یکشنبه, ۱۵ مهر, ۱۴۰۳ / 6 October, 2024
مجله ویستا

تاثیر نماز بر شادابی جسم و روح


تاثیر نماز بر شادابی جسم و روح
پیامبر اکرم (ص) می فرماید:
" مؤمن ، شوخ و لبخند بر دهان است و منافق بد خلق و گره بر ابرو."
امروزه ضرب المثل ایرانی "خنده بر هر درد بی درمان دواست " مصداق کاملاً علمی پیدا کرده است.
دانش پزشکی در قرن حاضر به وضوح می داند، اشخاصی که اصطلاحاً یک لب و هزار خنده گفته می شوند، نسبت به آنان که به اصطلاح با خودشان نیز قهرند و نسبت به زندگی بد بین و عبوس هستند، بسیار کمتر دچار بیماری های جسمی و روانی می شوند.
به این ترتیب هر عاملی که شادابی را به انسان هدیه کند، در واقع به سلامتی جسم و روان او کمک کرده است. اما نکته بسیار مهمی که دانش طب به بشر آموخته است، این مطلب است که شادابی و افسردگی انسان پیش از آنکه تحت کنترل و اراده او باشد، زیر فرمان تغییرات مواد شیمیایی در سلسله اعصاب مرکزی انسان است.
از جمله این مواد شیمیایی " دوپامین " را می توان نام برد که افزایش آن در بدن سبب می شود، انسان بدون اراده دچار ناراحتی گردد و کاهش این ماده نیز سبب شادی غیر ارادی انسان خواهد شد.
به عنوان مثال، عصبانیت و ناراحتی غیر ارادی و بدون علت صبحگاهی، که حالت شدید آن به عنوان ملانکولی یا همان مالیخولیا ( افسردگی درون زاد صبحگاهی) شناخته می شود، در اثر تغییرات و کم و زیاد شدن همین مواد شیمیایی به وقوع می پیوندد.
از دیگر مواد شیمیایی داخل بدن که به طور غیر ارادی سبب شادی انسان می شود و به او شعف و نشئه بی نظیر می بخشد ، ماده ای به نام “ کورتیزول " است که میزان آن در داخل بدن انسان در ساعات سحرگاهی به شدت افزایش می یابد و در صورت بیدار بودن انسان در این ساعات، لذت و شعف سرمست کننده ای به او دست می دهد که بی شک بر زندگی او در تمام طول روز تأثیر گذار است.
افزایش کورتیزول در ساعات اول صبح و ارتباط آن با سرخوشی صبحگاهی که امروزه از مسلمات پزشکی است، در واقع توجیه قابل توجهی است بر همه مضامینی که در فرهنگ و ادب و عرفان پیرامون "اسرار سحر" معرفی می شوند.
در اشعار خواجه شیرین سخن شیراز، حضرت حافظ، موارد بسیاری را می توان یافت که نشان می دهد به سرخوشی و شادابی سحرگاهی و تأثیر آن در زندگی انسان توجه شده است.
هر گنج سعادت که خدا داد به حافظ
از یمن دعای شب و ورد سحری بود
ضرب المثل ایرانی مشهور که منسوب به بزرگمهر می باشد، یعنی: "سحر خیز باش تا کامروا باشی" نیز اشاراتی نغز به تأثیر بیداری صبحگاهی بر زندگی شادکامانه و سعادت آمیز دارد.
به این ترتیب واضح است، امر واجب نماز صبح با ارزانی داشتن بیداری صبحگاهی به انسان، تقدیم کننده شادابی به جسم و روان او می باشد و یک نتیجه مهم این شادابی، سلامت جسم و روان خواهد بود .
● تاثیر نماز بر آرامش عضلات
گروهی از نویسندگان مسلمان کوشیده اند، در حرکات حین نماز اعم از قیام و قعود و رکوع و سجود، جنبه هایی از نرمش عضلانی و ورزش بدنی را بجویند و آن را با نرمش های متداول دیگر که منجر به استراحت و آمادگی عضلانی می شوند، مقایسه کنند. اما دیدگاه ما به آرامش عضلانی ناشی از نماز، از دریچه دیگری است.
دانش پزشکی، امروزه به اثبات رسانده است که اگر شخصی حدود ساعت ۱۰ شب بخوابد و ساعت ۵ صبح از خواب بیدار شود( یعنی ۷ ساعت خواب) در ساعت ۱ بامداد ، در بدن او برخی مواد شیمیایی شبه مورفین که به عنوان گروهی اندورفین ها و آنکفالین ها نامگذاری شده اند، ترشح می شوند که این مواد اثر مستقیم بر روی قسمت های مختلف بدن از جمله عضلات اسکلتی دارند و منجر به راحتی (RELAXATION) عضلانی، در طول روز بعدی برای فرد می شوند.
اما چنانچه شخص در ساعت ۱۲ شب بخوابد و صبح روز بعد، ساعت ۱۰ صبح از خواب بلند شود ( یعنی حدود ۱۰ ساعت خواب)، اندروفین ها و آنکفالین ها بر خلاف حالت قبلی، افزایش ترشح کافی نخواهند داشت و در نتیجه سبب می شود با این که شخص حدود ۳ ساعت بیشتر از حالت قبلی خوابیده است، از آرامش و استراحت عضلانی به اندازه کافی بهره مند نشود، و درست به همین علت است که هر چه خواب انسان بیشتر ادامه پیدا کند و مثلاً تا ساعت ۱۰ صبح به درازا بکشد ، احساس خستگی و کوفتگی عضلانی پس از آن، بیشتر خواهد بود.
فریضه " نماز " با اثر درخشان و بی نظیری که در ایجاد سلامت خواب دارد (و به جنبه هایی از آن در قسمت های قبل اشاره نمودیم) در این مورد نیز نقش بسیار مؤثری ایفا می کند، چرا که " نماز صبح" ضمن ایجاد الزام و وجوب برای سحر خیزی، انسان را خود به خود به سوی یک آرامش عضلانی ناشی از مواد شیمیایی درون زا سوق می دهد.
بزرگان عرصه علم و اندیشه مانند استاد شهید مرتضی مطهری (ره) نیز برنامه زندگی خود را بر مبنای خوابیدن در ساعت حدود ۱۰ شب و برخاستن از خواب، حدود نیم ساعت قبل از اذان تنظیم کرده بود تا از مواهب خدادادی و بی حد و حصر نماز، حداکثر فیض و بهره را ببرد.
● تاثیر نماز بر بیماری های پوستی
هر چند می توان در بعد نمادین و از دیدگاه زیبایی شناسی ، مسح سر و پا در پایان وضو را سمبلی جسم ، از سر تا پا و از فرق تا قدم به حساب آورد و به عنوان عاملی در یاد آوری پیوسته مسلمانان مبنی بر نظافت تمام بدن تلقی کرد، اما در باره بیماری ها نیز می توان به نکاتی چند توجه نمود .
پاها و سر انسان بر خلاف دست و صورت، از اعضایی هستند که در بخش قابل توجهی از شبانه روز پوشیده هستند، تا حدی که حتی خود نیز معمولا توجه کمی به آنها دارند .(۱)
اما امروزه دانش بشر، گروهی از بیماری ها را می شناسد که شروع تظاهرات این بیماری ها از پوست سر و پاهاست، به عنوان مثال برخی بیماری های قارچی پوست از حد فاصل میان شست و دیگر انگشتان پا آغاز می گردد که اتفاقا درست محل این ناحیه، مسح واجب دارد و به همین ترتیب مسح سر نیز می تواند توجه انسان را به آلودگی یا ضایعه عفونی در مو و پوست سر توجه دهد و در نتیجه انسان را برای رفع آن به اقدام وادارد.
در ضمن وجوب مسح سر و پا فرصتی است برای برداشته شدن پوشش پا و سر و در معرض هوا و اکسیژن قرار گرفتن این اعضاء که علاوه بر شادابی پوست، به نوبه خود مانع رشد ارگانیزم های بی هوازی در منافذ پوست خواهد شد.
البته لازم به توجه است که بسیاری از بیماری های پوست (به ویژه عفونت ها) بوسیله غسل های متعدد اعم از واجب و مستحب که شخص نمازگزار در طول زندگی خود به جا می آورد، قابل پیشگیری هستند که برای پرهیز از اطاله کلام تنها به همین اشاره بسنده می کنیم.
نویسنده : دکتر مجید ملک محمدی
پی نوشت:
۱. پوشش پا به صورت جوراب و کفش امروزه در اکثر فرهنگ ها متداول شده است و پوشش سر به صورت های مختلف از چادر و عمامه گرفته تا کلاه و روسری از دیر باز معمول بوده است.
منبع : پایگاه اطلاع رسانی پزشکی شفا