جمعه, ۱۴ دی, ۱۴۰۳ / 3 January, 2025
مجله ویستا
روشنفکری که زیاد پیپ میکشید
● درآمد:
ژان پل- سارتر، فیلسوف اگزیستانسیالیست و رماننویس مشهور فرانسوی، از جمله اندیشمندان تاثیرگذار چنددهه پیش است. محافل فكری و فلسفی ایران نام سارتر را به خوبی میشناسند و آثارش نیز در ایران بسی مورد توجه بوده است و برخی از آنها نیز مانند تهوع، دستهای كثیف و دیوار ترجمه شده است. یكی از آثار سارتر كتاب كلمات است كه به زودی منتشر میشود. مقاله ذیل مقدمهای است كه درباره این كتاب به رشته تحریر درآمده و از سوی انتشارات ققنوس در اختیار روزنامه قرار گرفته است.
وقتی جایزه نوبل ۱۹۶۴ به سارتر تعلق گرفت، میشد ادعا كرد كه احترام و اعتباری كه دشمنانش نیز برایش قائل بودند، به دو انسان متمایز تعلق گرفته است، هم به نویسندهای كه حدود بیست سال پیش از آن بر زندگی ادبی فرانسه تاثیر نهاده بود و هم به مردی كه به عنوان متفكر و داستاننویسی معتبر حدود پانزده سالی میشد كه زندگی خود را وقف مبارزات سیاسی روزمره كرده بود. باید اذعان كرد كه سارتر در دهه ۱۹۶۰ مخاطبان انبوه خود را نمی داشت اگر حدود بیست یا بیست و پنج سال پیش از آن تهوع، دربسته یا راههای آزادی را ننوشته بود. در هر حال نقش سارتر و نفوذش در دهه ۱۹۶۰ هر چه بوده باشد، درباره خود او نمیتوانیم به تعریف مشخصی دست یابیم. اگر به زمانی برنگردیم كه درگیر شكلی از ادبیات شد كه «وضعیت انسانی» نام گرفته بود و همان ادبیاتی بود كه مالرو، برنانوس و كامو نیز درگیرش بودند. سارتر این ادبیات را بازیافت و بدان تداوم بخشید و آن را «رسالت» خود كرد. این ادبیات به پرسشهایی پاسخ میداد كه برای انسان نیمه اول قرن بیستم مطرح بود. ویژگی آثار سارتر از ۱۹۳۸ تا ۱۹۴۶ پرداختن به تنهایی و آزادی و مسوولیت انسان است. البته این ویژگی خاص سارتر نبود، چون در آثار نویسندگان اوایل قرن بیستم نظیر پگی و ژید و اونامونو نیز وجود داشت. علت آن بود كه مكاتب «ساخته و پرداخته» دیگر از توضیح و هدایت زندگی انسان در قرن بیستم بازمانده بودند و در نتیجه بیزاری از تفكراتی از این دست در ادبیات پدیدار شده بود. این وضعیت را كه همان وضعیت انسان قرار گرفته در برابر زندگی است، بعدها مالرو و كامو نیز تجربهكردند.
مكاتب بزرگ مدافع پیشرفت كه در نهضت خود كسانی نظیر لامارتین و هوگو را به جامعه عرضه داشته بودند، تاثیر خود را از دست داده بودند. تركیب هماهنگ كلاسیسیسم و نظامهای فلسفی بزرگ دیگر به گذشته تعلق داشت. نتیجه آنكه انسان قرن بیستم كه از توسل به مكاتب ساخته و پرداخته كه دیگر به آنها اعتقادی نداشت، محروم شده بود، احساس تنهایی میكرد و همین تنهایی مسوولیتش را كه دیگر چیزی برای هدایت آن وجود نداشت، بارزتر مینمود. تنش بین این تنهایی و این مسوولیت كه آشكارا متناقض و در عین حال همبستهاند، شالوده آثار برنانوس ، مالرو ،گراهام گرین و كامو را تشكیل میدهند.اما چیزی كه در كار سارتر تازگی داشت این بود كه با مساله به نحو نظاممند و به عنوان فیلسوف برخورد میكرد و بزرگترین مساله اخلاقی ادبیات قرن بیستم را كه دلهره آن انسانی است كه در اعمال این مسوولیت هیچ راهنمایی ای نمیپذیرد، به تامل فلسفی به قاعده و در نتیجه نظاممندی تغییر شكل داد و این بدیعترین مشخصه آثار او به شمار میآید.
بنابراین سارتر از ۱۹۳۸ تا ۱۹۴۶، یعنی در فاصله نگارش تهوع و راههای آزادی، ضرورت درگیرشدن در جهان به جای رضادادن به تمتع از آن را كشف و در آثار خود بیان كرد. اما همین ضرورت عملكردن در رویارویی با جهان و موقعیتهایی كه به ما عرضه میدارد و تحمیل میكند، باعث شد كه سارتر از ۱۹۴۶ از نویسندهای اخلاقگرا و روانشناس به تحلیلگری سیاسی و اجتماعی تبدیل شود. مشخصه دوره دوم زندگی ادبی سارتر بیشتر تشكیل یك گروه و انتشار و اداره مجلهای است به نام لهتان مدرن (عصر جدید). تا سال ۱۹۴۶ آثار داستانی سارتر علاوه بر آنكه تصویر ملموس اندیشهای فلسفی به شمار میآیند، هنری شخصی نیز محسوب میشوند. این آثار زندگی مستقل و فضای خاص خود را دارند و در نگاه اول این شك را كه نمونه مكتبی خاصند، در بیننده یا خواننده ایجاد نمیكنند.
البته پس از ۱۹۴۰ عنصر جدیدی در آثار او ظاهر میشود. پیش از ۱۹۴۰ مسائل به فرد محدود میشد: روكانتن، شخصیت رمان تهوع فردگرایی است تمام عیار كه نگران تحولات جهانی نیست. اما در راههای آزادی مردی را میبینیم كه بهرغم خود به انسانها و به پدیدههای جمعی وابسته است. پس میشود نتیجه گرفت كه آزادی و مسوولیت، در این فاصله، برای سارتر معنای جدیدی یافته است. سارتر پیش از شروع جنگ فقط در میان خوانندگان فرهیخته شناخته شده بود و فیلسوفی به شمار میآمد كه توانایی نوشتن رمانی چون تهوع را دارد اما كسی نبود كه بتواند در حیات ادبی پاریس نقش مهمی ایفا كند. سارتر در سالهای آغازین جنگ و پس از اسارت، یكی دو سالی را در سكوت گذراند تا سرانجام در سال ۱۹۴۳ مگسها را منتشر كرد كه از استاد فلسفه نویسندهای دراماتیك ساخت. سارتر پس از رهایی فرانسه از اشغال نازیها به مرد روز تبدیل شد. در سال ۱۹۴۴ در بسته به اجرا درآمد كه هر چند فارغ از دغدغههای روزمره بود اما قدرت دراماتیك آن از مگسها بیشتر بود.
البته تحول اندیشه سارتر را به این اعتقاد رسانده بود كه نویسنده باید قبل از هر چیز نقشی سیاسی ایفا كند. به همین دلیل مجله لهتان مدرن را بنیان نهاد و در ادبیات چیست (۱۹۴۷) نقش نویسنده در ادبیات را مشخص كرد و اعلام داشت كه نویسنده باید از مضامین كلی به نفع مضامین روزمره دست بشوید. بنابراین سارتر توصیف وضعیت انسانی به طور كلی را به نفع «مطالبات مادی و تاریخدار» كنار نهاد. درست است كه در بودلر (۱۹۴۷)، كین (۱۹۵۴) و بعضا در گوشهنشینان آلتونا (۱۹۶۰) هنوز ذوق تحلیل موارد «روانكاوی وجودی» در او وجود دارد اما میشود گفت كه سارتر روی هم رفته از هنگام تاسیس مجله لهتان مدرن ـ مجلهای كه چند دهه در زندگی فكری فرانسویان نقش مهمی ایفا كرد ـ زندگی خود را وقف تحلیل مسائل سیاسی و مبارزه در راه تحقق آرمانهای سیاسی خود كرد. نمایشنامههای دستهای آلوده (۱۹۴۸) و شیطان و خدا (۱۹۵۱) و نكراسوف (۱۹۵۵) مبین تلاش برای عوام فهمكردن مضامین اگزیستانسیالیستیاند. مقالههای جدلگرایانه متعدد و رسالهای در فلسفه سیاسی به نام نقد عقل دیالكتیك (۱۹۶۰) فعالیت این دوره را تكمیل میكنند.
در دهه ۱۹۶۰ سارتر دیگر به اسطوره و حتی به تاریخ پیوسته بود، چون پانزده سالی میشد كه در پس خود آثاری با اهمیت «ادبی» بر جا نهاده بود اما زندگی خود را دیگر وقف مبارزه شدید سیاسی كرده بود. شاید همین امر موجب شد كه از پذیرش جایزه ادبی نوبل سر باز زند. سارتر احتمالا بیم داشت كه جایزه به نویسنده سالهای ۱۹۴۶ـ ۱۹۳۸ تعلق گرفته باشد حال آنكه در سال ۱۹۶۴ بدون بلندپروازی ادبی تلاش میكرد با قلم خود به نفع فیدل كاسترو یا جنبش چریكی ونزوئلا كاری انجام دهد. سارتر شاید نخواست كه در مورد شخص اشتباهی صورت گیرد، چون از ۱۹۴۶ تا ۱۹۶۴ به یك نوع «مبارز» قلم به دست بدل شده بود تا «نویسنده» به مفهوم سنتی آن. شماری از آثار او را میشد در كتابخانه، در بخش «تاریخ» تحت عنوان «جدل» جای داد تا در بخش ادبی. به همین علت در سالهای مقدم بر ۱۹۶۴ همانطور كه گفتیم نویسنده تهوع از «زندگی ادبی» غایب بود و حضورش دیگر فقط در وقایع سیاسی روز بارز بود یا آنكه حداقل به عنوان نویسنده اسطوره شده بود، چون مردم به خواندن نوشتههایش اگر نه نوشتههای جدید مبارزاتی، بلكه آثار داستانی قبلیاش ادامه میدادند. از آن گذشته كنجكاویای كه معطوف به مبارزه سیاسی او نبود، متوجه شخص او شده بود و از او هیولایی تمام عیار ساخته بود. انتشار خاطرات خانم دو بووار نیز در این امر موثر بود، چون در جلد دوم آن سارتری پدیدار شده بود كه به قهرمان راههای آزادی شباهت داشت. با مطالعه این كتاب خوانندگان با زندگی معلم بیقید و بندی آشنا میشدند كه شاگردان و رفقای روساش را در كافهها مییافت و تعطیلات را در یونان یا كرس میگذراند، زیاد مینوشت و زیاد فكر میكرد و آزادمنش و سختكوش بود...
● دو مضمون بر كتاب مسلط است:
▪ هجو خانوادهای كه سارتر در آن پرورش یافته بود
▪ ماجرای ذوق ادبی او.
كلمات متنی ستایشانگیز است و بسیار بهتر از دیگر آثار سارتر نوشته شده است اما برخلاف آنها درصدد متقاعدكردن خواننده نیست. سارتر نوشته كه «خواننده میفهمد كه من از كودكیام و همه چیزهایی كه از آن مانده، احساس نفرت میكنم.» این است جمله نسبتا بیرحمانهای كه نویسنده كلمات با نوشتن، آن خود را از شر كودكیاش خلاص كرده است اما وقتی به بررسی این كودكی میپردازد، ولو این كار را با بیزاری انجام دهد، نیت مشخصی دارد و آن، چگونگی پدیدارشدن ذوق ادبیاش است.این دومین مضمون موجود در كلمات است. كودك مسموم شده بر اثر همنواگری، عادت گریز به جهانی خیالی، جهان میشل استروگف یا پاورقیهای میشل زواكو را كسب میكند اما كودك بر اساس همین منابع الهام كوچك یك جهان و یك نقش برای خود ابداع میكند و میپندارد كه جهان داستانیای را كه از كتابها میرباید، بازآفرینی میكند. سارتر در این كتاب نه مراعات خود را كرده و نه مراعات خویشاوندانش را. وقتی ریشههای ذوق نویسندگی را در خود جستوجو میكند، آن را فقط در «تقلید» دوران كودكی مییابد.
شاید بههمین دلیل نویسنده كه در ۱۹۶۴ رو به پیری است، دیگر به ادبیات اعتقاد ندارد. سارتر مدتها بود كه درباره مهمترین آثارش (۱۹۴۷-۱۹۳۸) تفسیری ارائه نداده بود اما هنگام اشاره به اولین داستانهای ژانپل كوچك شكلهای بیانی به قول معروف «ادبی» را بهطور ضمنی محكوم میكند. حتی بهنظر میرسد كه تهوع را نیز كه پس از انتشارش حتی كلمهای درباره آن ننوشته، نفی میكند. گویی نویسنده ادبیات را خوار میشمارد. كلمات، وداع با ادبیات است اما این وداع متناقضنماست، چون كلمات ادبیترین متن سارتر بهشمار میآید.
شاید در مورد نحوه برخورد سارتر با جایزه ادبی نوبل، یعنی رد این جایزه، بتوان توضیحی در كلمات یافت. ادبیات در كودكی برای سارتر نمایش بود و وقتی از ۱۹۳۸ تا ۱۹۴۷ در این «نمایش» كه برای ژانپل كوچك ادبیات باشد، موفق شد، خود نمایش را افشا كرد. پس از كسب موفقیت ادبی خواست مبارز باشد، خواست اگر نه انسان سیاسی، لااقل «وجدان سیاسی» باشد و اعتبار سالهای ۱۹۴۷ـ۱۹۴۵ و مخاطبان آن سالهای او تقریبا میتوانستند این توهم را برای او بهوجود آورند، مگر هوگو، شاتوبریان و لامارتین دچار همین توهم نشده بودند، مگر همین توهم برای ولتر واقعیت نبود؟به همین دلیل است كه نویسنده بزرگ در سال ۱۹۶۴ از كسانی كه چنین عنوانی به او میدهند، میگریزد. او هدف دیگری دارد، ولو مجبور باشد آن «روشنفكر دستچپی»ای بماند كه مبارزات شدید سیاسی را با مخاطبانی محدود اما با هوشمندی و شوری چشمگیر به پیش میراند. نویسنده خود را نفی میكند اما آثارش برای ادبیات برجا میماند.
انقلاب مه ۱۹۶۸ درهای امید را بهسوی سارتر گشود:
بازیهای المپیك در مكزیكو را بایكوت و دخالت ارتش شوروی در چكسلواكی را محكوم كرد، با میشل فوكو برای اعتراض به اخراج ۳۴ دانشجوی دانشگاه پاریس، میتینگ داد، با مالرو و موریاك درخواست آزادی رژی دبره را كرد، به اخراج سولژنیتسین از اتحادیه نویسندگان شوروی اعتراض كرد، كنفرانسهای مطبوعاتی ضدجنگ ویتنام را اداره كرد، روزنامههای توقیف شده را در خیابانها فروخت... خلاصه در تمام مبارزات چپ افراطی شركت كرد و در عین حال از نوشتن كتاب مهم خود درباره فلوبر، به نام ابله خانواده بازنایستاد تا سرانجام در پانزدهم آوریل ۱۹۸۰ جهان را ترك گفت. در نوزدهم آوریل پیش از پنجاه هزار نفر تابوت او را از بیمارستان تا گورستان مونپارناس مشایعتكردند، پنجاه هزار نفری كه در عین شركت در مراسم تدفین آخرین «روشنفكر تمامعیار» قرن بیستم در مراسم یادبود آرمانشهرهای سیاسی انقلاب مه ۱۹۶۸ نیز شركت میكردند.
ناهید فروغان
منبع : روزنامه تهران امروز
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست