جمعه, ۵ بهمن, ۱۴۰۳ / 24 January, 2025
مجله ویستا
چرا اصلاحات بازار موفق شد و دموکراسی شکست خورد؟
یکی از شعارهای اولیه گورباچف «تفکر جدید در سیاست خارجی» بود
این حتی از شعارهای دیگر وی - پرسترویکا و گلاسنوست- که قصد قبلی وی بودند مبهمتر بود. بیستوهفتمین کنگره حزب در فوریه ۱۹۸۶ «مفهوم دنیایی متناقض، اما بهم متصل، بهم وابسته و اساسا جداییناپذیر» را به تصویب رساند.
سیاست خارجی جدید، لفاظی گونه و پر از شعار و بلوفهای کلیشهای بود، اما چندین هدف روشن داشت. یکی از اهداف کاهش دادن هزینه سیاست خارجی شوروی بود. بیش از هر چیزی گورباچف میخواست مانع مسابقه تسلیحات هستهای با ایالات متحده شود چون شوروی دیگر قادر به تحمل چنین هزینهای نبود. آن طور که لیگاچف (۱۹۹۳) در این باره گفت:
پس از آوریل ۱۹۸۵ ما با وظیفه مهار مخارج نظامی روبهرو بودیم. بدون این کار، برنامههای اجتماعی بزرگ مقیاس امکان پیاده شدن نداشت؛ اقتصاد با این بودجه نظامی که ۱۸درصد درآمد ملی را تشکیل میداد توان تنفس عادی نداشت.
هدف دیگر سیاست خارجی پایان دادن به جنگ در افغانستان بود که بسیار بیطرفدار شده بود، تلفات انسانی زیادی برجا گذاشت و مشکل اجتماعی جدی به بار آورده بود چون بسیاری از کهنه سربازها به صورت معتادان به مواد مخدر و تبهکاران سنگدل برمیگشتند.
سیاست خارجی گورباچف، اهداف داخلی نیز داشت. او آزادی عمل اندکی در سیاست داخلی داشت و شبیه بسیاری از روسای دولتها، از مهارتهای سیاست خارجی خود برای گسترش اقتدار خویش در داخل استفاده کرد. گورباچف با ایدئولوژی زدایی از سیاست خارجی و تلاش به گشودن کشورش روی دنیای بیرونی، متوسل شدن به مارکسیسم- لنینیسم عقیم شده در اتحاد شوروی را تضعیف کرد.
جلسه ریکیاویک در مورد این مساله که آیا پیمان موشک ضد بالستیک (ABM) امضا شده توسط ایالات متحده و اتحاد شوروی در ۱۹۷۲ اجازه تحقیق، توسعه و آزمایش سیستمهای دفاع فضایی تکنولوژی پیشرفته (آن طور که ایالات متحده استدلال میکرد) را میداد و بر سر تلاش گورباچف به محدود کردن برنامه SDI به تحقیقات «آزمایشگاهی» به هم خورد. با این حال ریکیاویک یکی از برجستهترین نشستهای سران تا آن زمان بود که بین رهبران آمریکا و شوروی برگزار شد. سفیر آمریکا در مسکو جک متلاک، ریکیاویک را یک «نقطه عطف روانشناسانه» نامید. در عین حال او نتیجه گرفت که «خوب شد جلسه به تفاهمی درباره کاهش تسلیحات که گورباچف پیشنهاد داد و ریگان هم نزدیک بود موافقت کند نرسید ... زیرا این توافق عملی نبود.»
پیشرفت حاصله در ریکیاویک منجر به امضای پیمان نیروهای هستهای میان برد دوجانبه (INF) بین آمریکا و شوروی در واشنگتن در ۸ دسامبر ۱۹۸۷ شد. متلاک پیمان INF را «با اهمیتترین گامی دانست که آمریکا و شوروی برداشته بودند تا جهت مسابقه تسلیحاتی را معکوس سازند.» نابودی کامل موشکهای میانبرد (در دامنه ۵۰۰ تا ۵۵۰۰ کیلومتر) توسط آمریکا و شوروی قید شده بود. کاهشهای توافقی نامتقارن بود: نابودی ۱۸۳۶ موشک در طرف شوروی اما فقط ۸۵۹ موشک در طرف آمریکا. هر دو ملت اجازه داشتند تاسیسات نظامی همدیگر را بازرسی کنند تا از رعایت قانون مطمئن شوند. این گشایش پس از این ممکن شد که توافق INF از SDI جدا گردید. اتحاد شوروی ابتدا پافشاری کرده بود که همه آنها به صورت یک بسته مذاکره شوند ... سازش دیگر شوروی این بود که پیمان فقط به تسلیحات آمریکا و شوروی محدود گردد و نیروهای هستهای انگلستان و فرانسه را نادیده بگیرد. پیمان INF زرادخانه هستهای عظیمی برای هر دو کشور باقی گذاشت، اما سلاحهای بسیاری نابود شدند و آن مقدمهای برای کاهشهای بعدی تسلیحات بود.
دیگر وظیفه بزرگ سیاست خارجی گورباچف، خروج از افغانستان بود. شوروی نیازی به توافق با هیچ کس نداشت فقط باید از افغانستان خارج میشد. گورباچف و شواردنادزه میفهمیدند که این کار باید انجام شود. به همان زودی در ۱۷ اکتبر ۱۹۸۵، آنها تایید اولیه را از دفتر سیاسی دریافت کردند. در تلاش به تضمین یک عقبنشینی منظم و حفظ دولت طرفدار شوروی در کابل، گورباچف یک توافق بینالمللی، توافق ژنو را برای پایان دادن به دخالت شوروی در افغانستان انتخاب کرد. توافق در ۱۴ آوریل ۱۹۸۸ توسط افغانستان، پاکستان، ایالات متحده و شوروی امضا شد. خروج سربازان شوروی در ماه می ۱۹۸۸ شروع شد و آخرین سرباز شوروی در فوریه ۱۹۸۹ روانه شد. فصل غمبار توسعهطلبی بیجهت و بیباکانه شوروی بسته شده بود.
در این سه سال، گورباچف به سه هدف اصلی در سیاست خارجی دست یافته بود. او یک توافق مهم کنترل تسلیحات با آمریکا منعقد ساخته بود که کاهش مخارج دفاعی شوروی پس از ۱۹۸۸ را ممکن ساخت. شوروی به جنگ بیمعنای خود در افغانستان بدون هیچ تعهدات بعدی پایان داده بود و گورباچف روابط بین شوروی و غرب را تا حد زیادی بهبود بخشید. بهعلاوه همگان او را بزرگترین ستاره بینالمللی در جهان میدیدند. به تحقیق، سه سال نخست سیاست خارجی گورباچف، بزرگترین موفقیت در هر قلمرویی را داشت. او میدانست چه چیزی میخواهد و آن را به دست آورد.
چرا تلاش گورباچف در اصلاحات چینی شکست خورد
ادبیات اقتصادی عظیمی به انتقاد از رهبری شوروی و بعدا روسیه پرداختند که چرا از اصلاحات اقتصادی چینی کپی نکردند. شکایتهای رایج این بود که روسیه آزمایش کافی نکرده بود، به ایده اقتصاد بازار غربی زیادی چشم دوخت، با اصلاحات کشاورزی شروع نکرد و بسیار سریع خصوصیسازی کرد.
اینک وضعیتهای واقعی را مقایسه میکنیم. نقطه شروع طبیعی برای مقایسه، چین در ۱۹۸۷ و اتحاد شوروی در ۱۹۸۵ است؛ زمانی که دنگ شیائوپینگ و گورباچف به ترتیب اصلاحاتشان را شروع کردند. تفاوت در پیششرطها بسیار زیاد بود؛ تفاوتهای مربوط به عرصه سیاسی، اقتصاد کلان و ساختار اقتصادی.
تفاوت بنیادی بین چین و اتحاد شوروی این بود که چین به تازگی از درون انقلاب فرهنگی گذر کرده بود که بوروکراتهای حزب را به وحشت انداخته بود در حالتی که اتحاد شوروی در دو دهه برژنفیسم تسلیم شده بود که بوروکراتها را در هر جنبه همساز کرده بود. در چین کله گندهها هنوز در موضع تدافعی بودند که به دنگ شیائوپینگ اجازه داد تا اصلاحات را از بالا تحمیل کند. بر عکس در اتحاد شوروی، بوروکراتها برتری داشتند و هیچ تغییر قابل ملاحظهای را نمیپذیرفتند.گورباچف در آوریل ۱۹۸۵، یک ماه پس از به قدرت رسیدن، فرمانی برای یک اصلاحات ناچیز کشاورزی صادر کرد. من در آن زمان گناوی کولیک را ملاقات کردم صاحب منصبی به سبک قدیمی که رییس اداره روابط خارجی وزارت کشاورزی شوروی بود. وقتی از وی پرسیدم دستور گورباچف واقعا چه معنایی داشت، او جواب داد: «هیچ چیز! چرا باید من به فرمانی اهمیت بدهم که توسط دبیرکل حزب کمونیست امضا شده است!» من فکر میکردم که او یک فرد تاریخ مصرف گذشته در مسیر خارج شدن بود، اما کولیک جلو رفت و وزیرکشاورزی و معاون نخستوزیر شد به طوری که او احمق نبود بلکه یک بازیگر بوروکراتیک ورزیده بود.این فرمان دلالت بر تمرکززدایی اندکی داشت و قدرت وزارت کشاورزی را کاهش میداد بنابراین از اجرای فرمان خودداری ورزید. بوروکراسی کشاورزی میدانست که آن شکستناپذیر بود. گورباچف با هوشیاری همه تلاشها برای اصلاح کشاورزی را کنار گذاشت تا خود وزارتخانه را اصلاح کند، اما آن کمکی نکرد چون نتیجه فقط هرج و مرج بوروکراتیک بود. برعکس این بوروکراسی کشاورزی آمرانه، در چین اصلاحات اولیه که بر کشاورزی تمرکز نمود توانست شبه حقوق مالکیت برای آنهایی که روی زمین کار میکردند، معرفی کند.
نویسنده: آندره اسلوند
مترجم: جعفر خیرخواهان
بخش دوازدهم
مترجم: جعفر خیرخواهان
بخش دوازدهم
منبع : روزنامه دنیای اقتصاد
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست