چهارشنبه, ۱۰ بهمن, ۱۴۰۳ / 29 January, 2025
مجله ویستا
مطالبات بالا، تحمل پایین
۱) امروز نزدیک به ۱۰ سال از روزهایی میگذرد که انجمنهای اسلامی دانشگاهها بهعنوان یکی از پیشتازترین جریانات فعال در عرصه سیاسی ایران، به سراغ سیدمحمد خاتمی رفتند و از او برای شرکت در انتخابات ریاست جمهوری دعوت بهعمل آوردند.
خاتمی محور شعارهایش را توسعه سیاسی قرار داد و بلافاصله پس از روی کارآمدن دولتش نشریات و مطبوعات مختلفی پای به عرصه نهادند بهطوری که آن دوران را <بهار رکن چهارم> دموکراسی یعنی آزادی بیان نامیدند و اگر نبود تندرویهای برخی اصحاب رسانه، شاید امروز نیز میتوانستیم شاهد حضور رسانههایی با تیراژ بالا و پویایی و اثرگذاری بیش از این باشیم.
اما آنچه بهعنوان میراث پروژه خاتمی و همفکرانش برای جامعه ایران باقی ماند، گفتمانی است که خاتمی مولفههای اصلی آن را در سیاست داخلی آزادی مخالف، حقوق شهروندی، به رسمیت شناختن تکثر در عرصههای عمومی، تساهل و تسامح، تقویت جامعه مدنی به واسطه حضور احزاب و نهادهای مدنی تعیین کرد و در سیاست خارجی تنشزدایی در روابط خارجی، گفتوگو با دیگر کشورها برای رسیدن به تفاهم - که در حوزه اندیشه خود را در ایده <گفتوگوی تمدنها> متجلی ساخت- و برقراری روابط حداکثری با کشورهای مختلف بر اساس منافع ملی قرار داد.
جریان خاتمی، جریانی بود که علیرغم همه کاستیهای آن توانست مولفههای اصلی خود را در سطح جامعه نهادینه کند و لذا به گفتمان مسلط در میان تقریبا تمامی جریانات سیاسی بدل شود، هرچند بسیاری در عمل به آن پایبند نباشند و یا آن را طوری تفسیر و توجیه کنند که از دل آن همان فضای بسته و راکد بیرون آید. نتیجه منطقی ارائه و نهادینهشدن چنین گفتمانی بالارفتن سطح آگاهی در سطوح میانی و بالای جامعه بود. فعالیت خاتمی و بقیه اصلاحطلبان جهت بسط قانونگرایی و دموکراسی را میتوان در دو حوزه تفکیک کرد. از یک سو فعالیت در عرصه سیاسی و تلاش برای زندهکردن مفاهیم حامی آزادیبیان و دموکراسی در قانون اساسی و استفاده از ابزارهای مختلف دولت در جهت بسط این گفتمان و از طرف دیگر حضور اندیشمندان در حوزه علوم اجتماعی، علوم سیاسی و... امروز اگرچه اصلاحطلبان دیگر حضوری جدی در قدرت رسمی ندارند و لذا نمیتوانند مطالبات خود را در استفاده از ابزارهای موجود در ساختار قدرت دنبال کنند، اما حضور آنها در حوزه اندیشه همچنان با همان قدرت ادامه دارد و امید آن میرود که این حضور در عرصههای اجتماعی بتواند در میانمدت، سرریز سیاسی داشته باشد و آنها را بهقدرت سیاسی نیز بازگرداند.
۲) دانشگاه، در دوم خرداد ۷۶ یکی از مهمترین پایگاههای گفتمان خاتمی بود و توانست نقش شایانی در به قدرت رسیدن این جریان ایفا کند. هر چند پس از مدتی بخشی از جریانات دانشگاهی خاتمی را به ناتوانی و فرصتسوزی متهم کردند و حساب خود را از حساب اصلاحطلبان جدا کردند، اما به جرات میتوان گفت در حوزه اندیشه هنوز دانشگاه بزرگترین مدافع گفتمان خاتمی است و مولفههای اصلی آن گفتمان، جزو مطالبات اصلی جریان دانشجویی بوده و اکنون هم باقی مانده است. اتفاق مهمی که در حوزه دانشگاه و از پس این تجربه۱۰ ساله افتاده است اینکه سطح مطالبات دانشگاهیان در حوزههای مختلف بالارفته است که این خود نتیجه افزایش سطح آگاهی به حقوق و آرمانهای مطلوب یک جامعه دموکراتیک توسعهیافته است. لذا بازگشت از این سطح مطالبات به سطوح پایینتر امکانناپذیر مینماید، چرا که آگاهی به وجود آمده را دیگر نمیتوان از بین برد. اینکه امروز شاهد اعتراضات پیاپی دانشجویان نسبت به سیاستهای دولت نهم در مورد دانشجو و دانشگاه هستیم در درجه اول محصول آگاهیهای سیاسی است که در زمان خاتمی در بطن جامعه و بهتبع آن دانشگاه نهادینه شد و لذا پایینآمدن سطح تحمل دولت نسبت به فعالیتها به هیچ عنوان قابل پذیرش نیست. اینکه نمایندگان دولت خود سعی میکنند با ارائه آمار و ارقام و احیانا مقایسه بادولت قبل، ثابت کنند که وضعیت بهتری را فراهم آوردهاند، خود شاهدی است بر این مدعا که گفتمان خاتمی امروز تبدیل به گفتمان مسلط شده است. لذا تلاش برای ایجاد محدودیت در رسانهها و اقداماتی که منجر به پیدایش تصور ایجاد محدودیت در دانشگاهها گردد به واکنشهای منفی و اعتراضی دانشجویان دامن میزند و تنش را در دانشگاه افزایش میدهد.
۳ ) سوی دیگر مناسبات حاکم بر رابطه دانشجویان و دولت را باید در رفتار شناسی دانشجویان در مقابل کنشهای دولت جستوجو کرد. حاکم شدن ساختارهای مشخص بر رفتار دانشجویان که خود به خود باعث پیشبینی پذیرشدن رفتار دانشجویان میشود، سبب افزایش تحمل دولت نسبت به فعالیتهای دانشجویی خواهدشد. یعنی اینکه صراحتا دانشجویان تیپ ایدهآل خود را کاملا مشخص نمایند - امری که با مشخصترین ویژگی دانشجویان یعنی آرمانگرایی آنها رابطه مستقیم دارد - و سطح مطالبات خود را تعیین نمایند. از سوی دیگر یکی از اصلیترین وظایف جریان دانشجویی را باید بسط تلاشهای گفتمان اصلاحات در حوزههای مربوط بهاندیشه سیاسی و اجتماعی دانست. تلاشی که کار ویژه اصلی نهادهای مدنی است و از آنجا که هنوز در جامعه ایران نهادهای مدنی تبدیل به نهادهای مرجع نشدهاند این وظیفه را جریان دانشجویی باید برعهده بگیرد چراکه هم بهعنوان نهادی مرجع در سطح جامعه به راحتی پذیرفته میشود و هم به واسطه نخبهبودن توانایی تلاش در حوزهاندیشه و بسط مطالبات اصلاحطلبانه را دارا میشود.
در نهایت به نظر میرسد امروز دولت چارهای جز پذیرش گفتمان خاتمی ندارد، هرچند کلیت اتفاقات آن دوران را مورد نقد قرار دهد و لذا در حالی که سطح مطالبات بالارفته است پایین آمدن سطح تحمل هیچ جایگاهی نخواهد داشت و تنها در جامعه تنش ایجاد خواهد کرد.
علیرضا امیری
منبع : روزنامه اعتماد ملی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست