دوشنبه, ۲۰ اسفند, ۱۴۰۳ / 10 March, 2025
مجله ویستا
تفکر یا پراکسیس اجتماعی - مارکس

” ایده ئولوژی آلمانی “ اشاره می کند که :” تصور ، تفکر و بطور کلی اخلاق ، قانون و سیاست نتیجه عکس العمل و یا رفتار اجتماعی ( مادی ) انسان ها است. آگاهی انسان چیزی نیست بجز هستی آگاه و هستی یعنی روند زندگی . متافزیک ،مذهب و دیگر ایدئولوژی ها برای خود مستقل نیستند و یک تاریخ جداگانه نیز ندارند و با تغییر زندگی مادی انسان ها این ایده ئولوژی ها و ایده ها نیز تغییر می کنند. آگاهی زندگی انسان را تعیین نمی کند، بلکه زندگی ( کار ) آگاهی فرد را سبب می گردد “(۲) . طبق تئوری مارکس می بایست نخست شرائط تولیدی (شرائط مالکیت بر ابزار تولید ) را دچار دگرگونی ساخت و نه تفکر و ایده را. بر طبق همین نظریه مارکس کمونیست های روسی در انقلاب ۱۹۱۷ پس از انکه با زور به قدرت دست یافتند و پس از سلب مالکیت در روستا ها و صنعتی کردن جامعه با ترور انقلابی سعی به تغییر دادن آگاهی شهروندان نمودند.
تز ۱۱ مارکس برعلیه فویرباخ که فیلسوفان دنیا را به نوع های مختلف تفسیر کردند ، اما مهم تغییر دنیا است نه تفسیر آن نشان دهنده ارجعیت پراکسیس اجتماعی بر تفکر و تعمق ( تفسیر ) است. در نوشته های مارکس مبحثی بنام فلسفه سیاسی مشاهده نمی شود ، بلکه مارکس بیشتر به واکنش و رفتار افراد در رابطه با ابزار تولید اشاره کرده است. مارکس تحقیقات خود را متمرکز بر تولید و جنگ طبقاتی کرد و معیار های دموکراتی را نادیده گرفت. دولت در فلسفه مارکس خلاصه می شود به یک دستگاه تولیدی و تئوری ،ایده و یا بحث در مورد ساختار سیاسی دولت نیز تبدیل می گردد به بیک مقوله اقتصادی. عمل کرد اجتماعی افراد برای مارکس یعنی سر و کار داشتن با ابزار تولید. برخلاف جامعه شناس فرانسوی امیل درک هایم (Emil Durkheim ) که عمل کرد افراد را در رابطه با استاندارد ها و نهاد های اجتماعی مورد مطالعه قرار داده و ماکس وبر ( Max Weber ) جامعه شناس آلمانی که عمل کرد انسان ها را به عمل کرد های ارزشی، منطقی، سنتی و احساسی (هیجانی) تقسیم کرد. مارکس یک تئوری در رابطه با عمل کرد انسان ها ارائه نداده است.
در “ ایده ئولوژی آلمانی ” واژه ” رفتار ماتریالیستی” مورد استفاده قرار گرفته است و نه عمل کرد. برای تحقق بخشیدن بیک عمل کرد اجتماعی ، آنطور که وبر مطرح کرده است ، یک ایده ( منطقی ) و یا یک برنامه با هدف و با منظور لازم است ، در صورتیکه برای یک زندگی معمولی و رفع مایحتاج اولیه ( غذا خوردن و تولید مثل )، آنطور که مارکس مد نظر داشت “ رفتار ماتریالیستی “ کافی است.
(۱) Hannah Arent. Zwischen Vergangenheit und Zukunft. München, S. ۲۳
(۲) Marx/Engels: Die deutsche Ideologie, MEW Bd. ۳ S.۲۷
(۲) Marx/Engels: Die deutsche Ideologie, MEW Bd. ۳ S.۲۷
منبع : فلسفه تاریخ
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست