چهارشنبه, ۱۸ مهر, ۱۴۰۳ / 9 October, 2024
مجله ویستا


افق های زندگی پس از بازنشستگی


افق های زندگی پس از بازنشستگی
● گزارشی از مشكلات زنان پس از بازنشستگی شوهر
آقا جلال در اتاق نشسته و مشغول خواندن كتاب بود كه تلفن زنگ زد. اكرم وقتی گوشی را برداشت صدای همسایه شان شهین در گوشی پیچید و بعد از سلام و احوالپرسی شهین گفت: شنیدم به سلامتی آقاجلال بازنشسته شده . اكرم بعد از تأیید حرف همسایه اش و گفتن یكسری حرف های روزمره تلفن را قطع كرد. آقاجلال كه در این مدت حواسش به مكالمه همسرش بود گفت كی بود؟ اكرم گفت همسایه مان شهین خانم بود . آقا جلال گفت چه قدر طولانی صحبت می كند ؟ ببینم این شهین خانم همیشه اینقدر صحبت می كند. اكرم چیزی نگفت و حرف های شوهرش را نشنیده گرفت: وقت ناهار شده بود وقتی كه غذا در سفره گذاشته شد آقا جلال نخستین قاشق را كه در دهانش گذاشت گفت خانم چقدر این برنج چرب است مگر نمی دانی وقتی كه سن آدم بالا می رود باید غذاهای رژیمی بخورد. تو اصلاً به فكر من نیستی و به سلامتی من اهمیتی نمی دهی. اكرم كمی خودش را جابه جا كرد و گفت: من دستپختم تغییری نكرده و مثل همیشه آشپزی كردم. آقاجلال گفت می خواهی بگی من حرف بی مورد می زنم و دارم دروغ می گویم و با گفتن این حرف ها با عصبانیت بلند شد و لباسش را به تن كرد و در حالی كه غر می زد در حیاط را محكم به هم زد.
هر دوران و فاز جدیدی كه در زندگی افراد پیش می آید مرحله جدیدی است كه به شرایط و موقعیت خود فرد بستگی دارد كه برای بعضی ها جذاب و راحت و برای افراد دیگر مشكل و پراسترس است. بازنشستگی هم یكی از مهمترین و اساسی ترین مراحل زندگی است كه بسته به شرایط هر فرد فرق می كند و دكتر مهری نژاد روان شناس و استاد دانشگاه در این باره می گوید: اصولاً بازنشستگی یك مرحله از زندگی به شمار می رود كه تازه و جدید است و باید فرد حتماً با موقعیت خو بگیرد. چون كه فرد در این سال ها درس خوانده و حرفه ای یاد گرفته و می بینیم كه به یكباره این مسیر ۵۰ ساله تمام می شود و فرد احتیاج دارد كه با این فاز جدید تطابق پیدا كند. معمولاً هر موقعیت جدید استرس زاست. اگر خود فرد دلبستگی و سرگرمی داشته و در خانواده جایگاهی داشته باشد این مشكل كمتر و تقریباً حذف می شود اما اگر فرد در خانواده موقعیت خوبی نداشته و با افراد خانواده تفاهم نداشته باشد و نتواند ارتباط برقرار كند. محیط و موقعیت جدید برای او استرس آور است و به دنبال آن فرد واكنش روان شناختی نشان می دهد از جمله افسردگی، اختلال در تعاملات زناشویی، پرخاشگری و شاید تركیبی از همه اینها. این مشكلات در یك سال اول بیشتر است و بعد از گذشت زمان و خو گرفتن با شرایط به مرور كم می شود. البته اگر فرد بتواند از همان ابتدا سرگرمی جدیدی پیدا كرده و خود را مشغول كند تا در این فضای راكد و خسته كننده دوری كند این علایم حذف می شود وگرنه اثرات آن همچنان تداوم پیدا می كند و دوران سختی در زندگی فرد بازنشسته به وجود می آید وی افزود: اینكه فرد در چه سنی كار را كنار می گذارد اهمیت دارد و بعضی ها كه در سنین كمتر از ۵۰ تا ۶۰ سال كنار می گذارند كمتر دچار مشكل می شوند.
مشكل دیگری كه در این میان می تواند خود را نشان دهد داشتن یا نداشتن توان اقتصادی است. عاملی كه باعث ناراحتی، برخورد و پرخاشگری می شود و افسردگی را تشدید می كند به خصوص اینكه فرد در خانه مشكلاتی هم داشته باشد. بیماری افسردگی در این سن بین افراد رایج است كه از علائم آن می توان مشكلات خواب، پرخوری، كم خوری، گوشه گیری و انزوا _ حساس و زودرنج شدن _ داشتن افكار مرگ و نابودی گریز از افراد و جامعه و احساس پوچی را نام برد.
تحقیقات نشان می دهد افرادی كه افسردگی عمیق دارند به نسبت با مشكلات بیشتری مواجه می شوند و باید كارهای اساسی تر برای آنها انجام داد به علت تركیب سنی جامعه هنوز شرایط بازنشستگی، رفاهی، پزشكی، ورزشی و همینطور از لحاظ تغذیه و عادات غذایی و اینكه چه مواد غذایی را در این سن باید مصرف كنند فراهم نشده است. چون این افراد در این سن احتیاج به مراقبت دارند و نباید تنها گذاشته شوند و در این بین اگر همسر فرد فوت شده باشد و فرد كسی را نداشته باشد شرایط سختی را پیش روی خود دارد در این شرایط فرد علاوه بر افسردگی احساس مأیوس شدن تنهایی، بی هویتی و نابودی می كند.
مسأله دیگراین است كه اگر زن و شوهر با هم تعارضاتی داشته باشند در آن صورت مجبور هستند یكدیگررا تحمل كنند و چون علاقه ای به یكدیگر ندارند و با هم تطابق شخصیتی ندارند در نتیجه به هم صدمه می زنند و روابط زناشویی آرامی نخواهند داشت كه در این صورت بنیان و سازمان خانواده به هم می ریزد و آزادی فرد محدود می شود كه افسردگی را در پی خواهد داشت.
در این مرحله زنان در نقش همسر وظایف مهمی دارند كه عشق ورزیدن و محبت كردن و ایجاد روابط دوستانه از جمله آنهاست. باید روابط زندگی زناشویی را محترم شمرد و زن و شوهر از یكدیگر حمایت كنند و جایگاه فرد را در خانواده محترم بدانند. اگر خانواده و زن و شوهر همدیگر را درك نكنند و بخواهند به اجبار یكدیگر را تحمل كنند بالاخره روزی این حوصله تمام می شود و منجر به دعوا و درگیری می شود. به همین دلیل به فكر طلاق و جدایی از هم می افتند. ولی با كمی حوصله و درك شرایط و موقعیت همسر می توان از خیلی برخوردها و ناآرامی ها در زندگی جلوگیری كرد.
دكتر محمدعلی بتولی روانشناس و جامعه شناس در این باره می گوید: یكی از ابعاد مهم وجودی انسان در زندگی تنوع طلبی است. ما ذاتاً چون تنوع طلب هستیم قاعدتاً به تفریح و سرگرمی احتیاج داریم كه یكی از آنها می تواند كار كردن باشد كه مهمترین جنبه آن سرگرمی است و اگر كسی از كار خود راضی باشد اصلاً احساس خستگی نمی كند و از آن لذت می برد و لحظات شادی بخش و به یاد ماندنی برای او به وجود می آورد كه این اصل مهم بهداشت روانی است. حالا اگر این عامل به طور ناگهانی حذف شود و چیز مهمی جایگزین آن نشود فرد در اوج استرس و فشار روانی قرار می گیرد كه منجر به پیش آمدن پیامدهای منفی بعد از آن می شود و فقط یك سرگرمی و كار است كه می تواند او را از این حالت خارج كند تادوباره آرامش روحی خود را باز یابد. این كارشناس می افزاید: چند روز اول بازنشستگی خوب است زیرا ما یك آدم را كه زیاد نمی دیدیم در خانه كنار بچه ها و همسرش است اما این تازگی بعد از چند روز از بین می رود و فرد كسل و مغموم شده و به دنبال این بی حوصلگی فرد با همسرش دچار چالش می شود در پخت و پز غذا دخالت می كند و به آن سرك می كشد، در مسائل خانه، همسر و بچه ها داخل می شود و همه اهل خانه دچار فشارهای عصبی شدید می شوند. به دنبال این برخوردها فرد از خانه بیرون می زند و به ناچار به پارك ها روی می آورد و سعی می كند تمام وقت خود را صرف نشستن در پارك ها و روزمرگی می كند. نقش همسر دراین مقطع بسیار حیاتی است. او باید به همسرش عشق بورزد و عاشقانه او را دوست داشته باشد و این دوران جدید زندگی همسرش را درك كند و برای او برنامه ریزی كند.
در مسائل خانه نظر او را بپرسد و سعی كند در كارهای خانه او را شریك كند و او را به كار مشغول كند تا از یك جا نشستن و گوشه گیری او جلوگیری شود. زن و شوهرها در این مقطع باید برای زندگی شان برنامه ریزی كنند چون بعد از سال ها كار و تلاش، وقت بیشتری را در كنار یكدیگر هستند و برای تفریح و سرگرمی های خارج از منزل وقت بیشتری دارند چون در غیر اینصورت اگر علاقه و محبت نباشد مشكلات عدیده ای پیش می آید كه در آخر كار منجر به پیامدهای منفی و حتی طلاق می شود. زن سعی می كند شوهرش را مدام به بیرون از خانه بفرستد تا با هم كمتر در تماس و مجادله باشند از یكدیگر دوری می كنند و بعد هم مجبور می شوند همدیگر را تحمل كنند در نتیجه فرد حالت بیمارگونه پیدا می كند و در هیچ زمانی با محیط جدید و موقعیت خود سازگاری پیدا نمی كند.
در این وضعیت همسر باید كاری كند كه فرد بداند هنوز توانایی های زیادی دارد و هنوز می تواند مسؤولیت بعضی از كارها را قبول كند. می داند كه هنوزنابود نشده و وجود دارد و می تواند در خیلی از كارها مؤثر باشد.
سمیه غفاری
منبع : روزنامه ایران