دوشنبه, ۸ بهمن, ۱۴۰۳ / 27 January, 2025
مجله ویستا
اخلاق و جنگ
● اسلام و صلح
«صلح» کلمه بسیار مقدسی است، محور آرزوها و امیدهاست، همه میدانند که آزادی کامل تنها در سایه «صلح» به وجود میآید، همه از اهریمن مهیب جنگ گریزانند، همه فرشته و همای زیبای صلح را تقدیس میکنند. شرق و غرب، دنیای سرمایهداری و کمونیسم همه و همه خواستار صلحاند، خاطره بسیار تلخ و ناگوار جنگهای گذشته به ویژه جنگ جهانی دوم هنوز از دلها محو نشده و خرابیهای ناشی از آن هنوز مرمت نگردیده است. بزرگترین مسالهای که در دنیای امروز مطرح است و هماکنون در مجامع بینالمللی گفتگو درباره آن زیاد است، مساله «خلع سلاح» عمومی میباشد زیرا: رقابتها و مسابقات تسلیحاتی جهان بشریت را بر سر دوراهیقرار داده است: محو و نابودی یا همزیستی مسالمتآمیز.
آری لزوم «صلح و سازش» در دنیای امروز بیش از هر وقت دیگر به جهت اختراع سلاحهای ویرانگر، احساس میشود و بشر فهمیده است که باید هرچه زودتر به این جنگها و کشمکشها خاتمه داده شود.
گرچه ممکن است، به نظر بعضیها عنوان «صلح و همزیستی مسالمتآمیز» یک موضوع ابتکاری و یک کشف جدید محسوب شود، ولی اتفاقا هیچ مطلب تازه و کشف جدیدی نیست، بلکه یکی از مسایلی است که با تاریخ بشر برابری دارد، عینا همان چیزی است که از مفهوم انسانیت استفاده میشود به این معنی همزیستی مسالمتآمیز اساس انسانیت است. این که میگوئیم افراد بشر میتوانند زندگی مسالمتآمیز داشته باشند، درست مثل این است که بگوئیم انسان میتواند انسان بوده باشد.
این که بشر به خود آمده و تازه فهمیده است که بشر میتواند با کمال صلح و صفا و برادری و صمیمیتباهم زندگی کند، هیچ جای تعجب نیست زیرا تازه معنی انسانیت را فهمیده است و تازه به فطرت و طبیعتخدادادی خود پی برده است، انسان در درک این مطلب بسیار دیر کرده است و میبایست هزاران سال پیش، این مطلب را درک میکرد البته بیگانه بودن بشر از فطرت و بیعتخود او را از مسیر اصلی زندگی باز داشته است و به قول یکی از روانشناسان غرب (ژاک شوالیه) :
«اگر ما یک دهم تلاش خود را که برای درک طبیعتبه کار بردهایم، در راه درک و شناختن خویش صرف میکردیم، به چه ترقیات شگرفی در زمینه وظیفه و رفتار که تابع آن است، نایل میگشتیم» (۱) .
دکتر «الکسیس کارل» زیستشناس معروف مینویسد:
«بنای منظم و خیرهکننده تمدن جدید به وضع اسفناکی درآمده چون بدون توجه به سرنوشت طبیعت و احتیاجات حقیقی انسان بالا رفته است و چون مولود اکتشافات، اتفاق علمی و تصورات و تئوریها و تمایلات آدمی استبا آن که به دست ما ساخته شده معهذا در خور ما نیست... اگر گالیله و نیوتن و لاوازیه نیروی فکری خود را صرف مطالعه روی بدن و روان آدمی کرده بودند، شاید نمای دنیای ما با امروز فرقهای زیادی داشت، مردان علم و رهروان طریق دانش، از پیش نمیدانند به کجا کشانده میشوند و چه نتیجه به دست میآورند» (۲) .
هرگاه دنیای امروز تازه فهمیده است که افراد بشر میتوانند با کمال صلح و صفا باهم زندگی کنند، قرآن مجید چهارده قرن قبل دنیای نوینی بر اساس صلح و صفا و برادری و صمیمیت پیریزی کرده است.
آری موضوع «صلح» و زندگی مسالمتآمیز از مسائل عمیق و ریشهدار اسلام است و تمام نظامها و قوانین و دستورات و مقررات اسلامی روی آن پیریزی شده است، بدون اغراق میتوان گفت: صلح و صفا روح اسم اسلام است زیرا کلمه «اسلام» از ماده «سلم» گرفته شده و بدین جهت متضمن معنای سلامتی و آرامش است.
اسلام پیروان خود را به یک زندگی مسالمتآمیز دعوت میکند و از تبعیت گمراهان و گمراهکنندگان برحذر میدارد «یا ایها الذین آمنوا ادخلوا فی السلم کافة و لا تتبعوا خطوات الشیطان انه لکم عدو مبین» (۳) .
با توجه به این که (سلم) خیلی عالیتر و با دوامتر از صلح است، به معنای سلامتی و امنیت است و صورت یک صلح موقت ظاهری را ندارد. قرآن مجید در طی یک جمله کوتاه و رسا «الصلح خیر» گمشده بشر را بیان فرموده و صلح را خیر معرفی کرده است (۴) .
و در موارد متعددی مسلمانان را به ایجاد صلح موظف نموده، اساس ظلم را بر ایمان و اخوت استوار ساخته است آنجا که فرموده: «انما المؤمنون اخوة فاصلحوا بین اخویکم..» . (۵)
. «مؤمنان برادر یکدیگرند، پس میان برادران خود صلح دهید» .
قرآن مجید صلح و سازش را تنها مخصوص مسلمانان نمیداند، بلکه در مورد غیر مؤمنان که ظلم و تعدی به مسلمین نکرده و عهد و پیمانها را محترم شمردهاند، جایز میداند که مسلمانان با آنان دوستی و همزیستی نمایند: «لا ینهاکم الله عن الذین لم یقاتلوکم فی الدین و لم یخرجوکم من دیارکم ان تبروهم و تقسطوا الیهم ان الله یحب المقسطین. انما ینهاکم الله عن الذین قاتلوکم فی الدین و اخرجوکم من دیارکم و ظاهروا علی اخراجکم ان تولوهم..» . (۶)
«خداوند شما را منع نمیکند که با کسانی که با شما در کار دین نجگنیده و از خانه و شهرتان بیرون نکردهاند، دوستی نمائید و با عدالت و انصاف با آنان رفتار کنید، به یقین خداوند مردم عادل را دوست میدارد، فقط خداوند شما را از دوستی و اتحاد با آنهائی که در کار دین با شما جنگ کردهاند، و از شهرتان بیرون نمودهاند و با یکدیگر بر ضد شما همکاری کردهاند، نهی میکند و کسانی که آنها را برای خود دوست انتخاب کنند همانا ظالمند» .
قرآن مجید علاوه بر این که ادامه جنگ را تا آنجا که به مرحله «یکون الدین لله» نهائی برسد مجاز و واجب میداند و میگوید: همین که طرف از جنگ دست کشید، به جنگ خاتمه دهید، از این مرحله نیز جلوتر رفته، به پیامبر دستور میدهد به محض پیشنهاد صلح بدون نگرانی، صلح دوستی را برقرار سازید.
«و ان جنحوا للسلم فاجنح لها و توکل علی الله انه هو السمیع العلیم. و ان یریدوا ان یخدعوک فان حسبک الله هو الذی ایدک بنصره و بالمؤمنین» (۷) .
«و اگر تمایل به صلح نشان دهند تو نیز از در صلح درآی و بر خداوند توکل کن، که او شنوا و داناست و اگر از فریب آنها بیم داری پس (بدان) خدا تو را کفایت میکند، او همان کسی است که تو را، با یاری خود و مؤمنان تقویت کرد و میان دلهای آنان الفت انداخته است...» .
امیر مؤمنان علی علیه السلام در نامه خود به مالک اشتر این جمله را خاطرنشان میسازد که : «و لا تدفعن صلحا دعاک الیه عدوک لله فیه رضی، فان فی الصلح دعة لجنودک و راحة من همومک و امنا لبلادک..» . (۸)
و از صلح و آشتی که رضا و خوشنودی خدا در آن است و دشمنت تو را به آن بخواند سرپیچی مکن، زیرا در آشتی راحت لشگریان و آسایش اندوهها و آسودگی برای اهل شهرهاست» .
این همان روحی است که به اسلام اجازه میدهد که صلح عمومی را در روی زمین برقرار سازد و تمام ملتها و ادیان را باهم بپیوندد و هر قسمت از تاریخ اسلام این روح بزرگواری را مجسم میسازد.
پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله هنگام فتح مکه، دستور داد که سپاه او به چهار ستون تقسیم شوند و از چهار دروازه به مکه وارد گردند به همه آنها فرمان داد که جز به هنگام اضطرار به کسی تعرض نکنند، خون کسی را نریزند و به احدی تجاوز ننمایند. قشون از چهار دروازه مکه بدون خونریزی وارد شهر شد، سپاهیان از چهارسو، در میعادگاه به هم رسیدند و پیرامون مسجدالحرام حلقه زدند. سیل جمعیتسراپا باالتهاب و هیجان، کعبه را در میان گرفته بود ده هزار سپاهی و هزاران تن از زن و مرد مکه، پایان کار را بیتابانه انتظار میکشیدند. در همین موقع بود که سردار قشون بر بالای یک بلندی رفته، فریاد برآورد: «الیوم یوم الملحمة» ! امروز روز عذاب و انتقام است! این نعرههای پیدرپی، ترس و وحشت عجیبی در دل مردم مکه و سران آنها - که رفتارهای وحشیانه و ظالمانه نسبتبه مسلمانها و شخص پیامبر کرده بودند - به وجود آورده بود. قریش مرگ و حیات خود را با چشم میدیدند که در میان دو لب پیامبر است، لحظههای حساسی میگذرد.
حضرت محمد صلی الله علیه وآله رسالتبزرگ خویش را که بیستسال در آن راه کوشیده است، پایان داده و اینک او در پیروزی بزرگ و در اوج آرزوی دیرین خویش، با ده هزار شمشیر زن که همه در زیر فرمان او هستند، سرنوشتشهری را که سیزده سال او را رنج داده و مرگ و حیات قومی را که بیستسال او را در زیر ضربات تهمت و دشنام و شمشیر گرفتهاند، به دست دارد. او میخواهد سخن بگوید، دلها میتپد، دهها هزار تن سپاهی و غیر سپاهی زن و مرد، کوچک و بزرگ، دشمن و دوست، چشم به لبان وی دوختهاند.
هنگامی که نعره «الیوم یوم الملحمة» سردار قشون به گوش پیامبر رسید، حضرت بسیار آشفته گردید و فورا علی علیه السلام را فرستاد تا پرچم را از او بگیرد و اعلام دارد: «الیوم یومالمرحمة» ! امروز روز مرحمت و محبت است! در آن موقع حساس که دلها میتپید، سخن آغاز کرد و قسمتی از تعالیم عالیه اسلام را بیان نمود، سپس خطاب به قریش فرمود: «ای گروه قریش، فکر میکنید که چه رفتاری با شما خواهم کرد؟ گفتند: ای رسول خدا از تو جز نیکی و خوشرفتاری انتظاری نداریم تو برادر کریم و فرزند برادری کریم هستی.
پیامبر صلی الله علیه وآله با خوشروئی گفت: بروید، شما آزاد هستید و کسی مزاحم شما نخواهد شد. این جمله را فرمود و عفو عمومی را درباره قریش و مردم مکه که آنهمه سوابق دشمنی و مخالفتبا وی داشتند، صادر کرد.
شهری که بیستسال مردمآزاری کرده است، اکنون در اوج پیروزی او آزاد گردید محمد صلی الله علیه وآله انتقام نگرفت دشمنان کینهتوز خود را شکست داد ولی از آن اسیر نگرفت و کسی را به قتل نرساند و اموال آنها را غارت نکرد، با کمال مهر و محبت و صفا و صمیمیتشهر را فتح کرد. رفتار پیغمبر دلهای سختترین دشمنان خویش را به هیجان آورد، کینههای کهنه را شست و جای آن را محبت وی پر کرد.
آری او، هرگاه که به اوج قدرت و پیروزی میرسید، متواضعتر و مهربانتر میشد و این یکی از برجستهترین خصال او بود. پس از اعلام عفو عمومی غالب کسانی را که به علتخیانتهای نابخشودنی استثنا کرده بود، بالاخره آنها را عفو کرد و کوچکترین بهانه کافی بود که او از خون خطرناکترین دشمنش درگذرد.
مردم مکه در برابر روحی بدین بلندی و دلی بدین پاکی مجذوب شدند و برای پذیرش یک فکر انقلابی که همه پیوندهای آنان را با گذشته قطع میکرد، در زیر ضربههای اخلاقی و عاطفی شدید نرم گشتند و به آرامی در برابر پیامبر تسلیم شدند.
داستان فتح مکه بهترین نمونه عفو و گذشت پیامبر اسلام است. چقدر قیافه فاتح بزرگ اسلام، با قیافههای فاتحین دیگر تفاوت دارد. و این قیافه حقیقی اسلام است که در زمان رسول اکرم صلی الله علیه وآله جلوهگر شد و با لشگرکشیهای دیگران اختلاف روش دارد و با تمام جنگهای ملی و مسلکی قرون جدید نیز تفاوت اساسی دارد.
در اینجا تذکر این نکته لازم است و آن این که: نظام صلح اسلامی، اساسی و ریشهدار است و از اعماق دلها سرچشمه میگیرد و حقوق همه در نظر گرفته شده و حق هیچ فردی پایمال نگشته است و با حفظ امتیازات ملتها، اسلام اعلان صلح میدهد. البته معلوم است صلحی که بر این پایه محکم و استوار باشد، مسلما اساسی و شکستناپذیر خواهد بود ولی «صلح» در دنیای امروز نمیتواند پایدار و ریشهدار باشد زیرا سران بزرگ دنیا تصور میکنند تنها با مذاکرات و کنفرانسها و یک سلسله مشاجرات لفظی میتوان فرشته فراری «صلح» را باز گردانید و به این آرزوی بزرگ انسانی تحقق بخشید، غافل از این که تنها با حرف نمیتوان دنیای کنونی را از لب پرتگاه جنگ رهانید. باید علل و عواملی که باعثبروز جنگهای سرد و گرم و تشدید اختلافات و وخامت اوضاع جهان میشود، با فعالیتهای پیگیر و حسن نیت تمام آنها را سوزانید زیرا بدیهی است که حوادث اجتماعی مانند حوادث جهان طبیعت معلول یک سلسله علل واقعی است که تا آنها وجود دارد، چنین حوادثی را خواه ناخواه به دنبال خود میکشاند. و میتوان گفت: علت وخامت دنیای فعلی این است که همه یا غالب دولتها به حقوق خود قانع نیستند و به نام (حفظ منافع خود) همواره سعی دارند حقوق دیگران را پایمال کرده و تا آنجا که امکان دارد، دیگران را استثمار و استعمار کنند.
از اینجاست که میگویند: سازمان ملل متحد قدرت حل این بحرانها و داوری عادلانه درباره اختلافات کشورها را ندارد زیرا اساس این سازمان بعد از جنگ جهانی دوم به وسیله قدرتهای بزرگ و صاحبان بزرگترین نیروی تولیدی و صنعتی و تجارتی جهان به وجود آمد. آری قدرتهای بزرگ، مناطق نفوذ و حریم امنیتخود را در قلمرو مرزهای جغرافیائی جهان در کنفرانس بر سر میز مذاکره مطرح کردند و به نوعی توافق ضمنی و غیر مدون برای به رسمیتشناختن حقوق ناشی از قدرت دول فاتح جنگ دوم در سرزمینهای ملل کوچک رسیدند و به همین جهتسازمان ملل براساس این حقوق شناخته شده سیاسی تحتالشعاع نفوذ قدرتهای بزرگ جهان قرار گرفت.
دولتهای بزرگ درحالی دم از صلح میزنند که کاملا دستهای خود را از اموال ملتهای ضعیف پر کرده و ثروتهای کلان و بیرون از حد اندوختهاند و ملتهای ضعیف و کمرشد را به فقر و فلاکت انداختهاند و برنامههای اقتصادی خود را طوری تنظیم کردهاند که برای ملل ضعیف و عقبمانده یک دنیا بدبختی به وجود میآورد. آیا در چنین شرایطی صلح! و زندگی مسالمتآمیز چه معنی میتواند داشته باشد؟ !
قدرتهای بزرگ که سرنوشت کشورها و ملتهای عقبمانده را در دست دارند، هر روز سخنرانی میکنند، شعار میدهند، کبوتر صلح هوا میکنند و به نام «صلح» منابع زرخیز کشورها را بین خود تقسیم میکنند و با شکل جدید استعمار «نئکلنیالیسم» به استعمار و استثمار ملتها ادامه میدهند. اگر ثمره «صلح» در دنیای امروز این باشد که ۲۳ جمعیت دنیا از گرسنگی رنجبرند و لوازم اولیه زندگی رانداشته باشند مسلما مرگ و نیستی برای گرسنگان از زندگی مسالمتآمیز عصر ماشین بهتر است.
برای این که قیافه زشت و کریه دنیای امروز رامجسم کنیم، خوب است نظری به قسمت دوم مقاله «رانول فومرو» دانشمند معروف بیفکنیم او مینویسد:
«در هندوستان حد وسط سن ۳۰ سال است در صورتی که اهالی کشورهای اروپائی بهطور متوسط بین ۶۰ تا ۷۰ سال عمر میکنند، علت اختلاف چیست؟ یک نفر انگلیسی سالیانه برای تامین بهداشتخود معادل ۷۵۰۰ فرانک سابق فرانسه، خرج میکند در صورتی که یک نفر از اهالی اندونزی سالیانه فقط معادل ۱۵۰ فرانک در این راه به مصرف میرساند و تازه اگر بخواهد بیش از این از خدمات درمانی استفاده کند، با کمبود پزشک مواجه خواهد شد» .
در اروپا برای هر هزار نفر جمعیتیک پزشک وجود دارد در صورتی که در آسیا برای هر بیست هزار نفر یک پزشک یافت میشود. یکی از محققان امریکائی مینویسد:
«اگر مقدار غذائی که یک نفر بنگالی مصرف میکند به یک موش داده شود، آن موش از گرسنگی خواهد مرد» . ممکن است این سخن مبالغه باشد ولی حکایت از نهایت کمبود غذا در میان این جمعیت میکند.
چندی پیش یکی از خبرنگاران میگفت که: چندین کودک را دیدم که گرد لاشه سگی جمع شده و برای ربودن قطعه گوشتی جهتسد جوع با یکدیگر نزاع میکردند.
درست است که همواره فقر و جنگ در جهان وجود داشته است، ولی هیچ وقت تعداد فقرا به اندازه امروز نبوده است در سال ۱۹۳۵ گرسنگان ۳۸درصد کل جمعیت جهان را تشکیل میدادند امروز دوسوم جمعیت دنیا از گرسنگی رنج میبرند تا ده سال دیگر سه چهارم جمعیت جهان را گرسنگان تشکیل خواهند داد. اگر در آتیه بسیار نزدیکی عاطفه بشردوستی، انقلابی در روحیه انسانها به وجود نیاورد، گرسنگی نسل بشر را از بین خواهد برد ولی باید دید علت این همه بیعدالتی و بیتوجهی و قساوت چیست؟ چرا قرن اتمی فورا به قرن بمباتمی تبدیل گردید؟ علت آن است که محبت و بشردوستی از جهان رختبربسته است. زیرا واژه «محبت» برای بسیاری از افراد کلمه بیمعنی پوچ و یادگاری از دوران گذشته به نظر میرسد و حتی نشانه حماقتبه شمار میرود. لذا موقعی که دو میلیارد نفر از جمعیت جهان فریاد گرسنگی برمیآورند (و در همین کشور مرفه فرانسه هر سال ۸۵۰۰۰ نفر سالخورده بدون سر و صدا در نتیجه فلاکت جان میسپارند) . مجلات مبتذل خبر میدهند که در آمریکا سالیانه معادل ۲۰۰۰ میلیارد فرانک سابق فرانسه برای خرید محصولات زیبائی و آرایش به مصرف میرسد.
در بعضی از سالنهای آرایشی محله «مانهاتان» نیویورک گاهی بعضی از زنان برای بازیافتن جوانی از دست رفته خود، روزی ۶۰۰۰۰۰ فرانک خرج میکنند در این مورد هم آمریکا مانند سایر موارد حد نصاب را شکسته است» (۹) .
با چنین طرز فکر مادی که بر دنیای امروز حکومت میکند، نباید انتظار پیروزی صلح و پیشرفت ایدههای صلحطلبانه انسانها را داشت.
در صورتی که اسلام طرفدار و خواهان صلحی است که بهطور تجزیهناپذیر، بین همه ملتهای جهان اعم از کوچک و بزرگ، ضعیف و قوی باید عملی شود و اساس آن بر پایه تساوی حقوق ملتها استوار باشد.
● مقررات مربوط به اسیران جنگی
از جمله ثمرات بسیار تلخ و ناگوار جنگ، موضوع اسیران جنگی است و گرفتن اسیران جنگی به عنوان غنیمت از دوران قدیم میان ملتها معمول بوده است و تاریخچه آن به اعصار بسیار کهن منتهی میگردد.
قبل از اسلام در جنگها هیچ اصول اخلاقی و انسانی مراعات نمیشد و با اسیران جنگی، خیلی ظالمانه رفتار میکردند و هرقدر میتوانستند از شکنجه و آزار مضایقه نمیگردید و بعد از دادن هر نوع شکنجه و آزار، به وضع بسیار دلخراشی میکشتند.
چنان که «توماس واکر» دانشمند غربی در کتاب خود مینویسد: «در دوران ساسانیان یا پیش از آن نسبتبه اسیرانی که میگرفتند، خیلی ظالمانه رفتار میکردند و آنها را کور مینمودند و شکنجه میدادند و بالاخره آنها را میکشتند یا دار میزدند» (۱۰) .
شدت عملی را که قانون عبری قائل بود کمتر از عمل خشونتآمیز ایرانیان نبود (۱۱) .
انتظار میرفت دین یهود به داد اسیران جنگی برسد و نسبتبه آنان حس ترحم و شفقت مردم را تحریک کند، نه تنها به داد آنها نرسید، بلکه خشونت و شدت عمل بیشتری درباره آنان مقرر داشته است.
در فصل بیستم از تورات آمده است:
«وقتی که برای جنگ به نزدیک شهری میرسی ... هر یک از افراد ذکور ساکن آن شهر را با شمشیر بکش ولی زنها و کودکان و مواشی و آنچه در شهر است، حتی آنچه غنیمت در آنجاست مانند یک شکاری! برای خود، بگیر» (۱۲) .
قانون اسلام درباره اسیران جنگی کاملا منطقی و انسانی است، مسلمانان بعد از پایان جنگ، تمام اسیران را تحتالحفظ به نزد رهبر مسلمانان میآوردند، او نیز طبق وظیفه مذهبی، یکی از سه موضوع را با در نظر گرفتن مصالح درباره آنان اجرا مینماید یا دستور میدهد آنان را بدون قید و شرط آزاد کنند و یا اگر صلاح دانست در مقابل پرداخت غرامتی به عنوان فدیه دستور آزادی آنها را صادر میکند و یا اگر مصلحت اقتضا کند حکم به بردگی آنان مینماید و در صورت لزوم امام میتواند اسیرانی را که دستگیر شدهاند، با اسیران مسلمان مبادله کنند. این قانون کلی اسلام درباره اسیران جنگی است.
در قانون اسلام کشتن اسیر به هیچ وجه جایز نیست و به این حکم قرآن صراحت دارد آنجا که میفرماید: (بعد از آن که جنگ تمام شد) یا اسیران را آزاد کنید یا غرامت و فدیه بگیرید» (۱۳) .
آیه صراحت دارد در این که بعد از غلبه بر دشمن و اسیر گرفتن، کشتن اسیر جایز نیست زیرا که «من و فداء» یعنی آزاد کنید یا فدیه بگیرید را ذکر نموده اما قتل را ذکر نکرده است، اگر کشتن اسیر جایز بود، میبایست فرموده باشد.
چنانکه «فاضل مقداد» در «کنزالعرفان» مینویسد:
«ولی اگر پس از خاتمه جنگ اسیر شد، امام مختار است که او را آزاد کند و یا این که فدیه بگیرد به هر حال کشتن اسیر بعد از جنگ جایز نیست و در هر صورت چه در حال جنگ اسیر شود و چه بعد از جنگ، اگر مسلمان شود، او را نمیتوان کشت» (۱۴) .
سیره و عمل پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله نیز به همین طرز بود و در بعضی از جنگها مصلحت مسلمین اقتضا میکرد که اسرا فدیه بدهند و آزاد گردند چنانکه در جنگ بدر فدیه گرفتن را ترجیح دادن. آنان که ثروت و مال داشتند، با پرداخت فدیه آزاد گردیدند و چند تن از اسیران که خواندن و نوشتن میدانستند، به دستور پیامبر به آموزش کودکان مسلمان پرداختند، قرار بر آن بود که هر یک از آنان پس از آن که ده تن از کودکان مسلمان را خواندن و نوشتن آموختند، بدون پرداخت فدیه آزاد گردند و این برای نخستین بار و آخرین بار در تاریخ بشر بود که به فرمان پیامبر، آموزش و دانش به جای غنیمت جنگی پذیرفته گشت نه پیش از آن و نه بعد از آن، کسی ندیده و نشنیده بود یک فرمانده که در جنگ پیروز شده است آموزش کودکان را به جای فدیه و نیمتبپذیرد. و در بعضی از جنگها هم اسیران جنگی را بدون قید و شرط آزاد میساخت چنانکه با اسیران قبیله (طی) اینچنین رفتار کرد.
ارباب سیره نوشتهاند: علی بن ابیطالب علیه السلام را با سریهای به سرزمین قبیله طی فرستاد تا بتهایشان را بشکند. علی علیه السلام بر آنان تاخت و آنان را شکست داد و با اسیرانی که خواهر عدی بن خاتم، بزرگ قوم، در آن میان بود، به مدینه باز گشت.
پس از آن که مسلمانان اسرای طی را به مدینه آوردند و در جنب مسجد در خانهای نگاه داشتند، پیغمبر بر آنها گذشت و دختر حاتم که زنی بلند بالا بود، برخاست و گفت: ای رسول خدا پدرم مرده است و سرپرستم غایب، بر من منت نه که خدا بر تو منت نهد. پیامبر فرمود: سرپرست تو کیست؟ گفت: عدی بن حاتم. فرمود: آن که از خدا و رسولش فراری است؟ ! دختر حاتم میگوید: فردا پیغمبر بر من گذشت و سخنم را تکرار کردم و او نیز پاسخ دیروزش را تکرار فرمود. فردا طبق معمول که هر روز پیغمبر هتسرکشی اسرا میآمد بر من گذشت و من چون نومید بودم برنخاستم، مردی از پی او مرا اشاره کرد که: برخیز با او گفتگو کن.
دختر حاتم باز گفته خود را تکرار کرد پیغمبر فرمود: انجام میدهم اما در رفتن عجله مکن تا از خویشانت کسی را که بر او اعتماد کنی، بیابی که تو را به دیارت برساند. وی میگوید: از کسی که پشتسر پیغمبر بود، جویا شدم گفتند: او علی بن ابیطالب علیه السلام است. کاروانی از طایفه طی یا قضاعه رسیدند، پیش پیغمبر رفتم و گفتم: ای رسول خدا عدهای از قوم من آمدهاند که در آن میان کسی که مورد اعتماد من باشد، هست. پیامبر لباسهای نوی به من داد و بر مرکبی نشاند و مخارج سفرم را داد و به شام روانه کرد» (۱۵) .
آری اسلام درباره اسیران جنگی، جنبههای اخلاقی و انسانی را نادیده نگرفته است، اسیری که تا چندی پیش دشمن سرسخت اسلام و مسلمین بوده و به روی آنان شمشیر کشیده بود، اکنون بیچاره و بیپناه شده و تمام هستی خود را از دست داده است، بازهم هر چه باشد انسان است و بعد از آنهمه رنج و مصیبت که دیده، قابل ترحم میباشد. اسلام در همه حال طرفدار بیپناهان و بیچارگان است توصیه میکند و به مسلمانان دستور میدهد که تا میتوانند با اسیران جنگی مدارا کنند.
یکی از یاران پیغمبر نقل میکند که هر موقع پیامبر خدا صلی الله علیه وآله میخواست اسرا را بین مسلمانان تقسیم کند (چون در آن زمان زندانی که قابل نگهداری آنان باشد، وجود نداشت) درباره آن خطاب به مسلمانان کرده و میفرمود: «استوصوا بالاساری خیرا» توصیه کنید که با اسیران خوشرفتاری کنند (۱۶) .
مسلمانان طبق توصیه پیامبر با اسیران خوشرفتاری میکردند.
برادر مصعب در جنگ بدر به دستیکی از مسلمانان اسیر شده بود. او میگوید: روزی برادرم مصعب بر من گذشت و به آن کسی که مرا اسیر کرده بود، توصیه نمود که از او محافظت کن، مادرش زن پولداری است ممکن است فدیه او را بیاورد و به تو تقدیم کند. او گفت: من همراه یک دسته از انصار بودم وقتی که مرا از بدر آوردند، همین که غذای شام و ناهارشان آماده میشد، نان را به من اختصاص میدادند و خودشان خرما میخوردند و این خوشرفتاری بر اثر توصیه پیامبر خدا صلی الله علیه وآله بود که درباره ما به آنها امر کرده بود. حتی اگر یک لقمه نانی به دستشان میافتاد، آن را به من میدادند و هم او میگفت: من حیا میکردم آن را رد کنم یا به یکی از آنان بدهم زیرا به محض این که غذائی به دستشان میافتاد، فوری به من میدادند (۱۷) .
علی علیه السلام میفرمود: غذا دادن و نیکی نمودن به اسیر در اسلام واجب است و کشتن او ناجوانمردی محسوب میشود و بعد به آیه شریفه «و یطعمون الطعام علی حبه مسکینا و یتیما و اسیرا» استشهاد مینمود یعنی از جمله اوصاف مؤمنان این است که به فقیر و یتیم و اسیر اطعام میکنند (۱۸) .
آری «اسیر» در اسلام به اندازه یتیم و فقیر قابل ترحم و شفقت است نیکوئی و احسان به اسیران به قدری مورد توجه اسلام است که قرآن کریم غذا دادن به آنان را در شمار صفات برجسته ابرار و مقربین ذکر کرده است.
در قانون اسلام، نفقه اسیر به عهده آن کسی است که او را اسیر کرده است و او شرعا موظف است تمام وسائل آسایش و راحتی اسیر خود را فراهم کند.
امام صادق علیه السلام میفرماید: مؤنه (هزینه زندگی) اسیر به عهده آن کسی است که او را دستگیر کرده استبدین ترتیب سرباز اسلامی موظف است عداوت و احساسات را کنار بگذارد و با آن کسی که چندی پیش قصد قتل او را داشت، احسان و نیکی کند، لازم است او را طعام دهد و سیراب سازد و در محل راحت و زیر سایه جای دهد، اسیر کافر هم باشد باید با او مدارا کرد (۱۹) .
این بود مختصری از اصول و تعالیم اخلاقی اسلام که در میدان جهاد به ارتش و سربازان اسلام تعلیم میدهد و همین مقدار برای نمایاندن چهره اسلام در میدان جنگ و رافت و مدارای فوقالعاده کافی است.
خلاصه، مقررات اخلاقی و انسانی از نظر اسلام به قدری مهم است که حتی اگر منافع آنان را هم تهدید کند، باز مقدس و محترم است و رعایت اصول اخلاقی حتی تا آنجا که خسارتهای فراوان برای مسلمین پدید آورد، لازم است.
بهطور کلی، اسلام مبادی و اصول عالی اخلاقی و انسانی را در روی زمین محکم و پابرجا ساخته است و بدین وسیله به اخلاق و انسانیت عظمتخاصی بخشیده است و آن مقدار از خسارات و مشکلات مادی که فرضا به جامعه بشریت وارد کرده، به وسیله نیروی «اخلاق» جبران نموده است.
داود الهامی
۱) خلاصه فلسفه: ص ۱۰۲.
۲) انسان موجود ناشناخته، ص ۳۵.
۳) سوره بقره: آیه ۲۰۸.
۴) سوره نساء: آیه ۱۲۷.
۵) سوره حجرات: آیه ۱۰.
۶) سوره ممتحنه: آیات ۷- ۸.
۷) سوره انفال: آیه ۶۱- ۶۲.
۸) نهجالبلاغه، فیض الاسلام، ج۲، ص ۱۰۱۸.
۹) مجله خواندنیها به نقل از چهره جهاد در اسلام، ص ۱۷۰.
۱۰) تاریخ قانون عمل، ج۱، ص ۶۱.
۱۱) جنگ و صلح در اسلام: ص ۱۹۳.
۱۲) تورات، فصل بیستم، جمله ۱۰۱۷.
۱۳) سوره محمد صلی الله علیه وآله آیه ۴.
۱۴) کنزالعرفان: ص ۱۸۸.
۱۵) سیره حلبی: ج۳، ص ۲۳۱- ۲۳۲، چاپ قاهره.
۱۶) سیره ابن هشام: ج۲، ص ۲۹۹- تفسیر صافی: ذیل آیه «فاما منا بعد و اما فداء» .
۱۷) سیره ابن هشام: ج۳، ص ۳۰۰.
۱۸) وسائل الشیعه: ج۱۱، ص ۶۹.
۱۹) فروع کافی: ج۱، ص ۳۳۷.
۱) خلاصه فلسفه: ص ۱۰۲.
۲) انسان موجود ناشناخته، ص ۳۵.
۳) سوره بقره: آیه ۲۰۸.
۴) سوره نساء: آیه ۱۲۷.
۵) سوره حجرات: آیه ۱۰.
۶) سوره ممتحنه: آیات ۷- ۸.
۷) سوره انفال: آیه ۶۱- ۶۲.
۸) نهجالبلاغه، فیض الاسلام، ج۲، ص ۱۰۱۸.
۹) مجله خواندنیها به نقل از چهره جهاد در اسلام، ص ۱۷۰.
۱۰) تاریخ قانون عمل، ج۱، ص ۶۱.
۱۱) جنگ و صلح در اسلام: ص ۱۹۳.
۱۲) تورات، فصل بیستم، جمله ۱۰۱۷.
۱۳) سوره محمد صلی الله علیه وآله آیه ۴.
۱۴) کنزالعرفان: ص ۱۸۸.
۱۵) سیره حلبی: ج۳، ص ۲۳۱- ۲۳۲، چاپ قاهره.
۱۶) سیره ابن هشام: ج۲، ص ۲۹۹- تفسیر صافی: ذیل آیه «فاما منا بعد و اما فداء» .
۱۷) سیره ابن هشام: ج۳، ص ۳۰۰.
۱۸) وسائل الشیعه: ج۱۱، ص ۶۹.
۱۹) فروع کافی: ج۱، ص ۳۳۷.
منبع : طوبی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست