پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

نگذارید انقلا‌ب به دست نااهلا‌ن بیفتد


نگذارید انقلا‌ب به دست نااهلا‌ن بیفتد
از بازگشایی دانشگاه‌ها تا دوم خرداد ۷۶ اتفاقات و جریاناتی رخ می‌دهد اعم از فكری و رفتاری كه بر فعالیت‌های دانشجویی تاثیر بسزایی دارد. در این سال‌ها عمدتا جریان دانشجویی در پیوند با حاكمیت با نگرش فكری و سیاسی خاصی موسوم به چپ است. پس از تسخیر لا‌نه جاسوسی محور نظام‌سازی بر پایه چرخش سیاسی و جابه‌جایی جدید قدرت دولتی روندی تازه آغاز می‌كند.
این روند اقتضائاتی دارد كه تا حدی بر شیوه و چگونگی فعالیت‌های دانشجویی تاثیر می‌گذارد. متعاقب آن انقلا‌ب فرهنگی و جنگ تحمیلی اتفاق می‌افتد كه آن هم الزامات و اقتضائات خاص خود را دارد. یكی از اشكالا‌تی كه در این میان گریبانگیر جنبش دانشجویی می‌شود ورود و اتكایشان به قدرت دولتی است. اولین تقابل‌هایی كه بین تحكیم وحدت و جریانات دانشجویی دیگر و شكل‌گیری سایر تشكل‌ها صورت می‌گیرد به همین پشتوانه دولتی دفتر تحكیم وحدت، به ویژه در سال‌های اولیه انقلا‌ب فرهنگی و بازگشایی دانشگاه‌‌ها تقریبا تا سال‌های ۶۹ بازمی‌گردد. در تحلیل نزدیك به واقع از دوم خرداد می‌توان اینگونه بیان داشت كه دوم خرداد یك واقعیت چندگفتمانی است كه شاكله اصلی آن عبارت بود از یك مدل رفتاری نوین انقلا‌بیونی كه مطالبات خود را در قالب ظرفیت‌های قانون اساسی دنبال می‌كنند و همواره خواستار تحقق آرمان‌های تابناك امام راحل(ره) و انقلا‌ب اسلا‌می هستند. اما بخشی از آن گفتمان را جریان روشنفكری سكولا‌ر و لیبرال به دست می‌گیرد كه از طریق نفوذ در پاره‌ای تشكل‌های دانشجویی از جمله بخش‌هایی از دفتر تحكیم وحدت و همچنین از طریق استحاله برخی از افرادی كه در جریان جنبش دانشجویی ۱۳ آبان نقش‌آفرین بودند، توانستند وضعیتی خاص را به‌وجود بیاورند و آن فضای اجتماعی كه زمانی به نفع مباحث دینی و انقلا‌بی روان بود، بر خلا‌ف آن سوق داده شود. قطع نظر از دوم خرداد و تفاسیری كه از آن می‌شود، تصوری كه مردم از آن داشتند با تفسیری كه برخی از مفسرین از آن می‌كنند، هرگز یكی نیست.
جنبش دانشجویی ضمن اینكه نیازهای تئوریك و فكری خود را از میان روشنفكران با گرایش مختلف تامین می‌كند، نیاز به استقلا‌ل دارد. نمی‌توان از دانشجو انتظار تئوری‌پردازی داشت، اما می‌توان به او به‌عنوان یك دانش‌پروژه نگریست و طلب یاری كرد. عده‌ای برآنند كه جنبش دانشجویی را در خدمت خواسته‌های خود اجیر نمایند و از آن به‌عنوان اهرمی جهت نیل به اهداف خویش مورد استفاده قرار دهند. گروهی به دنبال دولتی‌سازی این جنبش‌اند وبا هرگونه ابزار غیراخلا‌قی و خارج از تقوای سیاسی در پی آنند تا با گل‌آلودكردن آب، ماهی آمال خود را صید كنند. اما گروه دیگری نیز همواره در پی مصادره‌نمودن این جنبش در ذیل منافع جناحی خود هستند و دائما با مرثیه‌سرایی حركات برگرفته از روح رادیكالیسم را ضامن بقای عمر سیاسی خود می‌دانند. این دو گروه به‌واقع همانند دو لبه یك قیچی می‌مانند كه ارتزاقشان وابسته به زیستن در كنار یكدیگر است. تفاوت اساسی یك گروه سیاسی با یك روشنفكر در این است كه اولی برای قدرت خیز برمی‌دارد و تمام تلا‌ش خود را جهت رسیدن به آن به‌كار می‌بندد، اما روشنفكر برای قدرت از خود ولع نشان نمی‌دهد و با احدی پیمان اخوت نمی‌بندد، چرا كه همواره نقاد است.
از این‌رو وابستگی تشكل‌های دانشجویی به گروه‌های سیاسی آفتی است كه آنها را از آرمان‌خواهی، خردورزی و روشنفكری دور می‌سازد. لذا به یقین می‌توان گفت كه اگر جنبش دانشجویی در منافع و شعارهای كلیشه‌ای محو شود و به‌لحاظ رفتاری هژمونی یك زندگی سرمایه‌داری را با تمام وجودش بپذیرد، آنگاه چه جنبش دانشجویی انقلا‌بی كه با انقلا‌ب اسلا‌می قابل تعریف است و چه جنبش دانشجویی كه با ۱۶ آذر تعریف شد، دیگر نمی‌تواند رسالت خطیر خود را به‌عنوان نبض بیدار جامعه ایفا نماید. تثبیت و تامین آزادی و آزاداندیشی اگر توأم با پایبندی به ایمان و هویت اسلا‌می و انقلا‌بی نباشد، حاملا‌ن جنبش دانشجویی و نیز سایر سیاستمداران را از درك صحیح تفاوت‌های این نظام با الگوهای لیبرال دموكراسی بازمی‌دارد. افراد بی‌هویت، نه بارهای روشن و ایده‌های مشخص دارند، نه به تقویت یا تضعیف آنچه دارند، حساس‌اند و نه به مهاجمان عكس‌العمل مبتنی بر یك دانش آكادمیك نشان می‌دهند. اكنون كه دهه سوم انقلا‌ب اسلا‌می ایران را تحولا‌ت چشمگیری در حال رقم‌زدن است، تعصب و جزم‌اندیشی برخی آنچنان مخرب و غیرعقلا‌نی است كه اذهان جامعه را به خود مشغول ساخته و دلسوزان خط امام(ره) را همواره به اهمیت جمله تاریخی مرادشان فرا می‌خواند كه <نگذارید انقلا‌ب به دست نااهلا‌ن بیفتد.>
آرش پاك‌اندیش
منبع : روزنامه اعتماد ملی