دوشنبه, ۲۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 13 May, 2024
مجله ویستا


خانواده ای به وسعت یک شهر


خانواده ای به وسعت یک شهر
پدیده زندگی كودكان و نوجوانان در خیابان ها موضوعی جهانی است. تعداد زیادی از مهاجران كه به شهرها می آیند، موفق به یافتن شغل نمی شوند و در شرایط رقت انگیز فقر شهر قرار می گیرند كه از نظر نوع و شدت با امرار معاش در روستا بسیار متفاوت است. این مهاجران در مبارزه برای استقرار در شهر، می كوشند وسایل معیشت و حمایت های عاطفی را كه به آن نیاز دارند فراهم كنند. تحت چنین تنش هایی خانواده ها اغلب نمی توانند به طور موثر به مسائل و نیازهای كودكان خود بپردازند. غفلت و سوءاستفاده سبب می شود كه بسیاری از كودكان حس كنند كه ناچارند خانواده را برای زندگی در خیابان ها كه در ابتدا آزادتر و جالب تر به نظر می رسد، ترك كنند.
كودكان و نوجوانانی كه در خیابان ها زندگی می كنند از بیماری سوءتغذیه، خشونت جسمی، آسیب های روانی و رفتار خصمانه رنج می برند. به غیر از آنچه كه از سختی های زندگی در خیابان یاد گرفته اند، این كودكان و نوجوانان با آموزش كم و وسایل اندك برای تامین زندگی خود به بزرگسالی می رسند.
برای كودكانی كه خانواده خود را ترك كرده و به خیابان ها روی آورده اند سه محل برای رفتن وجود دارد. سرپناه ها و خانه هایی كه از كمبود منابع رنج می برند. مراكز اصلاح و بازپروری و اماكن امن كه فراریان از خانه توسط دادگاه ها به اجبار به آن محل ها اعزام می شوند (اگر كودكان آنجا را ترك كنند مرتكب خلاف شده اند) و در آخر زندان ها. اغلب كودكان، این مراكز نگهداری را مكانی غم انگیز و وحشتناك می دانند؛ محیطی شبیه به زندان كه سرهای كودكان تراشیده می شود. اغلب كودكان مجبورند با افراد مسن تر و خشن تر سر كنند. آنها در كودكی فقط یاد می گیرند كه از بزرگسالان بترسند و مطابق فرمان عمل كنند.
در همین حال پروژه سازمان بهداشت جهانی برای كودكان خیابانی (۱۹۹۳) چهار گروه مختلف را به عنوان خیابانی مشخص كرد: ۱- كودكانی كه در خیابان ها زندگی می كنند و اولین نگرانی آنها زنده ماندن و داشتن سرپناه است.
۲- كودكانی كه از خانواده خود جدا شده اند و موقتاً در مأمنی مانند خانه های متروك و سایر ساختمان ها ، پناهگاه ها و سرپناه ها زندگی می كنند و یا از منزل یك دوست به منزل دوست دیگری می روند.
۳- كودكانی كه تماس با خانواده خود را حفظ می كنند، ولی به علت فقر، پرجمعیت بودن خانواده و یا سوءاستفاده جسمی یا جنسی از آنان در خانواده، بعضی از شب ها و یا اكثر ساعات روز را در خیابان ها به سر می برند.
۴- كودكانی كه در مراكز ویژه نگهداری می شوند، اما قبلاً در وضعیت بی خانمانی به سر می برده اند و در معرض خطر برگشت به همان وضعیت هستند.
برنامه «خانواده باز» برای مساعدت به نوجوانان، پاسخی غیرسنتی ولی موثر برای تماس و كمك به نوجوانانی است كه برقراری ارتباط با آنان مشكل است و در خیابان ها و یا در اطراف آن زندگی می كنند. سازمان خانواده باز در اواخر دهه ۱۹۷۰ در اروپا پایه ریزی شد.
مددكاران خیابانی سازمان «خانواده باز» به طور ۲۴ ساعته شخصاً در دسترس افرادی هستند كه شدیداً به آنها وابسته اند. این روش كار مستلزم چالش های تشكیلاتی است، ولی در علاقه مند كردن و مساعدت به نوجوانانی كه اصولاً از قبول خدمات عمومی روی گردان هستند، بسیار موفق بوده است.
- بیگانه شدن و طرد آنها از نظام ها و ساختارهای معمول اجتماعی.
- اقدام به رفتارهای شدیداً ضداجتماعی و صدمه به خود.
- داشتن سوءظن به خدمات رسمی و در نتیجه استفاده كم از منابع كمكی موجود.
- زندگی كردن در سطحی پایین و خارج از محدوده های سنتی سیستم رفاهی ،همگی از مشخصات برجسته گروه كودكان خیابانی است.
كار خیابانی تعهدی است مبنی بر اقدام برای كودكان خیابانی با شرایط آنان و در محیط آنان و برای تامین امكانات برای كودكان خیابانی كه به ایجاد و حفظ رابطه ماندگار با یكدیگر تمركز دارد
- كوشش می كند به كودكان احساس در دسترس بودن بدهد كه از حضور فیزیكی فراتر می رود و محدود به یك چارچوب زمانی نیست
- مستلزم نشان دادن علاقه و احترام به محیط ها و فرهنگ های محلی است كه كودكان خیابانی به آن وابسته هستند.
- متضمن ایجاد اعتماد و اعتبار خیابانی است تا كودك در درخواست كمك از شخص مورد اعتماد دیگر به عنوان مددكار خیابانی احساس اطمینان كند
- در نظر دارد تا با توجه كردن به رابطه بین محیط اجتماعی و كودك، انعطاف پذیری را در جامعه تقویت كند
با تمركز بر راه حل های مبتنی بر نیازهای جامعه، طیف گسترده ای از دست اندركاران امور اجتماعی به این تاثیر متقابل علاقه مند و مشغول می شوند.كار خیابانی مستلزم عملكرد متقابل از هر دو طرف یعنی مددكار خیابانی و كودك خیابانی است. به عبارت دیگر كودك حق دارد تصمیم بگیرد كه آیا مددكار خیابانی مورد اعتماد است یا نه و انتخاب كند كه اگر بخواهد، فرار كند.
كار خیابانی با در نظر گرفتن نیاز درونی كودك، سعی می كند با او رابطه ایجاد كند. برای كار خیابانی برآوردن نیاز كودك به داشتن رابطه، تعلق و پایداری دارای اهمیت زیادی است. قرار دادن كودك در یك شبكه خدماتی، هدف درجه دوم آن است.
در كار خیابانی، در دسترس بودن مددكار خیابانی نه با زمان، بلكه با برخورد او تعریف می شود. كودكان خیابانی باید بتوانند مددكار خیابانی را به عنوان بخشی از محیط زندگی خود تلقی كنند نه به عنوان پدیده ای فیزیكی كه گاهی اوقات در محیط او حضور پیدا می كند.در كار خیابانی رابطه بر اساس احترام متقابل بین كودك و مددكار خیابانی در طی ماه ها و گاه سال ها به وجود می آید و این كار موجب می شود كه مددكار گوش به زنگ زمانی باشد كه كودك برای دریافت كمك آمادگی پیدا می كند. بنابراین مددكار خیابانی ایده آل دارای حس وقت شناسی فوق العاده ای است.
كار خیابانی مبتنی بر این تصور است كه منابع كمك رسانی فقط در خدمات و ساختارهای عمومی وجود ندارند، بلكه در محیط نزدیك كودك موجود می باشند. احترام برای محیط كودك به این معنی است كه شبكه های غیررسمی كودك و نوجوان در زندگی خیابانی به نوعی مورد استفاده قرار می گیرند كه منابعی برای كودك خیابانی در كنار خدمات عمومی، خانواده ها، مدارس و فعالیت های تجاری برای كودك به وجود آورند.
مددكار خیابانی با منظور كردن اثرگذاری متقابل بین كودك و همه عوامل دست اندركار در محیط اجتماعی او و دخالت دادن این افراد در اقدامات كمك رسانی، توانایی جامعه را برای مدارا و ایجاد و امكانات برای آنهایی كه كمبودهای شدید دارند بهبود می بخشد.
كودكی كه به طور موقت یا دائم از محیط خانوادگی خود محروم شده است، یا كودكی كه به خاطر منافع عالیه اش نتوان به او اجازه داد كه در آن محیط باقی بماند، سزاوار حمایت و مساعدت ویژه از سوی دولت خواهد بود.
سعیده امیر خلیلی
منبع : روزنامه همشهری