شنبه, ۳۰ تیر, ۱۴۰۳ / 20 July, 2024
مجله ویستا


شکار فک‌ها از لحاظ زیست‌محیطی غیرمسئولانه و شرم‌آور است


شکار فک‌ها از لحاظ زیست‌محیطی غیرمسئولانه و شرم‌آور است
همه ساله صدها هزار فک در مناطق قطبی کره زمین، برای استفاده از پوست آنها که در دوخت پوشاک گران قیمتی نظیر پالتوها، کفش‌ها و دستکش‌ها به کار می‌رود، قتل‌عام می‌گردند. نویسنده کانادایی این مقاله با اشاره به روش‌های تکان‌دهنده شکار این حیوانات بی‌گناه و بچه‌های چند روزه آنها از یک سو و پافشاری دولت کانادا بر دلایلی بی‌پایه و اساس برای تداوم شکار این حیوانات دوست داشتنی از سوی دیگر، یادآوری می‌نماید که شکار فک‌ها از لحاظ بر هم خوردن تنوع زیستی و از بین رفتن شکارچیان طبیعی ماهی‌های کوچک، اقدامی غیرمسئولانه و شرم‌آور است که باید هر چه زودتر پایان یابد.
به دنبال تصویب قانون آزادسازی شکار فک‌ها از سوی سازمان ماهی گیری و اقیانوس‌های کانادا، هیچ‌کس به ظالمانه و بی‌رحمانه بودن شکار فک‌ها و بچه‌های سفیدبرفی آنها اعتراض نکرد.
در کنفرانس دولتی بررسی مسایل فک‌ها در نوامبر سال جاری نیز، تنها یک نفر به آزادی شکار فک‌ها اعتراض نمود. منتقدان این قانون یادآوری می‌کنند که شکار این حیوانات بی‌دفاع، برخلاف اصول حفظ اکوسیستم‌های طبیعی و بدین ترتیب غیرقابل پذیرش است و سازمان ماهی گیری و اقیانوس‌ها هم که از لحاظ قانونی مسئول حفظ اکوسیستم‌های طبیعی در محدوده آب‌های کشور ماست، باید به وظایف قانونی خویش عمل کند.
بی‌تردید، یک اکوسیستم اقیانوسی سالم و پایدار، نیازمند وجود شکارچیان طبیعی و سایر شکارچیان بزرگ‌جثه‌ای است که هم اینک در محدوده اقیانوس‌های متعلق به کانادا، ما شاهد کاهش آخرین تعداد فک‌های دریایی هستیم. البته دانشمندان هم این واقعیت را پذیرفته‌اند: «کاهش این فک‌ها با توجه به کاهش تعداد ماهیان بزرگی صورت می‌گیرد که از دیرباز با فک‌ها در زمینه شکار ماهی‌های کوچک رقابت می‌کرده‌اند.»
البته امروزه ماهی‌های بزرگ نیز تقریباً به صورت کامل از بین رفته‌اند و اقدامات گذشته در جهت افزایش تعداد فک‌ها هم نمی‌تواند خلاء موجود در حیات وحش این مناطق قطبی را جبران نماید. به هرحال، امروزه با برهم خوردن توازن محیط زیست، گویی باید قتل‌عام فک‌ها به عنوان راهی در جهت اصلاح شرایط کنونی و شکار بیشتر ماهی‌های خوراکی پذیرفته شود.
از دیرباز شکارچیان طبیعی نقش مهمی را در طبیعت ایفا می‌نموده‌اند، چرا که در اکوسیستم، گونه‌های شکار شده، با وجود شکارچیان طبیعی در قلمرو زندگی خود، عملکردی بهتر از خود نشان می‌دهند. لذا محدود کردن تعداد این شکارچیان بزرگ باعث تخریب اکوسیستم‌ها خواهد شد و ما امروزه شاهد بروز چنین فجایعی در جنگل‌ها و مراتع تا اقیانوس‌ها هستیم.
فجایع کنونی به وجود آمده در اقیانوس‌ها، هیچ نمونه‌ای در تاریخ کره خاکی ما ندارد. امروزه شبکه زندگی آبزیان به صورتی ناپایدار و در حال نابودی درآمده است. به علاوه با حذف فک‌ها، آخرین شکارچیان طبیعی اقیانوس‌ها را نابود خواهیم کرد.
در این شرایط، توجیه شکار فک‌ها به عنوان سنتی دیرینه، بسیار بی‌معنی و پوچ و احمقانه است. نباید فراموش کرد که ذخایر ماهیان دریایی و مقدار اکسیژن موجود در آنها نیز با کاهش نگران‌کننده ای روبه‌رو گردیده که فقیر شدن و نابودی اکوسیستم‌های ما یکی از دلایل آن است. بر این اساس، پافشاری دولت کانادا بر شکار آخرین شکارچی طبیعی باقی مانده ماهی‌ها را تنها می‌توان یک فاجعه اکولوژیکی خواند.
نکته شرم‌آورتر این است که در این سازمان، تعداد زیادی از کارشناسان حوزه محیط زیست و حیات‌وحش وجود دارند که به دلیل محدودیت‌ها و فشارهای موجود، از حق صحبت عمومی و آزادانه در این مورد برخوردار نیستند. گویی مسئولان دولتی ما تنها خواهان توجیه علمی اقداماتشان و نه انتشار حقایق اکوسیستم‌ها هستند.
من به عنوان یکی از شرکت‌کنندگان در این کنفرانس، شاهد سکوت معنادار مسئولان دولتی سازمان در برابر انتقادات مختلف مطرح شده از سوی سخنرانان و کارشناسان بودم. آنان تنها با شعارهایی دروغین نظیر «دانش روزآمد» و «رهبری جهانی»، خواهان اجرای سیاست‌های مرگبارشان در این اکوسیستم‌ها هستند. باید خاطرنشان نمود که مدیران صنعت شیلات ما نیز از دیرباز از چنین روش‌هایی بهره می‌برده‌اند: اعلام عددی به عنوان تعداد ماهی‌ها و فک‌های یک منطقه خاص از یک سو و تعیین عددی به عنوان «سهمیه ماهی گیری پایدار». هر چند چنین راهبردهایی کاملاً فاجعه‌آمیز و شکست خورده اند.
امروزه روش‌های علمی کاملاً مشخص و تعریف شده‌اند، اما مدیران این سازمان همچنان از تن دادن به این روش‌ها روی گردانند. به علاوه آنان اطلاعیه‌های گروه‌های حامی محیط زیست در مورد وحشیانه بودن شکار فک‌ها را نیز نادیده می‌گیرند و همچنان بر ادعاهایی فاقد پشتوانه نظیر «شکار فک‌ها، یک کار انسانی است!»، «ما دلایلی علمی مبنی بر درست بودن این اقدامات داریم!» و یا « ما بچه فک‌ها ی سفیدبرفی را نمی‌کشیم.» پافشاری می‌کنند.
اینک زمان آن فرا رسیده که مسئولان ما، با دست برداشتن از چنین ادعاهایی و با صرف‌نظر از درآمدهای ناشی از شکار این حیوانات محبوب و دوست داشتنی، به رویکردهای محافظه‌کارانه مبتنی بر حفظ اکوسیستم‌های طبیعی کانادا تن دهند.
در ادامه برای آشنایی بیشتر، به چند سؤال مطرح شده در این زمینه به همراه پاسخ‌های آنها، نگاهی می‌اندازیم:
● همه ساله چند فک در کانادا شکار می‌شوند؟
در سال ۲۰۰۵ میلادی، دولت کانادا سهمیه‌ای ۰۰۰/۳۲۰ عددی برای این کار در نظر گرفت. در سال بعد، به این عدد ۵۰۰۰ تای دیگر نیز اضافه شد. چرا که آنان اعلام نمودند، تعداد فک‌ها بیش از عدد طبیعی است. به علاوه این مسئولان دولتی، به نظرات دانشمندان مستقل در مورد لزوم توجه به تغییرات به وجود آمده در محیط زیست نظیر تغییر در مقدار غذای در دسترس، مواد سمی موجود در طبیعت و گرمایش جهانی در محاسباتشان هیچ توجهی ننموده‌اند. (باید یادآوری کنم که فک‌ها بر روی سطوح یخی، فرزندانشان را به دنیا می‌آورند.)
● آیا این بچه‌ فک‌ها هم از سوی شکارچیان قتل‌عام می‌شوند؟
بر اساس قوانین کنونی، شکار بچه فک‌های ۱۲ روزه به بالا، مجاز است. در سال گذشته هم تقریباً همه فک‌های شکار شده سنی برابر با ۳ ماه و یا کمتر داشتند. پوست این جانوران که در صنعت پوشاک مد استفاده می‌گردد، در ماه‌های اول عمرشان، خریداران زیادی در این بازار پرسود دارد. اکثر این بچه فک‌های قتل‌عام شده، هنوز قادر به شنا کردن نبودند و حتی از غذاهای جامد هم استفاده نکرده بودند و این سرنوشت غم‌انگیز و تکان‌دهنده، این حیوانات بی‌دفاع را خیلی زود قربانی امیال کثیف انسانی می‌کند.
‌● فک‌ها چگونه کشته می‌شوند؟
شکارچیان فک با استفاده از چماق‌هایی مخصوص که نوک قلاب مانند تیزی در سر آنها قرار دارد، پس از سوار شدن بر قایق‌هایشان، نوک این چماق‌ها را وارد بدن فک‌ها نموده و آنها را تا لبه سواحل یخی می‌کشانند و با زدن ضربات محکم پتک‌هایی ویژه بر سر این حیوانات، آنان را می‌کشند و پوست آنها را از بدن‌هایشان جدا می‌نمایند. البته گوشت این فک‌ها خریداری ندارد. در گذشته، عده‌ای از گلوله برای شکار آنها استفاده می‌کردند که به دلیل آسیب‌های وارده و سوراخ شدن پوست آنها، این روش در حال منسوخ شدن است. از سوی دیگر، جانورشناسان اعلام کرده‌اند که پوست ۴۲% فک‌های شکار شده، برخلاف مقررات زیست‌محیطی دولت کانادا، زنده زنده از بدن‌هایشان جدا گردیده است.
شاهدان این سلاخی‌های بی‌رحمانه نیز در گزارش‌های خود به قساوت و سنگدلی این قتل‌عام‌ها اشاره می‌نمایند. «بچه فک‌های بی‌دفاع در کنار جنازه‌های خون‌آلود مادرانشان می‌چرخند و ناامیدانه بالک‌های خود را تکان می‌دهند. خون‌های یخ‌زده در سراسر این مناطق برفی مشاهده می‌شود. بچه فک ها با نگرانی فعالیت‌های شکارچیان را دنبال می‌کنند.»
خانم ربکا آلدورس در ادامه مقاله خود با اشاره به صداهای غم‌انگیز این فک‌های شکار شده و بچه‌های بی‌دفاعشان، یادآوری می‌کند، با وجود اینکه این حیوانات هیچ امیدی به نجات ندارند، اما همچنان برای زنده ماندن تلاش می‌کنند. ربکا پس از مشاهده چند صحنه غم‌انگیز شکار، چشمانش را بسته بود، اما صداهای مبهم و عجیب و غریب فک‌ها، گوش‌هایش را پر نموده بود.
باید یادآوری نمود که مسئولان دولتی با توجیه شکار فک‌ها به عنوان راهی برای افزایش تعداد ماهی‌های صید شده برای مصرف مردم، چشمان خود را بر روی روش‌های غیرمسئولانه، تجاوزگرانه و تخریب‌کننده کنونی صید صنعتی ماهی‌ها در سراسر دنیا به ویژه در آب‌های پیرامون قطب شمال بسته‌اند. به علاوه، ادعاهای اخیر در مورد مصرف ماهیcod از سوی فک‌ها هم کاملاً بی‌اساس است؛ چرا که تنها ۳ % از غذاهای فک‌ها را این ماهی‌ها تشکیل می‌دهند و حتی فک‌ها تعدادی از شکارچیان این گونه ماهی را هم مصرف می‌کنند.
● آیا شکار فک‌ها، برای اقتصاد کانادا ضروری است؟
همه ساله صنعت شیلات کانادا، میلیون‌ها دلار یارانه دولتی دریافت می‌کند. ماهی‌گیران محلی تنها ۵ % درآمدهاشان از شکار فک‌ها تأمین می‌گردد و بقیه آن از ماهی گیری تجاری به دست می‌آید. حتی در بخش نیوفوندلند هم که ۹۰ % شکارچیان فک در آن زندگی می‌کنند، درآمدهای ناشی از شکار فک‌ها، تنها ۱% کل اقتصاد این منطقه را تأمین می‌نماید.
به دنبال تحریم بین‌المللی پوست فک، این نگرانی‌های ناموجه اقتصادی نیز از بین می‌رود. کشورهای ایتالیا و گرینلند اخیراً واردات پوست‌های دباغی ‌نشده فک‌ها را ممنوع کرده‌اند. به علاوه، مدیران ۴۰۰ رستوران در سراسر دنیا هم اعلام کرده‌اند که در صورت عدم توقف شکار فک‌ها، خرید کلیه ماهی‌ها و غذاهای دریایی تولید شده در کانادا را متوقف خواهند نمود. فراموش نکنیم، تا زمانی که تقاضای جهانی برای ژاکت‌ها و دستکش‌ها و کت‌ها ی تهیه شده از پوست فک وجود دارد، جاری شدن خون آنها بر روی برف‌های قطبی هم ادامه خواهد داشت.
آیا هنوز هم زمان آن فرا نرسیده که مقامات دولت کانادا از طفره روی و نادیده‌انگاری حقایق مطرح شده از سوی دانشمندان مستقل و حتی کارشناسان خودشان دست بردارند؟
چرا با وجود کاهش فاجعه‌بار ذخایر دریایی ماهی در دو دهه گذشته، دولت کانادا همچنان خفقان ایجاد شده از سوی صنعت شیلات را تحمل می‌کند؟
نویسنده: دبی مکنزی
مترجم: محسن داوری
منبع: www.thechronicleherald.ca
ماهنامه سیاحت غرب،شماره۵۹