نمی‏زند. هرگز قول و فعلی را مرتكب نمی‏شود كه در آن شائبه ترك اولی و یا گناه باشد. بدین سان او در خورتر از هر كس در داشتن جنبه الگوئی است .● مقام علم او
فاطمه (س)زنی عالمه است، عالمه‏ای كه بلا معلمه است [۶۷]، معلم او خداست و علم موهبتی به او عنایت كرده در عین اینكه رسول خدا (ص) در مسؤولیت پدری بالای سر او بوده و راه رشد و آگاهی را برای او هموار كرده است. چه بسیارند سؤالات و پرسش‏هائی كه فاطمه (س) در طول مدت حیاتش از پدر پرسیده و برای آنها پاسخ مناسب و عملی یافته است .
مقام علمی فاطمه (س) را در نحوه برخورد او نسبت به خود و دیگران، و نسبت به خدای جهان و پدیده‏های آفرینش می‏توان یافت، هم چنین در عرصه الهیات و در عرصه ادب و سخن تنها خطبه او در مسجد، آن هم در چنان حال و هوائی، كافی است كه او را فردی نمونه و زبده قلمداد كند و برتری و علو فكری او را نسبت به دیگران نشان دهد .
- او در مقام دانش بجائی رسید كه رسول خدا (ص) درباره‏اش فرمود فطمها اله تبارك و تعالی بالعلم و او در این مقام همانند مقام عصمتش از انبیای پیشین پیش‏تر رفته است. چنین امری نباید استبعادی را پدید آورد زیرا آدمی در سایه بندگی خدا می‏تواند به جائی رسد كه واجد سمع و بصر الهی گردد. كنت سمعه اللذی یسمع به و بصره اللذی یبصربه و برای انسانی واجد چشم و گوش خدائی سر در آوردن از حقایق و اسرار امری عادی و طبیعی است .
● مقام تقوای فاطمه (س)
فاطمه (س) دارای ملكه تقواست و بدین خاطر همه گاه هشیار است كه معصیتی پدید نیاید و جز در مسیر فضایل حركت نكند. هوای حق را بر هوای دل ترجیح می‏دهد و در این راه به جائی می‏رسد كه برای افراد عادی جامعه قابل تعلیل نیست. هم چون فردی عادی از پدر تقاضای خدمتكاری می‏كند، و بر خلاف آن درخواست پیامبر خدا به او تسبیح ویژه‏ای برای تكبیر و ستایش خدا می‏آموزد، و فاطمه (س) خدا را بر این عطای پیامبر سپاس می‏گذارد.
عمل و رفتار فاطمه (س) بر خلاف مقتضای تقوا نیست و بدین خاطر هرگز مرتكب امری خلاف تقوی نیست، و هرگز اسیر حرص و طمع نیست، از شأن و موقعیت خود، پدر، و همسر سوء استفاده نمی‏كند. در مسیر خود دچار گمراهی و سردرگمی نمی‏شود.
- او راه تقوا را در پیش می‏گیرد و در خور شأنی می‏گردد كه خدای برای او راه در رُو و نجات از مشكل را كه در قرآن وعده داده است فراهم می‏سازد و من یتق الله یجعل له مخرجا [۶۸] شما در عالم انسانی كدام زن را سراغ دارید كه در تقوا بتواند همدوش و همگام فاطمه (س) باشد؟ پس وعده الهی درباره او محقق می‏گردد.
- او سعی به هدایت‏طلبی و رهیابی می‏كند و می‏كوشد اهل هدایت و در معرض راهنمائی خدا واقع گردد. در نتیجه خداوند عوامل زیان و ضرر بخشی گمراهان را از ساحت او دور می‏دارد. علیكم انفسكم لا یضركم من ضل اذ اهتدیتم. [۶۹]و این هم وعده دیگر خداوند است كه فاطمه (س) خود را در معرض آن قرار می‏دهد.
- و بالاخره او خود را با سر منشأ عزت و سرافرازی همگام می‏كند و در نتیجه پیوند عزت برای او پدید آمده و مصداق این آیه قرآن می‏شود ولله العزهٔ و لرسوله و للمؤمنین در جنبه ایمان و باور داشت چه كسی در عالم زنان چون فاطمه (س) است؟ پس حق است كه عزت و آبرومندی از آن او باشد.
بخاطر عصمتش و مقام علمیش همه حركات و مواضعش براساس حكمت بالغه الهی و خود در این جنبه نیز الگویی تام و تمام است. دیگران هم وظیفه تبعیت از راه و رسم او را دارند و هم خود موظفند در مسیری قرار گیرند كه حاصل آن رشد و كمال و دستیابی به بصیرتی برای یافتن راه خود باشد.
● آبرویش نزد خدا
فاطمه (ص) آن بنده‏ای است كه در نزد خدا آبروئی عظیم و پردامنه پیدا می‏كند. تا حدی كه خدای به رضای فاطمه (س) خرسند و به غضب فاطمه (س) غضبناك می‏شود، ان الله یرضی لرضاء فاطمهٔ و یغضب لغضبها [۷۰] و نمونه همین سخن در آثار دیگر روایات از اهل شیعه و سنت زیاد بچشم می‏خورد. [۷۱]
به امام صادق (ع) گفتند كه برخی این حدیث را باور ندارند - آیا قابل قبول است كه خدای از خشم فاطمه (س) بخشم آید؟ امام فرمود چرا باور نمی‏دارید؟ آیا شما باور ندارید كه خدای از خشم بنده مؤمن بخشم می‏آید؟ فاطمه (س) نیز زنی با ایمان است و طبیعی است خدای از خشمش بخشم می‏آید.[۷۲]
فاطمه (س) در پیشگاه خدا و در سایه عبادت قرب و آبرو پیدا كرده و در مثال آبرومندیش این بس كه برای او مائده‏ای آسمانی نازل می‏شد آن هم، نه یكبار و دوبار، بلكه بصورتی مكرر. رسول خدا (ص) بهمراه علی مرتضی بر او وارد شدند در حالیكه هر دو بمانند فاطمه (س) گرسنه بودند. ظرف غذائی گوارا در كنار او یافتند. پرسیدند أنّی لكِ هذا؟ این غذا از كجا پدید آمد؟ پاسخ داد من عندالله - از جانب خدا. [۷۳]
هم چنین این سخن از سلمان است كه گفت به هنگامی كه فاطمهٔ (س) در مسجد قصد نفرین كردن كرد و غضبناك شد. دیدم دیوارهای مسجد می‏لرزد. و امام باقر (ع) فرمود به خدا سوگند اگر فاطمه (س) گیسو می‏گشود و لب به نفرین باز می‏كرد زمین اهل خود را فرو می‏برد و یا عذاب بر مردم نازل می‏شد و این حقیقتی است كه پیامبر (ص) به فاطمه (س) فرمود: یا فاطمه ان اله عزوجل یغضب لغضبك و یرضی لرضاك [۷۴].
● مقام شفاعت
بخاظر آبرومندیش در پیشگاه خداوند فاطمه (س) دارای مقام شفاعت است، و این سخنی است كه پیامبر درباره‏اش فرموده بود: جعل الله مهر فاطمهٔ الزهراء شفاعهٔ المذنبین من ام ابیها [۷۵]خداوند مهر فاطمه زهرا (س) را شفاعت گنهكاران امت پدرش قرار داد. (البته بدان شرط كه لایق و در خور شفاعت گردند).
امام باقر (ع) فرمود: در قیامت كنار آتش دوزخ، برای مادر ما فاطمه (ع) جایگاهی بلند است كه به منظور شفاعت و نجات دوستان می‏ایستد و گنهكاران به دختر پیامبر پناه می‏برند - و امام صادق (ع) هم در تأیید این سخن فرمود معنی خیر كثیر همین است و او نفع بسیاری را بخاطر آبرومندیش در پیشگاه خدا متوجه امت می‏سازد.
در این ادعا جای تعجب و استبعادی نیست. خداوند این چنین می‏كند كه به بنده‏ای مقام عزت و شفاعت می‏بخشد، بدون اینكه بنده‏ای را در آن امر مستقل و یا خود را در این جنبه خلع ید كند. بر خلاف تصور گروهی كه آن را محال می‏دانند این دعوی مبنای قرآنی دارد بدینگونه كه:
جانها بدست خداست (الله یتوفی الانفس حین موتها) [۷۶] ولی آن را در اختیار فرشته مرگ قرار می‏دهد بدون اینكه آن حق را از خود سلب كند (قل یتوفیكم ملك الموت اللذی و كل بكم [۷۷] - در امر شفاعت (قل لله الشفاعهٔ جمیعا) [۷۸].
در عین حال به این آیات توجه كنید: من ذاللذی یشفع عنده الا باذنه [۷۹] - ولا یشفعون الا لمن ارتضی. [۸۰]
● دیگر مقامات
ما را توان آن نیست كه همه كمالات او را در این محدوه فكر كنیم. اوج رتبت و مقام او بحدی است كه هیچ پرنده تیزبالی به درك مقامش دست نمی‏یابد و چند بعدی بودن حیاتش سبب می‏شود كه اگر یك جنبه آن را مورد عنایت قرار دهیم از دیگر جنبه‏ها باز می‏مانیم. ناگزیر به صورت اشاره‏ای به مواردی از آنها را به صورت گذرا متذكر می‏شویم:
- او از نور عظمت خدا خلق شده لا ن الله تعالی خلقها من نور عظمته، [۸۱] حوارء انسیه است و نطفه او از میوه بهشتی است. و پیامبر بوی بهشت را از فاطمه (س) می‏شنید [۸۲] شب قدر هزار ماه و فاطمه (س) تأویل شب قدر است [۸۳]، و محور اهلبیت است [۸۴] و از زنان برگزیده جهان است (سیدهٔ نساء اهل الارض)[۸۵].
زهرا از صابرین است [۸۶] و بهشت برای فاطمه (س) خلق شده. [۸۷] و دارای مقام شفاعت است [۸۸]، با جبرئیل مراوده داشت، و برای او مائده نازل می‏شد، خدا پیش از خلقت دنیویش امتحانش كرد و موفقش یافت، آبرومند نزد خداست، امانتدار خلفای الهی است، مادر مهدی است و...
همانگونه كه ذكر شد ریشه و منشأ كمالات او عبادت، اطاعت و تسلیم است. زهد و تقوا و امانت داری تكلیف و رعایت آن است. متعهد و مسؤول است، دارای وقار و استقامت است. غضب دارد و بی باك نیست، زبان دارد و اهل همز و لمز نیست او زنی است كه موقعیت خود را در عرصه تكلیف یافته و آگاهانه و فضیلت مندانه در راه وصول به آن به پیش می‏رود و هدفی جز جلب رضای الهی ندارد .
● درود بر فاطمه (س)
شأن و مقام او را از سخنانی كه دیگر این درباره او گفته‏اند، مخصوصاً حضرات معصومان (ع) می‏توان دریافت مثل درودهائی كه مرحوم مجلسی از زبان معصوم (ع) درباره او گفته است [۸۹] السلام علی نفس الله القائمهٔ بالسنن السلام علی نفس الله العلیا، و شجرهٔ طوبی، و سدرهٔ المنتهی و المثل الاعلی و...
اما در این قسمت می‏خواهیم از زبان فردی غیر معصوم درود را درباره فاطمه نقل كنیم. محیی الدین عربی در كتاب مناقب برای هر یك از چهارده معصوم (ع) خطبه‏ای دارد كه در آن شؤونی را از آن معصومان نقل می‏كند. درباره فاطمه سلام الله علیها چنین می‏سراید:
و صلّ علی الجوهرهٔ القدسیهٔ فی تعیّن الانسیّهِٔ - صورهٔ النفس الكلیهٔ - جواد العالم العقلیهٔ - بضعهٔ الحقیقهٔ النبویهٔ مطلع الانوار العلویهٔ - عین عیون الاسرار الفاطمیهٔ - الناجیهٔ المنجیهٔ لمحبیها عن النار، ثمرهٔ شجرهٔ الیقین، سیدهٔ نساء العالمین، المعروفهٔ بالقدر، المجهولهٔ بالقبر، قرهٔ عین الرسول، الزهراء البتول، علیها الصلوات و السلام .
● محوریت فاطمه (س)
در شأن و مقام فاطمه (س) هر چه بگویند كم گفته‏اند و رتبت و عظمت او بسی بیشتر از وصف توصیف كنندگان است او دخت پیامبر است و همسر امیر مؤمنان، مادر سبطین است و خود معصومه‏ای شهیده، نمونه تربیت پدری است كه دارای مقام نبوت است و مادری كه سیده زنان عالم است .
او دارای ملكه تقوا، عفت و عدالت است و دارای مقام عبد است و در این راه واجد صفاتی كه افراد عادی بشر را توان اكتساب آن در چنان حد نیست. حق این است كه گفته‏اند برای او رازی الهی و لطیفه لاهوت مطرح است. ان لفاطمهٔ سلام الله علیها سرّاً الهیاً و معنی لاهوتیا...[۹۰]
● محور بودن فاطمه (س)
فاطمه (س) در جهان آفرینش و در دنیای اسلام می‏تواند محوری به حساب آید كه گردش بسیاری از پدیده‏ها و چرخش آنها بدور او باشد. روایات بسیاری بنقل از مورخان شیعه و اهل سنت در دست است كه او را مورد عنایت خداوند در امر آفرینش خوانده‏اند و حتی متذكر شده‏اند كه اگر فاطمه (س) نبود آفرینش جهان نبود.
در دنیای اسلام او محور اسلام است، محور رسالت است، محور امامت و خلافت منصوص است.وعده الطاف حق در حفظ و تداوم آئین محمدی (ص) به وسیله او محقق شده و اسلام و قرآن به بركت حضور ذریه طیبه او از مهجوریت بدر آمده است .
او محور اهلبیت است و محور اصحاب كسا، تداوم بخش نسل پیامبر است و محور سادات. در جریان مباهله او مصداق نساء ناست و الگوی همه نیك زنانی كه تا قیام قیامت بر تارك تاریخ بشریت می‏درخشند واسلام بوسیله آنان می‏تواند امروز هم مباهله كند و حقانیت این آئین را به اثبات برساند.
مهدی امت كه چشم جهانی منتظر اوست از نسل فاطمه (س) است و فرزند اوست و جهان آشفته را فرزندش تحت سلطه اسلام در می‏آورد و پرچم توحید را او بر جهان می‏افرازد. پس فاطمه (س) مادر اسلام است و مادر قرآن، ام ابیها بوده و ام الاسلام هم می‏تواند به حساب آید.
● مصداق‏های دیگر
گفتیم كه فاطمه (س) مصداق آیات مختلف قرآن و تجلی بخش جنبه‏های مختلفی از ابعاد حیات اسلامی است بگونه‏ای كه هر كدام از آنها نوعی محوریت او را نشان می‏دهند.
▪ او مصداق اهل بیت پیامبر و واجد شأن آیه تطهیر است .
▪ مصداق عترت و یكی از دو ثقلی است كه رسول خدا آن را به مردم سفارش كرده است. [۹۱]
▪ مصداق ذوی القربای قرآن است كه مودت آنها مورد توصیه است. [۹۲]
▪ مصداق نفس پیامبر در آیه مباهله است .
▪ مصداق ام الائمه و ام المومنین است كه پیامبر درباره او سفارش داشته است .
▪ مصداق كوثر به معنی خیر كثیر كه شعاع بركتش سراسر عالم و جود را پر كرده و از وجود او و از رحمش شخصیت‏هائی پدید آمده‏اند كه هر كدام مایه افتخار اسلامند. این همه فیوضات و درخشندگی از ستاره‏های تابان اسلام، این همه هادیان و راهنمایان كه هم چون اخترهائی فروزان بر تارك آسمان اسلامند همه از فاطمه‏اند. و این همه شاهدان ایثارگر تاریخ اسلام از عاشورا تا غیبت همه از زایندگی فاطمه‏اند .
آری، در جهان اسلام هر جا سخن از صفای خانوادگی و وفاست فاطمه (س) در رأس آن است و هر جا كه از همسری نمونه بحش شود فاطمه (س) سر آمد آنهاست و هر جا كه از زنی حق طلب ومبارز سخن رود نام فاطمه (س) در آن محفل یاد می‏شود و هر جا از خانه شهید و مادر شهیدان یاد است فاطمه (س) از زبدگان آنهاست. و محور همه این بحثها و عناوین فاطمه (س) خواهد بود. و شگفت از یك زن، رشد یافته درخانه‏ای محقر و این همه عظمت و آن همه محوریت .● فاطمه (س) محور خلقت
اگر به حدیث لولاك لما خلقت الا فلاك كه در شأن پیامبر اسلام است اتكا شود، باید فاطمه را محور آفرینش دانست از آن بابت كه بدون وجود او نسل پیامبر منقطع بود وتداوم بخشی اسلام تا قیام قیامت كه توسط نسل فاطمه (س) است علی الظاهر بی‏اثر می‏ماند.
در قوس صعودی و نزولی، در سیركمالی وجود فاطمه (س) منشأ فیض و منبع آثار انوار عالیه بحساب می‏آید و اگر رسول خدا را اصل اصیل آفرینش بحساب آوریم و اگر او را علت غائی خلقت بدانیم طبیعی است كه محور همه این سیرها و رشد فاطمه (س) خواهد بود .
فاطمه (س) واسطه نبوت و امامت است و تكامل خلقت در سایه تبیین رسالت است و ائمه مبین قرآن و رسالت و همه از نسل فاطمه (س). پس فاطمه (س) مصدر ائمه است و تداوم بخش دعوت محمد (ص) آیا جز این است كه ۱۱ ذریه پاك بعنوان خلیفه راستین پیامبر از نسل فاطمه‏اند؟
● حلقه تكامل انبیاء
بگفته استاد فاضل حسینی دانشمند مصری، فاطمه (س) مانند موجی بود كه باید نور رسول خدا (ص) را در طول رشته‏های ممتد اعصار و قرون عبور دهد و بشریت را از آن نور فیاض روشن و نورانی كند [۹۳]او حلقه تكامل انبیاء الهی و بقیه النبوه به تعبیر علی است [۹۴] زندگی او امتداد حیات پیامبران است .
همه آنچه را كه پیامبران در طول تاریخ گفته و سروده بودند، از طریق فاطمه (س) به امامان برحق، و از امامان به خلق خدای رسیده است. او از طریق پدر وارث و نیز سرایت ده همه مفاخر انبیای گذشته است و بدین سان همه ارزش‏های نیاكان خویش از انبیاء و رسل را در خود داراست و آنها را از طریق ازدواج با علی در نسل خود ساری و جاری ساخته است .
پس فاطمه (س) از این دید ادامه دهنده رسالت‏ها و از دیدی امید رسالت‏هاست، ثمره باغ وجودی انبیاء است و مهدی موعود را او به جامعه اسلامی تحویل داده است و از این دید فاطمه (س) رسالت‏های گذشته را با خاتمیت و امامت پیوند بخشیده است .
● تداوم بخش نسل پیامبر
فاطمه (س) زنی است كه سلاله پاك رسول خدا (ص) بوسیله او تداوم یافته است. یازده خلیفه راستین پیامبر و ولی خدا از رحم او پدید آمده‏اند و وارث فضائلی شده‏اند كه فاطمه (س) از طریق رسول خدا (ص) بدان صفات متصف بود.
رسول خدا (ص) بوسیله فاطمه (س) نشان داد كه بر خلاف رسم معهود دختران هم می‏توانند نسل پدر را تداوم بخشند آن هم پدری كه خاتم انبیاست. و نیز از طریق دختر مكتب، تربیت، شهادت می‏تواند به نسل بعد سرایت كرده و استمرار یابد، و این مزیت مخصوص مردان نیست .
رحم فاطمه (س) همانند منبع فیضی بود كه از آن معادن نور و حكمت پدید آمدند و خلفاء خدا در زمین از آن رحم پاك بروز و ظهور كردند. رسول خدا (ص) بر خدیجه وارد شد و دید با جنین خود سخن می‏گوید، پس از سؤال و جوابی به او گفت:
&#۰۳۹; هذا جبرئیل، فیبشرنی انهاانثی. این جبرئیل است كه به من مژده می‏دهد طفلی كه در رحم داری دختر است .
- و انهاالنسلهٔ الطاهرهٔ المیمونهٔ و او نسل پاك و میمون و مباركی است .
- و ان اله تبارك و تعالی سیجعل نسلی منها و مژده‏ام داد كه خدای تبارك و تعالی تداوم نسل مرا از او معین كرده است .
- و سیجعل نسلها ائمهٔ. و بزودی نسل او را پیشوایان زمین قرار دهد.
- و یجعلهم خلفا فی ارضه بعد انقضاء و حیه‏[۹۵] و پس از انقضای وحی آنها را خلیفه خود در زمین قرار دهد.
● محور رسالت
فاطمه (س) محور رسالت است. پیامبر او را جدّاً گرامی می‏داشت و محبت او به دخترش بیش از حد محبت عادی پدری به دخترش بود. شرایطی در فاطمه (س) بود كه براساس آن او ركن مهم پیشرفت اسلام بحساب می‏آمد. هم در دوران حیات پیامبر، هم در عصر پس از وفاتش نقش‏های مهم و اساسی را در زندگی ایفا كرد.
او پس از وفات رسول خدا (ص)، رسالت را زنده نگه داشت. همتای علی در مبارزه حق طلبانه بنفع اسلام بود. و هم او زمینه ساز شرایطی شد كه مقدمتاً به صلح حسن و نهایتاً به شهادت حسین منجر گردید بار رسالت كربلا در واقع به دوش فاطمه بود و حاملان پیام شهادت دختران فاطمه‏اند.
پیامبر در شب عروسی فاطمه (س) فرموده بود: پروردگارا این دو محبوبترین آفریدگان تو نزد منند. پس دوست بدار آنها را، و نسل شان را مبارك گردان و در تداوم بدار نسل و تبارشان را و از جانب خود آنها را نگهداری بنما... بدین سان فاطمه (س) وزنه‏ای گرانقدر برای اسلام و محور استمرار هدف عالیه اسلام است .
● محور عصمت
فاطمه (س) محور عصمت است. معصومان اسلام در عصر او پیامبر است كه پدر اوست، علی است كه همسر اوست حسن و حسین‏اند كه دو فرزند او هستند و او هم چون قطبی است كه عصمت‏ها به دور او می‏گردند و از طریق او به نسل بعد سرایت می‏كنند.
بدین سان فاطمه (س) محور تداوم عصمت است. گردش چرخ امامت و ولایت به نیرو بخشی فاطمه(س) وصل است و تربیت معصومان و شهادت آموزی و زندگی سازی، و هدایت آموزی‏های بعدی هم در محور او دور می‏زنند. ابواب علیم الهی از دریچه فاطمه (س) گشوده می‏شود واقتدای مردم به راه خداوند از بركت اوست. جابر عبدالله انصاری از قول پیامبر چنین نقل می‏كند:
- ان اله جعل علیا زوجته و ابناءه حجج الله علی خلقه خداوند علی و همسر او و فرزندان او را حجت‏های خدا بر خلقش قرار داد.
- و هم ابواب العلم فی امتی - آنان دروازه‏های علم در امت منند.
- من اهتدی بهم هدی الی صراط مستقیم آن كس كه بوسیله آنها ره یابد به صراط مستقیم هدایت گردد.[۹۶]
● محور اهلبیت
فاطمه (س) محور اهل بیت و نزدیكترین فرد به بیت رسول اله است. ام سلمه گوید روزی پیامبر (ص) در منزل من بود علی و فاطمه (س) هم دم در خانه بودند. پیامبر (ص) فرمود اهلبیت مرا صدا بزن. و من علی و فاطمه (س) را صدا كردم، وارد شدند وپیامبر آنها را در كنار گرفت. [۹۷] و این خود حكایت از معرفی مصداق اهلبیت دارد .
فاطمه (س) وزنه سنگین اهل بیت است و محور علاقه رسول خدا (ص) هر وقت سخن ازمورد محبت بودن كسی در نزد پیامبر (ص) بود فاطمه (س) بر همه آنها مقدم بود. از كسانی كه در زیر عبائی گرد آمده ومورد ادعای پیامبر قرار گرفته‏اند فاطمه (س) از اعضای مهم آن است پیامبر درباره آنها چنین فرمود اللهم هولاء اهل بیتی فاذهب عنهم الرجس و طهرهم تطهیراً. خداوندا اینان اهلبیت من‏اند، پلیدی را از آنان دور دار و آنان را كاملاً پاك و پاكیزه بدار.
● محور اهل كسا
داستان كسا بدینگونه است كه روزی رسول خدا (ص) علی، فاطمه، حسنین (ع) را در زیر عبائی كه خود هم در آن بود گرد آورد. و آیه تطهیر را در شأن آنان خواند كه انما یرید الله لیذهب عنكم الرجس اهل البیت و یطهركم تطهیراً و دعا كرد وفرمود خداوندا اینان اهلبیت و آل محمدند درود و بركات خود را بر اینان قرار داده كه تو ستوده و الا مقامی. این حدیث كه شأن خاندان پیامبر، فاطمه زهرا (س)، علی و حسنین را نشان می‏دهد از طرق مختلفی از شیعه و اهل سنت نقل شده است بنابر آنچه صاحب كتاب فاطمه الزهرا ء ذكر كرده‏است [۹۸] نویسندگان حدیث كسا بخط خود عبارتند از شیخ عبداله بحرانی در كتاب العوالم العلوم، كه در آن خط بیش از ۲۰ تن از علمای بزرگ مثل شهید ثانی، علامه حلی، فخر المحققین، ابن شهر آشوب و دیگر افراد مورد وثوق گردآوری شده است .
این حدیث با ۲۹ سلسله سند به جابربن عبداله انصار می‏رسد و افرادی چون علامه حلی، طبرسی، شیخ طوسی، شیخ مفید و امثالهم بر آن صحه گذارده‏اند كه صدق و اتقان سخن شان جای بحث و وسوسه‏ای نیست و جز اعتماد بر آن گزیری نتواند بود .
- طبری در تفسیر الجامع البیان از ۲۵ طریق، سیوطی در تفسیر درالمنثور از ۲۰ طریق درباره این حدیث بحث كرده‏اند.
- و بنابر آنچه علامه سید شهاب الدین تبریزی تحقیق كرده حدیث كسا دارای سندی است كه او آنرا بدست آورده و در رساله‏ای كوچك به زبان فارسی آن را نگاشته است. [۹۹]
● اهمیت حدیث و محوریت فاطمه (س)
خداوند خواست حقیقت نورانی و ملكوتی اهلبیت را در حدیث آشكار سازد و آنان را اشرف مخلوقات معرفی كند، و افضل موجودات، اینان اهلبیت پیامبر (ص) معرفی شدند و جان او، در زیر آن عبای كوچك و محدود جهانی گرد آمده بودند (لیس علی اللّه بمستنكر - ان یجمع العالم فی واحد) و و رسول خدا در محوریت و ارزش آنان از سوگندهای غلیظ استفاده كرده بود .
در كسا فاطمه (س) محور و اول و آخر آنها بود - معرفی جبرئیل از اهل كسا هم همین نكته را نشان می‏دهد جبرئیل در معرفی آنها به اهل آسمان و فرشتگان عبارتی بدین شرح داشت: هم فاطمهٔ و ابوها، و بعلها و بنوها.
در این معرفی چنان است كه گوئی خدای هم دوست داشت نام فاطمه (س) مكرراً ذكر شود و ترجمه عبارت فوق چنین است:
- فاطمه (س) است و پدر فاطمه (س).
- فاطمه (س) است و شوهر فاطمه (س).
- فاطمه (س) است و فرزندان فاطمه (س). و محوریت تعریف روی او دور می‏زند - نام پیامبر و علی و فرزندان یكبار مورد اشاره قرار گرفته و نام فاطمه (س) چند بار.
● محور مباهله
مسیحیان نجران درباره حقانیت اسلام با پیامبر به بحث و جدال پرداختند و نتوانستند حقانیت اسلام را بپذیرند و یاخود را قانع كنند بر این مقرر شد كه خاندان و عزیزان خود را در مجلسی گرد آورند و به نفرین گروهی كه ناحق است بپردازند. دعوت پیامبر چنین بود:
و قل تعالوا، ندع ابنائنا و ابنائكم - و نسائنا و نسائكم - و انفسنا و انفسكم ثم نبهتل فنجعل لعنهٔ الله علی الكاذبین [۱۰۰] پیامبر برای حضور در آن مجلس علی و فاطمهو حسنین (ع) را بهمراه خود برگزید و در این آیه فاطمه (س):
- از جهتی مصداق فرزند پیامبر است ابنائنا.
- از دیدی مصداق نسائنا است و تنها زنی است كه در جریان مباهله حاضر شده.
- و از دید سوم مصداق انفسنا و نفس و جان پیامبر است .
- در مورد گزینش پیامبر این عده را حدیثی بدینگونه داریم از رسول خدا (ص):
- لو علم الله تعالی ان فی الارض عباداً اكرم من علی و فاطمه و الحسن و الحسین لامرنی ان اباهل بهم ولكن امرنی بالمباهله علی هؤلاء و هم افضل الخلق [۱۰۱]اگر خدای تبارك و تعالی در روی زمین بندگانی گرامیتر از علی و فاطمه و حسن و حسین (ع) سراغ می‏داشت به من دستور می‏داد كه با آنها به مباهله بپردازم ولی او مرا به مباهله فرمان داد بهمراهی این گروه و اینان برترین آفریدگان خدایند.
● محور امامت
فاطمه (س) محور امامت است. خداوند به او مژده داد كه از نسلش ۱۱ ذریه پاك و امام پدید آید كه همه هدایتگر دوران خود می‏باشند. [۱۰۲] ام الائمه است و ام الازهار (مادر شكوفه‏های و گلهای اسلام) و هم ام انوار الائمه نام دارد زیرا كه نور امامان از او مشتق است .
او حامل سرّ مستودع خدا، ولی امر و بقیهٔ الله است. در دعای حاجتی كه به اسم اوست چنین می‏خوانیم:
اللهم انی اسالك بحق فاطمهٔ و ابیها و بعلها و بنیها، و السّر المستود ع فیها - ان تصلی علی محمد و آل محمد (ص) و ان تفعل بی ما انت اهله - و ان تقضی حوائجی [۱۰۳] خداوندا از تو مسألت دارم كه بحق فاطمه (س) و پدرش، و شوهر و فرزندانش، و سرّ ودیعه نهاده در او، كه بر محمد (ص) و آلش درود فرستی، و آنچه خود اهل و سزاوار آنی برایم انجام دهی و حوائجم را برآورده سازی.
فاطمه (س) آن زنی است كه نور امامان از او پدید آمده و تداوم یافت. در زیارتش می‏خوانیم:
- حلیفهٔ الورع و الزهد - و نفاحهٔ الفردوس - والخلد اللتی شرف مولدها بنساء الجنهٔ - و سللت منها انوار الائمهٔ و ازجت دونها حجاب النبوهٔ و...[۱۰۴] و بدین سان او امامت اسلام را به تاریخ بشریت و به انبیای گذشته الهی پیوند می‏دهد. روایات در این زمینه بسیارند و مورد دیگری را به این شرح ذكر می‏كنیم:
قال رسول الله (ص) فاطمهٔ بهجهٔ قلبی و ابناها ثمرهٔ فوادی و بعلها نور بصری - و الائمهٔ من ولدها امناء ربی و حبله الممدود بینه و بین خلقه...[۱۰۵] پیامبر فرمود فاطمه (س) مایه روشنائی دل من است و فرزندانش میوه دل من هستند و شوهر او نور چشم من است و امامان ازفرزندان او امنای پروردگار من‏اند، و رشته ممدود خدا بین او و خلق خدایند...● محور سادات
فاطمه (س) محور سادات است. ملیونها نفر در جهان بشریت زندگی می‏كنند كه شجره حسب و نسب شان به فاطمه (س) پیوند می‏خورند. با آن همه دشواری و مشكلتراشی خصم در سر راه رشد خاندان پیامبر و با آن همه محدودیت‏ها كه در ارتباط با آنان پدید آوردند باز هم نسل او بمیزان و حدودی است كه یك فامیل چند ملیون نفری را تشكیل‏داده و همه آنها از دامان فاطمه (س) بوجود آمدند. و چه بسیار از آنان كه ستارگان درخشان این امت در علم و تقوا بوده‏اند.
نوع سادات جهان امروز را در نظر آوریم از سادات علوی، فاطمی، حسنی، حسینی، زینبی، زیدی، جعفری، رضوی، اسمعیلی، موسوی، همه و همه از نسل فاطمه‏اند. پس او چشمه جوشان و فیض الهی است و به تعبیر عالمی در تفسیر سوه كوثر [۱۰۶] معنی خیر كثیر وجود صدها هزار خانواده سیادت است كه هر كدام وارث صفاتی از فاطمه‏اند. و چه بسیار از آنها كه برای حمایت از دین برخاسته و تا پای جان به پیش رفته‏اند. پس دامن زهرا (س) دامن فضیلت و خیر و بركت است .
● محور هدایت و پیشوائی
فاطمه (س) محور هدایت است و در جنبه پیشوائی امت. رسول خدا (ص) در پیشرفت آئین خود و اهداف و مقاصد خویش الگوی مردانه بسیار داشت اما در جنبه الگوئی زن عده او بسیار اندك بودند و در آن جمع اندك فاطمه (س) در رأس بود. تشبیهات درباره فاطمه (س) تشبیه زهره‏ای است كه در بین كواكب آسمانی درخشان است و جلب نظر كننده. به این حدیث توجه شود.
رسول خدا (ص) فرمود:
اهتدوا بالشمس، فاذا غاب الشمس فاهتدوا بالقمر، فاذا غاب القمر فاهتدوا بالزهرهٔ فاذا غابت الزهرهٔ فاهتدوا بالفرقدین...بوسیله خورشید و ماه و زهره و فرقدان، هدایت یابید در صورت غیبت یكی به دیگری تمسك جوئید. از او درباره این لغات و اصطلاحات توضیح خواستند. فرمود خورشید منم، و علی (ع) چون قمر است، و فاطمه (س) چون زهره، و فرقدان حسن و حسین (ع)...[۱۰۷] و دیدیم كه محور این پنج تن فاطمه (س) بود .
- در تفسیر آیه ربنا هب لنا من ازواجنا و ذریاتنا قرهٔ اعین و اجعلنا للمتقین اماماً [۱۰۸] رسول خدا (ص) مقام پیشوائی را درباره خانواده خود پرسید همانگونه كه درباره كلمات ازواج و ذریه و قرهٔ اعین پرسش كرد. جبرئیل، خدیجه را مصداق ازواج، فاطمه (س) را مصداق ذریه، حسن و حسین (ع) را مصداق قرهٔ اعین و علی را مصداق امام ذكر كرد. [۱۰۹] و می‏دانیم كه از ذریه او چه نسل پاك و پاكیزه‏ای پدید آمد. در سخنی دیگر رسول خدا خود را به یك درخت، و فاطمه (س) را حامل آن، و علی (ع) را عامل لقاح و حسن و حسین (ع) را میوه آن معرفی كرد: انا شجرهٔ، فاطمهٔ حملها، و علی لقاحها، و الحسن و الحسین ثمارها [۱۱۰].
● محور دیانت
فاطمه (س) محور دیانت دیروز و امروز بشر است. ببركت او چراغ اسلام روشن است و در سایه تربیتش فروغ شیعه پر تو افكن - این همه آثار تربیت از وعظها و سخنرانی‏ها، و این همه آموزش‏های دینی از تعلیمات و تبلیغات همه از فاطمه (س) است و خیراتش هم به فاطمه (س) بر می‏گردد.
فاطمه (س) زنی است كه تحولات جهان تشیع در طول تاریخ، و حتی تحولات جهان اسلام در جنبه حركت آفرینی و رشد از او منشاء می‏گیرند. چه بسیارند آثار خدماتی و انسانی كه در سایه حیات فاطمه (س) پدید آمده‏اند. این همه آثار دیانت از مساجد و بارگاه‏ها، از حسینیه‏ها و مراكز تبلیغی، این همه مدارس علمی و دینی همه از آثار فاطمه (س) است .
او محور عالم عصمت است، محور فضیلت است، محور عفت و تقواست، محور تبلیغ است، محور تلاش پدران درباره دختران است، محور گسترش دین و مذهب است. و او حتی محور و میزان عمل محبان و مبغضان است، یوزن فیها اعمال المحبین لنا و المبغضین لنا [۱۱۱].
هم چنین فاطمه (س) محور نجات گنهكاران از دوزخ است، او را فاطمه (س) نامیده‏اند بدان خاطر كه خدا او و ذریه‏اش را از آتش دوزخ دور داشته است، البته بدان شرط كه خدای را در سایه اعتقاد به توحید و به آنچه من پیامبر آورده‏ام ملاقات كند. (سمیت فاطمه - لان الله فطمها و ذریتها من النار - من لقی الله بالتوحید و الایمان بما جئت به [۱۱۲]).
● محوریت امروز او
فاطمه (س) نه تنها در گذشته بلكه در امروز هم محور است، محور شناخت مخالفان و طرفداران است. اگر او نبود از كجا در می‏یافتیم كه موافق كیست و منافق كیست؟ ممكن چیست غیر ممكن كدام است؟ از كجا می‏فهمیدیم چه كسی سخن پیامبر را در ولایت رها می‏كند؟ حق را نادیده می‏گیرد؟ خدای را به غضب می‏آورد؟ و...
- امروز هم اگر بخواهیم از دختری محبوب پدر نام ببریم نام‏فاطمه (س) بر زبان خواهد آمد.
- اگر بخواهیم از زنی موید در زندگی یاد كنیم باید فاطمه (س) را معرفی كنیم .
- اگر بخواهیم از همسری دلدار سخن بگوئیم چه كسی اصلاح از فاطمه (س)؟
- اگر بخواهیم از زنی مبارز و سیاستمدار در نظام دین یاد كنیم چه كسی برتر از فاطمه (س)؟
- و اگر بخواهیم از مادری موفق یاد كنیم زبده‏ترین از فاطمه (س) چه كسی تواند بود؟
او محور نگرش‏ها برای كسب تكلیف و وظیفه آموزی برای همه دختران، همسران، مادران و مدیران كانون خانوادگی و همه زنان صالحه و قانته است. با اعتماد و یقین می‏توان از او درس وظیفه آموخت.
۱- ج ۱ سیره ابن هشام .
۲- سیره حلبیه ج ۱، ص ۱۳۲.
۳- ص ۱۳۱ معالم العترهٔ النبویه.
۴- ص ۱۳۹ كشف الغمه ج ۲.
۵- ص ۲۷۹ سفینهٔ ج ۱.
۶- همان مدرك.
۷- ص ۵۵ الزهراء.
۸- ص ۱۰بحار ج ۱۶.
۹- ص ۳۰۲ تذكرهٔالخواص.
۱۰- مسند احمد ص ۱۱۷.
۱۱- ص ۳۰۲ تذكرهٔ الخواص.
۱۲- عوالم العلوم و المعارف ج ۶ ص ۱۰.
۱۳- ص ۱۷ انوار البهیه.
۱۴- ص ۱۲۹ منتهی الامال.
۱۵- كشف الغمه ج ۲ ص ۱۳۹.
۱۶- احقاق الحق ج ۱۰ ص ۱۲ و منابع دیگر .
۱۷- امالی صدوق ره.
۱۸- زندگانی حضرت زهراء (س)
۱۹- ص ۳۱ منتهی الامال.
۲۰- كامل التواریخ ج ۲، ص ۳۴۱.
۲۱- ص ۱۰۱ - الزهراء
۲۲- بحارالانوار ج ۴۳ ص ۸۰۹.
۲۳- ص ۱۴۳ روضهٔ الواعظین ج ۱
۲۴- ص ۴۱۴ خصال صدوق، ج ۲.
۲۵- ص ۱۵ بحارالانوار ج ۲۳.
۲۶- بحارالانوار ج ۴۳ ص ۱۰.
۲۷- ص ۱۹۱ الزهراء.
۲۸- ج ۳ مناقب ابن شهرآشوب ص ۳۵۷ و ص ۸۶ نخبهٔ البیان فی تفصیل سیدهٔ النسوان.
۲۹- آیه ۴ - سوره قلم.
۳۰- عبدالعظیم ربیعی.
۳۱- انوارالتنزیل - آیات آخر سوره تحریم.
۳۲- بحار ج ۴۳ ص ۹۱.
۳۳- آیه ۸ سوره نجم.
۳۴- ص ۴۳۶ ینابیع الموده .
۳۵- ص ۴۱ ذخائر العقبی.
۳۶- ص ۱۳۲ منتهی الامال.
۳۷- ص ۵۲۲ اسد الغابهٔ ج ۵.
۳۸- آیه ۱ سوره قدر.
۳۹- آیه ۱ سوره كوثر.
۴۰- آیه ۵۴ سوره آل عمران.
۴۱- آیه ۳۳ - تطهیر.
۴۲- شرف المؤید ص ۷.
۴۳- ص ۱۹۸ در المنثور ج ۵ - ص ۱۲۴ ینابیع المودهٔ.
۴۴- همان آیه تطهیر.
۴۵- آیه ۹ حشر.
۴۶- سوره دهر آیه ۸.
۴۷- آیه ۱۱ سوره انسان .
۴۸- آیه ۲۳ سوره شورا.
۴۹- آیه ۲ سوره شمس.
۵۰- آیه ۹ قیامت.
۵۱- آیه ۵ انسان.
۵۲- آیه ۱۹ سوره رحمان.
۵۳- ص ۷۶ كشف الغمه ج ۲.
۵۴- بحار ج ۴۳ ص ۲۴.
۵۵- ص ۲۱۹ كنزالعمال ج ۶.
۵۶- ج ۱ مناقب ص ۴۶۲.
۵۷- ص ۲۲۹ خصایص.
۵۸- بحار ج ۸ كمپانی ص‏۱۱۱.
۵۹- ص ۹۲ الزهراء.
۶۰- ص ۱۳۵ كشف الغمه.
۶۱- ص ۱۳۷ كشف الغمه.
۶۲- ص ۱۳۳ المختصر.
۶۳- آیه ۱۳۹ سوره نساء.
۶۴- آیه ۲۶ سوره آل عمران.
۶۵- ص ۱۶ بحار ج ۲۵.
۶۶- ص ۱۲۶ ج ۹ - المیزان.
۶۷- ص ۱۳ بحار ج ۴۳.
۶۸- آیه ۲ سوره طلاق.
۶۹- آیه ۱۰۵ سوره مائده.
۷۰- مناقب خوارزمی ج ۱ ص ۵۲.
۷۱- مستدرك حاكم ج ۳ ص ۱۵۳ و ص ۱۱۳ الزهراء.
۷۲- ص ۲۲ بحار ج ۴۳.
۷۳- ص ۲۲ بحار ج ۴۳.
۷۴- اسدالغابه ج ۵ ص ۵۲۲.
۷۵- زندگانی حضرت زهراء.
۷۶- آیه ۴۲ سوره زمر.
۷۷- آیه ۱۱ سوره سجده .
۷۸- آیه ۴۴ سوره زمر.
۷۹- آیه‏۲۵۵ سوره بقره.
۸۰- آیه ۲۸ سوره انبیاء.
۸۱- ص ۹۲ الزهراء.
۸۲- ص ۲۰ ریاحین الشریعه ج ۱.
۸۳- ص ۹۷ بحار ج ۲۵.
۸۴- با توجه به حدیث كسا .
۸۵- بحار ۴۳ ص ۳۶.
۸۶- ص ۶۵ ریاحین الشریعه ج ۱.
۸۷- ص ۲۱۳ بحار ج ۳۶.
۸۸- ص ۲۰۳ ریاحین ج ۱.
۸۹- تحفهٔ الزائر.
۹۰- زندگانی حضرت زهرا (س).
۹۱- انی تارك فیكم الثّقلین...
۹۲- قل لما اسئلكم علیه اجرا...
۹۳- فاطمهٔ الزهراء ترجمه صادقی ص ۶۱.
۹۴- سخنان علی در مسجد به هنگام خطبه فاطمه (س).
۹۵-ص ۱۴۳ ج ۱ - روضه الواعظین.
۹۶- ص ۵۸ ج ۱ شواهدالتنزیل - حافظ حسكانی.
۹۷- مسند احمد بن حنبل ص ۳۲۳.
۹۸- ص ۲۹۲ - الرحمانی.
۹۹- الذریعه ج ۶ ص ۳۷۸.
۱۰۰- آیه ۶۱ سوره آل عمران .
۱۰۱- ص ۱۳۱ ینابیع الموده.
۱۰۲- دلایل الامامه ابن جریر ص ۱۸.
۱۰۳- ص ۱۳۴ منتهی الامال ج ۱.
۱۰۴- تحفهٔ الزائر - مجلسی.
۱۰۵- ص ۶۶ فرائد السمطین ج ۲ به نقل از امام حسین (ع).
۱۰۶- فخر رازی .
۱۰۷- ص ۵۹ شواهد التنزیل - از جابر.
۱۰۸- آیه ۷۴ سوره فرقان.
۱۰۹- شواهد التنزیل ج ۱ص ۴۱۶.
۱۱۰- احقاق الحق ج ۹ ص ۱۵۷.
۱۱۱- ص ۱۰۷ مقتل الحسین - خوارزمی .
۱۱۲- ص ۱۸ بحار ج ۴۳.
منبع:كتاب در مكتب فاطمه (س)
منبع : خبرگزاری فارس