سه شنبه, ۹ بهمن, ۱۴۰۳ / 28 January, 2025
مجله ویستا
خدا در اندیشه غرب
این مقاله به تاریخ «مفهوم خدا در غرب» میپردازد و تصویر سنتی از خدا را با خدایی که از دل جهانبینی مدرن برمیخیزد، مقایسه میکند.
به یک اعتبار و به یک معنای بسیار محدود و خاص، تمام تاریخ تفکر بشر، از جمله تاریخ تفکر غرب، تاریخی تئولوژیک است; یعنی در این تاریخها، پرداختن به مسئله وجود یا عدم، وجود یک واقعیت نهایی، یک بنیاد، یک غایت و یک کانون معنابخش، و فهم و تفسیر این بنیاد و غایت همواره به انحای گوناگون، مسئلهای اساسی و محوری بوده است; تا آنجا که میتوان تمام تاریخ تفکر بشری، بهطور عام، یا تاریخ تفکر بشر غربی، بهطور خاص، را در حول و حوش «معنا و مفهوم خدا صورتبندی کرد».
همه انسانها در همه فرهنگها و تمدنها و در همه ادوار تاریخی، از معنا و مفهوم خدا فهمی ثابت و تغییرناپذیر نداشته و ندارند. خدای ابراهیم، موسی، عیسی و محمد علیهم السلام غیر از خدای بودا و شانکارا، و این دو نیز غیر از خدای کنفوسیوس و لائوتزو بوده، و خدای همه اینها غیر از خدای فیلسوفان در تاریخ مابعدالطبیعه غربی است. حتی برخلاف پیشفرض بسیار سترگ، بحثناشده و پنهان ما مسلمانها که تصور میکنیم معنا و مفهوم خدا، دستکم در همه ادیان پیامبران سامی، یکی است، باید توجه کنیم که، برای مثال، خدای موسی (یهوه) که بیشتر حکایتگر اوصاف اقتدار، خشم و غضب خداوندی استبا خدای عیسی (پدر آسمانی) که بیشتر بیانگر صفات مهر، محبت و عطوفتخداوندی است، و میان این دو با خدای محمد (الله) که اوصاف جباریت و رحمانیت را توامان متجلی میسازد، تفاوتهای فاحشی وجود دارد . از سوی دیگر، هنگامی که به تاریخ تفکر غرب نظر میکنیم، درمییابیم که خدای ادیان و فرهنگ یونانی، در همه تراژدیها و در دوره تفکر پیشسقراطی و پیش از ظهور مابعدالطبیعه، تفاوتهای بسیار جدی و اساسی با خدای دوران مابعدالطبیعه دارد و در تاریخ دوهزار و پانصد ساله مابعدالطبیعه نیز «دمیورژ» یا صانع افلاطون با «محرک لایتحرک» ارسطو، «احد» فلوطین، «جوهر خلاق» دکارت، «جوهر جوهرها» ی اسپینوزا، «ذات ناشناخته و ناشناختنی» کانت، «من مطلق» فیخته، «ایده مطلق» هگل یا «وجود فینفسه و مطلق» هایدگر، هرچند جملگی به آن حقیقت واحدی اشاره دارند که ما از آن به خدا تعبیر میکنیم، بههیچوجه دارای معنا و مفهوم واحدی نیستند. خدای نیوتن، یعنی خدایی که منطبق با نظام فیزیک نیوتنی تعریف میشود، یعنی همان خدای رخنهپوشی که گاه و بیگاه در نظام عالم دخالت میکند تا سرپوشی برای ضعفها و خللهای نظام نیوتنی باشد، همان خدایی که به ماده بیحرکت، حرکت میبخشد، به هیچوجه با خدای اینشتین و هایزنبرگ یکی نیست.
حتی در همین زمان و در جامعه خودمان نیز ما دارای یک خدا نیستیم و خدایان متعددی مییابیم . در قرآن نیز سوره کافرون به همین تعدد فهمها و تلقیها از معنا و مفهوم خدا اشاره دارد.
التفات به همین حیث تاریخی بشری، بهطور کلی، و حیث تاریخی مفهوم خداست که سبب شد مرحوم احمد فردید برخی از سخنرانیهایش را، به پیروی از این سنت اسلامی که هر سخنران، سخن خویش را با نام و یاد خدا آغاز میکند، بدین نحو شروع کند: به نام خدای پریروز و پسفردا; نه خدای امروز و دیروز و فردا .
برای اینکه به فهم دقیقی از تاریخ «مفهوم خدا در غرب» نایل شویم باید به صورتبندی این تاریخ بپردازیم . به گمانم باید برخدایان پنجگانه مرحوم فردید، یعنی خدای پریروز، خدای دیروز، خدای امروز، خدای فردا و خدای پس فردا، دو خدای «پسپریروز» و «پسآن فردا» را نیز بیفزاییم. خدای پسپریروز به خدای ادیان ابتدایی و بدوی اشاره دارد که با نوعی انیمیسم (۱) و جاندارانگاری موجودات همراه بود. مطابق با سیر تحول تاریخ تفکر غرب، خدای پریروز به تلقی لوگوس (۲) یا جان جهان (خدا) در فهم اندیشه متفکران پیش از سقراط اشاره میکند; خدایی که هنوز اسیر شبکه مفاهیم مابعدالطبیعی نگشته بود. خدای دیروز نیز توامان هم بر خدای مابعدالطبیعی یونانیان در دوره ظهور مابعدالطبیعه - یعنی خدای افلاطون و ارسطو - و هم بر خدای فیلسوفان و متکلمان مسیحی در قرون وسطا دلالت دارد. خدای امروز بیانگر تعریف مفهوم خدا در دل جهانبینی مدرن است. حرف «نه» در تعبیر «و نه خدای دیروز و امروز و فردا» از یاس و ناامیدی فردید از ظهور تلقی جدیدی از مفهوم خدا در آینده نزدیک حکایت میکند. به تعبیر دیگر، خدای فردا همان «خدای دیروز» یعنی خدای انطباقیافته با جهانبینی مدرن، و در استمرار همان درک و تلقی مدرن از خداوند است.
اما تعبیر فردید از خدای «پس فردا» مثبت است; چرا که میگوید: به نام خدای پریروز و پس فردا، و این نشان از امید ایشان به ظهور درک و تلقی تازهای از معنا و مفهوم خداوند، در آیندهای نهچندان نزدیک، است. به نظر میرسید فردید ظهور تفکر پستمدرنیستی را منطبق با همین سنخ تفکری میدیدند که ایشان، به تبعیت از هایدگر، چشمانتظار ظهور آن بودند. به خصوص بعد از مرگ ایشان، اصول و مبانی تفکر پستمدرن، دستکم برای ما ایرانیان، بیشتر خود را نمایاند. میبینیم که خدای پستمدرن خدای ناتوان و بیرمقی است که برخلاف تلاش دعوتکنندگان به آن، بههیچوجه نمیتواند کانون معنابخش حیات آدمی باشد، و این خدا بههیچوجه با خدای انبیای ابراهیمی، خدایان شرقی و حتی خدای متفکران پیش سقراطی مشابهتی ندارد. با این توضیحات، ما میتوانیم بیان ادبی فردید را اندکی تغییر داده و خدای پس فردا را همان خدای پستمدرن بدانیم و کماکان در انتظار فهم و دریافت تازهای از یک خدای زندهتر و حقیقتیتر، البته در آیندهای دورتر، باشیم.
مقایسه درک سنتی خدا در جهانبینی قرون وسطایی غربی و عالم اسلامی نیازمند پژوهشهای عمیق و تخصصیتری است; اما به اجمال میتوان گفت که: اولا، میتوانیم یک نوع انطباق بسیار کلی را میان تصویر خدا در جامعه خودمان - البته تصویر رایج - با تصویر رایجخدا در دوره قرون وسطای غربیان بیابیم; ثانیا، میتوانیم این تصویر رایج را، صرف نظر از پارهای استثناها، در هر دو سنت اسلامی و مسیحی، تحت عنوان «تصویر سنتی از خداوند» قرار دهیم. حال بهرغم آگاهی به نادیده گرفتن پارهای از استثناها و نیز تفاوتهای تاریخی، میتوانیم برخی از اوصاف رابه منزله ویژگیهای «خدای سنتی» تلقی کنیم و به مقایسه این ویژگیها با «خدای مدرن» یا حتی «خدای پستمدرن» بپردازیم. به این ترتیب میتوان خدای سنتی را در قیاس با خدای مدرن با پارهای از اوصاف زیر توصیف کرد:
الف) خدای سنتی، خدایی ماورایطبیعی است; به این معنا که کاملا متعالی از طبیعت و خارج از آن است. اما در دوران مدرن، جنبه ماورایطبیعی خدا رنگ میبازد و خدا دیگر نه به منزله امری ماورای طبیعت، بلکه بیشتر به منزله عنصر نظمدهنده خود طبیعت درک میگردد; یعنی خداوند، دیگر خارق مسیر عادی طبیعت نیست; بلکه خود مکانیسم درونی طبیعت و جهان، در کلیت آن، میباشد. در مرحله دوم مدرنیته، یعنی در قرون ۱۸ و ۱۹ و دهههای نخستین قرن ۲۰، دریافته شد که اساسا چه نیازی به وجود چنین خدایی هست; پس طبیعت را به کمک همان مکانیسمها و قوانین علمیاش تبیین کردند و متفکرانی چون فویرباخ و مارکس مفهوم خدا را کنار نهادند و خود طبیعت و مکانیسمهای آنرا به منزله آن واقعیت نهایی و بنیادی تلقی کردند.
ب) به تعبیر دیگر، دستان خدای سنتی برای انجام هرکاری باز بود; اما در دوران مدرن و با حاکمیت جهان بینی علمی، دیگر دستان خدا همچون گذشته باز نیست. بر همین اساس، جهان گذشته مملو از معجزات، کرامات و خرق عادات است.
ج) در تصویر سنتی، خداوند قادر مطلق و همهتواناست; زیرا او به عنوان خالقی در ماورایطبیعت، خالق طبیعت و واضع قوانین طبیعی است و اوست که میتواند به دلخواه خود، همین قوانین عادی ورایج عالم را زیر پا گذارد تا خود را به وسیله معجزات و کرامات بر خلایق آشکار سازد. اما در دوران مدرن، قدرت خدا، نه مطلق، بلکه در چارچوب قوانین طبیعی و علمی عالم است و به تعبیری، فاعلیت و قدرت خدا از طریق همان قوانین طبیعی، خود را آشکار میکند.
د) خدای سنتی، خدایی متشخص و شخصگونه، و برخوردار از صفاتی انسانگونه است; لیکن در دوران مدرن این خدای متشخص و شخصوار جای خود را به خدایی بدون تشخص میدهد که نه همچون موجودی ماورا و متعالی از طبیعت، بلکه همچون حقیقتی است که حال در طبیعت است.
ه) خدای سنتی به سبب قدرت مطلق خود، تابع هیچ اصل و قاعده و عقلانیتی نبود. او همچون امپراطور یا پادشاه قدرتمندی بود که در سرتاسر ملک خویش حکم میراند و بندگان را یارای هیچگونه پرسش و سؤالی نبود. گویی تناظری میان نظامهای سیاسی و اجتماعی گذشته با خدای گذشتگان وجود داشت. اما در دوران مدرن، خداوند همراه با تغییر و تحولات سیاسی و اجتماعی، گویی دموکراتتر شده و قدرت خود را به اصول و مبانی عقلی و منطقی محدود میسازد.
و) خدای سنتی، خدایی توتالیتر بود و در همه حوزهها، اعم از خصوصی و اجتماعی، برای بشر احکامی صادر میکرد; اما در دوران مدرن، این خدا به حوزههای خلوت و خصوصی رانده میشود و عرصههای سیاست، جامعه، حقوق و اقتصاد را به خود بشر وامیگذارد. سکولاریسم یعنی اینکه خدای لیبرال جانشین خدای توتالیتر میگردد.
این روزها نویسندگانی یافت میشوند که میکوشند تقابلهایی را میان جهانبینی سنتی و جهانبینی مدرن نشان دهند و جهانبینی پستمدرن را به منزله وضع مجامع یا سنتز آن دو جهانبینی به تصویر کشند، و در نتیجه از خدای جدیدی به نام خدای «پستمدرن» سخن میگویند. برای مثال، دیوید گریفین معتقد است که در جهان بینی سنتی، خداباوری با نظریه لقتخلقالساعه یا فیکسیسم همراه بود; در دوران مدرن، نظریه تکامل و داروینیسم با ماتریالیسم ملازم گشت; اما در جهان بینی پستمدرن، میتوان از خداگرایی تک باورانه سخن گفت .
پینوشت:
۱. animism.
۲. Logos.
۱. animism.
۲. Logos.
منبع : درگاه پاسخگویی به مسایل دینی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست