گندم و جو

اربابی از غلام خود خواست قدری گندم بکارد. غلام جو کاشت. وقت درو که رسید، ارباب به اعتراض گفت: مگر نگفته بودم که گندم بکاری؟ چرا خلاف دستور من عمل کردی و جو کاشتی؟! غلام در جواب گفت: گمان می‌کردم از جو هم گندم می‌روید!
ارباب گفت: ای نادان! آیا دیده‌ای که کسی جو بکارد و گندم بردارد؟!
غلام گفت: چگونه است که تو گناه می‌کنی و انتظار ثواب داری؟!
از مکافات عمل غافل مشو
گندم از گندم بروید جو ز جو
آیات ۸۹ و ۹۰ سوره نمل: من جاء بالحسنه فله خیر منها و هم من فزع یومئذ امنون* و من جاء بالسیئهٔ فکبت وجوههم فی النار هل تجزون الا ما کنتم تعملون
هر کس نیکی بیاورد، پاداش بهتر از آن یابد و هم از هول و هراس قیامت ایمن باشد* و کسی که بدکار و زشت‌کردار آید، در آن روز به رو در آتش افتد. آیا جز آنکه جزا و نتیجه اعمال خود آنهاست؟

برگرفته از کتاب اندرزها و حکایات

منبع : روزنامه اطلاعات