جمعه, ۱۲ بهمن, ۱۴۰۳ / 31 January, 2025
مجله ویستا
دانشگاه جای تربیت حرفهایها نیست!
دکتر فریندخت زاهدی حدود ۲۵ سال است که در دانشگاههای تئاتری به تدریس مشغول است. او هماینک مدیر گروه نمایش دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران است و تلاش میکند تا بتواند سطح آموزش را بالاتر ببرد و در این راستا بیش از هر چیز تمرکزش را روی کارگاههای آموزشی با حضور استادان خارجی گذاشته است.
به نظر میرسد در این زمینه آسیبشناسی کامل و جامعی انجام داده و به خوبی بر مشکلات فائق آمده است اما به دلیل این که یک بار نظرات و دیدگاههایش مخالفتهای زیادی را در پی داشته ترجیح میدهد درباره آنها صحبت نکند و یا حداقل پس از مطمئن شدن از خاموش بودن ضبط صوت سخن بگوید.
▪ بزرگترین مشکل دانشجویان پس از فراغت از تحصیل، مشکل بازار کار است. به نظر شما این مسأله چه تأثیری بر سطح آموزش و میزان علاقهمندی و انگیزه آنان میگذارد؟
ـ تأثیر بازار کار بر روند آموزش بسیار زیاد است. تجربه نشان میدهد که دانشجویان از سال سوم به بعد، به خصوص آنانی که بیشتر به کار و منبع درآمد نیازمند هستند، به شدت با این مسأله درگیر هستند و حتی مرتب از ما میپرسند که بعد از فراغت از تحصیل چگونه میتوانیم مشکلات مادی خود را برطرف کنیم و این مسأله همواره بر دانشجویان فشارهای روحی-روانی ایجاد میکند. به نظر من این مسأله تأثیر بدی روی تحصیل دانشجویان دارد. البته به این مسأله هم باید خیلی عمیق نگاه کرد و دید آیا به تئاتر باید به عنوان یک پدیده ضروری جامعه نگاه کنیم یا تئاتر را فقط وسیلهای برای سرگرم کردن میدانیم. اگر تئاتر را به صورت یک پدیده حاشیهای فرض کنیم دیگر نباید راجع به آن حرف زد اما اگر قرار است به عنوان یک پدیده فرهنگی به منظور افزایش فرهنگ جامعه و تلطیف روحیه جامعه مورد استفاده قرار گیرد، باید بدانیم که آموزش این هنر باید از سنین پایه آغاز شود. تحقیقات علمی ثابت کرده سنین باروری خلاقیت از ۳ تا ۱۵ سالگی است و بارها راجع به این مسأله صحبت کردهام. باید مقدمات و درک اولیه این هنر را از سنین پایین و در دورههای راهنمایی و دبیرستان آغاز کنیم. در حقیقت تئاتر باید در مدارس آموزش داده شود و سپس متقاضیان و علاقهمندان این رشته وارد دانشگاه شوند.
▪ با تکیه بر همین استدلال، چند سال پیش طرح تأسیس مدرسه تئاتر را مطرح کردید؟
ـ دقیقاً. در واقع در سال ۷۷ به سفارش وزارت ارشاد و وزارت آموزش و پرورش برنامه درسی دبیرستانهای تئاتر ایران را نوشتم که در حال حاضر هم موجود است، اما متأسفانه هرگز اجرا نشد.
▪ چرا این طرح به مرحله اجرایی نرسید؟
ـ نمیدانم. به نظر من اجرا شدن این طرح در آن زمان یک حرکت بسیار مثبت بود. به نظر میرسید که وزارتخانهها و سازمانهای مختلف به این درک رسیدهاند که لازم است مشارکتی ایجاد شود تا از یک رشته فرهنگی حمایت شود. البته این طرح در همان نقطه شروع به پایان رسید و آن طور که لازم بود به بار ننشست.
البته در تهران دبیرستان کمالالملک و یکی دو مدرسه دیگر در شهرستانها بودند که به تدریس این رشته پرداختند اما مدرسه کمالالملک سال گذشته تعطیل شد و از سرنوشت مدارس تئاتر شهرستانی هم اصلاً خبری ندارم. ولی مطمئنم به زودی آنها هم به این سرنوشت دچار خواهند شد چرا که این هنر از طرف هیچ سازمان و نهادی حمایت نمیشود. بنابراین حتی آنانی که در دبیرستان به تحصیل این رشته میپردازند به هیچ عنوان وارد دانشگاه نمیشوند؛ چرا که به زودی به این نکته پی میبرند که بازار کاری برای این رشته وجود ندارد و از ادامه تحصیل در این رشته دلسرد میشوند. دانشجویانی که در دانشکده به سمت این رشته میآیند، هنوز این تجربه را ندارند و به این امید مینشینند که بر اساس یک اتفاق یا رابطه بتوانند به بازار کار راه پیدا کنند.
▪ این یک بخش قضیه است. من هم مشکل بازارکار فارغالتحصیلان تئاتر را قبول دارم اما میخواهم از یک زاویه دیگر هم به این موضوع بپردازیم. قبول دارید ضعف آموزش و تحصیل و نداشتن توانایی هم از سویی باعث میشود تا بازار کار، فارغالتحصیلان را پس بزند؟!
ـ نه! این طور نیست. در هر رشتهای به خصوص رشتههای هنری که با خلاقیت سر و کار دارند، دانشجو پس از فارغالتحصیلی حاوی یک سری اطلاعات عملی در آن رشته است.
▪ بیشتر این اطلاعات تئوری است؟
ـ تا حدی تئوری در رشتههای هنری و کمی هم تجربیات عملی هم وجود دارد. در حقیقت دانشجو پس از فارغالتحصیلی در حد یک دانشجو، تجربه دارد و نیازمند حمایت حرفهای است تا بتواند کارش را رونق ببخشد. در دانشگاه دانشجو تربیت میشود نه آدم حرفهای! دانشگاه جای تربیت حرفهای نیست. دانشگاه این امکان را فراهم میکند که دانشجویان استعدادهای خود را کشف کنند و به جامعه معرفی شوند. این جامعه است که با ایجاد بازارکار میتواند از این استعدادها حمایت و بهرهبرداری کند.
▪ در حال حاضر در دانشگاهها کار عملی کردن به انزوا رفته و هیچ انگیزهای میان دانشجویان و حتی استادان دیده نمیشود! ارزیابی شما از این پدیده چیست؟! چگونه میتوان این ضعف را از بین برد؟
ـ به قسمت اول سؤال شما یک بار جواب دادهام که به عده زیادی برخورده است. بنابراین ترجیح میدهم این مسأله را به طور شخصی با شما در میان بگذارم. اما برای از بین بردن این ضعف ما تلاش کردهایم با برگزاری کارگاههای آموزشی در دانشگاه به خصوص در رشتههای کارگردانی و بازیگری، این کمبودها را جبران کنیم.
در سال گذشته ۶ کارگاه بینالمللی در دانشکده برگزار کردیم که برخی از کارگاهها در سطح بالا و خوبی برگزار شدند.
در حال حاضر برای رفع این نقیصه یک سری استادان را از کشورهای مختلف دعوت میکنیم و با برگزاری کارگاههای آموزشی تلاش میکنیم تا متدها و تکنیکهای جدیدتر و روز دنیا را در اختیارشان قرار دهیم.
▪ جشنوارهزدگی آفت تئاتر حرفهای ماست و امروزه این مسأله به سم مهلکی برای دانشجویان تبدیل شده است. این جشنوارهها نه تنها انگیزهای میان دانشجویان ایجاد نمیکند بلکه گاهی اوقات حس حسادت و کینه را هم در میان دانشجویان ترویج میکند. به نظر شما وزارت علوم چگونه میتواند به جای صرف این همه هزینه راهکاری بیاندیشد تا هم این معضلات برطرف شود هم دانشجویان به یک روند مطلوب در رشته تحصیلیشان دست پیدا کنند.
ـ به نظر من باید کارهای زیرساختی چون احداث سالن تئاتر و... انجام شود. تا دانشجویان بتوانند فعالیت کنند. سالنها باید دارای تعریف باشند و سالنهای آماتوری، دانشجویی، حرفهای، کلاسیک، مدرن و... تفکیک شود تا مخاطبان هم به راحتی بتوانند به انتخاب راحت دست پیدا کنند. باید امکان تجربه را برای کارگردانان جوان فراهم کرد تا تئاتر رونق بگیرد. به عنوان مثال اگر مرکز هنرهای نمایشی با سایر ارگانها و نهادها در ارتباط باشد میتوان به طور مشترک کار تولید کرد. میتوان آثار را به رادیو و تلویزیون فروخت و در شهرهای مختلف نمایشها را روی صحنه برد. در این صورت هم درآمدزدایی ایجاد خواهد شد و هم تئاتر گسترش پیدا میکند. تمرکززدایی بزرگترین نیاز تئاتر ماست و مرکز هنرهای نمایشی باید آن را در صدر کارهایش قرار دهد. از طرف دیگر سازمان فرهنگی هنری شهرداری باید طوری فعالیت کند که با توجه به پراکندگی مراکزش، از دانشجویان و فارغالتحصیلان استفاده کند. استخدام فارغالتحصیلان میتواند به تشکیل گروههای حرفهای و رونق تئاتر بیانجامد.
▪ پس شما هم معتقدید مشکل فعلی تئاتر ما مدیریت و حمایت است.
ـ بله! مدیریت میتواند بسیاری از مشکلات را حل کند. نیروی انسانی در تئاتر وجود دارد. اگر مدیریت درستی پدیدار شود و ارگانها و سازمانها با یکدیگر تعامل داشته باشند و از تئاتر حمایت شود، مشکلات موجود برطرف خواهد شد و بودجههای موجود بازدهی بیشتری خواهد داشت. مسأله اساسی دیگر این است که ما آموزش را از سنین پایین نداریم و دانشجویان صفر کیلومتر هستند و هیچ اندوختهای ندارند.
بحث آزمون عملی و نحوه گزینش دانشجویان بزرگترین مشکلی است که بخش آموزش را دچار تنش میکند.
نه تنها در تئاتر بلکه در سایر رشتهها باید نحوه گزینشها را اصلاح کنیم. نباید دانشجویان را از طریق آزمون عمومی پذیرش کنیم. سال گذشته در دانشگاه تهران از میان ۱۵۰۰ متقاضی، آزمون عملی توسط استادان گرفته شده تا بهترینها را پذیرش کنیم اما بر اساس مقررات سازمان سنجش ۲۵ درصد نمره آزمون عملی و ۷۵ درصد نمره آزمون کتبی، نمره کل دانشجو را تشکیل میدهد و باعث پذیرش آنان در دانشگاه میشود. بنابراین چون سنجش دچار ضعف است پذیرش هم با مشکل مواجه میشود. به همین دلیل عده زیادی که دارای استعدادهای بیشتری بودند امکان ورود به دانشگاه را پیدا نکردند.
مسأله مهم این است که تئاتر باید بتواند در تلاقی دائم با جامعه باشد نه این که موازی آن حرکت کند. صحنه تئاتر باید منعکس کننده نیاز و تقاضاهای اجتماع ما باشد. آموزش، گسترش زیرساختها و مخاطب سه رکن اصلی و اساسی تئاتر هستند.
مهرداد ابوالقاسمی
منبع : ایران تئاتر
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست