دوشنبه, ۲۲ بهمن, ۱۴۰۳ / 10 February, 2025
مجله ویستا
فاجعه خونین هجوم به مدرسه فیضیه
![فاجعه خونین هجوم به مدرسه فیضیه](/mag/i/2/iv3qg.jpg)
● زمینههای فاجعه فیضیه:
مهمترین وقایعی كه پیش از این رخداد موجب خشم ملت ایران به رهبری روحانیت متعهد علیه رژیم شاه شده بود به این شرح است.
۱ـ تصویب لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی در هیأت دولت (۱۶/۷/۱۳۴۱) كه در جهت مقابله با اسلام تصویب شده بود و از جمله مطابق آن قید اسلام از شرایط انتخاب شوندگان حدف و قید سوگند به قرآن مجید تبدیل به سوگند به كتاب مقدس شده بود.
۲ـ اعلام و برگزاری رفراندوم (همهپرسی) برای تصویب لوایح ششگانه (۶/۱۱/۴۱) و سركوب مخالفان در جریان همهپرسی. تصویب این لوایح كه شاه از آن با عنوان "انقلاب سفید شاه و ملت" نام میبرد. زمینه جهت از بین بردن كشاورزی ملی و خودكفایی و جایگزینی صنایع مونتاژ و در نتیجه وابستگی هر چه بیشتر كشور به بیگانگان و هجوم خیل روستائیان به شهر فراهم شد كه همگی منجر به مصرف گرا كردن جامعه ایران و ایجاد بازار مصرف برای كالاهای غربی شد.
به دنبال این مسائل امام خمینی (ره) طی اعلامیهای اعلام كردند كه: "... دستگاه حاكمه میخواهد كه با تمام كوشش به هدم احكام ضروریه اسلام قیام كند و به دنبال آن مطالبی است كه اسلام را به خطر میاندازد؛ لذا این جانب عید نوروز را به عنوان عزا و تسلیت به امام عصر (عج) جلوس میكنم و به مردم اعلام خطر مینمایم. دستگاه حاكمه به احكام مقدسه اسلام تجاوز كرد و به احكام مسلم قرآن قصد تجاوز دارد ... من این عید را رای جامعه مسلمین عزا اعلام میكنم تا مسلمین را از خطرهایی كه برای قرآن و مملكت قرآن در پیش است آگاه كنم".
مردم مسلمان ایران از پیشنهاد امام خمینی (ره) استقبال كردند و بدین سان عید نوروز رنگ عزا گرفت. در بسیاری از مساجد و حسینیهها و منازل علما مجالس عزا بر پا شد و سخنگویان مذهبی در منابر ضرباتی را كه از طرف هیأت حاكم ایران بر اسلام، روحانیت و ملت ایران وارد آمده بود را بازگو میكردند. در شهر قم بالای درب بعضی از مدارس دینی پرچم سیاهی دیده میشد كه روی آن نوشته بود: «امسال مسلمین عید ندارند». شاه با پدیده جدید و یك جنبش ضد شاهنشاهی مواجه شده بود؛ بنابراین قصد داشت آب را از سرچشمه بخشكاند و هجوم به مدرسه فیضیه در همین راستا طرح ریزی و اجرا شد تا روحانیت و بخصوص رهبری آن را سركوب كند و با تضعیف روحانیت مبارز و مقاوم شیعی راه را برای اجرای برنامههای ضد اسلامی خود هموار كند.
● شرح فاجعه فیضیه:
صبح روز دوم فروردین ۱۳۴۲، ماشینهای شركت واحد یكی پس از دیگری وارد قم شده و سرنشینان خود را پیاده میكردند. كسی نمیدانست كه سرنشینان آن چه كسانی هستند و روی چه غرض و انگیزهای راهی قم شدهاند. اما زمان زیادی نگذشت كه معلوم شد كه آنها با برنامهریزی قبلی رژیم جهت ریختن خون پاك مبارزان روحانی راهی قم شدهاند. به دنبال آن دهها كامیون نظامی كه مجهز به پایههای مسلسل سنگین بود، مملو از سربازان زرهپوش و مسلح وارد قم گردید و پس از مانور كوتاهی در شهر به بیرون دروازه شهر بازگشت و در آنجا متوقف شد.
قرار بود عصر آن روز كه مصادف با شهادت امام جعفر صادق (ع) بود مجلس سوگواری از طرف آیـتالله گلپایگانی ازمدرسه فیضیه برگزار شود. جمعیت كم نظیری از هر طبقه و قشری در مجلس حضور داشتند. اما اوضاع غیرعادی مینمود. سربازان مسلح در میدان آستانه مقابل مدرسه فیضیه متوقف شده و مأموران امنیتی محل را در محاصره داشند. قیافههای غیرآشنا با مسجد و مدرسه بسیاری دیده میشد. به گفته یك زائر، بوی زننده الكل كه در فضای مدرسه پیچیده بود شامهها را میآزرد و همه چیز حكایت از یك واقعه و توطئه خطرناك میكرد.
در این هنگام آقای انصاری ـ خطیب معروف قم ـ بر منبر قرارگرفت و به شرح زندگی امام جعفر صادق (ع) و مبارزات آن حضرت پرداخت تا اینكه به حوزه علمیه قم به عنوان دانشگاه امام صادق (ع) رسید و از اینكه حفظ و حراست احكام اسلام و استقلال كشور به آنها ارتباط مستقیم دارد. در همین حال بدون اینكه ضرورتی داشته باشد صلوات فرستادن جمعی آغاز و چندین بار تكرار شد. ناطق كه تصور كرده بود كه مردم تشخیص ندادهاند كه كجا صلوات بفرستند، از مردم خواست كه بیجا صلوات نفرستند در همین حین یكی از روحانیون به صلواتهای بیجا اعتراض كرد كه یكباره مورد هجوم مأموران آماده و پراكنده در مجلس قرار گرفت. ناطق سعی داشت مجلس را آرام كند و امكان آن را نیافت. در این حال یكی از مأموران رژیم بلند شد و میكروفون را در اختیار گرفت و فریاد زد: «به روح پرفتوح اعلیحضرت فقید رضا شاه كبیر ...»! بلندگو قطع شد و صدایی برخاست كه: خفه شود ! مجلس بر هم ریخت. عده ای فرار كردند. جمعی فریاد میزدند و هم حیرت زده بودند كه حمله و گریز برای چیست؟ طولی نكشید كه فقط طلاب و روحانیون و مأموران لباس عوض كرده باقی ماندند. همه آنها یك شكل و یك قیافه، موها را به فرم آلمانی زده بودند، لباسهای دهاتی شكل پوشیده بودند و فریاد هماهنگ «جاوید شاه» سر داده بودند و در همین حال به طلاب حمله كردند و آنها كه تا آن لحظه تماشاگر بودند به دفاع برخواستند. فرماندهی این گروه به عهده «سرهنگ مولوی» (معاون ساواك تهران) بود كه با لباس مبدل به مدرسه فیضیه آمده بود و با یك جفت دستكش (به عنوان علامت) در زاویه ایوان یكی از حجرهها ایستاده بود و عملیات را فرماندهی میكرد. او با كشیدن سوتی به مأموران فرمان حمله داد. پس از مدتی مزدوران رژیم كه با دفاع سرسختانه طلاب مواجه شده بودند مجبور به عقبنشینی شدند و در این هنگام نیروی امدادی شهربانی با یونیفرم وارد معركه شدند و به همكاران خود كه در لباس دهقان بودند پیوستند و مدرسه فیضیه میدان نبرد گردید.
رژیم قصد داشت تا آنجا كه ممكن است در كوبیدن مدرسه فیضیه و سركوبی روحانیون به دخالت مأموران رسمی نیازی پیدا نكند و این جنایت به دست همان گروهی كه با لباس مبدل دهقانی بودند انجام پذیرد تا وانمود كند كه این دهقان و كشاوز ایرانی است كه روحانیت را نمیخواهند؛ لیكن مقاومت طلاب این توطئه را خنثی كرد و مأموران رژیم را به دخالت رسمی وا داشت.
مأموران مسلح خود را به پشت بام مدرسه فیضیه رساندند و به سوی روحانیونی كه سنگر گرفته بودند تیراندازی كردند. بعضی از طلاب كه به جنگ پلیس افتادند از پشت بام مدرسه به پایین پرتاب شدند و برخی نیز كه هدف رگبار قرار گرفته بودند بیاختیار خود را از پشت بام به داخل مدرسه و یا رودخانه مجاور انداختند كه منجر به شكستن دست و پای آنان شد. پلیس پس از اشغال پشت بام مدرسه به سراغ روحانیونی كه در داخل مدرسه در حال دفاع بودند رفت و آنان را هدف گلوله قرار دارد.
هزاران نفر از مردم مسلمان كه در میدان آستانه مقابل مدرسه فیضیه گرد آمده بودند یكباره به جوش آمدند و بر آن شدند كه به یاری روحانیون بشتابند. لیكن مأموران رژیم با گاز اشكآور و باتون آنها را متفرق كردند. پس از آن مأموران در گروههای ۵-۶ نفری به حجرههای طلاب حمله كردند و جنایت كم سابقهای را مرتكب شدند. و در انتها لباسها و كتاب و وسایل طلاب را وسط مدرسه جمع كرده و آتش زدند و در تاریكی شب پس از اتمام قتل و غارت و جنایت با غرور و خوشحالی محل را ترك گفتند، در روز بعد هم در حمله دیگری به همین مردسه حمله و جمع دیگری را مجروح كردند. در همین زمان مدرسه طالبیه تبریز نیز به بهانه نصب اعلامیه امام خمینی (ره) به دیوار مدرسه مورد هجوم عوامل رژیم قرار گرفت.
اسدالله علم به دنبال این فاجعه در مصاحبهای اعلام كرد: «روحانیون كه بااصلاحات ارضی مخالفند با دهقانانی كه به قصد زیارت به قم رفته بودند نزاع نمودند كه به قتل یك دهقان منجر شد». خبر این فاجعه تا اعماق روستاهای كشور پیش رفت و در آستانه انقلاب سفید رسوایی زیادی برای دستگاه به بار آورد؛ بسیاری مرعوب شدند و تصور میكردند كه دوران رضا شاه باز گردانده شده و دیگر مبارزه فایده ندارد و حادثه فیضیه را با واقعه مسجد گوهرشاد در دوران دیكتاتوری رضا شاه مقایسه میكردند. روحانیونی هم خانهنشین شدند و اضطراب و نگرانی در جمع دیگری دیده میشد، رژیم سعی داشت از این حادثه بهرهبرداری نموده برای مدتی طولانی از قهر روحاننیت و سكوت و ا نزوای این گرد. استفاده كند.
اگر در برابر این فاجعه سهمناك امام با رهبری خلاق و سازنده خود توطئه را خنثی نمیكردند نهضت در ورطه خطرناكی میافتاد.
پس از این فاجعه روحانیون بیپناه و مردم بیدفاع به خانه هر مقام روحانی كه پناه میبردند آن وابسته و خاموش میدیدند. اما امام از بستن درب منزل با وجود احتمال حمله مأموران به آن جلوگیری میكردند و خود در میان جمع باقی ماندند و به آنها دلگرمی و شجاعت بخشیدند و حتی عازم مدرسه فیضیه شدند. در آن وضعیتی كه بسیاری، روحانیت را شكست خورده میدیدند اما امام در این حادثه پیروزی میدیدند و به اطرافیان و پیروان خود درس ایستادگی و شجاعت را عملا میآموختند. ایشان دستور دادند مجروحان را به بیمارستان ببرند و روز بعد هم منزل ایشان محل تجمع بود. امام سعی داشت هر چه بیشتر اقدامات شاه و مأموران را به مردم بنمایاند و امام در سخنانی به اطرافیان و طلبهها و روحانیون و مردم فرمودند:
«... ناراحت و نگران نشوید ترس و هراس را از خود دور كنید. شما پیرو پیشوایانی هستید كه در برابر فجایعی صبر و استقامت كردند كه آنچه ما امروز میبینیم نسبت به آنچیزی نیست دستگاه حاكمه با ارتكاب این جنایت خود را رسوا و مفتضح ساخت و شكست و نابودی خود را حتمی ساخت ما پیروز شدیم. ما از خدا میخواستیم كه این دستگاه ماهیت خود را بروز دهد و خود را رسوا كند».
به این ترتیب هدفی كه شاه از این حمله در نظر داشت به زودی با هدایت و نقش تعیین كننده رهبری نهضت در هم شكست و فیضیه به سمبل مبارزه و مقاومت بر ضد شاه تبدیل شد و این حادثه نقطه عطفی جهت شكلگیری مبارزات تاریخی مردم مسلمان ایران به رهبری امام خمینی (ره) گردید.
منابع:
سیدحمید روحانی، نهضت امام خمینی، دفتر اول، مؤسسه چاپ و نشر عروج
روزها و رویدادها (جلد اول)، هیأت نویسندگان دفتر عقیدتی سیاسی فرماندهی معظم كل قوا
علی دوانی، نهضت روحانیون ایران، مركز اسناد انقلاب اسلامی
منبع:مركز اسناد انقلاب
سیدحمید روحانی، نهضت امام خمینی، دفتر اول، مؤسسه چاپ و نشر عروج
روزها و رویدادها (جلد اول)، هیأت نویسندگان دفتر عقیدتی سیاسی فرماندهی معظم كل قوا
علی دوانی، نهضت روحانیون ایران، مركز اسناد انقلاب اسلامی
منبع:مركز اسناد انقلاب
منبع : خبرگزاری فارس
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست