چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
مجله ویستا
زن در مفاهیم بدیع قرآنی
● گفتگو با دکتر منصوری لاریجانی و برداشتی از تفسیر راهنمای آیت اللّه هاشمی رفسنجانی
پیام رسا و جان پرور مقام عظمای ولایت به کنگره عظیم حج در سال گذشته طنین خوش آهنگ و دلنوازی بود که «مسکّن الفؤاد» همه مؤمنین دردآشنا گردید. تأکید ایشان بر «ضرورت ابتکار جهت آفرینش مفاهیم نو در منبع لایزال قرآن مجید» ما را بر آن داشت که به جست و جو و غواصی در دریای معارف کلام وحی بپردازیم و از آن رو که رسالتمان ارتقای کیفی مباحث مرتبط با زنان است، اختصاصا به این موضوع پرداختیم. و در این جهت از برخی اشارات متعدد تفسیر راهنمای آیت اللّه هاشمی رفسنجانی و همچنین محضر استاد گرانمایه جناب آقای دکتر منصوری لاریجانی بهره جستیم. حاصل خوشهچینیمان از خرمن جاوید قرآن ارزانی قرآن باوران و قرآن یاوران باد.
▪ تفاوت اصل آفرینش مفاهیم نو از قرآن کریم با بدعت قرائتهای نوین از قرآن چیست؟ و جایگاه قاعده محکم و متشابه در این مقوله چیست؟
ـ استاد منصوری لاریجانی:
قرآن کریم هر لحظه منظری نو و جلوهای نوین در چشمانداز عاشقانش قرار میدهد. اصلاً قرآن سخن انسانها نیست که محصور زمان و مکان شود، بلکه کلام خداست و یکی از نشانههای اعجاز قرآن تازگی و طراوت همیشگی آن است، نه تنها تازه و باطراوت است بلکه همواره لطائف و مفاهیم نو به بشر عرضه میکند. فلذا انسان با هر تحلیل عقلانی به قرآن بپردازد با دریایی از مفاهیم و معانی عمیق مواجه میشود.
مولای متقیان حضرت علی علیهالسلام در نهجالبلاغه درباره عظمت اعجاز قرآن میفرماید: «ظاهرُهُ أنیق و باطنه عمیق». انیق یعنی ظاهر الفاظ و کلمات و نوع چینش آنها در آیات بسیار زیبا و اعجاب آور است به طوری که از اهل فن و ادیب مؤدب دل میبرد و در عین حال، باطن او عمیق است. یعنی قرآن دو بطون و لایه لایه است. انسان هر لایه و طبقهای از معانی را طی میکند مجددا با طبقهای دیگر مواجه میشود. در احادیث ما هفت بطن و بعضا تا هفتاد بطن برای قرآن ذکر کردهاند. به قول مولوی:
زیر ظاهر باطنی هم قاهر است حرف قرآن را مبین که ظاهر است
میشود در او خردها جمله گم زیر آن باطن بود بطن دوم بنابراین، انسان باید غواص بحر قرآن شود تا در آن دُرّ معانی را صید کند والاّ قرائتهای مفهومی و عقلانی صرف نه تنها انسان را محرم قرآن نمیکند، بلکه مانع و حجاب معانی هم میشود.
قرآن علاوه بر حوزه معانی و مفاهیم، حوزه محکمات هم دارد، یعنی محکمات قللی رفیع و بیّن و روشن هستند و مفاهیم عقل بشری در صراحت آن راهی ندارد. بدین ترتیب، قرائتهای نوین از قرآن در حوزه مفاهیم هستند که در آئینه محکمات تعریف میشوند.
گزیده تفسیر راهنما ذیل آیه ۵۷ از سوره آلعمران:
▪ قرآن مشتمل بر آیات محکم و متشابه است: «منه آیات محکمات ... و اخر متشهابهات»
▪ آیات محکم، اصل و اساس قرآن است: «منه آیات محکمات هن ام الکتاب» به اصل و اساس هر چیز«اُمّ» گفته میشود. (مفردات راغب).
▪ آیات محکم قرآن، مرجع فهم و تفسیر آیات متشابه است: «منه آیات محکمات هن ام الکتاب و اخر متشابهات» «ام» در لغت عرب به هر چه مرجع چیز دیگری باشد گفته میشود. (روحالمعانی، ج ۳، ص ۷۰)
▪ برداشت از آیات متشابه، بدون ارجاع آنها به آیات محکم جایز نیست: «فاما الذین فی قلوبهم زیغ فیتبعون ما تشابه منه»
▪ امکان دستاویز قرار دادن حق در جهت باطل وجود دارد. «فیتبعون ما تشابه منه ابتغاء الفتنة»
▪ پیوستگی و انسجام آیات محکم قرآن: «منه آیات محکمات هن ام الکتاب» از تعبیر به «ام» که مفرد است، میتوان استفاده کرد که کلیه آیات محکم قرآن، پیوسته و دارای انسجام است.
▪ افراد منحرف (کجاندیشان)، دنبال کننده آیات متشابه، برای ایجاد فتنه هستند. «فاما الذین فی قلوبهم زیغ فیتبعون ما تشابه منه ابتغاء الفتنة»
▪ قلبهای منحرف، منشأ فساد و فتنه هستند. «فأمّا الذین فی قلوبهم زیغ فیتبعون ما تشابه منه ابتغاء الفتنة».
▪ سوء استفاده منحرفان از قرآن، در جهت ایجاد فتنه: «فاما الذین فی قلوبهم زیغ ما تشابه منه ابتغاء الفتنة»
▪ عدم جواز فتنه جویی و تأویل نادرست از قرآن «فاما الذین فی قلوبهم زیغ ... ابتغاء الفتنة و ابتغاء تأویله»
▪ منحرفان، به منظور تأویل محکمات، متشابهات را دنبال میکنند: «فاما الذین فی قلوبهم زیغ ... ابتغاء الفتنة و ابتغاء تأویله» بنابراین که ضمیر در «تأویله» ارجاع به «ام الکتاب» شود که عبارت است از آیات محکم.
▪ کارایی هر یک از آیات محکم و متشابه، در تربیت انسان: «کل من عند ربنا» هر کدام از آیات محکم و متشابه، ناشی از مقام ربوبیت خدا (من عند ربنا) است. بنابراین هر دو دسته، برای تربیت است.
▪ کجاندیشی و گرایش قلب به باطل ،مانع از ژرفنگری در علم است. «فاما الذین فی قلوبهم زیغ ... والراسخون فی العلم» از مقابله دو گروه (کجاندیشان و راسخان در علم)، استفاده شده است.
▪ وجود معارفی در قرآن که فهم آن تنها در اختیار گروه خاصی است: «و ما یعلم تأویله الا اللّه والراسخون فی العلم».
▪ رسوخ در علم، زمینه ایجاد روحیه تسلیم در برابر خدا و آیات اوست: «والراسخون فی العلم یقولون امنا به»، و همچنین لحن آیه، دلالت بر تسلیم ایشان دارد.
▪ جز خردمندان، کسی قدرت درک ویژگیهای آیات محکم و متشابه را ندارد: «و ما یذکّر الا اولوالباب» ظاهرا مراد از متعلق «ما یذکّر»، مطالب عنوان شده در همین آیه است.
▪ لزوم ایمان توأم با عمل به آیات محکم و ایمان به آیات متشابه بدون مبنا قرار دادن آن برای عمل: «منه آیات محکمات و اخر متشابهات». امام صادق علیهالسلام : «ان القرآن فیه محکم و متشابه فاما المحکم فنؤمن به و نعمل به و ندین و اما متشابه فنؤمن به ولا نعمل به» و هو قول اللّه تبارک و تعالی: «فاما الذین فی قلوبهم....».
اشتراکات زن و زمین (کشتزار) در قرآن و وجه تسمیه ازدواج به «میثاق غلیظ» چیست؟
استاد منصوری لاریجانی:
در مورد اشتراک زمین با زن در واژه «حرث» باید گفت کلمه حرث مصدر است و به معنای زراعت میباشد. نه به معنای زمین. زمین از آن جهت که حاصلخیز و زنده برای پرورش دانهها و بذرهاست، او را حرث گویند. زن پرورشگاه بذر انسانهاست. چنانکه در آیه ۲۲۳ سوره بقره میخوانیم: «نساءکم حرث لکم فأتوا حرثکم انّی شئتم». بدین ترتیب مزرعه آدمیت است نه تنها آدم، یعنی نه تنها تکوین جسم بلکه تعالی روح فرزند هم از زمان صورتبندی در رحم مادر آغاز میشود. پس بهتر است حرث را محل تجلی و دمیدن روح از ناحیه خدا در انسان بدانیم و اگر زن نباشد قطعا نسل آدمی منقطع میشود. همان طور که اگر کشتزار نباشد بذری در خاک نشو و نما نمیکند. اگر زنان از مجموعه جامعه حذف شوند، هیچ انسانی در کره خاکی بر جای نخواهد ماند. پس «حرث» به مفهوم جدید عبارت است از هویت و جوهر حیات بشریت.
میثاق غلیظ همان عهد و پیمانی است که در هنگام عقد ازدواج از شوهر میگیرند و این در آیه ۲۱ سوره نساء آمده است: «و اخذن منکم میثاقا غلیظا».
البته انحصار صریح این حق به زن حکایت از اهمیت مقام زن در اسلام دارد، زیرا اسلام میخواهد زن به عنوان زیباترین گوهر خلقت مورد بیتوجهی مرد قرار نگیرد. از این جهت، با گرفتن پیمان سخت از مرد او را ملتزم به رعایت حقوق زن میکند. امام باقر علیهالسلام میثاق غلیظ را پیمان خوشرفتاری و مهربانی مرد نسبت به زن میداند.
گزیدهای از تفسیر راهنما ذیل آیه ۲۲۳ از سوره بقره:
▪ زن، کشتزار بذر انسان است: «نساؤکم حرث لکم»
▪ عقیم نبودن، از ویژگیهای زن شایسته و کامل است: «نساءکم حرث لکم». از خصوصیات مهم زن، قابلیت بارور شدن او برای بقای نسل است. بنابراین، چنانچه زن نازا باشد، فاقد این ویژگی مهم است و طبعا چنین زنی از جهت طبیعی کامل نخواهد بود.
▪ توالد و تناسل، از فلسفههای مهم آمیزش جنسی است: «نساؤکم حرث لکم فأتوا حرثکم انی شئتم و قدموا لانفسکم». اولاً از بین تمامی اهداف آمیزش، تنها به توالد و تناسل (حرث) اشاره میکند و ثانیا مراد از جمله «و قدموا لانفسکم»، بنابر نظر برخی از مفسران، فرزند است.
▪ جواز آمیزش با همسران، به هر صورت و کیفیتی: «نساؤکم حرث لکم فأتوا حرثکم انی شئتم» بنابراین که «انی» به معنای «کیف» باشد.
▪ لزوم دقت در انتخاب همسر و مراعات آداب آمیزش، برای بوجود آمدن فرزندان صالح: «نساءکم حرث لکم .... و قدموا لانفسکم». دقت کشاورز در انتخاب زمین مورد کشت و نیز سعی تمام در بوجود آوردن شرایطی برای به ثمر نشاندن محصولی عالی، از وجوه مشابهت بین همسر و کشتزار است که میتواند مورد نظر آیه باشد.
▪ لزوم بهرهگیری از روابط زناشویی و خانوادگی، در جهت ذخیره و تقدیم اعمال خیر برای آخرت: «فأتوا حرثکم انی شئتم و قدّموا لانفسکم» از اینکه در پی سخن از «حرث» بودن زنان، توصیه به پیش فرستادن اعمال خیر شده است استنباط میشود که زندگی از نظر قرآن باید در مسیر رسیدن به بهرههای اخروی و انجام اعمال نیک قرار گیرد.
▪ هشدار الهی به مردان، نسبت به رعایت احکام الهی در محیط خانواده: «نساؤکم حرث لکم... و اتقواللّه واعلموا انکم ملاقوه» امر به تقوا و توجه دادن انسانها به ملاقات خدا (روز پاداش و کیفر) پس از بیان احکامی درباره زندگی، میتواند هشداری باشد به آنان که احکام الهی را مراعات نمیکنند.
گزیدهای از تفسیر راهنما ذیل آیه ۲۱ از سوره نساء:
▪ لزوم پایبندی به تعهدات و پیمانها: «و کیف تأخذونه.... و اخذن منکم میثاقا غلیظا».
▪ بازپسگیری مهریه زنان، شکستن پیمان محکمی است که همسران با شوهران خویش بستهاند: «وکیف تأخذونه و قدافضی بعضکم الی بعض و اخذن منکم میثاقا غلیظا».
▪ برانگیختن وجدان انسانی از روشهای قرآن برای ایجاد تعهد نسبت به رعایت پیمانهای زناشویی است: «و کیف تأخذونه .... و اخذن منکم میثاقا غلیظا»
▪ مهریه، حقی برای زن در قبال آمیزش و پیمان زناشویی است: «و کیف تأخذونه و قدافضی» جمله «وقد افضی» که کنایه از آمیزش است، و جمله «اخذن منکم» که دلالت بر عقد زناشویی میکند، بیانگر این است که زن در قبال آن دو، مالک مهریه است.
▪ عقد نکاح پیمان استواری است که زن از مرد گرفته است: «و اخذن منکم میثاقا غلیظا». امام محمدباقر علیهالسلام درباره میثاق در آیه فوق فرمود: «المیثاق، الکلمة التی عقد بها النکاح...».
▪ زندگی پسندیده با همسر یا آزاد گذاردن وی با رفتار نیک، پیمان زن از مرد به هنگام ازدواج است: «و اخذن منکم میثاقا غلیظا». از امام محمد باقر علیهالسلام درباره «میثاق» در آیه فوق چنین نقل شده است که: «المیثاق الغلیظ، هو العهد المأخوذ علی الزوج حالة العقد من امساک بمعروف او تسریح باحسان».
روششناسی قرآن در حوزهمفاهیم مربوط به زن در عرصه خانوادگی و سیاسی - اجتماعی چیست و جایگاه ویژه زن در قرآن چگونه تبیین شده است؟
استاد منصوری لاریجانی:
در قرآن کریم، نه در حوزه مفاهیم، بلکه در قالب احکام معین به حقوق خانوادگی و اجتماعی و سیاسی زن کاملاً توجه شده است. زن از آنجا که مظهر عطوفت و مهربانی است به راحتی میتواند بین اعضای خانواده روابط سالمی برقرار کند و بسیاری از مشکلات را با حوصله و خوش رفتاری حل و فصل نماید. روی گشاده و باز او آتش خشم شوهر را به راحتی خاموش میکند و آثار ناشی از خستگی کار روزانه را از چهره مرد میزداید و ناسازگاریهای موجود بین فرزندان را به مدارا و همیاری مبدل میسازد. به هر حال، دلسوزی و حسن خلق زن به راحتی ارکان خانواده را حفظ میکند. به همین دلیل، خداوند متعال تأکید میکند که زن باید دامن خود را که مظهر پاکی، صفا و حریم حفظ اخلاق و روابط صمیمی خانواده است به خوبی حفظ کند و نسبت به شوهر فروتن و خوش رفتار باشد: «فالصّالحات قانتات حافظات للغیب بما حفظ اللّه» زنان در مقابل حقوقی که خداوند برای آنها مقرر فرموده است باید نیکوکار و فروتن در مقابل همسر بوده و نگهبان دامان خود و اموال شوهر خویش باشند. اسلام از جهات مهمی به حقوق زن و اعطای هویت مستقل به او در برابر مرد توجه کرده است. به طوری که زن میتواند آزادانه در مسائل سیاسی، اجتماعی و اقتصادی مشارکت داشته باشد و رأی و نظر او در تصمیمگیریهای مهم سیاسی و تدابیر اجتماعی در کنار آرا و نظرات مردان قابل توجه است. هیچ کس نمیتواند حق مشارکت عمومی و نظرات آنها را زیر پا بگذارد یا خواست و عقیده خود را بر آنان تحمیل نماید. نگاهی کوتاه به نقش حضرت زهرا علیهاالسلام در عرصه سیاست و دفاع از حریم ولایت و همچنین نقش حضرت زینب علیهاالسلام در ادامه نهضت عاشورا از مصادیق روشن حضور و مشارکت زنان در عرصه سیاسی و اجتماعی بحساب میآیند و همچنین تعریف حضور زن در نظام جمهوری اسلامی و حضور فعال آنان در همه عرصهها قابل توجه است. اما روش قرآن و اسلام در تعریف این حضور منوط به حفظ حرمت و شخصیت معنوی زن است که زنان مسلمان و حتی سایر زنان عالم باید بر این توجه و عنایت الهی همواره شاکر باشند.
از کرامتهای خاص زن اینکه قرآن او را کانون آرامش خانواده و اجتماع میداند «و من آیاته ان خلق لکم من انفسکم ازواجا لتسکنوالیها و جعل بینکم مودّةً و رحمةً ان فی ذلک لآیات لقوم یتفکرون» و از آیات لطف خدا آن است که برای شما از جنس خودتان جفتی بیافرید که مایه آرامش و انس و رأفت شما واقع شود و این برای مردم با فکر، دلیل علم و حکمت آشکار حق است.
به راستی حکمت زیبای حق این است که اگر زن از بهداشت روانی واخلاقی برخوردار باشد، زندگی آرام و سالمی را بنا میکند و در اعماق وجود مرد و فرزندان بذر مهر و مهربانی میپاشد، به همین دلیل، زن از جمله آیات خداوندی محسوب میشود. بدین ترتیب، اگر بگوییم که زن با ظهور اسلام هویت پیدا کرده و از حقوق فردی و اجتماعی بهرهمند شده است سخنی به عدل و انصاف گفتهایم. نگاهی هر چند محدود و مختصر به تاریخ حیات زن و برخورد مکاتب و اقوام گذشته با موجودیت زن، کمّ و کیف ادعای ما را روشنتر میکند. در دوران توحش، ارزش و منزلت زن در ردیف حیوانات اهلی و ابزار کار و تولید بوده است و زمانی هم برای ارضای شهوات و کارهای پست از او بهره میجستند و در مقابل این همه کار طاقت فرسا از کمترین حقوق خانوادگی و اجتماعی محروم بود. نه اختیاری در خانه و تصرف ثروت داشت و نه نقشی در تربیت فرزندان و نه از نعمت علم و دانش بهرهمند بود. بلکه همچون ابزاری بیاراده در دست مردان اسیر بود و به انجام کارهای مغایر با اقتضای فطرت خویش مجبور میشد. متأسفانه در دوران قبایل نیمه وحشی اعتقادات شومی نسبت به زن وجود داشت و افراد قبایل عمل به آن را از وظایف مذهبی خود میدانستند. صاحبان و مروّجان این تفکر نه تنها حقوق و حرمت زن را نادیده میگرفتند، بلکه در اصل وجود زن نیز قضاوتی ناروا داشتند. به طوری که او را آفریده شیطان میدانستند و روح انسانی و آخرتی برای او قائل نبودند و او را مظهر پلیدی و ابزار اغوای شیطان میپنداشتند. از این جهت آزار و اذیت او را بهترین عمل در پیشگاه معبود خویش قلمداد میکردند و به دلیل همین تفکر بود که دختران را زنده به گور میکردند تا دامنه شیطان گسترش نیابد. در کشورهای اروپایی اگر چه زن انسان شناخته شد اما به شکل ناجوانمردانهتری به اسارت جدید گرفتار آمد و همچنان از مزایای اجتماعی محروم ماند، به طوری که از حقوق فردی بیبهره بود، حق انتخاب شوهر نداشت و هر کسی را که والدین دختر میپسندیدند او هم به ناچار باید به شوهری میپذیرفت و حتی تصرفی در اموال و اولاد خود نداشت و در کارهای سخت محیط خانواده و امور زراعی به عنوان ابزار از او استفاده میشد. «هانری هشتم» طبق فرمانی زنان را از مطالعه کتاب مقدس ممنوع داشت و طبق قانونی که حدود سال ۱۸۵۰ وضع گردید زنان در شمار اتباع کشور به حساب نمیآمدند، حقوق شخصی نداشتند و مالک اموال خود و حتی لباسهایی که به تن داشتند نبودند. در کشورهای فرانسه و ژاپن اموال موروثی را خاص پسران و در غیاب آنها نوادگان و در صورتی که فرزند ذکور نباشد متعلق به ذکور دیگر طبقات فامیل میدانند و اموالی که شخص متوفا در اثر کسب و کوشش به دست آورده نیز متعلق به پسران است، ولی در صورتی که پسری وجود نداشته باشد در اختیار دختران قرار میگیرد. مشروط به اینکه دختران ازدواج نکرده یا از شوهرانشان طلاق گرفته باشند که این بر اساس ماده ۱۹۷۰ قانون در ژاپن است، به این ترتیب دختران سهم الارث ناچیزی دارند. بعد از انقلاب صنعتی و توسعه کارخانهها و دستگاههای تولیدی، صاحبان سرمایه با کمبود نیروی انسانی مواجه شدند و نیروی زن را در این راستا برای تأمین کمبودها بسیار عظیم یافتند. لذا با طرح شعار آزادی زن، زنان را از محیط خانواده به شهرها و مراکز صنعتی کشانیدند. دیری نپایید که کار خسته کننده و طاقتفرسا در کنار دستگاههای عظیم صنعتی و استفاده نامشروع و آمیزش ناروای مردان، زنان را از هر نوع دلخوشی و سلامت اخلاقی و عاطفی محروم ساخت. شاید همین چند نمونه برای شناخت اوضاع تأسف بار در دنیای گذشته و امروز غرب کافی باشد. با این زمینه ذهنی، اگر به جایگاه زن در اسلام بپردازیم بهتر میتوانیم در مورد آنچه اسلام به مظلومترین قربانی تاریخ بخشیده است قضاوت کنیم. به طوری که موقعیت زن در این دو اندیشه از عدم است تا وجود، از قعر حقارت است تا قله عزت، از ظلمت است تا نور و بالاخره از بندگی است تا آزادگی. نکته جالب توجه اینکه اسلام در سرزمینی پیام آزادی و اصالت زن را بر پیامبرش نازل کرد که خرید و فروش زن به عنوان بخشی از ابزار و وسایل زندگی امری متداول بود و دختر داشتن در اغلب قبایل عرب برای خانوادهها مایه ننگ و سرافکندگی بود و زنده به گور کردن دختران معصوم مایه افتخار و عزت. نفوذ افکار قبایل نیمه وحشی نیز مردان را در تحقیر و سرکوب زنان تشویق میکرد. در چنین فضایی اسلام ظهور میکند و اولین گام او در احیای حقوق زن و اصالت و تساوی او در خلقت با مردان است. پیامبر گرامی اسلام صلیاللهعلیهوآله از جانب خدا فریاد بر میآورد که: «پروردگار شما همه را از نفس واحد آفرید و از همان ریشه، نهال وجودی زن را بیاراست.» با این پیام، عملاً به دفاع از حقوق زن در مقابل افکار پوسیده و شومی میپردازد که زن را مخلوق شیطان دانسته و روح انسانی برای او قایل نبودند.
در حالی که بر اساس قواعد حقوقی حاکم بر خانواده زن جایگاه خاصی دارد که از جمله آن برخورد خوب و خوشرفتاری با آنان است. چنانچه در آیه ۱۹ از سوره نساء میفرماید: «و عاشروهن بالمعروف». یعنی به زنان با احترام برخورد کنید و حرمت آنان را هیچ گاه نشکنید. یا میفرماید مرد باید حافظ و تکیه گاه مطمئنی برای زن باشد: «الرّجال قوّامون علی النساء». این آیه بدین معنا نیست که زن در محیط خانه استقلالی نداشته باشد. مفهومش این است که قوام زندگی جمعی را باید بیدغدغه برای زن فراهم کرد. همان طور که زن بر اساس اصل مودّت باید نیازهای اخلاقی و عاطفی خانواده را تأمین کند و امانتداری و صداقت و حسن خلق از سوی زن، شیرازه خانواده را تشکیل میدهد. محور صلح خانواده، زن است و مردم باید آن را قدر بدانند و حریم آن را نشکنند. چنان که در سوره طلاق آن را نهی کرده است: «ولا تمسکوهنّ ضرارا لتعتدوا». از همه مهمتر، قرآن زن را زینت مرد و مرد را زینت زن قلمداد میکند و هویتی یگانه به آنها میبخشد. چنانکه فرمود: «هنّ لباس لکم و انتم لباس لهنَّ» (بقره - آیه ۲۸۸).
تأکید مقام عظمای ولایت در پیام به کنگره عظیم حج ما را بر آن داشت که به جست و جو در دریای معارف کلام وحی بپردازیم.
به تصریح قرآن مجید افراد منحرف و کج اندیش، آیات متشابه را دنبال میکنند تا ایجاد فتنه نمایند.
زن محل تجلی و دمیده شدن روح از ناحیه خدا در انسان است و اگر زن نباشد قطعا نسل آدمی منقطع میشود.
قرآن صراحتا به مردان هشدار میدهد که نسبت به رعایت احکام الهی در محیط خانواده تقوارا رعایت کنند.
هانری هشتم طبق فرمانی زنان را از مطالعه کتاب مقدس ممنوع کرد و طبق قانونی که حدود سال ۱۸۵۰ وضع شد زنان در شمار اتباع کشورشان به حساب نمیآمدند.
تأکید مقام عظمای ولایت در پیام به کنگره عظیم حج ما را بر آن داشت که به جست و جو در دریای معارف کلام وحی بپردازیم.
به تصریح قرآن مجید افراد منحرف و کج اندیش، آیات متشابه را دنبال میکنند تا ایجاد فتنه نمایند.
زن محل تجلی و دمیده شدن روح از ناحیه خدا در انسان است و اگر زن نباشد قطعا نسل آدمی منقطع میشود.
قرآن صراحتا به مردان هشدار میدهد که نسبت به رعایت احکام الهی در محیط خانواده تقوارا رعایت کنند.
هانری هشتم طبق فرمانی زنان را از مطالعه کتاب مقدس ممنوع کرد و طبق قانونی که حدود سال ۱۸۵۰ وضع شد زنان در شمار اتباع کشورشان به حساب نمیآمدند.
منبع : طوبی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست